eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
6.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
220 ویدیو
52 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! طرح شبهه و سوال : @poorseman
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔ الگوریتم «دعا» در ادیان خواسته‌ای که برای محقق شدن آن دعا می‌کنید، یا در تقدیر الهی ثبت شده یا ثبت نشده است. ▪️اگر ثبت شده باشد چه دعا بکنید چه نکنید محقق خواهد شد! ▪️اگر ثبت نشده‌است چه دعا بکنید چه نکنید محقق نخواهد شد! نتیجه = دعا کردن عملی بیهوده است ❗️❗️ 💠💠 👌تقدیرات الهی در غالب موارد به صورت مشروطی است و دعای انسان آنها را تغییر می دهد و انسان می تواند با دعا کردن سرنوشت خود را تغییر دهد . ❕امیر مومنان از زیر دیواری که مشرف بر ریختن بود فرار کرد وقتی به او اعتراض کردند که آیا از قضا و قدر خداوند فرار می کنی فرمود ؛ « از قضایی به قضای دیگر و از سرنوشتی به سرنوشت دیگر فرار می کنم و هر دو تقدیر خداست .» 📚توحید ، صدوق ص 369 👌یعنی من در انتخاب هر دو آزاد هستم ، اگر در زیر دیوار بنشینم و فرو ریزد و بمیرم به حکم سرنوشت است و اگر فرار کنم و سالم بمانم آن نیز به حکم سرنوشت است . 1⃣بر این اساس ، اگر در تقدیر الهی واقعه ای بر خلاف خواست انسان ثبت شده باشد ، دعا می تواند آن تقدیر را تغییر دهد و خواست انسان را جایگزین کند . ❕راوی می گوید از امام كاظم عليه السلام شنيدم كه مى ‏فرمود ؛ « دعا آنچه را كه مقدّر شده و آنچه را كه مقدّر نشده است بر مى ‏گرداند. عرض كردم: مقدّر شده را دانستم، اما آنچه را مقدّر نشده چگونه دفع مى ‏كند؟ فرمود: [دعا مى‏ كند] تا مقدّر نشود. » « سَمِعتُ أبا الحَسَنِ عليه السلام يَقولُ: إنَّ الدُّعاءَ يَرُدُّ ما قَد قُدِّرَ وَما لَم يُقَدَّرْ، قُلتُ: وَما قَد قُدِّرَ عَرَفتُهُ فَما لَم يُقَدَّرْ؟ قالَ: حَتّى‏ لا يَكُونَ. » 📚الکافی ج 2 ص 469 ❕پيامبر گرامی فرمود ؛ « قضا را چيزى جز دعا بر نمى‏ گرداند. » « لا يَرُدُّ القَضاءَ إلَّاالدُّعاءُ. » 📚مکارم الاخلاق ، ج 2 ص 7 ❕ امام كاظم عليه السلام فرمود ؛ « بر شما باد دعاكردن؛ زيرا دعا به درگاه خدا و مسئلت كردن از او، بلايى را كه قضا و قدر الهى به آن تعلق گرفته و فقط مانده كه قطعى شود، دفع مى ‏كند. پس، چون خداوند عزّوجلّ خوانده شود و از او دفع بلا مسئلت گردد، آن را بر مى‏ گرداند. » «عَلَيكُم بِالدُّعاءِ، فَإنَّ الدُّعاءَ للَّهِ، وَالطَّلَبَ إلى‏ اللَّهِ يَرُدُّ البَلاءَ وَقَد قُدِّرَ وَقُضِيَ وَلَم يَبقَ إلّاإمضاؤهُ، فإِذا دُعِيَ اللَّهُ عزّوجلّ وسُئلَ صَرْفَ البَلاءِ صَرَفَهُ. » 📚الکافی ج 2 ص 470 2⃣اگر در موردی نیز در ابتدا ، خواسته انسان در تقدیر الهی ، ثبت نشده باشد ، دعا کردن موجب می شود که آن خواسته در تقدیر الهی ثبت شود و محقق شود ، زیرا خداوند ، اجابت دعای انسان را تضمین کرده است . ❕خداوند می فرماید ؛ «بگو: اگر دعاى شما نباشد، پروردگارم هيچ اعتنايى به شما نمى‏ كند، در حقيقت شما به تكذيب پرداخته‏ اید و به زودى [عذاب با شما] قرين خواهد بود». ( فرقان 77 ) ❕«پروردگارتان گفت: بخوانيد مرا، تا شما را پاسخ گويم. آنهايى كه از عبادت من سركشى مى ‏كنند زودا كه با خوارى به جهنم درآيند». ( غافر 60 ) 👌 امام صادق عليه السلام فرمود ؛ « بسيار دعا كن؛ زيرا دعا كليد هر رحمتى است و مايه روا شدن هر حاجتى و آنچه نزد خداست جز با دعا به دست نمى‏ آيد. هيچ درى نيست كه بسيار كوبيده شود، مگر آن كه به زودى به روى كوبنده در باز گردد. » « اکثر من الدعاء فانه مفتاح کل رحمه ... » 📚بحار الانوار ج 93 ص 295 ❕امام على عليه السلام فرمود ؛ « بدان كه آن كسى كه ملكوت و خزاين دنيا و آخرت در دست اوست به تو اجازه داده است تا او را بخوانى و اجابت دعاى تو را ضمانت كرده و به تو فرمان داده است كه از او بخواهى تا به تو عطا كند و او مهربان و بخشنده است. ميان تو و خودش حجابى ننهاده و تو را به آوردن واسطه و ميانجى وادار نكرده است ... سپس كليدهاى خزائن و گنجينه ‏هايش را كه همان دعا كردن و خواستن از اوست، در اختيار تو نهاده است؛ پس هر گاه تو بخواهى، با دعا كردن درهاى گنجينه‏ هاى او را مى‏ گشايى. » « اعلَمْ أنَّ الَّذي بِيَدِهِ خَزائنُ مَلَكُوتِ الدُّنيا وَالآخِرَةِ قَد أذِنَ لِدُعائكَ، وتَكَفَّلَ لِإجابَتِكَ، وَأمَرَكَ أن تَسألَهُ لِيُعطِيَكَ، وَهُوَ رَحيمٌ كَريمٌ، لَم يَجعَلْ بَينَكَ وَبَينَهُ مَن يَحجُبُكَ عَنهُ، وَلَم يُلْجِئْكَ إلى‏ مَن يَشفَعُ لَكَ إلَيهِ ... ثُمَّ جَعَلَ في يَدِكَ مَفاتيحَ خَزائنِهِ بِما أذِنَ فيهِ مِن مَسألَتِهِ، فَمَتى‏ شِئتَ استَفتَحتَ بِالدُّعاءِ أبوابَ خَزائنِهِ. » 📚بحار الانوار ج 77 ص 204 👌پيامبر گرامی فرمود ؛ « هر كس از شما كه درِ دعا به رويش گشوده شد، درهاى اجابت نيز به رويش گشوده شده است. » « مَن فُتِحَ له مِن الدُّعاءِ مِنكُم فُتِحَت لَهُ أبوابُ الإجابَة » 📚میزان الحکمه ج 4 ص 25 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 3⃣اگر هم در موردی خداوند ، قبل از دعای انسان ، مساله ای را مقدر کرده باشد که همان مساله مورد خواست و اقبال انسان هم است ، باز هم دعا کردن برای آن مساله بی فایده نیست ، زیرا نفس دعا کردن ، عبادت است و بر ثواب انسان می افزاید و مقام انسان را در بهشت افزایش می دهد . ❕پيامبر گرامی فرمود ؛ «ترك دعا گناه است. » « تَركُ الدُّعاءِ مَعصِيَةٌ. » 📚تنبیه الخواطر ، ج 2 ص 120 ❕و فرمود ؛ « برترين عبادت، دعاست. » 📚میزان الحکمه ج 4 ص 15 👌و فرمود ؛ « همه اعمال نيك، نيمى از عبادت است و نيم ديگر عبادت دعاست. » 📚همان منبع 👌و فرمود ؛ « دو نفر، كه هر دو يك كار كرده ‏اند، به بهشت مى ‏روند، اما يكى از آن دو، ديگرى را برتر از خود مى ‏بيند و مى ‏گويد: پروردگارا! عمل ما هر دو يكسان بود، پس براى چه او را مقام بالاترى دادى؟ خداوند تبارك و تعالى مى‏ فرمايد: او از من درخواست كرد و تو نكردى. » « يَدخُلُ الجَنَّةَ رَجُلانِ كانا يَعمَلَانِ عَمَلًا واحِداً، فَيَرى‏ أحَدُهُما صاحِبَهُ فَوقَهُ، فَيَقولُ: يا رَبِّ، بِما أعطَيتَهُ وَكانَ عَمَلُنا واحِداً؟ فَيَقولُ اللَّهُ تَبارَكَ وتَعالى‏: سَألَني وَلَم تَسألْني. » 📚بحار الانوار ج 93 ص 302 ❕امام صادق عليه السلام فرمود ؛ « خداوند دعاى مؤمنان را براى آنان تبديل به عمل مى‏ كند و به سبب آن، در بهشت به ايشان فزونى مى ‏دهد. » « وَاللَّهُ مُصَيِّرٌ دُعاءَ المُؤمِنينَ يَومَ القِيامَةِ لَهُم عَمَلًا يَزيدُهُم بِهِ فِي الجَنَّة » 📚بحار الانوار ج 78 ص 294 . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
👌ما در ذیل ، در پاسخ مفصلی یاد آور شدیم ، که علی علیه السلام ، نهایت مدارا را با مخالفین سیاسی خود داشتند و تا زمانی که آنان توطئه نمی کردند و در صدد بر هم زدن نظم جامعه نبودند ، با آنان برخورد نمی کرد ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3874 ❕معاند به پاسخ ما ردیه ای وارد کرده است که در ادامه ، ردیه او را مورد بررسی قرار می دهیم ؛ 1⃣می گوید علی ع کسانی که او را دوست نداشته باشند را زنازاده می دانست ، حال چگونه ایشان اهل مدارا با مخالفین خود بوده است ❗️ 👌در حالی که روشن است که هیچ تضادی میان دو مطلب مذکور نیست ، ما معتقدیم کسی که بغض امیر مومنان و امامان علیهم السلام را به دل داشته باشد ، از نطفه پاکی متولد نشده است : 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3138 ❕اما چنین فردی تا زمانی که این کینه درونی را به ظهور نرساند و علنی با ائمه ع دشمنی نکند و بر ضد آنان توطئه چینی نکند ، کسی با او کاری ندارد . 2⃣می گوید علی علیه السلام در هنگام بیعت مردم با خود گفته اند که هر کس بیعت مرا رد کند ، از اسلام اعراض کرده است ، این یعنی علی ع مخالف خود را کافر می دانسته است ❗️ 👌پاسخ این سخن نیز روشن است . کسی که از ولایت علی ع خارج شود ، از اسلام خارج شده است و در نزد خداوند کافر ایمانی و اعتقادی محسوب می شود ، اما چنین فردی اگر شهادتین را به زبان جاری کند و با امیر مومنان ع نیز دشمنی و توطئه چینی نکند تا مصداق ناصبی واقع شود ، مسلمان ظاهری است ، چنان که در ذیل توضیح داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3001 ❕طبق کلام علی ع ، اگر کسی از بیعت ایشان خارج شود ، قدم در وادی کفر گذارده است ، چرا که یا در صورت خروج از بیعت و ولایت علی ع ، با علی ع دشمنی و توطئه چینی هم می کند ، یا نمی کند ، اگر توطئه چینی نکند ، کافر ایمان و اعتقادی است و اگر دشمنی بکند ، کافر ظاهری هم می باشد ، برخورد علی ع با چنین کسانی آنجایی بوده است که با خروج از بیعت علی ع ، با ایشان دشمنی هم می کردند و در صدد توطئه چینی و بر هم زدن امنیت جامعه بوده اند . 3⃣می گوید علی ع از اهل مصر که اعلام بی طرفی کرده بودند ، به زور جنگ می خواسته است که بیعت گیرد . ❕در حالی که برخی از اهل مصر ، به دروغ مدعی بودند که بی طرف هستند ، اما در صدد فرصت مناسب بودند تا بر علیه حکومت شورش کنند ، علی ع که متوجه دسیسه آنها شده بودند به قیس بن سعد ، فرماندار خود در مصر ، دستور دادند که فریب آنها را نخورد ، زیرا اینان در صدد توطئه چینی و بر هم زدن امنیت جامعه هستند ، چنان که آنان در ادامه از حالت بی طرفی در آمدند و انگیزه واقعی خود را ظاهر کردند و دست به شورش و کشتار زدند ، در کتاب فروغ ولایت می خوانیم ؛ « در زمان استاندار معزول مصر ... گروهى از حكومت وى كناره‌گيرى كرده خود را افراد بى طرف معرفى كردند. وقتى از زمامدارى فرزند ابوبكر يك ماه گذشت وى افراد بى طرف را بين دو كار مخيّر ساخت كه يا اعلام اطاعت و وابستگى به حكومت كنند يا مصر را ترك گويند. آنان در پاسخ استاندار گفتند: مهلت بده تا ما در اين باره فكر كنيم، ولى استاندار پاسخ آنان را نپذيرفت و آنان نيز در موضع خود مقاومت نشان دادند وآمادۀ دفاع شدند. در چنين وضعى نبرد صفّين رخ داد. وقتى خبر رسيد كه حلّ اختلاف ميان امام عليه السلام ومعاويه به دو داور واگذار شده است و طرفين از جنگ دست كشيده‌اند جرأت اين گروه بر استاندار افزايش يافت و اين بار از حالت بى طرفى در آمدند وصريحاً به مخالفت با حكومت برخاستند. استاندار ناگزير شد دو نفر را به نامهاى حارث بن جمهان ويزيد بن حارث كنانى گسيل دارد تا به ارشاد ونصيحت آنان بپردازند، ولى اين دو نفر به هنگام اجراى مأموريت خود به دست مخالفان كشته شدند. فرزند ابوبكر فرد سوّمى را نيز اعزام كرد و او نيز در اين راه كشته شد. قتل اين گروه سبب شد كه برخى به خود جرأت دهند كه همچون شاميان مردم را به گرفتن انتقام خون عثمان دعوت كنند و چون زمينه هاى مخالفت قبلاً وجود داشت گروهى ديگر نيز با آنان همراه شدند وسرانجام سرزمين مصر به اغتشاش كشيده شد واستاندار جوان نتوانست آرامش را به مصر بازگرداند. » 📚فروغ ولایت ، ص 754 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 4⃣معاند می گوید علی ع خانه حنظله بن ربیع را نیز که اعلام بیطرفی کرده بود ، به آتش کشید ، در حالی نقل مورد استناد او ؛ ❕ هم بر خلاف روایات مشهور و فراوانی است که تصریح دارد علی ع با مخالفین خود مدارا می کرده است و در واقع یک نقل شاذ محسوب می شود ، و هم سند آن ، سند ضعیفی است . ❕نقل مذکور در کتاب دانش نامه امیر المومنین ع ، به نقل از کتاب « وقعه صفین » آمده است ؛ 📚وقعه صفین ص 97 ❕کتاب وقعه صفین ، نقل مذکور را تماما از راویان مجهول نقل می کند . ❕یک راوی آن فردی به نام « عمر بن سعد » است که مجهول بوده و توثیقی ندارد ؛ 📚مستدرکات رجال الحدیث ، ج 6 ص 90 👌راوی دیگر آن ، فردی به نام « زکریا بن الحارث » است که او نیز مجهول است و توثیقی ندارد ؛ 📚مستدرکات رجال الحدیث ، ج 3 ص 430 ❕راوی دیگر آن ، فردی به نام ابوحشیش است که او نیز مجهول بوده و توثیقی ندارد ؛ 📚مستدرکات رجال الحدیث ، ج 8 ص 366 4⃣می گوید علی ع در موارد دیگری نیز خشونت ورزیده است ، در حالی که علی ع در موارد مذکور حکم و حد الهی را بر افراد جاری کرده است ، نه آنکه خشونت شخصی ورزیده باشد ، یک مورد استناد او در مورد قضاوت علی ع ، پیرامون فردی است که به پیامبر گرامی اسلام نسبتهای ناروائی می داد که در ذیل این قضیه را بررسی کرده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3622 ❕یا برخورد علی علیه السلام با کسانی که پس از ایمان مرتد می شدند و این ارتداد خود را در جامعه علنا اظهار میکردند را مورد اشکال قرارداده است ، در حالی که برخورد با مرتد ، حکمی اسلامی و حدی الهی است و علی ع مجری حکم الهی بوده است که این حکم فلسفه روشنی نیز دارد که در ذیل توضیح داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2020 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2026 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
👌در رابطه با قدرت طی الارض علی علیه السلام ، در ذیل پاسخ مفصلی داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2870 ❕معاند اشکال کرده است که اگر امام علی ع قدرت طی الارض داشتند ، چرا با این قدرت غیبی فاطمه س نجات ندادند ، در ذیل در این رابطه توضیح داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1897 ❕در رابطه با بیعت امام علی ع هم با ابوبکر ، در ذیل پاسخ مفصلی داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3140
👌در رابطه با فلسفه جعل عبادت قربانی کردن در اسلام در ذیل پاسخ مفصلی داده ایم و اشکال معاند را پاسخ گفته ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3048
❕در رابطه با فلسفه مهلت دادن خداوند به شیطان و زمان پایان این مهلت ، در ذیل پاسخ مفصلی داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2575 👌در ذیل نیز توضیح داده ایم که اگر به شیطان ، مهلت داده نمی شد ، چنین نبود که راه گناه و عصیان بسته شود ، چرا که زمینه های گناه و عصیان در انسان می باشد ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3428
👌در رابطه با فلسفه جواز چند همسری در اسلام ، در ذیل پاسخ مفصلی داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2001 ❕در رابطه با شرط عدالت در چند همسری و این که آیا از نظر قرآن رعایت عدالت میان زنان محال است ، در ذیل پاسخی داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1923
🤔 ❔ خدای مهربون تو از آدمکشی موسی (سوره قصص/۱۵٫۱۶) میگذره ، اما از تا ابد عذاب کردن خداناباورِ نیکوکار نمیگذره! ▪️آیات ۱۵ و ۱۶ سوره قصص: موسی داخل شهر شد بى‏ آنكه مردمش متوجه باشند پس دو مرد را ديد كه به جنگ و نزاع مشغولند؛ يكى از پيروان او و ديگرى از دشمنانش بود. آن كس كه از پيروانش بود بر ضد كسى كه دشمن وى بود از او يارى خواست پس موسى مشتى بدو زد و او را كشت! سپس گفت اين كار شيطان است چرا كه او دشمنى گمراه‏ كننده و آشكار است (۱۵) گفت پروردگارا من بر خويشتن ستم كردم مرا ببخش پس خدا از او درگذشت كه وى آمرزنده مهربان است (۱۶) شاید باورتون نشه اما شیعیان معتقدند موسی با این که بر طبق آیات ۱۵ و ۱۶ سوره قصص مرتکب قتل شد و حتی بابت این قتل طلب بخشش هم کرد، معصوم است ❗️❗️ 💠پاسخ💠 👌طبق استدلال شبهه افکن ، در آيه 15 و 16 سوره قصص مى‏ خوانيم كه بعد از درگيرى موسى ع با يكى از دشمنانش- از فرعونيان- كه با يكى از بنى‏ اسرائيل به نزاع و زد و خورد مشغول بودند و كوبيدن ضربه مهلكى بر دشمنش كه منجر به مرگ او شد رو به درگاه خدا كرد و گفت: «پروردگار! من به خويشتن ستم كردم، مرا ببخش، و خداوند او را بخشيد چرا كه او غفور و رحيم است» قَالَ رَبِّ انّى ظَلَمْتُ نَفْسِى فَاغْفِرلِى فَغَفَرَ لَهُ انَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ. ❔آيا تعبير به ظلم برخويشتن و تقاضاى آمرزش از خدا دليل بر ارتكاب گناه نيست؟ بعلاوه در آيه قبل از آن آمده است، كه موسى بعد از كشته شدن آن مرد فرعونى گفت: هَذَا مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ (اين كار از عمل شيطان بود!). ❕در پاسخ قبل از هر چيز بايد حساب كرد آيا اين قتل هرچند با قصد و تصميم قبلى نبوده، و به اصطلاح قتل خطا محسوب مى ‏شده، آيا مجاز بوده است يا ممنوع؟ 👌بى‏ شك با توجه به وضعى كه قوم ستمگر فرعون مخصوصاً در برابر بنى‏ اسرائيل داشتند، كه نوزادان پسر آنها را مى‏ كشتند، و دختران را براى خدمت زنده نگه مى ‏داشتند، و اصولًا بنى‏ اسرائيل را در همه چيز تحت ظلم و فشار قرار داده بودند و به تعبير آيات قرآن «مفسد فى الارض» بودند، اين كار، كار خلافى نبوده، به خصوص اين‏كه در مقام يارى مظلوم و دفاع از او انجام شده، حدّاقل احتمال جايز القتل بودن اين مرد ظالم فرعونى كاملًا قابل قبول است با اين حال هرگز نمى ‏توان به خاطر آن مقام عصمت موسى را زير سؤال برد، پس اگر خلافى در اين‏جا واقع شده حتماً ترك اولايى بوده است كه در نحوه عمل موسى- نه در اصل عمل- وجود داشته است. 👌به نظر مى ‏رسد منظور موسى از ظلم برخويشتن اين بوده كه با اين عملش خود را به زحمت انداخته، چرا كه قتل يك قبطى به وسيله موسى چيزى نبود كه فرعونيان به آسانى از آن بگذرند، و مى ‏دانيم ترك اولى به معناى كارى است كه ذاتاً حرام نيست، بلكه موجب مى ‏شود انسان از كار خوبترى باز ماند. ❕جمله هذا مِنْ عَمَلِ الشَّيطانِ نيز اشاره به اصل دعواى قبطى و سبتى- فرعونى و بنى‏ اسرائيلى- است، يعنى نزاع كور و بى هدف شما دو نفر يك كار شيطانى بوده. بنابراين تقاضاى غفران از خداوند به خاطر همين ترك اولى است، و اتفاقاً نظير آن در مورد آدم و حوّا نيز در قرآن ديده مى‏ شود كه آنها با ارتكاب ترك اولى و خوردن از شجره ممنوعه خود را به زحمت افكندند و از خدا تقاضاى غفران كردند ( اعراف 23 ) 📚پيام قرآن : ج ‏7 ص 121 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 👌بنابراین قتل ممنوعی واقع نشده است و فرد قبطی از دشمنان موسی ع بوده است که جایز القتل بوده ، اگر چه بهتر بود قتل مذکور در زمان دیگری واقع می شد تا موسی ع به اذیت نمی افتاد ، این نکات صراحتا در روایتی ، مورد بیان امام رضا ع واقع شده است ، آنجایی که مامون خطاب به ایشان عرضه کرد ؛ « آفرين بر شما يا ابا الحسن! (حال) در باره اين آيه توضيح دهيد: «فَوَكَزَهُ مُوسى‏ فَقَضى‏ عَلَيْهِ قالَ هذا مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ» (موسى او را با مشت زد و او مرد، گفت اين از كار شيطان است- قصص: 15) حضرت فرمودند: موسى به يكى از شهرهاى فرعون وارد شد در حالى كه بى‏ اطّلاع از ورود او بودند، و اين ورود، بين مغرب و عشاء رخ داد، در آن هنگام ديد دو مرد با يك ديگر زد و خورد مى‏ كنند، يكى از گروه موسى و ديگرى از دشمنان او بود، آن كه هم گروه و هم مسلك موسى بود، از موسى بر عليه ديگرى كه دشمن بود كمك خواست، موسى عليه السّلام هم به حكم خدا در باره دشمن حكم كرد و با مشت او را زد و او مرد، و (موسى پس از اين كار) گفت: اين عمل كار شيطان است، منظورش زد و خوردى بود كه بين آن دو مرد رخ داده بود، نه كشتن آن مرد توسّط موسى، او يعنى شيطان، دشمنى است گمراه ‏كننده و آشكار. مأمون گفت، پس معنى اين گفته موسى چيست؟: «رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي فَاغْفِرْ لِي» (خداوندا! من بخودم ظلم كردم، بر من بپوشان قصص: 16) حضرت فرمود : ❕منظورش اين است كه من با وارد شدن به اين شهر، خود را در شرايطى قرار دادم كه نمى ‏بايست در آن شرايط قرار مى ‏دادم، «فَاغْفِرْ لِي » يعنى مرا از دشمنانت بپوشان تا به من دست نيابند و مرا نكشند، خداوند نيز او را پوشانيد ( یکی از معانی غفران پوشانیدن است ) ، زيرا كه او ستركننده و (آمرزنده و) مهربان است، موسى عليه السّلام گفت: خداوندا! به شكرانه اين نعمت، يعنى بازوئى كه به من دادى به گونه‏ اى كه با يك مشت مردى را از پاى در آوردم هرگز كمك كار مجرمين نخواهم بود، بلكه با اين نيرو در راه تو مجاهده خواهم كرد تا تو راضى شوى‏... » « يَا أَبَا الْحَسَنِ فَأَخْبِرْنِي عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَوَكَزَهُ مُوسى‏ فَقَضى‏ عَلَيْهِ قالَ هذا مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ قَالَ الرِّضَا ع إِنَّ مُوسَى دَخَلَ مَدِينَةً مِنْ مَدَائِنِ فِرْعَوْنَ عَلى‏ حِينِ غَفْلَةٍ مِنْ أَهْلِها وَ ذَلِكَ بَيْنَ الْمَغْرِبِ وَ الْعِشَاءِ فَوَجَدَ فِيها رَجُلَيْنِ يَقْتَتِلانِ هذا مِنْ شِيعَتِهِ وَ هذا مِنْ عَدُوِّه‏ فَاسْتَغاثَهُ الَّذِي مِنْ شِيعَتِهِ عَلَى الَّذِي مِنْ عَدُوِّهِ فَقَضَى مُوسَى عَلَى الْعَدُوِّ وَ بِحُكْمِ اللَّهِ تَعَالَى ذِكْرُهُ فَوَكَزَهُ فَمَاتَ قالَ هذا مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ يَعْنِي الِاقْتِتَالَ الَّذِي كَانَ وَقَعَ بَيْنَ الرَّجُلَيْنِ لَا مَا فَعَلَهُ مُوسَى ع مِنْ قَتْلِهِ إِنَّهُ يَعْنِي الشَّيْطَانَ عَدُوٌّ مُضِلٌّ مُبِينٌ فَقَالَ الْمَأْمُونُ فَمَا مَعْنَى قَوْلِ مُوسَى رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي فَاغْفِرْ لِي قَالَ يَقُولُ إِنِّي وَضَعْتُ نَفْسِي غَيْرَ مَوْضِعِهَا بِدُخُولِي هَذَا الْمَدِينَةَ فَاغْفِرْ لِي أَيْ اسْتُرْنِي مِنْ أَعْدَائِكَ لِئَلَّا يَظْفَرُوا بِي فَيَقْتُلُونِي فَغَفَرَ لَهُ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ قالَ مُوسَى ع رَبِّ بِما أَنْعَمْتَ عَلَيَّ مِنَ الْقُوَّةِ حَتَّى قَتَلْتُ رَجُلًا بِوَكْزَةٍ فَلَنْ أَكُونَ ظَهِيراً لِلْمُجْرِمِينَ بَلْ أُجَاهِدُ فِي سَبِيلِكَ بِهَذِهِ الْقُوَّةِ حَتَّى رَضِي‏ » 📚عیون الاخبار ، ج 1 ص 198 _ الاحتجاج ، ج 2 ص 428 ❕در رابطه با عذاب ابدی کفار که مورد اشکال معاند واقع شده است ، در ذیل توضیحات مفصلی داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/581 ❕در رابطه با سرانجام کفار نیکوکار هم در ذیل پاسخ مفصلی داده ایم و روشن کرده ایم که عذاب ابدی آنان ، تعبیر مطابق با واقعی نمیباشد ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1947 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
👌در رابطه با روایتی که می گوید ، زنان عورت هستند ، در ذیل توضیح مفصلی داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1830
👌پاسخ به اشکالات معاند ؛ 1⃣در رابطه با برتری بنی اسرائیل در قرآن ، در ذیل پاسخ مفصلی داده ایم ؛ 💠 https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/154 2⃣در رابطه با دیدگاه قرآن در مورد فلسطین هم گفتنی است که خداوند در آیات متعددی ، سرزمین فلسطین را سرزمین مقدس و پر برکت قلمداد می کند چرا که سرزمین فلسطین محل نشر دعوت و ظهور پیامبران بزرگ بوده و همینطور معراج گاه پیامبر اسلام بوده است ؛ ( انبیاء 69 _ 71 _ اعراف 137 _ اسراء 1 _ سبا 18 _ مائده 21 _ یونس 93 ) 📚فرهنگ قرآن ، ج 3 ص 49 3⃣در رابطه با جنگ پیامبر اسلام با یهودیان بنی قریظه و خیبر نیز ، در ذیل پاسخ مفصلی داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1789 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2012
👌ملحد مدعی است که امام حسین علیه السلام از علی اصغر ع و خانواده خویش ، استفاده ابزاری کرده است ، در ذیل در مورد مهملات او پیرامون کیفیت شهادت علی اصغر ع ، توضیحات مفصلی داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1400 ❕همینطور در ذیل در مورد چرایی به همراه بردن خانواده توسط امام حسین ع به سوی میدان کربلا ، توضیحات مفصلی داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3192
🤔 ❔ادعای تحدی قرآن آنقدر فلّه‌ای و کودکانه است که حتی خود الله هم در آیه ۴۹ سوره قصص فراموش می‌کند که قرار بود فقط قرآن در مقام تحدی قرار گیرد!↓↓↓ بگو: اگر شما راستگوئید پس کتابی از جانب خدا بیاورید که از آن دو (تورات و قرآن) هدایت‌کننده‌تر باشد تا من از آن پیروی کنم در این آیه، تورات تحریف شده با آن همه آیات بچگانه و گاف‌های علمی خنده دارش در مقام تحدی قرار می‌گیرد ❗️❗️ 💠💠 👌مشركان لجوج اصرار داشتند كه چرا پيامبر اسلام ص معجزاتى همچون موسى ع نداشته است؟ و از سوى ديگر نه به گفته ‏ها و گواهى تورات در باره علائم پيامبر ص اعتنا مى‏ كردند، و نه به قرآن مجيد و آيات پرعظمتش، لذا قرآن، روى سخن را به پيامبر ص كرده مى‏ گويد ؛ « بگو اگر شما راست مى‏ گوئيد كه اين دو كتاب از سوى خدا نيست، كتابى روشنتر و هدايت‏ بخش‏ تر از آنها از سوى خدا بياوريد تا من از آن پيروى كنم » (قُلْ فَأْتُوا بِكِتابٍ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ هُوَ أَهْدى‏ مِنْهُما أَتَّبِعْهُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ). ❕و به تعبير ديگر آنها دنبال كتاب هدايت مى‏ گردند و دنبال معجزات، چه معجزه ‏اى بالاتر از قرآن و چه كتاب هدايتى بهتر از آن؟ اگر چيزى در دست پيامبر اسلام جز اين قرآن نبود براى اثبات حقانيت دعوتش كفايت مى‏ كرد، ولى آنها حق‏ طلب نيستند بلكه مشتى بهانه ‏جويانند. 📚تفسیر نمونه ج 16 ص 104 ❕اين را هم بايد دانست كه اگر در آيه مورد بحث اعتراف شده است به اينكه تورات كتاب هدايت است، منظور تورات زمان موسى است، زيرا خود قرآن كريم تورات موجود در اين اعصار را تحريف شده، و خلل پذيرفته مى ‏داند، و هر جا در قرآن كريم تورات به عنوان كتاب خدا، و كتاب هدايت ذكر شده، منظور، آن تورات است نه اين. 📚ترجمه تفسیر المیزان ، ج 16 ص 74 👌بنابراین ، اگر قرآن تورات را کتاب هدایت می داند و در هدایتگری به آن تحدی می کند ، مقصودش همان تورات اصلی است که بر موسی ع نازل شده بود ، توراتی که خودش در وصف آن فرمود ؛ « وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسَى الْكِتابَ مِنْ بَعْدِ ما أَهْلَكْنَا الْقُرُونَ الْأُولى‏ بَصائِرَ لِلنَّاسِ وَ هُدىً وَ رَحْمَةً لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ » « ما به موسى كتاب آسمانى داديم بعد از آن كه اقوام قرون نخستين را هلاك كرديم، كتابى كه براى مردم بصيرت آفرين بود و مايه هدايت و رحمت، تا متذكر شوند. » ( قصص 43 ) ❕و فرمود ؛ « وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسى‏ وَ هارُونَ الْفُرْقانَ وَ ضِياءً وَ ذِكْراً لِلْمُتَّقِين‏ » « ما به موسى و هارون فرقان (وسيله جدا كردن حق از باطل) و نور و آنچه مايه يادآورى پرهيزكاران است داديم. » ( انبیاء 48 ) 👌و فرمود ؛ « پيش از آن كتاب موسى كه پيشوا و رحمت بود » ( هود 17 ) ❕اما همین تورات پس از موسی ع ، توسط علمای یهود مورد تحریف قرار گرفت و آیاتش زیاد و کم شد ، تا جایی که خداوند در این رابطه فرمود ؛ « أَ فَتَطْمَعُونَ أَنْ يُؤْمِنُوا لَكُمْ وَ قَدْ كانَ فَرِيقٌ مِنْهُمْ يَسْمَعُونَ كَلامَ اللَّهِ ثُمَّ يُحَرِّفُونَهُ مِنْ بَعْدِ ما عَقَلُوهُ وَ هُمْ يَعْلَمُون‏ » « آيا انتظار داريد به (آئين) شما ايمان بياورند، با اينكه عده ‏اى از آنها سخنان خدا را مى ‏شنيدند و پس از فهميدن آن را تحريف مى ‏كردند در حالى كه علم و اطلاع داشتند. » ( بقره 75 ) 👌و فرمود ؛ « مِنَ الَّذِينَ هادُوا يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ » « بعضى از يهود، سخنان را از محل خود تحريف مى‏ كنند » ( نساء 46 ) ❕و فرمود ؛ « در ميان آنها [يهود] كسانى هستند كه به هنگام تلاوت كتاب (خدا)، زبان خود را چنان مى ‏گردانند كه گمان كنيد (آنچه را مى‏ خوانند،) از كتاب (خدا) است، در حالى كه از كتاب (خدا) نيست! (و با صراحت) مى‏ گويند: آن از طرف خداست! با اينكه از طرف خدا نيست، و به خدا دروغ مى ‏بندند در حالى كه مى ‏دانند » ( آل عمران 78 ) ❕و کار را در تحریف تورات به جایی رساندند که خداوند آنان را تهدید کرده و خطاب به آنان می فرماید ؛ «لا تَشْتَرُوا بِآياتِي ثَمَناً قَلِيلاً وَ إِيَّايَ فَاتَّقُون‏ » « آيات مرا به بهاى ناچيزى نفروشيد و تنها از من بترسید » ( بقره 41 ) 👌بنابراین توراتی که مورد تحدی در جهت هدایتگری قرار گرفته است ، تورات اصلی است نه تورات تحریف یافته کنونی ، و از سوی دیگر ، تورات اصلی چون از سوی خداوند بوده است ، غیر خدا نمی توانسته است کتابی در جهت هدایتگری مانند آن بیاورد و اساسا بشر توان آن را ندارد که کتابی به مانند کتابی که خداوند نازل کرده است را بیاورد ، چه آن کتاب قرآن باشد ، چه انجیل و چه تورات ، تحدی تنها به قرآن نیست ، بلکه بشر به صورت مطلق نمی تواند به مانند هیچ یک از کتابهایی که خداوند در جهت هدایت مردم نازل کرده است ، کتابی بیاورد . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
🤔 ❔دستور به قتل عام زنان و کودکان و بزرگسالان در اسلام ناب و مکتب اهل بیت. در يكى از معتبرترين كتب شيعه روايتى آمده اينچنين: : عنه عن علي بن محمد القاساني عن القاسم بن محمد عن سليمان بن داود المنقري ابي أيوب قال: اخبرني حفص بن غياث: كتب إلي بعض اخواني ان اسأل ابا عبد الله عن مدينة من مدائن الحرب هل يجوز ان يرسل عليهم الماء أو يحرقون بالنيران أو يرمون بالمنجنيق حتى يقتلوا وفيهم النساء والصبيان والشيخ الكبير والاسارى من المسلمين والتجار؟ فقال : يفعل ذلك بهم ولا يمسك عنهم لهؤلاء ولا دية عليهم للمسلمين ولا كفارة. : «حفص بن غياث» گفت: از امام صادق درباره شهرى از شهرهاى جنگى سؤال كردم كه آيا جايز است به آنجا آب رها كنيم؟ همچنین در حالى كه در آن شهر، زنان، اطفال و پيرمردان و حتى اسيران مسلمان و تجار هستند، آيا مى‌توانيم (آب ببنديم ) يا آنجا را آتش بزنيم و يا با منجنيق خراب كنيم؟ امام فرمود: اين كار را با آنها انجام دهيد، به خاطر وجود اينها در شهر، نمى‌توان دست از كفار برداشت، و هيچ ديه و كفّاره‌اى هم به عهده مسلمانان ‌نيست : تهذيب الأحكام(شيخ طوسی)-ج۶-ص۱۴۲ ❗️❗️ 💠💠 👌اصل اولیه آن است که در جنگ و نبرد ، تنها باید با آنانی که با مسلمین سر جنگ دارند ، برخورد کرد ، و کودکان و پیران و بردگان که معمولا در جنگ شرکت نمی کنند ، نباید مورد گزند و آسیب واقع شوند . ❕پیامبر گرامی در توصیه خود به سربازان اسلام می فرمود ؛ « برده و پیران و زنان را در نبرد نکشید ... » « وَ لَا تَقْتُلُوا وَلِيداً وَ لَا شَيْخاً كَبِيراً وَ لَا امْرَأَة ... » 📚دعائم الاسلام ، ج 1 ص 369 _ مستدرک الوسائل ج 11 ص 39 👌در روایت دیگری ، امام صادق ع فرمود ؛ « پیامبر از کشتن زنان و کودکان نهی کرد » « لِأَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص نَهَى عَنْ قَتْلِ النِّسَاءِ وَ الْوِلْدَان‏ » 📚المحاسن ج 2 ص 327 _ الفقیه ج 2 ص 52 👌و فرمود ؛ « ( در جنگ با مشرکین ) ، مشرکین را بکشید اما پیران و کودکانشان را نکشید » « اقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ وَ اسْتَحْيُوا شُيُوخَهُمْ وَ صِبْيَانَهُمْ. » 📚تهذیب الاحکام ، ج 6 ص 142 👌اما گاه ممکن است که دشمن از این حکم اسلامی سوء استفاده کند و به بهانه اینکه طبق حکم اسلام و دیدگاه مسلمین ، کشتن کودکان و پیران و زنان در نبرد ممنوع است ، این دسته را سپر خود قرار دهند تا از این طریق بر مسلمین غلبه کنند و ممکلت مسلمین را نابود و جان و مال و ناموسشان را به یغما برند و اسلام را نابود کنند ، در این صورت از روی اضطرار ، در جهت مقابله با دسیسه دشمن و جلوگیری از شکست ، از بین بردن کودکان و زنان و پیرانی که دشمن از آنها به عنوان سپر استفاده می کند ، اشکالی ندارد و روایت مورد استناد معاند نیز ناظر به همین فرض است ، چنان که علامه مجلسی در ذیل روایت مذکور می نویسد ؛ « این روایت حمل می شود در جایی که فتح و غلبه بر دشمن جز از این طریق ممکن نیست » « حمل على ما إذا لم يمكن الفتح بغير ذلك. » 📚ملاذ الاخیار ج 9 ص 378 ❕در استفتائی از مرحوم امام خمینی پرسیدند ؛ « اگر در جنگ، نيروهاى باطل عدّه‏ اى از مسلمانان (از قبيل زنان، كودكان و پيرمردان) را سپر قرار دهند آيا كشتن مسلمانان مذكور جائز است يا خير؟ » 👌پاسخ ؛ « اگر دفاع از إسلام و مسلمين و سركوب كردن مهاجمين متوقّف بر آن باشد جائز است. » 📚استفتاءات ، ج 3 ص 45 👌و همینطور فرمودند ؛ « اگر يك دسته ‏اى از مسلمين را كفار سپر قرار دادند؛ فرض كنيد كه عراق فاسد، يك دسته ‏اى از مسلمين بى ‏گناه را سپر قرار داد و پشت آنها ايستاده كه بريزد ايران را بگيرد، بر ما واجب است كه مسلمان و غير مسلمانش را بكشيم. مسلمانها شهيد هستند و به بهشت مى ‏روند و كافرهايش كافرند و به جهنم. دفاع واجب است. » 📚صحیفه امام ، ج 15 ص 118 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
ـ🍃⃟🌹᭄•🍃⃟🌹᭄•🍃⃟🌹᭄• ـ🌹•🍃⃟🌹᭄• ـ🍃⃟🌹᭄• ـ🌹 ـ🍃⃟ ـ᭄• 🍃 بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ 🍃 🌺با توجه به این که در آستانه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری قرار داریم ، کانال پرسمان اعتقادی ضمن دعوت از آحاد مردم برای شرکت پر شور در این انتخابات و برگزیدن فرد اصلح برای تصدی این منصب ، برخی از پرسش های پاسخ داده شده مرتبط با این موضوع را تقدیم می کند؛ 1⃣عده ای از مومنین قصد شرکت در انتخابات را ندارند ❗️دلیل شرعی بر لزوم شرکت در انتخابات است؟ مراجع بر چه اساسی شرکت در انتخابات را لازم می دانند؟ 🗯 https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1969 2⃣آیا حدیث انتخاباتی از امام صادق علیه السلام صحت دارد که امام می گوید وقتی بین انتخاب دو حاکم شک و تردید داشتید به عادل ترین و صادق ترین و با تقوا ترین آنها رای دهید و اگر در این صفات مساوی بودند به کسی رای دهید که مخالفان و دشمنان به آنها تمایل دارند؟ 🗯 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3452 3⃣آیا از لحاظ آیات و روایات ، مردم حق انتخاب رییس جمهور را دارند؟ 🗯 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3124 4⃣ملاک های رییس جمهور اصلح از لحاظ روایات ❗️ 🗯 https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1968 5⃣چرا زنان نمی توانند رییس جمهور شوند ❗️ 🗯 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2057 ┅═ೋ❅🌹❅ೋ═┅ 🌷 لینک دسترسی به این مجموعه در پیام‌رسان تلگرام : 🍀https://t.me/Rahnamye_Behesht/13731 ᭄• 🍃⃟ 🌹 🍃⃟🌹᭄• 🌹•🍃⃟🌹᭄• 🍃⃟🌹᭄•🍃⃟🌹᭄•🍃⃟🌹᭄•
🤔 ❔در منهج اسلامی، شک کردن به آیات قرآن و کلیه اصول و فروع دین مستوجب عذاب ابدی در جهنم است! امام علی: همانا صاحب شک و معصيت در آتش است نه از ما است و نه بازگشتنش بسوى ما خواهد بود. [حکم حدیث: صحیح] 📚منبع: من لا یحضره الفقیه ٫ ترجمه بلاغی و غفاری ٫ جلد ۵ ٫ صفحه ۳۰۱ ❔در منهج اسلامی که کلیه کتب نقد دین سانسور می‌شود اساساً این دیدگاه که «شک لازمه و پیش‌نیاز ایمان است» معنا ندارد! چرا که لازمه شک، شنیدن آرا و نظرات مخالفان است ❗️❗️ ❔در منهج دینی، اطاعت از حکم الله نباید از گذرگاه فهم چرایی و دلیل آن حکم بگذرد! بلکه باید از گذرگاه تعبّد محض بگذرد! چرا که به قول قرآن «خدا می‌داند و شما نمی‌دانید!» و این دقیقاً نقطه عطف اختلاف بین روش دین با روش علم است: علم میگوید «شک کن و بدون فهم و دانش از چیزی اطاعت نکن» اما دین بر خلاف علم می‌گوید: «شک نکن! و حتی اگه دلیل حکمی را نمیدانی باز هم اطاعت کن!» 💠💠 👌شك به تنهايى چيز ناپسندى نيست ، بلكه آنچه در مورد شك و ترديد نكوهيده است ، باقى ماندن و توقف در آن است ، شک هم چون پلى است لرزان و سست كه ماندن در آن باعث سقوط و نابودى مى گردد ، اما از آنجا كه پل است مى تواند ما را به سر منزلى آرام و استوار برساند. ❕شک تا آن زمانی که موجب توقف انسان نشود و انسان را از تحقیق و پژوهش باز ندارد ، از دید اسلامی اشکالی ندارد و گناهی بر آن نیست ، و اساسا چنین شکوکی می تواند لازمه پیشرفت و تحقیق بیشتر باشد . 👌پيامبر گرامی فرمود ؛ « خداوند از وسوسه ‏ها و تشكيكات ذهنى امّت من تا زمانى كه آنها را به زبان يا به مرحله عمل نياورده باشند، گذشت كرده است. » 📚مجموعه ورام ، ج 2 ص 120 👌و فرمود ؛ « هر دلى وسواس دارد. پس هرگاه اين وسواس پرده دل را بِدَرَد و به زبان آورده شود، بنده به سبب آن مؤاخذه گردد، اما اگر پرده دل را ندرد و زبان به آن گويا نشود، گناهى صورت نگرفته است. » «لكُلِّ قَلبٍ وَسوسه ، فإذا فَتَقَ الوَسواسُ حِجابَ القَلبِ نَطَقَ بهِ اللِّسانُ واخِذَ بهِ العَبدُ، وإذا لَم يَفتُقِ القَلبَ ولَم يَنطِقْ بهِ اللِّسانُ فلا حَرَجَ. » 📚مستدرک الوسائل ج 5 ص 431 ❕راوی می گوید كه از امام كاظم عليه السلام درباره حديث نفْس (افكار و انديشه ‏هايى كه در ذهن انسان مى‏ گذرد) سؤال شد. فرمود ؛ « كيست كه نفْس او دچار افكار و انديشه نشود؟! ... » 📚بحار الانوار ج 69 ص 127 ❕بنابراین صرف شک و تردید ، عذاب الهی را در پی ندارد ، آنجایی شک و تردید ناپسند است و مذموم شمرده شده است که عقد القلب شود و منتهی به تحقیق و پژوهش و بررسی نشود و یا به گونه ای باشد که انسان نشانه های حقانیت را ببیند اما باز دست از شک و تردید و دو دلی بر ندارد ، بر همین اساس ، شهید مطهری در این رابطه می گوید ؛ « عصر ما از نظر دينى و مذهبى- خصوصا براى طبقه جوان- عصر اضطراب و دودلى و بحران است. مقتضيات عصر و زمان، يك سلسله ترديدها و سؤالها بوجود آورده و سؤالات كهنه و فراموش شده را نيز از نو مطرح ساخته است. ❔آيا بايد از اين شك و ترديدها و پرس‏ وجوها- كه گاهى به حد افراط مى‏ رسد- متأسف و ناراحت بود؟ 👌به عقيده من هيچ‏گونه ناراحتى ندارد؛ شك، مقدمه يقين؛ پرسش، مقدمه وصول؛ و اضطراب، مقدمه آرامش است. شك، معبر خوب و لازمى است هر چند منزل و توقفگاه نامناسبى است. اسلام كه اين‏همه دعوت به تفكر و ايقان مى‏ کند، بطور ضمنى مى ‏فهماند كه حالت اوليه بشر، جهل و شك و ترديد است و با تفكر و انديشه صحيح بايد به سرمنزل ايقان و اطمينان برسد. يكى از حكما مى‏ گويد: «فائده گفتار ما را همين بس كه تو را به شك و ترديد مى‏ اندازد تا در جستجوى تحقيق و ايقان برآئى» . ❕شك، ناآرامى است، اما هر آرامشى بر اين ناآرامى ترجيح ندارد. حيوان شك نمى ‏كند، ولى آيا به مرحله ايمان و ايقان رسيده است؟! آن نوع آرامش، آرامش پائين‏ شك است، بر خلاف آرامش اهل ايقان كه بالاى شك است... پس صرف اينكه عصر ما عصر شك است نبايد دليل بر انحطاط و انحراف زمان ما تلقى شود. مسلّما اين نوع از شك، از آرامشهاى ساده ‏لوحانه ‏اى كه بسيار ديده مى‏ شود پائين‏تر نيست. آنچه مى‏ تواند مايه تأسف باشد اين است كه شك يك فرد، او را به سوى تحقيق نراند؛ و يا شكوك اجتماعى، افرادى را برنيانگيزد كه پاسخگوى نيازهاى اجتماع در اين زمينه بوده باشند. » 📚مجموعه آثار ، ج 1 ص 33 ❕در رابطه با قضیه کتب ضاله و دیدگاه اسلام در این رابطه ، در ذیل پاسخ مفصلی داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1563 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 👌ملحد در ادامه اشکال کرده است که از دید اسلام ، مسلمان حق ندارد که از فلسفه احکام الهی سوال کند ، در حالی که این سخن صحیح نیست ، امامان گرامی ما در موارد فراوانی ، از فلسفه احکام سخن به میان می آوردند تا جایی که شیخ صدوق یک کتاب به نام « علل الشرایع » تالیف کرد و در آن روایاتی که از فلسفه احکام سخن به میان آمده است را جمع آوری کرد . ❕البته در مواردی ممکن است که فلسفه برخی از احکام از جانب معصومین علیهم السلام به ما نرسیده باشد ، در همچنین مواردی ، از آنجایی که ما خداوند را حکیم می دانیم ، تصدیق می کنیم که آن احکام دارای علل و اهداف و مصالحی است و از آن اطاعت می کنیم و بر خلاف ادعای معاند ، این اطاعت از روی فهم و دانش است نه ناآگاهی ، فهم و آگاهی به این که خداوند حکیم است و دستوراتش بر پایه مصالح و حکمت است لذا باید از او اطاعت کرد ، چنان که امام صادق ع فرمود ؛ « از آنجایی که می دانیم خداوند حکیم است تصدیق می کنیم که تمام افعال و دستوراتش دارای حکمت است ، اگر چه فلسفه آن برای ما روشن نباشد» 📚بحار الانوار ج 52 ص 92 ❕در رابطه با دیدگاه اسلام در مورد فلسفه احکام ، برخی از علما می نویسند ؛ « بعضى از فرق مسلمين عقيده دارند احكام اللَّه معلل بالاغراض نيست؛ يعنى لزومى ندارد آنچه خدا امر كرده داراى فلسفه ‏اى باشد و آنچه را نهى كرده داراى مفسده ‏اى. آن‏ها در واقع حكيم بودن خدا را زير سؤال مى‏ برند و توجه ندارند كه اگر احكام تابع مصالح و مفاسد نباشد ترجيح بدون مرجح لازم مى ‏آيد و اساساً اين سخن برخلاف آيات زيادى از قرآن است كه براى نماز و روزه و حج و قصاص و امثال آن فلسفه ‏هايى ذكر كرده است. به يقين آنچه را خدا امر فرموده داراى فوايد مادى يا معنوى يا هر دو بوده و آنچه را نهى كرده مفاسدى اينچنين داشته است. نه ‏تنها احكام الهى، احكام وقوانينى نيز كه درعرف عقلا وضع مى ‏شود همه از اين قبيل است؛ گاهى هفته‏ ها و ماه‏ها درباره مصلحت و مفسده يك قانون مطالعه و بررسى مى‏ كنند تا بتوانند حكمى را در عرف خودشان وضع كنند. ❕آيات مربوط به حلال كردن طيبات و حرام كردم خبائث ( اعراف 157 ) همگى شاهد بر اين است كه قبلًا طيب و خبيثى وجود دارد كه به سبب آن حكم الهى مطابق آن صادر مى ‏شود. 👌تنها تفاوتى كه ميان احكام الهى و احكام عرفى است اين است كه احكام‏ عرفى چه بسا بر اساس مصالح و مفاسدى وضع مى ‏شود كه نتوانسته ‏اند تمام جوانب آن را بررسى كنند و به همين دليل پس از مدتى ممكن است خلاف آن كشف شود؛ ولى احكام الهى چنين نيست، علم بى ‏پايان خداوند سبب مى‏ شود كه احكام بر اساس رعايت تمام جوانب مصالح و مفاسد وضع شود و هرگز خلافى در آن نخواهد بود. ❕بعضى نيز معتقدند گرچه احكام داراى مصالح و مفاسدى است؛ ولى ما نبايد به سراغ آن‏ها برويم، بايد مطيع فرمان باشيم؛ آن‏جا كه امر شده انجام دهيم و آن‏جا كه نهى شده خوددارى كنيم و مطلقاً به سراغ فلسفه احكام نبايد رفت. 👌ولى اين نيز برخلاف آياتى است كه ما را تشويق به فهم مصالح و مفاسد احكام مى‏كند و همچنين برخلاف رواياتى است كه ائمه هدى عليهم السلام مصالح احكام را مشروحاً بيان كرده ‏اند و نيز بعضى از اصحاب خدمت امامان عليهم السلام مى‏رسيدند و فلسفه پاره ‏اى از احكام را مى‏ پرسيدند. ❕هرگز هيچ امامى آن‏ها را نهى از اين سؤالات نكرد و اين دليل بر آن است كه مردم حق دارند از فلسفه احكام سؤال كنند و پاسخ بشنوند. 👌منتها در اين‏جا دو نكته مهم باقى مى‏ ماند و آن اين است كه ؛ 1⃣ اولًا بيان فلسفه احكام چه فايده ‏اى دارد؟ ❕پاسخ اين سؤال روشن است؛ انسان هنگامى كه به منافع نماز و روزه و امثال آن آگاه مى‏شود، شوق بيشترى براى انجام دادن آن در خود مى‏ يابد و هنگامى كه مثلًا مفاسد بى ‏شمار شرب خمر را مى ‏شنود، نفرت بيشترى از آن پيدا مى‏ كند. 👌درست مانند دستورات طبيب كه وقتى براى بيمارش فوايد دارو را ذكر كند بيمار با شوق بيشترى دارو را مصرف كرده و تلخى احتمالى آن را تحمل مى‏ كند. 2⃣ثانياً: معناى آگاهى بر فلسفه احكام اين نيست كه ما همواره مقيد به آن باشيم و بگوييم چون مثلًا فلسفه دو ركعت بودن نماز صبح و سه ركعت بودن نماز مغرب را نمى‏ دانيم بنابراين آن را انجام نمى‏ دهيم. ما بايد گوش بر امر و چشم بر فرمان داشته باشيم چه فلسفه احكام را بدانيم يا ندانيم؛ ولى تا آن‏جا كه بدانيم به اطاعت راسخ ما كمك مى ‏كند. 📚پیام امام امیر المومنین ع ، مکارم شیرازی ، ج 14 ص 105 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
🤔 ❔نمونه‌های بسیاری از اطاعت کورکورانه از احکام ضد عقلی و غیر منطقی دین وجود دارد که مؤمن تلاشی برای دانستن چرایی آن نمی‌کند! چون در وادی عقل سلیم پاسخی برای آن ندارد! به عنوان مثال: اینکه چرا «در اسلام شهادت هزار زن، مادامی که با شهادت یک مرد جمع نشود، معتبر نیست!» اینکه چرا «در اسلام دیه قطع چهار انگشت زن، از دیه قطه سه انگشت زن کمتر است» ، در حالی که عقل سلیم حکم می‌کند «خسارت بدنی بیشتر = دیه‌ی بیشتر» ❗️❗️ 💠💠 👌در رابطه با قبول شهادت زنان و مواردی که شهادت آنان پذیرفته می شود و نمی شود ، در دو نمایه ذیل توضیحات مفصلی داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3199 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1230 ❕اما در رابطه با تفاوت دیه قطع سه انگشت و چهار انگشت زن ، در روایتی امام صادق علیه السلام به زیبایی وجه و فلسفه آن را بیان داشتند ، ابان می گوید ؛ « به امام صادق ع گفتم كه اگر انسان يك انگشت خانمى را قطع كند چه دیه ای بايد پرداخت کند ، امام ع فرمود : ده شتر. من گفتم: اگر دو انگشت او را قطع كند چند شتر بايد بدهد؟ امام ع گفت: بيست شتر. من گفتم: و اگر سه انگشت او را قطع كند چه بايد بدهد؟ امام ع گفت: سى شتر. من گفتم: و اگر چهار انگشت او را قطع كند چند شتر بايد بدهد؟ امام ع گفت: بيست شتر. من گفتم: سبحان الله، اگر سه انگشت زن را قطع كند بايد سى شتر بدهد و اگر چهار انگشت او را قطع كند بايد بيست شتر بدهد! ؟ موقعى كه اين فتوا را در عراق شنيديم از آورنده آن بيزارى و تبرى جستيم، مى‏ گفتيم: اين سخن شيطان است. امام صادق ع فرمود ؛ « آهسته‏ تر اى ابان، اين حكم رسول خدا ص است كه فرمود: «جراحت خانمها تا يك سوم، با دیه مردان برابر است و چون از ثلث و یک سوم بگذرد، به نصف دیه مردان نزول مى‏ كند.» اى ابان، تو با قانون قياس مرا مؤاخذه كردى؛ اگر سنت را با قياس برابر كنند، دين خدا پامال مى‏ شود. » «... مَهْلًا يَا أَبَانُ هَكَذَا حَكَمَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ الْمَرْأَةَ تُقَابِلُ الرَّجُلَ إِلَى ثُلُثِ الدِّيَةِ فَإِذَا بَلَغَتِ الثُّلُثَ رَجَعَتْ إِلَى النِّصْفِ يَا أَبَانُ إِنَّكَ أَخَذْتَنِي بِالْقِيَاسِ وَ السُّنَّةُ إِذَا قِيسَتْ مُحِقَ الدِّينُ. » 📚الکافی ج 7 ص 300 ❕بنابراین و مطابق این روایت ، دیه زن و مرد در اعضا و جوارح ، تا یک سوم دیه کامل برابر است ، اما وقتی دیه زن از یک سوم بیشتر رود ، به نصف دیه مرد تقلیل پیدا می کند ، لذا دیه چهار انگشت چون به نصف تقلیل پیدا می کند ، از دیه سه انگشت کمتر می شود ، چنان که در روایت دیگر ، جمیل بن دراج می گوید که به امام صادق ع گفتم ؛ « آيا قانون قصاص و برابرى بين زن و مرد هم جارى مى‏ شود؟ امام ع گفت: آرى، در جراحات، دیه زنان و مردان برابرى مى‏ كند تا به يك سوم برسد؛ و چون از يك سوم تجاوز كند، دیه مردان ( به دو برابر دیه زنان ) بالا مى‏ رود و دیه زنان ( به نصف ) تنزل مى ‏كند. » « سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْمَرْأَةِ بَيْنَهَا وَ بَيْنَ الرَّجُلِ قِصَاصٌ قَالَ نَعَمْ فِي الْجِرَاحَاتِ حَتَّى تَبْلُغَ الثُّلُثَ سَوَاءٌ فَإِذَا بَلَغَتِ الثُّلُثَ ارْتَفَعَ الرَّجُلُ وَ سَفَلَتِ الْمَرْأَةُ. » 📚همان منبع ❕بر همین اساس ، شیخ مفید می گوید ؛ « زن با مرد در دیه اعضاء و جوارح برابر است تا زمانی که به یک سوم دیه برسد ، وقتی دیه زن به یک سوم دیه برسد به نصف دیه مرد تنزل پیدا می کند ، مثال این مورد چنین است که در انگشت مرد در صورت قطع شدن ، ده شتر دیه است و همینطور در انگشت زن ، و در دو انگشت از انگشتان مرد ، بیست شتر دیه است و همینطور در دو انگشت زن و در سه انگشت قطع شده مرد ، سی شتر دیه است و همینطور در سه انگشت زن و در چهار انگشت مرد از دست یا پایش چهل شتر دیه است اما در چهار انگشت زن بیست شتر دیه است چرا که دیه زن از یک سوم دیه کامل فراتر رفت که بعد از زیادی به اصل دیه زن که نصف دیه مرد است ، بازگشت می کند ، بنابراین هر زمان که دیه انگشتان و جوارح و اعضای بدن زن از یک سوم دیه بیشتر شود ، به نصف تقلیل پیدا می کند ، در قطع پنج انگشت زن بیست و پنج شتر دیه است و در قطع پنج انگشت مرد پنجاه شتر دیه است ، این حکم مطابق سنت پیامبر و مطابق با اخبار متواتر ائمه ع است » « المرأة تساوي الرجل في ديات الأعضاء و الجوارح حتى تبلغ ثلث الدية فإذا بلغتها رجعت إلى النصف من ديات الرجال .... » 📚المقنعه ، شیخ مفید ، ص 764 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❕وجه این که دیه مرد از دیه زن در بیشتر از یک سوم در اعضاء بالاتر است ، بازگشت می کند به کارکرد اقتصادی مرد در جامعه ، زیرا دیه بالاتر از یک سوم به معنای وجود جراحت شدیدتر است و اشاره است به ضربه ای که این جراحت شدیدتر به جایگاه اقتصادی مرد می زند و او را تا حدودی از کار می اندازد . 👌مردان غالبا در خانواده عضو مؤثر اقتصادى هستند و مخارج خانواده را متحمل مى ‏شوند و با فعاليتهاى اقتصادى خود چرخ زندگى خانواده را به گردش در مى‏ آورند، بنابراين تفاوت ميان از بين رفتن مرد و زن یا جراحات وارده بر آنها ، از نظر اقتصادى و جنبه ‏هاى مالى بر كسى پوشيده نيست كه اگر اين تفاوت مراعات نشود خسارت بى ‏دليلى به بازماندگان مرد و فرزندان بى ‏گناه او وارد مى‏ شود ، لذا اسلام با قانون بیشتر بودن دیه مرد ، رعايت حقوق همه افراد را كرده و از اين خلاء اقتصادى و ضربه نابخشودنى كه به يك خانواده مى‏ خورد جلوگيرى نموده است ، اسلام هرگز اجازه نمى‏ دهد كه به بهانه لفظ تساوى ، حقوق افراد ديگرى مانند فرزندان شخصى كه مورد جراحت شدید قرار گرفته و نمی تواند به مانند قبل کارکرد اقتصادی داشته باشد ، پايمال گردد. ❕بر همین اساس برخی می نویسند ؛ « زن و مرد از نظر انسانيت يكسان مى‌باشند، و آيات قرآنى و احاديث اسلامى بر اين گواهى مى‌دهند، و حتى سوره كاملى به نام سورۀ نساء دربارۀ او نازل شده است، بنابراين ديه، بيانگر ارزش كالاى از دست رفته نيست، بلكه جبرانگر خسارت اقتصادى است كه بر خانواده وارد شده است و در نظام اسلامى هزينۀ زندگى بر دوش شوهر سنگينى مى‌كند، و با از بين رفتن او، خسارت اقتصادى بيشترى بر زندگى خانواده وارد مى‌شود، تا با از رفتن زن. ❕ در نظام اسلامى مرد برون سالار است و بايد تلاش كند تا وسيلۀ زندگانى خانواده را فراهم سازد و زن، خانه سالار است كه بايد به تنظيم امور داخلى بپردازد تا با هماهنگى اين دو نيرو، صميمت بر خانواده حاكم باشد. اكنون سؤال مى‌شود با مرگ و يا قتل ( یا جراحت ) كدام يكى از اين دو خسارت اقتصادى بيشترى بر بازماندگان وارد مى‌شود تا با تشريع مقدار ديه، اين خسارت به گونه‌اى جبران گردد؟ ناگفته پيداست با از بين رفتن مرد. اينجاست كه بايد قوانين حاكم بر خانواده به صورت يك مجموعه و منظومه مورد مطالعه قرار گيرد، نه به صورت فردى و تكى. » 📚 پژوهشی در دیه انسان ، سبحانی ، ص 33 ❕ممکن است موردی پیش آید که زن نان آور خانواده باشد ، آیا در این صورت حکم اسلام در مورد تفاوت دیه مرد و زن نقص می شود ❗️❔ 👌در حالی که پاسخ روشن است . زنان در اسلام هیچ تکلیفی در نان آوری برای خانواده ندارند تا در پی آن صاحب حقی شوند که مثلا دیه آنها برابر با مرد باشد ، وقتی زن تکلیفی در این زمینه ندارد ، حقی هم در پی این تکلیف ندارد . ❕پدر و ولی زن ، موظف است که مخارج او را تامین کند و پس از ازدواج نیز ، شوهر او موظف است که مخارج او را تامین کند و در صورتی که زن ، پدر و شوهرش را از دست داده باشد ، حکومت اسلامی موظف است که مخارج او و فرزندان خردسالش را تامین کند ، چنان که علی ع در عهد نامه معروف خود به مالک اشتر متذکر رسیدگی به چنین زنان بی سرپرست و فقیری شده و می فرماید ؛ « سپس خداى را، خداى را [پروا كن‏] درباره طبقه پايين از آنان كه چاره‏ اى ندارند، يعنى مستمندان و نيازمندان و بينوايان و زمين گيران. همانا در اين طبقه هم نيازمندى است كه نيازش را ابراز نمى‏ كند و هم نيازمندى است كه نيازش را ابراز مى‏كند. براى رضاى خدا، حقوق ايشان را كه خداوند از تو خواسته، حفظ كن و براى آنان سهمى از بيت المال خويش و غلّات زمين‏هاى متروك مسلمانان در هر سرزمين قرار ده. دورترينِ آنان همان اندازه سهم دارد كه نزديك ترينِ ايشان؛ و از تو خواسته شده كه حقّ همه را ادا كنى. پس مبادا سرخوشى، تو را از كار آنان غافل كند؛ كه پرداختن به كار بزرگ مهم تو را براى تباه كردن كار كوچك معذور نمى‏ سازد. پس اهتمام خويش را از ايشان بازمگير و از آنان روى برمتاب » « ثُمَّ اللّهَ اللّهَ فِي الطَّبَقَةِ السُّفلى مِنَ الَّذينَ لا حيلَةَ لَهُم؛ مِنَ المَساكينِ وَالمُحتاجينَ و أهلِ البُؤسى وَ الزَّمنى .... » 📚نهج البلاغه نامه 53 👌علی ع نیز در دوره حکومتی نهایت توجه را به این فقراء و زنان بی سرپرست داشتند تا جایی که علمای اهلسنت از قول علی ع نقل می کنند که می فرمود ؛ « ما أصبَحَ بِالكوفَةِ أحَدٌ إلّا ناعِما؛ إنَّ أدناهُم مَنزِلَةً لَيَأكُلُ مِنَ البُرِّ، ويَجلِسُ فِي الظِّلِّ، ويَشرَبُ مِن ماءِ الفُراتِ » [در دوران حكومت من‏] هيچ كس در كوفه شب را به روز نمى‏ رسانَد، مگر اين كه زندگى آسوده ‏اى دارد. فروپايه ‏ترينِ مردم نان گندم مى‏ خورَد، سايبانى دارد، و آب گوارا مى‏ نوشد. » 📚فضائل الصحابه ، احمد بن حنبل ، ج 1 ص 531 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
👌معاند مدعی است که در یک خانواده و مکان سه پیامبر مبعوث می شدند اما در سایر مناطق زمین هیچ پیامبری مبعوث نمی شد ، در ذیل در مورد بعثت عمومی پیامبران ، توضیحات کافی را ارائه داده ایم ؛ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3453
👌ملحد وهابی در مقام دفاع از عایشه مدعی شده است که شیعیان معتقدند که عایشه فاحشه بوده است ، در حالی که چنین سخنی دروغ است و شیعه چنین اعتقادی ندارد ، در ذیل توضیح داده ایم ؛ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2888 ❕او در ادامه در مقام دفاع از عایشه ، مدعی شده است که عایشه طبق قرآن ام المومنین است ، در این رابطه در ذیل توضیح داده ایم ؛ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1159
👌معاند مدعی است که ائمه شیعه اهل اشرافیگری بوده اند و ادعای شیعه در مورد زهد و ساده زیستی آنان ، دروغی بیش نیست !!! در ذیل پاسخش را داده ایم ؛ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1537
👌معاند مدعی شده است که شیخ مفید اعتراف به تحریف شدن قرآن کرده است ، در ذیل پاسخ ادعایش را داده ایم ؛ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2349