نهی پیامبر از آزاد سازی بردگان !!!!
🤔#پرسش
❓در روایات معتبر دین اسلام میخوانیم که محمد از اینکه همسرش یکی از کنیزانش را آزاد کرده نه تنها خرسند نمیشود بلکه به او میگوید «بهتر بود آن کنیز را به خانوادهات میدادی تا برایشان چوپانی کند!» ↓↓↓
[ روزی «میمُونَه»، همسر پیامبر (ص) زنی از کنیزان خود را آزاد کرد. پیامبر (ص) به او فرمود: اگر او را به خانوادهات میدادی تا برایشان گوسفند بچراند بهتر بود ]
📓منبع: مشارکت اجتماعی زنان از منظر قرآن و روایات / تألیف سیّده رقیه سیّدی جربندی صفحه ۱۸۹
▪️سوال:
اگر رسالت محمد، لغو تدریجی بردهداری بود، پس چگونه از آزادسازی یک کنیز توسط همسرش ناراحت میشود؟! ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌قرآن در آیات متعددی بر لزوم آزادی بردگان تاکید می کند , و مومنین را بر این وظیفه تکلیف می کند . آیات قرآن در این رابطه متنوع است , مثلا :
❕در دسته ای از آیات , صرف مال براى آزادى بردگان، را از مصاديق برّ و نيكى می داند : " ولكنّ البرّ من ءامن باللّه ... وءاتى المال على حبّه ... وفى الرّقاب .... " ( بقره 177 )
❕و در دسته ای دیگر از آیات , سخن از موظّف بودن مؤمنان به پرداخت مال به بردگان، براى آزادسازى آنان به میان می آورد :
" ... والّذين يبتغون الكتب ممّا ملكت أيمنكم فكاتبوهم إن علمتم فيهم خيرا وءاتوهم مّن مّال اللّه الّذى ءاتيكم .... " ( نور 33 )
❕و در آیات دیگر , آزاد كردن برده در راه خدا با انفاق مال و تحمّل مشقّت در راه آن را امرى مهمّ و بسان عبور از گردنهاى دشوار شمرده است :
"يقول أهلكت مالا لّبدا _ فلااقتحم العقبة _ وما أدريك ما العقبة _ فكّ رقبة " ( بلد 6 و 11- 13 )
📚فرهنگ قرآن، ج6، ص: 192
👌بنابراین دعوت و تاکید قرآن به آزادسازی بردگان است و همگان موظفند که از قرآن تبعیت کنند و اگر روایتی بر خلاف این حکم روشن قرآن باشد , آن روایت را کنار زنند , چرا که ما باید تنها از قرآن تبعیت کنیم , چنان که خداوند می فرماید :
" و اين كتابى است پر بركت كه ما (بر تو) نازل كرديم، از آن پيروى نمائيد و پرهيزگارى پيشه كنيد تا مورد رحمت قرار گيريد. " " وَ هذا كِتابٌ أَنْزَلْناهُ مُبارَكٌ فَاتَّبِعُوه وَ اتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ " ( انعام ١٥٥ )
❕و فرمود :
" اتَّبِعْ ما أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ " " از آنچه از طرف پروردگارت بر تو وحى شده پيروى كن، هيچ معبودى جز او نيست، و از مشركان روى بگردان. " ( انعام ١٠٦ )
❕و فرمود :
" وَ اتَّبِعُوا أَحْسَنَ ما أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ الْعَذابُ بَغْتَةً وَ أَنْتُمْ لا تَشْعُرُونَ " " و از بهترين دستوراتى كه از سوى پروردگارتان بر شما نازل شده پيروى كنيد، پيش از آنكه عذاب (الهى) ناگهانى به سراغ شما آيد در حالى كه از آن خبر نداريد. " ( زمر ٥٥ )
👌اصل روایتی که معاند مورد اشکال قرار داده است , از منابع اهلسنت است و در پاورقی همان کتابی که معاند از آن یاد کرد , سند روایت مذکور دو کتاب " المعجم الکبیر طبرانی " و " صحیح بخاری " بیان شده است .
❕روشن شد که نقل مذکور بر خلاف قرآن است لذا باید کنار گذاشته شود , چرا که ما موظفیم که تنها از قرآن تبعیت کنیم , نه از یک روایت جعلی که افرادی شیاد به دروغ به پیامبر گرامی اسلام نسبت داده اند .
👌جالب آن است که در همان صحیح بخاری و سایر منابع اهلسنت , تصریح شده است که پیامبر گرامی اسلام همواره به آزاد سازی بردگان تاکید می کرد و می فرمود :
" هرکس برده مسلمانی را آزاد کند , خداوند به ازای هر عضوی از برده , عضوی از اعضای انسان را از آتش نجات می دهد " " مَنْ أَعْتَقَ رَقَبَةً مُسْلِمَةً أَعْتَقَ اللَّهُ بِكُلِّ عُضْوٍ مِنْهُ عُضْوًا مِنْ النَّار "
📚صحیح بخاری ج ١٠ ص ٢٤٥ طبع مصر
❕یا باز نقل می کنند که فرمود :
" هر زن مسلمانی که زن برده مسلمانی را آزاد کند , گویی خودش را از آتش جهنم آزاد کرده است " " أَيُّمَا امْرَأَةٍ مَسْلَمَةٍ أَعْتَقَتِ امْرَأَةً مَسْلَمَةً فَهُوَ فِكَاكُهَا مِنَ النَّار "
📚سنن نسایی ج ٣ ص ١٦٩
❕یا فرمود :
" هرکس برده ای را آزاد کند , خودش را از آتش جهنم نجات داده است " " «مَنْ أَعْتَقَ رَقَبَةً فَهُوَ فِدَاؤُهُ مِنَ النَّارِ».
📚سنن نسایی ج ٣ ص ١٧٠ _ مسند احمد ج ٣٦ ص ٤٢٧
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
❕پاسخ به شبهات پوسیده و تکراری معاندین :
1⃣نگاه کردن علی علیه السلام به ساق پای کنیز در هنگام خریدش :
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3473
2⃣امام مهدی علیه السلام در عصر غیبت چه فایده ای به مردم می رساند و چه فایده ای در وجود امام غائب ع است :
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3767
🌸برخی از پیامهای پر مهر شما عزیزان که قوت قلب ما برای ادامه فعالیت در مسیر شبهه زدایی و رسوایی معاندین می باشد .
@Rahnamye_Behesht
توضیحاتی در مورد دارایی علی ع و ساده زیستی ایشان !!!!
🤔#پرسش
❓آيا على ساده زيست بود و حتى برخى مواقع نان شب نداشت؟
اثبات جعلى بودن ساده زيستى على
▪️شيخ كلينى در ص ٤٤٠ از جلد ٦ كتاب فروع كافى به نقل از ابى بصير مينويسد:
به علی خبر رسید که طلحه و زبیر می گويند علی مال و ثروت ندارد! اين حرف به على برخورد و از آن ناراحت شد به وکلايش دستور داد که درآمدهایی که دستشان هست را جمع كرده بیاورند. آنها رفتند و اموال را جمعآوری کرده و صدهزار درهم جلوی على ریختند. بعد على گفت گفت طلحه و زبیر را صدا كنيد. وقتی آن دو آمدند على به آنها گفت: این اموال که اینجا ریخته است، همهاش مال شخصی خودم است.
▪️در اينجا چند مورد جعل تاريخ را متوجه ميشويم:
١) على بسيار ثروتمند بوده است نه ساده زيست
٢) ثروت على حاصل دريافت اموال ايرانيان بوده است
٣) على داراى عقده حقارت بوده است
٤) ناراحتى وى از طعنه طلحه و زبير، ادعاى عصمت او را كلا نابود ميكند ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌دستور صریح و روشن خداوند است که هرکسی که خداوند به او نعمتی ارزانی داشته است , موظف است که از این نعمت سخن به میان آورد , چنان که می فرماید :
" وَ أَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ " " و نعمتهاى پروردگارت را بازگو كن. " ( ضحی ١١ )
❕یعنی آثار نعمت خداوند بايد بر تو ظاهر باشد كه اين خود نوعى سپاسگزارى است؛ نه مانند ثروتمندانى كه لباس كهنه مىپوشند و همهجا اظهار فقر مىكنند مبادا كسى از آنها چيزى بخواهد.
📚پیام امام امیر المومنین ج ١١ ص ٣٤٤
❕در تفسیر مجمع البیان در توضیح آیه شریفه می خوانیم :
" معناى آن «و اما نعمت پروردگارت را بازگو كن» اين است كه نعمت خدا را ياد كن و آن را آشكار ساز و براى مردم بازگو نما. در حديث آمده است: «كسى كه از مردم تشكّر نكند از خدا تشكّر نكرده است و كسى كه از كم تشكّر نكند از زياد هم تشكّر نمىكند و بازگو كردن نعمت خدا خود تشكّر است و بازگو نكردن آن ناسپاسى است» ... حضرت صادق عليه السلام فرمود: معناى آيه اين است كه آنچه را خداوند به تو عطا فرموده و برترىاى كه به تو بخشيده و آنچه را كه به تو روزى كرده و احسانى كه به تو نموده و هدايتى را كه ارزانيت داشته است [براى مردم] بازگو كن. "
" مَعناهُ اذكُرْ نِعمَةَ اللَّهِ وأظهِرْها وحَدِّثْ بها، وفي الحديثِ: «مَن لَم يَشكُرِ النّاسَ لَم يَشكُرِ اللَّهَ، ومَن لَم يَشكُرِ القَليلَ لَم يَشكُرِ الكَثيرَ، والتَّحَدُّثُ بنِعمَةِ اللَّهِ شُكرٌ وتَركُهُ كُفرٌ» ... قالَ الصّادقُ عليه السلام: مَعناهُ فحَدِّثْ بما أعطاكَ اللَّهُ وفَضَّلَكَ ورَزَقَكَ وأحسَنَ إلَيكَ وهَداكَ. "
📚مجمع البیان ج ١٠ ص ٧٦٨
❕بر همین اساس , امام صادق ع فرمود :
" خداوند زيبايى و خود آرايى را دوست دارد و از بينوايى و بينوانمايى نفرت دارد؛ زيرا خداوند عزّوجلّ هرگاه به بندهاى نعمتى عطا كند دوست دارد اثر آن را در او ببيند " " إنّ اللَّهَ تعالى يُحِبُّ الجَمالَ والتَّجميلَ، ويُبغِضُ البُؤسَ والتَّباؤسَ، فإنّ اللَّهَ عَزَّوجلَّ إذا أنعَمَ على عَبدٍ نِعمَةً أحَبَّ أن يَرى علَيهِ أثَرَها "
📚امالی طوسی ص ٢٧٥
❕و فرمود :
" هرگاه خداوند به بنده خود نعمتى عطا كند و آن نعمت در وجود او به چشم خورد، او حبيب خدا و بازگو كننده نعمت خدا ناميده مىشود. و هرگاه خداوند به بندهاى نعمتى دهد وآن نعمت در وجودش نمايان نباشد، وى دشمن خدا و تكذيب كننده نعمت او خوانده مىشود. " " : إذا أنعَمَ اللَّهُ على عَبدِهِ بنِعمَةٍ فظَهَرَت علَيهِ سُمِّيَ حَبيبَ اللَّهِ مُحَدِّثاً بنِعمَةِ اللَّهِ، وإذا أنعَمَ اللَّهُ على عَبدٍ بِنِعمَةٍ فلَم تَظهَرْ علَيهِ سُمِّيَ بَغيضَ اللَّهِ مُكَذِّباً بنِعمَةِ اللَّهِ. "
📚الکافی ج ٦ ص ٤٣٨
❕و بر همین اساس علی ع در نامهاى به حارث هَمْدانى نوشت:
" از هر نعمتى كه خداوند به تو داده است درست استفاده كن و هيچ يك از نعمتهايى را كه خدا نزد تو دارد تباه مگردان و لازم است آثار نعمتى كه خداوند عطايت فرموده در وجود تو مشاهده شود. " " واستَصلِحْ كلَّ نِعمَةٍ أنعَمَها اللَّهُ علَيكَ، ولا تُضَيِّعَنَّ نِعمَةً مِن نِعَمِ اللَّهِ عِندَكَ، ولْيُرَ علَيكَ أثَرُ ما أنعَمَ اللَّهُ بهِ علَيكَ. "
📚نهج البلاغه نامه ٦٩
💠ادامه 👇
💠ادامه 👇
❕علاوه بر دلائل ذکر شده در لزوم اظهار نعمت و نشان دادن لطفی که خداوند در حق انسان ارزانی داشته است , در تفسیر نمونه در مورد آیه ای که دستور به اظهار نعمت می دهد , می خوانیم :
" دستورى كه در آيات فوق در اين زمينه آمده ... علاوه بر اينكه انسان را در مقام عبوديت پروردگار تكامل مىبخشد و اثرات مثبت اجتماعى دارد در روح و جان خود انسان نيز اثر آرام بخشى مىگذارد.
❕يادآورى نعمتهاى خدا سبب مىشود كه انسان كمبودها را كمتر احساس كند، از بيماريها شكوه نكند چرا كه بر سلامت اعضاء ديگر خود شكرگزار است، بخاطر از دست دادن چيزى جزع و فزع ننمايد چرا كه بقيه امكانات خود را بازگو مىكند.
اينگونه افراد در سختيها و طوفانهاى زندگى گرفتار ياس و نوميدى و اضطراب و ناراحتى نمىشوند روحى آرام و قلبى مطمئن دارند و توان آنها در مبارزه با مشكلات زياد است. "
📚تفسير نمونه، ج27، ص: 115
❕در روایت مورد استناد معاند نیز علی ع مطابق دستور آیه شریفه , نعمت الهی در حق خود را اظهار کردند تا کسی گمان نکند که ایشان فقیر هستند , و خداوند به ایشان نعمت نداده است , علی ع از این که کسی چنین فکری را کند , کراهت داشت , چرا که در واقع در آن زمان ایشان فقیر نبودند و حضرت از طریق اظهار نعمت و دارایی خود , شکر الهی را به جا آوردند , و بر معنویت خود ( بنابر توضیحاتی که داده شد ) افزودند , پیشوایان دینی به ما دستور داده اند که اگر شما از مال دنیا بهره مند هستید , و دیگران گمان می کنند که فقیر هستید , نعمات الهی و دارایی خود را به دیگران نشان دهید , تا توهم فقر و ناداری شما از بین برود و افراد بتوانند در هنگام نیاز به سوی شما بیایند و شما نیاز آنان را با دارایی خود برطرف کنید :
" بَابُ اسْتِحْبَابِ إِظْهَارِ الْغِنَى وَ إِنْ لَمْ يَكُنْ حَاصِلًا إِذَا ظُنَّ فَقْرُه "
📚وسائل الشيعة، ج 5، ص: 9 باب 3
👌علی ع اگر چه در ابتدای هجرت از مال دنیا بهره چندانی نداشتند , اما پس از گذشت مدت زمانی , حضرت با سعی و تلاش و کسب و کار و کشاورزی و ... که داشتند , ثروت و دارایی کسب کردند و همه دارایی خود را نیز در راه خداوند انفاق می کردند , چنان که در ذیل مفصل توضیح داده ایم :
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3532
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1389
👌چنان که گفتیم , علی ع ثروت خود را در راه خداوند به کار می بست و خودشان زندگی زاهدانه ای داشتند , و در حد پایین ترین افراد جامعه زندگی می کردند , و استدلال می کردند که امام جامعه باید هم سطح افراد فرودست جامعه زندگی کند : چنان که در ذیل توضیح داده ایم :
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3351
❕در نقلی آمده است یکی از یاران علی ع در عین دارایی , لذات حلال دنیا را ترک گفته بود و زندگی سختی را برای خود در پیش گرفته بود , علی ع در برابر او استدلالهایی کرد تا جایی که فرمود :
" خداوند عزّوجلّ فرموده است: «و نعمت پروردگارت را بازگو كن». عاصم عرض كرد: اى امير المؤمنين! پس چرا خود شما به خوراك گلو آزار و به جامه درشت اكتفا كردهاى؟
❕حضرت فرمود: " واى بر تو! خداوند عزّوجلّ بر پيشوايان عدالت، واجب ساخته است كه خود را با مردم فقير برابر دارند تا فقر و نادارى، فقير را آزرده و برآشفته نگرداند. " پس عاصم بن زياد پشمينه را كنار انداخت و جامه نرم پوشيد. "
" فقالَ عاصِمٌ: يا أميرَ المؤمِنينَ، فعلى ما اقتَصَرتَ في مَطعَمِكَ علَى الجُشوبَةِ وفي مَلبَسِكَ علَى الخُشونَةِ؟! فقالَ: وَيحَكَ! إنّ اللَّهَ عَزَّوجلَّ فَرَضَ على أئمَّةِ العَدلِ أن يُقَدِّروا أنفُسَهُم بِضَعَفَةِ النّاس، كَيلا يَتَبيَّغَ بالفَقيرِ فَقرُهُ، فألقى عاصِمُ ابنُ زِيادٍ العَباءَ ولَبِسَ المُلاءَ. "
📚الکافی ج ١ ص ٤١٠
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
❕پاسخ به شبهات تکراری و پوسیده معاندین :
1⃣شیخ فضل الله منکر شهادت فاطمه سلام الله علیها بوده است !!!
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3409
2⃣تا دویست سال در صدر اسلام ممنوعیت کتابت حدیث بوده است , لذا روایات شیعه اعتباری ندارد و امامان شیعه نیز کتابی ننوشتند !!!
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3557
3⃣چرایی مجازات روزه خوار در ماه رمضان!!!
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2922
4⃣علی ع و شلاق زدن کودکان !!!
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3686
آوردن نسب بی عیب و نقص عمر بن خطاب در کتب درسی دانش آموزان !!!
🤔#پرسش
❓اشکالی مطرح شده است که چرا در کتاب تاریخ پایه ١١ از نسب عمر بن خطاب سخن به میان آورده شده و او را از نسل حضرت اسماعیل شمرده اند ❗️لطفا در این رابطه توضیح دهید ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌چنان که در پرسش آمده است , در کتاب تاریخ ٢ پایه یازدهم رشته ادبیات و علوم انسانی , در ص ٢١ که از قبائل قریش سخن به میان می آورد , بالخصوص بر روی نام برخی از دشمنان اهلبیت ع چون عمر بن خطاب دست می گذارد و نسب آنان را تا حضرت اسماعیل ع بیان می کند و به صورت غیر مستقیم برای آنان فضیلت تراشی می کند , حال در این رابطه توجه به نکاتی لازم است :
1⃣اقتضای وجوب رعایت حرمت و محبت اهلبیت علیهم السلام و برائت از دشمنان آن بزرگواران آن است که در چنین مباحث آموزشی به فرزندانمان , آثار اهلبیت علیهم السلام را منتقل کنیم , نه آنکه به دروغ و جعل از دشمنانشان به نیکی یاد کنیم , چنان که در زیارت جامعه کبیره می خوانیم :
" فَثَبَّتَنِىَ اللَّهُ أبداً ما حَييتُ عَلى مَوالاتِكُمْ وَ مُحَبَّتِكُمْ وَ دينَكْم، وَ وفَّقَنى لِطاعَتِكُمْ، وَ رَزَقَنى شَفاعَتَكُمْ، وَ جَعَلَنى مِنْ خيارِمَواليكُم، التّابِعينَ لِما دَعَوتُمْ إلَيهِ، وَ جَعَلَنى مِمَّنْ يَقْتَصُّ آثارَكُمْ وَ يَسْلُكُ سَبِيلَكُمْ وَ يَهْتَدى بِهُداكُم وَ يُحْشَرُ فى زُمْرَتِكُمْ وَ يُكَرُّ فى رَجْعَتِكُم وَ يُمَلَّكُ فى دَوْلتِكُمْ وَ يُشَرَّفُ فى عافِيَتِكُمْ وَ يُمَكَّنُ فى أَيّامِكُمْ وَ تَقِرُّ عَيْنُهُ غَدَاً بِرُؤْيَتِكُمْ " پس خداوند، هميشه تا زندهام، بر موالات و دوستى شما و آيين شما، پا بر جايم بدارد و مرا در اطاعت شما، موفّق بدارد و شفاعت شما را روزىام كند و مرا از بهترين دوستانتان- كه پيرو آنچه باشند كه شما بِدان دعوت مىكنيد-، قرار دهد؛ و مرا از آنانى كه آثار شما را نقل كرده، به راه شما مىرود و به هدايت شما، رهبرى مىشود و در گروه شما، محشور مىشود و در زمان بازگشتِ شما، باز مىگردد و در دولت شما، به فرمانروايى مىرسد و در عافيت (حُسنِ عاقبت) شما، بلندمرتبه مىشود و در روزگار شما، پا بر جا مىگردد و چشم او، فردا به ديدار شما روشن مىشود، قرار دهد "
📚الفقیه ج ٢ ص ٦١٥
2⃣مشهور آن است که اعراب جاهلی و قبائل قریش از فرزندان اسماعیل ع بوده اند , که دچار انحراف شدند و قدم در وادی جهل و کفر و شرک گذاشتند , چنان که می نویسند :
" عرب جاهلى كه از نسل اسماعيل بودند، روزگارى خداپرست بوده و از تعاليم ابراهيم و فرزندش اسماعيل پيروى مىكردند؛ ولى با گذر زمان و بر اثر آمد و شد با بت پرستان كمكم بت پرستى در ميان آنان جاى خداپرستى را گرفت. "
📚منشور جاوید، ج ۱۳، ص۳۶
❕بنابراین صرف انتساب یک قبیله به یک پیامبر الهی , فضیلتی محسوب نمی شود , چنان که همه ما نیز به یک پیامبر الهی به نام آدم ع منسوبیم و از فرزندان ایشان محسوب می شویم و به خودی خود این انتساب فضیلتی نیست .
3⃣اساسا انتساب عمر بن خطاب به اسماعیل ع معلوم نیست , چرا که در نسب او فساد و زنا بوده است و دقیقا معلوم نیست که اجداد او از کدام قبیله عرب بوده اند ❗️❗️
❕کلبی نسب شناس معروف اهلسنت می نویسد ;
" هاشم بن عبد مناف , کنیزی داشت به نام صهاک که عبدالعزی بن رباح و ربیعه بن الحارث بن حبیب بن جذیمه با او همبستر شدند و دو فرزند به دنیا آورد که یکی به نام نفیل ( جد عمر بن خطاب ) بود که ملحق شد به عبدالعزی بن رباح و دیگری عمرو بود که ملحق شد به ربیعه " " ثم وقع علیها عبد العزی بن رباح فجاءت بنفیل جد عمر بن خطاب ثم وقع علیها ربیعه بن الحارث بن حبیب بن جذیمه فجاءت بعمرو بن ربیعه "
📚مثالب العرب کلبی ص ٩٥
❕همین مطلب را علامه حلی به گونه ای دیگر از کلبی نقل می کند که او می گوید : " نفیل بن هاشم بر صهاک وارد می شد و سپس عبدالعزی بن رباح بر او وارد شد و نفیل جد عمر بن خطاب زاده شد " " وَ قَدْ رَوَى أَبُو الْمُنْذِرِ هِشَامُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ السَّائِبِ الْكَلْبِيُّ وَ هُوَ مِنْ رِجَالِ السُّنَّةِ فِي كِتَابِ الْمَثَالِب كَانَتْ صُهَاكُ أَمَةً حَبَشِيَّةً لِهَاشِمِ بْنِ عَبْدِ مَنَافٍ فَوَقَعَ عَلَيْهَا نُفَيْلُ بْنُ هَاشِمٍ ثُمَّ وَقَعَ عَلَيْهَا عَبْدُ الْعُزَّى بْنُ رِيَاحٍ فَجَاءَتْ بِنُفَيْلٍ (جَدِّ عُمُرَ بْنِ الْخَطَّابِ) "
📚نهج الحق ص ٣٤٨
❕بنابراین صهاک فرد هرزه و فاحشه ای بوده است و مردان گوناگون بر او وارد می شده اند و معلوم نیست که نفیل جد عمر بن خطاب دقیقا فرزند چه کسی بوده است تا بتوانیم بر اساس او نسب عمر را شناسایی کنیم ❗️❗️❗️
💠#ادامه 👇
💠ادامه 👇
4⃣مطابق روایات اهلسنت , " عمر بن خطاب از بیان اجداد خود , پرهیز می کرد و می گفت همین اندازه که پدر و مادر مرا می شناسید , کافی است و از پدرم خطاب بالاتر نروید , خداوند بهتر می داند که چه کسانی واقعا از فرزندان اسماعیل است "
" إياكم والطعن في النسب ، إعرفوا من أنسابكم ما تصلون به أرحامكم وتأخذون به وتقطعون به ، واتركوا ما سوى ذلك . لا يسألني أحد وراء الخطاب ! « لا يسألني أحد ما وراء الخطاب ! ألا وقد ذكر لي : أن رجالاً منكم قد أكثروا في إسماعيل وما ولد ، الله أعلم بإسماعيل وما ولد »
📚تاریخ المدینه , ابن شبه النمیری , ج ٣ ص ٧٩٦ _ ٧٩٧
👌می بینیم که خود عمر چون می دانست که در نسبش طعن است و انتسابش به اسماعیل ع قطعی نیست , از ذکر اجدادش خود داری می کرد و به دیگران نهیب می زد که از اجدادم سوال نکنید , و از پدرم خطاب تجاوز نکنید ❗️❗️
👌حال برخی از مولفین کتب درسی ما , کاسه داغ تر از آش شده اند و انتساب عمر به اسماعیل ع را قطعی فرض کرده و برایش نسب نامه نیز تنظیم کرده و به فرزندان شیعه ما آموزش می دهند ❗️❗️❗️به راستی چقدر اینان گرفتار بیسوادی و افراطی گری در دوستی با عمر شده اند ❗️❗️
❕ امام على عليه السلام در باره آيه: «خدا براى هيچ مردى در درونش دو دل ننهاده است» ( احزاب ٤ ) فرمود :
" دوست داشتن ما و دوست داشتن دشمن ما با هم در دل يك انسان جمع نمىشوند. [اين از آن روست كه] خداوند براى هيچ مردى در درونش دو دل ننهاده است كه با اين، دوست بدارد و با آن يكى، دشمن بدارد. دوستدار ما دوستىاش به ما را خالص مىگرداند، همان گونه كه طلا با آتش، خالص مىگردد و ناخالصىاش گرفته مىشود. پس هر كه مىخواهد محبّتش به ما را بداند، دل خود را بيازمايد. اگر در كنار محبّت ما، دشمن ما را نيز دوست داشت، بداند كه نه او از ماست و نه ما از اوييم و خدا و جبرئيل و ميكائيل، دشمن اويند و خداوند، دشمن كافران است». "
" في قَولِهِ تَعالى: «ما جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَيْنِ فِي جَوْفِهِ»-: لا يَجتَمِعُ حُبُّنا وحُبُّ عَدُوِّنا في جَوفِ إنسانٍ، إنَّ اللَّهَ لَم يَجعَل لِرَجُلٍ مِن قَلبَينِ في جَوفِهِ فَيُحِبَّ هذا ويُبغِضَ هذا، فَأَمّا مُحِبُّنا فَيُخلِصُ الحُبَّ لَنا كَما يَخلُصُ الذَّهَبُ بِالنّارِ لا كَدَرَ فيهِ، فَمَن أرادَ أن يَعلَمَ حُبَّنا فَليَمتَحِن قَلبَهُ، فَإِن شارَكَهُ في حُبِّنا حُبُّ عَدُوِّنا فَلَيسَ مِنّا ولَسنا مِنهُ، وَاللَّهُ عَدُوُّهُم وجَبرَئيلُ وميكائيلُ، وَاللَّهُ عَدُوٌّ لِلكافِرينَ. "
📚امالی مفید ص ٢٣٣
❕ امام صادق عليه السلام فرمود :
" در جواب كسى كه گفت: فلانى، شما را دوست مىدارد، منتها در برائت از دشمن شما ضعيف است-: هيهات! دروغ مىگويد كسى كه دَم از محبّت ما مىزند؛ ولى از دشمن ما بيزارى نمىجويد. " " لِمَن قالَ لَهُ: إنَّ فُلاناً يُواليكُم إلّاأنَّهُ يَضعُفُ عَنِ البَراءَةِ مِن عَدُوِّكُم-: هَيهاتَ، كَذَبَ مَنِ ادَّعى مَحَبَّتَنا ولَم يَتَبَرَّأ مِن عَدُوِّنا. "
📚مستطرفات السرائر ص ١٤٩
💠#ادامه 👇
💠ادامه 👇
5⃣ مطابق آنچه از ابن شهر آشوب در این رابطه نقل شده است , نفیل با ( مادرش ) صهاک همبستر می شود و خطاب به دنیا می آید , پس از آنکه خطاب از صهاک به دنیا آمد , وقتی که خطاب بالغ شد , بر صهاک وارد شد و با او همبستر شد و دختری از صهاک زاییده شد , خطاب از ترس آبرو ریزی , آن دختر را برداشت و در میانه راهی قرار داد , هاشم بن مغیره , آن دختر را یافت و به خانه خود برد و بزرگ کرد , و او را حنتمه نام نهاد , وقتی که بزرگ شد , خطاب آن دختر را دید و عاشقش شد و او را از هاشم خواستگاری کرد , در نهایت با او ازدواج کرد و نتیجه این ازدواج عمر بن خطاب بود , یعنی خطاب , پدر و جد و دایی عمر بوده است و حنتمه نیز مادر و خواهر و عمه ی او ❗️❗️
" حكى بعض أصحابنا عن محمد بن شهر آشوب و غيره: أنّ صُهاك كانت أمة حبشية لعبد المطلب، و كانت ترعى له الإبل، فوقع عليها نفيل فجاءت بالخطاب، ثم إنّ الخطّاب لّما بلغ الحلم رغب في صُهاك فوقع عليها فجاءت بابنة فلفّتها في خرقة من صوف و رمتها خوفا من مولاها في الطريق، فرآها هاشم بن المغيرة مرميّة فأخذها و ربّاها و سمّاها: حنتمة، فلمّا بلغت رآها خطّاب يوما فرغب فيها و خطبها من هاشم فأنكحها إيّاه فجاءت [بفلان]، فكان الخطاب أبا و جدّا و خالا [لفلان]، وَ كَانَتْ حَنْتَمَةُ أُمّاً وَ أُخْتاً وَ عَمَّةً لَهُ، فتدبّر. "
📚بحار الانوار ج ٣١ ص ٩٩
❗️ابن کثیر عالم بزرگ اهلسنت هم در مورد عمر بن خطاب نقل می کنند :
" کان الخطاب والد عمر بن الخطاب عمه و اخا لامه " " خطاب هم پدر عمر بود و هم عمویش و هم برادر مادرش بود ( یعنی دایی عمر هم بود ) "
📚البدایه و النهایه , ابن کثیر , ج ٢ ص ٢٩٦
❕در همین رابطه , شعری منسوب به امام صادق ع است که فرمود :
" کسی که جدش , دایی و پدرش است _ و مادرش , خواهر و عمه اش است _ سزاوار است که بغض وصی را داشته باشد _ و بیعت روز غدیرش را انکار کند "
" مَنْ جَدُّهُ خَالُهُ وَ وَالِدُهُ وَ أُمُّهُ أُخْتُهُ وَ عَمَّتُهُ
أَجْدَرُ أَنْ يُبْغِضَ الْوَصِيَّ وَ أَنْ يُنْكِرَ يَوْمَ الْغَدِيرِ بَيْعَتَه "
📚بحار الانوار ج ٣١ ص ١٠٠ _ مهاج البراعه , خوئی , ج ٣ ص ٥٢ _ مستدرک سفینه البحار , ج ٥ ص ٤١٢
6⃣مطابق روایات اهلسنت , بغض و دشمنی با علی علیه السلام , نشانه حرامزادگی فرد است ❗️❗️
👌در حديث عبادة ابن صامت آمده است: «كُنّا نُبوِّرُ اوْلادَنا بِحُبِّ عَلِىِّ ابْنِ ابيطالب عليه السلام فَاذا رَايْنا احَداً لايُحِبُّ عَلِىَّ ابْنَ ابيطالِبٍ عليه السلام عَلِمْنا انَّهُ لَيْسَ مِنّا وَ انَّهُ لَغَيْرِ رُشْدِهِ» «ما وضع فرزندان خود را با محبت على بن ابيطالب عليه السلام روشن مىساختيم؛ هنگامى كه كسى را مىديديم على ابن ابيطالب عليه السلام را دوست ندارد مىدانستيم از ما نيست».
📚مختصر تاریخ دمشق ج ١٧ ص ٣٧٠ _ ٣٧١ طبع دار الفکر دمشق
❕و در حديث محبوب بن ابى الزناد از زبان طائفه انصار آمده است: «انْ كُنّا لَنَعْرِفُ الرِّجُلِ الى غَيْرِ ابيْهِ بِبُغْضِهِ عَلِىَّ ابْنَ ابيطالِبٍ عليه السلام»
«هر گاه كسى بغض و عداوت على عليه السلام را داشت مىفهميديم فرزند پدر خود نيست».
📚همان مدرک
👌روز خيبر پيامبر اكرم بيان مفصّلى درباره على عليه السلام كرد و در ضمن آن فرمود:
❕ «يا ايُّهَا النّاسُ امّتَحِنُوا اوْلادَكُمْ بِحُبِّهِ، فَانَّ عَلِيّاً لايَدْعُو الى ضَلالَةٍ وَلايُبْعِدُ عَنْ هُدىً، فَمَنْ احَبَّهُ فَهُوَ مِنْكُمْ وَمَنْ ابْغَضَهُ فَلَيْسَ مِنْكُمْ!»
«اى مردم فرزندان خود را با محبّت او بيازمائيد، زيرا على عليه السلام دعوت به گمراهى نمىكند، و از هدايت دور نمىشود، كسى كه او را دوست دارد از شما است، و كسى كه بغض و عداوت او را داشته باشد از شما نيست. "
📚همان مدرک
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
پاسخی به شبهه وهابی تحت عنوان : آیا میتوان افراد عادی را بیش از امامان معصوم، دوست داشت؟
🤔#پرسش
❓ آیا میتوان افراد عادی را بیش از امامان معصوم، دوست داشت؟
👈🏻 بله. امام صادق، سایر فرزندانش را بیش از امام کاظم دوست میداشت ↘️
⚠️ أَحْمَدُ بْنُ مِهْرَانَ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَبِي الْحَكَمِ الْأَرْمَنِيِّ قَالَ : حَدَّثَنِي عَبْدُ اللَّهِ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عَلِيِّ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرِ بْنِ أَبِي طَالِبٍ، عَنْ يَزِيدَ بْنِ سَلِيطٍ الزَّيْدِيِّ، قَالَ أَبُو الْحَكَمِ؛ وَ أَخْبَرَنِي عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عُمَارَةَ الْجَرْمِيُّ عَنْ يَزِيدَ بْنِ سَلِيطٍ عَنْ أَبِي إِبْرَاهِيمَ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ﷺ أَنَّهُ قَالَ لَهُ [فِي مَنَامِهِ] :
وَلَوْ كَانَتِ الْإِمَامَةُ بِالْمَحَبَّةِ لَكَانَ إِسْمَاعِيلُ أَحَبَّ إِلَى أَبِيكَ مِنْكَ، وَلَكِنْ ذَلِكَ مِنَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ.
✍🏻 ابوعماره میگوید : امام کاظم گفت : پیغمبر ﷺ در خواب به من گفت : بدان که پدرت [امام صادق] قطعاً [برادرت] اسماعیل را بیشتر از تو دوست داشت..
📚 اصول کافی 315/1
▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬
🔆 قضاوت با خوانندگان 🔆 ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌متاسفانه وهابی در بیان روایت و ترجمه آن تقطیع و تحریف صورت داده تا مستمسکی برای شبهه پراکنی پیدا کند .
❕امامان علیهم السلام , مطیع محض خداوند بوده و تمام افعال و عملکردها و محبت ها و خشم ها و سایر عملکردهای آن بزرگواران , مطابق با اذن و دستور خداوند بوده است , چنان که امام کاظم ع فرمود ؛
« خداوند قلوب امامان را محل اراده و خواست خودش قرار داده است . هر زمان خداوند چیزی را بخواهد آنان هم می خواهند و بدون اذن خداوند کاری نمی کنند» « ان الله جعل قلوب الائمه ، موردا لارادته ، فاذا شاء الله شیئا ، شاءوه ...»
📚تفسیر قمی , ج ٢ ص ٤٠٩ _ بحار الانوار ج ٥ ص ١١٤
👌برخی از امامان علیهم السلام در مواردی از جانب خداوند مامور می شدند که یکی از فرزندان خود را که قرار نبود امام شود , بیشتری از فرزندی که قرار بود , امام شود , دوست بدارند و به او اظهار محبت کنند , تا به مردم نشان دهند که انتخاب امام به دست خداوند است و حتی خود امام قبلی هم در انتخاب امام بعدی نقشی ندارد , زیرا اگر انتخاب امام دست امام قبلی بود , باید فرزندی را که بیشتر دوست داشتند را به عنوان امام معرفی کنند , اما خداوند فرزند دیگرشان را امام می کند .
❕این نکته در روایتی که وهابی به آن استناد کرده است , تصریح شده است , چنان که در فرازهایی از روایت مذکور آمده است که امام کاظم ع فرمود :
" اى ابا عماره به تو خبر دهم كه من از منزلم بيرون رفتم و به فلان پسرم ( امام رضا ع ) وصيت كردم و در ظاهر پسران ديگرم را هم با او شريك كردم ولى در باطن تنها به او وصيت كردم، اگر كار ( انتخاب امام ) دست من بود، امامت را به پسرم قاسم ميدادم كه او را دوست دارم و نسبت به او مهربانم، ولى اين اختيار با خداى عز و جل است، هر كجا خواهد قرار دهد.... "
❕در ادامه , امام کاظم ع از گفتگویی که با روح مطهر پیامبر گرامی ص داشته است , سخن به میان می آورد که پیامبر گرامی ص خطاب به ایشان فرمودند :
" اگر امر امامت از روى محبت و دوستى بود كه اسماعيل از تو نزد پدرت ( امام صادق ) محبوبتر بود، ولى امام از جانب خداى عز و جل تعيين مىشود، سپس موسى بن جعفر عليه السلام فرمود: من تمام فرزندان زنده و مردهام را به نظر آوردم، آنگاه امير المؤمنين عليه السلام به پسرم على اشاره كرد و فرمود: اين سرور آنهاست: او از من و من از اويم و خدا با نيكوكاران است. "
" لَوْ كَانَ الْأَمْرُ إِلَيَّ لَجَعَلْتُهُ فِي الْقَاسِمِ ابْنِي لِحُبِّي إِيَّاهُ وَ رَأْفَتِي عَلَيْهِ وَ لَكِنْ ذَلِكَ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ يَجْعَلُهُ حَيْثُ يَشَاء ... وَ لَوْ كَانَتِ الْإِمَامَةُ بِالْمَحَبَّةِ لَكَانَ إِسْمَاعِيلُ أَحَبَّ إِلَى أَبِيكَ مِنْكَ وَ لَكِنْ ذَلِكَ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ثُمَّ قَالَ أَبُو إِبْرَاهِيمَ وَ رَأَيْتُ وُلْدِي جَمِيعاً الْأَحْيَاءَ مِنْهُمْ وَ الْأَمْوَاتَ فَقَالَ لِي أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع هَذَا سَيِّدُهُمْ وَ أَشَارَ إِلَى ابْنِي عَلِيٍّ فَهُوَ مِنِّي وَ أَنَا مِنْهُ وَ اللَّهُ مَعَ الْمُحْسِنِين "
📚الکافی ج ١ ص ٣١٥
👌می بینیم که امام صادق ع یا امام کاظم ع , برای آنکه تصریح کنند که در انتخاب امام بعدی نقشی ندارند و امر امامت به دست خداوند است , از محبت بیشتر خود به یکی از فرزندان , سخن به میان می آوردند تا به مردم نشان دهند که اگر انتخاب امام به دست خود ما بود , طبیعتا باید فرزند محبوبتر خود را امام می کردیم , اما این امر به دست خداوند است .
💠#ادامه 👇
💠ادامه 👇
❕چنان که گفتیم , و بر خلاف توهمات وهابی شبهه افکن , در چنین مواردی , امامان علیهم السلام به امر الهی , مامور می شدند که یکی از فرزندان را بیشتر از فرزندی که قرار بود امام بعدی شود , دوست بدارند و به او اظهار محبت کنند , تا الهی بودن امر امامت را برسانند , یعنی آنان در چنین مواردی تنها امر الهی را اجرا می کردند نه آنکه از نزد خود چنین محبتی را به یکی از فرزندان داشته باشند , چنان که علامه مجلسی متذکر چنین نکته ای می شود :
"من قبل الله تعالى ليعلم الناس أن الإمامة ليست تابعة لمحبة الوالد "
📚مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، ج3، ص: 352
👌اما پس از آنکه به امر الهی , امام بعدی را از میان فرزندان به امامت منصوب می کردند , از جانب خداوند مامور می شدند که همان امام بعدی را بیشتر از همگان دوست بدارند , چنان که خداوند به لزوم اینکه باید حجت الهی , محبوبترین افراد در نزد انسان باشد , تصریح می کند و می فرماید :
" بگو اگر پدران و فرزندان و برادران و همسران و طايفه شما و اموالى كه به دست آوردهايد و تجارتى كه از كساد شدنش بيم داريد و مساكن مورد علاقه شما،👈 در نظرتان از خداوند و پيامبرش 👉 و جهاد در راهش محبوبتر است در انتظار اين باشيد كه خداوند عذابش را بر شما نازل كند و خداوند جمعيت نافرمانبردار را هدايت نمىكند. " " قُلْ إِنْ كانَ آباؤُكُمْ وَ أَبْناؤُكُمْ وَ إِخْوانُكُمْ وَ أَزْواجُكُمْ وَ عَشِيرَتُكُمْ وَ أَمْوالٌ اقْتَرَفْتُمُوها وَ تِجارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسادَها وَ مَساكِنُ تَرْضَوْنَها أَحَبَّ إِلَيْكُمْ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ جِهادٍ فِي سَبِيلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفاسِقِينَ " ( توبه ٢٤ )
👌مطابق روایتی که شیعه و سنی نقل کرده اند , پیامبر گرامی فرمود :
" هيچ بندهاى ايمان نمىآورد، مگر آن كه من برايش دوستداشتنىتر از خودش باشم و خاندانم برايش ارجمندتر از خاندان خودش باشند و اهل بیتم برايش دوست داشتنىتر از خانواده خودش باشند و هستىام برايش دوستداشتنىتر از هستى خودش باشد. "
" لا يُؤمِنُ عَبدٌ حَتّى أكونَ أحَبَّ إلَيهِ مِن نَفسِهِ، و تَكونَ عِترَتي إلَيهِ أعَزَّ مِن عِترَتِهِ، و يكَونَ أهلي أحَبَّ إلَيهِ منِ أهلِهِ، و تَكونَ ذاتي أحَبَّ إلَيهِ مِن ذاتِه "
📚امالی صدوق ص ٣٣٤ _ علل الشرایع ج ١ ص ١٤٠ _ بشاره المصطفی ص ٥٢ _المعجم الأوسط: ج ٦ ص ٥٩ _ المعجم الكبير: ج ٧ ص ٧٥ _ كنز العمّال: ج ١ ص ٤١
❗️لذا می بینیم که امام کاظم ع در مورد امام پس از خود , یعنی امام رضا ع می فرمود :
"پسرم على (امام رضا ع ) بزرگترين اولاد من و خوشرفتارترين آنان است. و من او را از همه اولادم بیشتر دوست دارم. او با من در «جفر» مىنگرد. در صورتى كه جز پيامبر و وصی پیامبر ، کسی در آن نمىنگرد. " ... ابنی علی اکبر ولدی ... و احبهم الی ... "
📚الارشاد ج ٢ ص ٢٤٩
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
#بسته_میلاد_مبارک_امام_صادق_علیه_السلام
🌸پرسش ها و پاسخ های #برگزیده پیرامون امام #صادق علیه السلام ؛
1⃣آیا حقیقت دارد که امامان و بزرگان اهل #سنت شاگرد امام صادق علیه السلام بوده اند ❕
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2215
2⃣در ميان دانش آموختگان و شاگردان #امام_صادق دو نام بزرگ به چشم ميخورد #ابوحنيفه يا امام ابوحنيفه از ائمه اهل #سنت و پايه ريز مذهب حنفى از مذاهب اهل سنت٢- #مالك يا امام مالك از ائمه اهل سنت و پايه ريز مذهب مالكى از مذاهب اهل سنت
سئوال: اگر امام صادق دانشمند و تئوريسين بزرگ شيعه و پايه گذار #مذهب_شيعه_جعفرى است، چگونه #شاگردانش از بزرگان اهل سنت هستند ❗️❗️
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2216
3⃣ تحدی کانال ضد دین ؛ به تمامى روحانيون و مراجع شيعه در كل فضاى مجازى تحدى ميكنيم كه فقط و فقط يكى از كتابهاى #امام_جعفر_صادق را براى اثبات دانشمند بودن ايشان، معرفى كنند ❕
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2217
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3559
4⃣چرا ما شیعیان را شیعه #جعفری می گویند ❗️آیا امام صادق مذهب شیعه را به وجود آورده اند ❕یعنی تا قبل از امام #صادق شیعه نبوده است ❕
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2218
5⃣❔چرا به امام صادق ، #صادق می گویند ❗️مگر بقیه امامان معاذ الله کاذب بوده اند که ایشان #صادق شده اند ❕❕
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2219
6⃣جایگاه امام صادق علیه السلام در نظر #معاصران و اندیشمندان اهل سنت ❕
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2220
7⃣مادر امام صادق درسته که دختر ابوبکر بوده؟ آیا این با <والأصلاب الشامخه و الأرحام المطهره> میسازه؟ سوال بنده در مورد این عبارت هست آیا این عبارت در مورد امام صادق هم صادق است در حالی که #جد ماری ایشان ابوبکر است
مگر نمیگوییم هر کس بغض علی ع را دارد حرام زاده است ❗️❗
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2221
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
توضیحی در مورد دو تعبیر " محقق اردبیلی " و " مقدس اردبیلی " با توجه به سخنان رئیسی در این زمینه !!!!
🤔#پرسش
❓اشتباه رئيسي در اردبیل
🔹رییسی در سخنرانی خود در اردبیل گفت: اردبیل مفاخر بسیاری دارد، ما در زمان خود نه محقق اردبیلی را درک کردیم و نه مقدس اردبیلی راو از محقق اردبیلی و مقدس اردبیلی نام برد.
🔹 رئيسي فکر می کند این اسامی متعلق به دو نفر است، در صورتی که احمد بن محمد اردبیلی نجفی، مشهور به «مقدس» «مقدس اردبیلی» و «محقق اردبیلی» فقط نام یک نفر است نه دو نفر/عصرایران ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌چند روزی است که یک بحث تراجمی پیرامون دو اصطلاح " مقدس اردبیلی " و " محقق اردبیلی " بر پایه سخنان رئیس جمهور محترم , شکل گرفته است .
❕برخی از کانالها و افراد مانند امام جمعه اردبیل , به دفاع از جناب رئیسی و سخنان ایشان به پا خواسته اند و در این زمینه توضیحاتی داده اند .
👌خبرگزاری حوزه چنین می نویسد :
"به گزارش خبرگزاری حوزه از تهران، حجت الاسلام والمسلمین رئیسی، در جمع نخبگان، علما، خانواده های شهدا، ایثارگران و جمعی از اقشار مردم اردبیل گفته بود: "اردبیل مفاخر و بزرگان بسیاری دارد، که اینها علمای عامل واصل اند، محقق اردبیلی، مقدس اردبیلی. اینها چهره هایی هستند که امروز هم مشی و سخنان سیره آنها نه تنها برای اربیلی ها، برای ایران، عالم و جهان اسلام درس و الگو هستند. ما در زمان خودمان آنها را درک نکردیم، نه مقدس اردبیلی و نه محقق اردبیلی را".
❕بعد از این اظهارات بود که برخی با حاشیه سازی ها و شیطنت های رسانه ای، با اشاره به این که محقق اردبیلی و مقدس اردبیلی یکی هستند، گفتند رئیسجمهور دچار اشتباه تاریخی شده است.
👌پاسخ امام جمعه اردبیل به حاشیه سازان:
حجت الاسلام والمسلمین عاملی امام جمعه اردبیل، در پاسخ به این حاشیه سازی ها، در گفتگویی با تایید سخنان رئیس جمهور، اظهار کرد: آقای رئیسجمهور در سخنان خود از ۲ نفر از مفاخر شیعه اردبیلی یاد کردند که هر دو آنها از بزرگان هستند.
❕آیتالله محقق اردبیلی که دانشگاه اردبیل نیز به نام ایشان است از مفاخر شیعه و مشهور به مقدس اردبیلی هستند؛ نفر دومی که آقای رئیسجمهور منظورشان بود، آقای محمد بن علی اردبیلی مشهور به محقق اردبیلی صاحب کتاب مشهور جامع الرواة بودند که ایشان نیز واقعاً از مفاخر هستند. بنابراین آقای رئیسی از دو عالم بزرگوار متفاوت نام بردند. "
🌐https://hawzahnews.com/xbp67
❕اما به نظر می رسد که توضیح مزبور صحیح نباشد و لزومی نیز ندارد که ما به هر قیمتی از سخنان و عملکردهای افراد دفاع کنیم و مخاطبین خود را نیز غافل فرض کنیم و بی اطلاعی خود را در بحث تراجم به رخ بکشیم !!!
💠#ادامه 👇
💠ادامه 👇
👌علمای متعددی از بزرگان شیعه با پسوند اردبیلی بوده اند که در کتب تراجم مفصلا شرح حال آنان آمده است .
1⃣یکی از این علمای بزرگ , الحسین بن موسی الاردبیلی بوده است .
📚امل الامل ج ٢ ص ١٠٤ رقم ٢٨٧ _ طبقات اعلام الشیعه ج ٥ ص ١٥٧
2⃣دیگری , محسن بن عبد الله الاردبیلی بوده است :
📚معجم المولفین ج ٨ ص ١٨٥
3⃣دیگری , احمد بن بابا الاردبیلی بوده است :
📚اعیان الشیعه ج ٢ ص ٤٨٤
4⃣دیگری , علی اکبر بن محسن بن عبد الله الاردبیلی بوده است :
📚الذریعه ج ٣ ص ٢٩ _ مفاخر آذربایجان ج ١ ص ٢٦٤
5⃣دیگری , یوسف بن محسن بن عبد الله بن لطف علی الاردبیلی بوده است :
📚معجم رجال الفکر و الادب ج ١ ص ١٠٣
6⃣دیگری , یونس بن محمد تقی بن فتح علی الموسوی الاردبیلی بوده است :
📚مفاخر آذربایجان ج ١ ص ٣٢٩ _ معجم رجال الفکر و الادب ج ١ ص ٩٩
7⃣دیگری , ابراهیم بن علی قلی الاردبیلی بوده است :
📚اعیان الشیعه ج ٢ ص ١٣٢
8⃣دیگری , موسی بن حیدر بن علی بن فیروز الاردبیلی بوده است :
📚الذریعه ج ٣ ص ٢٠٦ _ معجم رجال الفکر و الادب ج ١ ص ٩٦
9⃣دیگری , موسی بن مرتضی بن نقد علی بن علی رضا الموسوی الخلخالی الاردبیلی بوده است :
📚معجم رجال الفکر و الادب ج ١ ص ٩٨
🔟و دیگری , محمد بن علی اردبیلی غروی حائری , صاحب کتاب جامع الرواه است .
1⃣1⃣و دیگری هم احمد بن محمد الاردبیلی , همان مقدس اردبیلی مشهور است .
❕در اصطلاح علمای شیعه , هر موقع گفته شود محقق اردبیلی یا مقدس اردبیلی , مقصود همان مورد یازدهم یعنی , احمد بن محمد الاردبیلی است زیرا ایشان مشهور به این دو لقب بوده اند : " الشهیر بالمحقق و بالمقدس الاردبیلی "
📚موسوعه طبقات الفقهاء ج ١٠ ص ٥٧
👌چنان که گفتیم علمای شیعه چه اصولیون و چه اخباریون , همواره از مقدس اردبیلی با عنوان "محقق اردبیلی " یاد می کردند .
❕ شیخ انصاری در دو کتاب مشهور خود یعنی فرائد الاصول و مکاسب , بارها چنین استعمالی را داشته اند :
📚فرائد الاصول ج ١ ص ٢٧٢ _ ج ٢ ص ٥١٣ _ کتاب المکاسب ج ١ ص ٦٩ _ ج ٢ ص ٢١٨ _ ج ٣ ص ٢٧
❕علامه مجلسی نیز در بحار الانوار , بارها از مقدس اردبیلی , با عنوان " محقق اردبیلی " یاد کرده اند :
📚بحار الانوار ج ١ ص ٤٢ _ ج ٥٧ ص ١٥٩ _ ج ٦٠ ص ٣٢ و ...
❕دیگران نیز بسیار از تعبیر " محقق اردبیلی " استفاده کرده اند و مقصودشان نیز همان مقدس اردبیلی بوده است :
📚التعلیقات علی شرح اللمعه ص ١٢٥ _ التفسیر الاثری الجامع ج ٢ ص ٢٩٨ _ الجواهر الفخریه فی شرح الروضه البهیه ج ٦ ص ٤٤٠ _ الحاشیه علی کفایه الاصول , بروجردی ج ٢ ص ٣٢٠ _ الزبده الفقهیه فی شرح الروضه البهیه ج ١ ص ٣٨ _ القوانین المحکمه فی الاصول ج ١ ص ٣٢٣ _ کفایه الاصول ص ٣٧٦ و ....
👌بنابراین در اصطلاح , هر جا کسی بگوید محقق اردبیلی یا مقدس اردبیلی , مقصود از هر دو تعبیر یک شخص است نه دو شخص .
❕آقای رئیس جمهور ظاهرا گمان کردند که دو تعبیر محقق اردبیلی و مقدس اردبیلی , در لسان علماء , اشاره به دو شخصیت است , و در این زمینه اشتباه کردند .
👌 عده ای هم به دفاع بلند شدند و به صورت یقینی می گویند که مقصود رییس جمهور از محقق اردبیلی , صاحب جامع الرواه است , در حالی که گفتیم که در اصطلاح مقصود از محقق اردبیلی فقط مقدس اردبیلی است .
❕از سوی دیگر , علمای دیگری نیز با پسوند اردبیلی بوده اند , چگونه شما انگشت روی صاحب جامع الرواه گذاشته اید !!! گویی تصور کرده اند که عالم دیگری با پسوند اردبیلی جز همان دو تن نبوده است , یکی مقدس اردبیلی و دیگری صاحب جامع الرواه !!!!
👌به هر حال از ظاهر کلام جناب رئیس جمهور استفاده می شود که ایشان گمان کرده اند که مقصود علما از دو اصطلاح " محقق اردبیلی " و " مقدس اردبیلی " اشاره به دو شخصیت متفاوت است , در حالی که چنین نیست و ایشان ظاهرا دچار سهو و خطا شده اند .
❕خطای بزرگتر را کسانی کردند که خواستند از ایشان دفاع کنند و گمان کردند که تنها دو عالم است که پسوند اردبیلی دارند , پس مقصود رئیس جمهور از تعبیر محقق اردبیلی در مقابل مقدس اردبیلی , همان صاحب جامع الرواه است !!!!
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
👌پس از که ما امشب پیرامون سخنان رییس جمهور محترم در اردبیل و کسانی که کلام ایشان را توجیه کردند , نقدی عرضه داشتیم , یکی از کانالهای ورشکسته ملحدین در نقش " خرمگس معرکه " ظاهر شده است و مدعی شده است که ما به جان هم افتاده ایم ❗️❗️❗️
❕این مفلوک نمی داند که این نقدها نشانه آزادی سیاسی ما در ایران عزیز است که به راحتی می توانیم رئیس جمهور و برخی دیگر از شخصیت های دینی و سیاسی را به نقد بکشانیم و کسی نیز متعرض ما نشود !!!! بر خلاف کشورهای مدعی دمکراسی که خبری از چنین آزادی هایی در کشورهایشان نیست ❗️❗️
👌از سوی دیگر , ما وظیفه دینی خود می دانیم که رهبران سیاسی و حتی علمای خود و افکار و عملکردهای آنان را نقد کنیم تا اگر اشکال و سهو و نسیانی در افکار و افعال است , برطرف شود , چرا که هیچ انسان مصون از خطا در افکار و افعالش نیست , این حقیقت در روایات ما تحت عنوان « النصیحه لائمه المسلمین » « خیر خواهی برای حاکمان ( بر حق ) مسلمین» مورد توجه قرار گرفته است .
📚بحار الانوار ج 27 ص 67 باب 3
❕امام خمینی می فرمود :
« همه موظفند که نظارت کنند بر این امور , اگر من یک پایم را کنار گذاشتم ،کج گذاشتم، ملت موظف است که بگویند پایت را کج گذاشتید , خودت را حفظ کن»
📚صحیفه نور ج 7 ص 118
👌بر همین اساس , ما نیز در پاسخهای خود , همواره افکار و افعال شخصیت های دینی و سیاسی خود را به نقد کشانده ایم , در سالهای گذشته لیستی از این نقدها را ارائه دادیم , که البته نیاز به بروز رسانی و افزودن نقدهای جدید نیز دارد :
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2742
❕بنابراین نقد کردن به معنای به جان هم افتادن نیست , بلکه برای اصلاح امور و کمتر کردن اشتباهات است .
👌 رئیس جمهور ما علی رغم تمام خدمات مثبت و چشم گیری که در همین مدت کوتاه مسوولیت داشتند , باز هم از خطا و اشتباه مصون نیستند , و گاه ممکن است که در افکار و افعال خود دچار خطا و اشتباه شوند که وظیفه ما آن است که این موارد را تذکر دهیم , نه آنکه ایشان را مبرا از خطا و نسیان بدانیم و عملکردشان را تنها توجیه کنیم , توجیه کردنی که فاقد وجاهت علمی باشد .
❕رییس جمهور محترم نیز همواره از نقد کردن خود استقبال کرده و می گوید :
" مسئولان باید همیشه خود را در معرض نقد قرار دهند، دولتی که خود را در معرض نقد پذیری قرار ندهد حتماً دچار آفت و آسیب میشود. جوانانی در کشور هستند که به اشکالات به دقت توجه دارند و این اشکالات را هشدار میدهند گرچه ممکن است زبان و بیانشان تند باشد که دولتمردان باید برای شنیدن حرفهای آنها آستانه تحمل خود را بالا ببرند. در جلساتی که با رسانهها دارم و در نشستهای دانشجویی و نخبگانی افراد به راحتی حرفها و مسائل خود را مطرح میکنند و من این فضا را برای کشور مناسب می دانم. باید این روحیه در همه مسئولان باشد تا آسیب نبینیم و الّا مسائل ابتدا به پچپچ و درگوشی و کمکم به ناهنجاریها تبدیل میشوند و آن وقت میگوییم چرا کسی به ما هشدار نداد که مثلاً در حوزه اقتصاد، در حوزه کشاورزی و در نظام ارزی و بانکی چه خبر است. "
🌐www.irna.ir/news/84352325
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
توضیحاتی در مورد تاریخچه ختنه کردن در پاسخ به توهمات ملحد !!!!
🤔#پرسش
❓یکی از اشتباهات تاریخی که محمد داشته است اما تابحال به آن پرداخته نشده مسئله منشاء ختنه کردن است. محمد و بهتبع آن علمای اسلام بر این عقیده بودهاند که اولین انسانی که ختنه کرده است ابراهیم بوده و سرمنشاء ختنه کردن به ابراهیم نبی میرسد!
✍️با توجه به زمان زیست ابراهیم (حدود ۴ هزار سال قبل) و اینکه او اول شخص ختنه شده بوده این نتیجه حاصل میشود که اولین اقدام به ختنه در تاریخ بشر در ۴ هزار سال قبل بوده است. اما این بیان که عقیده محمد و جمیع علمای اسلام است با حقایق تاریخی همخوانی دارد؟
✍️دانزمویر و گوردن در مقالهای تاریخچه ختنه را بررسی کرده و چنین نوشتهاند: «گرافتن الیوت اسمیت کالبدشناس و باستانشناس مشهور بیان کرده است که ختنه یکی از ویژگیهای یک فرهنگ هلیولیتیک است که حدود ۱۵۰۰۰ سال قبل در بسیاری از نقاط جهان شایع شده است ❗️❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌معاند در ادعای خود که حضرت ابراهیم ع اولین کسی است که ختنه کرده است , صادق نیست چرا که پدر تمام انسانها , آدم ابو البشر اولین فرد انسانی بوده است که ختنه کرده است و پس از او , پیامبران بزرگ الهی و نیز ابراهیم ع همه ختنه شده از همان ابتدای تولد بوده اند .
❕در نقلی آمده است که مردى از اهل شام از حضرت امير المؤمنين سؤال نمود که کدام پیامبران ختنه شده بودند !?
👌امام ع پاسخ داد :
" خداوند آدم را ختنه شده آفرید و شیث نیز ختنه شده به دنیا آمد و ادريس و نوح و سام بن نوح و ابراهيم و داود و سليمان و لوط و اسماعيل و موسى و عيسى و محمد همه ختنه شده بودند "سَأَلَهُ مَنْ خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْأَنْبِيَاءِ مَخْتُوناً فَقَالَ ع خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ آدَمَ مَخْتُوناً وَ وُلِدَ شِيثٌ مَخْتُوناً وَ إِدْرِيسُ وَ نُوحٌ وَ سَامُ بْنُ نُوحٍ وَ إِبْرَاهِيمُ وَ دَاوُدُ وَ سُلَيْمَانُ وَ لُوطٌ وَ إِسْمَاعِيلُ وَ مُوسَى وَ عِيسَى ع وَ مُحَمَّدٌ ص "
📚عیون الاخبار ج ١ ص ٢٤٢ _ علل الشرایع ج ٢ ص ٥٩٤
❕متاسفانه اهلسنت در روایتی جعلی از ابوهریره نقل می کنند که " ابراهیم ع بعد از آنکه هشتاد سال بر او گذشت بود , ختنه کرد و او اولین کسی بود که اقدام به ختنه کردن , کرد " اخْتَتَنَ إِبْرَاهِيمُ بَعْدَ ثَمَانِينَ سَنَة _ ابراهیم أول من اختتن "
📚صحیح بخاری ج ١٠ ص ٨٠ طبع مصر _ المصنف صنعانی ج ١١ ص ١٧٥ _ الادب المفرد , بخاری , ص ٢٦٧
❕این عقیده جعلی اهلسنت بر پایه سخنان ابوهریره دروغگو , بر خلاف روایات اهلبیت علیهم السلام است که تصریح می کند , پدر انسانها آدم ع ختنه شده بوده است و ابراهیم ع نیز ختنه شده به دنیا آمده است , نه آنکه بعد گذشت هشتاد سال از عمرش , خود را ختنه کرده باشد , و امامان ع با چنین دیدگاهی برخورد می کردند , چنان که در نقلی آمده است که راوی به محضر امام صادق ع عرضه داشت :
" جمعى مىگويند كه ابراهيم عليه السّلام ختنه كرد خود را به تيشه بر روى خمى بزرگ ?
❗️امام ع فرمود: سبحان اللّه، چنين نيست كه آنها مىگويند، دروغ گفتند و بر ابراهیم دروغ بستند " " قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ مَنْ قِبَلَنَا يَقُولُونَ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ ع خَتَنَ نَفْسَهُ بِقَدُومٍ عَلَى دَنٍّ فَقَالَ سُبْحَانَ اللَّهِ لَيْسَ كَمَا يَقُولُونَ كَذَبُوا عَلَى إِبْرَاهِيمَ ع ... "
📚الکافی ج ٦ ص ٣٥
👌البته در نقلی از روایات شیعه آمده است که ابراهیم ع در هشتاد سالگی خودش را ختنه کرد و او اولین فردی بود که چنین کرد :
📚نوادر راوندی , ص ٢٣
❕که روشن است این روایت از روی تقیه و موافق با اعتقاد اهلسنت صادر شده است :
📚بحار الانوار ج ١٢ ص ١٠ پاورقی " محموله علی التقیه "
❗️لذا می بینیم که برخی از علما در مورد روایت مذکور می نویسند :
" در اين خصوص مىگوئيم: اين روايت و امثال آن از روايت حمل بر تقيّه مىشود"
📚قصص الأنبياء ( قصص قرآن - ترجمه قصص الأنبياء جزائرى)، ص: 158
❕در ذیل در مورد روایات تقیه ای توضیح بیشتری داده ایم :
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4061
❗️ادامه 👇
💠ادامه 👇
👌بنابراین ختنه کردن سنتی از زمان آدم ع است و تمام پیامبران پس از آدم ع به این سنت پایبند بوده اند , چنان که در نقلی امام صادق ع فرمود :
" از سنن پیامبران , استنجاء و ختنه کردن است " "مِنْ سُنَنِ الْمُرْسَلِينَ الِاسْتِنْجَاءُ وَ الْخِتَانُ "
📚الکافی ج ٦ ص ٣٦ _ تهذیب الاحکام ج ٧ ص ٤٤٥
👌پیامبران از همان ابتدا , مردمان را توصیه به ختنه کردن می کردند , چرا که ختنه کردن , حکمی فطری و موافق با سرشت و طبیعت انسانها بوده است : " عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ص أَنَّهُ قَالَ: الْخِتَانُ الْفِطْرَةُ. "
📚مستدرک الوسائل ج ١٥ ص ١٤٩
❕اما این توصیه و دستور به ختنه که آدم ع و جانشینان ایشان , تا زمان نوح نبی ع به آن تاکید می کردند , پس از حضرت نوح و قبل از بعثت ابراهیم ع , به دست فراموشی سپرده شد , و ابراهیم ع اولین پیامبری است که پس از این فراموشی گسترده , مجددا مردم را دعوت به ختنه کردن , کرد , چنان که در روایت آمد : " اول کسی که مردم را ( پس از فراموشی آنان ) , امر به ختنه کرد , ابراهیم ع بود " "سَأَلَهُ عَنْ أَوَّلِ مَا أُمِرَ بِالْخِتَانِ فَقَالَ إِبْرَاهِيم "
📚عیون الاخبار ج ١ ص ٢٤٥
👌یعنی ابراهیم ع احیاگر حکم ختنه در میان بشریت بوده است , و در آیین حنیف که ابراهیم ع مروج آن بود , دستور به ختنه کردن ,گنجانده شده بود :
"أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مِنَ الْحَنِيفِيَّةِ الْخَتْنُ " _ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بَعَثَ خَلِيلَهُ بِالْحَنِيفِيَّةِ وَ أَمَرَهُ بِأَخْذِ الشَّارِبِ ... و الْخِتَانِ "
📚وسائل الشیعه ج ٢١ ص ٤٣٤ _ تفسیر عیاشی ج ١ ص ٣٨٨
👌همان گونه که ابراهیم ع سازنده خانه کعبه است , اما این سخن به آن معنا نیست که ابراهیم ع نخستین فردی باشد که کعبه را بنا نهاده باشد , بلکه کعبه توسط آدم ع بنا نهاده شد و بعد ها دچار خرابی شد و ابراهیم ع مجددا کعبه را بنیان نهاد و ساخت , چنان که در ذیل گفته ایم :
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3054
❕همینطور ابراهیم ع , احیاگر سنت ختنه هم است , یعنی پس از آن که مردم این حکم الهی و دعوت و سنت پیامبران در مورد ختنه را به فراموشی سپردند , ایشان در آیین حنیفیت خود , دستور به ختنه کردن را گنجاند و مردم را به سوی این امر فراخواند و اولین فردی است که پس از فراموشی گسترده مردم , مجددا این سنت را زنده کرد .
👌البته ابراهیم ع ایجاد کننده سنت ختنه با آهن هم بوده است , و مطابق روایات , ایشان از این نظر اولین عمل کننده و ایجاد کننده , سنت ختنه با آهن بوده است و چنین سنتی را در آیین حنیفیت خود گزارد و روایاتی که پیش قدم بودن ابراهیم ع در ترویج ختنه در میان مردم را بیان می کند , ناظر به این نوع از ختنه نیز می تواند باشد , یعنی ختنه با آهن !!!
❕چنان که علامه مجلسی از امام صادق ع نقل می کنند که فرمود :
"پس حضرت ابراهيم عليه السّلام اسحاق را به آهن ختنه كرد و بعد از آن سنّت جارى شد كه همه كس اولاد خود را به آهن ختنه كنند "
📚حیاه القلوب ج ١ ص ٣٩٢
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
👌پاسخ به شبهات پوسیده و تکراری کانالهای ورشکسته ملحدین !!!
1⃣سکس کردن پیامبر اسلام با یازده همسرش در یک شب ❗️❗️❗️
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1419
2⃣در روایت شیعه آمده است که زیادی همبستری سنت پیامبران است ❗️❗️
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1967
3⃣خداوند به پیامبرش می گوید موعد همبستری هر یک از همسرانت را که بخواهی , می توانی تاخیر بیندازی ❗️❗️
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1808
دیدگاه امیر مومنان پیرامون خلفای ثلاثه !!!
🤔#پرسش
❓این روایت رو اگه اهل سنت بپرسن چطور جواب باید داد ?
" وقال أمير المؤمنين (عليه السلام): من لم يقل إني رابع الخلفاء، فعليه لعنة الله " امام علی فرمود : هرکس نگوید که من خلیفه چهارم است , لعنت خدا بر او باد ❗️❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌متاسفانه در بیان روایت فوق , تقطیع و تحریف واقع شده است , کامل روایت مذکور چنین است که ابن شاذان از حضرت امام سجاد علیه السلام از پدر بزرگوارش علیه السلام روایت كرده است كه ایشان فرمود:
" حضرت امیر مؤمنان علی علیه السلام فرمود: لعنت خدا بر هر كس كه نگوید من چهارمین فرد از خلفای چهارگانهام. حسین بن زید میگوید: به حضرت امام جعفر صادق علیه السلام عرض كردم: شما چیزی غیر از این، روایت كردهاید؛ این طور نیست , چرا که شما اهل کذب نیستید؟ حضرت فرمود:
" بله، خداوند در آیات محكم كتاب خویش میفرماید: «وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلاَئِكَةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الأَرْضِ خَلِیفَةً» ( بقره ٣٠ ) پس آدم اولین جانشین خدا بود و نیز «یَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِیفَةً فِی الْأَرْضِ» [ای داوود! ما تو را در زمین خلیفه (و جانشین) گردانیدیم] ( ص ٢٦ ) و داود علیه السلام دومی بود و سومی، هارون جانشین موسی علیه السلام بود كه خداوند از قول موسی فرمود: «اخْلُفْنِی فِی قَوْمِی وَأَصْلِحْ» [در میان قوم من جانشینم باش و (كار آنان را) اصلاح كن]«( اعراف ١٤٢ ) و علی علیه السلام جانشین محمّد ص است. از این رو علی علیه السلام فرمود: من چهارمین فرد از خلفای چهارگانهام. "
" مَنْ لَمْ يَقُلْ إِنِّي رَابِعُ الْخُلَفَاءِ الْأَرْبَعَةِ فَعَلَيْهِ لَعْنَةُ اللَّهِ قَالَ الْحُسَيْنُ بْنُ زَيْدٍ فَقُلْتُ لِجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع قَدْ رَوَيْتُمْ غَيْرَ هَذَا فَإِنَّكُمْ لَا تَكْذِبُونَ قَالَ نَعَمْ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى فِي مُحْكَمِ كِتَابِهِ وَ إِذْ قالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً فَكَانَ آدَمُ أَوَّلَ خَلِيفَةِ اللَّهِ [قَوْلُهُ تَعَالَى إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً] وَ [قَالَ] إِنَّا جَعَلْناكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ [فَكَانَ دَاوُدُ الثَّانِيَ] وَ [كَانَ] هَارُونُ خَلِيفَةَ مُوسَى [قَوْلُه تَعَالَى اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَ أَصْلِحْ] وَ هُوَ خَلِيفَةُ مُحَمَّدٍ ص فَمَنْ لَمْ يَقُلْ إِنِّي رَابِعُ الْخُلَفَاءِ فَعَلَيْهِ لَعْنَةُ اللَّهِ "
📚مائه منقبه من مناقب امیر المومنین و الائمه ص ١٢٥ _ البرهان فی تفسیر القرآن ج ١ ص ١٦٩
❕بنابراین کلام علی ع ناظر به خلافت خودشان پس از آدم و داود و هارون علیهم السلام است , نه ابوبکر و عمر و عثمان ❗️❗️
👌پیروان سقیفه اگر می خواهند دیدگاه امیر مومنان ع در مورد خلفا را بدانند , بهتر است , سری به کتابهای خود زنند و تعصبات کور را هم کنار بگذارند , چرا که همین تعصبات موجب شده است که روایات شیعه را به نفع خلفا تقطیع کنند و چشم بر ادله حقانیت امیر مومنان ع در کتب خود ببندند ❗️آنان باید به این روایت در کتب خود عمل کنند که پیامبر گرامی فرمود :
" از ما نيست كسى كه به عصبيّت فرا خوانَد، و از ما نيست كسى كه در راه عصبيّت بجنگد، و از ما نيست كسى كه در حال برخوردارى از عصبيّت بميرد. "
" لَيسَ مِنّا مَن دَعا إلى عَصَبِيَّةٍ، ولَيسَ مِنّا مَن قاتَلَ عَلى عَصَبِيَّةٍ، ولَيسَ مِنّا مَن ماتَ عَلى عَصَبِيَّة"
📚سنن أبي داوود: ج 4 ص 332 ح 5121
❕مطابق روایت صحیح مسلم , امیر مومنان ع , ابوبکر و عمر را خائن و دروغگو و گناهکار می دانست ❗️
👌مسلم نقل می کند که عمر , خطاب به علی ع و عباس می گفت :
" پس از وفات رسول خدا ابوبكر گفت : من جانشين رسول خدا هستم ، شما دو نفر (عباس و علي ) آمديد و تو اي عباس ميراث برادر زاده ات را درخواست كردي و تو اي علي ميراث فاطمه دختر پيامبر را .
❕ابوبكر گفت : رسول خدا فرموده است : ما چيزي به ارث نمي گذاريم ، آن چه مي ماند صدقه است و شما او را دروغگو ، گناه كار ، حيله گر و خيانت كار معرفي كرديد و حال آن كه خدا مي داند كه ابوبكر راستگو ، دين دار و پيرو حق بود .
❕پس از مرگ ابوبكر ، من جانشين پيامبر و ابوبكر شدم و باز شما دو نفر مرا خائن ، دروغگو و گناهكار خوانديد "
👌سپس در آخر روايت عمر بن خطاب از اميرمؤمنان عليه السلام و عباس اقرار مي گيرد كه آيا مطالبي را كه گفتم تأييد مي كنيد. هر دو گفتند: بلي . " قَالَ أَكَذَلِكَ قَالاَ نَعَمْ. "
" فَرَأَيْتُمَاهُ كَاذِبًا آثِمًا غَادِرًا خَائِنًا، وَ اللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّهُ لَصَادِقٌ بَارٌّ رَاشِدٌ تَابِعٌ لِلْحَقِّ. ثُمَّ تُوُفِّيَ أَبُو بَكْرٍ. وَ أَنَا وَلِيُّ رَسُولِ اللَّهِ وَ وَلِيُّ أَبِي بَكْرٍ. فَرَأَيْتُمَانِي كَاذِبًا آثِمًا غَادِرًا خَائِنًا. "
📚صحیح مسلم ج ٣ ص ١٣٧٨
💠ادامه 👇
💠ادامه 👇
👌محتوای این روایت بر بخاری سنگین آمده است , لذا تعبیرات تند مسلم را حذف کرده و به جای آن , از کلمات " کذا و کذا " استفاده کرده است :
" ثُمَّ تَوَفَّى اللَّهُ نَبِيَّهُ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ، فَقَالَ أَبُو بَكْرٍ: أَنَا وَلِيُّ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ، فَقَبَضَهَا أَبُو بَكْرٍ، يَعْمَلُ فِيهَا بِمَا عَمِلَ بِهِ فِيهَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ، وَ أَنْتُمَا حِينَئِذٍ، وَ أَقْبَلَ عَلَى عَلِيٍّ وَ عَبَّاسٍ: تَزْعُمَانِ أَنَّ أَبَا بَكْرٍ كَذَا وَ كَذَا "
📚صحیح بخاری ج ٥ ص ٢٠٤٩
❕همين روايت در ديگر كتاب هاي اهل سنت با تعبير «ظالم وفاجر» نقل شده است :
"قَالَ وَأَنْتُمَا تَزْعُمَانِ أَنَّهُ كَانَ فِيهَا ظَالِمًا فَاجِرًا وَاللَّهُ يَعْلَمُ أَنَّهُ صَادِقٌ بَارٌّ تَابِعٌ لِلْحَقِّ ثُمَّ وُلِّيتُهَا بَعْدَ أَبِي بَكْرٍ سَنَتَيْنِ مِنْ إِِمَارَتِي فَعَمِلْتُ فِيهَا بِمِثْلِ مَا عَمِلَ فِيهَا رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه وسلم وَأَبُو بَكْرٍ وَأَنْتُمَا تَزْعُمَانِ أَنِّي فِيهَا ظَالِمٌ فَاجِرٌ. "
"عمر گفت: شما دو نفر اعتقاد داشتيد كه ابوبكر در اين قضيه ظالم و فاجر است؛ در حالي كه خدا مي داند او صادق ، نيكوكار و پيرو حق بود . بعد از ابوبكر دو سال اداره فدك و .. در اختيار من بود و من همان رفتاري را داشتم كه رسول خدا (ص) و ابوبكر داشت ؛ اما شما اعتقاد داشتيد كه من ظالم و فاجر هستم ."
📚المصنف ابن ابی شیبه , ج ٥ ص ٤٦٩
👌همینطور بخاری نقل می کند که علی ع خطاب به ابوبکر می فرمود : اما تو ای ابوبکر در حق ما استبداد ورزیدی " " وَ لَكِنَّكَ اسْتَبْدَدْتَ عَلَيْنَا بِالْأَمْرِ "
📚صحیح بخاری ج ٤ ص ١٥٤٩
❕یا نقل می کنند که امیر مومنان ع از همنشینی با عمر کراهت داشت و به ابوبکر پیغام داد که عمر را همراه خود نیاورد : " فَأَرْسَلَ إِلَى أَبِي بَكْرٍ أَنْ ائْتِنَا، وَ لَا يَأْتِنَا أَحَدٌ مَعَكَ، كَرَاهِيَةً لِمَحْضَرِ "
📚صحیح بخاری ج ٤ ص ١٥٤٩
👌همینطور , مطابق نقل علمای اهلسنت , امام علی ع در روز شوری از سیره ابوبکر و عمر برائت جست و راضی نشد که مطابق سیره آن دو عمل کند تا حاکم جامعه اسلامی شود .
❕یعقوبی نقل می کند :
" چون عمر در گذشت و اعضاى شورا گرد آمدند، عبد الرحمن بن عوفِ زُهْرى از آنان خواست تا خويشتن را از نامزدىِ خلافت، كنار كشد و در برابر [آن]، او شخصى را از ميان بقيّه برگزيند. آنان چنين كردند و او سه روز درنگ كرد و با على بن ابى طالب خلوت كرد و گفت: خدا را بر تو شاهد مىگيريم كه اگر اين امر به تو سپرده شد، در ميان ما به روش كتاب خدا و سنّت پيامبر و سيره ابو بكر و عمر، عمل كنى. [على عليه السلام] فرمود: «هر اندازه كه بتوانم، مطابق با كتاب خدا و سنّت پيامبرش عمل مىكنم». عبد الرحمن با عثمان [نيز] خلوت كرد و به او گفت: خدا را بر تو شاهد مىگيريم كه اگر اين امر به تو سپرده شد، در ميان ما به روش كتاب خدا و سنّت پيامبرش و سيره ابو بكر و عمر، عمل كنى. عثمان گفت: [اين،] حقّ شماست كه در ميانتان، مطابق با كتاب خدا و سنّت پيامبرش و سيره ابو بكر و عمر، عمل كنم. سپس [عبد الرحمن دوباره] با على عليه السلام خلوت كرد و گفته نخستين خود را به او باز گفت و على عليه السلام نيز همان پاسخ پيشينش را گفت. سپس با عثمان خلوت كرد و گفته نخستين خود را به او باز گفت و عثمان نيز همان پاسخ پيشينش را گفت. سپس [عبد الرحمن براى بار سوم] با على خلوت كرد و گفته نخستين خود را به او باز گفت و على نيز پاسخ داد:
«بىگمان، با بودن كتابخدا وسنّت پيامبرش، به سيره كس ديگرى نياز نيست. تو مىكوشى كه خلافت را از من دور كنى!».
❕عبد الرحمن [براى بار سوم] با عثمان خلوت كرد و سخن را به او باز گفت و او هم همان پاسخ [پيشينش] را داد و عبد الرحمن دست بر دستش زد [و با او بيعت كرد]. " ... فَقالَ: أسيرُ فيكُم بِكِتابِ اللّهِ وسُنَّةِ نَبِيِّهِ مَا استَطَعتُ... إنَّ كِتابَ اللّهِ وسُنَّةَ نَبِيِّهِ لا يُحتاجُ مَعَهُما إلى إجِّيرى أحَدٍ! أنتَ مُجتَهِدٌ أن تَزوِيَ هذَا الأَمرَ عَنّي!! "
📚تاريخ اليعقوبي: ج 2 ص 162 _ وشرح نهج البلاغة: ابن ابی الحدید ج 9 ص 53.
❕طبری و دیگران نقل می کنند :
" على برخاست و پايين منبر ايستاد. عبد الرحمنْ دست او را گرفت و گفت: آيا تو با من، بر اساس كتاب خدا وسنّت پيامبرش و راه و روش ابو بكر و عمر، بيعت مىكنى؟ على فرمود: "خدا گواه است كه نه " " فَقامَ إلَيهِ عَلِيٌّ فَوَقَفَ تَحتَ المِنبَرِ، فَأَخَذَ عَبدُ الرَّحمنِ بِيَدِهِ فَقالَ: هَل أنتَ مُبايِعي عَلى كِتابِ اللّهِ وسُنَّةِ نَبِيِّهِ وفِعلِ أبي بَكرٍ وعُمَرَ؟ قالَ: اللّهُمَّ لا "
📚تاريخ الطبري: ج 4 ص 238، تاريخ الإسلام للذهبي: ج 3 ص 305، البداية والنهاية: ج 7 ص 146
💠ادامه 👇
💠ادامه 👇
❕بیزاری جستن امیر مومنان ع از خلفای ثلاثه در روایات شیعه نیز ظهور و بروز خاصی دارد , علامه مجلسی حدود 200 روایت از اهل بیت ع در مذمت و جایگاه دوزخی غاصبین خلافت تحت موضوع ذیل نقل می کند ؛
« باب کفر الثلاثه و نفاقهم و فضائح اعمالهم و قبائح آثارهم و فضل التبری منهم و لعنهم »
📚 بحار الانوار ج 30 ص 145 باب 20
❕در خطبه سوم نهج البلاغه هم که به خطبه " شقشقیه " معروف است , علی ع به زیبایی از خلفای ثلاثه بیزاری می جوید , در فرازهایی از خطبه مذکور آمده است که حضرت فرمود :
" به خدا سوگند! او ( ابوبکر ) پيراهن خلافت را بر تن كرد در حالى كه خوب مىدانست موقعيت من در مسأله خلافت همچون محور سنگ آسياب است (كه بدون آن هرگز گردش نمىكند)، سيل خروشان (علم و فضيلت) از دامنه كوهسار وجودم پيوسته جارى است و مرغ (دور پرواز انديشه) به قلّه (وجود) من نمىرسد ... اين وضع همچنان ادامه داشت تا نفر اوّل به راه خود رفت (و سر به تيره تراب نهاد) و خلافت را بعد از خودش به آن شخص (يعنى عمر) پاداش داد .
راستى عجيب است او كه در حيات خود از مردم درخواست مىكرد عذرش را بپذيرند و از خلافت معذورش دارند خود به هنگام مرگ، عروس خلافت را براى ديگرى كابين بست چه قاطعانه پستانهاى اين ناقه را هر يك به سهم خود دوشيدند.
سرانجام آن را در اختيار كسى قرار داد كه جوّى از خشونت و سختگيرى بود با اشتباه فراوان و پوزش طلبى. كسى كه با اين حوزه خلافت سر و كار داشت به كسى مىماند كه بر شتر سركشى سوار گردد، اگر مهار آن را محكم بكشد پردههاى بينى شتر پاره مىشود و اگر آن را آزاد بگذارد در پرتگاه سقوط مىكند. به خدا سوگند به خاطر اين شرايط، مردم گرفتار عدم تعادل و سركشى و عدم ثبات و حركات نامنظم شدند من كه اوضاع را چنين ديدم صبر و شكيبايى پيشه كردم، با اين كه دورانش طولانى و رنج و محنتش شديد بود.
❕اين وضع همچنان ادامه داشت تا او (خليفه دوّم) به راه خود رفت و در اين هنگام (در آستانه وفات) خلافت را در گروهى (به شورا) گذاشت كه به پندارش من نيز يكى از آنان بودم، پناه بر خدا از اين شورا! كدام زمان بود كه در مقايسه من با نخستين آنان (ابو بكر، و برترى من) شكّ و ترديد وجود داشته باشد، تا چه رسد به اين كه مرا همسنگ امثال اينها (اعضاى شورا) قرار دهند، ولى من (به خاطر مصالح اسلام با آنها هماهنگى كردم) هنگامى كه پايين آمدند، پايين آمدم و هنگامى كه پرواز كردند، پرواز كردم. سرانجام يكى از آنها (اعضاى شورا) به خاطر كينهاش از من روى برتافت و ديگرى خويشاوندى را بر حقيقت مقدّم داشت و به خاطر داماديش به ديگرى (عثمان) تمايل پيدا كرد، علاوه بر جهات ديگر كه ذكر آن خوشايند نيست و اين وضع ادامه يافت تا سوّمى بپاخاست در حالى كه از خوردن زياد، دو پهلويش بر آمده بود و همّى جز جمعآورى و خوردن بيت المال نداشت و بستگان پدرش (بنى اميه) به همكارى او برخاستند و همچون شتر گرسنهاى كه در بهار به علفزار بيفتد و با ولع عجيبى گياهان را ببلعد به خوردن اموال خدا مشغول شدند. سرانجام بافتههاى او پنبه شد و كردارش، كارش را تباه كرد و ثروتاندوزى و شكمخوارگى به نابوديش منتهى شد! "
📚نهج البلاغه خطبه ٣
❕قابل توجه است که مرحوم علامه امينى در الغدير، جلد 7، صفحه 82 به بعد، اين خطبه را از 28 كتاب، از منابع شیعه و اهلسنت , آدرس داده است.
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir