eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
6.4هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
226 ویدیو
54 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! طرح شبهه و سوال : @poorseman
مشاهده در ایتا
دانلود
❗️ملحد به استناد ما به کتاب شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید در مورد سقط شدن محسن ع جواب داده است که در ذیل پاسخ ما به او را بخوانید :👇👇👇👇
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
❗️ملحد به استناد ما به کتاب شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید در مورد سقط شدن محسن ع جواب داده است که د
بررسی شهادت فاطمه صدیقه سلام الله علیها در بیان ابن ابی الحدید معتزلی و استادش ابو جعفر نقیب !!!!! 👌متاسفانه ملحد در ردیه ای که بر مطلب ما زده است دقت کافی را به خرج نداده است و مجددا موجبات رسوایی خودش را فراهم ساخته است . ❕مقدمتا یاد آور می شویم که ابن ابی الحدید , عالم بزرگ اهلسنت است که در اصول دینش پیرو مذهب اعتزال بوده و در فروع دینش , شافعی مسلک بوده است و خود علمای بزرگ اهلسنت به این مطلب تصریح کرده اند : " عبد الحميد بن هبة اللّه بن محمد بن محمد ابن أبي الحديد، عز الدين أبو حامد المدائني👈 المعتزلي👉 الفقيه الشاعر أخو موفّق الدين. " 📚الوافي بالوفيات، ج‏18، ص: 76 ❕" أخوه عز الدين الآتي ذكره في أسماء عبد الحميد 👈كان معتزليا. "👉 📚الوافي بالوفيات، ج‏8، ص: 225 ❕"عبد الحميد بن هبة اللَّه بن محمد بن الحسين بن أبي الحديد، أبو حامد، عز الدين: عالم بالأدب، 👈من أعيان المعتزلة👉 " 📚الأعلام(قاموس تراجم لأشهر الرجال و النساء من العرب و المستعربين و المستشرقين)، ج‏3، ص: 289 👌چنان که گفتیم ابن ابی الحدید در فروعات پیرو امام شافعی بوده است : ❕" عز الدين ابن أبي الحديد ... 👈و اشتغل بفقه الإمام الشافعي‏👉 " 📚وفيات الأعيان و أنباء أبناء الزمان، ج‏7، ص: 342 ❕" اشتغل بفقه الإمام الشافعي‏ " 📚موسوعة أعلام العلماء و الأدباء العرب و المسلمين، ج‏6، ص: 274 👌همینطور ابن ابی الحدید استادش ابوجعفر نقیب را می ستاید و در مورد او می گوید : " انسان منصف و دور از هوای نفس و تعصب بوده است " "كان منصفا بعيدا عن الهوى و العصبية " 📚شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج‏7، ص: 174 ❕و در فراز دیگری می گوید که ابو جعفر نقیب به فضائل صحابه اعتراف می کرد و بر ابوبکر و عمر , درود و ثنا می فرستاد : " كان يعترف بفضائل الصحابة و يثني على الشيخين. " 📚شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج‏10، ص: 222 👌ابو جعفر نقیب تصریح می کرد که ابوبکر و عمر و عثمان اهل بهشت هستند و بر آنان درود می فرستاد : " فتقول أنهما من أهل الجنة فقال إي و الله أعتقد ذلك‏ .... فقلت له فعثمان قال و كذلك عثمان ثم قال رحم الله عثمان‏ " 📚شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج‏10، ص: 226 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 ❕ابن ابی الحدید منکر اصل هجوم به خانه فاطمه سلام الله علیها و مصائب ایشان نبود , و این قضایا را تایید می کرد , فقط می گفت من تمام آنچه که شیعه در این رابطه می گوید را نمی پذیرم اما بعضی را قبول دارم : " أما حديث الهجوم على بيت فاطمة ع فقد تقدم الكلام فيه و الظاهر عندي صحة ما يرويه المرتضى و الشيعة و لكن لا كل ما يزعمونه بل كان بعض ذلك‏ " 📚شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج‏17، ص: 168 👌و استادش ابو جعفر نقیب نیز منکر ضربات وارده بر فاطمه سلام الله علیها و سقط محسن نبود و👈 صراحتا به ابن ابی الحدید می گفت باطل بودن این قضیه را از من نقل نکن👉 و باز صراحتا می گفت که 👈اگر پیامبر زنده بود , خون کسانی را که موجب شدند تا جنین فاطمه س سقط شود را حلال می کرد .👉 ❕ابن ابی الحدید می گوید : " وقتى ماجراى هَبّار بن الأسود كه _ زينب، دختر رسول خدا را ترساند و او سقط جنين كرد و رسول خدا هَبّار را مهدور الدّم خواند _ در نزد او نقل شد؛ ابوجعفر نقیب گفت : " اگر هنگامى كه اينان به خانه فاطمه هجوم آوردند و او را ترساندند تا آن‏چه در شكم داشت سقط شد , اگر رسول خدا زنده بود؛ به يقين، به مهدور الدّم بودن كسى كه فاطمه را ترسانده بود، حكم مى‏فرمود. " ❕ابن ابى الحديد به او مى‏گويد: آيا آن‏چه را كه برخى روايت كرده‏اند كه: «فاطمه ترسيد و محسن سقط شد» از قول شما روايت كنيم؟ 👌ابو جعفر نقیب به او گفت: از من، نه اين روايت و نه بطلان آن را نقل نكنيد " " قلت و هذا الخبر أيضا قرأته على النقيب أبي جعفر رحمه الله فقال إذا كان رسول الله ص أباح دم هبار بن الأسود لأنه روع زينب فألقت ذا بطنها فظهر الحال أنه لو كان حيا لأباح دم من روع فاطمة حتى ألقت ذا بطنها فقلت أروي عنك ما يقوله قوم‏ إن فاطمة روعت فألقت المحسن " "فقال لا تروه عني و لا ترو عني بطلانه " 📚شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج‏14، ص: 192 ❕تا اینجا می بینیم که ابو جعفر نقیب تصریح می کند که اگر پیامبر بود حکم به مهدور الدم بودن کسانی می داد که موجبات سقط جنین فاطمه س را فراهم کردند , یعنی ابو جعفر نقیب سقط جنین فاطمه را مسلم می دانست و بر این اساس بیان می کرد که اگر پیامبر زنده بود , عاملان این قضیه را مهدور الدم اعلام می داشت . ❗️و نیز ابو جعفر نقیب با صراحتا می گوید که من منکر این قضیه نیستم و نمی گویم که این قضیه باطل است و بطلان این قضیه را از من روایت نکن . ❕ابو جعفر نقیب با این که این قضایا را تصریح می کرد , اما گویی ترسید که اگر دیدگاهش در این رابطه به دیگران برسد , خطراتی متوجه او شود و مثلا علمای اهلسنت به او تعرض کنند , لذا به ابن ابی الحدید گفت که این قضیه را از من روایت نکن , و بطلان این قضیه را هم از من روایت نکن ( یعنی من منکر این قضیه نیستم و نمی گویم که این قضیه باطل است ) . ❕در ادامه می گوید که من در این قضیه توقف می کنم و نظری نمی دهم , چون اخبار در این رابطه متعارض است " " فانی متوقف فی هذا الموضع لتعارض الاخبار عندی فیه " 📚همان منبع ❕از مطالعه این سطور به خوبی روشن می شود که : 🔸١ _ ابوجعفر نقیب قضیه مورد هجوم واقعه شدن فاطمه س و سقط جنینش را قبول داشت و می گفت که اگر پیامبر بود , عاملان این جریان را مهدور الدم اعلام می کرد . 🔸٢ _ به ابن ابی الحدید می گوید که باطل بودن این قضیه را از من روایت نکن یعنی من منکر این قضیه نیستم . 🔸٣ _ تنها در پایان کلامش گویی از عواقب این دیدگاه آگاه شده بود , گفت که من در این قضیه توقف می کنم , با این بهانه که اخبار متعارض است , در حالی که در فرازهای قبلی سخنانش با صراحت این قضیه را پذیرفته بود و توقفش توجیه دیگری ندارد جز ترس از علمای اهلسنت , چنان که اهلسنت گنجی شافعی و نسائی را کشتند و دیگران از علمای اهلسنت را هم که نسبت به قضایای تاریخی منصف تر بودند , مورد تنبیه و آزار قرار می دادند , چنان که در پاسخ های گذشته متذکر این قضیه شدیم , در ذیل بخوانید : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4712 ❕گویی ابو جعفر نقیب به خاطر همین نکته ترسید و تعارض اخبار را بهانه کرد و گفت که من قائل به توقفم , در حالی که در فرازهای قبلی سخنانش با صراحت این جریان را پذیرفته بود . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
⚫️ وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها را تسلیت می گوییم : 1⃣مناقب آن بانوی بزرگوار : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1933 2⃣آیا واقعیت دارد که شمر برادر حضرت ام البنین سلام الله علیها و دایی فرزندان ایشان بوده است !!!! 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4224
❕پاسخ به جوابیه ملحد پیرامون دیدگاه ابن ابی الحدید و مصائب فاطمه سلام الله علیها !!!!!👇👇👇👇
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
❕پاسخ به جوابیه ملحد پیرامون دیدگاه ابن ابی الحدید و مصائب فاطمه سلام الله علیها !!!!!👇👇👇👇
❕توضیحاتی بیشتر پیرامون دیدگاه ابن ابی الحدید در مورد مصائب وارده بر فاطمه صدیقه سلام الله علیها و پاسخ به جوابیه ملحد !!!!! 👌ملحد نتوانست پاسخ ما را نسبت به دیدگاه ابو جعفر نقیب , استاد ابن ابی الحدید رد کند و تنها متعرض این سخن ما شده است که گفتیم : " ❕ابن ابی الحدید منکر اصل هجوم به خانه فاطمه سلام الله علیها و مصائب ایشان نبود , و این قضایا را تایید می کرد , فقط می گفت من تمام آنچه که شیعه در این رابطه می گوید را نمی پذیرم اما بعضی را قبول دارم : " أما حديث الهجوم على بيت فاطمة ع فقد تقدم الكلام فيه و الظاهر عندي صحة ما يرويه المرتضى و الشيعة و لكن لا كل ما يزعمونه بل كان بعض ذلك‏ " 📚شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج‏17، ص: 168 ❕شیعه می گوید که آنان به خانه فاطمه سلام الله علیها هجوم بردند و خانه را آتش زدند و فاطمه را مجروح کردند و فرزندش را سقط کردند , ابن ابی الحدید می گوید من بعضی از این مسائل را قبول دارم , که مطابق آنچه که در ادامه می آید , ابن ابی الحدید اصل هجوم به خانه فاطمه س و برخورد با زبیر و علی ع و عصبانیت فاطمه س از این جریان و غضب او بر ابوبکر و عمر و پشیمانی ابوبکر از کشف بیت فاطمه س را تایید میکند , اما آتش زدن خانه و سایر قضایایی که شیعه می گوید را تایید نمی کند و میگوید اینها خبر واحد است . ❕ابن ابی الحدید تصریح می کند که کثیری از محدثین جریان هجوم به خانه فاطمه س و شکستن شمشیر زبیر و داد و فریاد فاطمه س را نقل کرده اند , و طبری بسیار زیاد از این قضایا را نقل کرده است , ( یعنی این قضایا خبر واحد نیست ) : " اختلفت الروايات في قصة السقيفة فالذي تقوله الشيعة و قد قال قوم من المحدثين بعضه و رووا كثيرا منه أن عليا ع امتنع من البيعة حتى أخرج كرها و أن الزبير بن العوام امتنع من البيعة و قال لا أبايع إلا عليا ع و كذلك أبو سفيان بن حرب و خالد بن سعيد بن العاص بن أمية بن عبد شمس و العباس بن عبد المطلب و بنوه و أبو سفيان بن الحارث بن عبد المطلب و جميع بني هاشم و قالوا إن الزبير شهر سيفه فلما جاء عمر و معه جماعة من الأنصار و غيرهم قال في جملة ما قال خذوا سيف هذا فاضربوا به الحجر و يقال إنه أخذ السيف من يد الزبير فضرب به حجرا فكسره و ساقهم كلهم بين يديه إلى أبي بكر فحملهم على بيعته و لم يتخلف إلا علي ع وحده فإنه اعتصم ببيت فاطمة ع فتحاموا إخراجه منه قسرا و قامت فاطمة ع إلى باب البيت فأسمعت من جاء يطلبه فتفرقوا و علموا أنه بمفرده لا يضر شيئا فتركوه و قيل إنهم أخرجوه فيمن أخرج و حمل إلى أبي بكر فبايعه. و 👈قد روى أبو جعفر محمد بن جرير الطبري كثيرا من هذا "👉 📚شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج‏2، ص: 21 👌ابن ابی الحدید در موارد متعددی متعرض نقل هجوم به خانه فاطمه س و برخورد با زبیر و علی ع و عصبانیت و داد و فریاد فاطمه س و تهدید به سوزاندن خانه فاطمه س توسط عمر می شود : "و روى أحمد بن عبد العزيز قال لما بويع لأبي بكر كان الزبير و المقداد يختلفان في جماعة من الناس إلى علي و هو في بيت فاطمة فيتشاورون و يتراجعون أمورهم فخرج عمر حتى دخل على فاطمة ع و قال يا بنت رسول الله ما من أحد من الخلق أحب إلينا من أبيك و ما من أحد أحب إلينا منك بعد أبيك و ايم الله ما ذاك بمانعي إن اجتمع هؤلاء النفر عندك أن آمر بتحريق البيت عليهم فلما خرج عمر جاءوها فقالت تعلمون أن عمر جاءني و حلف لي بالله إن عدتم ليحرقن عليكم البيت و ايم الله ليمضين لما حلف له فانصرفوا عنا راشدين فلم يرجعوا إلى بيتها و ذهبوا فبايعوا لأبي بكر. " 📚شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج‏2، ص: 45 " قال أبو بكر أحمد بن عبد العزيز و أخبرنا أبو زيد عمر بن شبة قال حدثنا إبراهيم بن المنذر عن ابن وهب عن ابن لهيعة عن أبي الأسود قال غضب رجال من المهاجرين في بيعة أبي بكر بغير مشورة و غضب علي و الزبير فدخلا بيت فاطمة ع معهما السلاح فجاء عمر في عصابة منهم أسيد بن حضير و سلمة بن سلامة بن وقش و هما من بني عبد الأشهل فصاحت فاطمة ع و ناشدتهم الله فأخذوا سيفي علي و الزبير فضربوا بهما الجدار حتى كسروهما ثم أخرجهما عمر يسوقهما " 📚شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج‏2، ص: 50 ❕" قال أبو بكر و قد روي بإسناد آخر ذكره أن ثابت بن قيس بن شماس كان مع الجماعة الذين حضروا مع عمر في بيت فاطمة ع و ثابت هذا أخو بني الحارث بن الخزرج. " 📚شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج‏2، ص: 50 ❕" و روي أيضا أن محمد بن مسلمة كان معهم و أن محمدا هو الذي كسر سيف الزبير. " 📚شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج‏2، ص: 51 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 ❕"قال أبو بكر و حدثني أبو زيد عمر بن شبة قال حدثنا أحمد بن معاوية قال حدثني النضر بن شميل قال حدثنا محمد بن عمرو عن سلمة بن عبد الرحمن قال لما جلس أبو بكر على المنبر كان علي ع و الزبير و ناس من بني هاشم في بيت فاطمة فجاء عمر إليهم فقال و الذي نفسي بيده لتخرجن إلى البيعة أو لأحرقن البيت عليكم فخرج الزبير مصلتا سيفه فاعتنقه رجل من الأنصار و زياد بن لبيد فبدر السيف فصاح به أبو بكر و هو على المنبر اضرب به الحجر فدق به قال أبو عمرو بن حماس فلقد رأيت الحجر فيه تلك الضربة و يقال هذه ضربة سيف الزبير " 📚شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج‏2، ص: 56 ❕"قال أبو بكر و حدثنا أبو زيد عمر بن شبة قال أخبرنا أبو بكر الباهلي قال حدثنا إسماعيل بن مجالد عن الشعبي قال سأل أبو بكر فقال أين الزبير فقيل عند علي و قد تقلد سيفه فقال قم يا عمر قم يا خالد بن الوليد انطلقا حتى تأتياني بهما فانطلقا فدخل عمر و قام خالد على باب البيت من خارج فقال عمر للزبير ما هذا السيف فقال نبايع عليا فاخترطه عمر فضرب به حجرا فكسره ثم أخذ بيد الزبير فأقامه ثم دفعه و قال يا خالد دونكه فأمسكه ثم قال لعلي قم فبايع لأبي بكر فتلكأ و احتبس فأخذ بيده و قال قم فأبى أن يقوم فحمله و دفعه كما دفع الزبير فأخرجه و رأت فاطمة ما صنع بهما فقامت على باب الحجرة و قالت يا أبا بكر ما أسرع ما أغرتم على أهل بيت رسول الله ... 📚شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج‏2، ص: 57 " و روى أبو بكر أحمد بن عبد العزيز قال حدثني أبو زيد عمر بن شبة قال حدثني إبراهيم بن المنذر قال حدثنا ابن وهب عن ابن لهيعة عن أبي الأسود قال غضب رجال من المهاجرين في بيعة أبي بكر بغير مشورة و غضب علي و الزبير فدخلا بيت فاطمة معهما السلاح فجاء عمر في عصابة فيهم أسيد بن حضير و سلمة بن سلامة بن قريش و هما من بني عبد الأشهل فاقتحما الدار فصاحت فاطمة و ناشدتهما الله فأخذوا سيفيهما فضربوا بهما الحجر حتى كسروهما فأخرجهما عمر يسوقهما حتى بايعا. " 📚شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج‏6، ص: 47 " قال أبو بكر و حدثني أبو زيد عمر بن شبة عن رجاله قال جاء عمر إلى بيت فاطمة في رجال من الأنصار و نفر قليل من المهاجرين فقال و الذي نفسي بيده لتخرجن إلى البيعة أو لأحرقن البيت عليكم فخرج إليه الزبير مصلتا بالسيف فاعتنقه زياد بن لبيد الأنصاري و رجل آخر فندر السيف من يده فضرب به عمر الحجر فكسره ثم أخرجهم بتلابيبهم يساقون سوقا عنيفا حتى بايعوا أبا بكر. " 📚شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج‏6، ص: 48 " و رأت فاطمة ما صنع عمر فصرخت و ولولت و اجتمع معها نساء كثير من الهاشميات و غيرهن فخرجت إلى باب حجرتها و نادت يا أبا بكر ما أسرع ما أغرتم على أهل بيت رسول الله و الله لا أكلم عمر حتى ألقى الله. " 📚شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج‏6، ص: 49 ❕" كما فعل عمر بن الخطاب ببني هاشم لما تأخروا عن بيعة أبي بكر فإنه أحضر الحطب ليحرق عليهم الدار " 📚شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج‏20، ص: 147 👌ابن ابی الحدید با صراحت تصریح می کند و می گوید : " نزد من این قضیه صحیح است که فاطمه س در حالی مرد که بر ابوبکر و عمر غضبناک بود و وصیت کرد که آن دو بر او نماز نخوانند " " و الصحيح عندي أنها ماتت و هي واجدة على أبي بكر و عمر و أنها أوصت ألا يصليا عليها " 📚شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج‏6، ص: 50 👌ابن ابی الحدید در موارد دیگری نقل می کند که ابوبکر در پایان عمر آرزو میکرد که ای کاش به خانه فاطمه س حمله نکرده بودم و هتک حرمت خانه و کشف بیتش را نمی کردم اگر چه درب خانه به خاطر جنگ بر رویم بسته شده باشد : " وددت أني لم أكن فعلتها فوددت أني لم أكن كشفت‏ عن بيت فاطمة و تركته و لو أغلق على حرب‏ " 📚شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج‏2، ص: 46 " قال أبو بكر و حدثني أبو زيد قال حدثني محمد بن عباد قال حدثني أخي سعيد بن عباد عن الليث بن سعد عن رجاله عن أبي بكر الصديق أنه قال ليتني لم أكشف بيت فاطمة و لو أعلن علي الحرب. " 📚شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج‏6، ص: 51 ❕ابن ابی الحدید در توضیح این سخن ابوبکر می نویسد : " ابوبکر حق داشت که از این کار اظهار ندامت و پشیمانی کند و از این کرده خود ناراحت باشد , لکن این ندامت و پشیمانی او حاکی از محکم بودن دین او و ترس او از خدا می باشد , بنابراین این جریان منقبتی برای ابوبکر است نه آنکه طعن او باشد !!!! " " حق لأبي بكر أن يندم و يتأسف على ذلك و هذا يدل على قوة دينه و خوفه من الله تعالى فهو بأن يكون منقبة له أولى من كونه طعنا عليه. " 📚شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج‏17، ص: 168 👌می بینیم که ابن ابی الحدید با صراحت به صحت بعضی از آنچه که شیعه به آن معتقد است , اعتراف می کند که اتفاق افتاده است !!!!! @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
▫️تصویر کتاب : ❗️ابن ابی الحدید می گوید : " نزد من این قضیه صحیح است که فاطمه س در حالی مرد که بر ابوبکر و عمر غضبناک بود و وصیت کرد که آن دو بر او نماز نخوانند "
▫️تصویر کتاب : ❗️ابن ابی الحدید منکر اصل هجوم به خانه فاطمه سلام الله علیها و مصائب ایشان نبود , و این قضایا را تایید می کرد , فقط می گفت من تمام آنچه که شیعه در این رابطه می گوید را نمی پذیرم اما بعضی را قبول دارم . 👌او در ادامه در مورد روایت پشیمانی ابوبکر در آخر عمر از کشف بیت فاطمه س می گوید : "" ابوبکر حق داشت که از این کار اظهار ندامت و پشیمانی کند و از این کرده خود ناراحت باشد , لکن این ندامت و پشیمانی او حاکی از محکم بودن دین او و ترس او از خدا می باشد , بنابراین این جریان منقبتی برای ابوبکر است نه آنکه طعن او باشد !!!! "
یاد کردن از شهیدان با عنوان اموات و زیر سوال رفتن شهادت امام کاظم ع 🤔 : ❓امام رضا : پدرم امام کاظم، شهید نشده است. ⚠️ أَحْمَدُ بْنُ إِدْرِيسَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَبِي جَرِيرٍ الْقُمِّيِّ قَالَ : قُلْتُ لِأَبِي الْحَسَنِ.. وَ سَأَلْتُهُ عَنْ أَبِيهِ أَ حَيٌّ هُوَ أَوْ مَيِّتٌ؟ فَقَالَ قَدْ وَاللَّهِ مَاتَ. ✍🏻 ابوجریر قمي می‌گوید : از امام رضا درباره پدرش امام کاظم پرسیدم که آیا ایشان زنده است یا میّت [مُرده]؟ امام فرمود : بخدا او مُرده است. 📚 اصول کافی ٣٨٠/١ ✅ حسن كالــصحيح. [مرآة العقول ٢٣٦/٤] ▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬ خداوند می‌فرماید : ﴿وَلَا تَقُولُوا۟ لِمَن یُقۡتَلُ فِي سَبِیلِ ٱللَّهِ أَمۡوَ ٰ⁠تُۢۚ بَلۡ أَحۡیَاۤءࣱ وَلَـٰكِن لَّا تَشۡعُرُونَ﴾ 📖 هرگز به کسی‌که در راه خدا کشته می‌شود، نگویید «اموات : مُردگان»! بلکه آنان زنده هستند، اما شما متوجه نمی‌شوید. [بقره/١٥٤] امام رضا، پدرش را «میّت:مُرده» می‌خوانَد. اگر بگوییم که امام، این آیه‌ی قرآنی را بلد بوده است، دلالت بر این دارد که پدرش را شهید و مقتول نمی‌دانست. ▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬ 🔆 قضاوت با خوانندگان ❗️❗️❗️ 💠💠 👌متاسفانه وهابیون فضای مجازی با چنین اشکال تراشی هایی به عوض آنکه به مذهب شیعه ضربه بزنند , به اعتقادات و مذهب خودشان ضربه می زنند و پوشالی و سست بودن منطق خود را بیشتر نشان می دهند . ❕ما معتقدیم که امام کاظم علیه السلام توسط هارون الرشید مسموم شد و به شهادت رسید , چنان که این جریان را شیخ صدوق نقل می کند : " َ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ- عَلَيْهِمَا السَّلَامُ- سَمَّهُ هَارُونُ الرَّشِيدُ فَقَتَلَهُ " 📚إعتقادات الإمامية (للصدوق)، ص: 98 ❓حال اگر امام کاظم ع شهید شدند , چرا امام رضا ع فرمودند که پدرشان میت شدند مگر قرآن نمی گوید که به شهیدان اموات نگویید !!!!! 👌ما در جواب وهابی چند سوال می کنیم و سپس اصل پاسخ را بیان می داریم : 🔸١ _ جناب وهابی !!!! شما نقل می کنید که ابوبکر مسموم شد و شهید شد : " سم ابوبکر " 📚المستدرک علی الصحیحین ج ٣ ص ٦٧ 👌و همینطور می گویید که عمر بن خطاب توسط ابولولو شهید شد و عثمان هم توسط شورشیان شهید شد , حال که چنین است پس چرا علمایتان و بزرگانتان میگویند که ابوبکر و عمر و عثمان میت شدند !!!! مگر قرآن نمی گوید که به شهداء میت نگویید !!!! هر پاسخی که تو به این اشکال بدهی , ما هم همان پاسخ را به اشکالی که تو مطرح کردی می دهیم !!!! ❕" یوم👈 مات ابوبکر الصدیق "👉 📚الاستیعاب ج ١ ص ١٣٢ ❕" توفی یوم 👈مات ابوبکر الصدیق "👉 📚اسد الغابه ج ١ ص ٧٥ ❕" فلم يزل عليها واليا 👈حتى مات عمر، 👉فأقرّه عثمان عليها أربع سنين أو نحوها " 📚الاستيعاب، ابن عبد البر , ج‏ 3،ص:1187 ❕" لما 👈 مات عمر 👉ذهب تسعة أعشار العلم. " 📚أسد الغابة، ابن اثیر , ج‏ 3،ص: 652 ❕" لما 👈مات عمر 👉أوصى أن يصلّي عليه صهيب " 📚الإصابة، ابن حجر , ج‏ 3،ص: 366 ❕" مات عثمان رضى الله عنهما " 📚الأنساب، سمعانی ج‏ 3،ص: 433 ❕" ما 👈مات عثمان👉 حتى خرق مصحفه من كثرة ما يديم النظر فيه‏ " 📚البدايةوالنهاية، ابن کثیر , ج‏ 7،ص: 214 ❕" ولّاه عثمان مصر، و لمّا👈 مات عثمان👉 اعتزل الفتنة " 📚تاريخ‏الإسلام، ذهبی ج‏3،ص:529 🔸٢ _ در روایات خودتان آمده است که حضرت یحیی به فجیع ترین شکل شهید شد : " يهوديان بسوى يحيى بن زكريا (ع) رفتند و او را شهيد كردند و خداوند متعال‏ پادشاهى از پادشاهان ملوك الطوائف را كه از فرزندان بخت نصر اول بود بر ايشان چيره ساخت و او بنى اسرائيل را كشت و خوارى و بدبختى بر ايشان زده شد. " 📚ترجمه الاخبار الطوال , ص ٦٧ ❕" استوهبت منه دم يحيى فوهبه لها فبعث اليه من قتله و جاء برأسه و دمه في طشت الى عندها " 📚البدايةوالنهاية، ج‏ 2،ص: 54 👌بنابراین حضرت یحیی علیه السلام شهید شدند , حال چرا خداوند در قرآن می گوید که یحیی علیه السلام میت شده است مگر او شهید نشده بود !!!! خداوند می فرماید : " و سلام بر او آن روز كه تولد يافت، و👈 آن روز كه مى‏ميرد، 👉و آن روز كه زنده و برانگيخته مى‏شود. " " وَ سَلامٌ عَلَيْهِ يَوْمَ وُلِدَ وَ 👈يَوْمَ يَمُوتُ👉 وَ يَوْمَ يُبْعَثُ حَيًّا " ( مریم ١٥ ) 💠 👇
💠ادامه 👇 🔸٣ _ در روایات خودتان آمده است که پیامبر گرامی اسلام هم شهید شده است چنان که حاکم نیشابوری می نویسد : " والله لقد سم رسول الله " 📚المستدرک علی الصحیحین ج ٣ ص ٦١ 👌ابن مسعود می گفت : " اگر نه بار سوگند یاد کنم که پیامبر کشته شده است برایم بهتر است تا یک بار سوگند یاد کنم که او کشته نشده است , زیرا خداوند او را پیامبر و شهید قرار داده است " " .... ذلک بان الله جعله نبیا و اتخذه شهیدا " 📚مسند احمد ج ١ ص ٤٠٨ _ المصنف صنعانی ج ٥ ص ٢٦٩ 👌بنابراین پیامبر شهید شده است , اما خداوند می گوید که پیامبر میت بوده است !!!! " إِنَّكَ مَيِّتٌ وَ إِنَّهُمْ مَيِّتُون‏ " " تو مى‏ميرى آنها نيز خواهند مرد " ( زمر ٣٠ ) 🔸٤_ قرآن می گوید که همگان بعد از مرگ دنیوی وارد عالم برزخ می شوند و در آنجا زنده هستند و به حیات خودشان ادامه می دهند , یا در بهشت برزخی اند یا در جهنم برزخی , چنان که در ذیل مفصل توضیح داده ایم : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/395 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1432 ❕با این وجود می بینیم که خداوند از انسانهایی که وارد عالم برزخ می شوند تحت عنوان اموات یاد می کند و می فرماید : " ثُمَّ أَماتَهُ فَأَقْبَرَهُ " " بعد او را ميراند و در قبر پنهان نمود. " ( عبس ٢١ ) ❕" ثُمَّ إِنَّكُمْ بَعْدَ ذلِكَ لَمَيِّتُون‏ " " سپس شما بعد از آن مى‏ميريد. " ( مومنون ١٥ ) ❕این از پاسخهای نقضی که وهابی باید به این سوالات و اشکالات پاسخ دهد , هر پاسخی که او در این موارد گفت , ما هم همان پاسخ را در مورد مطلب مورد اشکالش خواهیم گفت . 👌اما پاسخ حلی آن است که : ❕ همانطور که راغب در مفردات تصریح می کند , واژه موت به چند معنا به کار می رود , آنجایی که به مردگان دنیوی حتی شهیدان می گویند اموات , مقصود از دست دادن قوه نامیه و رشد دهندگی است , یعنی کسانی که می میرند اموات نامیده می شوند از این جهت که رشد و نمو آنان با مرگ متوقف می شود , معنای دیگر موت به معنای خواب و بی خبری است , آنجایی که خداوند می گوید که به شهیدان میت نگویید , یعنی نگویید که آنان بعد از مرگ گرفتار خواب و بی خبری اند , بلکه آنان در برزخ متنعم به نعمتهای الهی اند : "موت‏ : أنواع الْمَوْتِ بحسب أنواع الحياة: فالأوّل: ما هو بإزاء القوَّة النامية الموجودة في الإنسان و الحيوانات و النّبات. نحو قوله تعالى: يُحْيِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها* [الروم/ 19]، وَ أَحْيَيْنا بِهِ بَلْدَةً مَيْتاً ( ق/ 11]..... الخامس: المنامُ، فقيل: النّوم مَوْتٌ خفيف، و الموت نوم ثقيل، و على هذا النحو سمّاهما اللّه تعالى توفِّيا. فقال: وَ هُوَ الَّذِي يَتَوَفَّاكُمْ بِاللَّيْلِ [الأنعام/ 60]، اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِينَ مَوْتِها وَ الَّتِي لَمْ تَمُتْ فِي مَنامِها [الزمر/ 42]، و قوله: وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ [آل عمران/ 169] " 📚مفردات ألفاظ القرآن، ص: 781 ❕بنابراین اگر امام رضا علیه السلام فرمودند که امام کاظم علیه السلام میت شدند , یعنی در دنیا رشد و نمو جسمانی را از دست دادند , چنان که خداوند از شهیدان و سایرین هم با تعبیر اموات یاد می کند به این معنا که آنان رشد و نمو جسمانی خود را در دنیا با مرگ از دست دادند . 👌از سوی دیگر نباید به شهیدان و کسانی که در عالم برزخ حیات دارند , میت بگوییم , میت در این اصطلاح به آن معناست که آنان در عالم برزخ در خواب و بی خبری هستند , آنان میت نیستند , یعنی در عالم برزخ در خواب و بی خبری نیست . ❕بنابراین اگر به شهیدان میت و اموات گفته می شود از جهت و معنای خاصی است و اگر به آنان نباید میت و اموات گفت , آن هم از جهت و معنای دیگر است , یعنی دو موضوع و دو معنای مختلف مقصود است که متاسفانه وهابی جاهل میان این تعدد معانی خلط کرده است و مدعی شده است که تضاد گویی در کلام امام رضا ع رخ داده است , در حالی که تضاد گویی نبوده است , آنجایی که می گوید امام کاظم ع میت شدند , یعنی با مرگ رشد و نمو جسمانی را از دست دادند و آنجایی که خداوند می گوید که به شهیدان میت نگویید , یعنی نگویید که آنان در عالم برزخ در خواب و بی خبری اند , اینجا دو موضوع و دو معنای مختلف مقصود است و یک موضوع و یک معنا نیست تا تناقض و تضادی باشد , شرط تناقض وحدت موضوع و مکان است که در علم منطق مورد تاکید واقع شده است , اما در مثال ما وحدت موضوع و وحدت مکانی نیست تا تناقضی رخ داده باشد . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir