eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
6.1هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
207 ویدیو
50 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! 👈وابسته به موسسه بقیه الله الاعظم ارواحناه فداه طرح شبهه و سوال : @poorseman تمام کانالهای ما : https://yek.link/ipasookh
مشاهده در ایتا
دانلود
👌پرسش و پاسخ های مربوط به پایان ماه صفر و ایامی که برخی به ایام محسنیه نامگذاری کرده اند ؛ 1⃣آیا پایان ماه صفر و آغاز ماه ربیع الاول شادی و تبریک دارد که امروزه این و تبریک گفتن مرسوم است ❗️آیا دهه محسنیه واقعیت دارد ❕ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1836 2⃣می گویند ایام ابتدایی ماه ربیع روزهای حزن و اندوه و عزاداری است چون در این ایام است که خلافت غصب شد و به خانه حضرت زهرا حمله شد و فرزند ایشان سقط شد .بر پایه این استدلال دهه محسنیه از ۲۸ صفر تا۸ ربیع گرفته می شود آیا این کار اشکالی دارد ❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1837 3⃣هجوم به خانه وحی و هتک حرمت بیت نبوی و مورد ضربت قرار گرفتن حضرت زهرا دقیقا چند روز پس از شهادت پیامبر گرامی صورت گرفت ❗️آیا روزهای ابتدایی ماه صورت گرفته است ❕آیا راست است که در روایتی آمده است که تا روز نهم ربیع باید سیاه پوش باشیم ❕آیا روایت مذکور دلالت ندارد که مصائب وارده پس از شهادت پیامبر تا روز نهم ربیع بوده است ❕❕ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1838 4⃣آیا راست است که مصیبت سقیفه و شهادت حضرت محسن حتی از امام حسین هم بزرگتر است ❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1839
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
پاسخی به وهابی در مورد ماموریت پیامبر اسلام به هجرت از مکه !!!! 🤔پرسش : عَنْ أَبِي عَبْدِ الله قَالَ : لَمَّا تُوُفِّيَ أَبُوطَالِبٍ نَزَلَ جَبْرَئِيلُ عَلَى رَسُولِ الله فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ اخْرُجْ مِنْ مَكَّةَ فَلَيْسَ لَكَ فِيهَا نَاصِرٌ، وَثَارَتْ قُرَيْشٌ بِالنَّبِيِّ فَخَرَجَ هَارِباً حَتَّى جَاءَ إِلَى جَبَلٍ بِمَكَّةَ يُقَالُ لَهُ الْحَجُونُ فَصَارَ إِلَيْهِ. عبيد بن زراره می‌گوید : امام صادق گفت : آنگاه که ابوطالب از دنیا رفت، جبرئیل بر پیامبر نازل شد و دستور رساند که : ای محمد! از مکه بیرون شو، زیرا دیگر اینجا یاور نداری و قریش بر پیغمبر هجوم آوردند و آنحضرت از مکه گریخت.( اصول کافی ٤٤٩/١ ) این حدیث صحیح‌السند، اذعان می‌کند که پیغمبر ﷺ به هنگام وفات ابوطالب، دستور یافت که به مدینه هجرت کند و هجرت نمود. درحالی که آنحضرت حدود چهار سال، بعد از وفات ابوطالب، به مدینه هجرت نمود. [ابوطالب در سال 10 بعثت از دنیا رفت. و هجرت پیغمبر به مدینه در ابتدای سال 14 بعثت بود] ❗️❗️ 💠پاسخ💠 ❕متاسفانه وهابی روایت را نادرست و دروغ ترجمه کرده است . علامه مجلسی در ترجمه روایت می نویسد : "كلينى به سند حسن از امام جعفر صادق عليه السّلام روايت كرده است كه: چون ابو طالب به رحمت حق واصل شد جبرئيل بر حضرت رسول صلّى الله عليه و آله و سلّم نازل شد و گفت كه: يا محمد! از مكه بيرون رو كه اكنون تو را در مكه ياورى نيست؛ و قريش شوريدند بر آن حضرت پس‏ گريخت از ايشان و به جانب كوهى رفت در مكه كه آن را حجون مى‏گويند " 📚حیاه القلوب ج 3 ص 801 ❕وهابی به دروغ روایت را معنا کرد که پیامبر بلافاصله بعد از وفات ابوطالب علیهما السلام مامور شد به مدینه هجرت کرد و به این دستور عمل نیز کرد , در حالی که روایت کتاب کافی می گوید که پیامبر بر اثر فشار قریش پس از وفات جناب ابوطالب به کوهی در همان مکه گریخت و تنها مامور شده بود که از مکه هجرت کند نه آنکه لزوما به مدینه برود . ❗️بر اساس نصوص تاریخی شیعه و سنی , پیامبر گرامی پس از وفات جناب ابوطالب علیهما السلام و بر اثر فشار قریش و دستور خداوند به هجرت به سوی طائف هجرت کرد و در حدود یک ماه در طائف ماند اما اهالی طائف به پیامبر گرامی با سنگ و ... حمله بردند و پیامبر مجبور شد به سوی مکه باز گردد و با افراد مختلف رایزنی کند تا جایگاهی برای هجرت بیابد , نهایتا با اهالی مدینه رایزنی کرد و پس از بستن پیمانهای عقبه اول وعقبه دوم به سوی مدینه هجرت کرد : " ِ فَلَمَّا تُوُفِّيَ أَبُو طَالِبٍ خَرَجَ إِلَى الطَّائِفِ وَ أَقَامَ فِيهِ شَهْراً وَ كَانَ مَعَهُ زَيْدُ بْنُ الْحَارِثِ ثُمَّ انْصَرَفَ إِلَى مَكَّةَ وَ مَكَثَ فِيهَا سَنَةً وَ سِتَّةَ أَشْهُرٍ فِي جِوَارِ مُطْعِمِ بْنِ عَدِيٍّ وَ كَانَ يَدْعُو القَبَائِلَ فِي الْمَوَاسِمِ فَكَانَتْ بَيْعَةُ الْعَقَبَةِ الْأُولَى بِمِنًى فَبَايَعَهُ خَمْسَةُ نَفَرٍ مِنَ الْخَزْرَجِ ... فَلَمَّا انْصَرَفُوا إِلَى الْمَدِينَةِ وَ ذَكَرُوا الْقِصَّةَ وَ قَرَءُوا الْقُرْآنَ صَدَّقُوهُ وَ فِي السَّنَةِ الْقَابِلَةِ وَ هِيَ الْعَقَبَةُ الثَّانِيَةُ ... " _ " لَمَّا تُوُفِّيَ أَبُو طَالِبٍ تَنَاوَلَتْ قُرَيْشٌ مِنْ رَسُولِ الله ص فَخَرَجَ إِلَى الطَّائِفِ ... فَآذَوْهُ وَ رَمَوْهُ بِالْحِجَارَةِ فَانْصَرَفَ إِلَى مَكَّة ... " _ " توفّي أبو طالب، و ابتلي رسول الله صلّى الله عليه و سلّم أشدّ ما كان، فعمد لثقيف بالطّائف، رجاء أن يؤووه ... " _ " ان رسول الله يعرض نفسه في المواسم على قبائل العرب ... لم يزل رسول الله يعرض نفسه على كلّ قادم له اسم و شرف و يدعوه إلى الله. و كان كلّما أتى قبيلة يدعوهم إلى الإسلام .... ( ذكر أوّل عرض رسول الله، صلّى الله عليه و سلّم نفسه على الأنصار و إسلامهم‏ ) " 📚مناقب آل أبي طالب عليهم السلام  ج‏1، ص: 174 _ بحار الأنوار  ج‏19، ص: 22 _ تاریخ الاسلام ذهبی ج 1 ص 282 _ الکامل فی التاریخ ج 2 ص 93 _ 94 ❕برخی از علمای اهلسنت نقل کرده اند که پیامبر بعد از وفات جناب ابوطالب و ماموریت به هجرت از سوی خداوند , هجرتهای متعددی به سوی قبائل مختلف داشت و از مکه خارج می شد اما نتوانست یار و یاوری برای خود جمع کند تا آنکه با اهالی مدینه ارتباط گرفت و به سوی مدینه هجرت کرد : " يقولون أيضا: إنه بعد وفاة عمه خرج إلى بني صعصعة، و معه‏ علي؛ فلم يجيبوه، و غاب عن مكة عشرة أيام. و هاجر أيضا مع على و أبي بكر الى بني شبيان، و غاب ثلاثة عشر يوما، فلم يجد عندهم نصرة " 📚الصحيح من سيرة النبي الأعظم، ج‏3، ص: 267 ( به نقل از شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج 4 ص 126 ) @Rahnamye_Behesht
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
توضیحی در مورد آیه درود و صلوات !!!! 🤔 : آیه‌ی درود، مختص نماز اموات است!! 🔆 مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ سَلَمَةَ بْنِ الْخَطَّابِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ سَيْفٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ شِمْرٍ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ قَالَ : لَمَّا قُبِضَ النَّبِيُّ  صَلَّتْ عَلَيْهِ الْمَلَائِكَةُ وَالْمُهَاجِرُونَ وَالْأَنْصَارُ فَوْجاً فَوْجاً، قَالَ وَقَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ  يَقُولُ فِي صِحَّتِهِ وَسَلَامَتِهِ : إِنَّمَا أُنْزِلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ عَلَيَّ فِي الصَّلَاةِ عَلَيَّ بَعْدَ قَبْضِ اللَّهِ لِي : إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيماً. جابر جعفی می‌گوید : امام صادق گفت : آنگاه که پیغمبر خدا از دنیا رفت، ملائکه و مهاجرین و انصار، فوج فوج بر آنحضرت نماز میّت خواندند و حضرت علی گفت : پیغمبر در صحت و سلامت فرمود : این آیه، فقط درباره‌ی نماز میّت بر من، هنگام بعد از وفاتم، نازل شده است : ﴿إِنَّ ٱللَّهَ وَمَلَـٰۤئِكَتَهُۥ یُصَلُّونَ عَلَى ٱلنَّبِیِّۚ یَـٰۤأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوا۟ صَلُّوا۟ عَلَیۡهِ وَسَلِّمُوا۟ تَسۡلِیمًا﴾ [أحزاب/56) ( اصول کافی ٤٥١/١) در این حدیث از واژه‌ی إنما استفاده شده. که از أداة حصر است و مقصود را، فقط در «نماز میّت» منحصر می‌کند !!!! 💠پاسخ💠 ▫️خداوند در آیه 56 از سوره احزاب می فرماید : "خداوند و فرشتگانش بر پيامبر درود مى‏فرستند، اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد بر او درود فرستيد و سلام گوئيد و تسليم فرمانش باشيد. " " إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِيما " ( احزاب 56 ) ❕در تفسیر آیات فوق می خوانیم : " مقام پيامبر ص آن قدر والا است كه آفريدگار عالم هستى و تمام فرشتگانى كه تدبير اين جهان به فرمان حق بر عهده آنها گذارده شده است بر او درود مى‏فرستند، اكنون كه چنين است شما نيز با اين پيام جهان هستى هماهنگ شويد،" اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد بر او درود بفرستيد و سلام بگوئيد و در برابر فرمان او تسليم باشيد" (يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِيماً). او يك گوهر گرانقدر عالم آفرينش است، و اگر به لطف الهى در دسترس شما قرار گرفته مبادا ارزانش بشمريد، مبادا ارج و مقام او را در پيشگاه پروردگار و در نزد فرشتگان همه آسمانها فراموش كنيد، او يك انسان است و از ميان شما برخاسته ولى نه يك انسان عادى، كسى است كه يك جهان در وجودش خلاصه شده است. " صلات" و" صلوات" كه جمع آن است هر گاه به خدا نسبت داده شود به معنى فرستادن رحمت است، و هر گاه به فرشتگان و مؤمنان منسوب گردد به معنى طلب رحمت مى‏باشد . تعبير به" يصلون" به صورت فعل مضارع دليل بر استمرار است يعنى پيوسته خداوند و فرشتگان رحمت و درود بر او مى‏فرستند، رحمت و درودی پيوسته و جاودانى. " 📚تفسیر نمونه ج 17 ص 416 ▫️ادامه 👇
▫️ادامه 👇 ▫️وهابی به روایتی استناد کرد که می گوید آیه مذکور فقط در مورد نماز بر پیکر مطهر پیامبر نازل شده است , یعنی کیفیت نماز بر پیکر مطهر پیامبر توسط مسلمین تنها به خواندن آیه مذکور بود , چنانچه که در روایتی آمده است که ابو مریم انصاری می گوید : " از امام باقر علیه السلام پرسیدم: چگونه بر جنازه رسول خدا نماز خوانده شد؟ حضرت پاسخ داد: " چون امیر المؤمنین علیه السلام رسول خدا را غسل داده و کفن کرد، ملافه ای را به روی او کشید و سپس ده مرد را به کنار جنازه آورد و آنها گرد او حلقه زدند. سپس امیر المؤمنین علیه السلام در میان آنان ایستاد و فرمود: «إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَی النَّبِیِّ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِیمًا» پس آن گروه نیز همین آیه ای را که امیر المؤمنین علیه السلام تلاوت فرموده بود، تکرار کردند تا این که اهالی مدینه و اهالی عَوالی [محله ای در حاشیه مدینه] بر جنازه رسول خدا به این کیفیت نماز خواندند ": قُلْتُ لَهُ كَيْفَ كَانَتِ الصَّلَاةُ عَلَى النَّبِيِّ ص قَالَ لَمَّا غَسَّلَهُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع وَ كَفَّنَهُ سَجَّاهُ ثُمَّ أَدْخَلَ عَلَيْهِ عَشَرَةً فَدَارُوا حَوْلَهُ ثُمَّ وَقَفَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع فِي وَسَطِهِمْ فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِيماً فَيَقُولُ الْقَوْمُ كَمَا يَقُولُ حَتَّى صَلَّى عَلَيْهِ- أَهْلُ الْمَدِينَةِ وَ أَهْلُ الْعَوَالِي. " 📚الکافی ج 1 ص 450 ❗️بنابراین سبب نزول آیه مذکور آن بوده است که مسلمین با خواندن آن بر جنازه مطهر پیامبر اسلام وظیفه نماز خواندن بر پیکر مطهر را به انجام برسانند یعنی نماز آنان بر پیکر مطهر پیامبر تنها به خواندن همان آیه شریفه بود : " عوضا عن الصلاة كما مر. " 📚مراه العقول ج 5 ص 267 ❗️اما محتوای آیه که خبر از جایگاه والای پیامبر اسلام و صلوات مستمر خداوند و فرشتگان بر ایشان می دهد و مومنین را مامور به صلوات و تسلیم بودن در برابر اوامر پیامبر گرامی می کند در تمام زمانها برای مومنین راهنما و هدایت کننده است و انسان می تواند آیه مذکور را مرتب بخواند و از آن درس بگیرد , چنانچه که در روایتی  ابو مغیره می گوید : " از امام موسی کاظم علیه السلام شنیدم که می‌فرمود: هر کس در تعقیبات نماز صبح و نماز مغرب پیش از آن که پاهایش را خم کند یا با کسی سخن گوید، آیه «إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَی النَّبِیِّ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِیمًا» را تلاوت کند و بگوید: «اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ ذُرِّیَّتِهِ»، خداوند صد نیاز او را (هفتاد مورد در دنیا و سی مورد در آخرت) برطرف می‌کند. " "مَنْ قَالَ فِي دُبُرِ صَلَاةِ الصُّبْحِ وَ صَلَاةِ الْمَغْرِبِ قَبْلَ أَنْ يَثْنِيَ رِجْلَيْهِ أَوْ يُكَلِّمَ أَحَداً إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِيماً اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ ذُرِّيَّتِهِ قَضَى اللَّهُ لَهُ مِائَةَ حَاجَةٍ سَبْعِينَ فِي الدُّنْيَا وَ ثَلَاثِينَ فِي الْآخِرَة " 📚ثواب الاعمال ص 156 ❕مرحوم طبرسی از امیر المؤمنین علیه السلام روایت می‌کند که پیرامون تفسیر آیه «إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَی النَّبِیِّ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِیمًا» فرمود: " این آیه ظاهر و باطنی دارد. ظاهر آن، «صَلُّوا عَلَیْهِ» و باطن آن «وَسَلِّمُوا تَسْلِیمًا» است. یعنی در برابر کسی که رسول خدا علیه و آله او را وصیّ و خلیفه خود قرار داد و او را بر شما ترجیح و برتری داد و عهدی که با او بسته، سر تسلیم فرود آورید و از او اطاعت کنید. این مطلبی که تو را از آن آگاه نمودم، تأویلی است که تنها، کسی که حس لطیف و ذهن و تشخیص درستی دارد، آن را می‌داند " "لِهَذِهِ الْآيَةِ ظَاهِرٌ وَ بَاطِنٌ فَالظَّاهِرُ قَوْلُهُ صَلُّوا عَلَيْهِ وَ الْبَاطِنُ قَوْلُهُ وَ سَلِّمُوا تَسْلِيماً أَيْ سَلِّمُوا لِمَنْ وَصَّاهُ وَ اسْتَخْلَفَهُ وَ فَضَّلَهُ عَلَيْكُمْ وَ مَا عَهِدَ بِهِ إِلَيْهِ تَسْلِيماً وَ هَذَا مِمَّا أَخْبَرْتُكَ أَنَّهُ لَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا مَنْ لَطُفَ حِسُّهُ وَ صَفَا ذِهْنُهُ وَ صَحَّ تَمْيِيزُه‏ " 📚الاحتجاج ج 1 ص 253 @Rahnamye_Behesht
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
نقدی بر حسن آقامیری در مورد برخورد با دشمن از روی فضل !!! ▫️در کلیپی که اخیرا از حسن آقامیری منتشر شده است , او در انتقاد از انتقام گیری ایران از جنایات اسرائیل متذکر می شود که امیر مومنان خطاب به امام حسن علیهما السلام فرمودند که باید با دشمن از روی فضل برخورد شود , استناد او به این فراز از نهج البلاغه است که حضرت فرمود : " «با دشمن خود با فضل و كرم رفتار كن كه در اين صورت از ميان دو پيروزى (پيروزى از طريق خشونت و پيروزى از طريق محبّت) شيرين‏ترين را برگزيده‏اى»؛ (وَخُذْ عَلَى‏ عَدُوِّكَ بِالْفَضْلِ فَإِنَّهُ أَحْلَى‏ الظَّفَرَيْنِ). 📚نهج البلاغه نامه 31 👌بر اساس بیان فوق گفتنی است که اصل اولی در برخورد حتی برخورد با دشمن , برخورد با مدارا و فضل و بزرگواری است , چنانچه که در شرح کلام فوق می خوانیم : "اين جمله در واقع تاكيدى است بر آنچه در توصيه‏هاى قبل آمد؛ ولى با تعبيرى دلپذير مى‏فرمايد: تو ممكن است از طريق شدت و خشونت بر دشمنت پيروز شوى و نيز ممكن است از طريق ابراز محبّت و دوستى؛ به يقين دومى شيرين‏تر است و عاقبت بهترى دارد، چرا كه در آينده بيم خشونتى نخواهى داشت در حالى كه اگر با خشونت پيروز شوى هر زمان انتظار خشونت جديدى از سوى دشمن خواهى داشت و به تعبير ديگر در روش اوّل دشمن همچنان دشمن باقى مى‏ماند در حالى كه در روش دوم، دشمن مبدل به دوست مى‏گردد. در كتاب مقاتل الطالبيين ابوالفرج اصفهانى داستان جالبى در اين زمينه از موسى بن جعفر عليهما السلام نقل مى‏كند كه مردى از خاندان عمر چون حضرت موسى بن جعفر عليه السلام را مى‏ديد، به امير المؤمنين على عليه السلام دشنام مى‏داد تا حضرت را ناراحت كند. يكى از دوستان امام عليه السلام عرض كرد اجازه دهيد آن مرد ناصبى را به قتل برسانيم. امام عليه السلام فرمود: نه سپس سوار شد و به سوى مزرعه آن مرد ناصبى‏ رفت و با مركب خود مقدارى از زراعت او را پايمال كرد. مرد ناصبى فرياد برآورد: زراعت ما را پايمال نكن. امام عليه السلام (به خاطر مصالحى) گوش به حرف او نداد و همچنان پيش آمد تا نزد او رسيد و با او به شوخى و مزاح پرداخت سپس فرمود: چقدر هزينه كشت اين زراعت تو شده است عرض كرد: صد دينار. فرمود: چقدر اميد دارى كه سود كنى؟ عرض كرد: نمى‏دانم. امام عليه السلام فرمود: (نگفتم چقدر سود مى‏كنى) گفتم: چقدر اميد دارى سود كنى؟ عرض كرد: صد دينار. امام عليه السلام سيصد دينار در آورد و به او بخشيد. آن مرد برخاست و سر امام عليه السلام را بوسيد. هنگامى كه امام عليه السلام بعد از اين ماجرا وارد مسجد شد آن مرد ناصبى برخاست سلام كرد و گفت: «اللَّه اعلم حيث يجعل رسالته؛ خدا مى‏داند رسالت و نبوّت خود را در چه خاندانى قرار دهد» ياران آن مرد ناصبى برخاستند و او را نهى كردند و گفتند: اين چه كارى است كه مى‏كنى؟ مرد ناصبى به آنها دشنام داد. در اينجا امام عليه السلام به يارانش فرمود: كدام يك بهتر بود آنچه را شما مى‏خواستيد يا آنچه را من مى‏خواستم؟ " 📚مقاتل الطالبيين، ص 332. مرحوم علامه مجلسى همين داستان را به صورت مشروح‏تر در بحارالانوار، ج 48، ص 102، ح 7 آورده است. ( به نقل از پیام امام امیر المومنین , ج 9 ص 654 ) ❗️بنابراین انسان باید حتی با دشمن هم از روی مدارا و فضل و بزرگواری رفتار کند اما این اصل استثناء هم دارد و استثناء آنجایی است که دشمن از مدارا و رفتار فاضلانه انسان سوء استفاده کند و در دشمنی کردن جسور تر شود , چنانچه که در همان نامه 31 نهج البلاغه , امیر مومنان در چندجا متذکر این استثناء شده است و مثلا در فرازی پیرامون مدارای با دشمن می فرماید : " «اما بر حذر باش از اينكه اين كار را در غير محلش قرار دهى يا درباره كسى كه اهليت ندارد به كار بندى»؛ (وَ إِيَّاكَ أَنْ تَضَعَ ذَلِكَ فِي غَيْرِ مَوْضِعِهِ، أَوْ أَنْ تَفْعَلَهُ بِغَيْرِ أَهْلِهِ). 📚نهج البلاغه نامه 31 ❗️در شرح کلام فوق می خوانیم : " تفاوت جمله «وَ إِيَّاكَ أَنْ تَضَعَ ...» و جمله «أَوْ أَنْ تَفْعَلَهُ ...» در اين است كه جمله دوم به افراد نااهل و لجوج و كينه‏توز اشاره دارد كه نيكى در برابر بدى آنها سبب جرأت و جسارتشان مى‏شود و مانند «ترحم بر پلنگ تيز دندان» است؛ ولى جمله اوّل ناظر به كسانى است كه چنين حالتى ندارند؛ اما نيكى‏هاى مكرر در برابر بى‏مهرى‏هاى آنها اى بسا سبب اشتباهشان مى‏شود و خيال مى‏كنند كار خوبى انجام داده‏اند. " 📚پیام امام امیر المومنین ج 9 ص 650 ▫️ادامه 👇
▫️ادامه 👇 ❗️همینطور حضرت در فرازی دیگر هم متذکر استثناء مذکور شده و می فرماید : " در آنجا كه رفق و مدارا سبب خشونت مى‏شود خشونت مدارا محسوب خواهد شد؛ چه بسا داروهايى كه سبب بيمارى گردد و بيمارى‏هايى كه داروى انسان است " "إِذَا كَانَ الرِّفْقُ خُرْقاً كَانَ الْخُرْقُ رفْقاً رُبَّمَا كَانَ الدَّوَاءُ دَاءً، وَ الدَّاءُ دَوَاءً " 📚نهج البلاغه نامه 31 ❕در شرح کلام فوق می خوانیم : " اصل و اساس در برنامه‏هاى زندگى، نرمش و مداراست؛ ولى گاه افرادى پيدا مى‏شوند كه از اين رفتار انسانى سوء استفاده كرده بر خشونت خود مى‏افزايند در مقابل اين افراد خشونت تنها طريق اصلاح است. جمله بعد در واقع به منزله علت براى اين جمله است، زيرا مواردى پيدا مى‏شود كه دوا، درد را فزون‏تر مى‏سازد و تحمل درد، دوا محسوب مى‏شود همان گونه كه شاعر گفته است: هر كجا داغ بايدت فرمود        چون تو مرهم نهى ندارد سود اشاره به اينكه زخم‏هايى است كه تنها درمان آن در گذشته داغ كردن و سوزاندن بود، به يقين در آنجا مرهم نهادن بيهوده و گاه سبب افزايش بيمارى و به عكس گاه بيمارى‏هايى عارض انسان مى‏شود كه سبب بهبودى از بيمارى‏هاى مهم‏ترى است. " 📚پيام امام امير المومنين عليه السلام، ج‏9، ص: 637 ❕امیر مومنان علیه السلام در بیان دیگری فرمود : "مادام كه مدارا كردن بهتر است مدارا كن؛ اما در آنجا كه جز شدت عمل تو را بى‏نياز نمى‏كند تصميم به شدّت بگير " " وَارْفُقْ مَا كَانَ الرِّفْقُ أَرْفَقَ، وَاعْتَزِمْ بِالشِّدَّةِ حِينَ لَاتُغْنِي عَنْكَ إِلَّا الشِّدَّةُ " 📚نهج البلاغه نامه 46 ❕باز در شرح کلام فوق می خوانیم : "به اين ترتيب اصل و اساس در مناسبات ميان حاكميّت و مردم، بلكه در تمام مديريت‏ها رفق و مداراست؛ ولى اگر كسانى از مدارا كردن مدير خواستند سوء استفاده كنند، جز برخورد شديد چيز ديگرى كارساز نيست. امروز هم مشاهده مى‏كنيم كه بهترين راه براى مبارزه با مفاسد اجتماعى و امر به معروف و نهى از منكر استفاده از برخوردهاى محبّت‏آميز و منطق توأم با ادب و مداراست كه اكثريت افراد از اين طريق رام مى‏شوند؛ ولى گروه اندكى هستند كه جز با شدت عمل دست از اعمال خلاف برنمى‏دارند. " 📚پيام امام امير المومنين عليه السلام، ج‏10، ص: 253 ❕همینطور امیر مومنان در موارد دیگری نیز متذکر استثناء در مدارا شده اند و فرمودند : " اين امر (خروج ناكثين) را تا زمانى كه قابل مهار كردن باشد، مهار مى‏كنم، و هر گاه ناچار شدم، آخرين چاره، داغ كردن است (و با آنها مى‏جنگم‏ ) _  كسى كه احترام نهادنْ اصلاحش نكند، بى‏احترامى كردنْ اصلاحش مى‏كند _ كسى كه احترام نهادن درستش نكند، بى‏احترامى [به او]، درستش مى‏كند _  هر گاه ارج نهادن، سود نبخشد، خوار داشتن، كارگرتر است، و هر گاه تازيانه كارگر نباشد، شمشير، مؤثرتّر است _  احترام نهادن، به همان اندازه كه فرومايه را فاسد مى‏كند، بزرگوار را اصلاح مى‏كند _ كسى كه زيبايىِ مدارا اصلاحش نكند، بدىِ مجازات، اصلاحش مى‏كند. " "سَامسِكُ الأَمرَ مَا استَمسَكَ، وإذا لَم أجِد بُدّاً فَآخِرُ الدَّواءِ الكَيُ _ مَن لَم تُصلِحهُ الكَرامَةُ، أصلَحَتهُ الإِهانَةُ _ مَن لَم تُقَوِّمهُ الكَرامَةُ، قَوَّمَتهُ الإِهانَةُ _ إذا لَم تَنفَعِ الكَرامَةُ فَالإِهانَةُ أحزَمُ، وإذا لم يَنجَعِ  السَّوطُ فَالسَّيفُ أحسَمُ. _الكَرامَةُ تُفسِدُ مِنَ اللَّئيمِ بِقَدرِ ما تُصلِحُ مِنَ الكَريمِ _ مَن لَم يُصلِحهُ حُسنُ المُداراةِ أصلَحَهُ سوءُ المُكافاةِ. " 📚دانشنامه قرآن و حدیث ج 2 ص 301 به نقل از کتابهایی چون نهج البلاغه , تاریخ طبری , بحار الانوار , غرر الحکم و .... 👌بنابراین اگر چه اصل اولی در برخورد با دشمن , برخورد همراه با فضل و مدارا و خویشتن داری است اما این اصل در برابر دشمنان لجوج که مدارا کردن سبب گستاخ تر شدنشان می شود , استثناء خورده است . 👈ما به حسب تجربه معتقدیم که مدارا و کوتاه آمدن در برابر جنایات اسرائیل سبب گستاخ تر شدن این دشمن خون آشام می شود و باید پاسخ جنایات این رژیم جعلی را به گونه ای داد که سبب تنبیه او و ایجاد بازدارندگی لازم در برابرش شود ( مانند حذف کردن چهره های شاخص اطلاعاتی و نظامی رژیم و الا صرف موشک باران کردن نقطه ای ممکن است آن انتقام و بازدارندگی  مطلوب را حاصل نکند  ) .👉 @Rahnamye_Behesht
برخورد با دشمن از روی فضل یا انتقام!.pdf
3.27M
📖عنوان مقاله : نقدی بر حسن آقامیری در مورد برخورد با دشمن از روی فضل !!! در کلیپی که اخیرا از حسن آقامیری منتشر شده است , او در انتقاد از انتقام گیری ایران از جنایات اسرائیل متذکر می شود که امیر مومنان خطاب به امام حسن علیهما السلام فرمودند که باید با دشمن از روی فضل برخورد شود , بنابراین نباید از اسرائیل انتقام گرفت . 👌ما در مقاله فوق پاسخ ادعایش را داده ایم . @Rahnamye_Behesht
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 موشن گرافیک| اعجاز علمی قرآن !!! ❕خبر دادن قرآن کریم از یکسری قوانین و قواعد علمی که به تازگی مورد کشف دانشمندان قرار گرفته است از روشترین دلائل اعجاز و حقانیت این کتاب شریف است . در کلیپ فوق به دو مورد از این قوانین علمی اشاره کرده ایم : ( قانون جاذبه و حرکت زمین ) @Rahnamye_Behesht
⚫️شهادت امام عسکری علیه السلام را تسلیت می گوییم ؛ ▫️برخی از پرسش و پاسخ های مرتبط با امام عسکری علیه السلام ؛ 1⃣آیا علمای اهل سنت هم درباره عظمت و بزرگی امام عسکری چیزی گفته اند یا خیر  ❕اگر گفته اند برایمان بیاورید❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2200 2⃣آیا حقیقت دارد که وکیل امام عسکری لواط کار بوده است ❗️چرا امام حسن عسکری که طبق ادعای علماى شیعه داراى علم_غیب_الهى هستند، نماینده و قائم مقامش لواط کارش را مجازات نكرده ؟ و اصولاً چرا یک شخص شرابخوار و همجنس باز را قائم مقام خود كرده بود ❗️❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2201 3⃣پرسش_کانال_ضد_شیعه ؛ در  کتاب شیعه یعنی کتاب اصول آمده است که در آن امام حسن عسگری از علم غیب خود سو استفاده می کند و برای جلوگیری از ضرر مالی شیعیانش ، اخلاق را زیر پا می گذاشته است  ...❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2202‌ 4⃣امام_حسن_عسكرى: كردها را فقط با شمشير تنبيه كنيد در معتبرترين كتاب روائى شيعيان روايت صحيح السندى آمده كه در آن از در مورد رفتار با سئوال ميشود كه ايشان دستور قتل عام كردها را صادر ميكند  ❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1977 5⃣مطابق روایت اصول کافی , امامتِ امام عسکری، در سال 254 تصویب شد. نه قبل از آن ‼️ 📚 اصول کافی 326/1 این در حالی است که شیعیان مدّعی هستند که امامتِ امام‌ها از زمان پیغمبر ﷺ و بلکه انبیاء قبل از او، تعیین و تصویب شده بود. طبیعتاً باید لااقل امام‌های معصوم، ترتیبِ ائمه و اسامی و اشخاص‌اش را می‌دانستند ❗️❗️❗️ در حدیث دیگر آمده است که خدا وقتی دید که فرزند بزرگتر امام هادی یعنی محمد از دنیا رفت؛ تصمیم‌اش را عوض کرد و امامت را به امام عسکری [فرزند بعدی امام هادی] داد ‼️ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4471 6⃣پرسشی که این روزها خیلی مطرح می شود این است که آیا امام عسکری غیر از امام مهدی فرزند دیگری هم داشتند ❗️❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4404 7⃣مستندات تاریخی شهادت امام عسکری ع در پاسخ به منکرین !!!!! 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4402 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
فرا رسیدن نهم ربیع الاول ( فرحه الزهراء و عید الغدیر الثانی ) را تبریک می گوییم ؛ 💐پرسش و پاسخ های مرتبط با نهم ربیع الاول ؛ 1⃣آیا براستی به امامت رسیدن امام زمان جشن و شادی دارد ❗️آیا این که امروز روز هشتم ربیع برای شهادت امام عسکری عزاداری می شود ، اما شب نهم ربیع با روز آن برای به امامت رسیدن امام زمان شادی می شود شرعی دارد ❕❕ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1856 2⃣بیشتر تاریخ نگاران گفته اند که عمر بن خطاب در روز بیست و ششم ذی الحجه کشته شد ❗️حال شما چرا می گویید تاریخ کشته شدن او روز نهم ربیع بوده است ❕❕ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1857 3⃣ من از هرجا که تحقیق کردم به این نتیجه رسیدم که حدیث رفع جعلیه چون راویانش مجهول و ضعیف هستن و دو اینکه اگه هم درست باشه با عقل شیعه جور در میاد که سه روز هرکاری که دوس دارن بکنن و هم واسشون نوشته نمیشه این مجالسی هم که میگیرن و میرقصن و فحش میدن از همین روایته ❕❕ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1860 4⃣شنیدم که فردی به نام که در کاشان دفن است قاتل عمربن خطاب بوده و بعد از قتل او نزد امیرالمومنین رفته و ایشان به ابولؤلؤ میگویند به برو که دوستاران من آنجایند ❗️❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1861 5⃣کسانی که از مجالس عید الزهراء و این قضیایای جانبی آن طرفداری می کنند آیا نمی دانید که همه ساله چقدر شیعه به خاطر این مجالس کشته می شوند ❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/651 6⃣نظر رهبر انقلاب در مورد کیفیت شادی کردن های نهم ربیع ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1618 7⃣توضیحی بیشتر در مورد اینکه روز قتل خلیفه دوم نهم ربیع بوده و بزرگان شیعه نیز معتقدند که روز کشته شدن عمر نهم ربیع است و بر اساس آن غسل آن روز مستحب است : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3034 8⃣اثبات اینکه روز کشته شدن عمر بن خطاب نهم ربیع است , بر اساس منابع اهلسنت : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3035 9⃣تاملی بیشتر در مورد جشن گرفتن به امامت رسیدن امام زمان علیه السلام !!! 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4407 🔟نقدی بر سخنان جناب مسائلی پیرامون جشن به امامت رسیدن امام زمان علیه السلام !!!! https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4408 1⃣1⃣کشته شدن عمر بن سعد در روز نهم ربیع !!!! https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/5382 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
پاسخی به انتقادات حسن آقامیری در مورد عملکرد نوح نبی علیه السلام !!!! ❕اخیرا دو کلیپ از حسن آقامیری منتشر شده است که او اشکالاتی را به نوح نبی علیه السلام وارد کرده است : 1 _ در جایی می گوید که استدلال نوح نبی علیه السلام در هنگام تقاضای عذاب برای قومش استدلال متقنی نبود زیرا نوح گفت که قوم من چون کافرند , تنها فرزندان کافر را می زایند و به دنیا می آورند !!! 2 _ در جای دیگر می گوید من به نوح ع  انتقاد دارم که چرا برای قومش تقاضای عذاب کرد و وسط عذاب هم تنها به فکر نجات فرزند خود بود نه نجات امت عذاب شده !!! ❕در پاسخ ادعاهای او نخست باید توجه داشت که نوح علیه السلام از انبیاء والا مقام و بزرگ خداوند است تا جایی که قرآن مجيد در آيات فراوانى از نوح ع سخن مى‏گويد، و روى هم رفته در بيست و نه سوره از قرآن درباره اين پيامبر بزرگ، سخن گفته شده، و نام او 43 بار در قرآن آمده است. 📚تفسير نمونه، ج‏25، ص: 91 ❕در آیات متعددی از نوح به عنوان یک عبد شاکر و صالح و محسن یاد شده است و دیگران نیز به پیروی از راه و روش نوح دعوت شده اند . ( انعام 84 _ 90 _تحریم 10 _ اسراء 3 ) 👌همینطور هشدار به عذاب قوم نوح توسط خود خداوند به نوح  داده شده بود چنانچه که می خوانیم : "ما نوح را به سوى قومش فرستاديم، و گفتيم: قوم خود را انذار كن پيش از آنكه عذاب دردناك به سراغشان آيد. " " إِنَّا أَرْسَلْنا نُوحاً إِلى‏ قَوْمِهِ أَنْ أَنْذِرْ قَوْمَكَ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ " ( نوح 1 ) ❕نوح ع هم بارها قومش را از عذاب الهی ترساند , چنانچه که باز می خوانیم : " ما نوح را به سوى قومش فرستاديم، او به آنها گفت: اى قوم من (تنها) خداوند يگانه را پرستش كنيد كه معبودى جز او براى شما نيست (و اگر غير اين كنيد) من بر شما از عذاب روز بزرگى مى‏ترسم‏ " " لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً إِلى‏ قَوْمِهِ فَقالَ يا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْرُهُ إِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ عَذابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ " ( اعراف 59 ) ❕گوش قوم نوح بدهکار این انذارهای نوح ع نبود و نوح نبی  قرنها ( 950 سال ) بابت این لجاجت و عدم ایمان قومش گریه و نوحه می کرد و اساسا بر اساس روایات , به خاطر همین نوحه و گریه کردن زیاد نوح بابت عدم هدایت قومش بود که به این پیامبر بزرگ اطلاق نام نوح شد : " إِنَّمَا سُمِّيَ نُوحاً لِأَنَّهُ نَاحَ عَلَى قَوْمِهِ أَلْفَ سَنَةٍ إِلَّا خَمْسِينَ عاما " 📚عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج‏1، ص: 244 ❕علامه مجلسی نقل می کند : "نوح عليه السّلام نجّار بود و اندكى گندم‏گون بود و رويش باريك بود و در سرش درازى بود و چشمهايش بزرگ بود و ساقهايش باريك بود و گوشت رانهايش بسيار بود و نافش بزرگ بود و ريشش دراز و پهن بود و بلند قامت و تنومند بود و در نهايت شدت و غضب بود، و چون مبعوث شد هشتصد و پنجاه سال عمر او بود، پس نهصد و پنجاه سال در ميان قوم خود ماند كه ايشان را بسوى خدا دعوت مى‏نمود، و زياد نشد ايشان را مگر طغيان، و سه قرن گذشتند از قومش كه پدران مردند و فرزندان ايشان ماندند، و هر يك از ايشان پسر خود را مى‏آورد در هنگامى كه او خرد و کودک بود و بر بالاى سر نوح عليه السّلام بازمى‏داشت و مى‏گفت: اى پسر! اگر بعد از من بمانى اطاعت اين ديوانه مكن " "يَدْعُوهُمْ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى فَلَا يَزْدَادُونَ إِلَّا طُغْيَاناً وَ مَضَى ثَلَاثَةُ قُرُونٍ مِنْ قَوْمِهِ وَ كَانَ الرَّجُلُ مِنْهُمْ يَأْتِي بِابْنِهِ وَ هُوَ صَغِيرٌ فَيَقِفُهُ عَلَى رَأْسِ نُوحٍ ص فَيَقُولُ يَا بُنَيَّ إِنْ بَقِيتَ بَعْدِي فَلَا تُطِيعَنَّ هَذَا الْمَجْنُونَ " 📚قصص الأنبياء راوندی ص: 84 ( به نقل از حیاه القلوب ج 1 246 ) ▫️ادامه 👇
▫️ادامه 👇 ❗️خداوند به نوح علیه السلام خبر داد که جز همان اندک افراد مومن به او , دیگر کسی از قومش به او ایمان نمی آورد , چنانچه که می خوانیم : " به نوح وحى شد كه جز آنها كه (تا كنون) ايمان آورده‏اند ديگر هيچكس از قوم تو ايمان نخواهد آورد بنا بر اين از كارهايى كه مى‏كنند غمگين مباش " " وَ أُوحِيَ إِلى‏ نُوحٍ أَنَّهُ لَنْ يُؤْمِنَ مِنْ قَوْمِكَ إِلاَّ مَنْ قَدْ آمَنَ فَلا تَبْتَئِسْ بِما كانُوا يَفْعَلُون‏ " ( هود 36 ) ❕این تعداد کم ایمان آورندگان به نوح ع در روایات هشتاد تن معرفی شده اند : " عن أبي جعفر ع في قول الله: «وَ ما آمَنَ مَعَهُ إِلَّا قَلِيلٌ» قال: كانوا ثمانية " 📚تفسير العياشي، ج‏2، ص: 148 ❗️پس از این خبر دادن خداوند نوح ع قومش را نفرین کرد و گفت : " پروردگارا! روى زمين احدى از كافران را زنده مگذار - چرا كه اگر آنها را بگذارى بندگانت را گمراه مى‏كنند، و جز نسلى فاجر و كافر به وجود نمى‏آورند. " " وَ قالَ نُوحٌ رَبِّ لا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْكافِرِينَ دَيَّاراً _ إِنَّكَ إِنْ تَذَرْهُمْ يُضِلُّوا عِبادَكَ وَ لا يَلِدُوا إِلاَّ فاجِراً كَفَّاراً " ( نوح 26 _ 27 ) 👌چنانچه که گفتیم نوح علیه السلام به تعلیم الهی دانسته بود که تمام نسل قومش کافر خواهند بود و ایمان نمی آورند , لذا تقاضای هلاکت قومش را کرد , در روایات با صراحت به این نکته تصریح شده است : " فَلَبِثَ فِيهِمْ نُوحٌ أَلْفَ سَنَةٍ إِلَّا خَمْسِينَ عاماً يَدْعُوهُمْ سِرّاً وَ عَلَانِيَةً فَلَمَّا أَبَوْا وَ عَتَوْا قَالَ رَبَّهُ أَنِّي مَغْلُوبٌ فَانْتَصِرْ  فَأَوْحَى اللَّهُ جَلَّ وَ عَزَّ إِلَيْهِ- أَنَّهُ لَنْ يُؤْمِنَ مِنْ قَوْمِكَ إِلَّا مَنْ قَدْ آمَنَ فَلا تَبْتَئِسْ بِما كانُوا يَفْعَلُونَ [يَعْمَلُونَ‏]  فَلِذَلِكَ قَالَ نُوحٌ ع- وَ لا يَلِدُوا إِلَّا فاجِراً كَفَّاراً " _ قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ ع أَ رَأَيْتَ نُوحاً ع حِينَ دَعَا عَلَى قَوْمِهِ فَقَالَ رَبِّ لا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْكافِرِينَ دَيَّاراً إِنَّكَ إِنْ تَذَرْهُمْ يُضِلُّوا عِبادَكَ وَ لا يَلِدُوا إِلَّا فاجِراً كَفَّاراً قَالَ ع عَلِمَ أَنَّهُ لَا يَنْجُبُ مِنْ بَيْنِهِمْ أَحَدٌ قَالَ قُلْتُ وَ كَيْفَ عَلِمَ ذَلِكَ قَالَ أَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِ أَنَّهُ لَا يُؤْمِنُ مِنْ قَوْمِكَ إِلَّا مَنْ قَدْ آمَنَ فَعِنْدَ هَذَا دَعَا عَلَيْهِمْ بِهَذَا الدُّعَاءِ. " 📚الكافي ج‏8، ص: 283 _ علل الشرائع، ج‏1، ص: 31 ❕بنابراین دیگر جای این سخن نیست که کسی بگوید استدلال نوح بر عذاب قومش استدلال ضعیفی بود , زیرا استدلال نوح به تعلیم الهی بوده است . 👌در تفسیر نمونه در این رابطه می خوانیم : "اين سخن را هنگامى گفت كه به طور كامل از هدايت آنها مايوس شده بود، و آخرين تلاش و كوشش خود را براى ايمان آوردن آنها به كار زد و نتيجه‏اى نگرفت، و تنها گروهى اندك به او ايمان آوردند.... اين نشان مى‏دهد كه نفرين انبياء، از جمله نوح ع از روى خشم و غضب و انتقام‏جويى و كينه‏توزى نبود، بلكه روى يك حساب منطقى صورت گرفته است، و نوح مانند افراد كم حوصله‏اى نبود كه با كوچكترين چيزى از جا در برود و دهان به نفرين بگشايد، بلكه بعد از نهصد و پنجاه سال دعوت و صبر و شكيبايى و خون دل خوردن، و بعد از ياس كامل زبان به نفرين گشود. در اينكه نوح از كجا فهميد كه اينها ديگر ايمان نمى‏آورند، و علاوه بر آن، بندگان خدا را كه در آن محيط بودند گمراه مى‏سازند، و از اين گذشته‏ نسل آينده آنان نيز فاسد و مفسد است؟! بعضى گفته‏اند اين از طريق آگاهى بر غيب بود كه خدا به او داد، اين احتمال نيز داده شده كه نوح اين مطلب را از وحى الهى استفاده كرد آنجا كه مى‏فرمايد: وَ أُوحِيَ إِلى‏ نُوحٍ أَنَّهُ لَنْ يُؤْمِنَ مِنْ قَوْمِكَ إِلَّا مَنْ قَدْ آمَنَ: " به نوح وحى فرستاده شد كه از قوم تو احدى جز آنان كه ايمان آورده‏اند ايمان نخواهد آورد ... 👈از مجموع اين آيات به خوبى استفاده مى‏شود كه عذابهاى الهى بر اساس حكمت است، جمعيتى كه فاسد و مفسد باشند و نسلهاى آينده آنها نيز در خطر فساد و گمراهى قرار گيرند در حكمت خداوند حق حيات ندارند، طوفان يا صاعقه يا زمين لرزه، يا بلاى ديگرى، نازل مى‏شود و آنها را از صفحه زمين بر مى‏اندازد، همانگونه كه طوفان نوح زمين را از لوث وجود آن قوم شرور شستشو داد. و با توجه به اينكه اين قانون الهى مخصوص زمان و مكانى نيست، بايد توجه‏ داشته باشيم كه اگر امروز هم قومى فاسد و مفسد و فرزندانشان فاجر و كفار بودند بايد منتظر عذاب الهى باشند، چرا كه در اين امور تبعيضى وجود ندارد و اين يك سنت الهى است. 👉 📚تفسیر نمونه ج 25 ص 88 ▫️ادامه 👇
▫️ادامه 👇 ❕از آنچه گفتیم چرایی تقاضای عذاب قوم از سوی نوح نیز معلوم شد زیرا نوح ع به تعلیم  خداوند آگاه شده بود که قومش و نسل آنان تا روز قیامت ایمان نمی آورند و دیگران را هم فاسد می کنند , لذا دیگر شایسته حیات و زندگی نیستند . ❕اما این که آقامیری اشکال کرد که نوح ع در حین عذاب قومش تنها به فکر نجات فرزند خود بود نیز پاسخ روشنی دارد , چنانچه که برخی از محققین می نویسند : " خداوند به نوح هشدار داده بود كه درباره ظالمان (مشركان) شفاعتى مكن زيرا همه غرق مى‏شوند "وَ لَا تُخَاطِبْنِى فِى الَّذِينَ ظَلَمُوا انَّهُمْ مُغْرَقُونَ " ( هود 37 ) ولى از كجا نوح مى‏دانست كه پسرش در زمره كافران است؟ زيرا ممكن است همان‏گونه كه جمعى از مفسران گفته‏اند فرزند نوح وضع خود را از پدر ظاهراً مكتوم مى‏نمود و بسيارند پسرانى كه در برابر پدر قيافه ظاهر الصلاحى به خود مى‏گيرند ولى در غياب او طور ديگرند و نمونه آن را بسيار ديده يا شنيده‏ايم. بعلاوه طبق آيه 40 سوره هود قُلْنَا احْمِلْ فِيهَا مِنْ كُلِّ زُوجَينِ اثْنَينِ وَ اهْلَكَ الَّا مَنْ سَبَقَ عَلَيْهِ الْقَولُ: «به نوح گفتيم: از هر جفتى از حيوانات يك زوج در كشتى سوار كن و همچنين خاندانت را مگر كسى كه قبلًا وعده هلاكش داده شده است ( یعنی همسر نوح ) ». مطابق اين آيه تصور نوح اين بود كه فرزندش نيز طبق وعده الهى اهل نجات خواهد بود، و لذا در آيات مورد بحث به عنوان جلب ترحم پروردگار عرض كرد: «خداوندا فرزندم از اهل من است و وعده تو درباره اهل بيتم شامل حال او نيز مى‏شود». " وَ نادى‏ نُوحٌ رَبَّهُ فَقالَ رَبِّ إِنَّ ابْنِي مِنْ أَهْلِي وَ إِنَّ وَعْدَكَ الْحَقُّ وَ أَنْتَ أَحْكَمُ الْحاكِمِينَ " ( هود 45 ) در اين ماجرا هيچ كارى كه مصداق گناه و معصيت باشد ديده نمى‏شود، جز يك ترك اولى و آن اين‏كه نوح مى‏بايست بيشتر درباره فرزند خود تحقيق مى‏كرد، تا از خدا تقاضاى نجات او را نكند، آن هم تقاضايى توأم با اصرار. تعبير نوح درباره فرزندش كه گفت: «بركشتى سوار شو و با كافران نباش (و نگفت از كافران مباش)» يَا بُنَىَّ ارْكَبْ مَعَنَا وَ لَاتَكُنْ مَعَ الْكَافِريِنَ ( هود 42 ) نيز قرينه است بر اين‏كه نوح فرزندش را جزء كافران نمى‏دانست بلكه همنشين آنها مى‏ديد. " 📚پیام قرآن ج 7 ص 107 ❕در مورد یونس نبی علیه السلام هم که آقامیری به ایشان نیز تعریضی می زند در گذشته توضیح داده ایم که ایشان عصیان و معصیت خداوند را نکرد , آنچه از یونس ع اتفاق افتاد تنها یک ترک اولایی بود که با مقام والای یونس ع همخوانی نداشت , در ذیل بخوانید : https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1327 @Rahnamye_Behesht
جایگاه اخروی افرادی که در سن کم می میرند !!!! 🤔پرسش : اگر فردی در سن نوجوانی وفات کند تکلیف حساب کتاب و جایگاهش در آن دنیا چه می‌شود؟ چون آن فرصت کامل به او داده نشده که بتواند در مثلا ۶٠، ٧٠ سال به مرحله عبودیت خداوند برسد ? اولا اینکه تکلیفش چه می‌شود؟ ثانیا اینکه چرا خداوند فرصت کامل به او نداده است و به این زودی وفات کرده؟ 💠پاسخ 💠 👌خداوند از هر کس به حسب نعمت هایی که به او داده است , تکلیف و وظیفه هم می خواهد , چنانچه که در قرآن می خوانیم : " خداوند هيچكس را جز به مقدار آنچه كه به او داده است تكليف نمى‏كند " " لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ ما آتاها " ( طلاق 7 ) ❕امام صادق علیه السلام فرمود : " احتجاج خداوند در برابر بندگان به اندازه ای است که به بنده نعمت داده است " " إِنَّمَا احْتَجَّ اللَّهُ عَلَى الْعِبَادِ بِمَا آتَاهُم‏ " 📚المحاسن ج 1 ص 236 ❕و فرمود : " هر چه در دست خدا باشد (و از توان و اختيار بشر خارج باشد )خداوند عذر آن را مى‏پذيرد ( و از انسان تکلیف نمی خواهد ) " " ما غَلَبَ اللَّهُ عليهِ فاللَّهُ أولى‏ بالعُذْر " 📚الکافی ج 3 ص 413 ❕بر این اساس مثلا : 1 _ خداوند فردی را از نعمت عمر به مدت 18 سال بهره داده است و فرد مذکور از این عمر و نعمت الهی در مسیر اطاعت و بندگی خداوند استفاده می کند و مثلا نمره تکلیفی اش در نزد خداوند نوزده از بیست است . 2_ در مقابل فردی از نعمت عمر خداوند به مدت 70 سال بهره می گیرد و فرد مذکور نیز این عمر را در مسیر اطاعت و بندگی صرف می کند و نمره تکلیفی او هم نوزده می شود . 👈در روز قیامت مقام هر دو فرد برابر است یعنی هر دو در یک درجه قرار دارند چون نمره تکلیفی آنها برابر بوده و ملاک خداوند هم برای نمره دهی , کیفیت عمل افراد با توجه به میزان نعمت های داده شده به آنهاست . یعنی پاداش ها و حساب و کتاب خداوند کیفی آن هم با در نظر گرفتن نعمت های داده شده به فرد است . 👌از سوی دیگر بر اساس روایات , فردی که عمر کوتاه داشته است اما نیتش آن بوده که اگر عمر طولانی هم داشته باشد , تمام عمر را در مسیر عبادت و بندگی سپری می کرد , خداوند به خاطر این نیت به او پاداش عمل در عمر طولانی را می دهد : 📚وسائل الشیعه ج 1 ص 49 باب 6 " باب استحباب نیة الخیر و العزم علیه " ❕اما در مورد اینکه چرا عمر فردی کوتاه می شود هم گفتنی است : 👌 در مواردی تقدیر و مصلحت در همان عمر کوتاه است و خداوند هم که همواره برای بنده مومن و مطیع خود خیر و صلاحش را تقدیر می کند , برای فرد مذکور هم عمر کوتاه تقدیر کرده است , زیرا خیر و صلاحش در همان عمر کوتاه است . امام صادق عليه السلام فرمود ؛ از مرد مسلمان در شگفتم! خداوند عز و جل براى او حكمى نمى‏ كند، جز اين كه برايش خير است: اگر با قيچى‏ ها بريده شود، برايش خير است، و اگر پادشاه مشرق و مغرب شود، [باز هم‏] برايش خير است. " "عَجِبْتُ لِلْمَرْءِ الْمُسْلِمِ لَا يَقْضِي اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ قَضَاءً إِلَّا كَانَ خَيْراً لَهُ وَ إِنْ قُرِضَ بِالْمَقَارِيضِ كَانَ خَيْراً لَهُ وَ إِنْ مَلَكَ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبَهَا كَانَ خَيْراً لَهُ. " 📚الکافی ج 2 ص 62 ❕در بسیاری از موارد هم عمر کوتاه یا طولانی داشتن دست خود انسان است . مراقبت های بهداشتی و برخی اموری معنوی سبب طول عمر می شود در مقابل عدم مراقبت یا ترک برخی واجبات دینی می تواند سبب کوتاهی عمر شود . ▫️امام صادق عليه السلام فرمود : "كسانى كه به خاطر گناهان مى‏ميرند، بيش از كسانى هستند كه به خاطر اجَل‏ها يشان‏ و عمر طبیعی مى‏ميرند، و كسانى كه به سبب نيكوكارى زندگى مى‏كنند، بيش از كسانى هستند كه به خاطر عمرهاى طبيعى‏ زندگى مى‏كنند. " " مَنْ يَمُوتُ بِالذُّنُوبِ أَكْثَرُ مِمَّنْ يَمُوتُ بِالْآجَالِ، وَ مَنْ يَعِيشُ بِالْإِحْسَانِ أَكْثَرُ مِمَّنْ يَعِيشُ بِالْأَعْمَارِ. " 📚امالی طوسی ص 305 ❕و فرمود : " مردم بيش از آن كه با عمر خود زندگى كنند، با احسان و نيكوكارى خويش زندگی می کنند و بيش از آن كه به سبب فرا رسيدن اجل و عمر طبیعی خود بميرند، بر اثر گناهان خويش مى‏ميرند. "يَعِيشُ النَّاسُ بِإِحْسَانِهِمْ أَكْثَرَ مِمَّا يَعِيشُونَ بِأَعْمَارِهِمْ وَ يَمُوتُونَ بِذُنُوبِهِمْ أَكْثَرَ مِمَّا يَمُوتُونَ بِآجَالِهِم‏ " 📚بحار الانوار ج 5 ص 140 👌در ذیل بیشتر در مورد تقدیرات خداوند و خیر و صلاح آن و نقش انسان در آن تقدیرات بحث کرده ایم : https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2112 @Rahnamye_Behesht
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
پاسخی به انتقادات حسن آقامیری به یوسف نبی علیه السلام !!!! ❕اخیرا کلیپی از آقامیری منتشر شده است که انتقاداتی به یوسف نبی در جریان نگه داشتن بنیامین وارد کرده است و می گوید : " آنچه در این جریان از سوی یوسف واقع شد با منطق پیامبر قابل پذیرش نیست , چرا باید دزد را در نزد خود نگه داشت که یوسف برادرش را نگه داشت ? بنیامین در آن هنگام چه حالات سختی را تجربه کرد ? یوسف  به چه حقی برادرش را در آن حالت قرار داد ? برنامه یوسف درست نبود و باید با ترفند بهتری بنیامین را نزد خود نگه می داشت . چرا یوسف با بنیامین از قبل هماهنگ نکرد ? چرا خودش یا بنیامین سراغ یعقوب نرفت و او را در جریان ماجرا قرار نداد ? " ❗️برخی از محققین در پاسخ به اشکالات آقامیری می نویسند : " دوّمين موردى كه درباره يوسف و مقام عصمت او مطرح كرده‏اند اين است كه طبق آيه 70 سوره يوسف «هنگامى كه (مأمور يوسف) بارهاى آنها را بست، جام آبخورى (گران قيمت) پادشاه را در بارِ برادرش گذاشت؛ سپس كسى صدا زد: «اى اهل قافله! شما سارقيد» فَلَمَّا جَهَّزَهُم بِجَهَازِهِمْ جَعَلَ السِّقَايَةَ فِى رَحْلِ اخِيهِ ثُمَّ اذَّنَ مُؤَذِّنٌ ايَّتُهَا الْعِيرُ انَّكُمْ لَسَارِقُونَ آيا جايز است انسان كارى كند كه شخص بى‏گناهى‏ به خصوص برادرش را متهم سازد؟ و شخصى كه چنين نسبتى- نسبت سرقت- به برادران يوسف داد آيا ممكن است بدون آگاهى و اطلاع او باشد؟ چرا پيامبر معصوم راضى شد چنين نسبتى به افراد بى‏گناهى بدهند؟! و گاه اشكال را وسيع‏تر و گسترده‏تر مى‏كنند و مى‏گويند: اصولًا چرا يوسف به سرعت پرده از روى ماجراى خويش برنداشت، تا برادران خبر حيات او و قدرت و عظمتش را زودتر به پدرش برسانند، و آن پيرمرد غمديده از رنج فراق كه او را سخت آزرده ساخته بود راحت شود، آيا چنين رفتارى با آن پدر پير سزاوار بود؟! اضافه بر اين مگر كيفر سرقت در آن زمان چه بوده كه برادر يوسف را به اتهام سرقت به عنوان «برده» نگهدارى كنند؟ آيا اين حكم الهى بوده، و يا سنت خرافى مردم مصر؟ اگر سنت مردم مصر بوده چرا يوسف اجازه داد اين حكم ظالمانه را در مورد برادرش اجرا كنند؟ پاسخ: جواب اين سؤالات را مى‏توان از لابه‏لاى آيات سوره يوسف، و قرائن ديگر، به روشنى دريافت، زيرا : ▫️ اوّلًا؛ اين كار ظاهراً با توافق خود «بنيامين»- برادر كوچك يوسف- انجام گرفته است، زيرا آيات اين سوره كاملًا گواهى مى‏دهد كه يوسف خود را قبلًا به او معرفى كرد، و او مى‏دانست كه اين نقشه براى نگهداشتن او چيده شده است و به اين امر راضى بود. ▫️ثانياً: گوينده اين سخن انَّكُمْ لَسَارِقُونَ «شما سارق هستيد» معلوم نيست چه كسى بوده؟ همين اندازه مى‏دانيم يكى از كارگزاران يوسف بوده است، آنها وقتى كه پيمانه مخصوص را داخل بار يكى از برادران يوسف يافتند يقين پيدا كردند سرقت از ناحيه او صورت گرفته، و معمول است اگر كارى در ميان گروهى كه با هم هستند انجام شود همه را مخاطب مى‏سازند و مى‏گويند شما اين كار را كرديد. ❕به هر حال اين سخن و اين تشخيص مربوط به كارگزاران يوسف بوده و ارتباطى‏ با خود او ندارد، تنها كارى كه او انجام داد همان گذاشتن پيمانه در بار برادرش بود، و نتيجه آن همان اتهامى بود كه مايه نجات و آسايش و آرامش آن برادر مى‏شد، و او به اين مسأله راضى بود. ▫️ثالثاً؛ مجموع اين برنامه چه در مورد برادران، و چه در مورد پدر، تكميل برنامه آزمايش الهى نسبت به آنها بود، به تعبير ديگر يوسف طبق فرمان الهى كه از طريق وحى دريافته بود سبب شد كه مقاومت يعقوب در برابر از دست دادن فرزند دوّمش كه كاملًا مورد علاقه‏اش بود آزموده شود، و از اين طريق حلقه تكامل و پاداش عظيم و ثواب او تكميل شود، همچنين برادران در اين ماجرا نيز بار ديگر در بوته آزمايش قرار گيرند كه آيا حاضرند پيمانى را كه با پدر بسته بودند در مورد تنها نگذاردن «بنيامين» عملى سازند؟ و از سوى ديگر معلوم شود چه كسانى اين سخن را مى‏گويند كه: «اگر اين برادر دزدى كرده برادر ديگرش نيز قبلًا دزدى كرده است» (منظورشان يوسف بود). ▫️ادامه 👇
▫️ادامه 👇 👌خلاصه اين‏كه مجموعه داستان يوسف مملو از صحنه‏هاى امتحان و آزمايش، چه در مورد يوسف، چه در مورد پدرش، و چه در مورد برادرانش است و در آيه زير اشاراتى به اين موضوع ديده مى‏شود: "كَذَلِكَ كِدْنَا لِيُوسُفَ مَا كَانَ لِيَأْخُذَ اخَاهُ فِى دِينِ الْمَلِكِ الَّا انْ يَشآءَ اللَّهُ نَرْفَعُ دَرَجَاتٍ مَنْ نَشاءُ: " «اين‏گونه راه چاره به يوسف ياد داديم، او هرگز نمى‏توانست برادرش را مطابق آيين پادشاه مصر بگيرد، مگر آن‏كه خدا بخواهد، و ما درجات هركس را بخواهيم بالا مى‏بريم» ( سوره یوسف آیه 76 ) 👈ضمناً از اين تعبير جواب آخرين سؤال نيز روشن شد كه عمل به برنامه «برده‏گيرى سارق» در اين مورد به خصوص يك دستور الهى به يوسف- براى تكميل امتحان مزبور- بوده است (دقت كنيد) به اين ترتيب هيچ‏گونه اشكالى از نظر مقام عصمت متوجه اين پيامبر بزرگ نمى‏شود.👉 📚پیام قرآن ج 7 ص 118 ❗️نکات تکمیلی : ▫️1 _ در روایات تصریح شده است که یوسف ع عملکرد مذکور را با هماهنگی بنیامین انجام داد . در نقل چنین آمده است : " پس يوسف عليه السّلام به برادران خود گفت كه: بيرون رويد؛ و بنيامين را پيش خود نگاه داشت و ايشان بيرون رفتند، و بنيامين را به نزد خود طلبيد و گفت: من برادر توام يوسف، پس غمگين مباش به آنچه ايشان كردند و گفت كه: مى‏خواهم تو را نزد خود نگاهدارم. بنيامين گفت: برادران نمى‏گذارند مرا، زيرا كه پدرم عهد و پيمان خدا از ايشان گرفته است كه مرا بسوى او برگردانند. يوسف گفت كه: من چاره‏اى در اين باب مى‏كنم و حيله برمى‏انگيزم، پس آنچه ببينى انكار مكن و برادران را خبر مده‏ " " ثُمَّ قَالَ لَهُ أَنَا أُحِبُّ أَنْ تَكُونَ عِنْدِي، فَقَالَ لَا يَدَعُونِي إِخْوَتِي- فَإِنَّ أَبِي قَدْ أَخَذَ عَلَيْهِمْ عَهْدَ اللَّهِ وَ مِيثَاقَهُ أَنْ يَرُدُّونِي إِلَيْهِ، قَالَ فَأَنَا أَحْتَالُ بِحِيلَةٍ- فَلَا تُنْكِرُ إِذَا رَأَيْتَ شَيْئاً وَ لَا تُخْبِرُهُم‏ " 📚حياة القلوب، ج‏1، ص: 496 _ تفسير القمي، ج‏1، ص: 348 ▫️2 _ در روایات تصریح شده است که جمله " شما سارق هستید " را یکی از کارگزاران یوسف ع گفت نه خود یوسف : " فلما فصلوا نادى مناد: «أَيَّتُهَا الْعِيرُ إِنَّكُمْ لَسارِقُونَ» _ " ثُمَّ أَمَرَ مُنَادِياً يُنَادِي أَيَّتُهَا الْعِيرُ إِنَّكُمْ لَسارِقُون‏ " 📚تفسير العياشي، ج‏2، ص: 183 _ تفسير القمي، ج‏1، ص: 348 ❗️و در روایتی تصریح شده که جمله مذکور در واقع صحیح هم بوده است زیرا فرزندان یعقوب یوسف را از نزد یعقوب دزدیده بودند . 👌در روایتی آمده است که از امام صادق علیه السلام  درباره اين آيه سوره يوسف سؤال شد كه: «اى كاروانيان! قطعاً شما دزد هستيد». حضرت فرمود: "آنها يوسف را از پدرش دزديدند. مگر نمى‏بينى كه وقتى [برادران يوسف‏] گفتند: «چه گم كرده‏ايد؟ گفتند: جام پادشاه را گم‏ كرده‏ايم» و نگفت: جام پادشاه را دزديده‏ايد. در حقيقت آنها يوسف را از پدرش دزديدند [و مقصود نيز از اين جمله كه قطعاً شما دزد هستيد، همين معناست‏]. " " فَقُلْتُ قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِي يُوسُفَ أَيَّتُهَا الْعِيرُ إِنَّكُمْ لَسارِقُونَ قَالَ إِنَّهُمْ سَرَقُوا يُوسُفَ مِنْ أَبِيهِ أَ لَا تَرَى أَنَّهُ قَالَ لَهُمْ حِينَ قَالَ- ما ذا تَفْقِدُونَ قالُوا نَفْقِدُ صُواعَ الْمَلِكِ وَ لَمْ يَقُلْ سَرَقْتُمْ صُوَاعَ الْمَلِكِ إِنَّمَا عَنَى سَرَقْتُمْ يُوسُفَ مِنْ أَبِيه‏ " 📚معانی الاخبار ص 120 _ الاحتجاج ج 2 ص 355 ▫️3 _ مطابق روایات , در قوانین فقهی یعقوب نبی ع و بنی اسرائیل این حکم بود که سارق باید در نزد کسی که از او دزدی کرده بود به عنوان برده نگه داشته می شد : " كَانَتِ الْحُكُومَةُ فِي بَنِي إِسْرَائِيلَ إِذَا سَرَقَ أَحَدٌ شَيْئاً اسْتُرِق‏ " _ " كَانَ إِذَا سُرِقَ أَحَدٌ فِي ذَلِكَ الزَّمَنِ دُفِعَ إِلَى صَاحِبِ السَّرِقَةِ فَكَانَ عَبْدَهُ. " 📚تفسير القمي، ج‏1، ص: 355 _ عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج‏2، ص: 76 ❕در گذشته نیز پاسخ انتقادات آقامیری به نوح نبی علیه السلام را هم داده بودیم : https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/6073 @Rahnamye_Behesht
پاسخ به شبهات فضای مجازی پیامبر اسلام.جلد1.-07.Prp.pdf
1.87M
📖کتاب الکترونیک : " پاسخ به شبهات فضای مجازی پیرامون پیامبر گرامی اسلام " ( جلد اول ) ✍نویسنده : احمد پودینه ئی ( مدیریت مجموعه شیعه پاسخ ) @Rahnamye_Behesht
📘 کتاب الکترونیک : پاسخ به شبهات فضای مجازی پیرامون پیامبر گرامی اسلام ( جلد اول ) ◀️نویسنده: احمد پودینه ئی 📚چکیده‌ای از کتاب: کتاب فوق حاوی بروزترین و تازه ترین شبهات مطرح شده توسط جریانهای معاند پیرامون پیامبر گرامی اسلام است که نویسنده با شبهه یابی میدانی و دقیق , آنها را گرد آوری کرده و مورد پاسخگویی قرار داده است . برخی از شبهات پاسخ داده شده در کتاب فوق عبارتند از : ازدواج پیامبر اسلام با زنان با انگیزه مالی و زیبایی آنان _ بی ایمانی پیامبر اسلام در دوره قبل از بعثت _ بی تفاوتی پیامبر اسلام در مورد حجاب همسران خود و زنان مسلمان _ نهی پیامبر اسلام از آزاد سازی بردگان _ فحاشی پیامبر اسلام به دشمنان در جنگها و بستن آب به روی آنان _ شکنجه کردن دیگران توسط پیامبر اسلام بابت گرفتن اعتراف و .... 📕📘لینک دانلود کتاب📕📘 ┄┅═══••✾••═══┅┄