eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
6.1هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
206 ویدیو
49 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! 👈وابسته به موسسه بقیه الله الاعظم ارواحناه فداه طرح شبهه و سوال : @poorseman تمام کانالهای ما : https://yek.link/ipasookh
مشاهده در ایتا
دانلود
👌ادامه 👇👇👇 2⃣اگر مراد از آیه فوق سکونت دائمی یهود در فلسطین است چگونه در آیات دیگری تاکید شده است که در پی یهود خداوند آنان را دوبار از سرزمین خود بیرون ساخت ❕ 👌می فرماید ؛ « ما به بنى اسرائيل در كتاب (تورات) اعلام كرديم كه دو بار در زمين فساد خواهيد كرد، و برترى جويى بزرگى خواهيد نمود. هنگامى كه نخستين وعده فرا رسد مردانى پيكار جو را بر شما مى‏ فرستيم (تا سخت شما را در هم كوبند حتى براى بدست آوردن مجرمان) خانه ‏ها را جستجو مى‏ كنند، و اين وعده‏ اى است قطعى... و هنگامى كه وعده دوم فرا رسد (آن چنان دشمن بر شما سخت خواهد گرفت كه) آثار غم و اندوه در صورتهايتان ظاهر مى‏ شود و داخل مسجد (اقصى) مى ‏شوند، همانگونه كه در دفعه اول وارد شدند، و آنچه را زير سلطه خود مى ‏گيرند درهم مى‏ كوبند » 🔹اسراء 4_7 👌آنچه از تاريخ بنى اسرائيل استفاده مى‏ شود اين است كه نخستين كسى كه بر آنها هجوم آورد و بيت المقدس را كرد، بخت‏ النصر پادشاه بابل بود، و هفتاد سال بيت المقدس به همان حال باقى ماند، تا يهود قيام كردند و آن را نوسازى نمودند، دومين كسى كه بر آنها هجوم برد قيصر روم اسپيانوس بود كه وزيرش" طرطوز" را مامور اين كار كرد، او به تخريب بيت المقدس و تضعيف و قتل بنى اسرائيل كمر بست، و اين حدود سال قبل از ميلاد بود. 👌بنا بر اين ممكن است دو حادثه ‏اى كه قرآن به آن اشاره مى‏ كند همان باشد كه در تاريخ بنى اسرائيل نيز آمده است، زيرا حوادث ديگر در تاريخ بنى اسرائيل آن چنان شديد نبود كه آنها را به كلى از هم متلاشى كند، ولى حمله بخت ‏النصر، قدرت و شوكت آنها را به كلى درهم كوبيد، اين تا زمان" كورش" ادامه داشت، و پس از آن بنى اسرائيل مجددا به قدرت رسيدند و اين وضع ادامه داشت تا بار ديگر قيصر روم بر آنها هجوم برد و حكومتشان را متلاشى كرد و اين دربدرى هم چنان ادامه يافت تا در اين اواخر كه به كمك قدرتهاى جهانخوار و استعمارگر براى خود دست و پا كردند . 📚المیزان ج 13 ص 46 3⃣از سوی دیگر از آیات قرآن استفاده می شود که یهودیان به خاطر طغیان های فراوان و نادیده گرفتن تعالیم تا روز قیامت مطرود خداوند هستند چنان که می فرماید ؛ « و يهود گفتند دست خدا به زنجير بسته است، دستهايشان بسته باد و بخاطر اين سخن از رحمت (الهى) دور شوند ، بلكه هر دو دست (قدرت) او گشاده است هر گونه بخواهد مى ‏بخشد، و اين آيات كه بر تو از طرف نازل شده بر طغيان و كفر بسيارى از آنها مى ‏افزايد، و در ميان آنها عداوت و دشمنى تا روز قيامت افكنديم، و هر زمان آتش جنگى افروختند آن را خداوند خاموش ساخت و براى فساد در زمين تلاش مى ‏كنند و خداوند مفسدان را دوست ندارد » 🔰مائده 64 👌با این حال چگونه می توان گفت خداوند تا روز قیامت مالکیت یهودیان بر فلسطین را امضاء کرده است تا آنان با آرامش و در آن زندگی کنند ؟ 4⃣و نکته پایانی این که تنها معیار شرافت در نزد خداوند تقوا و پارسایی است نه یهودی و مسیحی بودن چنان که می فرماید ؛ « اى مردم ، ما شما را از يك مرد و زن آفريديم، و تيره ‏ها و قبيله‏ ها قرار داديم، تا يكديگر را بشناسيد، ولى گرامى‏ ترين شما نزد خداوند با تقواترين شماست » 🔰حجرات 13 ❔با این حال چگونه می توان گفت خداوند جهت رفاه یهودیان ، فلسطین را به مالکیت آنها تا روز قیامت درآورده است ، به صرف آنکه آنها یهودی و یهودی هستند ❕ http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔برخی شبهه می کنند که چرا امام حسین در زمان معاویه قیام نکرد ❗️معاویه که از یزید بدتر بود ❕میگن نعوذ بالله یزید چون به امام پول نداد امام حسین قیام کرد ❕❕❕ 💠💠 👌 با وجود وضع اسفناکى که در زمان تسلط معاویه حکم فرما بود، بنابر ملاحظات فراوان، قیام و انقلاب مسلحانه در آن زمان نه مقدور بود و نه مفید. دو عامل زیر را مى توان مهم ترین موانع قیام امام حسین(علیه السلام) در زمان حکومت  شمرد ؛ 1⃣ پیمان صلح امام حسن(علیه السلام) با معاویه ؛ اگر حسین بن على(علیهما السلام) در زمان معاویه قیام مى کرد، معاویه مى توانست از پیمان صلحى که با امام حسن(علیه السلام) بسته و مورد تایید حسین بن على(علیهما السلام) نیز قرار داشت، به منظور متهم ساختن حسین بن على(علیهما السلام) بهره بردارى کند؛ زیرا همه مردم مى دانستند که امام حسن و امام حسین متعهد شده اند تا زمانى که معاویه زنده است سکوت کرده به حکومت او گردن نهند، حال اگر حسین(علیه السلام) بر ضد معاویه قیام مى کرد، امکان داشت  او را شخصى فرصت طلب و پیمان شکن قلمداد کند. 👌البته مى دانیم که امام حسین(علیه السلام) پیمان معاهده خود را با معاویه، پیمانى لازم الوفا نمى دانست؛ زیرا این پیمان از روى آزادى و میل و اختیار صورت نگرفته بود، بلکه پیمانى بود که تحت فشار و اجبار، و در شرائطى صورت گرفته بود که بحث و گفتگو فایده اى نداشت، بعلاوه خود  آن را نقض کرده و محترم نشمرده بود و خود را به رعایت آن ملزم نمى دانست، بنابراین چنین عهد و پیمانى، اگر هم در اصل صحیح و معتبر بود، حسین بن على(علیه السلام) مقید به آن نبود؛ زیرا خود معاویه آن را زیر پا گذاشته و در نقض آن از هیچ کوششى فرو گذار نکرده بود، اما در هر حال معاهده صلح، مى توانست دستاویز تبلیغاتى معاویه در برابر قیام احتمالى حسین(علیه السلام) قرار گیرد. ❔از طرف دیگر، باید دید در برابر قیام احتمالى او اجتماع چگونه قضاوت مى کرد؟ 🔸پیداست اجتماع زمان امام حسین(علیه السلام) اجتماعى بود که حال قیام و انقلاب نداشت و شمشیر جهاد به آب عافیت شسته بود. طبعاً چنین اجتماعى عافیت  طلبى خود را چنین مى کرد که حسین(علیه السلام) با معاویه پیمان بسته است و باید به آن وفا کند. 👌بنابراین اگر امام حسین(علیه السلام) در زمان معاویه قیام مسلحانه مى کرد، معاویه مى توانست آن را به عنوان یک شورش غیر موجه و برخلاف مواد پیمان صلح بین طرفین معرفى کند و چون جامعه آن روزجامعه اى بود که حال قیام و انقلاب نداشت، طبعا منطق معاویه را تایید مى کرد. 2⃣ ژست دینی معاویه ؛ قیام امام حسین(علیه السلام) در زمان یزید، چنان پرشور و مهیج بود که خاطره آن در دلهاى مردم جاوید مانده است و چنانکه مشاهده مى کنیم پس از قرون متمادى، هنوز هم مردم، قهرمانان کربلا را براى خود نمونه و سرمشق قرار مى دهند و در ابراز و فداکارى از آنهاالهام مى گیرند، ولى به گمان قوى اگر امام حسین(علیه السلام) در زمان معاویه قیام مى کرد، قیام او داراى چنین شور و حماسه اى نمى شد. راز این مطلب را باید در نفوذ و شیطنت و بازیگرى معاویه، و روش خاص او در حل و فصل مشکلات جستجو کرد. 👌گر چه معاویه عملا اسلام را تحریف کرده، حکومت اشرافى اموى را جایگزین خلافت ساده و بى پیرایه اسلامى ساخته و جامعه اسلامى را به یک جامعه غیر اسلامى تبدیل کرده بود، اما او این مطلب را به خوبى درک مى کرد که چون به نام دین و خلافت اسلامى حکومت مى کند، نباید مرتکب کارهایى بشود که مردم آن را مبارزه با دین - همان دینى که به نام آن حکومت مى کند- تلقى نمایند، بلکه او لازم مى دید همیشه به اعمال خود، رنگ بدهد تا اعمال وى با مقامى که دارد، سازگار باشد، و آن دسته از کارهایى را که مشروع جلوه دادن آنها مقدور نیست در خفا انجام دهد. 🔸پاره اى از اسناد و شواهد تاریخى نشان مى دهد که معاویه فردى بی دین بوده و به هیچ چیز اعتقاد نداشته است؛ به طورى که «مغیره بن شعبه» معلوم الحال و بى بند و بار، از سخنانى که در بعضى از مجالس خصوصى معاویه، از خود وى شنیده بود، اظهار تاسف و اندوه کرده مى گفت:«معاویه ترین افراد مردم است.» 👌ولى با وجود اینها، همین روش معاویه در تظاهر به برخى از ظواهر دینى، درک ماهیت او را براى عامه مردم مشکل ساخته بود. 🔸معاویه براى آنکه به منصب و مقام خود، رنگ مذهبى بدهد، از اوضاع و شرائط به خوبى بهره بردارى مى کرد. او از یک طرف خون خواهى عثمان را عنوان مى ساخت و از طرف دیگر پس از جریان و همچنین به واسطه صلح با امام حسن(علیه السلام) و بیعت مردم با وى، خود را در افکار عمومى شایسته خلافت قلمداد مى کرد. 🔸 👇
🤔 ❔حسين بن على, شيعيان را لعن و نفرين ميكند و ميگويد: ما را دعوت كردند و گفتند ياور توايم ولى ما را به آورده و به كشتن دادند مطلب بالا از كتاب الأرشاد شيخ مفيد ص 111 ميباشد ❗️❗️ 💠💠 ❕از امام ‏باقر عليه السلام چنين روايت شده كه فرمود ؛ «شيعيان، سه دسته‏ اند: دسته‏ اى با ما، خود را مى‏ آرايند. دسته‏ اى با ما، منافع مالى خود را به چنگ مى‏ آوردند، و دسته‏ اى، از و رو به كوى ما دارند.» 📚مشکاه الانوار ص 127 👌و در حديثى ديگر از ايشان، آمده است ؛ «مردم در باره ما، به سه گروه تقسيم مى ‏شوند: گروهى، دوستدار مايند و در انتظار قائم ما به سر مى‏ برند تا از دنياى ما بهره ‏اى ببرند. اينان، سخنان ما را مى ‏گويند و گفته ‏هاى ما را حفظ مى‏ كنند؛ امّا در عمل كردن به كردار ما، كوتاهى مى‏ كنند. خداوند، آنها را به زودى، به سوى آتش، گسيل مى‏ دارد. 🔸گروهى ديگر، دوستدار مايند، سخنان ما را گوش مى‏ دهند و در عمل كردن به كردار ما، كوتاهى نمى‏ كنند تا به ما، مردم را بچاپند. خداوند، شكمشان را از آتش سوزان، پُر مى‏ كند و گرسنگى و تشنگى بر آنان چيره مى‏ شود. 🔸گروهى نيز ما را دوست دارند، گفته ما را حفظ مى‏ كنند، دستورهاى ما را اطاعت مى ‏نمايند و با عمل ما، نمى‏ كنند. آنان، از مايند و ما، از آنهاييم.» 📚تحف العقول ص 514 👌بر اساس این مدّعيان پیروی از امام حسین ع در كوفه را مى ‏توان به سه دسته تقسيم كرد ؛ 1⃣دسته اوّل، كسانى كه دل آنها با اهل بيت عليهم السلام بود و در عمل نيز از آرمان‏هاى اين خاندان، دفاع مى‏ كردند. تعداد اين دسته، بسيار بود. 2⃣دسته دوم، كسانى كه اهل بيت عليهم السلام را به راستى دوست داشتند؛ ولى جرئت دفاع از ‏هاى آنان را نداشتند. تعداد اينان، بيش از دسته اوّل و كمتر از دسته سوم بود. 3⃣دسته سوم، كسانى كه براى رسيدن به منافع سياسى يا اجتماعى و يا اقتصادى، به اهل بيت عليهم السلام اظهار ارادت مى ‏كردند، ولى شمشيرهايشان در خدمت دشمنان آنها بود. بيشتر پیروان ظاهری كوفه، از اين دسته بودند؛ ولى اينان، پیرو واقعى نبودند و مى ‏توان آنان را پیروان سياسى و اقتصادى ناميد. چنين كسانى، در واقع، پيرو كسى هستند كه بتواند منافع آنها را تأمين كند. از اين رو، در فضايى كه مردم احساس مى‏ كردند كه امام حسين عليه السلام پيروز خواهد شد، اين دسته نيز با مسلم بيعت كردند؛ ولى در فضايى كه ديدند همراهى با امام عليه السلام براى آنها خطرناك است، در صف پيروان بنى اميّه قرار گرفتند، چنان كه بر پايه روايتى، امام حسين عليه السلام در روز عاشورا، خطاب به آنان فرمود ؛ «واى بر شما، اى پيروان آل ابو سفيان! اگر نداريد و از روز معاد نمى ‏هراسيد، پس در دنيايتان، آزاده باشيد.» 📚لهوف ص 71 ❕دسته دوم و سوم یا همان پیروان بودند که بارها مورد ملامت امام حسین علیه السلام قرار گرفتند و اینان همان ها بودند که اهل بیت علیهم السلام در مورد آنان فرمودند ؛ « کسانی هستند که خود را شیعه می کنند که از یهود و نصاری و مجوس و مشرکین بدتر هستند » 📚بحار الانوار ج65 ص166 ❕اساسا اینان شایسته یدک کشیدن نام تشیع نیستند و از تشیع خارجند چرا که امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « شیعه بودن به زبان نیست که کسی به زبان بگوید من شیعه ام ولی در رفتار و در کردار با ما مخالفت کند .شیعه با زبان و دل با ما همراست » 📚وسایل الشیعه ج15 ص247 👌و فرمودند ؛ « شیعیان ما کسانی هستند که در برابر امر ما تسلیم هستند و از سخنان ما پیروی می کنند و با دشمنان ما در مخالفت هستند و هر کس نباشد شیعه نیست» 📚صفات الشیعه ص 162 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔ یک سوال داشتم و اون اینکه چرا سادات عمامه میپوشند و چرا روحانیت لباس مخصوصی به تن دارد ❗️❗️ 💠💠 👌لباس روحانیت متشکل از سه جزء به نام عمامه ، قباء و عباء می باشد . ❕ علمای دین مقام پیامبر اسلام و امامان گرامی در تبلیغ و ترویج دین هستند چنان که پیامبر گرامی فرمود ؛ «خدایا جانشینان مرا رحمت فرما. سوال شد خلفای شما چه کسانی هستند؟ فرمود ؛ کسانی که بعد از من می آیند و حدیث و مرا برای مردم بازگو می کنند » 📚 الفقیه،ج 4 ص 420 🔸به خاطر این که روحانیت از پیامبر گرامی و امامان معصوم علیهم السلام ، جانشینی می کنند ، لذا برای شناخته شدن در جامعه به عنوان پاسخگوی سوالات مردم ، همان لباسی را بر تن می کنند که پیامبر گرامی و امامان معصوم معمولا بر تن می کردند ، با توجه به آن که افراد هر قشری از جامعه که وظیفه خاصی دارند ، لباس برای خود انتخاب می کنند تا به آن لباس شناخته شوند ، روحانیت هم ناگزیر از لباس خاصی است که به وسیله آن از دیگر اقشار شغلی جامعه شناخته شود و چه لباسی بهتر از همان لباسی که آورنندگان دین چرا که روحانیون مبلغ آیین آنها هستند و با پوشیدن لباس آنها ، هم یاد و خاطره آن بزرگواران درجامعه تداعی می شود و هم لباس اختصاصی برای روحانیت می شود ‌. ❕در روایات متعددی وارد شده است که پیامبر گرامی و اهل بیت علیهم السلام در پوشش از عمامه و قباء و عباء می کردند ؛ 🔹عمامه : وسائل الشیعه ج 5 ص 55 باب 30 🔹قباء ؛ سنن النبی ، ص 173 _ بحار الانوار ج 42 ص 50 _ ج 52 ص 352_ 🔹عباء ؛ بحار الانوار ج 44 ص 376_ سنن النبی ص 173 👌اما در مورد عمامه و چرایی پوشیدن عمامه سیاه و سفید توسط روحانیون است که اهل بیت علیهم السلام هم عمامه سفید بر سر می گذاشتند و هم عمامه سیاه . 🔸در نقلی آمده است ؛ « امام رضا علیه السلام عمامه بر سر گذاشت و خارج شد » 📚الکافی ج 1 ص 489 ❕امام صادق عليه السلام فرمود ؛ « آن روز كه پيامبر مكه را فتح كرد و به مسجد الحرام داخل شد عمامه بر سر داشت » 📚مکارم الاخلاق ص 119 👌عبد الله بن سليمان از پدرش نقل مى كند ؛ «امام زين العابدين عليه السلام در حاليكه عمامه بر سر داشت وارد مسجد شد » 📚وسائل الشیعه ج 5 ص 57 👌 البته در عرف کنونی رنگ عمامه به عنوان شناسه برای دو گروه از روحانیون که سادات و غیر سادات هستند استفاده می شود که سادات از عمامه و غیر سادات از عمامه سفید استفاده میکنند که این نحو از پوشش برای افکار و شناسایی سادات از غیر آنها در جهت رعایت آنها مفید می باشد . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔چرا منابع دینی هر نوع قرائتی را بر نمی تابه؟ آیا شما تعدد قرائات را مشروع میدانید؟ میشه لطفا مقداری باز کنید بحث رو و بحث هرمنوتیک که پایه اساس تعدد قرائات هست نقد اساسی و ایرادش را بنظر خودتان محبت کنید ذکر کنید ❗️❗️ 💠💠 👌برداشتهاى مختلف از متون دينى از لوازم نسبيّت معرفت است. مراد از «دين» در نظريه تكثّر قرائت، متون مقدّس دينى است و مراد از «قرائتها» تفسيرها و برداشتهاى متفاوت از متون دينى است؛ مانند قرآن و سنّت در آيين اسلام، عهد عتيق در آيين يهود، عهدين در مسيحيّت، اوپانيشادها در هندو و اوستا در آيين زردشت. تكثّر قرائت به معناى پلوراليسم دينى نيست؛ زيرا اين نظريّه به كثرت برداشتها از دينى نظر دارد و پلوراليسم دينى به كثرت اديان 📚كلام جديد، 149. ❕ بنابر نظريّه تكثر قرائت، دين داراى قرائت رسمى واحد نيست و قرائتهايى متعدّد مى پذيرد و جدا از قرائت رسمىِ عالمان ، قرائتهاى ديگر نيز وجاهت و اعتبار دارند و نمى توان آنها را خطا پنداشت 📚 «صراطهاى مستقيم»، كيان، 36/ 4؛ قبض و بسط تئوريك شريعت، 97؛ نقدى بر قرائت رسمى از دين، 14؛ هرمنوتيك كتاب و سنّت، 33. ❕مهمترين زيرساخت هاى نظريّه تكثّر قرائت دينى عبارت اند از ؛ 1⃣نظر نكردن به مؤلّف متن و مراد وى از متن. 2⃣صامت و مبهم شمردن متن. بنابر اين نظريّه، مفسّر است كه متن را به سخن وامى دارد و از آن ابهام مى زدايد. 3⃣ بى ضابطه دانستن فهم دين. 4⃣ مقبول و معتبر دانستن همه فهمها و تفسيرها يا نسبيّت معرفتى. 5⃣ وابسته شمردن فهم متون به دانسته ها و پيش فرضها و انتظارات برون دينى و تأثير تامّ آنها در شكلگيرى فهم. 📚فرهنگ شیعه ص 194 👌بر اساس این نظریه می توان آیات توحیدی را دعوت به شرک ، دعوت به پرهیزکاری و تقوا را دعوت به اثم و گناه و فحشاء ، آیات مربوط به وجوب و لزوم عبادات را دعوت به پوچی و بی برنامگی ، دستورات اخلاقی را دعوت به ضد اخلاق و ... محسوب کرد زیرا وقتی هر قرائتی از دین جایز باشد ، تمام این موارد به عنوان یک قرائت از دین جایز و مشروع می شود . ❕این همان تفسیر به رای و قیاس ظنی و شخصی و از روی هوی و هوس است که در آیات و روایات فراوانی از آن نهی شده است . 👌ما معتقديم تفسير به رأى يكى از خطرناكترين برنامه ها در مورد قرآن مجيد است كه در روايات اسلامى، يكى از گناهان كبيره شمرده شده، و مايه سقوط از درگاه قرب پروردگار است، در حديث آمده است كه خداوند مى فرمايد: «ما آمَنَ بى مَنْ فَسَّرَ بِرَأيِهِ كَلامى؛ آن كس كه مرا به ميل خود (و بر طبق هواى نفس خويش) تفسير كند به من ايمان نياورده است». 📚وسائل الشیعه ج 18 ص 28 👌 بديهى است اگر ايمان صحيحى داشت كلام خدا را آنچنان كه هست مى پذيرفت نه آن گونه كه مطابق ميل اوست. ❕در بسيارى از كتب معروف اين حديث از پيامبر اكرم نقل شده است: «كسى كه قرآن را به ميل خويش تفسير كند يا ناآگاهانه چيزى درباره آن بگويد بايد آماده شود كه در جايگاه خويش در قرار گيرد». 📚مباحث فی علوم القرآن ص 304 👌منظور از تفسير به رأى آن است، قرآن را مطابق تمايلات و عقيده شخصى يا گروهى خويش معنى كند، و بر آن تطبيق نمايد، بى آنكه قرينه و شاهدى بر آن باشد، چنين كسى در واقع تابع قرآن نيست، بلكه مى خواهد قرآن را تابع خويش گرداند، و اگر ايمان كاملى به قرآن داشت چنين نمى كرد. ❕به يقين اگر باب «تفسير به رأى» در قرآن گشوده شود، قرآن مجيد بكلّى از اعتبار خواهد افتاد، و هر كس آن را مطابق ميل خويش معنى مى كند و هر عقيده باطلى را بر قرآن تطبيق مى نمايد. 👌بنابراين تفسير به رأى يعنى تفسير قرآن بر خلاف موازين علم لغت و ادبيات عرب و فهم اهل زبان و تطبيق دادن آن بر پندارها و خيالات باطل و تمايلات شخصى و گروهى، موجب تحريف معنوى قرآن است. 📚اعتقاد ما ص 51
🤔 ❔اگر زنى به ديدار برادرش رفت نبايد لباس و شاد بپوشد !!! 🖊در معتبرترين كتاب حديث شيعيان روايتى وجود دارد كه امام صادق بیان میکند زن تنها میتواند ار پس جامه با برادر خود دست بدهد و نباید لباس رنگی بپوشد معنا و مفهوم كاملا مشخص است، بله با پوشيدن لباس رنگى و با دست دادن به برادر، امكان شدن او وجود دارد... 🔴علي بن إبراهيم، عن محمد بن سالم، عن بعض أصحابه، عن الحكم بن مسكين قال: حدثتني سعيدة ومنة اختا محمد بن أبي عميد بياع السابري قالتا: دخلنا على أبي عبدالله (ع) فقلنا: تعود المرأة أخاها؟ قال: نعم، قلنا: تصافحه؟ قال: من وراء الثوب، قالت إحداهما: إن اختي هذه تعود إخوتها، قال: إذا عدت إخوتك فلا تلبسي المصبغة. 🔵دو خواهرِ محمدبن‌ابی‌عمیر گفتند، ما به نزد ابوعبدالله [امام صادق] رفتیم و پرسیدیم: آیا زن می‌تواند با برادرش دیدار کند؟ پاسخ داد: بله. ما پرسیدیم: آیا می‌تواند با او دست بدهد؟ پاسخ داد: بله، امّا از پسِ جامه. یکی از دو خواهر پرسید: آیا این خواهرم نيز می‌تواند با برادرانش دیدار کند؟ پاسخ گفت: بله👈، امّا هرگاه به دیدار رفتی رنگی و چشم‌گیر مپوش👉 📓الكافي نوشته شيخ كلينى ج٥ص٥٢٦ 💠💠 👌جایز بودن نشان دادن زینت به محارم و عدم رعایت حجاب در برابر آنها حکمی است که در آیات مورد اشاره قرار گرفته است و می فرماید ؛ « به با ایمان بگو ... خود را آشكار نسازند مگر براى شوهرانشان يا پدرانشان يا پدر شوهرانشان يا پسرانشان يا پسران همسرانشان يا برادرانشان يا پسران برادرانشان، يا پسران خواهرانشان، ... يا افراد سفيه كه تمايلى به زن ندارند يا كودكانى كه از امور جنسى مربوط به زنان آگاه نيستند، آنها هنگام راه رفتن پاى هاى خود را به زمين نزنند تا زينت پنهانيشان دانسته شود. (و صداى خلخال كه بر پا دارند به گوش رسد) و همگى به سوى خدا بازگرديد اى مؤمنان تا رستگار شويد.» 🔰نور 31 👌در روایات اسلامی نیز تاکید شده است که پوشش و رعایت حجاب برای بانوان اختصاص به نامحرمان دارد ؛ 📚وسائل الشیعه ج20 ص210 باب 17 🔸بر این اساس دست دادن با ، بدون این که نیاز باشد ، پوشش و حجابی مانع باشد ، در روایات جایز دانسته شده است ؛ 📚الکافی ج 5 ص 525 🔹آنچه ممنوع است ، نشان دادن زینت به نامحرم یا دست دادن با نامحرم است ، چنان که امام علیه السلام فرمود ؛ « پیامبر زنان را منع کرد که برای غیر شوهر ، خودشان را زینت و آرایش کنند .اگر چنین کنند بر خداوند است که آنان را وارد آتش کند» 📚الفقیه ج4 ص6 ❕یا در مورد دست دادن با نامحرم پیامبر گرامی فرمود ؛ « کسی که با زن نامحرمی دست بدهد در روز قیامت در حالی که به کشیده شده است محشور می شود و سپس فرمان می رسد که او را راهی دوزخ سازند» 📚وسائل الشیعه ج20 ص198 🔶امام صادق علیه السلام نیز فرمود : « هر کس با زنی که به او محرم نیست دست بدهد ، بدون تردید به غضب و خشم خداوند روی آورده و این خشم و را برای خود خواسته است» 📚الفقیه ج4 ص14 🔸تنها در یک صورت دست دادن با نامحرم جایز است که از پس پوشش باشد ، بدون آنکه ای بر آن مترتب شود ، چنان که امام صادق علیه السلام فرمود ؛ ❕ « مرد حق ندارد با زنی که محرم به او نیست مصافحه کند مگر از روی لباس ( و دستکش )» 📚الکافی ج 5 ص 525 👌روایتی که مورد استناد قرار گرفته است ، اولا سند ضعیفی دارد چرا که تمام راویان آن ذکر نشده است ، لذا علامه مجلسی در ذیل آن می نویسد ؛ « این حدیث است » 📚مراه العقول ج 20 ص 355 👌دوما آنکه منظور از در روایت مذکور ، است که انسان نمی تواند در برابر او زینت خود را نشان دهد یا بدون پوشش ، با او دست دهد ، و منظور از برادر ، برادر نیست ، چنان که مرحوم فیض در ذیل آن نقل می نویسد ؛ « منظور از اخ و برادر در آن روایت ، برادر است نه برادر نسبی » 📚الوافی ج 22 ص 847 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔حسين بن على, شيعيان را لعن و نفرين ميكند و ميگويد: ما را دعوت كردند و گفتند ياور توايم ولى ما را به آورده و به كشتن دادند مطلب بالا از كتاب الأرشاد شيخ مفيد ص 111 ميباشد ❗️❗️ 💠💠 ❕از امام ‏باقر عليه السلام چنين روايت شده كه فرمود ؛ «شيعيان، سه دسته‏ اند: دسته‏ اى با ما، خود را مى‏ آرايند. دسته‏ اى با ما، منافع مالى خود را به چنگ مى‏ آوردند، و دسته‏ اى، از و رو به كوى ما دارند.» 📚مشکاه الانوار ص 127 👌و در حديثى ديگر از ايشان، آمده است ؛ «مردم در باره ما، به سه گروه تقسيم مى ‏شوند: گروهى، دوستدار مايند و در انتظار قائم ما به سر مى‏ برند تا از دنياى ما بهره ‏اى ببرند. اينان، سخنان ما را مى ‏گويند و گفته ‏هاى ما را حفظ مى‏ كنند؛ امّا در عمل كردن به كردار ما، كوتاهى مى‏ كنند. خداوند، آنها را به زودى، به سوى آتش، گسيل مى‏ دارد. 🔸گروهى ديگر، دوستدار مايند، سخنان ما را گوش مى‏ دهند و در عمل كردن به كردار ما، كوتاهى نمى‏ كنند تا به ما، مردم را بچاپند. خداوند، شكمشان را از آتش سوزان، پُر مى‏ كند و گرسنگى و تشنگى بر آنان چيره مى‏ شود. 🔸گروهى نيز ما را دوست دارند، گفته ما را حفظ مى‏ كنند، دستورهاى ما را اطاعت مى ‏نمايند و با عمل ما، نمى‏ كنند. آنان، از مايند و ما، از آنهاييم.» 📚تحف العقول ص 514 👌بر اساس این مدّعيان تشيّع در كوفه را مى ‏توان به سه دسته تقسيم كرد ؛ 1⃣دسته اوّل، كسانى كه دل آنها با اهل بيت عليهم السلام بود و در عمل نيز از آرمان‏هاى اين خاندان، دفاع مى‏ كردند. تعداد اين دسته، بسيار بود. 2⃣دسته دوم، كسانى كه اهل بيت عليهم السلام را به راستى دوست داشتند؛ ولى جرئت دفاع از ‏هاى آنان را نداشتند. تعداد اينان، بيش از دسته اوّل و كمتر از دسته سوم بود. 3⃣دسته سوم، كسانى كه براى رسيدن به منافع سياسى يا اجتماعى و يا اقتصادى، به اهل بيت عليهم السلام اظهار ارادت مى ‏كردند، ولى شمشيرهايشان در خدمت دشمنان آنها بود. بيشتر شيعيان كوفه، از اين دسته بودند؛ ولى اينان، شيعه واقعى نبودند و مى ‏توان آنان را سياسى و اقتصادى ناميد. چنين كسانى، در واقع، پيرو كسى هستند كه بتواند منافع آنها را تأمين كند. از اين رو، در فضايى كه مردم احساس مى‏ كردند كه امام حسين عليه السلام پيروز خواهد شد، اين دسته نيز با مسلم بيعت كردند؛ ولى در فضايى كه ديدند همراهى با امام عليه السلام براى آنها خطرناك است، در صف پيروان بنى اميّه قرار گرفتند، چنان كه بر پايه روايتى، امام حسين عليه السلام در روز عاشورا، خطاب به آنان فرمود ؛ «واى بر شما، اى پيروان آل ابو سفيان! اگر نداريد و از روز معاد نمى ‏هراسيد، پس در دنيايتان، آزاده باشيد.» 📚لهوف ص 71 ❕دسته دوم و سوم یا همان شیعیان بودند که بارها مورد ملامت امام حسین علیه السلام قرار گرفتند و اینان همان ها بودند که اهل بیت علیهم السلام در مورد آنان فرمودند ؛ « کسانی هستند که خود را شیعه می کنند که از یهود و نصاری و مجوس و مشرکین بدتر هستند » 📚بحار الانوار ج65 ص166 ❕اساسا اینان شایسته یدک کشیدن نام تشیع نیستند و از تشیع خارجند چرا که امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « شیعه بودن به زبان نیست که کسی به زبان بگوید من شیعه ام ولی در رفتار و در کردار با ما مخالفت کند .شیعه با زبان و دل با ما همراست » 📚وسایل الشیعه ج15 ص247 👌و فرمودند ؛ « شیعیان ما کسانی هستند که در برابر امر ما تسلیم هستند و از سخنان ما پیروی می کنند و با دشمنان ما در مخالفت هستند و هر کس نباشد شیعه نیست» 📚صفات الشیعه ص 162 Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht
🤔 ❔ یک سوال داشتم و اون اینکه چرا سادات عمامه میپوشند و چرا روحانیت لباس مخصوصی به تن دارد ❗️❗️ 💠💠 👌لباس روحانیت متشکل از سه جزء به نام عمامه ، قباء و عباء می باشد . ❕ علمای دین مقام پیامبر اسلام و امامان گرامی در تبلیغ و ترویج دین هستند چنان که پیامبر گرامی فرمود ؛ «خدایا جانشینان مرا رحمت فرما. سوال شد خلفای شما چه کسانی هستند؟ فرمود ؛ کسانی که بعد از من می آیند و حدیث و مرا برای مردم بازگو می کنند » 📚 الفقیه،ج 4 ص 420 🔸به خاطر این که روحانیت از پیامبر گرامی و امامان معصوم علیهم السلام ، جانشینی می کنند ، لذا برای شناخته شدن در جامعه به عنوان پاسخگوی سوالات مردم ، همان لباسی را بر تن می کنند که پیامبر گرامی و امامان معصوم معمولا بر تن می کردند ، با توجه به آن که افراد هر قشری از جامعه که وظیفه خاصی دارند ، لباس برای خود انتخاب می کنند تا به آن لباس شناخته شوند ، روحانیت هم ناگزیر از لباس خاصی است که به وسیله آن از دیگر اقشار شغلی جامعه شناخته شود و چه لباسی بهتر از همان لباسی که آورنندگان دین چرا که روحانیون مبلغ آیین آنها هستند و با پوشیدن لباس آنها ، هم یاد و خاطره آن بزرگواران درجامعه تداعی می شود و هم لباس اختصاصی برای روحانیت می شود ‌. ❕در روایات متعددی وارد شده است که پیامبر گرامی و اهل بیت علیهم السلام در پوشش از عمامه و قباء و عباء می کردند ؛ 🔹عمامه : وسائل الشیعه ج 5 ص 55 باب 30 🔹قباء ؛ سنن النبی ، ص 173 _ بحار الانوار ج 42 ص 50 _ ج 52 ص 352_ 🔹عباء ؛ بحار الانوار ج 44 ص 376_ سنن النبی ص 173 👌اما در مورد عمامه و چرایی پوشیدن عمامه سیاه و سفید توسط روحانیون است که اهل بیت علیهم السلام هم عمامه سفید بر سر می گذاشتند و هم عمامه سیاه . 🔸در نقلی آمده است ؛ « امام رضا علیه السلام عمامه بر سر گذاشت و خارج شد » 📚الکافی ج 1 ص 489 ❕امام صادق عليه السلام فرمود ؛ « آن روز كه پيامبر مكه را فتح كرد و به مسجد الحرام داخل شد عمامه بر سر داشت » 📚مکارم الاخلاق ص 119 👌عبد الله بن سليمان از پدرش نقل مى كند ؛ «امام زين العابدين عليه السلام در حاليكه عمامه بر سر داشت وارد مسجد شد » 📚وسائل الشیعه ج 5 ص 57 👌 البته در عرف کنونی رنگ عمامه به عنوان شناسه برای دو گروه از روحانیون که سادات و غیر سادات هستند استفاده می شود که سادات از عمامه و غیر سادات از عمامه سفید استفاده میکنند که این نحو از پوشش برای افکار و شناسایی سادات از غیر آنها در جهت رعایت آنها مفید می باشد . Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht.
🤔 ❔آخوندها می گویند پوشیدن لباس شهرت حرام است و موجب بطلان نماز می شود در حالی که خودشان لباسی را می پوشند که لباس شهرت است و چون پیش نماز هستند هم نماز خودشان باطل است و هم نماز ماموین ❗️آیا این تناقض نیست ❕ 💠💠 ❕در روایات متعددی از پوشیدن « لباس شهرت » نهی شده است . 🔸امام حسين عليه السلام فرمود ؛ « هر كس لباس شُهرت بپوشد، خداوند، در روز قيامت، لباسى از آتش بر او مى‏ پوشاند. » 📚الکافی ج 6 ص 445 ❕امام صادق عليه السلام فرمود ؛ « آدمى را رسوايى همين بس كه جامه ‏اى بپوشد كه باعث انگشت نمايى او گردد يا مركبى انگشت‏ نما سوار شود » 📚بحار الانوار ج 78 ص 252 👌و فرمود ؛ « خداوند تبارك و تعالى، لباس شهرت را دشمن مى‏ دارد. » 📚الکافی ج 6 ص 445 ❕عبّاد بن كثير به امام صادق عليه السلام وارد شد در حالى كه لباس شهرت ضخيمى پوشيده بود، حضرت فرمود: اى عبّاد! اين چه لباسى است؟ عرض كرد: اى ابا عبداللَّه! اين را براى من عيب مى‏ دانى؟ حضرت فرمود: « آرى. رسول خدا فرمود: هركه در دنيا لباسى شهرت‏ آور بپوشد، خداوند در روز قيامت جامه خوارى بر او بپوشاند.» 📚رجال کشی ج 2 ص 690 👌از این روایات حرمت پوشیدن لباس شهرت استفاده می شود ، لباس شهرت با توجه به مفهوم لغوی کلمه « شهرت » لباسی است که موجب انگشت نما شدن و شهره شدن و هتک و صاحب آن شود و مناسب زی و شان شخص نباشد ، 📚توضیح المسائل مراجع ، بنی هاشم ، ج 1 ص 467 🔸البته پوشیدن لباس شهرت ، اگر چه حرام است ، اما موجب بطلان نماز نمی شود ، زیرا ملازمه ای بین حرمت پوشش لباس شهرت و بطلان نماز با لباس شهرت نیست ، نماز گزار اگر لباس شهرت بپوشد کار حرام کرده است ، اما باطل نمی شود . 📚مستمسک العروه الوثقی ج 5 ص 395 👌در گذشته مفصلا توضیح دادیم که پوشش روحانیت ، همان پوشش پیامبر گرامی و اهل بیت ایشان علیهم السلام است . به خاطر این که روحانیت از پیامبر گرامی و امامان معصوم علیهم السلام ، جانشینی می کنند ، لذا برای شناخته شدن در جامعه به عنوان پاسخگوی سوالات مردم ، همان لباسی را بر تن می کنند که پیامبر گرامی و امامان معصوم معمولا بر تن می کردند ، با توجه به آن که افراد هر قشری از جامعه که وظیفه خاصی دارند ، لباس برای خود انتخاب می کنند تا به آن لباس شناخته شوند ، روحانیت هم ناگزیر از لباس خاصی است که به وسیله آن از دیگر اقشار شغلی جامعه شناخته شود و چه لباسی بهتر از همان لباسی که آورنندگان دین چرا که روحانیون مبلغ آیین آنها هستند و با پوشیدن لباس آنها ، هم یاد و خاطره آن بزرگواران درجامعه تداعی می شود و هم لباس اختصاصی برای روحانیت می شود ‌ ، توضیحات بیشتر را در ذیل بخوانید ؛ 🔸https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1429 👌آیا می توان گفت لباس نظامیان یا پزشکان ، یا آتش نشانان و ... لباس شهرت است ؟ همانطور که لباس سایر جامعه لباس شهرت نیست ، زیرا تنها موجب شناخته شدن آنان می شود نه خوار شدن و هتک آنان ، لباس روحانیت هم لباس شهرت نیست ، و تنها موجب شناخته شدن روحانیت می شود ، چرا که نه تنها این لباس موجب خواری و هتک صاحب آن نمی شود ، بلکه به خاطر انتساب لباس مذکور به پیامبر گرامی و اهل بیت ایشان ، موجب شرف و آبرو صاحب آن می شود . ❕اهل بیت گرامی به صورت مطلق برای تمام مردم خصوصا در نماز توصیه به پوشش عمامه و همچنین عباء ( در نماز ) می کردند ؛ 📚بحار الانوار ج 80 ص 189 باب 2 👌این بیان اهل بیت برای یاد آوری نام و خاطره آورندگان دین در جامعه بوده است که همگان خود را شبیه به آنان کنند و بهتر بتوانند از اخلاق و رفتار نیکوی آنان الگو گیری کنند ، بنابراین لباسی که یاد آور آورنندگان دین است ، لباس عزت و شرف و بزرگی است نه لباس خواری و مذمت تا مصداق لباس شهرت شود . 🔸این که برخی افراد جاهل روحانیت را به سخره می گیرند ، این سخره گرفتن به خاطر مخالفت با اصل وجودی روحانیون است نه لباس آنان ، چنان که پیامبر اسلام و پیامبران پیشین نیز از دست این افراد در امان نبودند ، تا جایی که خداوند فرمود ؛ « (با اين حال نگران نباش) جمعى از پيامبران پيش از تو را به باد استهزا گرفتند اما سرانجام آنچه را مسخره مى‏ كردند دامانشان را گرفت (و عذاب الهى بر آنها نازل شد).» 🔸انعام 10 Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht.
👌ادامه 👇👇👇 2⃣اگر مراد از آیه فوق سکونت دائمی یهود در فلسطین است چگونه در آیات دیگری تاکید شده است که در پی یهود خداوند آنان را دوبار از سرزمین خود بیرون ساخت ❕ 👌می فرماید ؛ « ما به بنى اسرائيل در كتاب (تورات) اعلام كرديم كه دو بار در زمين فساد خواهيد كرد، و برترى جويى بزرگى خواهيد نمود. هنگامى كه نخستين وعده فرا رسد مردانى پيكار جو را بر شما مى‏ فرستيم (تا سخت شما را در هم كوبند حتى براى بدست آوردن مجرمان) خانه ‏ها را جستجو مى‏ كنند، و اين وعده‏ اى است قطعى... و هنگامى كه وعده دوم فرا رسد (آن چنان دشمن بر شما سخت خواهد گرفت كه) آثار غم و اندوه در صورتهايتان ظاهر مى‏ شود و داخل مسجد (اقصى) مى ‏شوند، همانگونه كه در دفعه اول وارد شدند، و آنچه را زير سلطه خود مى ‏گيرند درهم مى‏ كوبند » 🔹اسراء 4_7 👌آنچه از تاريخ بنى اسرائيل استفاده مى‏ شود اين است كه نخستين كسى كه بر آنها هجوم آورد و بيت المقدس را كرد، بخت‏ النصر پادشاه بابل بود، و هفتاد سال بيت المقدس به همان حال باقى ماند، تا يهود قيام كردند و آن را نوسازى نمودند، دومين كسى كه بر آنها هجوم برد قيصر روم اسپيانوس بود كه وزيرش" طرطوز" را مامور اين كار كرد، او به تخريب بيت المقدس و تضعيف و قتل بنى اسرائيل كمر بست، و اين حدود سال قبل از ميلاد بود. 👌بنا بر اين ممكن است دو حادثه ‏اى كه قرآن به آن اشاره مى‏ كند همان باشد كه در تاريخ بنى اسرائيل نيز آمده است، زيرا حوادث ديگر در تاريخ بنى اسرائيل آن چنان شديد نبود كه آنها را به كلى از هم متلاشى كند، ولى حمله بخت ‏النصر، قدرت و شوكت آنها را به كلى درهم كوبيد، اين تا زمان" كورش" ادامه داشت، و پس از آن بنى اسرائيل مجددا به قدرت رسيدند و اين وضع ادامه داشت تا بار ديگر قيصر روم بر آنها هجوم برد و حكومتشان را متلاشى كرد و اين دربدرى هم چنان ادامه يافت تا در اين اواخر كه به كمك قدرتهاى جهانخوار و استعمارگر براى خود دست و پا كردند . 📚المیزان ج 13 ص 46 3⃣از سوی دیگر از آیات قرآن استفاده می شود که یهودیان به خاطر طغیان های فراوان و نادیده گرفتن تعالیم تا روز قیامت مطرود خداوند هستند چنان که می فرماید ؛ « و يهود گفتند دست خدا به زنجير بسته است، دستهايشان بسته باد و بخاطر اين سخن از رحمت (الهى) دور شوند ، بلكه هر دو دست (قدرت) او گشاده است هر گونه بخواهد مى ‏بخشد، و اين آيات كه بر تو از طرف نازل شده بر طغيان و كفر بسيارى از آنها مى ‏افزايد، و در ميان آنها عداوت و دشمنى تا روز قيامت افكنديم، و هر زمان آتش جنگى افروختند آن را خداوند خاموش ساخت و براى فساد در زمين تلاش مى ‏كنند و خداوند مفسدان را دوست ندارد » 🔰مائده 64 👌با این حال چگونه می توان گفت خداوند تا روز قیامت مالکیت یهودیان بر فلسطین را امضاء کرده است تا آنان با آرامش و در آن زندگی کنند ؟ 4⃣و نکته پایانی این که تنها معیار شرافت در نزد خداوند تقوا و پارسایی است نه یهودی و مسیحی بودن چنان که می فرماید ؛ « اى مردم ، ما شما را از يك مرد و زن آفريديم، و تيره ‏ها و قبيله‏ ها قرار داديم، تا يكديگر را بشناسيد، ولى گرامى‏ ترين شما نزد خداوند با تقواترين شماست » 🔰حجرات 13 ❔با این حال چگونه می توان گفت خداوند جهت رفاه یهودیان ، فلسطین را به مالکیت آنها تا روز قیامت درآورده است ، به صرف آنکه آنها یهودی و یهودی هستند ❕ http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman