eitaa logo
شیعه پاسخ
6.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
274 ویدیو
61 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! طرح شبهه و سوال : @poorseman سایت: shiapasokh.com shiapasokh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
❕در کتاب دائره المعارف فارسی چنین آمده است ؛ «فرخى يزدى برخلاف فرخى سيستانى شاعر دربارى قرن چهارم تنها در فكر خود نبود، بلكه در راه بهروزى كشاورزان و ديگر طبقات محروم سعى و تلاش مى كرد و نسبت به مسائل اجتماعى و سياسى عصر خود عنايت و توجه داشت. در آغاز جوانى به دموكراتها پيوست و به مناسبت شعرى كه در نوروز 1327 قمرى در مدح آزادى، خطاب به فرماندار مرتجع يزد سرود، ضيغم الدوله شيرازى يزد، دهانش را با نخ و سوزن دوخت و به زندانش افكند، در نتيجه تحصّن و اعتراض مردم يزد، وزير كشور از طرف استيضاح شد و وى اين موضوع را با كمال وقاحت شايعه خواند و در مقام پاسخگويى برنيامد. 👌پس از چندى به تهران آمد (1328) و روزنامه طوفان را انتشار داد و از دموكراسى و حكومت ملى با شور و شوق فراوان حمايت و جانبدارى نمود. در دوره هفتم از يزد به نمايندگى مجلس شورا انتخاب شد و يكى از دو نماينده طرفدار اقليت بود؛ در اواخر اين دوره، از بيم تعقيب شهربانى از ايران گريخت، و از طريق مسكو به رفت و در (1312 ه. ش) به تهران آمد و به گناه افكار مترقى و آزاديخواهانه مورد تعقيب قرار گرفت و بنا به در زندان به قتل رسيد» 📚دائره المعارف فارسی ج 2 ص 1868 http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
❔روحانی امروز می گفت که امام صادق نسبت به تمام زبان ها و حتی زبان حیوانات هم آگاه بوده است ❗️آیا در این مستندی هم است ❕ 💠💠 👌امام صادق عليه السّلام ، دانا به تمام زبانهاى دنيا بوده است و با اهل هر زبانى با زبان خود او سخن مى گفته است. اينك به رواياتى در اين زمينه توجّه كنيد ؛ 1⃣ ابو بصير روايت مى كند كه نزد ابو عبد اللّه امام جعفر صادق عليه السّلام بودم و ديدم كه مردى نزد آن حضرت است و آن حضرت با او به زبانى كه من نمى فهمم صحبت مى كند آن زبان فارسى بود. 📚الاختصاص ص 183 2⃣همچنين روايت مى كند كه گروهى از اهل به ديدار امام صادق عليه السّلام آمدند. امام صادق به آنها فرمودند: «من جمع مالا يحرسه عذّبه اللّه على مقداره». آنها به زبان فارسى به امام صادق عرض كردند: ما عربى نمى دانيم. و امام عليه السّلام به زبان به آنان فرمودند: «هركه درم اندوزد، جزايش دوزخ باشد» 📚الخرائج و الجرائح ج 2 ص 753 3⃣ ابان بن تغلب روايت مى كند كه از منزل خود در مدينه خارج شدم و مى خواستم به ديدار امام صادق عليه السّلام بروم. هنگامى كه به در خانه آن حضرت رسيدم، ديدم گروهى نزد آن هستند و من آنها را نمى شناختم و تاكنون كسانى را خوش چهره تر و خوشرفتارتر از آنها نديده بودم كه در نهايت آرامش و طمأنينه بودند؛ امام صادق عليه السّلام حديث مى فرمود و در آن مجلس پانزده نفر از زبانهاى مختلف را به حديث خود تفهيم كرد كه در ميان آنها عرب، فارس، نبطى، حبشى و صقلبى بودند. عرب مى گفت حديث عربى بگو. فارسى مى گفت به فارسى بگو. حبشى مى گفت به حبشى بگو و صقلبى آن حضرت را به سخن گفتن به زبان خود مى خواند. امام صادق عليه السّلام به يكى از اصحاب خود فرمودند: يك حديث است كه من براى هر آن را به زبان آن گروه بيان كردم. 📚بحار الانوار ج 47 ص 99 4⃣ بين امام عليه السّلام و عمّار ساباطى، گفت وگويى به زبان نبطى درگرفت. عمّار ساباطى مبهوت شد و همچنان كه مى رفت، مى گفت نديدم كسى فصيحتر از شما به زبان نبطى سخن بگويد. امام صادق عليه السّلام به او فرمودند: «اى عمّار، و به زبانها» 📚همان مدرک ص 81 5⃣روايت دیگر است از صفوان بن يحيى، از جابر كه گفت ، نزد حضرت صادق عليه السّلام بودم، پس بيرون شديم با آن جناب كه ناگاه ديديم مردى بزغاله اى را خوابانيده كه ذبح كند، آن بزغاله چون حضرت را ديد كشيد، حضرت فرمود به آن مرد كه قيمت اين بزغاله چيست؟ گفت: چهار درهم. 👌حضرت از كيسه خود چهار درهم در آورد و به او داد و فرمود بزغاله را رها كن براى خودش، پس گذشتيم. ناگاه برخورديم به شاهينى كه عقب درّاجى را گرفته صيد كند، آن درّاج صيحه كشيد، حضرت صادق عليه السّلام اشاره كرد به آن شاهين با آستين خود، آن شاهين از درّاج گذشت و برگشت. ❕من گفتم: ما امرى عجيب ديديم از شما. فرمود: بلى همانا آن بزغاله كه آن شخص او را خوابانيده بود ذبح كند چون نظرش بر من افتاد گفت: استجير باللّه و بكم اهل البيت، ممّا يراد منّى طلب مى كنم از خدا و شما اهل بيت كه مرا رهايى دهيد از كشتن، و درّاج نيز همين را گفت، و اگر شيعيان استقامت داشتند هرآينه مى شنوانيدم به شما منطق طير را » 📚الخرائج ج 2 ص 216_ منتهی الامال ج 2 ص 1383 6⃣ابو يزيد فرقد گوید خدمت حضرت صادق علیه السلام بودم غلامى اعجمى را فرستاد از پى كارى غلام برگشت و شروع به تغيير كرد ،نميتوانست خوب توضيح دهد بطورى كه من خيال كردم امام عصبانى خواهد شد فرمود ،« با هر زبانى كه مايلى صحبت كن من ميفهمم چه ميگوئى » 📚بصائر الدرجات ج 1 ص 338 ❕این مضمون در روایات دیگری نیز وارد شده است که جهت آگاهی رجوع شود ؛ 📚بحار الانوار ج 47 ص 63 باب 5 http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔برخی شبهه می کنند که چرا امام حسین در روز عاشوراء افراد نابالغی را چون حضرت قاسم به میدان نبرد فرستاد در حالی که آنها تکلیفی نداشتند و نیاز به مراقبت داشتند .اصولا افراد نابالغ ، بدلیل عدم رشد جسمانی و عقلانی ، قادر به اداره کردن امورات شخصی و حقوقی خود نیستند و شارع سعی نموده است برای محافظت از این اشخاص ، برای آنها با تعیین ولی ، وصی و قیم نقش محافظتی ایجاد نماید تا زمان بلوغ آنها. نکته ای که مےبایست لحاظ شود این است که بررسی نمایم اقدام حسین بن علی در جهت به میدان فرستادن « قاسم بن حسن» تا چه اندازه مورد نهی قرآن ، سنت پیامبر اسلام و عقل و اخلاق قرار گرفته است ❗️❗️ 💠💠 👌 درست است که تمام تکالیف شرعی متوجه کسانی است که به حد بلوغ رسیده باشند و افرادی نابالغ اعم از خردسالان و یا دیوانگان، مکلف به هیچ تکلیفی از جانب شرع مقدس اسلام نیستند و این است که قانون گذار مقدس اسلام بر آن ها نهاده و سختگیری و الزام را از آنان برداشته است. ❕و این مطلب علاوه بر آن که مورد اتفاق جمیع علماء اسلام است، طبق حدیث معروفی است که از پیامبر اسلام نقل شده است که فرمود ؛ « رُفع القلم عن الصَّبی حتی و عن المجنون حتی یَفیقَ» « قلم تکلیف از نابالغ برداشته شده تا وقتی که بالغ شود و همچنین از دیوانه تا وقتی که بیماری جنون وی برطرف و عاقل شود.» 📚الخصال ج 1 ص 175 👌اما در عین حال که الزام و تکلیفی بر افراد نابالغ نیست، اعم از آن که تکلیف، دستور جهاد باشد یا دستور دفاع ولی نوجوانانی که به حد تمیز رسیده اند و خوب و بد و مفاهیم اسلامی را می دهند حق دارند که در صحنه جهاد و دفاع شرکت کنند و از این فیض عظیم الهی بهره برند. 🔸مخصوصا وقتی که صحنه، صحنه دفاع باشد، و هر فطرتا برای خود حق دفاع قائل است و شارع مقدس اسلام نیز از این حکم عقل فطری جلوگیری نکرده است. 👌علاوه بر این که روش عمل اباعبدالله الحسین علیه السلام در نبرد کربلا روشنگر این مطلب است . ❕بنابراین، اطفال را نمی توان اجبار کرد که در میدان جهاد شرکت کنند، اما اگر خود آنان داوطلب باشند و نبرد نیز دفاعی باشد ، دلیلی برای ممانعت از آنان وجود ندارد. 👌البته در صورتی که پدر در قید باشد باید از او اجازه گرفت . 📚وسائل الشیعه ج 15 ص 20 ❕بر این اساس امام حسین علیه السلام نیز ابتدا اجازه حضور قاسم بن حسن در میدان نبرد را نداد ، اما پس از اصرار های او و این که دفاع کردن از ارزش ها اختصاص به افراد بالغ ندارد و کسانی هم که به سن رشد و تمییز خوب و بد رسیده اند می توانند در این حاضر شوند ، امام علیه السلام به او اجازه حضور در میدان نبرد را داد . ❕خوارزمی می نویسد ؛ « قاسم بن حسن كه نوجوان و نابالغ بود، به ميدان آمد. هنگامى كه حسين عليه السلام به او نگريست، او را در آغوش گرفت و آن قدر با هم گريستند كه هر دو از حال رفتند. سپس جوان، اجازه پيكار خواست و عمويش حسين عليه السلام، از اجازه دادن، خوددارى كرد. جوان، پيوسته دست و پاى عليه السلام را مى‏بوسيد و از او اجازه مى‏ خواست تا به او اجازه داد. او به ميدان آمد و در حالى كه اشك‏هايش بر گونه ‏هايش روان بود، چنين مى‏ خواند؛ اگر مرا نمى‏شناسيد، من شاخه حسنم‏ ، نواده پيامبرِ برگزيده و امين. اين، حسين است، به سان اسيرى در بند ،ميان مردمى كه خدا كُند از آب باران ننوشند! ❕سپس حمله بُرد و صورتش به پاره ماه مى ‏مانْد. و با وجود كمىِ سنّش، 35 مرد را كُشت. 🔸عمرو بن سعد ازْدى گفت: به خدا سوگند، بر او حمله مى‏ برم! آن گاه، بر او حمله بُرد، و باز نگشت تا با شمشير، بر سرش زد و آن ، به صورت [بر زمين‏] افتاد و فرياد برآورد: اى عمو جان! حسين عليه السلام ....» 📚مقتل الحسین ج 2 ص 27_ المناقب ج 4 ص 106 ❕البته مولف لباب الانساب حضرت قاسم بن حسن را در میدان کربلا شانزده ساله و می داند . 📚دانش نامه امام حسین علیه السلام ، ج 7 ص 121 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❓با توجه به رسیدن ماه رجب و اولین شب جمعه آن که لیله الرغائب است لطفا توضیح دهید که است که این شب به نام شب آرزوها مشهور است .آیا لیله الرغائب به معنای شب آرزوها است❕❕ 💠💠 👌اولین شب جمعه ماه رجب را « » می گویند . 🔶پیامبر فرمود: « از اولین شب جمعه ماه رجب غافل نشوید زیرا آن شب ، شبی است که فرشتگان آن را به لیله الرغائب نامگذاری کرده اند و زمانی که یک سوم شب بگذرد تمام فرشتگان آسمان و زمین گرد کعبه و حوالی آن جمع می شوند ... » 📚وسائل الشیعه ج8 ص99 ❗️لیله الرغائب به معنای شب نمی باشد . 🔶لیله الرغائب یعنی شبی که به خاطر پاداش ها و فضیلت های فراوانی که دارد مورد میل و رغبت فراوان است و یا به معنای شب پاداش های است . ✍زیرا « رغائب» جمع « رغیبه» است که هم به معنای « کار مورد رغبت » آمده است و هم به معنای « پاداش و عطای فراوان » . 📚مفاتیح نوین ، مکارم شیرازی ، ص635 👌پیامبر گرامی اعمالی را برای این شب به این ذکر کردند: « روز پنج شنبه اول ماه رجب را روزه می گیری و چون شب جمعه فرا رسید میان نماز مغرب و عشا دوازده رکعت نماز می گذاری ( هر دو رکعت به یک سلام) و در هر رکعت از آن یک مرتبه سوره «حمد »و سه مرتبه « انا انزلناه » و دوازده مرتبه « قل هو الله احد» را می خوانی و پس از اتمام نماز هفتاد مرتبه می گویی « اللهم صل علی محمد النبی الامی و علی آله» آنگاه به سجده می روی و هفتاد بار می گویی « سبوح قدوس رب الملائکه و الروح» سپس سر از سجده بر می داری و بار می گویی « رب اغفر و ارحم و تجاوز عما تعلم انک انت العلی الاعظم» بار دیگر به سجده می روی و هفتاد مرتبه می گویی « سبوح قدوس رب الملائکه و الروح » آنگاه حاجات خود را می طلبی که بر آورده می شود» ❗️و در ادامه فرمود: « کسی که چنین نمازی را بخواند خداوند همه گناهانش را می آمرزد اگر چه گناهانش به اندازه کف روی دریاها و ریگ های و سنگینی کوهها و اندازه برگ های درختان باشد و در قیامت درباره هفتصد تن از خاندانش شفاعت می کند و چون شب اول قبر فرا رسد خداوند پاداش این نماز را به نیکوترین چهره ، با رویی گشاده و درخشان و زبانی فصیح و گویا به سوی قبر او می فرستد .آن چهره نیکو به وی می گوید ای حبیب من بر تو بشارت باد که از هر شدت و سختی نجات یافتی . 🔶از آن چهره نیکو می پرسد تو کیستی من تا کنون چهره ای از تو زیباتر ندیده ام و بویی از بویت خوشتر به مشامم نرسیده است . ✍آن چهره نیکو پاسخ میدهد من پاداش آن نمازی هستم که تو در فلان شب در فلان ماه و در فلان سال به جا آوردی من امشب به نزد تو آمده ام تا حقت را ادا کنم و مونس تنهایی تو باشم و وحشت را از تو دفع نمایم ( وهمواره در کنارت باشم) تا زمانی که در روز رستاخیز بر خیزند و در عرصه قیامت بر سرت سایه بیفکنم» 📚اقبال الاعمال ، سید بن طاووس ، ج2 ص632 📚بحار الانوار ج95 ص395 ❗️ممکن است برخی اشکال کنند اعمالی که برای لیله الرغائب ذکر شده است دارای سند محکم و نمی باشد لذا عمل بر اعمال توصیه شده وجهی ندارد. 🔶در پاسخ می گوییم اگر به فرض این اشکال صحیح باشد باز هم خدشه ای در استحباب عمل به اعمال لیله الرغائب نمی شود. 👌در روایات متعددی آمده است که اگر از سوی اهل بیت ثوابی بر انجام عملی روایت شد ، در حالی که آن روایت دارای سند نمی باشد و ضعیف باشد انسان می تواند به قصد رجا و مطلوبیت آن را بخواند و خداوند نیز پاداش ثواب آن عمل را میدهد. 🔷امام علیه السلام فرمود: « هر کس از ما اهل بیت روایتی دریافت کرد که مشتمل بر ثواب بر انجام کار خیر بود و او نیز آن اعمال را انجام دهد به او پاداش می دهد اگر چه ما آن را نگفته باشیم» 📚ثواب الاعمال ص160 📚وسائل الشیعه ج1 ص80 🔶امام باقر علیه السلام فرمود: « هر کس روایتی به او مبنی بر ثواب خداوند بر انجام عملی رسید و او نیز آن عمل را به امید ثواب انجام دهد خداوند به او پاداش می دهد اگر چه حدیث و روایتی که به او رسیده نباشد» 📚بحار الانوار ج2 ص256 👌علامه می نویسد: « به خاطر این روایات است که بسیاری از علمای شیعه در سنن و آداب و مستحبات و مکروهات به اخبار و مجهول استدلال می کنند » 📚بحار الانوار ج2 ص257 ❕البته ما در گذشته ثابت کرده ایم که تمام روایات منقول در کتب معتبر حدیثی ما مورد استناد و قبول است جز آن موارد قلیلی که خلاف قرآن و سنت ، می باشد زیرا روایات ما محفوف به قرائن متعدده بر صحت می باشد که ضعف سند را جبران می کند و اعمال مذکور لیله الرغائب نیز از این قاعده خارج نیست ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/5043 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
🤔 ❔ اسیر در اسلام ! 🔅 نهی پیامبر از گرفتن اسیر برای فدیه چون پیامبران باید قتل و کشتار زیادی انجام دهند: ➖ مَا كَانَ لِنَبِيٍّ أَن يَكُونَ لَهُ أَسْرَى حَتَّى يُثْخِنَ فِي الأَرْضِ تُرِيدُونَ عَرَضَ الدُّنْيَا وَاللّهُ يُرِيدُ الآخِرَةَ وَاللّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ➖ هيچ پيامبرى را سزاوار نیست كه اسیرانى بگيرد مگر اینکه در زمين قتل عام بسیار کند؛ شما کالای دنیا را می‌خواهید و الله را می‌خواهد و الله شكست ناپذير حكيم است. 📚 منبع: آیه67، سوره انفال 🔅 و در ادامه، آنان را به سبب اسیر گرفتن مورد نکوهش قرار می‌دهد: ➖ لَّوْلاَ كِتَابٌ مِّنَ اللّهِ سَبَقَ لَمَسَّكُمْ فِيمَا أَخَذْتُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ ➖ اگر پيش از اين از جانب الله دستوری داده نشده بود ، به سبب آنچه گرفته بوديد (اسیران) عذابی بزرگ به شما می‌رسيد. 📚 منبع: آیه68، سوره انفال 💠💠 👌متاسفانه مانند همیشه ، ترجمه از آیات ، مستمسکی برای هجمه واقع شده است . ❕خداوند می فرماید ؛ « مَا کانَ لِنَبیٍ أَن یَکُونَ لَهُ أَسرَی حَتی یُثْخِنَ فی الاَرْضِ تُرِیدُونَ عَرَض الدُّنْیَا وَ اللَّهُ یُرِیدُ الاَخِرَةَ وَ اللَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ ، لوْ لا کِتَبٌ مِّنَ اللَّهِ سبَقَ لَمَسکُمْ فِیمَا أَخَذْتمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ » ( انفال 67 _ 68) 🔸« هیچ پیامبری حق ندارد اسیرانی (از دشمن ) بگیرد تا کاملا بر آنها پیروز گردد (و جای پای خود را در زمین محکم کند) شما ناپایدار دنیا را می خواهید (و مایلید اسیران بیشتری بگیرید و در برابر گرفتن مالی آزاد کنید) ولی خداوند سرای دیگر را (برای شما) می خواهد و خداوند قادر و حکیم است - اگر فرمان سابق خدا نبود (که بدون ابلاغ، امتی را کیفر ندهد) مجازات بزرگی به خاطر چیزی که (از اسیران ) گرفتید به شما می رسید » 👌یثخن از ماده در اصل به معنی ضخامت و غلظت و سنگینی آمده است، سپس به همین مناسبت به پیروزی و غلبه آشکار و قوت و قدرت و شدت اطلاق شده است . ❕گروهی از مفسران «حتی یثخن فی الارض »را به معنی مبالغه و شدت در کشتار دشمن گرفته اند و می گویند معنی این جمله این است که گرفتن اسیران جنگی باید بعد از کشتار دشمن باشد، ولی با توجه به کلمه «فی الارض » (در زمین ) و با توجه به ریشه این لغت که به معنی شدت و غلظت است، روشن می شود که معنی اصلی جمله چنین نیست، بلکه منظور اصلی تفوق کامل بر دشمن و نشان دادن قوت و قدرت و محکم کردن سیطره خود بر منطقه است . ❕ولی از آنجا که گاهی در هم کوبیدن و کشتار دشمن سبب تحکیم موقعیت مسلمانان می شود یکی از این جمله در شرایط خاصی کشتار دشمن می تواند بوده باشد، نه مفهوم اصلی جمله !. 👌به هر حال آیه مورد بحث مسلمانان را توجه به یک نکته حساس جنگی می دهد، و آن اینکه هیچگاه مسلمانان پیش از شکست کامل دشمن نباید به فکر گرفتن اسیر باشند، زیرا چنانکه از پاره ای از استفاده می شود، بعضی از مسلمانان تازه کار در میدان بدر ، سعی داشتند دشمن را تا ممکن است اسیر کنند، برای اینکه طبق معمول جنگهای آن روز؛ پس از خاتمه جنگ، مبلغ قابل ملاحظه ای به نام فدیه یا فداء می گرفتند و اسیران را در مقابل آن آزاد می کردند. ❕این کار ممکن است بعضی از مواقع کار خوبی محسوب شود، ولی قبل از اطمینان کامل از شکست دشمن کار خطرناکی است، زیرا مشغول شدن به گرفتن اسیران و بستن دستهای آنها و آنان به یک محل مناسب در بسیاری از اوقات جنگجویان را از اصل هدف جنگ باز می دارد، و چه بسا به دشمن زخم خورده امکان می دهد که حملات خود را تشدید و جنگجویان را در هم بکوبند، همان گونه که در حادثه جنگ احد توجه به جمع آوری غنائم گروهی از مسلمانان را به خود مشغول ساخت، و از فرصت استفاده کرد و ضربه نهائی خود را بر آنها وارد کرد . 🔸بنابراین گرفتن اسیر تنها در صورتی مجاز است که اطمینان کامل از پیروزی بر دشمن حاصل شود در غیر این صورت باید با ضربات قاطع و کوبنده و پی در پی قدرت و نیروی دشمن مهاجم را از کار بیاندازد. اما به محض حصول اطمینان از این موضوع، انسانی ایجاب می کند که دست از کشتن بردارند و به اسیر کردن قناعت کنند. ❕این دو نکته مهم نظامی و انسانی در آیه فوق در عبارت کوتاهی بیان شده است . 🔸 👇
👌ادامه پاسخ 👇👇👇 🔰حال در مورد منسوب به امیر مومنان که شکل حکاکی شده بر روی انگشتر شرف الشمس برگرفته از آن است توجه به نکاتی لازم است ؛ 1⃣اشعار مذکور در کتاب دیوان منسوب به علی علیه السلام آمده است که علامه در مورد آن می گوید ؛ « حکم به صحت تمام آن مشکل است » 📚بحار الانوار ج 1 ص 42 2⃣آن اشعار در برخی کتب دیگر چون زاد المعاد علامه مجلسی ص 567 (به نقل از علی علیه السلام ) آمده است . 3⃣در ابتدای آن اشعار شده است که از آن در جهت طلسم و برای مقابله با سردرد شدن استفاده می شود ( طلسم للصداع ) . 4⃣به هیچ عنوان استفاده از آن تحت عنوان شرف الشمس در روز نوزدهم نیامده است . ❕بنابراین هم انتساب آن اشعار به امیر مومنان مشکوک است زیرا بدون سند نقل شده است و کتابی هم که آن را نقل کرده ، انتساب محتوای آن به علی علیه السلام است ، و هم اساسا آن اشعار در جهت مقابله با سردرد است نه شرف الشمس و اساسا اعتبار دادن به روز نوزدهم فروردین و سعادت آن برگرفته از علوم ستاره و کوکب شناسی و مانند آن است که آن در اسلام بدیهی است. 👌علی علیه السلام فرمود ؛ « اى مردم ، از فرا گرفتن علم نجوم (آنچه مربوط به پيشگويى به وسيله ستارگان است) بپرهيزيد ، جز به آن مقدار كه در خشكى، يا دريا به وسيله آن هدايت حاصل مى شود، چرا كه نجوم به ( و پیش گویی ) دعوت مى كند و منجّم همچون كاهن است و كاهن همچون ساحر و ساحر همچون كافر است و كافر در آتش دوزخ است » 📚نهج البلاغه خطبه 79 👌این مضمون در روایات دیگری نیز آمده است ؛ 📚وسائل الشیعه ج 17 ص 141 باب 24 باب عدم جواز تعلم النجوم و العمل بها https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
🤔 ❔آیا متن زیر دارد؛ ❓اگر نماز داريد حضرت رسول اکرم (ص) فرمود:هر که نماز قضا بر ذمه اش باشد قبل از ظهر جمعه آخر ماه مبارک رمضان چهار رکعت به دو سلام      (۲تا دو رکعتی) بخواند و در هر رکعت بعد از حمد یک مرتبه آیه الکرسی و پانزده مرتبه سوره ی را تلاوت نماید که دویست سال نماز قضا را کفایت می کند و روایت دیگر از آن حضرت چهار صد سال و روایت از حضرت امیرالمومنین سال و از حضرت رسول سوال کردند مردم آخر الزمان بیش از صدسال عمر نمی کنند نماز قضاهای پدر و مادر و اقربای  او را کفایت می کند بعد از نماز این دعا را بخواند.بسم الله الرحمن الرحیم یا سامعَ الصَّوتِ یا جامع الفَوتِ یا مُحیَ العِظامِ بَعدَ المَوت ِ صَلِّ عَلی مُحَمدِ وَاجعَل لی وَ مخرجا مِمّا انا فیه اِنَّکَ تَعلَمُ و انتَ تُقَدَر وَلا اَقدِرُ وَ انتَ عَلامَ الغُیُوبِ یا واهِبَ العَطایا یا غافِرَ الخَطایا یا یا قدُوسُ یا رَب المَلائِکهِ وَ الرّوح رَبِِّ اغفِر وَارحَم و تَجاوَز عَما تَعلَمُ اِنَکَ اَنتَ العَلِیُ الاَعظَم ُیا ساتِرَ العُیوُبِ یا الکُرُوب یا غافِر الذُنوُبِ یا ذَالجَلالِ وَالاِکرام بِرَحمَتِکَ یا اَرحَمَ الراحِمینِ ❕❕ 💠💠 👌متن مذکور در هیچ یک از کتب ما نیامده است و نشر آن و انتساب آن به پیامبر گرامی و اهل بیت ، مصداق بارز دروغ بستن بر حجت های الهی می باشد که از گناهان و سبب روزه است ؛ 🔶 https://t.me/Rahnamye_Behesht/6594 ❕روایاتی فراوانی در وجوب قضاء نمازهای فوت شده می کند و اینکه هیچ چیز نمی تواند جای ادای آن ها را بگیرد. 🔷نقل است که امام علیه السلام فرمود ؛ « کسی که بدون طهارت نماز بخواند ، یا نماز ها را فراموش کند و نخواند ، یا خواب ، باید نمازش را هر زمان که به یاد آورد قضا کند » 📚 ج2 ص266 ❕به این مضمون روایات دیگری نیز وارد شده است ؛ 📚 ج8 ص253 باب 1 Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht https://sapp.ir/poorseman‌
🤔 ❔برخی شبهه می کنند که چرا امام حسین در روز عاشوراء افراد نابالغی را چون حضرت قاسم به میدان نبرد فرستاد در حالی که آنها تکلیفی نداشتند و نیاز به مراقبت داشتند .اصولا افراد نابالغ ، بدلیل عدم رشد جسمانی و عقلانی ، قادر به اداره کردن امورات شخصی و حقوقی خود نیستند و شارع سعی نموده است برای محافظت از این اشخاص ، برای آنها با تعیین ولی ، وصی و قیم نقش محافظتی ایجاد نماید تا زمان بلوغ آنها. نکته ای که مےبایست لحاظ شود این است که بررسی نمایم اقدام حسین بن علی در جهت به میدان فرستادن « قاسم بن حسن» تا چه اندازه مورد نهی قرآن ، سنت پیامبر اسلام و عقل و اخلاق قرار گرفته است ❗️❗️ 💠💠 👌 درست است که تمام تکالیف شرعی متوجه کسانی است که به حد بلوغ رسیده باشند و افرادی نابالغ اعم از خردسالان و یا دیوانگان، مکلف به هیچ تکلیفی از جانب شرع مقدس اسلام نیستند و این است که قانون گذار مقدس اسلام بر آن ها نهاده و سختگیری و الزام را از آنان برداشته است. ❕و این مطلب علاوه بر آن که مورد اتفاق جمیع علماء اسلام است، طبق حدیث معروفی است که از پیامبر اسلام نقل شده است که فرمود ؛ « رُفع القلم عن الصَّبی حتی و عن المجنون حتی یَفیقَ» « قلم تکلیف از نابالغ برداشته شده تا وقتی که بالغ شود و همچنین از دیوانه تا وقتی که بیماری جنون وی برطرف و عاقل شود.» 📚الخصال ج 1 ص 175 👌اما در عین حال که الزام و تکلیفی بر افراد نابالغ نیست، اعم از آن که تکلیف، دستور جهاد باشد یا دستور دفاع ولی نوجوانانی که به حد تمیز رسیده اند و خوب و بد و مفاهیم اسلامی را می دهند حق دارند که در صحنه جهاد و دفاع شرکت کنند و از این فیض عظیم الهی بهره برند. 🔸مخصوصا وقتی که صحنه، صحنه دفاع باشد، و هر فطرتا برای خود حق دفاع قائل است و شارع مقدس اسلام نیز از این حکم عقل فطری جلوگیری نکرده است. 👌علاوه بر این که روش عمل اباعبدالله الحسین علیه السلام در نبرد کربلا روشنگر این مطلب است . ❕بنابراین، اطفال را نمی توان اجبار کرد که در میدان جهاد شرکت کنند، اما اگر خود آنان داوطلب باشند و نبرد نیز دفاعی باشد ، دلیلی برای ممانعت از آنان وجود ندارد. 👌البته در صورتی که پدر در قید باشد باید از او اجازه گرفت . 📚وسائل الشیعه ج 15 ص 20 ❕بر این اساس امام حسین علیه السلام نیز ابتدا اجازه حضور قاسم بن حسن در میدان نبرد را نداد ، اما پس از اصرار های او و این که دفاع کردن از ارزش ها اختصاص به افراد بالغ ندارد و کسانی هم که به سن رشد و تمییز خوب و بد رسیده اند می توانند در این حاضر شوند ، امام علیه السلام به او اجازه حضور در میدان نبرد را داد . ❕خوارزمی می نویسد ؛ « قاسم بن حسن كه نوجوان و نابالغ بود، به ميدان آمد. هنگامى كه حسين عليه السلام به او نگريست، او را در آغوش گرفت و آن قدر با هم گريستند كه هر دو از حال رفتند. سپس جوان، اجازه پيكار خواست و عمويش حسين عليه السلام، از اجازه دادن، خوددارى كرد. جوان، پيوسته دست و پاى عليه السلام را مى‏بوسيد و از او اجازه مى‏ خواست تا به او اجازه داد. او به ميدان آمد و در حالى كه اشك‏هايش بر گونه ‏هايش روان بود، چنين مى‏ خواند؛ اگر مرا نمى‏شناسيد، من شاخه حسنم‏ ، نواده پيامبرِ برگزيده و امين. اين، حسين است، به سان اسيرى در بند ،ميان مردمى كه خدا كُند از آب باران ننوشند! ❕سپس حمله بُرد و صورتش به پاره ماه مى ‏مانْد. و با وجود كمىِ سنّش، 35 مرد را كُشت. 🔸عمرو بن سعد ازْدى گفت: به خدا سوگند، بر او حمله مى‏ برم! آن گاه، بر او حمله بُرد، و باز نگشت تا با شمشير، بر سرش زد و آن ، به صورت [بر زمين‏] افتاد و فرياد برآورد: اى عمو جان! حسين عليه السلام ....» 📚مقتل الحسین ج 2 ص 27_ المناقب ج 4 ص 106 ❕البته مولف لباب الانساب حضرت قاسم بن حسن را در میدان کربلا شانزده ساله و می داند . 📚دانش نامه امام حسین علیه السلام ، ج 7 ص 121 Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht
هدایت شده از  شیعه پاسخ
👌ادامه پاسخ 👇👇👇 🔰حال در مورد منسوب به امیر مومنان که شکل حکاکی شده بر روی انگشتر شرف الشمس برگرفته از آن است توجه به نکاتی لازم است ؛ 1⃣اشعار مذکور در کتاب دیوان منسوب به علی علیه السلام آمده است که علامه در مورد آن می گوید ؛ « حکم به صحت تمام آن مشکل است » 📚بحار الانوار ج 1 ص 42 2⃣آن اشعار در برخی کتب دیگر چون زاد المعاد علامه مجلسی ص 567 (به نقل از علی علیه السلام ) آمده است . 3⃣در ابتدای آن اشعار شده است که از آن در جهت طلسم و برای مقابله با سردرد شدن استفاده می شود ( طلسم للصداع ) . 4⃣به هیچ عنوان استفاده از آن تحت عنوان شرف الشمس در روز نوزدهم نیامده است . ❕بنابراین هم انتساب آن اشعار به امیر مومنان مشکوک است زیرا بدون سند نقل شده است و کتابی هم که آن را نقل کرده ، انتساب محتوای آن به علی علیه السلام است ، و هم اساسا آن اشعار در جهت مقابله با سردرد است نه شرف الشمس و اساسا اعتبار دادن به روز نوزدهم فروردین و سعادت آن برگرفته از علوم ستاره و کوکب شناسی و مانند آن است که آن در اسلام بدیهی است. 👌علی علیه السلام فرمود ؛ « اى مردم ، از فرا گرفتن علم نجوم (آنچه مربوط به پيشگويى به وسيله ستارگان است) بپرهيزيد ، جز به آن مقدار كه در خشكى، يا دريا به وسيله آن هدايت حاصل مى شود، چرا كه نجوم به ( و پیش گویی ) دعوت مى كند و منجّم همچون كاهن است و كاهن همچون ساحر و ساحر همچون كافر است و كافر در آتش دوزخ است » 📚نهج البلاغه خطبه 79 👌این مضمون در روایات دیگری نیز آمده است ؛ 📚وسائل الشیعه ج 17 ص 141 باب 24 باب عدم جواز تعلم النجوم و العمل بها https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185