eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
6.1هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
206 ویدیو
49 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! 👈وابسته به موسسه بقیه الله الاعظم ارواحناه فداه طرح شبهه و سوال : @poorseman تمام کانالهای ما : https://yek.link/ipasookh
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔ببخشید خالدون در آیات قرآن معنی ابدی هست یا زماندار هست ❗️❗️ 💠💠 👌خلود در اصل لغت به معنى بقاى طولانى و هم به معنى ابديت آمده است، ولى در بسيارى از آيات قرآن با قيودى ذكر شده است كه از آن به وضوح مفهوم فهميده مى شود، مثلا در آيات 100 توبه 11 طلاق و 9 تغابن در مورد بهشتيان تعبير به خالِدِينَ فِيها أَبَداً مى كند، كه اين تعبير مفهومش ابديت بهشت براى اين گروه ها است، و در آيات ديگرى مانند 169 نساء و 23 جن در باره گروهى از دوزخيان همين تعبير خالِدِينَ فِيها أَبَداً ديده مى شود كه دليل بر جاودانگى عذاب آنها است. 🔸تعبيرات ديگرى مانند ماكثين فيها ابدا در آيه 3 كهف لا يَبْغُونَ عَنْها حِوَلًا (كهف- 108) و مانند اينها نشان مى دهد كه بطور قطع از بهشتيان و دوزخيان جاودانه در نعمت يا در عذاب خواهند ماند. 🔹بعضى كه نتوانسته اند اشكالات خلود و جاودانگى مجازات را به نظر خود حل كنند ناچار دست به دامن معنى لغوى آن زده و آن را به معنى مدت طولانى گرفته اند، در حالى كه تعبيراتى نظير آيات فوق چنين تفسيرى را ندارد. 📚تفسیر نمونه ج 9 ص 238 ❕شيخ مفيد در «اوائل المقالات» مى فرمايد ؛ «تمام علماى اماميّه اتفاق نظر دارند كه تهديد به خلود در آتش مخصوص كفّار است، و كسانى را كه داراى ايمان به خدا و اقرار به فرائض او دارند از اهل نماز، هرگاه مرتكب گناهى بشوند شامل نمى شود و تمام «مرجئه» و محدّثان بر اين امر متفقند، در حالى معتزله اتفاق برخلاف اين قول كرده اند، و چنين مى پندارند كه تهديد به خلود در آتش همه كفّار و همه فاسقان را شامل مى شود» 📚اوائل المقالات ص 53 👌بنا براین آنچه مسلم است خلود کفار و افراد بی ایمان در دوزخ می باشد اما درباره معصیت کاران این معنا مسلم نیست مگر انکه و گناه انچنان عظیم و گسترده باشد که انسان را به کفر و ترک ایمان بکشاند یا بی ایمان از دنیا برود 📚پیام قران ج 6 ص 371‌ 🔸امام کاظم علیه السلام فرمود ؛ «تنها اهل کفر وجحود واهل ضلالت و شرک در تا ابد باقی خواهند ماند» 📚التوحید صدوق ص407 ❔مهمترين اشكالى كه در مسأله خلود مطرح مى شود و در حقيقت اشكال اصلى است مسأله عدم تناسب «گناه» و «» است، گفته مى شود چگونه مى توان پذيرفت كه انسانى تمام عمر خود را كه حدّاكثر صد سال بوده است، كار بد كرده، و در كفر و گناه غوطه ور بوده، ولى در برابر يكصد سال گناه هزاران ميليون سال كيفر ببيند؟!. 👌البته اين مسأله در مورد نعمتهاى جاودان بهشتى مشكلى ايجاد نمى كند، چرا كه تفضّل و پاداش بيشتر از بخشنده مهربانى كه رحمتش عالم هستى را فرا گرفته جاى تعجّب نيست، ولى در مجازات و كيفر، جرم و جنايت حتماً لازم است، و اگر اين تعادل به هم خورد، با عدل الهى سازگار نخواهد بود، خلاصه يكصد سال كفر و گناه در خورد يك صد سال مجازات است، نه بيشتر. 🔸پيچيدگى اين اشكال سبب شده كه گروههايى به فكر توجيه آيات خلود بيفتند و آن را به معناى مدت طولانى يا خلود نوعى و نه شخصى، يا پيدا شدن نوعى سازش با محيط، و امثال آن كه توجيه كنند، ولى اين بسيار ضعيف و غير قابل قبول است، و هرگز با آيات خلود سازگار نيست. 👌آنها كه اين ايراد را مطرح مى كنند از يك نكته اساسى غافلند و آن فرق ميان مجازاتهاى قراردادى و تكوينى است كه نتيجه طبيعى اعمال و يا زندگى كردن در كنار خود اعمال است. 🔸توضيح اينكه ؛ گاهى قانونگذار قانونى وضع مى كند كه هركس مرتكب فلان خلاف شود بايد فلان مقدار جريمه مالى بدهد، تا فلان مدت در زندان بماند، مسلماً در چنين جايى بايد تناسب «جرم» و «جريمه» در نظر گرفته شود، هرگز براى يك كار كوچك مجازات اعدام يا حبس ابد نمى توان قرار داد، و به عكس براى كار مهمى همچون قتل نفس يك روز زندان بى معناست، حكمت و عدالت ايجاب مى کند كه اين دو با هم كاملًا باشد. 👌ولى كيفرهايى كه در حقيقت اثر طبيعى عمل است و خاصيت تكوينى آن محسوب مى شود، و يا نتيجه حضور خود عمل در برابر انسان است اين گفتگوها را نمى پذيرد، خواه در مورد آثار در اين جهان باشد يا در جهان ديگر. 🔸ادامه 👇 @Rahnamye_Behesht
🔸 👇 👌مثلًا اگر گفته شود كسى كه از مقررات رانندگى تخلف كند و با سرعت غير مجاز و سبقت بى دليل و عبور از مناطق ممنوع كند ممكن است به خاطر همين چند لحظه تخلف چنان تصادفى كند كه دست و پاى او بشكند و يك عمر زمين گير شود، در اينجا كسى نمى گويد، اين نتيجه تلخ براى آن تخلف كوچك عادلانه نيست، زيرا مسلم است كه اين از قبيل جريمه هاى قراردادى اداره راهنمايى نيست كه در آن مسأله تناسب و هماهنگى جرم و جريمه در نظر گرفته شود، اين اثر طبيعى عمل است كه انسان به سراغ آن رفته، و خود را گرفتار آن كرده است. 🔸همچنين اگر گفته شود سراغ مشروبات الكلى يا مواد مخدر نرويد، چرا كه در مدت كوتاهى قلب و معده و مغز و اعصاب شما را تباه مى كند، حال اگر كسى رفت و گرفتار ضعف شديد اعصاب، و بيمارى قلب و عروق و زخم معده شده، در برابر چند روز هوسبازى تا پايان در عذاب اليم و رنج شديد بود، هيچكس ايراد عدم تناسب جرم و جريمه را در اينجا مطرح نمى كند. ❕حال فرض كنيد چنين انسانى به جاى يكصد سال، هزار سال عمر كند و يا يك ميليون سال در دنيا بماند، مسلماً بايد تحمل آن و عذاب را در اين مدت طولانى به خاطر مثلًا چند روزى هوسبازى بنمايد. 👌در مورد عذابها و كيفرهاى اخروى مسأله از اين فراتر است، آثار تكوينى اعمال و نتائج مرگبار آن ممكن است براى هميشه دامان انسان را بگيرد، بلكه خود اعمال، در برابر انسان مجسم مى شود، و چون آن جهان جاويدان است اعمال نيك و بد جاودانه با انسان خواهند بود، و او را نوازش يا مى دهد. 🔸مجازاتها و كيفرهاى رستاخيز بيشتر جنبه اثر تكوينى و خاصيت عمل دارد، همانگونه كه قرآن مجيد مى گويد «اعمال بدشان در برابر آنان آشكار مى شود و آنچه را به باد مسخره مى گرفتند بر آنها وارد مى گردد»! (جاثيه 33). 🔸و در آيه 54 سوره يس مى خوانيم ؛ «جز اعمال خود شما براى شما نيست». ❕با اين حال، جايى براى اين سؤال باقى نمى ماند كه چرا تناسب ميان «جريمه» و «جرم» در نظر گرفته نشده است؟. 👌انسان بايد با دو بال «ايمان» و «عمل صالح»، بر فراز آسمان سعادت پرواز كند و از نعمتهاى ابدى بهشت و لذّت قرب خدا بهره مند شود، حال اگر بر اثر هوسبازى در يك لحظه با يك عمر صد ساله دو بال خود را درهم بشكند بايد براى هميشه در ذلّت و بدبختى بماند، اينجا مسأله زمان و مكان و مقدار جرم مطرح نيست، بلكه مسأله علّت و معلول و آثار كوتاه مدت و دراز آن مطرح است، يك كبريت كوچك ممكن است شهرى را به آتش بكشد، و يك گرم بذر خار مغيلان ممكن است بعد از مدّتى يك صحراى وسيع خار به وجود آورد كه دائماً مزاحم انسان باشد، همانگونه كه چند گرم بذر گل ممكن است با گذشتن چند سال، صحرايى از زيباترين و معطّرترين گلها به وجود آورد كه عطر آن مشام جان را معطّر و ديده و دل را نوازش دهد. 👌حال اگر كسى بگويد يك كبريت چه با آتش گرفتن يك شهر دارد و چند بذر كوچك چه تناسبى با يك صحراى خار يا گل مىتواند داشته باشد؟ آيا اين سؤال منطقى است؟ مسلّماً نه. ❕اعمال نيك و بد ما نيز همينگونه هستند و ممكن است آثار جاودانى بسيار گسترده اى از خود به يادگار بگذارند (دقت كنيد). 👌مسأله مهم اينجاست كه رهبران الهى و پيامبران بزرگ و اوصياى آنها اين هشدار را پى در پى به ما دادند كه نتيجه چنان گناهانى، عذاب جاودان است، و نتيجه چنين اعمال صالحى، نعمت مخلّد و ابدى است، درست مثل اينكه باغبان آگاه و بيدارى اثر وسيع آن بذر خار و گل را براى ما قبلًا بيان كرده باشد، و ما آگاهانه راه خودمان را در اين مسير انتخاب كنيم. در اينجا به چه مى توانيم ايراد كنيم، و بر چه چيز خرده بگيريم و به كدام قانون اعتراض نماييم، جز به خودمان . 📚پیام قرآن ج 6 ص 379 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔این که در روایاتی آمده است که پیامبر اسلام گفته اند اختلاف امت من رحمت است آیا منافاتی با لزوم اتحاد امت و نهی از اختلاف و ندارد ❗️اگر اختلاف رحمت است چرا علما تاکید به وحدت امت می کنند ❗️❗️ 💠💠 👌اختلاف و چند دستگی از جمله اموری است که مورد نهی آیات و روایات قرار گرفته است . خداوند اختلاف را به عنوان یک الهی محسوب کرده و می فرماید ؛ « بگو او توانا است که از بالای سرتان یا از زیر پاهایتان عذابی بر شما بفرستد یا شما را گروه گروه به هم اندازد ( و دچار تفرقه سازد ) و عذاب بعضی از شما را به بعضی دیگر ( بچشاند ) . بنگر که آیات ( خود ) را گوناگون بیان می کنیم تا شاید آنان بفهمند » ( انعام 65) 👌پیامبر گرامی و علی علیهما السلام فرمود ؛ « هیچ امتی پس از پیامبر خود اختلاف نشد مگر آنکه باطل گرایان آن بر حق خواهانش پیروز گشتند » 📚امالی مفید ص 235 🔸و فرمود ؛ « با هم اختلاف نکنید که پیشنیان شما دچار شدند و نابود گشتند » 📚میزان الحکمه ج 3 ص 389 👌و فرمود ؛ « بايكديگر ناسازگارى مكنيد كه ناسازگار و پراكنده مى شود _ از نزد من، يكپارچه رفتيد و پراكنده برگشتيد؟! پيشينيان شما را، همين تفرقه نابود كرد.» 📚همان مدرک ❕ امام على عليه السلام فرمود ؛ «همانا شيطان راههاى خود را براى شما آسان و هموار مى كند و مىخواهد بند بندِ دين شما را بگسلاند و به جاى يكپارچگى، پراكندگى نصيبتان كند و بر اثر پراكندگى، فتنه و پديد آورد.پس، از وسوسه ها و افسون هايش رويگردان شويد.» 📚نهج البلاغه خطبه 121 ❕با این وجود حدیثی را علمای اهل سنت از پیامبر گرامی نقل می کنند که فرمود ؛ « اختلاف امتی رحمه » « اختلاف امت من است » 📚کنزالعمال ح 28686 ❕یکی از معانی اختلاف « آمد و شد و رفت و آمد است » چنان که می فرماید ؛ « ان فی اختلاف اللیل و النهار ...لایات لقوم یتقون » « مسلما در آمد و شد شب و روز ...نشانه هایی است برای آنها که » ( یونس 6) 👌بر این اساس روایت مذکور به معنای آمد و شد و رفت و آمد امت برای کسب علم از است که رحمت خداوند با این رفت و آمدها برای کسب علم بر آنها می شود . ❕ عبد المؤمن انصارى می گوید ؛ « به امام صادق عليه السلام عرض كردم: 👌عدّه ا ى روايت مى كنند كه پيامبر خدا فرمود: اختلاف امت من، رحمت است؟ امام پاسخ داد: راست مى گويند. عرض كردم: اگر اختلاف آنان رحمت است پس اتّحاد ايشان عذاب است؟ حضرت فرمود: معناى اين حديث آن گونه كه تو و آنان فهميده ايد نيست، بلكه منظور پيامبر، اين سخن خداوند عزّوجلّ است كه: «چرا از هر گروهى از ايشان جماعتى كوچ نمى كنند تا (جماعتى بمانند و) در دين آگاهى پيدا كنند». خداوند به آنان فرمان داد كه از هر سو نزد پيامبر خدا بروند و پيش او آمد و شد كنند و ببينند و سپس، نزد مردم خود برگردند و تعليمات دين را به آنها نيز بياموزند. منظور پيامبر، آمد و شد آنها از شهرهايشان بود ( که رحمت خدا در آن است ) نه اختلاف در دين خدا؛ دين، البته يكى است » 📚معانی الاخبار ص 157 _ علل الشرایع ج 1 ص 85 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔بی اخلاقی و تبعیض در کلام پیامبر اسلام در حدیث صحیحی از پیامبر اسلام چنین آمده است : : ۹-علي بن إبراهيم، عن أبيه، عن ابن أبي عمير، عن أبي أيوب الخزاز، عن محمد بن مسلم قال: إن العقرب لسعت رسول الله فقال: لعنك الله فما تبالين مؤمنا آذيت أم كافرا ثم دعا بالملح فدلكه فهدت، ثم قال أبو جعفر: لو يعلم الناس ما في الملح ما بغوا معه درياقا. : الكافي-ط الاسلامية، الشيخ الكليني جلد ۶ صفحه ۳۲۷ : ترجمه فروع کافی جلد ۸ صفحه ۱۳۲ : عقربی پیامبر اسلام را نیش زد، به عقرب گفت: خدا تو را لعنت کند که اهمیت نمیدهی مومنی را اذیت می کنی یا کافری را ⚡️چرا پیامبر اسلام به صورت غیر انسانی و ضد اخلاقی تبعیضی را قرار می دهد و می‌گوید اهمیت نمیدی مومنی را اذیت می کنی یا کافری را؟ آیا اگر کافر بود و مورد آزار قرار می‌گرفت، اشکال نداشت ❗️ 💠💠 👌کافری که با دیدن تمام نشانه های حقانیت پیامبر گرامی اسلام چشمان خود را روی حقیقت بسته است و با عناد و دشمنی در صدد از بین بردن نور حقیقت است و لحظه ای از دشمنی او نسبت به اسلام و مسلمین کم نمی شود ، چنین در دنیا از گزند حوادث و مصائب زمینی و آسمانی مصون نیستند ؛ 📚بحار الانوار ج 6 ص 54 باب 22 👌و در آخرت نیز عذاب های در انتظار آنها است چنان که می فرماید ؛ «خداوند منافقان و كافران را همگى در دوزخ جمع مى كند». ( نساء 14) ❕و در آيه 49 توبه مى خوانيم: وَ انّ جَهَنَّمَ لَمُحِيْطَةٌ بِالكافِرِيْنَ: «جهنم كافران را احاطه كرده است» و می فرماید ؛ « گروهى از آنان به او ايمان آوردند، و جمعى ايجاد مانع در راه او نمودند، كه شعله فروزان آتش دوزخ براى آنها كافى است» (نساء- 55) و فرمود ؛ « اين گونه آنها دوزخ است به خاطر اينكه كافر شده اند و آيات من و پيامبرانم را به باد استهزاء و مسخره گرفتند» ( کهف 106) 🔸و در آيه 36 اعراف مى فرمايد ؛ «كسانى كه آيات ما را كردند و در برابر آن تكبّر ورزيدند، اهل آتشند و هميشه در آن خواهند ماند» 🔹در آيه 29 كهف در شديدترين تهديدات مى فرمايد ؛ «ما براى ستمگران آتش آماده كرده ايم كه آنها را از هر سو احاطه كرده، و اگر تشنه شوند و تقاضاى آب كنند آبى براى آنها مى آورند همچون گداخته كه صورتها را بريان مى كند! چه نوشيدنى بدى! و چه بد محل اجتماعى » ❕از سوی دیگر مسلم است که از دیدگاه آیات و روایات ، حیوانات در حد خودشان از فهم و درک برخوردارند که جهت آگاهی پاسخ گذشته ما را مطالعه کنید ؛ 🔸https://t.me/Rahnamye_Behesht/9040 👌بر این اساس طبق نقل فوق ، پیامبر گرامی را که از درک و فهم متناسب با خودش بهره مند است مخاطب قرار داده که اگر قرار است به انسانی گزندی برسانی ، به کافران معاند و دشمنان پروردگار جهانیان گزند برسان تا این گزند عذاب برای آنان محسوب شود نه به مومنین که جان بر کف در راه اعلای آیین حق تلاش می کنند . ❕بعید نیست که در چنین مواردی حساب و کتاب برای که به ناحق به دیگری آزار می رسانند ثابت باشد چنان که در نقلی از ابوذر آمده است ؛ « ما خدمت پیامبر بودیم که در پیش روی ما دو بز به یکدیگر شاخ زدند.پیامبر فرمود آیا می دانید چرا اینها به یکدیگر شاخ زدند؟ حاضران گفتند نه پیامبر فرمودولی خدا می داند چرا وبه زودی در میان آنها داوری خواهد کرد » 📚تفسیر مجمع البیان،ذیل آیه 38 انعام _ تفسیر نور الثقلین،ذیل آیه 38 انعام https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🔸 👇 🔸سپس آن گروه را که بر خلاف این دستور رفتار کردند مورد ملامت قرار داده و می گوید ؛ « شما تنها به فکر جنبه های هستید و متاع ناپایدار دنیا را می خواهید، در حالیکه خداوند سرای جاویدان و سعادت همیشگی را برای شما می خواهد (تریدون عرض الدنیا و الله یرید الاخرة ).» 👌 همانطور که گفتیم توجه به جنبه های مادی اسیران جنگی و غفلت از اهداف نهائی یعنی پیروزی بر دشمن نه تنها به سعادت و پاداش اخروی لطمه می زند، بلکه از نظر زندگی این جهان و سربلندی و و آرامش نیز زیان بخش است، در حقیقت این اهداف نهائی از امور پایدار این جهان محسوب می شود، و به تعبیر دیگر نباید به خاطر آنی و زودگذر، منافع مستمر آینده را به خطر افکند!. ❕در آیه بعد بار دیگر به ملامت و توبیخ کسانی که برای تامین منافع زودگذر مادی مصالح مهم اجتماعی را به خطر افکندند، پرداخته، می گوید ؛ «اگر فرمان سابق خدا نبود عذاب و بزرگی به خاطر اسیرانی که گرفتید به شما می رسید» ❕درباره جمله « لو لا کتاب من الله سبق »مفسران، احتمالات گوناگون داده اند، ولی آنچه مناسبتر با تفسیر آیه است، این است که ؛ « اگر نه این بود که خداوند از پیش مقرر داشته است که تا حکمی را به وسیله پیامبرش برای بندگان بیان نکرده آنها را مجازات نکند، شما را به خاطر اینکه به دنبال گرفتن اسیران به منظور جلب منافع مادی رفتید و موقعیت ارتش اسلام و پیروزی نهائی آن را به خطر افکندید، سخت کیفر می داد، ولی همانگونه که در آیات دیگر قرآن تصریح شده، سنت پروردگار این است که نخست احکام را می کند سپس متخلفین را کیفر می دهد » مانند ؛ « و ما کنا معذبین حتی نبعث رسولا» (سوره اسراء آیه 15). 📚تفسیر نمونه ج 7 ص 243 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🔸ادامه 👇 ❕مهمترين اشكالى كه در مسأله خلود مطرح مى‏ شود و در حقيقت اشكال اصلى است مسأله عدم‏ تناسب «گناه» و «» است، ❕ گفته مى‏ شود چگونه مى‏ توان پذيرفت كه انسانى تمام عمر خود را كه حدّاكثر صد سال بوده است، كار بد كرده، و در كفر و گناه غوطه ‏ور بوده، ولى در برابر يكصد سال گناه هزاران ميليون سال كيفر ببيند ما در ذیل به این پرسش پاسخ مفصلی داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2814 ❕آقامیری برای زیر سوال بردن خلود ، به آیه 107 سوره هود استدلال می کند که چون خداوند گفته است الا ما شاء ربک « مگر آنکه پرودگارت بخواهد » پس خلود دوزخیان نمی تواند واقعیت داشته باشد ، زیرا ممکن است خلود را خداوند نخواهد . 👌آیات مذکور چنین است ؛ « فَأَمَّا الَّذِينَ شَقُوا فَفِي النَّارِ لَهُمْ فِيها زَفِيرٌ وَ شَهِيقٌ _خالِدِينَ فِيها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ إِلاَّ ما شاءَ رَبُّكَ إِنَّ رَبَّكَ فَعَّالٌ لِما يُرِيدُ _ وَ أَمَّا الَّذِينَ سُعِدُوا فَفِي الْجَنَّةِ خالِدِينَ فِيها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ إِلاَّ ما شاءَ رَبُّكَ عَطاءً غَيْرَ مَجْذُوذٍ « اما آنها كه شقاوتمند شدند در آتش ‏اند، و براى آنها زفير و شهيق (ناله ‏هاى طولانى دم و باز دم) است- جاودانه در آن خواهند ماند، تا آسمان‏ها و زمين بر پاست، مگر آنچه پروردگارت بخواهد كه پروردگارت هر چه را اراده كند انجام مى ‏دهد.- اما آنها كه سعادتمند شدند در بهشت جاودانه خواهند بود، ما دام كه آسمانها و زمين بر پاست مگر آنچه پروردگارت بخواهد، بخششى است قطع نشدنى » ( هود 106_108) ❕بعضی از مفسران از نظر اینکه در اینجا مقید به مادام که آسمانها و زمین بر پاست ، شده است خواسته اند چنین نتیجه بگیرند که خلود در این مورد خاص به معنی جاودانگی نیست، زیرا آسمانها و زمینها، ندارند و طبق صریح قرآن زمانی فرا می رسد که آسمانها در هم پیچیده می شود و این زمین ویران می گردد و تبدیل به زمین دیگری می گردد ، ما در ذیل مفصلا به این اشکال پاسخ گفته ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2816 🔸ادامه 👇