#احتجاج_علی_علیه_السلام_به_آیات_ولایت_توضیح_کلام_آقای_خویی
🤔#پرسش
❔اعتراف يكى از بزرگترين مراجع تقليد تاريخ تشيع.
آيت الله العظمى خوئی كه يكى از بزرگترين علماى تاريخ تشيع ميباشد ميگويد:
امام على و فاطمه در امر خلافت با ابوبكر و عمر مخالفت كردند و در اين زمينه به احاديث پیامبر، از جمله حديث غدير استناد شد و البته اگر آياتى بر عليه خلافت خلفا در قرآن بود حتما به آن استدلال ميكردند . زيرا استدلال به آيات قرآن در مقام احتجاج از ساير أدله مهمتر است
#منبع: كتاب البيان صفحه ٢١٧
منظور خويى ازين ادعا اين است كه:
١) در قرآن، حتى يك آيه صريح دلالت بر امامت يا خلافت على وجود ندارد.
٢) در قرآن هيچ آيه اى به ضرر خلفا وجود ندارد زيرا اگر چنين آيه اى وجود داشت حتما على و فاطمه به آن استناد ميكردند.
٣) على و فاطمه براى اثبات خلافت به قرآن استدلال نكرده و چنین برداشتى كه امروزه آخوندها از آيات دارند را نيز به هيچ عنوان نداشته اند ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌این که آیات فراوان و متعددی در قرآن دلالت بر امامت و ولایت و فضائل علی علیه السلام می کند ، قابل انکار و خدشه نیست و مورد اتفاق شیعه و اهل سنت است ، چنان که علمای اهل سنت از پیامبر گرامی نقل می کنند که فرمود ؛
« هیچ کس به اندازه علی به کسب فضائل نائل نیامده است ، فضائل او به اندازه ای است که هرکسی به حقیقت آنها برسد ، او را به راه راست هدایت می کند و از گمراهی رهایی می بخشد »
📚الریاض النضره ج2 ص214
❕ احمد بن حنبل رئیس حنابله چنین می گفت ؛
« فضائلی که برای علی شمارش شده است به اندازه ای است که برای هیچیک از صحابه آنچنان فضائلی ذکر نشده است»
📚مستدرک علی الصحیحین ج3 ص107
❕و یا از ابن عباس نقل می کنند که می گفت ؛
« آیاتی که در قرآن در شان علی روایت شده است ، در حق هیچ یک از صحابه نازل نشده است »
📚الصواعق المحرقه ص76 _ نور الابصار شبلنجی ، ص73
🔷خطیب بغدادی نیز از ابن عباس نقل می کند ؛
« سیصد آیه در قرآن در شان علی نازل شده است »
📚تاریخ بغداد ج2 ص221
❕در روایات ما نیز آمده است که علی علیه السلام فرمود ؛
« قرآن به چهار قسمت تقسیم می شود ، یک چهارم آن در شان ما نازل شده است و یک چهارم در مذمت دشمنان ما و یک چهارم آن سنن و امثال است و یک چهارم در رابطه با فرائض و احکام است و کرائم و آیات برگزیده قرآن در شان ما است »
📚تفسیر فرات کوفی ص 47 _ البرهان ج 1 ص 52 _ بحار الانوار ج 24 ص 305
❕علی علیه السلام در برابر ابوبکر و سایر غاصبین ولایت ، به آیات قرآن نیز احتجاج می کرد و ولایت خویش را ثابت می نمود ، چنان که در نقلی آمده است که حضرت در احتجاج خود با ابوبکر به آیه ولایت ( مائده 55 ) استدلال کردند و فرمودند ؛
«فأنشدک باللَّه إلی الولایة من اللَّه مع ولایة رسوله فی أنّه زکاة الخاتم أم لک؟ قال: بل لک» «تو را به خدا سوگند میدهم، آیا این ولایتی که از ناحیه خدا همراه ولایت رسول او در آیه بخشیدن انگشتر ذکر شده برای توست؟ ابوبکر گفت: بلکه برای توست. »
📚تفسیر صافی ج 2 ص 45 _ بحار الانوار ج 29 ص 7 _ تفسیر نور الثقلین ج 1 ص 645
❕و نیز در برابر ابوبکر به آیات سوره انسان که در شان ایشان نازل شده است احتجاج کردند ، چنان که خداوند می فرماید ؛
«ابرار (نيكان) از جامى مى نوشند كه با عطر خوشى آميخته است- از چشمه اى كه بندگان خاص خدا از آن مى نوشند، و از هر جا بخواهند آن را جارى مى سازند _ آنها به نذر خود وفا مى كنند، و از روزى كه عذابش گسترده است مى ترسند- و غذاى (خود) را با اينكه به آن علاقه (و نياز) دارند به مسكين و يتيم و اسير مى دهند.- (و مى گويند:) ما شما را براى خدا اطعام مى كنيم و، هيچ پاداش و تشكرى از شما نمى خواهيم » ( انسان آیات 5 تا 9)
❕علی علیه السلام خطاب به ابوبکر فرمود ؛
« تو را به خدا سوگند می دهم که من صاحب آیات « یوفون بالنذر ...» نیستم ، ابوبکر گفت بله هستی »
📚بحار الانوار ج 29 ص 10
❕همینطور علی علیه السلام به آیات سوره مجادله در برابر ابوبکر احتجاج کرد ، آیاتی که علی علیه السلام را به خاطر دادن صدقه می ستاید و صحابه را ملامت کرد ، چنان که فرمود ؛
« اى كسانى كه ايمان آورده ايد هنگامى كه مى خواهيد با رسول خدا نجوى كنيد قبل از آن صدقه اى (در راه خدا) بدهيد، اين براى شما بهتر و پاكيزه تر است، و اگر توانايى نداشته باشيد خداوند غفور و رحيم است- آيا ترسيديد فقير شويد كه از دادن صدقات قبل از نجوى خوددارى كرديد » ( مجادله 12 _ 13)
❕علی علیه السلام خطاب به ابوبکر فرمود ؛
« تو را به خدا سوگند می دهم که آیا تو بودی که قبل از نجوا با پیامبر صدقه دادی یا من ، ابوبکر گفت بلکه تو بودی »
📚البرهان فی تفسیر القرآن ج 5 ص 323 _ مدینه معاجز الائمه ج 3 ص 30
🔸#ادامه 👇
🔸ادامه 👇
❕همینطور علی علیه السلام در موارد فراوان دیگری بارها به آیه ولایت ، صادقین ، مودت ، اولی الامر ، مباهله ، تطهیر ، سابقون ، ابتغاء ، و ... در برابر غاصبین ولایت احتجاج نمود و ولایت و افضلیت خود را ثابت نمود که جهت آگاهی رجوع کنید ؛
📚خصال ج 2 ص 561 _ امالی طوسی ص 549 _ ارشاد القلوب ج 2 ص 261 _ الاحتجاج ج 1 ص 136 _ الغارات ج 1 ص 239 _ تفسیر نور الثقلین ج 5 ص 264 _ الروضه فی الفضائل ص 118 _ خصال ج 2 ص 558 _ اثباه الهداه ج 3 ص 79 _ امالی طوسی ص 551 _ حلیه الابرار ج 2 ص 330 _ کتاب سلیم بن قیس ج 2 ص 643 _ کمال الدین ج 1 ص 276 _ بحار الانوار ج 31 ص 411 و ...
❕علامه مجلسی ابوابی را از کتاب شریف بحار الانوار ، اختصاص به بیان روایات احتجاج علی علیه السلام به آیات ولایت و امامت داده است ؛
📚بحار الانوار ج 29 ص 3 باب 5 _ ص 497 باب 15 _ ج 31 ص 315 باب 26 _ ص 407 باب 27
❕احتجاجات علی علیه السلام به آیات ولایت و مناقبشان ، در برابر غاصبین ولایت و در روز شوری مورد نقل علمای اهل سنت هم قرار گرفته است ، به عنوان نمونه حموینی در فرائد السمطین ج 1 ص 312 ح 250 احتجاج علی علیه السلام به آیه سابقون ( واقعه 10 ) ، اولی الامر ( نساء 59 ) و ولایت ( مائده 55) ، اکمال ( مائده 3) را نقل می کند ، جهت اطلاع بیشتر رجوع کنید ؛
📚احقاق الحق ج 5 ص 26 به بعد _ ج 15 ص 679 _ الغدیر ج 1 ص 334
❕آیت الله خویی نیز در در کتاب « معجم رجال الحدیث » خود تصریح کرده است که ولایت علی علیه السلام برخاسته از نصوص قرآنی است و می گوید ؛
« اصل شیعه و رفض ( و پیروی علی علیه السلام ) برخاسته از قول خداوند سبحان است که می فرماید ؛ « انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا ...( مائده 55) »
📚معجم رجال الحدیث ج 11 ص 207
❕آنچه که معاند به کلام ایشان استدلال کرد نیز ناتمام است ، چرا که بحث ایشان در کتاب « البیان » پیرامون تحریف قرآن است و این که آیا خلفا چیزی از قرآن را کم کرده اند یا خیر ، و مثلا آیاتی را که نام علی علیه السلام در آن آمده است از قرآن حذف کرده اند یا خیر ، که ایشان می گوید چنین آیاتی که نام علی علیه السلام در آن آمده باشد ، نیست و اگر بود ، علی علیه السلام به آن استدلال می کرد ، چنان که می گوید ؛
« احتمال وقوع تحریف در قرآن از ناحیه ابوبکر و عمر در مورد آیاتی که خلافت آن دو را زیر سوال می برد ( و نام علی علیه السلام به عنوان خلیفه به صراحت در آن آمده است ) ممتنع است چرا که علی علیه السلام و حضرت زهرا و جمعی از صحابه با ابوبکر و عمر در امر خلافت معارضه کردند ... و به حدیث غدیر احتجاج کردند و نصوص را بیان کردند ... اگر در قرآن آیاتی بود که زعامت و خلافت آن دو را زیر سوال می برد ( و از علی علیه السلام به اسم به عنوان خلیفه نام می برد ) ، سزاوار بود که به آن آیات احتجاج صورت گیرد ... »
📚البیان فی تفسیر القرآن ص 217
👌بنابراین با توجه به آنکه آقای خویی در کتاب ، معجم رجال الحدیث خود معتقد است که آیات ولایت علی علیه السلام در قرآن است ، کلام ایشان در کتاب البیان حمل می شود به آیاتی که نام علی علیه السلام به عینه و به صراحت در آن آمده باشد که ایشان می گویند چنین آیاتی نیست ، زیرا اگر بود علی علیه السلام به راحتی به آن احتجاج می کرد و خلافت ابوبکر و عمر را زیر سوال می برد .
❕ ما نیز معتقدیم که نام علی علیه السلام به عینه در قرآن نیامده است به خاطر فلسفه ای که در ذیل بیان کرده ایم ؛
🔶 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3117
🔶 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3118
👌اگر هم این بیان مقبول واقع نشود ، می گوییم آقای خویی اجتهاد کرده است و گمان کرده است که آیه ای از قرآن در رابطه با خلافت و ولایت علی علیه السلام نیست ، اما این اجتهاد ایشان خطا بوده است و ایشان بر خلاف نصوصی که ما آوردیم ، اجتهاد کرده است و به خطا رفته است و اهل سنت نیز نمی توانند به کلام ایشان اشکال کنند ، چرا که طبق مبانی خود آنان ، به حسب روایتی که به پیامبر نسبت می دهند ؛ « مجتهد اگر اجتهاد کند و به واقع برسد ، دو اجر دارد و اگر اجتهاد کند و به خطا اجتهاد کند ، یک اجر دارد » ( صحیح بخاری ج 11 ص 114 ، نشر وزارت اوقاف مصر ) ، آقای خویی هم مجتهد بوده و به خطا اجتهاد کرده است و یک اجر می برد ، اگر چه با توجه به آنچه در کتاب معجم رجال ایشان آمده است ، مقصود ایشان از آنچه در کتاب بیان آورده است ، نبودن آیه ای در قرآن است که نام علی علیه السلام در آن آمده باشد و الا ، ایشان معتقدند که تشیع برگرفته از آیات قرآن و آیه ولایت است .
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
ipasookh.ir
👌پاسخ معاند در مورد روایتی که سخن از تخریب مسجد الحرام و مسجد النبی توسط امام مهدی علیه السلام به میان می آورد و برخورد خشونتی آن بزرگوار را در ذیل بخوانید ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3175
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2244
👌کلیپی را کانالهای معاند از کمال حیدری پخش می کنند که گفته است اجماع علمای شیعه بر آن است که غیرشیعیان از سایر مذاهب اسلامی کافر هستند ، در حالی که ما غیر شیعیان را تکفیر نکرده و بلکه آنان را مسلمان میدانیم و به حسب روایات مامور به حسن معاشرت با آنها هستیم ، در ذیل بخوانید ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3019
❕برخی از کانالها فردا را به عنوان سالروز میلاد امام کاظم علیه السلام معرفی می کنند ، در حالی که این مطلب اشتباه است و تولد ایشان در ماه صفر محقق شده است نه ماه ذی الحجه ، در ذیل مفصل توضیح داده ایم ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1455
#خروج_خراسانی_از_چین
🤔#پرسش
❔مقدمات ظهور مهدى شيعيان توسط يك جوان چينى از تبار ابوطالب
باور كنيد اين مطلب عين حقيقت است،
جوان چينى از استان سين كيانگ قيام ميكند و مقدمات ظهور مهدى شيعه را فراهم ميكند.
برخى از دوستان مينويسند كه شما اعتقاد شيعه را به سخره ميگيريد، خودتان اين متن را بخوانيد و قضاوت كنيد!
#متن_اصلی:
بنا بر روایات اسلامی از شیعه و سنّی، هاشمی چینی جوانی خال در شانه یا دست از تبار جعفر پسر ابو طالب می باشد که در استان سین کیانگ چین جنبش خوُد را می آغازد و پس از گذر از مُلْتان، به خراسان در فرارود می آید، و سپس همراه شعیب تمیمی خراسانی سوی ری می روند و با سپاه سفیانی می جنگند و از ایران به عراق و سپس سوی دمشق و بیت المقدس می روند ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌آنچه از شرح حال چین در منابع معتبر روایی ما در زمان ظهور امام مهدی علیه السلام نقل شده است ، تنها تصرف آن توسط امام مهدی علیه السلام است و سایر آنچه که گفته شد در هیچ یک از منابع معتبر و مورد استناد نیامده است ،چنان که در نقلی از امام باقر علیه السلام آمده است که فرمود ؛
« قائم عليه السلام سه پرچم [براى سه لشكر] مى بندد ؛
❕پرچمى به سوى قسطنطنيّه كه خداوند [آن جا را] برايش فتح مى كند، پرچمى به سوى چين كه آن را نيز برايش فتح مى كند و پرچمى به سوى كوههاى ديلم كه [آن جا را هم] برايش فتح مى كند»
📚بحار الأنوار ج 52 ص 388
❕از جملات و نوشته های عده ای بر می آید که معتقدند آن خراسانی که در هنگامه ظهور قیام می کند و زمینه ظهور امام مهدی علیه السلام را مهیا می کند ، از چین است ، ما قبل از نقد این سخن یاد آور می شویم ؛
👌در رابطه با خراسانی ، این توضیح لازم است که بر اساس آنچه در منابع مستند ما آمده است ، خروج خراسانی به عنوان یکی از نشانه های ظهور بیان شده است ، اگر چه وی در این روایات به روشنی معرفی نشده است اما برخی او را مردی از بنی تمیم دانسته اند . بیشتر روایاتی که از او نام برده اند خروج او را همراه با سفیانی یاد کرده اند.
📚فرهنگ نامه مهدویت ص 198
🔶امام صادق علیه السلام فرمود ؛
« خروج خراسانی و سفیانی و یمانی در یک سال و یک ماه و یک روز تحقق می یابد و بین آنها پرچمی هدایتگر تر از یمانی نیست که او به حق هدایت می کند»
📚کتاب الغیبه طوسی ص446
❕در روایتی دیگر امام باقر علیه السلام ، خروج خراسانی و سفیانی را به دو اسب مسابقه تشبیه کرده اند که خراسانی از مشرق و سفیانی از مغرب به سوی کوفه در حرکتند و خراسانی ، سفیانی را شکست می دهد.
📚الغیبه نعمانی ص259
❗️فردی به نام شعیب بن صالح رهبری نظامی سپاه خراسانی را بر عهده دارد.
📚بحار الانوار ج 52 ص 208
❕این بود خلاصه ای از شخصیت خراسانی که در روایات مورد استناد ما به آن اشاره شده است و این که این فرد چه کسی است و چه ویژگی هایی دارد برای ما مجهول است ، با این وجود برخی در رابطه با خراسانی بدون آنکه به منابع معتبر استناد کنند ، مبدا او را چین می دانند و می نویسند ؛
« پيش از ظهور مبارك حضرت ولىّ عصر ابرمردى از بازماندگان دودمان اهل بيت عليهم السّلام از مشرق زمين در صحنه سياسى ايران ظاهر مى شود كه مردم ايران را به سوى يك انقلاب عظيم و گسترده و جهان گير رهبرى مى نمايد و اين در وقتى است كه رژيم حاكم بر ايران بخواهد سنّت رسول خدا و برنامه هاى جامع و جاويد دين مبين اسلام را در اين سرزمين تغيير دهد.
❕اين رهبر عظيم و انقلابى شخصيّت گرانقدرى است كه برابر اخبار وارده از نسل حسين بن على عليهما السّلام و از اهل بيت خود حضرت مهدى عليه السّلام است و نامش نام يكى از پيغمبران بزرگ الهى است.
❕ چنانكه در اخبار آمده است، اجداد بزرگوار وى مانند ساير ساداتى كه بر اثر ظلم و ستم امويان و عباسيان در سراسر جهان پراكنده شده و دچار تبعيد و در بدرى و آوارگى گرديده اند، در دوران فتوحات اسلام به ايران مهاجرت نموده و مدّتها در سرزمين پهناور خراسان آن روز سكونت داشته و گويا به لحاظ تبليغ اسلام و يا علّت ديگرى كه بر ما پوشيده است به طرف سرزمين «هندوستان» و يا (هند و چين) رفته و بار ديگر از آنجا به وطن مألوف خود (كشور ايران) مهاجرت كرده اند .در هنگام قيام، مردم مؤمن و متدّين و انقلابى ايران كه «شيعه» هستند، و صاحب پرچمهاى سياهند و اين پرچمهاى سياه شعار رسمى و نشانه استقلال و رمز پيوند ناگسستنى آنها با خاندان اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السّلام است، آن شخصيّت شايسته را كه از دودمان خاندان رسالت است در كار قيام و انقلاب يارى مىدهند و به لياقت و حقانيّت و شايستگى رهبر خود ايمان كامل دارند. »
📚زمینه سازان انقلاب جهانی حضرت مهدی علیه السلام ص 510
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
❕مؤلف كتاب «البدء و التاريخ» در مورد حوادث مربوط بعلائم ظهور، در موضوعى كه تحت عنوان «سيّدى كه با پرچمهاى سياه از خراسان خروج خواهد نمود) آورده است چنين مى نويسد ؛
« ثوبان از رسول خدا روايت نموده كه آن حضرت فرمود ؛ هرگاه ديديد كه پرچمهاى سياه از طرف خراسان نمايان شد پس با پاى پياده از آنها استقبال كنيد، زيرا خليفه خدا مهدى عليه السّلام با آنهاست. و در اين باره از «ابن عبّاس بن عبد المطلّب» نيز روايت شده كه گفته است هرگاه پرچمهاى سياه از سوى مشرق، پديدار شد آنگاه است كه شما بايد براى حضرت مهدى عليه السّلام سلطنتش را زمينه سازى كنيد (و در نسخه ديگرى است كه صاحبان آن پرچمها براى حكومت حضرت مهدى عليه السّلام زمينه سازى مى كنند).
❕مؤلّف كتاب نامبرده در توضيح روايات مزبور چنين مى نويسد ؛
«و مردم در تأويل اين اخبار اختلاف كرده اند ... گروه ديگرى گفته اند كه: اين «سيّد» هنوز نيامده است. و نخستين محلّ برانگيختگى او از سوى چين است، از ناحيه اى كه به آن «ختن» گفته مى شود، در آنجا گروهى از فرزندان فاطمه عليها السّلام، از نسل حسين بن على عليه السّلام زندگى مى كنند.و اين عدّه گفته اند: فرمانده سپاه آن سيّد، مرد كوسه اى از طايفه بنى تميم است و درباره او حكايات، و داستانهاى عجيب و غريبى از كشتن و به اسارت در آوردن دشمن نقل مى منند، و خدا به حقيقت آن داناتر است و اللّه اعلم »
📚البدء و التاريخ، ج 2، ص 174، 176
❕چنان که می بینیم این گونه تحلیل ها مستند به منابع روایی مورد اعتماد نیست و به نوعی تفسیر به رایی است که قابل تکیه نمی باشد .
👌البته ممکن است به نقل ذیل برای آنچه که در رابطه با خراسانی گفتند ، استناد کنند که در «الزام الناصب» از «اربعين ميرلوحى» از فضل بن شاذان از حضرت باقر عليه السّلام ، روایت است که فرمود ؛
«گويا مى یينم قومى را كه خروج كرده اند از دورترين بلاد مشرق از شهرى كه او را شيلا گويند، حق خود را از اهل چين طلب كنند و به ايشان ندهند، باز طلب كنند و به ايشان ندهند، پس چون چنين بينند شمشيرهاى خود را بر دوش نهند، پس راضى توجه كنند و خراسان را از اهلش مطالبه كنند و به ايشان ندهند، پس او را از اهلش بگيرند و آنان اراده دارند كه ملك را ندهند مگر به صاحب شما».
📚الزام الناصب ج 2 ص 133
❕و از همان «اربعين ميرلوحى» از امير المؤمنين عليه السّلام فرمود ؛
«هرگاه قيام كند، قيام كننده به خراسان همان كس كه از چين و ملتان آمده، سفيانى لشكرى به سوى وى بفرستد پس غلبه بر وى نكند»
📚همان منبع
❕عده ای بر اساس این دو نقل معتقد شده اند که مبدا خراسانی از چین است ، در حالی که این دو نقل در کتب معتبر و متقدمی چون الغیبه طوسی و نعمانی یا کمال الدین و ... نیامده است و حتی علامه مجلسی نیز در بحار الانوار آن را نقل نمی کند با این که رویه علامه مجلسی بر آن بوده است که تمام روایات معتبر و مورد استناد را نقل کند .
👌از سوی دیگر ، مولف الزام الناصب این دو نقل را از کتاب اربعینی نقل می کند که منسوب است به فردی به نام « سید محمد هادی بن لوحی موسوی حسینی » ( الذریعه الی تصانیف الشیعه ج 1 ص 431 ) که چنین فردی مجهول است و شرح حالی از او در دست نیست .
👌بنابراین چاره ای جز تکیه کردن بر همان شرح حال اجمالی که از خراسانی در منابع مورد استناد ما آمده است ، نمی باشد و نقلها و تفسیرهای دیگری که از خراسانی بیان شده است در منابع معتبر نیامده است و قابل اعتماد نمی باشد .
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
❕معاند اشکال کرده است که شما گفتید ما اهل سنت را تکفیر نمی کنیم ، پس چگونه علمایتان گفته اند که آنان کافرند ❕
👌به معاند باید بگوییم ما دو نوع کافر داریم ؛ کافر اعتقادی و کافر فقهی . اهلسنت چون منکر امامت هستند و امامت هم جزء اصول دین است ، پس کافر اعتقادی اند ، اما کافر فقهی نیستند تا جان و مالشان مباح باشد ، مگر در صورتی که در کنار انکار امامت ، دشمنی ائمه علیهم السلام را نیز داشته باشند که در این صورت به حسب روایات « من جحد الامامه » چون ناصبی می شوند ، جزء کافر فقهی هم قرار می گیرند ، اما غالب اهل سنت تنها منکر اصل امامت هستند و ناصبی نیستند ، لذا مسلمان اند ، در ذیل مفصل توضیح داده ایم ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2458
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3179
👌پاسخ معاند را که مدعی است قرآن در مقام بیان مدت حمل جنین دچار غلط علمی شده است را در ذیل بخوانید ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3184
👌پاسخ معاند را که می گوید قرآن منی را ماده پست معرفی کرده است در حالی که منی از برترین پدیده های حیاتی است و دیگر آنکه قرآن خروج منی را از صلب و ترائب می داند در حالی که علم خلاف آن را ثابت کرده است را در دو نمایه ذیل بخوانید ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3185
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3186
#بردگان_ایزدی_داعش_حکمی_خلاف_اسلام
🤔پرسش
❔ روایت زنان کُرد ایزدی از برده داری جنسی داعش (پیادهسازی آموزههای مکتب ائمهی معصوم شیعه توسط داعش)
▪️دختر کُرد ایزدی:
داعشیها ما رو به بردگی گرفتن و از ما استفاده ی جنسی میکردند. ما رو دائما به یکدیگر میفروختند و به زور با ما همبستر میشدند.
▪️روایت از امام صادق:
[تهذيب الأحكام ٫ ج۸ ٫ ص۲۰۰] ← و عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ بَشِيرٍ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ الْفَضْلِ الْهَاشِمِيِّ قَالَ:سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ سَبِيِّ الْأَكْرَادِ إِذَا حَارَبُوا وَ مَنْ حَارَبَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ هَلْ يَحِلُّ نِكَاحُهُمْ وَ شِرَاؤُهُمْ قَالَ نَعَمْ.
#ترجمه: از امام صادق پرسيدم: اگر كُردها و يا ساير مشركين بجنگند و زنان و فرزندان آنان به اسارت درآيند، خريد و فروش و همبستری با آنان حلال است؟ حضرت فرمود: بلى.
[حکم حدیث: «صحیح» (منبع: ملاذ الأخيار ٫ ج۱۳ ٫ ص۳۹۰)]
#داعش_آینهی_تمامنمای_اسلام
💠#پاسخ💠
👌مطابق آموزه های اسلامی و قرآنی ، ما موظفیم که با تمام طوائف غیر مسلمان اعم از اهل کتاب یا غیر آنها به صلح و مسالمت رفتار کنیم و حق حمله به غیر مسلمین و اسیر و برده کردن آنان را نداریم ، داعش بر خلاف این حکم صریح قرآنی رفتار کرده است ، در ذیل مفصل بخوانید ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2377
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/777
❕ایزدیان کرد نیز از غیر مسلمینی هستند که حمله کردن به آنان و اسیر ساختن آنها حرام بوده است و داعش بر خلاف این حکم صریح اسلامی به آنان حمله کرده و آنان را اسیر کرده است .
👌جنگ و نبرد در اسلام تنها با کسانی مشروع است که مصداق دشمن حربی باشند یعنی بر ضد مسلمین اقدام کنند و به آنها حمله کنند و با فراهم کردن زمینه ها ، قصد نابودی مسلمین را داشته باشند ، جهاد تنها با چنین کسانی است ، چنان که امام صادق علیه السلام به لزوم جهاد با دشمنان حربی تصریح کردند و فرمودند ؛
« جهاد با عدو و دشمن بر جمیع امت فرض و واجب است به نحوی که اگر جهاد را ترک کنند ، گرفتار عذاب می شوند »
📚الکافی ج 5 ص 9
❕روایت مورد استناد معاند نیز در مورد کردهایی است که غیر مسلمان بوده و با همکاری مشرکین ، به ممالک مسلمین حمله می کنند و مصداق کافر حربی اند ، چنان که در روایت آمده است « اذا حاربوا و من حارب من المشرکین »
📚تهذیب الاحکام ج 6 ص 161
❕یعنی مقصود کردهایی است که دست به دست مشرکین داده اند و محاربه و نبرد را آغاز می کنند و به ممالک مسلمین حمله می کنند .
🔸 راوی از امام صادق علیه السلام سوال می کند که اگر این کردهای محارب و مشرکینی که به ممالک مسلمین حمله کرده اند به دست مسلمین اسیر شوند ، با توجه به این که زمام امر حکومت به دست شما نیست ، آیا ما می توانیم اسیرانی را که مسلمین تحت امر خلفای جور ، اسیر کرده اند را بخریم و با آنان ازدواج و نکاح کنیم ❔
❕امام علیه السلام می فرماید اشکالی ندارد ، چرا که آنان محارب بوده اند و اسیر کردن محارب و خرید و فروش آن جایز است ، چنان که در نقل دیگری امام رضا علیه السلام فرمود ؛
« اگر برده از دشمن و محاربی باشد که دشمنی اش آشکار است ، خرید او اشکالی ندارد »
📚وسائل الشیعه ج 15 ص 130
🔸بنابراین ؛
1⃣عمل داعش در حمله به ایزدیان کرد و اسیر کردن آنان خلاف احکام اسلامی بوده است .
2⃣جهاد در اسلام تنها با کفار حربی که به ممالیک مسلمین حمله کرده اند جایز است .
3⃣تنها اسیر و برده گرفتن از کفار حربی آن هم به صلاحدید امام و رهبر مسلمین جایز است ، چنان که در ذیل توضیح داده ایم ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1008
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
#خوردن_شدن_بدن_حجت_الهی_توسط_درندگان_دروغگویی_احمد_الحسن
🤔#پرسش
❔آیا عقیده شیعه این است که حیوانات درنده به بدن امامان تعرض نمی کنند ❗️طرفداران احمد الحسن مدعی یمانی این عقیده را باطل می دانند ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌از روایات متعددی استفاده می شود که بدن شریف امامان معصوم و حجتهای الهی ، از گزند حیوانات مصون بوده و بدنشان توسط حیوانات خورده نمی شود .
❕در نقلی از امام صادق علیه السلام آمده است که فرمود ؛
« خداوند بر زمین حرام گردانیده تا استخوان های ما را خاک کند و بر کرم حرام گردانیده که از گوشت بدنمان چیزی بخورد »
📚الفقیه ج 1 ص 191
❕پیامبر گرامی فرمود ؛
« خداوند بر زمین ( و حیوانات زمین ) حرام گردانیده که چیزی از بدنهای ما را بخورند »
📚همان _ بصائر الدرجات ج 1 ص 443
❕علامه مجلسی در بحار الانوار بابی گشوده است که بدن حجت های الهی علیهم السلام ، خوراک زمین و حیوانات زمین نمی گردد ؛
📚بحار الانوار ج 27 ص 299 باب 6 ان لحومهم حرام علی الارض
👌نقل جالبی نیز است که در کتب متعددی گزارش شده است که مطابق آن ابو هاشم جعفرى می گوید ؛
« در زمان متوكل زنى مدعى شد كه من زينب دختر فاطمه زهرا عليهما السّلام دختر پيغمبرم، متوكل به او گفت تو زن جوانى هستى با اينكه از زمان پيغمبر سالها مى گذرد. گفت: پيامبر اكرم دست بر سرم كشيده و دعا كرده است كه هر چهل سال يك مرتبه جوانى برايم برگردد من تا كنون خود را به مردم معرفى نكرده بودم اما احتياج مرا واداشت كه خود را معرفى كنم.
❕متوكل گروهى از اولاد على عليه السّلام و بنى عباس و طايفه قريش را خواست و جريان او را گوشزد كرد چند نفر وفات حضرت زينب را در سال فلان روايت كردند.متوكل به او گفت: در مقابل اين روايت تو چه مى گوئى؟
گفت روايت دروغى است از خودشان ساخته اند من از نظر مردم پنهان بوده ام كسى مرگ و زندگى مرا نمى دانسته، متوكل به آنها گفت غير از اين روايت دليل ديگرى داريد كه اين زن را مغلوب كنيد گفتند: نه. گفت من از جدم عباس بيزار باشم اگر او را مانع از ادعايش شوم مگر با دليل.
❕گفتند: خوب است ابن الرضا (حضرت هادى علیه السلام) را احضار كنى شايد او دليل ديگرى غير از اين روايت داشته باشد از پى آن جناب فرستاد و جريان آن زن را برايش نقل كرده، امام فرمود: دروغ مى گويد، حضرت زينب عليها السّلام در فلان ماه و فلان روز از دنيا رفت متوكل گفت اينها نيز همين روايت را نقل كردند ولى من قسم ياد كرده ام كه مانع ادعايش نشوم مگر با دليل.
❕امام فرمود: چيز مهمى نيست دليلى بياورم كه او را ملزم نمايد و ديگران نيز بپذيرند. پرسيد چه دليل.
❕فرمود: گوشت فرزندان فاطمه عليها السّلام بر درندگان حرام است او را وارد گودال درندگان كن اگر از فرزندان فاطمه عليها السّلام باشد درندگان به او كارى ندارند. متوكل به آن زن گفت چه مى گوئى گفت او مايل است مرا به كشتن دهد اينجا از فرزندان امام حسن و امام حسين زيادند هر كدام را مايلى پيش درندگان بفرست، در اين موقع رنگ از چهره همه پريد، بعضى از دشمنان امام گفتند مى خواهد ديگرى را با حيله به چنگ درندگان اندازد چرا خودش نميرود؟
❕متوكل نيز به اين پيشنهاد اظهار تمايل كرد چون ميل داشت بدين وسيله امام از بين برود بى آنكه او در خونش دخالت كرده باشد، رو به امام كرده گفت چرا خودتان نميرويد؟ فرمود اگر شما مايل باشيد ميروم گفت: بفرمائيد.
👌نردبانى آوردند راه وارد شدن به محل درندگان را گشودند. شش شير در آنجا بود امام پائين رفت ميان شيرها نشست آنها اطراف امام عليه السّلام را گرفتند دستهاى خود را روى زمين پهن كرده سر بر روى دست خويش نهادند امام عليه السّلام دست بر سر يكايك آنها كشيد بهر كدام اشاره مى نمود كه فاصله بگيرد و كنار برود شيرها به جانبى كه امام دستور داده بود رفتند و در مقابل امام ايستادند.وزير متوكل به او گوشزد كرد كه اين كار بر ضرر تو است بگو قبل از اينكه جريان منتشر گردد از آنجا خارج شود. متوكل گفت ما نظر بدى در باره شما نداشتيم منظورمان اين بود كه فرمايش شما ثابت شود اكنون خوب است بالا بيائيد. امام از جاى حركت كرد و نزديك نردبان آمد شيرها اطرافش را گرفتند و خود را به لباسهاى ايشان ميماليدند.همين كه پاى بر اولين پله نردبان گذاشت اشاره كرد برگرديد همه رفتند ايشان بالا آمد.
❕فرمود هر كسى مدعى است فرزند فاطمه زهرا عليها السّلام است ميان اين درنده ها برود متوكل رو به آن زن كرده گفت پائين برو، زن شروع بالتماس نموده گفت من به دروغ گفتم دختر فلان كس هستم از فقر و تنگدستى اين ادعا را كردم، گفت او را بياندازيد ميان درنده ها ولى مادرش درخواست كرد كه آن زن را ببخشد. »
📚الثاقب فی المناقب ص 547 _ الخرائج و الجرائح ج 1 ص 405 _ اثباه الهداه ج 4 ص 436 _ حلیه الابرار ج 6 ص 60 _ بحار الانوار ج 50 ص 150
❕ادامه 👇