eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
5.7هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
173 ویدیو
37 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! 👈وابسته به موسسه بقیه الله الاعظم ارواحناه فداه طرح شبهه و سوال : @poorseman سایت ipasookh.ir تمام کانالهای ما : https://yek.link/ipasookh
مشاهده در ایتا
دانلود
❕زنگ تفریح در کودکستان الحاد !!!! 👌ملحد دوزاری که مطالب تکراری سایر ملحدین و وهابیون را کپی پست می کند , پستی ارائه داده بود که شیخ طوسی فتوا داده اند که اهل کتاب اجازه ساخت معبد در مملکت اسلامی را ندارند !!!! ❕از آنجایی که این اشکال را در سالهای گذشته یکی دیگر از ملحدین از زبان عالم دیگری بیان کرده بود , ما همان موقع پاسخ گفته بودیم که مستند قابل قبولی از کتب شیعه بر این ادعا نیست !!!! 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2302 👌حال ملحد دوزاری که توان رد اصل پاسخ را ندارد , به جزع و فزع افتاده است که ما عالم بزرگ شیعه , شیخ طوسی را گفته ایم که بدون مستند فتوا می دهد !!!! ❕در پاسخ او می گوییم که هیچ انسانی خالی از سهو و خطا نیست و شیخ طوسی نیز با تمام عظمتی که دارا بوده است , باز غیر معصوم بوده و احتمال خطا و اشتباه در مورد او می رود , لذا ایشان در بیان فتوای مذکور به خطا رفته اند . 👌مثلا : ❕شیخ صدوق اگر جلالتش در نزد شیعه , بیشتر از شیخ طوسی نباشد , کمتر نیست , با این حال می بینیم که شیخ صدوق نیز در موارد متعددی فتاوای شاذ و غیر قابل قبول داده است و دچار خطا و اشتباه شده است . ❕مثلا فتوا داده است که می توان با گلاب , وضو و غسل کرد : "لَا بَأْسَ بِالْوُضُوءِ وَ الْغُسْلِ مِنَ الْجَنَابَةِ وَ الِاسْتِيَاكِ بِمَاءِ الْوَرْد " 📚من لا يحضره الفقيه، ج‏1، ص: 6 ❕یا می توان با پیراهن نجس شده به شراب , نماز خواند : " وَ لَا بَأْسَ بِالصَّلَاةِ فِي ثَوْبٍ أَصَابَهُ خَمْرٌ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ حَرَّمَ شُرْبَهَا وَ لَمْ يُحَرِّمِ الصَّلَاةَ فِي ثَوْبٍ أَصَابَتْه‏ " 📚من لا يحضره الفقيه، ج‏1، ص: 74 ❕یا غسل روز جمعه را واجب می داند : " غُسْلُ يَوْمِ الْجُمُعَةِ سُنَّةٌ وَاجِبَة " 📚من لا يحضره الفقيه، ج‏1، ص: 111 ❕یا قنوت گرفتن در نماز را واجب می داند : "َ الْقُنُوتُ سُنَّةٌ وَاجِبَةٌ مَنْ تَرَكَهَا مُتَعَمِّداً فِي كُلِّ صَلَاةٍ فَلَا صَلَاةَ لَه‏ " 📚من لا يحضره الفقيه، ج‏1، ص: 316 👌این فتاوای شاذ و بر خلاف مقبول مجامع شیعی است و شیخ صدوق در ایراد این فتاواها دچار سهو و نسیان شده است . ❕یا شیخ مفید که استاد کلام شیعی است , دچار خطا می شود و بر خلاف فتاوای فقهای بزرگ شیعه و روایات اهلبیت علیهم السلام فتوا می دهد که آتش پاک کننده نجاست است : "و إن وقع دم في قدر تغلي على النار جاز أكل ما فيها بعد زوال عين الدم و تفريقها بالنار " 📚المقنعة، ص: 582 👌بنابراین بزرگان مکتب هم در مواردی ممکن است خطا و نسیان کنند و فتاوای نادرست بدهند , چرا که معصوم از خطا و اشتباه نیستند . ❕اهلبیت علیهم السلام به ما یاد دادند که در چنین مباحث علمی , به محتوای سخن توجه کنیم که آیا صحیح است یا خیر , و شخصیت و بزرگی افراد , نباید موجب شود که مطلب نادرست آنان را بپذیریم : " عن علی عليه السلام: لا تَنظُرْ إلى‏ مَن قالَ، وَانظُرْ إلى‏ ما قال‏ " 📚میزان الحکمه ج ٨ ص ٥٧ @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
پاسخی به جوابیه وهابیون در دفاع از گرگیج !!!! 🤔 : ❓شیعه می گوید میان شهربانو و حضرت حسین، ازدواج صورت گرفت. که این ادعا، بسیار گزاف و غیرمنتظره بود. زیرا : اولاً با روایات معتبر در کتب شیعه، و اقوال فقها و علمای آن، در تضاد است. چه آنکه آنان اتفاق‌نظر دارند که جناب شهربانو، مِلک‌یَمین [کنیز] بوده است. ثانیاً : ازدواج با ایشان در آن موقعیت، اصلاً جایز نبوده است. زیرا ازدواج. مسلمان با دختران مشرکین، باطل می‌باشد. ﴿وَلَا تَنكِحُوا۟ ٱلۡمُشۡرِكَـٰتِ حَتَّىٰ یُؤۡمِنَّۚ وَلَأَمَةࣱ مُّؤۡمِنَةٌ خَیۡرࣱ مِّن مُّشۡرِكَةࣲ وَلَوۡ أَعۡجَبَتۡكُمۡ﴾ [البقرة ٢٢١] ﴿وَلَا تُمۡسِكُوا۟ بِعِصَمِ ٱلۡكَوَافِرِ﴾ [الممتحنة ١٠] البته جناب شهربانو، ممکن است بعداً اسلام آورده باشد. که از مبحث ما [هنگام اسارت او] خارج است. شیعه احادیث صحیحی دارد که زمین‌های عراق که در زمان حضرت عمر {رَضِيَ اللَّهُ عَنْه} فتح شد، متعلّق به کل مسلمین است. نه متعلق به امام! عَنْ مُحَمَّدٍ اَلْحَلَبِيِّ قَالَ : سُئِلَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ عَنِ السَّوَادِ مَا مَنْزِلَتُهُ. فَقَالَ هُوَ لِجَمِيعِ الْمُسْلِمِينَ. از امام صادق درباره زمین‌های عراق [که در زمان حضرت عمر، فتح شده] پرسیدند. امام فرمود : متعلق به عموم مسلمانان است. 📚 تهذيب الأحکام ١٤٧/٧ فتوحات حاصل از جهاد خلفا و عمر ، برای عموم امت دانسته شده. که این بیانگر «اسلام و عدالت خلفا و عمر » است. وگرنه حاصل فتوحات، مختص ائمه میشد. 👈🏻 طبق احادیث معتبر شیعه، مادر امام زین‌العابدین {رحمه‌الله} به‌نام شهربانو یا شاه‌زنان، دختر پادشاه ایران بود. که در نتیجه‌ی فتح ایران [که از خلافت حضرت عمر تا خلافت حضرت عثمان طول کشید] به اسارتِ مسلمانان در آمد. جناب شهربانو، «اُمّ وَلَد [یعنی کنیز]» بود. و ازدواجی میان او و حضرت حسین {رَضِيَ اللَّهُ عَنْه} صورت نگرفت. چنانکه منابع شیعی، تأکید بر آن داشت. ضمن آنکه ایشان در ابتدای امر، و هنگام اسارت، آتش‌پرست بودند و دلیلی بر اسلام ایشان نیست. و طبق آیات صریح قرآن، ازدواج مسلمانان با آنها، جائز نمی‌باشد. لذا یقیناً «اُمّ وَلَد» و کنیز بودند. حتی اگر بعداً و در نتیجه‌ی آشنایی با تعالیم شرع، اسلام آورده باشند. 👈🏻 برای آنکه «کنیز بودنِ جناب شهربانو»، مشروع و صحیح باشد؛ لازم است که آن جهاد و جنگی که حاصل‌اش جناب شهربانو بوده؛ مشروع و صحیح بوده باشد. زیرا نتیجه و حاصلِ جهادِ نامشروع، دقیقاً مانند گوشت خوک، نامشروع می‌باشد. 👈🏻 و برای آنکه این جنگ و جهاد ابتدایی، مشروع و صحیح باشد؛ باید حاکم و خلیفه که دستور این جهاد را داده نیز، مسلمان وبلکه عادل باشد. زیرا به تصریح روایات و فتاوای شیعه، جهاد ابتدایی توسط حاکم کافر و حتی حاکم مسلمان جائر؛ نافذ نیست. و آن جهاد، نامشروع می‌باشد. لذا طبق آنچه بيان شد، برای مشروعیت جناب شهربانو، باید خلافت امیرالمؤمنین حضرت عمر فاروق و حضرت عثمان شهيد {رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمَا} را بپذیریم. وگرنه شهربانو، حاصل از جهادِ نامشروع می‌شود؛ و کنیز بودن او، شرعاً زیر سؤال می‌رود. و لذا نکاح با او باطل می‌باشد. زیرا اولاً : شرعاً ازدواجی صورت نگرفته [و اصلا ازدواج با او در حالت غیر اسلام، ممنوع بود]. و ثانیاً : او شرعاً مِلک‌یَمین [کنیز شرعی] نیز محسوب نمی‌گردد. و بنابراین، اولاد حاصل از آن، نامشروع می‌شوند. [والعياذ بالله] ❗️❗️ 💠 💠 👌وهابیون مفت خور سخنانی در دفاع از گرگیج بی آبرو ارائه داده اند که خلاصه استدلالشان را برای پاسخ در پرسش قرار دادیم , حال پاسخ : ❕ما در پاسخی که به گرگیج دادیم , چند نکته را یاد آور شدیم : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4580 🔸١ _ ازدواج امام حسین ع با شهر بانو , ازدواج با یک کنیز نبوده است , بلکه شهربانو آزاد شد و بعد با اختیار خودش به نکاح امام حسین ع در آمد . 🔸٢ _ اگر بگوییم که شهربانو کنیز هم بوده است , باز مشروعیتی برای عمر ایجاد نمی شود , زیرا طبق فقه شیعه , مالک غنیمت جنگ بدون اذن امام ع خود امام ع است که از این مالکیت تحت عنوان انفال یاد می شود که مستند به روایات فراوان است , بنابراین مالک غنائم جنگ با ایران و شهربانو , علی ع بوده است که امیر مومنان , شهربانو را به امام حسین ع بخشیده است . ❗️نکته : چنان که گفتیم , این که ائمه ع مالک انفال و غنائم جنگی اند , مستند به روایات فراوانی است که متواترند و در کتب اربعه نقل شده اند , کتب ابعه ای که صاحبان آن تصریح کرده اند که هر چه از روایات در آن است , صحیح است , تصریحی که به مراتب از تصریحات علمای رجالی بالاتر است , بنابراین روایات مذکور موثوق الصدورند و قابل شک و تردیدی سندی نیستند , چنان که در ذیل توضیح داده ایم : 🍀https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2845 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 🔸٣ _ اساسا جریان اسارت شهربانو ممکن است که در زمان حکومت علی ع رخ داده باشد , چنان که شیخ مفید نقل می کند , بنابراین شیعه می تواند بگوید که نقل شیخ مفید برای بنده حجت است , لذا از اساس , اشکالات مطرح شده پیرامون این موضوع و مشروعیت خلافت عمر از محل بحث خارج می شود . 🔸٤ _ طبق مبانی فقهی اهلسنت , می توان با کنیزی که پادشاه ظالم یا افراد مشرک گرفته اند , همبستر شد و این همبستری برای آن پادشاه ظالم یا افراد مشرک , مشروعیت ایجاد نمی کند , چنان که پیامبر با ماریه همبستر شد , در حالی که ماریه را پادشاه ظالم به اسارت در آورده بود . ❕وهابی تنها توانسته است به نکته اول , اشکال کند که شهربانو کافر و آتش پرست بوده است و امکان ازدواج او با امام حسین ع نبوده است , زیرا ازدواج با زن کافره جایز نیست !!!! 👌این بیسواد به همین راحتی در صدد بر آمده است که نصوص فراوانی که گواه بر آزادی شهربانو و ازدواجش با امام حسین ع است را زیر سوال ببرد . ❕زمخشری و دیگران از علمای اهلسنت از ابو یقظان نقل می کنند : " عمر، نزد دختران يزدگرد پسر شهريار پسر خسرو كه به اسارت در آمده بودند، آمد و خواست آنها را بفروشد؛ ولى على عليه السلام فرمود: «دخترانِ پادشاهان، فروخته نمى‏شوند؛ امّا آنها را قيمت‏گذارى كنيد». پس امام عليه السلام قيمت آنها را پرداخت و آنها را ميان حسين بن على عليه السلام و محمّد بن ابى بكر و عبد اللّه بن عمر، تقسيم نمود (آنها را به ازدواج اينان در آورد) و آنان، سه نفر را به دنيا آوردند. " " إنَّ عُمَرَ أتى بَناتِ يَزدَجَردَ بنِ شَهرِيارَ بنِ كِسرى سَبِيّاتٍ، فَأَرادَ بَيعَهُنَّ. فَقالَ لَهُ عَلِيٌّ عليه السلام: إنَّ بَناتِ المُلوكِ لا يُبَعنَ، ولكِن قَوِّموهُنَّ، فَأَعطاهُ أثمانَهُنَّ، فَقَسَّمَهُنَّ بَينَ الحُسَينِ بنِ عَلِيٍّ عليه السلام ومُحَمَّدِ بنِ أبي بَكرٍ الصِّدّيقِ وعَبدِ اللّهِ بنِ عُمَرَ، فَوَلَدنَ الثَّلاثَة " " 📚ربيع الأبرار: ج 3 ص 19، البداية والنهاية: ج 9 ص 104، حياة الحيوان: ج 1 ص 127 _ الكامل للمبرّد: ج 2 ص 645 👌بنابراین امیر مومنان شهربانو را آزاد کرده است و به ازدواج امام حسین ع درآورده است , و مطابق نقلی , حذیفه خطبه عقد آنان را خواند و امیر مومنان ولی شهربانو بود : "جَعَلَتْ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع وَلِيَّهَا وَ تَكَلَّمَ حُذَيْفَةُ بِالْخِطْبَة " 📚الغارات ج ٢ ص ٨٢٦ _ دلائل الامامه ص ١٩٦ _ الدر النظیم ص ٥٨٠ _ العدد القویه ص ٥٨ ❕ بی شک امیر مومنان اندازه وهابی می دانسته است که شهربانو باید مسلمان باشد تا به تزویج امام حسین ع در آید , این که این نصوص تصریح دارد که این ازدواج و عقد صورت گرفته است , یعنی حتما شهربانو مسلمان شده بود , لذا چون قضیه اسلام شهربانو روشن بوده است , دیگر در کتب تاریخی , مورد بیان تفصیلی مورخین قرار نگرفته است . 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 ❕در روایات ما نیز تصریح شده است که شهربانو مسلمان شد و پس از آن به عقد امام حسین ع درآمد . 👌شیخ عباس قمی به نقل از مرحوم راوندی , روایت می کند : " پيش از آن كه لشكر مسلمانان بر سر ايشان بروند، شهربانو در خواب ديد كه حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله و سلّم داخل خانه او شد با حضرت امام حسين عليه السّلام و او را براى آن حضرت خواستگارى نمود و به او تزويج كرد. شهربانو گفت كه: چون صبح شد محبّت آن خورشيد فلك امامت در دل من جا كرد و پيوسته در خيال آن حضرت بودم. چون شب ديگر به خواب رفتم حضرت فاطمه عليها السّلام را در خواب ديدم كه به نزد من آمده و اسلام را بر من عرضه داشت و من‏ به دست مبارك آن حضرت در خواب مسلمان شدم، پس فرمود كه: در اين زودى لشكر مسلمانان بر پدر تو غالب خواهند شد و تو را اسير خواهند كرد و به زودى به فرزند من حسين عليه السّلام خواهى رسيد و خدا نخواهد گذارد كه كسى دستى به تو برساند تا آن كه به فرزند من برسى. و حقّ تعالى مرا حفظ كرد كه هيچ كس به من دستى نرسانيد تا آن كه مرا به مدينه آوردند، و چون حضرت امام حسين عليه السّلام را ديدم دانستم كه همان است كه در خواب با حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله و سلّم به نزد من آمده بود و حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مرا به عقد او در آورده بود و به اين سبب او را اختيار كردم‏ " 📚منتهى الآمال فى تواريخ النبى و الآل عليهم السلام ، ج‏2، ص: 1093 " إِنَّمَا اخْتَارَتِ الْحُسَيْنَ ع لِأَنَّهَا رَأَتْ فَاطِمَةَ ع وَ أَسْلَمَتْ قَبْلَ أَنْ يَأْخُذَهَا عَسْكَرُ الْمُسْلِمِينَ وَ لَهَا قِصَّةٌ وَ هِيَ أَنَّهَا قَالَتْ رَأَيْتُ فِي النَّوْمِ قَبْلَ وُرُودِ عَسْكَرِ الْمُسْلِمِينَ كَأَنَّ مُحَمَّداً رَسُولَ اللَّهِ ص دَخَلَ دَارَنَا وَ قَعَدَ مَعَ الْحُسَيْنِ ع وَ خَطَبَنِي لَهُ وَ زَوَّجَنِي مِنْهُ فَلَمَّا أَصْبَحْتُ كَانَ ذَلِكَ يُؤَثِّرُ فِي قَلْبِي وَ مَا كَانَ لِي خَاطِرٌ غَيْرُ هَذَا فَلَمَّا كَانَ فِي اللَّيْلَةِ الثَّانِيَةِ رَأَيْتُ فَاطِمَةَ بِنْتَ مُحَمَّدٍ ص قَدْ أَتَتْنِي وَ عَرَضَتْ عَلَيَّ الْإِسْلَامَ فَأَسْلَمْتُ ثُمَّ قَالَتْ إِنَّ الْغَلَبَةَ تَكُونُ لِلْمُسْلِمِينَ وَ إِنَّكِ تَصِلِينَ عَنْ قَرِيبٍ إِلَى ابْنِي الْحُسَيْنِ سَالِمَةً- لَا يُصِيبُكِ بِسُوءٍ أَحَدٌ قَالَتْ وَ كَانَ مِنَ الْحَالِ أَنِّي خَرَجْتُ إِلَى الْمَدِينَةِ مَا مَسَّ يَدِي إِنْسَانٌ. " 📚الخرائج و الجرائح، ج 2، ص 75؛ بحار الأنوار، ج 46، ص 10، ح 21 _ ریاض الابرار ج 2 ص 15 👌در مورد زمینهای فتح شده در دوره خلفا نیز در گذشته پاسخ داده ایم که مطابق بینش شیعی و روایات قطعی , ائمه علیهم السلام مالک آن هستند که آن بزرگواران استفاده از آن زمینها را برای مسلمین اجازه داده اند , بنابراین , این اجازه ارتباطی با مشروعیت خلفا ندارد , در ذیل بخوانید : 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3500 ❗️در پایان به وهابی نکاتی را یاد آور می شویم : ▫️١ _ مطابق روایات خود اهلسنت و شیعه , امیر مومنان و ائمه علیهم السلام , خلفا را غاصب و ظالم می دانستند , بنابراین دست و پا زدن شما برای اثبات خلاف این قضیه , بیشتر خودتان را بی آبرو می کند , در ذیل بخوانید : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4443 ▫️٢ _ نسب پاک و طاهر ائمه علیهم السلام , چیزی نیست که با لجن پراکنی عده ای مورد تردید قرار گیرد , چرا که به حسب روایات خود اهلسنت , آن بزرگواران مخاطب آیه تطهیرند و از هر پلیدی به دور هستند , در ذیل بخوانید : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3814 ▫️٣ _ شما وهابیون نیز به جای این مباحث بهتر است , فکری به حال معاویه بکنید که چهار نفر به عنوان پدرش معرفی می شدند , در ذیل بخوانید : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2664 ❗️یا فکری به حال عمر بکنید که به حسب روایات خودتان , در نسبش ناپاکی بود و پدر و جد و دایی اش و مادر و خواهر و عمه اش , یک تن بوده اند , در ذیل بخوانید : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4429 👌یا باز در مورد عمر فکری بکند که متهم به " ابنه " بودن , بوده است : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3142 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
❕پرسش و پاسخهای شب یلدا ؛ 1⃣فلسفه جشن گرفتن شب چیست ❗️نظر اسلام در این رابطه چیست ❕❕ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1732 2⃣چه عیدی است چله، نه حیوانی گردن زده می شود و نه انسانی در آئينی به خاک می افتد و کرنش می کند ، همچون نوروز ، همتایش فقط مهربانی است ، شادی با هم بودن و انسانيت را ستودن ❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3036 3⃣توضیحی در مورد فال حافظ گرفتن در شب_یلدا ، نظر اسلام در مورد فال و فال گیری چیست❕آیا فال حافظ و قهوه و ...اعتبار دارد❕❕ 💠💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1733
تایید فتوحات خلفا توسط امام صادق علیه السلام !!!! 🤔 : ❓مؤمنين سرزمين ايران را فتح كردند . روایتی زیبا در جلد آخر کتاب کافی شیخ کلینی صفحه 215 : عرض كردم: مگر چنان نيست كه خدا ميفرمايد:«در ظرف چند سال» با اينكه سالهاى زيادى در زمان رسول صلى الله عليه و آله و در زمان خلافت ابو بكر بر مؤمنين گذشت، 👈 تا اينكه در زمان خلافت عمر مؤمنان بر فارس پيروز گشتند ؟ فرمود : مگر به تو نگفتم : اين آيه تأويل و تفسيرى دارد. اى ابا عبيدة قرآن ناسخ و منسوخى دارد، آيا گفتار خداى عز و جل را نشنيدى كه فرمايد:«همۀ كارها بارادۀ خدا است جلوتر و بعدتر از آن» يعنى اختيار با او است در گفتار كه پس اندازد آنچه را پيش انداخته، و پيش اندازد آنچه را پس انداخته از نظر گفتار، تا آن روزى كه بطور حتم مقرر گردد كه نصرت و يارى بر مسلمانان فرود آيد، و اين است گفتار خداى عز و جل:«و در آن روز شاد گردند مؤمنان بيارى خدا [يارى كند خدا هر كه را خواهد]» يعنى در آن روزى كه بطور حتم يارى و نصرت مقرر گردد 📙 كتاب كافى ص 215 نکات مهم : ✅ 1 مؤمنین در زمان خلافت ابوبکر و عمر حضور داشتند و با خلفا همکاری میکردند 2 فتح ایران توسط مؤمنین بوده ❗️❗️ 💠 💠 👌متاسفانه وهابیون و اهلسنت بر پایه تعصبات کور و بی منطق خود در حمایت از فتوحات و لشگرکشی های خلفا , چشم خود را بر آیات الهی که لشگر کشی ها را ممنوع می کند , بسته اند و تمام قد از فتوحات خلفا حمایت می کنند , در حالی که آیات قرآن و سنت پیامبر و نیز علمای بزرگ اهلسنت , تصریح کرده اند که نباید به زور دیگران را وارد اسلام کرد و پذیرش اسلام اجباری نیست , مساله ای که خلفا به آن عمل نکردند و با لشگر کشی به مناطق مختلف , به زور و با اجبار و کشتار , مردم را وارد دین اسلام می کردند !!!! ❕در آیات متعددی تصریح شده است که پذیرفتن اسلام , اجباری نیست و پیامبر اسلام حق ندارد که کسی را بر اسلام مجبور کند , وظیفه پیامبر تنها بیان و تبلیغ است , نه کشورگشایی و اجبار مردم بر اسلام !!!! 👌خداوند می فرماید : "در قبول دين، اكراهى نيست. (زيرا) راه درست از راه انحرافى، روشن شده است. " " لا إِكْراهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَي‏ " ( بقره ٢٥٦ ) ❕" پس تذكر ده تو فقط تذكر دهنده‏اى - تو مسلط بر آنها نيستى كه مجبورشان (بر ايمان) كنى. " " فَذَكِّرْ إِنَّما أَنْتَ مُذَكِّرٌ _ لسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُصَيْطِر " ( غاشیه ٢١ _ ٢٢ ) ❕" و اگر پروردگار مى‏خواست تمام آنها كه در روى زمين هستند همگى (از روى اجبار) ايمان مى‏آوردند، آيا تو مى‏خواهى مردم را مجبور سازى كه ايمان بياورند؟ " " وَ لَوْ شاءَ رَبُّكَ لَآمَنَ مَنْ فِي الْأَرْضِ كُلُّهُمْ جَمِيعاً أَ فَأَنْتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّى يَكُونُوا مُؤْمِنِين‏ " ( یونس ٩٩ ) ❕" بگو اى مردم حق از طرف پروردگارتان به سراغ شما آمده، هر كس (در پرتو آن) هدايت يابد براى خود هدايت شده، و هر كس گمراه گردد به زيان خود گمراه شده، و من مامور (به اجبار) شما نيستم. " " قُلْ يا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جاءَكُمُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنِ اهْتَدى‏ فَإِنَّما يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَإِنَّما يَضِلُّ عَلَيْها وَ ما أَنَا عَلَيْكُمْ بِوَكِيل‏ " ( یونس ١٠٨ ) ❕" ما به آنچه آنها مى‏گويند آگاهتريم و تو مامور به اجبار آنها نيستى، بنا بر اين به وسيله قرآن كسانى را كه از عذاب من مى‏ترسند متذكر ساز. " " نَحْنُ أَعْلَمُ بِما يَقُولُونَ وَ ما أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِجَبَّارٍ فَذَكِّرْ بِالْقُرْآنِ مَنْ يَخافُ وَعِيد " ( ق ٤٥ ) ❕"و اطاعت خدا و اطاعت پيامبر كنيد و (از مخالفت فرمان او) بترسيد، و اگر روى برگردانيد (و مخالفت نمائيد مستحق مجازات خواهيد بود) و بدانيد بر پيامبر ما جز ابلاغ آشكار چيز ديگرى نيست " " وَ أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ احْذَرُوا فَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّما عَلى‏ رَسُولِنَا الْبَلاغُ الْمُبِينُ " ( مائده ٩٢ ) 👌می بینیم که این آیات با صراحت تمام , خط بطلان می کشد بر فتوحات خلفا که با زور و اجبار و لشگر کشی , مردمان مناطق مختلف را مسلمان می کردند !!! 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 ❕پیامبر گرامی اسلام نیز در مقام عمل , مردم را بر پذیرش اسلام مجبور نمی کردند , و نبردهایی هم که ایشان با دشمنان انجام داد , دفاعی و برای دفع شر و اذیت و آزار دشمنان بود , چنان که در ذیل توضیح داده ایم : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4202 👌علمای اهلسنت از ابن عباس پیرامون آیه شریفه " لا اکراه فی الدین " نقل می کنند که می گوید : " آیه مذکور در مورد مردی از انصار از قبیله بنی سالم بن عوف نازل شد که نامش حصین بود , خودش مسلمان بود و دو پسرش مسیحی , به پیامبر گفت که آیا پسرانم را بر پذیرش اسلام مجبور کنم , زیرا آنان با اختیار اسلام نمی آورند , آیه نازل شد و این اجبار کردن را ممنوع کرد , آن مرد نیز از اجبار دو پسرش بر اسلام صرف نظر کرد " " عن ابن عباس في قوله تعالى ( لا إكراه في الدين ) قال نزلت في رجل من الأنصار من بني سالم بن عوف يقال له الحصين كان له ابنان نصرانيان وكان هو مسلما فقال للنبي صلى الله عليه وسلم يا رسول الله ألا أستكرهما فإنهما قد أبيا إلا النصرانية فأنزل الله فيه تلآية فتركهما " 📚تخریج الاحادیث و الآثار , زیلعی , ج ١ ص ١٦٢ _ الفتح السماوی , مناوی , ج ١ ص ٣١٣ _ جامع البیان , طبری , ج ٣ ص ٢٢ _ العجاب فی بیان الاسباب , ابن حجر, ج ١ ص ٦١٣ _ تفسیر الجلالین ص ١٤٠ _ فتح القدیر , ج ١ ص ٢٧٦ _ تفسیر آلوسی ج ٣ ص ١٣ ❕بنابراین به حسب آیات شریفه و روایات اهلسنت , کشورگشایی و اجبار دیگران بر اسلام , مردود و غیر قابل قبول است , چنان که علمای اهلسنت هم به این نکته تصریح کرده اند : " لا إِكْراهَ فِي الدِّينِ أى لم يجر اللَّه أمر الإيمان على الإجبار و القسر، و لكن على التمكين و الاختيار " 📚الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل، زمخشری , ج‏1، ص: 303 " يقول تعالى: لا إِكْراهَ فِي الدِّينِ أي لا تكرهوا أحدا على الدخول في دين الإسلام، فإنه بيّن واضح، جلي دلائله و براهينه، لا يحتاج إلى أن يكره أحد على الدخول فيه " 📚تفسير القرآن العظيم (ابن كثير)، ج‏1، ص: 521 ❕در روایات ما نیز تصریح شده است که پیامبر گرامی اسلام , کشورگشایی نداشت و هیچ کس را بر پذیرش اسلام , مجبور نمی کرد . 👌در نقلی آمده است که امام رضا ع به نقل از پدران بزرگوار خود فرمود : " مسلمانان به پيامبر خدا گفتند: اى پيامبر خدا! اگر كسانى را كه بر آنان چيره گشتى، به پذيرش اسلام مجبور مى‏ساختى، شمارِ ما افزون مى‏گشت و در برابر دشمنان، نيرومند مى‏شديم. پيامبر خدا فرمود:" من حاضر نيستم خداوند عز و جل را با بدعتى كه در باره آن به من دستورى نرسيده است، ديدار كنم «و من، از خودسران نيستم» . در اين هنگام، خداوند- تبارك و تعالى- نازل كرد: اى محمّد! «اگر پروردگارت مى‏خواست، بى گمان، همه كسانى كه در زمين هستند، سراسر، ايمان مى‏آوردند»؛ يعنى همه در دنيا، از سرِ اجبار وناچارى ايمان مى‏آوردند، همچنان كه در آخرت، با ديدن و مشاهده عذاب، ايمان مى‏آورند، و اگر من اين كار را با آنان مى‏كردم، ديگر سزاوارِ پاداش و ستايش از جانب من نمى‏بودند؛ بلكه مى‏خواهم كه با اختيار و آزادانه، ايمان بياورند تا سزاوار تقرّب [به من‏] و كرامت و جاودانگى در بهشتِ جاويدان شوند. «پس آيا تو مردم را مجبور مى‏كنى كه مؤمن باشند؟». " أنَّ المُسلِمينَ قالوا لِرَسولِ اللَّهِ صلى الله عليه و آله لَو أكرَهتَ يا رَسولَ اللَّهِ مَن قَدَرتَ عَلَيهِ مِنَ النّاسِ عَلَى الإِسلامِ لَكَثُرَ عَدَدُنا وقَوينا عَلى‏ عَدُوِّنا. فَقالَ رَسولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله: ما كُنتُ لِأَلقَى اللَّهَ عَزَّ وجَلَّ بِبِدعَةٍ لَم يُحدِث إلَيَّ فيها شَيئاً «وَ ما أَنَا مِنَ الْمُتَكَلِّفِينَ» فَأَنزَلَ اللَّهُ تَبارَكَ وتَعالى‏: يا مُحَمَّدُ «وَ لَوْ شاءَ رَبُّكَ لَآمَنَ مَنْ فِي الْأَرْضِ كُلُّهُمْ جَمِيعاً» عَلى‏ سَبيلِ الإِلجاءِ وَالاضطِرارِ فِي الدُّنيا كَما يُؤمِنونَ عِندَ المُعايَنَةِ ورُؤيَةِ البَأسِ فِي الآخِرَةِ ولَو فَعَلتُ ذلِكَ بِهِم لَم يَستَحِقُّوا مِنّي ثَواباً ولا مَدحاً لكِنّي اريدُ مِنهُم أن يُؤمِنوا مُختارينَ غَيرَ مُضطَرّينَ لِيَستَحِقّوا مِنِّي الزُّلفى‏ وَالكَرامَةَ ودَوامَ الخُلودِ في جَنَّةِ الخُلدِ «أَ فَأَنْتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّى يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ». 📚عيون أخبار الرضا عليه السلام: ج 1 ص 136، تفسير نور الثقلين: ج 2 ص 331 ❕بنابراین فتوحات خلفا , هم بر خلاف آیات قرآن بوده است و هم بر خلاف سنت پیامبر گرامی اسلام , لذا هیچگاه امامان این فتوحات را تایید نکردند , چنان که در ذیل روایات مربوطه را آورده ایم که امامان ع این فتوحات را رد کردند : 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2735 ▫️ادامه 👇
💠ادامه 👇 👌حال اگر در روایتی آمده باشد که یکی از ائمه علیهم السلام , فتوحات خلفا را تایید کرده است , مانند نقلی که وهابی به آن استناد کرد , می گوییم : حتما نقل مذکور از روی تقیه و موافق با عقیده اهسنت صادر شده است , و الا مثلا , امام صادق ع هیچگاه فتوحاتی که بر خلاف قرآن و سنت پیامبر بود , تایید نمی کرد . ❗️خود امام صادق ع فرمود : " روایتی که از ما نقل می شود , اگر بر خلاف قرآن و سنت پیامبر بود , به عنوان نظر واقعی ما نباید بپذیرید " : "قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ وَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع لَا تُصَدِّقْ عَلَيْنَا إِلَّا مَا وَافَقَ كِتَابَ اللَّهِ وَ سُنَّةَ نَبِيِّهِ ص. " 📚وسائل الشيعة، ج‏27، ص: 123 ❕بنابراین , نقلی که وهابی به آن استناد کرد و حاکی از آن است که امام صادق ع به صورت ضمنی , فتوحات خلفا را تایید کرده است , حتما از روی تقیه و موافق با عقیده اهلسنت در حمایت از فتوحات , صادر شده است , در ذیل پیرامون چرایی نقلهای تقیه ای توضیح داده ایم : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4061 👌اگر از این پاسخ هم کوتاه بیاییم , باز در جواب ادعای وهابی می توان گفت : 🔸١ _ وهابی به دروغ مدعی شده است که امام صادق ع فرمودند که مومنین , ایران را فتح کردند , در حالی که امام صادق ع چنین حرفی را نزدند , تنها جمله مذکور در سوال و پرسش راوی حدیث آمده است که از امام ع پرسش کرد : " مگر نه اين است كه خداوند عز و جل مى‏فرمايد: «در اندى سال»؟ در حالى كه‏ مؤمنان، بعد از آن، سال‏هاى بسيارى را با پيامبر خدا و نيز در زمان حكومت ابو بكر، سپرى كردند، تا آن كه مومنین در زمان حكومت عمر ، بر ايرانيان، پيروز شدند؟ " "قُلتُ: ألَيسَ اللَّهُ عز و جل يَقولُ: «فِي بِضْعِ سِنِينَ»، وقَد مَضى‏ لِلمُؤمِنينَ سِنون‏ كَثيرَةٌ مَعَ رَسولِ اللَّهِ صلى الله عليه و آله و في إمارَةِ أبي بَكرٍ، و إنَّما غَلَبَ المُؤمِنونَ فارِسَ في إمارَةِ عُمَرَ؟! " 📚الکافی ج ٨ ص ٢٧٠ 🔸٢ _ امام صادق ع تنها فرمود که در جنگ با ایران , خداوند مومنین را یاری کرد و مومنین به خاطر نصرت الهی شاد شدند : "بِنُزولِ النَّصرِ فيهِ عَلَى المُؤمِنينَ، فَذلِكَ قَولُهُ عز و جل «وَ يَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ* بِنَصْرِ اللَّهِ يَنْصُرُ مَنْ يَشاءُ» " ❓حال چگونه در جنگ با ایران , خداوند مسلمین و مومنین را یاری کرد ❗️❗️❗️ 👌در گذشته در این رابطه توضیح دادیم که به خاطر عملکرد خلاف عمر در لشگر کشی به سوی مرزهای ایران , ایرانیان نیروهای خود را از تمام شهرها جمع کرده بودند و پشت مرزهای مسلمین جمع شده و با لشگری عظیم , در صدد حمله به مرزهای اسلامی و نابودی اسلام بودند , امیر مومنان ع وقتی دید که اسلام در خطر و نابودی است , وارد قضیه شد و برای حفظ اسلام به عمر در مورد چگونگی دفاع , مشاوره داد و به آنان وعده داد که خداوند از دینش محافظت می کند , و همانگونه هم شد که خداوند مسلمین را یاری کرد و مانع شکست آنان و از بین رفتن اسلام شد , به این سبب مومنینی که در دفاع از اسلام جنگیده بودند , خوشحال شدند , بنابراین نصرت خداوند در کلام امام صادق ع در جنبه دفاع از موجودیت اسلام بود , نه برای کشورگشایی و لشگرکشی هایی که خلاف قرآن و سنت پیامبر بود , در ذیل در این رابطه توضیح مفصل دادیم : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/637 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
پاسخی به وهابی پیرامون رابطه ابوبکر با اهلبیت علیهم السلام !!!! 🤔 : ❓روابط اهل بیت علیهم السلام و خلفای بر حق پيامبرﷺ ✍🏻 عُقبه می‌گوید : حضرت ابوبڪر صدّیق، بعد از اقامه‌ی نماز عصر، (از مسجد) بیرون آمد و مشغول راه رفتن بود، که حسن را دید با کودکان، مشغول بازی‌کردن است. حسن را بر گردن خود نشانْد و اینگونه سرود : پدرم فدای (حسن) باشد که شبیه پیغمبر خداست. و شبیه علي نیست. 👈 و حضرت علی، می‌خندید 📚 کتاب صحیح بخاری ج4 ص187 متن عربی :قَالَ : صَلَّى أَبُوبَكْرٍ الْعَصْرَ، ثُمَّ خَرَجَ يَمْشِي، فَرَأَى الْحَسَنَ يَلْعَبُ مَعَ الصِّبْيَانِ، فَحَمَلَهُ عَلَى عَاتِقِهِ وَقَالَ : بِأَبِي شَبِيهٌ بِالنَّبِيِّ، لَا شَبِيهٌ بِعَلِيٍّ. وَعَلِيٌّ يَضْحَكُ ❗️❗️❗️ ⛔️ نکات مهم : 1 _ حضرت علی همراه سیدنا ابوبکر با همدیگر در یک مسجد نماز جماعت (جالبه نماز عصر) برگزار میکردند 2 _ حضرت علی و ابوبکر بعد از نماز از هم جدا نمیشدند و با هم راه میرفتند و لبخند حضرت علی نشانه عمق محبت و مراودت ❗️❗️ 💠💠 👌متاسفانه وهابی از ساده ترین قواعد و آداب بحث و گفتگو , بی اطلاع است و نمی داند که اگر می خواهد حسن رابطه امیر مومنان ع با ابوبکر را اثبات کند , باید به کتب شیعه در این رابطه استدلال کند , نه کتب و روایات اهلسنت , چنان که ابن حزم , عالم بزرگ اهلسنت می گوید : " ما ( اهل سنت ) نمی توانیم با روایات خود علیه دیگران اقامه حجت کنیم , چرا که آنها نخواهند پذیرفت , همان گونه که دیگران نمی توانند با روایات خود با ما احتجاج کنند , پس لازم است که هر دو طرف به روایاتی استناد کنند که دیگری قبول داشته و حجیت آن را پذیرفته اند " " لا معنى لاحتجاجنا عليهم برواياتنا ، فهم لا يصدّقونها ، ولا معنى لاحتجاجهم علينا برواياتهم ، فنحن لا نصدّقها ، وإنّما يجب أن يحتجّ الخصوم بعضهم على بعض بما يصدّقه الذي تقام عليه الحجّة به " 📚الفصل فی الملل و الاهواء و النحل ج ٤ ص ٧٨ ❕به هر حال ما می توانیم با استناد به خود روایات اهلسنت , پاسخ استناد وهابی به روایت صحیح بخاری را بدهیم و می گوییم : 👌در روایات اهلسنت هم آمده است که در میان اصحاب پیامبر منافقینی بودند , چنان که در صحیح مسلم می خوانیم که پیامبر گرامی فرمود : " در ميان اصحابم دوازده نفر از منافقين وجود دارند كه هشت نفر از آن ها " به بهشت درنيايند تا آن كه شتر در چشم سوزن درآيد " . "في أصحابي إثنا عشر منافقاً ، منهم ثمانيةٌ لا يدخلون الجنة حتى يلج الجمل في سم الخياط " 📚صحیح مسلم ج ٤ ص ٢١٤٣ 👌مانند اين روايت در مسند احمد نقل شده است . 📚مسند احمد ج ٣٨ ص ٣٤٥ ❕ ویژگی منافق آن است که در صدد است که در برابر عامه مردم , خودش را طرفدار حق نشان دهد اگر چه در دلش , اعتقادی به حق ندارد !!!! 👌خداوند در مورد این منافقین عصر پیامبر گرامی می فرماید : " براى شما، سوگند به خدا ياد مى‏كنند تا شما را راضى كنند " " يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ لَكُمْ لِيُرْضُوكُمْ " ( توبه ٦٢ ) ❕یا باز در مورد آنان می فرماید : " به سراغ تو مى‏آيند و سوگند ياد مى‏كنند كه منظور ماجز نيكى كردن و توافق نبوده است؟! " جاؤُكَ يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ إِنْ أَرَدْنا إِلاَّ إِحْساناً وَ تَوْفِيقاً " ( نساء ٦٢ ) 👌یا می فرماید : " و هنگامى كه افراد با ايمان را ملاقات مى‏كنند مى‏گويند ما ايمان آورده‏ايم، (ولى) هنگامى كه با شياطين خود خلوت مى‏كنند مى‏گويند با شمائيم ما (آنها) را مسخره مى‏كنيم. " وَ إِذا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قالُوا آمَنَّا وَ إِذا خَلَوْا إِلى‏ شَياطِينِهِمْ قالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّما نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُن‏ " ( بقره ١٤ ) ❕بر این اساس , ما نیز معتقدیم که عمل ابوبکر منافقانه بوده است , به ظاهر اظهار دوستی با اهلبیت علیهم السلام در برابر دیدگان مردم می کرد , اما در واقع اعتقادی به این دوستی نداشت , شاهد روشن این قضیه آن است که مادر امام حسن ع یعنی فاطمه صدیقه سلام الله علیهما را به اندازه ای مورد اذیت و آزار قرار داد , که طبق نص صحیح بخاری , فاطمه س با غضب بر ابوبکر از دنیا رفت !!! ❕بخاری و مسلم نقل می کنند : " فاطمه نيز بر ابوبكر خشم گرفت و او را طرد كرد و با وى سخن نگفت تا از دنيا رفت."" فوجدت فاطمة على أبي بكر فهجرته، فلم تكلّمه حتّى‏ توفّيت " 📚صحیح بخاری ج 5 ص 82 _ صحیح مسلم ج 5 ص 153 👌لذا امیر مومنان ع ابوبکر را دروغگو و گناهکار و خائن و خیانتکار می دانست که به ظاهر و به دروغ ادعای محبت اهلبیت ع را می کرد , اما در قلبش هیچ اعتقادی به این مساله نداشت . ❕مسلم نقل می کند که عمر به علی ع فرمود : " تو و عباس معتقد بودید که ابوبکر , دروغگو و گناهکار و حیله گر و خائن است " " " فَرَأَيْتُمَاهُ كَاذِبًا آثِمًا غَادِرًا خَائِنًا " 📚صحیح مسلم ج ٣ ص ١٣٧٨ 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 👌محتوای این روایت بر بخاری سنگین آمده است , لذا تعبیرات تند مسلم را حذف کرده و به جای آن , از کلمات " کذا و کذا " استفاده کرده است : " ثُمَّ تَوَفَّى اللَّهُ نَبِيَّهُ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ، فَقَالَ أَبُو بَكْرٍ: أَنَا وَلِيُّ رَسُولِ اللَّهِ فَقَبَضَهَا أَبُو بَكْرٍ، يَعْمَلُ فِيهَا بِمَا عَمِلَ بِهِ فِيهَا رَسُولُ اللَّهِ ، وَ أَنْتُمَا حِينَئِذٍ، وَ أَقْبَلَ عَلَى عَلِيٍّ وَ عَبَّاسٍ: تَزْعُمَانِ أَنَّ أَبَا بَكْرٍ كَذَا وَ كَذَا " 📚صحیح بخاری ج ٥ ص ٢٠٤٩ ❕همين روايت در ديگر كتاب هاي اهل سنت با تعبير «ظالم وفاجر» نقل شده است : " وَأَنْتُمَا تَزْعُمَانِ أَنَّهُ كَانَ فِيهَا ظَالِمًا فَاجِرًا "" عمر گفت: شما دو نفر اعتقاد داشتيد كه ابوبكر ظالم و فاجر است " 📚المصنف ابن ابی شیبه , ج ٥ ص ٤٦٩ 👌خنده امیر مومنان ع هم که در روایت وهابی به آن اشاره شد , به خاطر جایگاه پست منافق در روز قیامت بود و به اصطلاح خنده به ریش ابوبکر بود !!! ❗️ یعنی تو ( ابوبکر ) گمان می کنی که با این عملکرد می توانی خداوند را هم فریب دهی , اما خداوند فریب نمی خورد و جایگاه تو را در طبقه زیرین جهنم قرار داده است , چنان که خداوند می فرماید : " منافقان در پائين‏ترين مرحله دوزخ قرار دارند و هرگز ياورى براى آنها نخواهى يافت‏ " " إِنَّ الْمُنافِقِينَ فِي الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَ لَنْ تَجِدَ لَهُمْ نَصِيراً " ( نساء ١٤٥ ) 👌در مورد نماز خواندن امیر مومنان ع هم پشت سر ابوبکر , در نقلی آمده است که امام صادق ع فرمود : "حَضَرَ الْمَسْجِدَ وَ وَقَفَ خَلْفَ أَبِي بَكْرٍ وَ صَلَّى لِنَفْسِهِ " " امیر مومنان ع در مسجد حاضر شد و پشت سر ابوبکر ایستاد اما نمازش را فرادا خواند ( و به ابوبکر اقتدا نکرد ) " 📚تفسیر قمی ج ٢ ص ١٥٩ ❕امیر مومنان ع از روی تقیه و مصلحت جامعه اسلامی و دفع شر ابوبکر از شیعیان , در مسجد و پشت سر ابوبکر حاضر می شد اما نمازش را فرادا می خواند . ❕در روایات ما تصریح شده است که انسان می تواند از روی تقیه , پشت سر کسانی که از ضرر و آزار آنان در امان نیست ، نماز بخواند و به این طریق ضرر و آزار آنان را از خود و دیگران دفع کند . 🔸امام رضا علیه السلام فرمود ؛ « پشت سر هیچ کس نماز مگذار جز دو تن ؛ یکی آنکه تو به او اطمینان داری و به دین داری او معترف هستی و دیگری کسی که از شمشیر و تازیانه او و شرش می هراسی ، پس پشت سر چنین کسی نماز بگذار بر اساس تقیه و مدارات » " وَ لَا تُصَلِّ خَلْفَ أَحَدٍ إِلَّا خَلْفَ رَجُلَيْنِ أَحَدُهُمَا مَنْ تَثِقُ بِهِ وَ تَدِينُ بِدِينِهِ وَ آخَرُ مَنْ تَتَّقِي سَيْفَهُ وَ سَوْطَهُ وَ شَرَّهُ وَ بَوَائِقَهُ وَ شَنْعَتَهُ فَصَلِّ خَلْفَهُ عَلَى سَبِيلِ التَّقِيَّةِ وَ الْمُدَارَاةِ. " 📚مستدرک الوسائل ج ٦ ص ٤٥٧ ❕در ذیل بیشتر در مورد نماز خواندن پشت سر منافقین برای دفع شرشان بر اساس روایات , توضیح داده ایم : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/912 👌به هر حال سنیان نمی توانند نماز خواندن پشت سر ابوبکر را فضیلتی برای ابوبکر بدانند , زیرا خود معتقدند که می توان پشت سر افراد فاسق و فاجر نماز خواند , بر این اساس , امیر مومنان هم پشت سر ابوبکر نماز خوانده است !!!! ❕از پیامبر نقل می کنند که فرمود : " نمازهای واجب خود را به جماعت بخوانید , خواه امام جماعت عادل باشد , خواه فاسق و فاجری که مرتکب هر گناه کبیره ای گردیده باشد " " عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ: «الصَّلَاةُ الْمَكْتُوبَةُ وَاجِبَةٌ خَلْفَ كُلِّ مُسْلِمٍ؛ بَرًّا كَانَ أَوْ فَاجِرًا، وَ إِنْ عَمِلَ الْكَبَائِرَ». " 📚سنن ابی داود ج ١ ص ١٦٢ ❕یا نقل می کنند که پیامبر گرامی فرمود : " نماز پشت سر هر انسان فاسق و یا غیر فاسقی , از اصول دین است " " قال رسول الله صلى الله عليه وسلم : " من أصل الدين الصلاة خلف كل بر وفاجر " 📚سنن الدار قطنی ج ٢ ص ٥٧ ❕علمای مذاهب اهلسنت چون حنبلی و حنفی و شافعی نیز فتوا می دهند که می توان به امام جماعت فاسق و فاجر اقتدا کرد : 📚المجموع ج 4: ص 253، و المحلى ج 4: ص 214، و بدائع الصنائع ج 1: ص 156، و فتح العزيز ج 4: ص 330. @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
آیا امام خمینی , محدث نوری را روانی و دیوانه می دانست !!!! ❕در تصویر فوق می بینید که ملحد معلوم الحال مدعی شده بود که مرحوم امام خمینی , مرحوم محدث نوری را متوهم و روانی ( و دیوانه ) , می داند , ما در پاسخ سالهای گذشته خود به ملحد گفتیم : " حال ملحد به نقل از یک ورشکسته علمی به نام « کمال حیدری » مدعی شده است که امام خمینی ، مرحوم محدث نوری را بی عقل و دیوانه ، معرفی کرده است ، در حالی که امام خمینی از ایشان با عنوان ؛ « صالح متتبع » « فردی صالح و اهل تحقیق » یاد می کند ؛ 📚انوار الهدایه ج 1 ص 245 👌و فراوان به روایات کتاب ایشان یعنی « مستدرک الوسائل » استناد می کند که شما می توانید ، انبوه این استنادات را در کتب ذیل از امام خمینی مشاهده کنید ؛ 📚آداب الصلاه _ الاجتهاد و التقلید _ الاستصحاب _ التعادل و التراجیح _ الخلل فی الصلاه _ الرسائل العشره _ المکاسب المحرمه _ بدائع الدرر _ تفسیر سوره حمد _ تنقیح الاصول _ تهذیب الاصول _ جواهر الاصول _ سر الصلاه _ چهل حدیث و ... ❕البته امام خمینی ، انتقاداتی علمی ، به کتاب « فصل الخطاب » ، میرزای نوری وارد کرده اند ، اما نه اینکه بگوییم ایشان ، میرزای نوری را بی دین و بی عقل می دانند در حالی که به روایاتی که محدث نوری نقل کرده است ، استناد می کنند . " 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/12648 ❕با کمال تعجب می بینیم که ملحد دوست دارد که بیشتر آبرویش را ببریم و بر سخن خویش که امام خمینی , میرزای نوری را متوهم و روانی می داند , تاکید دارد . 👌 استناد ملحد به این کلام امام خمینی در مورد میرزای نوری است که می گوید : " أنّه لو كان الأمر كما توهّم صاحب فصل الخطاب‏ ... " " اگر امر همانگونه باشد که صاحب فصل الخطاب ( میرزای نوری ) , توهم کرده است ... " 📚انوار الهدایه ج ١ ص ٢٤٤ ❕ملحد بیسواد می گوید که در اینجا امام خمینی به میرزای نوری گفته است : " توهم " " او توهم کرده است " , این یعنی میرزای نوری متوهم و روانی بوده است !!!! 👌این بیسواد نمی داند که " توهم " در لغت عرب , " یعنی گمان کرد که مطلبی فلان جور است " نه آنکه آن فرد روانی و دیوانه بوده باشد . ❕در کتاب معروف لغوی معجم الوسیط می خوانیم : " توهم یتوهم توهما الشیئ : آن چیز را گمان کرد , توهم کرد , آن چیز را در ذهن خود مجسم کرد , چه وجود خارجی داشته باشد و چه نداشته باشد " 📚ترجمه معجم الوسیط ج ٢ ص ٢٢٥٥ 👌بنابراین اگر امام خمینی به کسی می گوید توهم کرده است , یعنی او گمان کرده است که فلان مطلب فلان جور است , نه آنکه آن شخص روانی و دیوانه بوده باشد . ❕مثلا امام خمینی در مورد دسته ای از بزرگان شیعه می گوید که آنان توهم کرده اند که فلان مطلب بدان نحو است : " لا يدلّ على إرجاعه إلى ارتكازه كما توهّم‏ " 📚الاستصحاب، النص، ص: 39 ❕در پاورقی کتاب آدرس داده است که کسانی که توهم مذکور را داشتند , صاحبان کتب ذیل اند : 📚كفاية الاصول: 441، فوائد الاصول 4: 338، نهاية الأفكار 4: 35. 👌صاحبان کتابهای فوق از بزرگان شیعه اند , کفایه الاصول برای مرحوم آخوند خراسانی , فوائد الاصول برای آيت الله علامه حاج ميرزا محمد حسين نائينى، و نهایه الافکار برای شيخ ضياء الدين، على بن آخوند ملا محمد كبير كزازى عراقى( اراكى)، معروف به آقا ضياء است . ❕امام خمینی در جای جای کتابهایش از این علما با عظمت یاد می کند : 📚الاستصحاب، ص: 125 _ الاجتهاد و التقليد، النص، ص: 142 👌طبق تفسیر ملحد بیسواد , یعنی امام خمینی , بزرگان مذکور را دیوانه می دانسته است !!!!! ❕در ادامه , مرحوم امام خمینی , یکی از اشکالات محدث نوری را آن می داند که در کتابهایش , روایاتی را نقل می کرد که عقل سلیم آن را نمی پذیرد : "ّ أنّ اشتياقه لجمع الضعاف و الغرائب و العجائب و ما لا يقبلها العقل السليم و الرّأي المستقيم، أكثر من الكلام النافع‏ " ❕عقل سلیم هم عقلی است که صاف و ساده و پاک و بی عیب و آفت باشد , و مثلا شبهه ای در آن نبوده باشد که مطلب را نپذیرد , " «فلانٌ سَلِيمُ القَلْبِ و سَليمُ النِّيَّة»: فلانى خوش قلب و پاك سرشت است " 📚فرهنگ ابجدى، ص: 496 ❕بنابراین امام خمینی می گوید که میرزای نوری مثلا روایات کتاب فصل الخطاب را پذیرفته بود و قائل به تحریف قرآن شده بود , در حالی که اگر ذهن و عقلی خالی از شبهه داشت , و مثلا برایش شبهه نمی شد که نام ائمه ع در قرآن آمده است و خلفا آن را حذف کردند , هیچگاه آن روایات را نمی پذیرفت . 💠 👇
💠ادامه 👇 ❕مثلا امام خمینی در جایی می گوید که صاحب قوانین , چیزی گفته است که عقل سلیم آن را نمی پذیرد : " و👈 ما قيل: 👉 من أنّ موضوع حكم العقل في باب المعصية ما إذا علم المكلّف حين إتيانه أنّه معصية فارتكبه، و المرتكب لأطراف العلم الإجمالي لم يكن كذلك .👈 يردّه العقل السليم،👉 فإنّ العقل يحكم قطعا بقبح مخالفة المولى، و يرى أنّ ارتكاب الجميع مخالفة قطعيّة له، و لا فرق في نظر العقل بين قتل ولد المولى بالسم المعلوم تفصيلا أو إجمالا، و هذا واضح لا سترة عليه. " 📚انوار الهدایه ج ١ ص ١٦٠ ❕گوینده 👈قیل مذکور 👉 که امام خمینی می گوید که قولش خلاف عقل سلیم است , میرزای قمی صاحب کتاب قوانین الاصول است , چنان که در پاورقی همان کتاب انوار الهدایه , این نکته آمده است : 📚القوانين ج 2: ص 27 👌این سخن امام خمینی به این معنا نیست که صاحب قوانین که از علمای بزرگ شیعه است , بی عقل و دیوانه بوده است , بلکه به این معنا است که چون مساله ای برایش شبهه شده است , گمان کرده است که فلان مطلب فلان جور است , در حالی که اگر شبهه مذکور نباشد , عقل سلیم و خالی از شبهه , مطابق آن مطلب حکم نمی کند . ❕امام خمینی از صاحب قوانین در همه جا با عظمت و بزرگی یاد می کند , نه آنکه او را دیوانه بداند و برایش ارزشی قائل نباشد : "في أنّه هل يمكن إحراز كون التبادر من حاقّ اللّفظ بأصالة عدم القرينة، كما عن صاحب القوانين 👈قدس سره👉 " 📚جواهر الأصول، ج‏1، ص: 222 "و ببالي أنّ المحقّق القمي👈- رحمه اللّه- 👉قال في موضع من القوانين: إنّ عباداتنا لم يحصل بها القرب بل لعلّها موجبة للبعد و مع ذلك لا ينكرون صحّتها و سقوط الأمر بها. " 📚المكاسب المحرمة، ج‏2، ص: 281 ❕در پاورقی کتاب مرحوم امام خمینی ره هم یعنی کتاب انوار الهدایه , تصریح شده است که میرزای قمی , بزرگ فقها و محققین و امام است :👈 " المحقق القمي: هو شيخ الفقهاء و المحققين الإمام👉 أبو القاسم بن المولى محمّد حسن الجيلاني القمي المعروف بالميرزا القمي. ولد في رشت سنة 1151 ه، درس مقدمات العلوم فيها، ثم هاجر إلى خونسار فحضر عند السيد حسين الخوانساري، ثم ارتحل إلى العراق و حضر عند مجموعة من العلماء منهم الوحيد البهبهاني، ثم انتقل إلى قم المقدسة و استقر فيها حتى وافاه الأجل سنة 1231 ه. له كتب كثيرة أشهرها كتاب 👈القوانين في الأصول. 👉" 📚أنوار الهداية، ج‏1، ص: 241 👌بنابراین اگر کسی اندک آگاهی به معنای کلمات و اصطلاحات علما داشته باشد , می داند که اگر عالمی به عالم دیگر می گوید این مطلب توهم تو است , یا این مطلب تو را عقل سلیم نمی پذیرد , به این معنا نیست که تو روانی و دیوانه و بی عقل هستی , اما چه کنیم که ملحد بیسواد در جهالت و بیسوادی اش اصرار دارد تا خلاف این مطلب را به اثبات برساند و ما را هم به زحمت می اندازد تا پاسخ بیسوادی او را بدهیم !!!! @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
دیدگاه آیت الله خویی پیرامون شهادت فاطمه س و اعتبار کتاب سلیم بن قیس !!!! 🤔 : ❓دروغ کانال شیعه و توهین به شعور شیعیان کانال پرسمان اعتقادی با قیچی کردن نظر آیت الله خوئی سعی دارد وانمود کند که آیت الله خوئی نسخه موجود از کتاب سلیم بن قیس را قبول دارد و صحیح میداند . دوستان عزیز خلاصه نظر آیت الله خوئی این است : 1 _ در زمانهای گذشته کتاب سلیم کتابی معتبر بوده و در این راستا نظر نعمانی را نقل میکند در زمان گذشته 2 _ اما این کتابی که امروزه موجود است دارای اشکالاتی است و نسخه موجود با سند معتبر نقل نشده (و خوئی نسخه موجود را قبول ندارد) کانال شیعه با نام پرسمان اعتقادی ، نظر خوئی را قیچی کرده و نظرش را در مورد کتاب موجود کتمان کرده , چرا حقایق را کتمان میکند ؟ از چه چیزی ترس دارند ؟ ❗️❗️ 💠💠 👌ما در گذشته پیرامون نظر آیت الله خویی در مورد شهادت فاطمه صدیقه سلام الله علیها و کتاب سلیم بن قیس توضیح دادیم : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4590 ❕و گفتیم که روایات شهادت فاطمه صدیقه سلام الله علیها , در کتاب شریف سلیم بن قیس آمده است و آیت الله خویی نیز معتقد است که کتاب سلیم بن قیس معتبر است , پس آیت الله خویی شهادت فاطمه صدیقه سلام الله علیها را قبول دارد . 👌ما چنین گفتیم : 👌آیت الله خویی هم معتقد بود که هم سلیم بن قیس از بزرگان است و هم کتابش از معتبرترین کتابها است و هر چه در آن است صحیح است , و متذکر این نکات می شد که : ❕ "سلیم بن قیس انسان جلیل القدر و عظیم الشانی است که از اولیاء و اصحاب خاص امیر مومنان بود , کتابش از اصول معتبره بلکه از بزرگترین اصول معتبره است و تمام آنچه در آن است , صحیح بوده و از معصوم صادر شده است و تمام روایاتش را باید تصدیق و تایید کرد , و نیز ایشان , کلام شیخ حر عاملی را تایید می کند که کتاب سلیم بن قیس از کتب مورد اعتمادی است که قرائن بر ثبوت و انتسابش به سلیم وجود دارد و شکی در این رابطه نیست " " بقي الكلام في جهات: الأولى: أن سليم بن قيس- في نفسه- ثقة جليل القدر عظيم الشأن، و يكفي في ذلك شهادة البرقي بأنه من الأولياء من أصحاب أمير المؤمنين ع، ... الثانية: أن كتاب سليم بن قيس- على ما ذكره النعماني- من الأصول المعتبرة بل من أكبرها، و أن جميع ما فيه صحيح قد صدر من المعصوم ع، أو ممن لا بد من تصديقه و قبول روايته، و عده صاحب الوسائل في الخاتمة في الفائدة الرابعة، من الكتب المعتمدة التي قامت القرائن على ثبوتها و تواترت عن مؤلفيها، أو علمت صحة نسبتها إليهم بحيث لم يبق فيه شك. " 📚معجم رجال الحديث و تفصيل طبقات الرواة، خویی , ج‏ 9، ص: 230 ❕بنابراین آیت الله خویی با اعتقاد به تمام آنچه که در کتاب سلیم بن قیس است , عملا معتقد است که فاطمه صدیقه سلام الله علیها به شهادت رسیده اند . 👌حال وهابی به این پاسخ اشکال کرده است که آیت الله خویی , اصل کتاب سلیم بن قیس را معتبر می داند , اما نسخه کنونی آن کتاب را معتبر نمی داند و گفته است که با سند ضعیف نقل شده است ❗️❗️ ❕متاسفانه وهابی در بیان مطلب فوق دقت کافی را به خرج نداده است , و الا چنین سخنی را نمی گفت !!!! ▫️١ _ شیخ حر عاملی , محدث و کتاب شناس بزرگ , تصریح می کند که " نسخه ای که از کتاب سلیم به دست ما رسیده است , هیچ مطلب فاسدی در آن نیست و هیچ نشانه ای از وضع و جعل در آن نیست ( چه از نظر سند و چه از نظر محتوا ) , این که برخی از علما اشکالات سندی و محتوایی به کتاب مذکور وارد کرده اند , مربوط به نسخ دیگر از کتاب سلیم است , نه نسخه ای که به ما رسیده است " " و الذي وصل إلينا، من نسخه ليس فيه شي‏ء فاسد، و لا شي‏ء مما استدل به على الوضع، و لعل الموضوع الفاسد غيره، و لذلك لم يشتهر، و لم يصل إلينا. " 📚وسائل الشيعة، ج‏30، ص: 386 ❕آیت الله خویی , در کتاب معجم الرجال خود , این کلام شیخ حر عاملی را نقل می کند و قبول میکند و قرائنی بر صحت ادعای شیخ حر عاملی بیان می دارد : " أقول: و مما يدل على صحة ما ذكره صاحب الوسائل أن النعماني روى في كتاب الغيبة بإسناده عن سليم بن قيس في كتابه حديثا طويلا .... " 📚معجم رجال الحديث و تفصيل طبقات الرواة، ج‏9، ص: 231 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 ❕بنابراین آیت الله خویی , سخن شیخ حر عاملی را می پذیرد که نسخه کنونی کتاب سلیم بن قیس , هیچ اشکالی بر آن نیست , تنها بیان می دارد که طریق شیخ طوسی به کتاب سلیم بن قیس به هر دو سند یا یک سند , ضعیف است : " كيفما كان فطريق الشيخ إلى كتاب سليم بن قيس بكلا سنديه ضعيف، و لا أقل من جهة محمد بن علي الصيرفي (أبي سمينة). " 📚معجم رجال الحديث و تفصيل طبقات الرواة، ج‏9، ص: 237 ❕اما سند و طریق ما به کتاب سلیم بن قیس , به طریق و سند شیخ طوسی که آیت الله خویی بحث ضعف را در موردش مطرح می کند , اختصاص ندارد , بلکه چنان که محقق کتاب سلیم بن قیس بیان می دارد , کتاب سلیم بن قیس با ٢١ سند و طریق به ما رسیده است : " انّ لكتاب سليم واحد و عشرون سندا موثوقا بها، فانّ الكتاب وصل إلينا بعدة طرق تبلغ عددها 21 طريقا. " 📚كتاب سليم بن قيس الهلالي، ج‏1، ص: 207 👌بنابراین , کتاب سلیم بن قیس با طرق فراوانی به ما رسیده است و شیخ حر عاملی و آیت الله خویی معتقدند که طرق مذکور صحیح اند , و نسخه صحیح از کتاب سلیم بن قیس دست ما رسیده است , تنها مرحوم خویی به طریق شیخ طوسی و راویانی خاص , اشکالاتی دارد که این اشکال هم به اصل اعتبار کتاب سلیم بن قیس که به ما از طرق دیگر رسیده است , اشکالی وارد نمی کند . ❕ممکن است وهابی اشکال کند که اگر مرحوم خویی طبق نظر شیخ حر عاملی , معتقد است که کتاب سلیم بن قیسی که به ما رسیده است , معتبر است , پس چرا در کتاب صراط النجاه خود می گوید که اگر چه کتاب سلیم بن قیس معتبر است , اما نمی توان گفت که نسخه ای که از کتاب هم اینک در دست ما است , نفس همان کتاب سلیم بن قیس است " " ما رأيكم في كتاب سليم بن قيس ؟ باسمه تعالى : كتاب سليم بن قيس كتاب معتبر ولكن لم يثبت أنّ الكتاب المتداول بين أيدينا هو نفس ذلك الكتاب ، والله العالم ." 📚صراط النجاه ج ٥ ص ٢٧٩ ❕پاسخ می گوییم : 👌قول ایشان در کتاب معجم الرجال مقدم است و ایشان در آن کتاب , کتاب کنونی سلیم بن قیس را معتبر می شمارد , از آنجایی که کتاب معجم الرجال در سالهای پایانی عمرش نوشته شد , می توان گفت که نظر نهایی اش در آن کتاب آمده است . ❕کتاب صراط النجاه را شخصی به نام موسى مفيد الدين عاصي العاملي تالیف کرده است و استفتاءاتی که از ابتدای مرجعیت آیت الله خویی پاسخ گفته شده است را در کتاب می آورد : " فكان يكثر ورود الاستفتاءات والمسائل عليه ولذلك قام بأمر جمعها وتبويبها وطبعها ثلة من الطلبة والفضلاء ، واستكمالا لذلك قام فضيلة للشيخ موسى مفيد الدين عاصي العاملي ( دام توفيقه ) " 📚صراط النجاه ج ١ ص ٦ ❕بر این اساس می توان گفت که آیت الله خویی در اوائل معتقد بود که نسخه کنونی از کتاب سلیم بن قیس , همان نسخه اصلی نیست , اما بعدها و در اواخر عمر از این دیدگاه عدول کرد و در کتاب معجم الرجال خود , قائل به اعتبار نسخه کنونی سلیم بن قیس شد . 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 🔸٢ _ اگر هم از آنچه که در مورد کتاب سلیم بن قیس و آیت الله خویی گفتیم , کوتاه بیاییم , باز هم می توانیم پاسخ دهیم که هدف اصلی از بحث در مورد اعتبار کتاب سلیم بن قیس , بازگشت می کند به حوادث صدر اسلام و شهادت فاطمه صدیقه سلام الله علیها و این که آیا کتاب سلیم بن قیس معتبر است , تا شهادت فاطمه س واقعیت داشته باشد , یا کتاب سلیم بن قیس معتبر نیست !!!! 👌ما حتی اگر بگوییم که کتاب سلیم بن قیس معتبر نیست و آیت الله خویی این کتاب را معتبر نمی داند , باز نمی توانیم شهادت فاطمه صدیقه سلام الله علیها را منکر شویم و بگوییم که آیت الله خویی قائل به شهادت فاطمه س نبوده است , چنان که وهابی این مطلب را شبهه کرده بود . ❕زیرا می بینیم که آیت الله خویی در همان کتاب صراط النجاه خود , تصریح می کند که قضیه شهادت فاطمه صدیقه س , مشهور و معروف است . 👌س 980: هل الروايات التي يذكرها خطباء المنبر، وبعض الكتاب عن كسر « عمر » لضلع السيدة فاطمة ( عليها السلام ) صحيحة برأيكم؟ ❕الخوئي: ذلك مشهور معروف. "آيا روايات و سخناني كه گويندگان در منابر و بعضي از نويسندگان در كتاب هايشان نوشته و گفته اند كه عمر پهلوي فاطمه س را شكسته، به نظر شما درست است؟ ❕پاسخ : " اين روايات مشهور و معروف است. " 📚صراط النجاه ج ٣ ص ٣١٤ ❕این که ایشان می گوید این قضیه معروف و مشهور است , یعنی واضح و روشن است که این قضیه از ناحیه ائمه ع به ثبوت رسیده است , چنان که خود آیت الله خویی تصریح می کند که گاه شهرت به معنای لغوی خودش به کار می رود , یعنی خبری که ظاهر و واضح است که از معصوم صادر شده است , چنان که همین معنا از شهرت در کلام امام معصوم نیز آمده است . " إذ المراد بقوله عليه السلام «خذ بما اشتهر بين أصحابك» هو الشهرة بالمعنى اللغوي، أي الظاهر الواضح كما يقال شهر سيفه و سيف شاهر، فيكون المراد به الخبر الواضح صدوره، بأن كان مقطوع الصدور أو المطمأن بصدوره " 📚مصباح الأصول ، ج‏1، ص: 165 ❕شاهد روشن این بیان آن است که کتاب صراط النجاه , با تعلیقات آیت الله تبریزی به چاپ رسیده است , و آیت الله تبریزی در مقدمه می گوید که اگر جایی من چیزی نگفتم , یعنی همان نظر آیت الله خویی را قبول دارم : " فتركت أجوبة الأستاذ الخوئي ( قدس سره ) التي توافق نظري بلا تعليق " 📚صراط النجاه ج ١ ص ٦ 👌آیت الله تبریزی نیز وقتی آیت الله خویی گفت که قضیه شهادت فاطمه س مشهور و معروف است , تعلیقه ای بر این مطلب نزد و آن را قبول کرد , حال مقصود از شهرت چیست ? ❕گفتیم که شهرت در کلام فوق یعنی واضح و آشکار بودن , و مقصود آیت الله خویی همین بوده است , لذا آیت الله تبریزی با آن کلام مخالفت نکرد , زیرا خود آیت الله تبریزی نیز معتقد است که قضیه شهادت فاطمه س و شکستن پهلویش از مسلمات تاریخی و واضحات است و قابل کتمان نیست , شاهد روشن این قضیه مخفی بودن قبر فاطمه س است : " لقد ناقشني أحد الإخوة حول مظلومية الزهراء ( سلام الله عليه ا ) وكسر ضلعها فقال : إن كسر الضلع لم يثبت عن طريق الأئمة ( عليهم السّلام ) ، ما هو رأيكم ؟ باسمه تعالى : مظلومية الزهراء ( سلام الله عليها ) من المسلمات ولا يحتاج ثبوتها إلى أزيد من أنها أوصت بدفنها ليلًا لئلَّا يحضر جنازتها من ظلمها وأخفي قبرها ، والله العالم . " 📚الانوار الاهیه فی مسائل الاعتقادیه , میرزا جواد تبریزی , ص ١١٧ ❕و باز آیت الله تبریزی در بیان دیگری , علاوه بر دلیل فوق , روایاتی که اثبات کننده شهادت فاطمه س است را بیان می دارد : " باسمه تعالى : كفى في ثبوت ظلامتها وصحّة ما نقل من مصايبها وما جرى عليها خفاء قبرها ووصيّتها بأن تُدفن ليلًا إظهاراً لمظلوميّتها ، مضافاً لما نُقل عن عليّ من الكلمات في الكافي ( ج 1 ، ص 458 ) عند ما دفنها ، كما في مولد الزهراء من كتاب الحجّة قال : « وستنبئك ابنتك بتظافر أمّتك على هضمها ، فاحفها السؤال واستخبرها الحال ، فكم من غليل معتلج بصدرها لم تجد إلى بثه سبيلًا ، وستقول ويحكم الله ، والله خير الحاكمين » . و قال : « فبعين الله تُدفَنُ ابنتك سرّاً ويهضم حقّها وتمنع إرثها ، ولم يتباعد العهد ولم يخلق منك الذكر ، وإلى الله يا رسول الله المشتكى » . و في الجزء الثاني من نفس الباب بسند معتبر عن الكاظم قال : « إنّها صدِّيقة شهيدة » . وهو ظاهر في مظلوميّتها وشهادتها . ويؤيّده ما في البحار ( ج 43 ، باب رقم 11 ) عن دلائل الإمامة للطبري بإسناده عن كثير من العلماء عن الصادق ( عليه السّلام ) : « وكان سبب وفاتها أنّ قنفذاً أمره مولاه فلكزها بنعل السيف بأمره فأسقطت محسناً » ! والله الهادي للحق . " 📚همان منبع ص ١١٨ ❕بنابراین حتی اگر بگوییم که آیت الله خویی , کتاب سلیم بن قیس را معتبر نمی دانسته است , باز نمی توانیم بگوییم که ایشان منکر شهادت فاطمه صدیقه سلام الله علیها بوده است !!!! @Rahnamye_Behesht
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❗️مولوی نقشبندی در خطبه های نماز جمعه این هفته راسک , در دفاع از گرگیج سخنانی گفت که مورد توجه وهابیت فضای مجازی واقع شد و با آب و تاب آن را پخش کردند !!!!! 😳شباهت سخنان گرگیج با آیت الله وحید خراسانی !!!!
پاسخی به مقایسه سخنان هتاکانه گرگیج با سخنان آیت الله وحید خراسانی !!!! 🤔 : ❓وحید خراسانی واهانت به نسب عیسی علیه السلام! ◾️وحید خراسانی به مسیحی هایی که قران را سوزانده بودند گفت:اگر شما قران را قبول نکنید نتیجش این میشود که عیسی بن مریم ولد الزنا است {العیاذ بالله}. ⬅️طبق منطقی که شیعیان این روز ها برای سخن مولانا گرگیج حفظه الله به کار میبرند، این سخنان اقای وحید خراسانی توهین به حضرت عیسی است. ◾️وحکم ساب النبی باید روی وحید خراسانی اجرا شود ◾️واز مرجع تقلید بودن عزل شود. ⬅️واگر این سخن وی را توهین ندانید پس سخن مولانا گرگیج حفظه الله راهم نباید توهین بدانید. چون استدلال انها عین هم است بااین تفاوت که استدلال مولانا گرگیج دقیق تر است. ❗️❗️ 💠 💠 👌متاسفانه وهابیون فضای مجازی , چشم و گوش بسته سخنان نقشبندی امام جمعه موقت راسک را تکرار می کنند اما اگر اندک تاملی می کردند چنین نمی گفتند زیرا هم سخنان فوق فاقد بن مایه علمی است و هم مولوی نقشبندی قابلیت امام بودن را ندارد , زیرا او متهم به قتل مولوی جنگی زهی است و چندسالی هم در زاهدان زندان بوده است . چرا از یک فرد لات و خلافکار تبعیت می کنید !!!!! 👌اما پاسخ : ❗️توهین آنجایی است که انسان چیزی و نسبت ناپسندی را به دیگری نسبت دهد که آن نسبت قابل اثبات نباشد , مثلا خداوند با صراحت می گوید که حق ندارید به بتهای مشرکین توهین کنید و دشنام و بدگویی داشته باشید : " وَ لا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَيْرِ عِلْمٍ " "(بت ) كسانى را كه غير خدا را مى‏خوانند دشنام ندهيد مبادا آنها (نيز) از روى ظلم و جهل خدا را دشنام دهند " ( انعام ١٠٨ ) ❕قرآن در این آیه با صراحت می گوید که حق ندارید به بتهای مشرکین توهین و بدگویی کنید , اما در همین قرآن آیاتی است که خداوند و پیامبرانش چون حضرت ابراهیم ع از بتها بدگویی می کردند !!!! 👌مثلا خداوند در آیه ای می گوید که بت ها پلیدند : " فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثان‏ " " از پليديها يعنى از بتها اجتناب كنيد " ( حج ٣٠ ) ❕یا در آیه ای دیگر , بت ها را موجودات بی عرضه خطاب کرده و می فرماید : " آيا (آنها لا اقل همانند خود شما) پاهايى دارند كه با آن راه بروند؟ يا دستهايى دارند كه با آن چيزى را بگيرند (و كارى انجام دهند)؟ يا چشمانى دارند كه با آن ببينند؟ يا گوشهايى دارند كه با آن بشنوند؟ (نه، هرگز، هيچكدام) بگو (اكنون كه چنين است) اين بتهايى را كه شريك خدا قرار داده‏ايد (بر ضد من) بخوانيد و براى من نقشه بكشيد و لحظه‏اى مهلت ندهيد (تا بدانيد كارى از آنها ساخته نيست!). " " أَ لَهُمْ أَرْجُلٌ يَمْشُونَ بِها أَمْ لَهُمْ أَيْدٍ يَبْطِشُونَ بِها أَمْ لَهُمْ أَعْيُنٌ يُبْصِرُونَ بِها أَمْ لَهُمْ آذانٌ يَسْمَعُونَ بِها قُلِ ادْعُوا شُرَكاءَكُمْ ثُمَّ كِيدُونِ فَلا تُنْظِرُونِ " ( اعراف ١٩٥ ) ❕یا بیان می دارد که ابراهیم ع از بتها بدگویی می کرد : " (گروهى) گفتند: شنيديم جوانى از بتها ( به بدی ) سخن مى‏گفت كه او را ابراهيم مى‏گفتند. " " قالُوا سَمِعْنا فَتًى يَذْكُرُهُمْ يُقالُ لَهُ إِبْراهِيم‏ " ( انبیاء ٦٠ ) ❓حال نقشبندی و وهابیون پاسخ دهند که جریان چیست ? چگونه خداوند توهین و بدگویی از بتها را ممنوع می کند , اما خودش از بتها بدگویی می کند !!!! ❕شما اگر سواد داشته باشید , باید بگویید که بدگویی و توهین آنجایی است که نسبت ناپسندی به دیگری داده شود که در او نباشد , اما اگر نسبتی به دیگر داده شود که در او است , دیگر اینجا توهین و بدگویی نیست , بلکه خبر دادن از واقع است , بنابراین اگر خداوند هم بت ها را پلید یا موجودات بی عرضه می داند , توهین نکرده است , بلکه از واقعیت آنها خبر داده است !!!! ❕راغب عالم بزرگ اهلسنت و لغوی معروف , در مفردات خود به این نکته تصریح می کند و ملاک بدگویی و دشنام و توهین را نسبتی می داند که در دیگری نباشد , یعنی دیگری شایسته آن نسبت بد نباشد و می گوید : " سب كردن ( و توهین ) مشركين نسبت به خداوند نه از اين جهت است كه با صراحت ناسزا مى‏گويند , بلكه به طريقى به يادآورى نام خداى پردازند كه او را با آنچه كه سزاوار او نيست، در ميان خود بيان مى‏كنند و در آن سخنان ناروا آنقدر لجاجت و گستاخى مى‏ورزند كه كار به مجادله مى‏كشد و در ذكر خدا به نسبت‏هايى ناروا مى‏رسند، كه خداى تعالى از آنها منزّه است. " 📚ترجمه مفردات الفاظ قرآن، ج‏ 2، ص: 172 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 ❕بر این اساس , آیت الله وحید خراسانی نیز مساله ای را به مسیحیت نسبت می دهد که واقعیت دارد و این که انجیل آنان مسیح را ولد الزنا می داند , بنابراین چون این نسبت واقعیت دارد و انجیل مسیحیت چنین چیزی را بیان کرده است , توهینی به مسیحیت و حضرت مسیح رخ نداده است , زیرا آیت الله وحید تنها خبر از واقع و انجیل مسیحیت در مورد عیسی مسیح می دهد , نه آنکه خودش هم به آن معتقد باشد . 👌آیت الله وحید در سالهای گذشته چنین گفتند : " ای پاپ وامانده! که سکوت می کنی، عرضه داری جواب این را بدهی؟ اگر این قرآن نبود به حکم تورات و انجیلی که الان هست، عیسی بن مریم ولد الزنا است و ولد الزنا محروم از ملکوت خدا است پس هم نسب عیسی، هم حسب عیسی به برکت نفس خاتم انبیاء است. اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ. " 🌐 shia-news.com/000Av4 ❕در روایات اسلامی آمده است که در مورد عیسی مسیح ع تهمت زنازادگی زدند و گفتند که او فرزند یوسف نجار است !!!! 👌علامه مجلسی نقل می کند : " در روايات بسيار از طريق عامه و خاصه منقول است كه حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله و سلم به امير المؤمنين عليه السّلام فرمود: تو شبيهى به عيسى بن مريم كه بعضى در او غلو كردند و او را خدا و پسر خدا گفتند، و جمعى با او دشمنى كردند 👈 به مرتبه‏اى كه او را فرزند زنا و فرزند يوسف نجّار گفتند، 👉و هر دو به جهنم رفتند، و جمعى بر دين حقّ او ماندند و او را بنده و پيغمبر خدا گفتند، همچنين جمعى تو را خدا خواهند گفت و جمعى تو را كافر خواهند دانست و هر دو به جهنم مى‏روند، و آنها كه تو را بنده مقرّب خدا و خليفه پيغمبر خدا دانند ناجى خواهند بود " 📚حياة القلوب، ج‏ 2، ص: 1090 👌درنقل دیگری , امام صادق ع فرمود : " آیا آنان به مریم نسبت ندادند که از مردی نجار که نامش یوسف بود , به عیسی ع حامله شد " " أَ لَمْ يَنْسُبُوا مَرْيَمَ بِنْتَ عِمْرَانَ ع إِلَى أَنَّهَا حَمَلَتْ بِعِيسَى مِنْ رَجُلٍ نَجَّارٍ اسْمُهُ يُوسُف‏ " 📚امالی صدوق ص ١٠٣ 👌در اناجیل کنونی نیز عیسی ع را پسر یوسف نجار دانسته اند !!!! ❕در انجيل متّى چنين مى‏خوانيم: «كتاب نسب‏ نامه عيسى مسيح بن داوود بن ابراهيم- ابراهيم اسحاق را آورد و اسحاق يعقوب را آورد و يعقوب يهودا و برادران او را آورد ... تا آنجا كه مى‏گويد ... و متّان يعقوب را آورد و يعقوب‏ , یوسف شوهر مريم را آورد كه عيسى مسمّى به مسيح از او متولّد شد " 📚انجیل متی باب ١ شماره ١ تا ١٦ 👌می بینیم که می گوید عیسی ع از یوسف به دنیا آمد , و در نسب نامه و شجره نامه عیسی ع نام یوسف نجار آمده است یعنی یوسف نجار حلقه وصل عیسی و اجدادش است !!!! ❕در فرازی دیگر از اناجیل آمده است که عیسی ع از نسل داوود است : " خداوند تخت پادشاهی پدرش داوود را به او عطا خواهد فرمود او تا ابد بر خاندان یعقوب سلطنت خواهد کرد و پادشاهی او را هرگز زوالی نخواهد بود " 📚انجیل لوقا باب ١ شماره ٣٢ _ ٣٣ 👌در فراز دیگری تصریح شده است که عیسی ع از طریق یوسف نجار به داوود می رسد , یعنی یوسف پدر اوست که در وقتی که هنوز نامزد مریم بود و ازدواج هم نکرده بود , مریم به مسیح حامله شده بود !!!! " یوسف نیز از شهر ناصره جلیل رهسپار بیت لحم یهودیه زادگاه داوود شد , زیرا از نسل و خاندان داوود بود , او به آنجا رفت تا با نامزدش مریم که زایمانش نزدیک بود , نام نویسی کند, هنگامی که آنجا بودند , وقت زایمان مریم فرا رسید و نخستین فرزندش را که پسر بود , به دنیا آورد " 📚 انجیل لوقا باب ٢ شماره ٤ تا ٧ 👌و باز در فراز دیگر می گوید : " عیسی حدود سی سال سن داشت که خدمت خود را آغاز کرد , او به گمان مردم پسر یوسف بود " 📚انجیل لوقا باب ٣ شماره ٢٣ 👌و صراحتا در فرازی دیگر , از یوسف و مریم س به عنوان والدین و پدر و مادر مسیح یاد شده است : " والدین عیسی هر سال برای عید پسخ به اورشلیم می رفتند ... چون والدینش او را در آنجا ندیدند شگفت زده شدند مادرش به او گفت پسرم چرا با او چنین کردی پدرت و من با نگرانی بسیار در جستجوی تو بودیم " 📚انجیل لوقا باب ٢ شماره ٤١ _٤٨ 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 👌بنابراین از انجیل مسیحیت زنازادگی عیسی ع اثبات می شود و اگر ما به مسیحیت بگوییم که در انجیل شما آمده است که عیسی ع زنازاده است , نه به مسیح ع توهین کرده ایم و نه به مسیحیت , زیرا از مطلبی واقع و راست در نزد مسیحیت پرده بر داشته ایم . ❕ما نیز به سنیان می گوییم که پیامبری که شما معرفی می کنید , قصد خودکشی داشت , یا دیگران از همبستری او با همسرانش خبر داشتند , یا در مقابل ابوبکر و عمر با شورت بود که ران پاهایش دیده می شد , یا که گاه در برابر دیگران کاملا لخت و عریان می شد , یا از گوشت ذبح شده بر بتها می خورد , یا ایستاده و در مقابل دیگران ادرار می کرد , یا که نمازهایش قضا می شد یا که سحر می شد و صدها نسبت بد دیگر که سنیان به پیامبر نسبت می دهند . ❗️ آیا ما به پیامبر اسلام یا اهلسنت توهین کردیم !!! روشن است که خیر , زیرا ما خبر از واقع و عقیده اهلسنت نسبت به پیامبر دادیم , نه توهینی به پیامبر کرده ایم و نه به اهلسنت , اگر چه خود معتقد به این نسبتها نیستیم . ( نسبتهای ناروائی که سنیان به پیامبر نسبت می دهند را در نمایه های ذیل آورده ایم ) : 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/6372 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/10461 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/14416 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/2913 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/6332 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/14394 👌بنابراین آیت الله وحید نیز خبر از محتوای نادرست اناجیل در مورد مسیح ع می دهد , چون این خبر دادن نسبتی واقعی است , و مثلا در اناجیل آمده است , نه توهینی به مسیحیت است و نه به عیسی مسیح ع . ❕اما سخنان گرگیج چنین نیست , زیرا او نسبتی را به شیعیان و اعتقادشان در مورد ائمه ع داد که واقعیت نداشت , یعنی طبق اعتقاد شیعه حتی اگر خلافت شرعی عمر پذیرفته نشود , باز در نسب پاک ائمه ع خللی وارد نمی شود , اما گرگیج به دروغ و خلاف واقع مدعی شد که طبق اعتقاد خود شیعه ائمه ع حرامزاده اند , چون خلافت عمر را قبول ندارند , در حالی که چنین چیزی خلاف واقع و نسبتی دروغین است . 👌بنابراین چون گرگیج نسبت سوئی به ائمه شیعه و اعتقادات شیعه داده است که خلاف واقع بوده است , لذا این نسبتش توهین و ناسزا بوده و این حق شیعه است که محاکمه گرگیج را طلب کند , در ذیل پیرامون چگونگی خلاف واقع گویی گرگیج توضیح داده ایم : 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/14407 💠 ( نکته پایانی : ❗️ امام کاظم علیه السلام فرمود ؛ " الزموهم بما الزموا به انفسهم » « مخالفین را بر اساس آنچه خودشان به آن پایبند هستند و قبول دارند ملزم کنید » 📚وسائل الشیعه ج 26 ص 320 ❗️آیت الله وحید نیز با انجیلی که خود مسیحیان قبول دارند , آنان را محکوم کرد که گفته اند , عیسی ع زنا زاده است , حال یک مسیحی ممکن است که بگوید در نقل دیگری در همان انجیل آمده است که مریم از روح القدس آبستن شد , این احتجاج او نمی تواند مشکلی را حل کند , زیرا قاعده در تعارض تساقط و از بین رفتن اعتبار اناجیل به خاطر تناقض گویی است , زیرا در جایی گفته است که یوسف نجار پدر عیسی ع است و در جایی پیدایش عیسی را به روح القدس مربوط می داند , بنابراین در این صورت هم باز شبهه حرامزادگی عیسی ع برطرف نمی شود و مسیحیان نیازمند قرآن هستند که این شبهه را حل کند که چگونه مریم که ازدواج نکرده بود , به عیسی آبستن شد , در هر صورت صحت استدلال آیت الله وحید سر جایش است . ) @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❕مولوی عبدالغفار نقشبندی امام جمعه موقت راسک که در سالهای گذشته متهم به قتل مولوی جنگی زهی بوده است و چند سالی هم در زاهدان زندان بوده است , مردم را تحریک می کند که به حمایت از مولوی گرگیج قیام کنند و می گوید عده ای نامرد ( نماینده رهبری و به تبع خود رهبری ) , تربیون نماز جمعه گرگیج را از او گرفتند !!!!!! ❓این جماعت گربه صفت تا کی باید چنین آزادانه امنیت ما را به هم بزنند و به مسوولین و رهبری توهین کنند و کسی با آنان کاری نداشته باشد !!!! آیا این کلیپ به دست مقامات مربوطه می رسد تا با او برخورد کنند !!!! @Rahnamye_Behesht
بررسی فقهی و قانونی عزل گرگیج از امامت جمعه !!!! 🤔 : ❓مولوی عبد الحمید در خطبه نماز جمعه این هفته زاهدان : حرف‌هایی می‌زنیم که در چارچوب قانون هستند و از روی زیاده‌خواهی و غیرمنصفانه نیستند. قانون در تعلیم و تربیت و مسائل مذهبی آزادی داده است. مولانا عبدالحمید با اشاره به اینکه وقتی قانون استثنایی قائل نشده است، کسی نمی‌تواند مانعی ایجاد کند، افزودند: نماز جمعه هم جزو مراسم مذهبی است که باید بدون ممانعت و مشکل برگزار شود. متاسفانه در عمل قانون اساسی بطور کامل اجرا نشد و آن آزادی‌ای را که قانون اساسی به ما داده است نداریم. این بر خلاف مُرّ قانون اساسی است و ما در چارچوب قانون اساسی فرمان می‌بریم. میثاق ملی ما قانون اساسی است و اگر کسی از قانون اساسی رد شود، پذیرفتنش برای ما مشکل است؛ چون این به ضرر ماست. ما قانون را قبول کرده‌ایم و از مقام معظم رهبری و همه مسئولان در چارچوب قانون اساسی فرمان می‌بریم. همین قانون اساسی آزادی ما را تعریف کرده است و ما خواهان این آزادی و حق و حقوق‌مان هستیم. ما معتقدیم که در مسائل مذهبی باید ما را آزاد بگذارید. ❕مولوی عبدالغفار نقشبندی در خطبه نماز جمعه این هفته راسک : "به داد اهل سنت برسید پیش از آنکه دیر بشود و فرصت‌ها از دست برود، 🔹 طبق بند ۱۲ قانون اساسی کشور ، ما (اهلسنت) در مراسم مذهبی خودمان آزاد هستیم،چون با صراحت در قانون اساسی آمده است؛ 《مذاهب دیگر اسلامی اعم از حنفی ، شافعی ، مالکی، حنبلی و زیدی دارای احترام کامل هستند و مراسم مذهبی خودشان را می‌توانند آزادانه طبق فقه خودشان انجام دهند》 پس آیا ممانعت از برگزاری نماز جمعه توسط عالم عالیقدر استان گلستان، دخالتی در مراسم عبادی اهل سنت نیست؟! ❗️❗️ 💠💠 👌متاسفانه انسان از شدت جهل و بیسوادی این مولوی های پر ادعا تعجب می کند که چگونه نمی فهمند که عزل مولوی گرگیج از سمت امام جمعه بودن , هم موافق قانون اساسی است و هم موافق با فقه ابوحنیفه که این مولویان مطابق با آن عمل می کنند و طبق فقه خودشان اگر کسی به این مساله اعتراض کند از اسلام خارج شده است و کشتنش واجب است ❕❕❕ 🔸١ _ از منظر قانون اساسی با صراحت تصریح شده است که آزادی اقلیت های دینی تا جایی است که به وحدت ملی و موازین اسلامی , ضربه نزند . ❕در اصل بیست و ششم قانون اساسی می خوانیم : " احزاب‏، جمعیت‏ ها، انجمن‏ های‏ سیاسی‏ و صنفی‏ و انجمنهای‏ اسلامی‏ یا اقلیتهای‏ دینی‏ شناخته‏ شده‏ آزادند، مشروط به‏ این‏ که‏ اصول‏ استقلال‏، آزادی‏، وحدت‏ ملی‏، موازین‏ اسلامی‏ و اساس‏ جمهور اسلامی‏ را نقض‏ نکنند " 🌐https://rc.majlis.ir/fa/law/show/133615 👌مولوی گرگیج با سخنان جاهلانه خود , به عقاید میلیونها شیعه توهین کرد و آنان را بسیار عصبانی کرد تا جایی که ممکن بود این قضیه به درگیری های علنی و خونین کشیده شود , آیا چنین عملکردی از مولوی گرگیج بر خلاف وحدت ملی نبود !!!! ❕آیا توهین و بی احترامی به اهلبیت پیامبر گرامی اسلام , عملکردی بر خلاف موازین اسلامی نیست !!!!! 👌بنابراین این حق حکومت اسلامی است که در برابر چنین کسی که بر خلاف وحدت ملی و موازین اسلامی عمل می کند , واکنش نشان دهد و آزادی او را محدود کند و محراب و منبر را از او بگیرد تا تنبیهی باشد بر عملکرد ناصواب او , چنین اقدامی کاملا مطابق با قانون اساسی است . 🔸٢ _ از منظر فقه حنفی که آقایان عبدالحمید و گرگیج و نقشبندی و سایرین در فروع دینشان به آن عمل می کنند و به اصطلاح حنفی مسلک هستند نیز این قضیه روشن است که نماز جمعه تنها با اذن و اجازه سلطان و حاکم باید برگزار شود , تنها کسی اجازه امامت نماز جمعه را دارد که حاکم جامعه اسلامی به او اجازه داده باشد . ❕در کتاب الفقه علی المذاهب الاربعه می خوانیم : " حنفیه گفتند که در نماز جمعه دو دسته از شروط معتبر است , شروط وجوب و شروط صحت ... شروط صحت عبارتند از هفت شرط که شرط دومش عبارت است از این که نماز جمعه باید با اذن سلطان و حاکم یا نائبش باشد " " الحنفية - قالوا : تنقسم شروط الجمعة الزائدة على شروط الصلاة إلى قسمين : شروط وجوب ، وشروط صحة .... أما شروط صحتها فهي سبعة ... ثانيها : إذن السلطان أو نائبه الذي ولَّاه إمارة " 📚الفقه علی المذاهب الاربعه ج ١ ص ٥١٦ ❕ابن عربی نیز تصریح می کند که ابوحنیفه معتقد بود که نماز جمعه باید با اذن امام و سلطان جامعه اسلامی باشد : " خلافاً لأبي حنيفة وإنما تفتقر إلى الإمام " 📚احکام القران ابن عربی ج 4 ص 250 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 👌در کتاب بدایع الصنایع نیز تصریح شده است که : " سلطان شرط اداء جمعه در نزد ما است که اقامه آن بدون اجازه سلطان یا نائبش جایز نیست " " أما السلطان فشرط أداء الجمعة عندنا حتى لا يجوز اقامتها بدون حضرته أو حضرة نائبة " 📚بدایع الصنایع : لابی بکر کاشانی ج 1 ص 261 👌سرخسی عالم بزرگ اهلسنت هم در کتاب مبسوطش به این نکته تصریح می کند : " والسلطان من شرائط الجمعة عندنا " 📚المبسوط , سرخسی ج 2 ص 25 ❕شیخ طوسی نیز در کتاب شریف خلاف خود , فتوای ابوحنیفه را نقل می کند که فتوا می داد : انعقاد نماز جمعه بدون اجازه سلطان یا کسی که سلطان به او اجازه داده باشد , جایز نیست و اگر بدون اذن سلطان نماز جمعه منعقد شود , آن نماز صحیح نیست : " من شرط انعقاد الجمعة الإمام، أو من يأمره الإمام بذلك، من قاضٍ أو أمير و نحو ذلك، و متى أقيمت بغير أمره لم تصح، و به قال الأوزاعي، و أبو حنيفة " 📚الخلاف، ج‏ 1، ص: 626 ❕محقق کتاب الخلاف بیان می دارد که عقیده حنفیان در ممنوعیت و بطلان اقامه نماز جمعه بدون اذن حاکم جامعه و نائبش , در کتب ذیل از علمای اهلسنت آمده است : 📚الهداية ج 1: ص 82 _ اللباب ج 1: ص 112 _ مراقي الفلاح: ص 86 _ المجموع ج 4: ص 583 💠بنابراین : ▫️الف : عزل گرگیج از امام جمعه بودن کاملا منطبق با قانون اساسی است . ▫️ب : حاکم جامعه اسلامی و نماینده اش صلاح ندیدند که گرگیج امام جمعه باشند و او را عزل کردند , این عزل کاملا منطبق با فقه حنفی است و اگر گرگیج به این نهی و عزل توجه نکند و در مسجد دیگری اقامه نماز جمعه و امامت بکند , این نماز جمعه باطل است . ▫️ج : سنیانی که در مسجد دیگری می روند و به همراه گرگیج اقامه جمعه می کنند , بدانند که نمازشان باطل است , گرگیج این مساله را به آنان نمی گوید چون حب ریاست و امامت را دارد و هوای نفسش او را فریب داده است , شما سنیان عزیز گول این مرد پر فریب را نخورید و نمازهایتان را با امامت بدون اذن او بر باد ندهید ( آخرت خود را به دنیای گرگیج نفروشید ) . 💠ادامه 👇
▫️ادامه 👇 🔸٣ _ این که سنیان نسبت به این مساله این قدر اعتراض و مخالفت می کنند و به مانند مولوی نقشبندی , مردم را دعوت به شورش و قیام در برابر تصمیم حاکمیت می کنند و از اطاعت دستور حاکم اسلامی سرباز می زنند , مطابق روایات و اعتقاد خود اهلسنت , این عملکرد گناه بزرگی بوده است که آنان را به کفر نزدیک می کند , زیرا وظیفه آنان اطاعت از حاکم اسلامی , بدون هیچ گونه حرف و حدیثی است , حتی اگر معتقد باشند که حاکم به آنان ظلم کرده است !!!!! 👌اهلسنت از پیامبر اسلام نقل می کنند که فرمود ؛ «مَنْ رَأَى مِنْ أَمِيرِهِ شَيْئًا يَكْرَهُهُ فَلْيَصْبِرْ عَلَيْهِ فَإِنَّهُ مَنْ فَارَقَ الجَمَاعَةَ شِبْرًا فَمَاتَ، إِلَّا مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً» «هر کس از امیر و حاکم خود چیزی را ببیند که ناخوشایندش باشد، باید بر آن صبر کند. چرا که اگر کسی به اندازه یک وجب، از جماعت مسلمین جدا شود، و سپس بمیرد، به مرگ جاهلی مرده است. » 📚صحیح بخاری ج 8 ص 87 _ صحیح مسلم ج 6 ص 21 👌و نقل می کنند که فرمود ؛ « پس از من پیشوایانی بر مسند قدرت خواهند نشست که از هدایت من بهره نبرده اند و به سنت من عمل نکرده و در میان آنها افرادی خواهند بود که در شکل و پوست آدمیزاد اما قلب آنها قلب شیطان است . به سخنان آنان گوش ده و از فرمانشان اطاعت کن اگر شما را مورد ضرب و شتم قرار داده و اموال شما را غارت کردند وظیفه شما اطاعت و فرمانبرداری آنهاست» " «يَكُونُ بَعْدِي أَئِمَّةٌ لَا يَهْتَدُونَ بِهُدَايَ، وَ لَا يَسْتَنُّونَ بِسُنَّتِي. وَ سَيَقُومُ فِيهِمْ رِجَالٌ قُلُوبُهُمْ قُلُوبُ الشَّيَاطِينِ فِي جُثْمَانِ إِنْسٍ قَالَ قُلْتُ: كَيْفَ أَصْنَعُ؟ يَا رَسُولَ اللَّهِ! إِنْ أَدْرَكْتُ ذَلِكَ؟ قَالَ «تَسْمَعُ وَ تُطِيعُ لِلْأَمِيرِ. وَ إِنْ ضُرِبَ ظَهْرُكَ. وَ أُخِذَ مَالُكَ. فَاسْمَعْ وَ أَطِعْ». 📚صحیح مسلم ج 6 ص 20 _ سنن بیهقی ج 8 ص 159 _ کنزالعمال ج 5 ص 309 ❕احمد بن حنبل می گوید ؛ « شنیدن و اطاعت کردن برای امیر و حاکم مومنین واجب است ، چه حاکم نیکوکار باشد و چه بدکار و فاجر و هرکس بر امام مسلمین خروج کند و در حال خروج بر او بمیرد ، به مرگ جاهلیت مرده است » " السمع والطاعة للأئمّة وأمير المؤمنين البر و الفاجر ومن خرج على إمام من أئمّة المسلمين وكان الناس قد اجتمعوا عليه وأقرّوا له بالخلافة بأي وجه من الوجوه، أكان بالرضا أو بالغلبة فقد شق الخارج عصا المسلمين وخالف الآثار عن رسول اللَّه، فإن مات الخارج عليه، مات ميتة جاهلية " 📚تاریخ المذاهب الاسلامیه ، ابی زهره ، ج 2 ص 322 ❕یا در کتاب شرح عقیده الطحاویه که از کتب مشهور در حوزه های اهلسنت است آمده است ؛ « جایز نمی دانیم خروج بر حاکمان و ولاه امرمان را ، اگرچه آنان اهل جور و ستم باشند » " ولا نرى الخروج على أئمّتنا ولا ولاة أمرنا وإن جاروا " 📚شرح العقیده الطحاویه ص 110 👌بنابراین وظیفه اهلسنت , اطاعت از تصمیم حاکمیت در عزل گرگیج است , اگر آنان اعتراض کنند و دوگانگی و کشمکشی در این رابطه درست کنند و وحدت ملی را بر هم بزنند , مطابق روایات صحیح اهلسنت از اسلام خارج شده اند . ❕مسلم در صحیح خودش نقل می کند که پبامبر گرامی فرمود : " هرکسی که بخواهد که در امر امت تفرقه بیندازد و اجتماع آنان را به هم بزند , او را با شمشیر بزنید , هرکسی که باشد " " فَمَنْ أَرَادَ أَنْ يُفَرِّقَ أَمْرَ هَذِهِ الْأُمَّةِ، وَ هِيَ جَمِيعٌ، فَاضْرِبُوهُ بِالسَّيْفِ، كَائِنًا مَنْ كَانَ " 📚صحيح مسلم، ج‏3، ص: 1479 ❕در نقل دیگر می آورند که فرمود : « دست خدا بر سر جماعت است، و شيطان همراه كسى است كه با جماعت مسلمانان ناسازگارى كند. ، کسی که از جماعت مسلمین جدا شود را بکشید » « یرید یفرق امر امه محمد کائنا من کان فاقتلوه » 📚سنن نسائی ، ج 7 ص 92 👌در نقل دیگر فرمود : " « هر كس يك وجب از جماعت جدا شود، حلقه اسلام را از گردن خود گشوده است. » « فقد خلع ربقه الاسلام من عنقه » 📚مسند احمد ج 4 ص130 _ سنن ترمذی ، ج 4 ص 226 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir