eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
5.8هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
180 ویدیو
36 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! 👈وابسته به موسسه بقیه الله الاعظم ارواحناه فداه طرح شبهه و سوال : @poorseman سایت ipasookh.ir تمام کانالهای ما : https://yek.link/ipasookh
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔در منهج اسلامی، شک کردن به آیات قرآن و کلیه اصول و فروع دین مستوجب عذاب ابدی در جهنم است! امام علی: همانا صاحب شک و معصيت در آتش است نه از ما است و نه بازگشتنش بسوى ما خواهد بود. [حکم حدیث: صحیح] 📚منبع: من لا یحضره الفقیه ٫ ترجمه بلاغی و غفاری ٫ جلد ۵ ٫ صفحه ۳۰۱ ❔در منهج اسلامی که کلیه کتب نقد دین سانسور می‌شود اساساً این دیدگاه که «شک لازمه و پیش‌نیاز ایمان است» معنا ندارد! چرا که لازمه شک، شنیدن آرا و نظرات مخالفان است ❗️❗️ ❔در منهج دینی، اطاعت از حکم الله نباید از گذرگاه فهم چرایی و دلیل آن حکم بگذرد! بلکه باید از گذرگاه تعبّد محض بگذرد! چرا که به قول قرآن «خدا می‌داند و شما نمی‌دانید!» و این دقیقاً نقطه عطف اختلاف بین روش دین با روش علم است: علم میگوید «شک کن و بدون فهم و دانش از چیزی اطاعت نکن» اما دین بر خلاف علم می‌گوید: «شک نکن! و حتی اگه دلیل حکمی را نمیدانی باز هم اطاعت کن!» 💠💠 👌شك به تنهايى چيز ناپسندى نيست ، بلكه آنچه در مورد شك و ترديد نكوهيده است ، باقى ماندن و توقف در آن است ، شک هم چون پلى است لرزان و سست كه ماندن در آن باعث سقوط و نابودى مى گردد ، اما از آنجا كه پل است مى تواند ما را به سر منزلى آرام و استوار برساند. ❕شک تا آن زمانی که موجب توقف انسان نشود و انسان را از تحقیق و پژوهش باز ندارد ، از دید اسلامی اشکالی ندارد و گناهی بر آن نیست ، و اساسا چنین شکوکی می تواند لازمه پیشرفت و تحقیق بیشتر باشد . 👌پيامبر گرامی فرمود ؛ « خداوند از وسوسه ‏ها و تشكيكات ذهنى امّت من تا زمانى كه آنها را به زبان يا به مرحله عمل نياورده باشند، گذشت كرده است. » 📚مجموعه ورام ، ج 2 ص 120 👌و فرمود ؛ « هر دلى وسواس دارد. پس هرگاه اين وسواس پرده دل را بِدَرَد و به زبان آورده شود، بنده به سبب آن مؤاخذه گردد، اما اگر پرده دل را ندرد و زبان به آن گويا نشود، گناهى صورت نگرفته است. » «لكُلِّ قَلبٍ وَسوسه ، فإذا فَتَقَ الوَسواسُ حِجابَ القَلبِ نَطَقَ بهِ اللِّسانُ واخِذَ بهِ العَبدُ، وإذا لَم يَفتُقِ القَلبَ ولَم يَنطِقْ بهِ اللِّسانُ فلا حَرَجَ. » 📚مستدرک الوسائل ج 5 ص 431 ❕راوی می گوید كه از امام كاظم عليه السلام درباره حديث نفْس (افكار و انديشه ‏هايى كه در ذهن انسان مى‏ گذرد) سؤال شد. فرمود ؛ « كيست كه نفْس او دچار افكار و انديشه نشود؟! ... » 📚بحار الانوار ج 69 ص 127 ❕بنابراین صرف شک و تردید ، عذاب الهی را در پی ندارد ، آنجایی شک و تردید ناپسند است و مذموم شمرده شده است که عقد القلب شود و منتهی به تحقیق و پژوهش و بررسی نشود و یا به گونه ای باشد که انسان نشانه های حقانیت را ببیند اما باز دست از شک و تردید و دو دلی بر ندارد ، بر همین اساس ، شهید مطهری در این رابطه می گوید ؛ « عصر ما از نظر دينى و مذهبى- خصوصا براى طبقه جوان- عصر اضطراب و دودلى و بحران است. مقتضيات عصر و زمان، يك سلسله ترديدها و سؤالها بوجود آورده و سؤالات كهنه و فراموش شده را نيز از نو مطرح ساخته است. ❔آيا بايد از اين شك و ترديدها و پرس‏ وجوها- كه گاهى به حد افراط مى‏ رسد- متأسف و ناراحت بود؟ 👌به عقيده من هيچ‏گونه ناراحتى ندارد؛ شك، مقدمه يقين؛ پرسش، مقدمه وصول؛ و اضطراب، مقدمه آرامش است. شك، معبر خوب و لازمى است هر چند منزل و توقفگاه نامناسبى است. اسلام كه اين‏همه دعوت به تفكر و ايقان مى‏ کند، بطور ضمنى مى ‏فهماند كه حالت اوليه بشر، جهل و شك و ترديد است و با تفكر و انديشه صحيح بايد به سرمنزل ايقان و اطمينان برسد. يكى از حكما مى‏ گويد: «فائده گفتار ما را همين بس كه تو را به شك و ترديد مى‏ اندازد تا در جستجوى تحقيق و ايقان برآئى» . ❕شك، ناآرامى است، اما هر آرامشى بر اين ناآرامى ترجيح ندارد. حيوان شك نمى ‏كند، ولى آيا به مرحله ايمان و ايقان رسيده است؟! آن نوع آرامش، آرامش پائين‏ شك است، بر خلاف آرامش اهل ايقان كه بالاى شك است... پس صرف اينكه عصر ما عصر شك است نبايد دليل بر انحطاط و انحراف زمان ما تلقى شود. مسلّما اين نوع از شك، از آرامشهاى ساده ‏لوحانه ‏اى كه بسيار ديده مى‏ شود پائين‏تر نيست. آنچه مى‏ تواند مايه تأسف باشد اين است كه شك يك فرد، او را به سوى تحقيق نراند؛ و يا شكوك اجتماعى، افرادى را برنيانگيزد كه پاسخگوى نيازهاى اجتماع در اين زمينه بوده باشند. » 📚مجموعه آثار ، ج 1 ص 33 ❕در رابطه با قضیه کتب ضاله و دیدگاه اسلام در این رابطه ، در ذیل پاسخ مفصلی داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1563 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 👌ملحد در ادامه اشکال کرده است که از دید اسلام ، مسلمان حق ندارد که از فلسفه احکام الهی سوال کند ، در حالی که این سخن صحیح نیست ، امامان گرامی ما در موارد فراوانی ، از فلسفه احکام سخن به میان می آوردند تا جایی که شیخ صدوق یک کتاب به نام « علل الشرایع » تالیف کرد و در آن روایاتی که از فلسفه احکام سخن به میان آمده است را جمع آوری کرد . ❕البته در مواردی ممکن است که فلسفه برخی از احکام از جانب معصومین علیهم السلام به ما نرسیده باشد ، در همچنین مواردی ، از آنجایی که ما خداوند را حکیم می دانیم ، تصدیق می کنیم که آن احکام دارای علل و اهداف و مصالحی است و از آن اطاعت می کنیم و بر خلاف ادعای معاند ، این اطاعت از روی فهم و دانش است نه ناآگاهی ، فهم و آگاهی به این که خداوند حکیم است و دستوراتش بر پایه مصالح و حکمت است لذا باید از او اطاعت کرد ، چنان که امام صادق ع فرمود ؛ « از آنجایی که می دانیم خداوند حکیم است تصدیق می کنیم که تمام افعال و دستوراتش دارای حکمت است ، اگر چه فلسفه آن برای ما روشن نباشد» 📚بحار الانوار ج 52 ص 92 ❕در رابطه با دیدگاه اسلام در مورد فلسفه احکام ، برخی از علما می نویسند ؛ « بعضى از فرق مسلمين عقيده دارند احكام اللَّه معلل بالاغراض نيست؛ يعنى لزومى ندارد آنچه خدا امر كرده داراى فلسفه ‏اى باشد و آنچه را نهى كرده داراى مفسده ‏اى. آن‏ها در واقع حكيم بودن خدا را زير سؤال مى‏ برند و توجه ندارند كه اگر احكام تابع مصالح و مفاسد نباشد ترجيح بدون مرجح لازم مى ‏آيد و اساساً اين سخن برخلاف آيات زيادى از قرآن است كه براى نماز و روزه و حج و قصاص و امثال آن فلسفه ‏هايى ذكر كرده است. به يقين آنچه را خدا امر فرموده داراى فوايد مادى يا معنوى يا هر دو بوده و آنچه را نهى كرده مفاسدى اينچنين داشته است. نه ‏تنها احكام الهى، احكام وقوانينى نيز كه درعرف عقلا وضع مى ‏شود همه از اين قبيل است؛ گاهى هفته‏ ها و ماه‏ها درباره مصلحت و مفسده يك قانون مطالعه و بررسى مى‏ كنند تا بتوانند حكمى را در عرف خودشان وضع كنند. ❕آيات مربوط به حلال كردن طيبات و حرام كردم خبائث ( اعراف 157 ) همگى شاهد بر اين است كه قبلًا طيب و خبيثى وجود دارد كه به سبب آن حكم الهى مطابق آن صادر مى ‏شود. 👌تنها تفاوتى كه ميان احكام الهى و احكام عرفى است اين است كه احكام‏ عرفى چه بسا بر اساس مصالح و مفاسدى وضع مى ‏شود كه نتوانسته ‏اند تمام جوانب آن را بررسى كنند و به همين دليل پس از مدتى ممكن است خلاف آن كشف شود؛ ولى احكام الهى چنين نيست، علم بى ‏پايان خداوند سبب مى‏ شود كه احكام بر اساس رعايت تمام جوانب مصالح و مفاسد وضع شود و هرگز خلافى در آن نخواهد بود. ❕بعضى نيز معتقدند گرچه احكام داراى مصالح و مفاسدى است؛ ولى ما نبايد به سراغ آن‏ها برويم، بايد مطيع فرمان باشيم؛ آن‏جا كه امر شده انجام دهيم و آن‏جا كه نهى شده خوددارى كنيم و مطلقاً به سراغ فلسفه احكام نبايد رفت. 👌ولى اين نيز برخلاف آياتى است كه ما را تشويق به فهم مصالح و مفاسد احكام مى‏كند و همچنين برخلاف رواياتى است كه ائمه هدى عليهم السلام مصالح احكام را مشروحاً بيان كرده ‏اند و نيز بعضى از اصحاب خدمت امامان عليهم السلام مى‏رسيدند و فلسفه پاره ‏اى از احكام را مى‏ پرسيدند. ❕هرگز هيچ امامى آن‏ها را نهى از اين سؤالات نكرد و اين دليل بر آن است كه مردم حق دارند از فلسفه احكام سؤال كنند و پاسخ بشنوند. 👌منتها در اين‏جا دو نكته مهم باقى مى‏ ماند و آن اين است كه ؛ 1⃣ اولًا بيان فلسفه احكام چه فايده ‏اى دارد؟ ❕پاسخ اين سؤال روشن است؛ انسان هنگامى كه به منافع نماز و روزه و امثال آن آگاه مى‏شود، شوق بيشترى براى انجام دادن آن در خود مى‏ يابد و هنگامى كه مثلًا مفاسد بى ‏شمار شرب خمر را مى ‏شنود، نفرت بيشترى از آن پيدا مى‏ كند. 👌درست مانند دستورات طبيب كه وقتى براى بيمارش فوايد دارو را ذكر كند بيمار با شوق بيشترى دارو را مصرف كرده و تلخى احتمالى آن را تحمل مى‏ كند. 2⃣ثانياً: معناى آگاهى بر فلسفه احكام اين نيست كه ما همواره مقيد به آن باشيم و بگوييم چون مثلًا فلسفه دو ركعت بودن نماز صبح و سه ركعت بودن نماز مغرب را نمى‏ دانيم بنابراين آن را انجام نمى‏ دهيم. ما بايد گوش بر امر و چشم بر فرمان داشته باشيم چه فلسفه احكام را بدانيم يا ندانيم؛ ولى تا آن‏جا كه بدانيم به اطاعت راسخ ما كمك مى ‏كند. 📚پیام امام امیر المومنین ع ، مکارم شیرازی ، ج 14 ص 105 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
🤔 ❔نمونه‌های بسیاری از اطاعت کورکورانه از احکام ضد عقلی و غیر منطقی دین وجود دارد که مؤمن تلاشی برای دانستن چرایی آن نمی‌کند! چون در وادی عقل سلیم پاسخی برای آن ندارد! به عنوان مثال: اینکه چرا «در اسلام شهادت هزار زن، مادامی که با شهادت یک مرد جمع نشود، معتبر نیست!» اینکه چرا «در اسلام دیه قطع چهار انگشت زن، از دیه قطه سه انگشت زن کمتر است» ، در حالی که عقل سلیم حکم می‌کند «خسارت بدنی بیشتر = دیه‌ی بیشتر» ❗️❗️ 💠💠 👌در رابطه با قبول شهادت زنان و مواردی که شهادت آنان پذیرفته می شود و نمی شود ، در دو نمایه ذیل توضیحات مفصلی داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3199 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1230 ❕اما در رابطه با تفاوت دیه قطع سه انگشت و چهار انگشت زن ، در روایتی امام صادق علیه السلام به زیبایی وجه و فلسفه آن را بیان داشتند ، ابان می گوید ؛ « به امام صادق ع گفتم كه اگر انسان يك انگشت خانمى را قطع كند چه دیه ای بايد پرداخت کند ، امام ع فرمود : ده شتر. من گفتم: اگر دو انگشت او را قطع كند چند شتر بايد بدهد؟ امام ع گفت: بيست شتر. من گفتم: و اگر سه انگشت او را قطع كند چه بايد بدهد؟ امام ع گفت: سى شتر. من گفتم: و اگر چهار انگشت او را قطع كند چند شتر بايد بدهد؟ امام ع گفت: بيست شتر. من گفتم: سبحان الله، اگر سه انگشت زن را قطع كند بايد سى شتر بدهد و اگر چهار انگشت او را قطع كند بايد بيست شتر بدهد! ؟ موقعى كه اين فتوا را در عراق شنيديم از آورنده آن بيزارى و تبرى جستيم، مى‏ گفتيم: اين سخن شيطان است. امام صادق ع فرمود ؛ « آهسته‏ تر اى ابان، اين حكم رسول خدا ص است كه فرمود: «جراحت خانمها تا يك سوم، با دیه مردان برابر است و چون از ثلث و یک سوم بگذرد، به نصف دیه مردان نزول مى‏ كند.» اى ابان، تو با قانون قياس مرا مؤاخذه كردى؛ اگر سنت را با قياس برابر كنند، دين خدا پامال مى‏ شود. » «... مَهْلًا يَا أَبَانُ هَكَذَا حَكَمَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ الْمَرْأَةَ تُقَابِلُ الرَّجُلَ إِلَى ثُلُثِ الدِّيَةِ فَإِذَا بَلَغَتِ الثُّلُثَ رَجَعَتْ إِلَى النِّصْفِ يَا أَبَانُ إِنَّكَ أَخَذْتَنِي بِالْقِيَاسِ وَ السُّنَّةُ إِذَا قِيسَتْ مُحِقَ الدِّينُ. » 📚الکافی ج 7 ص 300 ❕بنابراین و مطابق این روایت ، دیه زن و مرد در اعضا و جوارح ، تا یک سوم دیه کامل برابر است ، اما وقتی دیه زن از یک سوم بیشتر رود ، به نصف دیه مرد تقلیل پیدا می کند ، لذا دیه چهار انگشت چون به نصف تقلیل پیدا می کند ، از دیه سه انگشت کمتر می شود ، چنان که در روایت دیگر ، جمیل بن دراج می گوید که به امام صادق ع گفتم ؛ « آيا قانون قصاص و برابرى بين زن و مرد هم جارى مى‏ شود؟ امام ع گفت: آرى، در جراحات، دیه زنان و مردان برابرى مى‏ كند تا به يك سوم برسد؛ و چون از يك سوم تجاوز كند، دیه مردان ( به دو برابر دیه زنان ) بالا مى‏ رود و دیه زنان ( به نصف ) تنزل مى ‏كند. » « سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْمَرْأَةِ بَيْنَهَا وَ بَيْنَ الرَّجُلِ قِصَاصٌ قَالَ نَعَمْ فِي الْجِرَاحَاتِ حَتَّى تَبْلُغَ الثُّلُثَ سَوَاءٌ فَإِذَا بَلَغَتِ الثُّلُثَ ارْتَفَعَ الرَّجُلُ وَ سَفَلَتِ الْمَرْأَةُ. » 📚همان منبع ❕بر همین اساس ، شیخ مفید می گوید ؛ « زن با مرد در دیه اعضاء و جوارح برابر است تا زمانی که به یک سوم دیه برسد ، وقتی دیه زن به یک سوم دیه برسد به نصف دیه مرد تنزل پیدا می کند ، مثال این مورد چنین است که در انگشت مرد در صورت قطع شدن ، ده شتر دیه است و همینطور در انگشت زن ، و در دو انگشت از انگشتان مرد ، بیست شتر دیه است و همینطور در دو انگشت زن و در سه انگشت قطع شده مرد ، سی شتر دیه است و همینطور در سه انگشت زن و در چهار انگشت مرد از دست یا پایش چهل شتر دیه است اما در چهار انگشت زن بیست شتر دیه است چرا که دیه زن از یک سوم دیه کامل فراتر رفت که بعد از زیادی به اصل دیه زن که نصف دیه مرد است ، بازگشت می کند ، بنابراین هر زمان که دیه انگشتان و جوارح و اعضای بدن زن از یک سوم دیه بیشتر شود ، به نصف تقلیل پیدا می کند ، در قطع پنج انگشت زن بیست و پنج شتر دیه است و در قطع پنج انگشت مرد پنجاه شتر دیه است ، این حکم مطابق سنت پیامبر و مطابق با اخبار متواتر ائمه ع است » « المرأة تساوي الرجل في ديات الأعضاء و الجوارح حتى تبلغ ثلث الدية فإذا بلغتها رجعت إلى النصف من ديات الرجال .... » 📚المقنعه ، شیخ مفید ، ص 764 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❕وجه این که دیه مرد از دیه زن در بیشتر از یک سوم در اعضاء بالاتر است ، بازگشت می کند به کارکرد اقتصادی مرد در جامعه ، زیرا دیه بالاتر از یک سوم به معنای وجود جراحت شدیدتر است و اشاره است به ضربه ای که این جراحت شدیدتر به جایگاه اقتصادی مرد می زند و او را تا حدودی از کار می اندازد . 👌مردان غالبا در خانواده عضو مؤثر اقتصادى هستند و مخارج خانواده را متحمل مى ‏شوند و با فعاليتهاى اقتصادى خود چرخ زندگى خانواده را به گردش در مى‏ آورند، بنابراين تفاوت ميان از بين رفتن مرد و زن یا جراحات وارده بر آنها ، از نظر اقتصادى و جنبه ‏هاى مالى بر كسى پوشيده نيست كه اگر اين تفاوت مراعات نشود خسارت بى ‏دليلى به بازماندگان مرد و فرزندان بى ‏گناه او وارد مى‏ شود ، لذا اسلام با قانون بیشتر بودن دیه مرد ، رعايت حقوق همه افراد را كرده و از اين خلاء اقتصادى و ضربه نابخشودنى كه به يك خانواده مى‏ خورد جلوگيرى نموده است ، اسلام هرگز اجازه نمى‏ دهد كه به بهانه لفظ تساوى ، حقوق افراد ديگرى مانند فرزندان شخصى كه مورد جراحت شدید قرار گرفته و نمی تواند به مانند قبل کارکرد اقتصادی داشته باشد ، پايمال گردد. ❕بر همین اساس برخی می نویسند ؛ « زن و مرد از نظر انسانيت يكسان مى‌باشند، و آيات قرآنى و احاديث اسلامى بر اين گواهى مى‌دهند، و حتى سوره كاملى به نام سورۀ نساء دربارۀ او نازل شده است، بنابراين ديه، بيانگر ارزش كالاى از دست رفته نيست، بلكه جبرانگر خسارت اقتصادى است كه بر خانواده وارد شده است و در نظام اسلامى هزينۀ زندگى بر دوش شوهر سنگينى مى‌كند، و با از بين رفتن او، خسارت اقتصادى بيشترى بر زندگى خانواده وارد مى‌شود، تا با از رفتن زن. ❕ در نظام اسلامى مرد برون سالار است و بايد تلاش كند تا وسيلۀ زندگانى خانواده را فراهم سازد و زن، خانه سالار است كه بايد به تنظيم امور داخلى بپردازد تا با هماهنگى اين دو نيرو، صميمت بر خانواده حاكم باشد. اكنون سؤال مى‌شود با مرگ و يا قتل ( یا جراحت ) كدام يكى از اين دو خسارت اقتصادى بيشترى بر بازماندگان وارد مى‌شود تا با تشريع مقدار ديه، اين خسارت به گونه‌اى جبران گردد؟ ناگفته پيداست با از بين رفتن مرد. اينجاست كه بايد قوانين حاكم بر خانواده به صورت يك مجموعه و منظومه مورد مطالعه قرار گيرد، نه به صورت فردى و تكى. » 📚 پژوهشی در دیه انسان ، سبحانی ، ص 33 ❕ممکن است موردی پیش آید که زن نان آور خانواده باشد ، آیا در این صورت حکم اسلام در مورد تفاوت دیه مرد و زن نقص می شود ❗️❔ 👌در حالی که پاسخ روشن است . زنان در اسلام هیچ تکلیفی در نان آوری برای خانواده ندارند تا در پی آن صاحب حقی شوند که مثلا دیه آنها برابر با مرد باشد ، وقتی زن تکلیفی در این زمینه ندارد ، حقی هم در پی این تکلیف ندارد . ❕پدر و ولی زن ، موظف است که مخارج او را تامین کند و پس از ازدواج نیز ، شوهر او موظف است که مخارج او را تامین کند و در صورتی که زن ، پدر و شوهرش را از دست داده باشد ، حکومت اسلامی موظف است که مخارج او و فرزندان خردسالش را تامین کند ، چنان که علی ع در عهد نامه معروف خود به مالک اشتر متذکر رسیدگی به چنین زنان بی سرپرست و فقیری شده و می فرماید ؛ « سپس خداى را، خداى را [پروا كن‏] درباره طبقه پايين از آنان كه چاره‏ اى ندارند، يعنى مستمندان و نيازمندان و بينوايان و زمين گيران. همانا در اين طبقه هم نيازمندى است كه نيازش را ابراز نمى‏ كند و هم نيازمندى است كه نيازش را ابراز مى‏كند. براى رضاى خدا، حقوق ايشان را كه خداوند از تو خواسته، حفظ كن و براى آنان سهمى از بيت المال خويش و غلّات زمين‏هاى متروك مسلمانان در هر سرزمين قرار ده. دورترينِ آنان همان اندازه سهم دارد كه نزديك ترينِ ايشان؛ و از تو خواسته شده كه حقّ همه را ادا كنى. پس مبادا سرخوشى، تو را از كار آنان غافل كند؛ كه پرداختن به كار بزرگ مهم تو را براى تباه كردن كار كوچك معذور نمى‏ سازد. پس اهتمام خويش را از ايشان بازمگير و از آنان روى برمتاب » « ثُمَّ اللّهَ اللّهَ فِي الطَّبَقَةِ السُّفلى مِنَ الَّذينَ لا حيلَةَ لَهُم؛ مِنَ المَساكينِ وَالمُحتاجينَ و أهلِ البُؤسى وَ الزَّمنى .... » 📚نهج البلاغه نامه 53 👌علی ع نیز در دوره حکومتی نهایت توجه را به این فقراء و زنان بی سرپرست داشتند تا جایی که علمای اهلسنت از قول علی ع نقل می کنند که می فرمود ؛ « ما أصبَحَ بِالكوفَةِ أحَدٌ إلّا ناعِما؛ إنَّ أدناهُم مَنزِلَةً لَيَأكُلُ مِنَ البُرِّ، ويَجلِسُ فِي الظِّلِّ، ويَشرَبُ مِن ماءِ الفُراتِ » [در دوران حكومت من‏] هيچ كس در كوفه شب را به روز نمى‏ رسانَد، مگر اين كه زندگى آسوده ‏اى دارد. فروپايه ‏ترينِ مردم نان گندم مى‏ خورَد، سايبانى دارد، و آب گوارا مى‏ نوشد. » 📚فضائل الصحابه ، احمد بن حنبل ، ج 1 ص 531 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
👌معاند مدعی است که در یک خانواده و مکان سه پیامبر مبعوث می شدند اما در سایر مناطق زمین هیچ پیامبری مبعوث نمی شد ، در ذیل در مورد بعثت عمومی پیامبران ، توضیحات کافی را ارائه داده ایم ؛ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3453
👌ملحد وهابی در مقام دفاع از عایشه مدعی شده است که شیعیان معتقدند که عایشه فاحشه بوده است ، در حالی که چنین سخنی دروغ است و شیعه چنین اعتقادی ندارد ، در ذیل توضیح داده ایم ؛ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2888 ❕او در ادامه در مقام دفاع از عایشه ، مدعی شده است که عایشه طبق قرآن ام المومنین است ، در این رابطه در ذیل توضیح داده ایم ؛ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1159
👌معاند مدعی است که ائمه شیعه اهل اشرافیگری بوده اند و ادعای شیعه در مورد زهد و ساده زیستی آنان ، دروغی بیش نیست !!! در ذیل پاسخش را داده ایم ؛ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1537
👌معاند مدعی شده است که شیخ مفید اعتراف به تحریف شدن قرآن کرده است ، در ذیل پاسخ ادعایش را داده ایم ؛ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2349
👌ما در سالهای گذشته دیدگاه شیعه در مورد همسران پیامبران را تبیین کرده بودیم که شیعه معتقد است ، هیچیک از همسران پیامبران ، گرفتار انحرافات جنسی و زنا و فاحشگی نبوده اند ، در ذیل بخوانید ؛ 💠 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2888 👌ملحد وهابی که از روشنگری های ما به ستوه آمده است بر پایه فشاری که اربابانش بر او وارد داشته اند ، اقدام به انتشار شماره تلفن ما کرده و تهدید کرده که از نام و نشانی ما نیز مطلع است و آن را نیز منتشر می کند تا بلکه از این طریق ما را به عقب براند و بتواند نفس راحتی از دست ما بکشد💪💪💪 👌حقیقتا باید به عقل و فهم این جاهلین خندید که با انتشار شماره تلفن و نام و نشان ما را تهدید می کنند ، در حالی که خودمان در کتابهایی که چاپ می کنیم ، خود را معرفی کرده و شماره تلفن خود را نیز جهت ارتباط با مخاطبین ارائه می دهیم ، آن وقت این ملحدین جاهل ، داشتن شماره تلفن را برگ برنده خود دانسته اند ❗️❗️❗️ 👌ملحد در ادامه به اقوال افراد مجهول الحالی استناد کرده است که از عایشه با عنوان فاحشه یاد کرده اند ، و به دروغ این مطلب را عقیده تمام شیعه معرفی کرده است ، در حالی که بزرگان و مراجع شیعه در عصر کنونی ، چنین مطلبی را از اساس رد کرده اند . ❔در استفتائی از محضر مراجع شیعه سوال کردند ؛ " مشاهده می شود برخی از افراد تحت عنوان شیعه به برخی از همسران رسول خدا نسبت های ناروای اخلاقی داده، کتاب و سخنرانی هایی نیز در این باره ارائه می کنند. فارغ از اینکه این عمل موجب ناراحتی اهل سنت و تخریب همبستگی امت مسلمان می گردد، آیا در عالم واقع، نسبت دادن چنین عملی به ازواج پیامبر گرامی اسلام صحیح است؟" 👌پاسخ مراجع معظم شیعه: 1⃣آیت الله العظمی مکارم شیرازی: اهانت به مقدسات مذاهب دیگر اسلامی جایز نیست و نسبت مذکور دروغ است. تاریخ استفتاء: 25/ 11/ 1397. شماره سؤال: 634631 2⃣آیت الله العظمی نوری همدانی: نسبت مذکوره غیر صحیح است و احتراز از آن لازم است. تاریخ استفتاء: 25/11/ 1397. شماره سؤال: 19219. 3⃣آیت الله العظمی جعفر سبحانی: ما در گذشته پاسخ این سؤال را به روشنی نوشته ایم که تمام همسران انبیاء از اعمال خلاف اخلاقی، منزه هستند؛ حتی زنان حضرت نوح و لوط، تا چه رسد به همسران پیامبر گرامی، همه آنها از مسائل خلاف اخلاقی مبرا هستند و این عقیده علماء بزرگ شیعه است. تاریخ استفتاء: 25/ 11/ 1397. شماره سؤال: 11734 4⃣آیت الله العظمی وحید خراسانی: تمام همسران رسول خدا از لحاظ اخلاقی عاری از فحشاء و زنا بودند. تاریخ استفتاء: 21/11/ 1397. 5⃣آیت الله العظمی مظاهری: آنچه نوشته اید حرام، و گناه آن بزرگ است و به طور کلی هر حرکتی که اهانت به مقدسات پیروان مذاهب اسلامی تلقی شود و سبب تحریک آنان گردد و اتحاد اسلامی را خدشه دار کند، حرام است. تاریخ استفتاء: 25/ 01/ 1398. شماره سؤال: 23672. 6⃣آیت الله العظمی علوی گرگانی: نسبت دادن برخی فواحش و رفتارهای غیر اخلاقی به همسران پیامبر صلوات الله علیه شرعا حرام است و تحقق آن در عالم واقع از نظر ما اثبات شده نیست. تاریخ استفتاء: 29/ 11/ 1397. شماره سؤال: 13553 7⃣آیت الله میرزا یدالله دوزدوزانی: اینگونه حرفها اهانت به مقام شامخ پیامبر (صلی الله علیه و آله است. تاریخ استفتاء: 27/ اسفند/ 1397. شماره سؤال: 1/3279 8⃣آیت الله محقق کابلی: در فرض سؤال توهین و نسبت ناروا به بعضی از همسران پیامبر با قطع نظر از ناراحتی برادران اهل سنت و ایجاد اختلاف بین مسلمین، حرام است. تاریخ استفتاء: 22/01/ 1398. شماره سؤال: 08453 9⃣آیت الله علی کورانی عاملی: ما شیعیان به عایشه صرفا به خاطر ایستادن در مقابل حضرت علی در جنگ جمل انتقاد داریم و هرگز در مورد پاکدامنی ایشان سخنی برخلاف اهل سنت نمی گوییم. این وهابیت است که چنین تهمتی به ما زده است. خداوند آنها را کیفر دهد!. تاریخ استفتاء: 21/ 11/ 1397 🌐https://b2n.ir/d29211 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
❕در ذیل در مورد چرایی و فلسفه زلزله و این که زلزله فعل الهی است ، توضیحات کافی را ارائه داده ایم ؛ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3456 ❕و در ذیل هم توضیح داده ایم که این که زلزله فعل الهی است ، منافاتی با این ندارد که یک سلسله علل طبیعی نیز داشته باشد ؛ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2817
👌معاند عامل پیدایش نزاع و جنگ ها را مذهب و دین می داند و مدعی است نزاع موجود میان ادیان ، گواه بر آن است که ادیان به دنبال صلح و سازش نبوده اند ، در ذیل پاسخش را داده ایم ؛ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3455
👌وهابی مدعی است که شیعه معتقد است تمام صحابه پیامبر مرتد شدند ، جز سه تن ، در ذیل پاسخش را داده ایم ؛ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3170
🧐 ❔ امام مهدی٬ ابوبکر البغدادیِ غایبِ تشیع ❗️❗️ ➖امام زمان که بیاید فرزندان از نسل قاتلان حسین را صرفاً به خاطر محکوم نکردن کردار پدرانشان ذبح می‌کند!!! درست همانند دواعش که هرجا می‌روند افراد را به واسطه محکوم نکردن مخالفینشان گردن می‌زنند! امام صادق: هر گاه حضرت قائم عجّل اللّٰه تعالى فرجه الشريف خروج كنند فرزندان قاتلين امام حسين عليه السّلام را به خاطر كردار پدرانشان مى‌كشد! چون آنان به رفتار و کردار پدرانشان راضی بودند! 📚منبع: ترجمه علل الشرایع ٫ جلد ۱ ٫ صفحه ۸۷۵ ❗️❗️ 💠💠 👌بر خلاف آنچه در دنياى مادى معمول است كه رضايت به اعمال مجرمانه ديگرى جرم محسوب نمى‏شود ، همان‏گونه كه رضايت به اعمال نيك نيكوكاران بى‏پاداش است، در تعليمات اسلام، مسئله رضايت به كارهاى نيكوكاران و بدكاران عنوان خاصى دارد و با صراحت در روايات آمده است كه هر كس به كار ديگرى رضايت دهد در سلك و گروه او قرار خواهد گرفت. منتها مجرمان، دو گناه دارند و راضيان به اعمال آنها يك گناه، راضيان به اعمال نيك يك ثواب دارند و عاملان دو ثواب‏ ، چنان که علی علیه السلام فرمود ؛ " الرَّاضِي بِفِعْلِ قَوْمٍ كَالدَّاخِلِ فِيهِ مَعَهُمْ. وَعَلَى‏ كُلِّ دَاخِلٍ فِي بَاطِلٍ إِثْمَانِ: إِثْمُ الْعَمَلِ بِهِ، وَإِثْمُ الرِّضَى‏بِهِ. " "آن كس كه به كار جمعيتى راضى باشد همچون كسى است كه در آن كار با آنها شركت كرده (منتها) آن كس كه در انجام كار باطل دخالت دارد دو گناه مى‏كند: گناه عمل و گناه رضايت به آن (ولى شخصى كه بيرون از دايره عمل است و به آن راضى است تنها مرتكب يك گناه مى‏شود و آن گناه رضايت است). " 📚نهج البلاغه ، حکمت 154 👌مرحوم علامه مجلسى در بحارالانوار بابى به اين موضوع اختصاص داده و در عنوان باب مى‏گويد: «إنَّ مَنْ رَضِىَ بِفِعْلٍ فَهُوَ كَمَنْ أتاهُ‏ كسى كه راضى به فعلى شود همانند كسى است كه آن را انجام داده است» و در ذيل آن هشت روايت نقل مى‏کند. 📚بحار الانوار ج 97 ص 94 باب 2 ❗️از جمله حديثى از امام صادق عليه السلام در تفسير آيه 183 سوره آل عمران آورده كه خطاب به گروهى از كافران است كه مى‏گفتند: ما به هيچ پيغمبرى ايمان نمى‏آوريم تا معجزه‏اى انجام دهد: «قَدْ جَاءَكُمْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِى بِالْبَيِّنَاتِ وَبِالَّذِى قُلْتُمْ فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ»؛ بگو: پيامبرانى پيش از من، براى شما آمدند و دلايل روشن و آنچه را گفتيد آوردند؛ اگر راست مى‏گوييد چرا آنها را به قتل رسانديد؟!» امام عليه السلام در اينجا مى‏فرمايد: «وَقَدْ عَلِمَ أَنَّ هَؤُلَاءِ لَمْ تَقْتُلُوا ؛ معلوم است اينها كه در عصر پيامبر بودند انبياى پيشين را نكشتند» «وَلَكِنْ لَقَدْ كَانَ هَوَاهُمْ مَعَ الَّذِينَ قَتَلُوا فَسَمَّاهُمُ اللَّهُ قَاتِلِينَ لِمُتَابَعَةِ هَوَاهُمْ وَرِضَاهُمْ بِذَلِكَ الْفِعْلِ؛ ولى آن‏ها علاقه و فكرشان با قاتلان بود؛ از اين رو خدا آنها را قاتل ناميد چون خواسته و رضاى آنها به فعل آنان تعلق مى‏گرفت» 📚همان منبع ❗️مرحوم صاحب وسائل نيز در جلد 16 در كتاب «الامر بالمعروف و النهى عن المنكر» باب پنجم را به همين مسئله اختصاص داده و هفده روايت در اين زمينه در آن نقل مى‏كند؛ از جمله در حديثى از على ع از رسول خدا ص نقل مى‏كند: «مَنْ شَهِدَ أَمْراً فَكَرِهَهُ كَانَ كَمَنْ غَابَ عَنْهُ وَمَنْ غَابَ عَنْ أَمْرٍ فَرَضِيَهُ كَانَ كَمَنْ شَهِدَهُ؛ كسى كه در صحنه انجام كارى حضور داشته باشد اما در دل از آن ناخشنود باشد مانند آن است كه حضور نداشته و اما كسى كه غايب بوده و به آن رضايت داده گويى حاضر بوده (و در آن كار شركت داشته است)». 📚وسائل الشیعه ج 16 ص 138 👌در داستان كشتن ناقه ثمود (همان معجزه الهى خداوند كه به پيامبرشان حضرت صالح داد) قرآن مى‏گويد: همه آن قوم بر اثر عذاب الهى از ميان رفتند در حالى كه همان‏گونه كه در كلام ديگرى از اميرمؤمنان به آن اشاره شده ناقه ثمود را يك نفر كشت و چون ديگران به آن رضايت دادند خداوند همگى را عذاب كرد: (وَإِنَّمَا عَقَرَ نَاقَةَ ثَمُودَ رَجُلٌ وَاحِدٌ، فَعَمَّهُمُ اللَّهُ بِالْعَذَابِ لَمَّا عَمُّوهُ بِالرِّضَا) 📚نهج البلاغه خطبه 201 👌در زيارت‏نامه‏ها نيز كراراً این مطلب به چشم مى‏خورد كه زائر لعن و نفرين مى‏كند به كسانى كه جنايات يزيديان را در كربلا را شنيدند و به آن رضايت دادند: «وَلَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً سَمِعَتْ بِذَلِكَ فَرَضِيَتْ بِه» 📚تهذیب الاحکام ، ج 6 ص 114 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 👌در روایت مورد استناد معاند نیز آمده است که امام على بن موسى الرضا عليه السلام در پاسخ كسى كه سؤال كرد: چگونه هنگامى كه حضرت مهدى عليه السلام قيام مى‏كند فرزندان قاتلان حسين عليه السلام را به سبب اعمال پدرانشان به قتل مى‏رساند در حالى كه خداوند مى‏فرمايد: «وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى‏»؛ و هيچ گناهكارى بار گناه ديگرى را به دوش نمى‏كشد» ( اسراء 15 ) امام عليه السلام فرمود: " به سبب آن كه اين فرزندان به اعمال پدرانشان رضايت دادند و به آن افتخار مى‏كنند و هر كس به چيزى راضى شود مانند اين است كه آن را انجام داده باشد، سپس امام عليه السلام افزود: «وَلَوْ أَنَّ رَجُلًا قُتِلَ بِالْمَشْرِقِ فَرَضِيَ بِقَتْلِهِ رجل بالمغرب لکان الرَّاضِي عِنْدَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ شَرِيكَ الْقَاتِلِ‏ ؛ اگر كسى در مشرق به قتل برسد و ديگرى در مغرب باشد و به آن قتل رضايت دهد شخص راضى در نزد خداوند شريك قاتل است». 📚علل الشرایع ج 1 ص 229 👌روشن است كسانى كه به قتل امام حسين عليه السلام راضى شوند و به آن افتخار كنند در حقيقت ناصبى‏اند و ناصبى‏ها به منزله كفار حربى هستند . 📚پیام امام امیر المومنین ، ج 13 ص 278 ❔ممكن است در بدو نظر چنين تصور شود كه اگر كسى گناهى را مرتكب نشود و هيچ‏گونه دخالتى حتى در اعانت و يارى گنهكاران در آن نداشته باشد چرا رضايت قلبى به آن گناه او را هم شريك گناه سازد؟ 👌دليل آن با دقت روشن مى‏شود و آن اين‏كه هنگامى كه رضايت به كارهاى خلاف ديگران در قلب انسان جايگزين شد تدريجاً در اقوال و افعال او خود را نشان مى‏دهد، و انسان نیز در همان مسیر قدم بر می دارد ، زيرا نمى‏شود انسان به چيزى محبت داشته باشد و در اعمال و اقوالش ظاهر نگردد ، بنابراین از آنجایی که این نیت بد منتهی به عملکرد می شود ، لذا آنان به خاطر عملکرد ناصوابشان تنبیه می شوند . ❗️اضافه بر اين كسى كه به اعمال خلاف ديگران راضى مى‏شود هرگز به وظيفه امر به معروف و نهى از منكر عمل نخواهد كرد، زيرا آن عمل را دوست دارد و به گنهكاران به سبب اين گناه عشق مى‏ورزد ، این هم یک عملکرد ناصواب است و صرف نیت نیست و آنان به خاطر این عملکرد ناصواب ، مستحق مجازاتند . ❗️این مجازات ها همه بر اساس حق و عدالت و مطابق حکم خداوند به خاطر عملکرد ناصواب افراد است ، بر خلاف رفتار دواعش که از روی هوای نفس و بر خلاف حکم الهی ، بیگناهان را با دلائل واهی ، تنببه و مجازات می کرد . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
🤔 ❔ايرادات و اشتباهات قرآن! اين بخش: سوره اعراف(آيه ١٧٥) ▪️ آيه اول: وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ الَّذِي آتَيْنَاهُ آيَاتِنَا فَانْسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطَانُ فَكَانَ مِنَ الْغَاوِينَ ﴿۱۷۵﴾ : و داستان آن كس را كه نشانه هاى خود را به او داده بوديم برايشان بخوان كه به آنها بى اعتنا شد آنگاه شيطان او را دنبال كرد و از گمراهان شد (۱۷۵) ▪️بررسى اشكالات اين آيه: نويسنده قرآن خطاب به محمد(دريافت كننده قرآن) ميگويد؛ داستان شخصى كه قبلا به او نشانه هايمان را داديم و اعتنا نكرد را براى مردم بخوان، خوب تا اينجا مشكلى نيست و چيز عجيبى وجود ندارد اما در ادامه موضوع عجيب ميشود و ميگويد؛ چون (آن شخص) اعتنا نكرد به آيات ما سپس شيطان پيرو او شد(فاتبعه الشيطان)! يعنى آن شخص آيات و نشانه ها را ديده و گفته است؛ بيخيال بابا اينا چيه من كه باور ندارم، بعد ناگهان شيطان مى آيد و راه مى افتد دنبال اين شخص و پيرو او ميشود!! طبق تعريف خود قرآن اين انسانها هستند كه بدنبال شيطان راه مى افتتد و گمراه ميشوند، نه اينكه شيطان بيفتند دنبال انسان و گمراه شود ❗️❗️❗️ 💠💠 👌خداوند در سوره اعراف می فرماید ؛ "وَ اتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ الَّذِي آتَيْناهُ آياتِنا فَانْسَلَخَ مِنْها فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطانُ فَكانَ مِنَ الْغاوِينَ - وَ لَوْ شِئْنا لَرَفَعْناهُ بِها وَ لكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَ اتَّبَعَ هَواهُ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ يَلْهَثْ ذلِكَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ - ساءَ مَثَلاً الْقَوْمُ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا وَ أَنْفُسَهُمْ كانُوا يَظْلِمُونَ - مَنْ يَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِي وَ مَنْ يُضْلِلْ فَأُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُون‏ " " و براى آنها بخوان سرگذشت آن كس را كه آيات خود را به او داديم ولى (سرانجام) از (دستور) آنها خارج گشت و شيطان به او دست يافت و از گمراهان شد - و اگر مى‏خواستيم (مقام) او را با اين آيات (و علوم و دانشها) بالا مى‏برديم (اما اجبار بر خلاف سنت ماست لذا او را به حال خود رها ساختيم) ولى او به پستى گرائيد و از هواى نفس خويش پيروى كرد او همچون سگ (هار) است كه اگر به او حمله كنى دهانش را باز و زبانش را برون خواهد كرد و اگر او را به حال خود واگذارى باز همين كار را مى‏كند (گويى آن چنان تشنه دنيا پرستى است كه هرگز سيراب نمى‏شود) اين مثل جمعيتى است كه آيات ما را تكذيب كردند اين داستانها را (براى آنها) بازگو كن شايد بينديشند (و بيدار شوند)- چه بد مثلى دارند گروهى كه آيات ما را تكذيب كردند ولى آنها به خودشان ستم مى‏كردند - آن كس را كه خدا هدايت كند هدايت يافته (واقعى) او است و آنها را كه (به خاطر اعمالشان) گمراه سازد زيانكاران (واقعى) آنهايند. " ( اعراف 175 - 178 ) ❗️ از بسيارى از روايات و كلمات مفسران استفاده میشود كه منظور از اين شخص که آیات مذکور از او خبر می دهد ، مردى به نام " بلعم باعورا" بوده است كه در عصر موسى ع زندگى مى‏كرد و از دانشمندان و علماى مشهور بنى اسرائيل محسوب مى‏شد، و حتى موسى ع از وجود او به عنوان يك مبلغ نيرومند استفاده مى‏كرد، و كارش در اين راه آن قدر بالا گرفت كه دعايش در پيشگاه خدا به اجابت مى‏رسيد، ولى بر اثر تمايل به فرعون و وعد و وعيدهاى او از راه حق منحرف شد و همه مقامات خود را از دست داد، تا آنجا كه در صف مخالفان موسى ع قرار گرفت‏ . 📚تفسیر نمونه ، ج 7 ص 14 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 👌امام رضا ع در مورد آیات مذکور فرمود ؛ " بلعم باعورا داراى اسم اعظم بود، و با اسم اعظم دعا مى‏كرد و خداوند دعايش را اجابت مى‏كرد ، در آخر به طرف فرعون ميل كرد، و از درباريان او شد، روزى كه فرعون براى دستگير كردن موسى و يارانش در طلب ايشان مى‏گشت، عبورش به بلعم افتاد، گفت: از خدا بخواه موسى و اصحابش را به دام ما بيندازد، بلعم بر الاغ خود سوار شد تا او نيز به جستجوى موسى برود الاغش از راه رفتن امتناع كرد، بلعم شروع كرد به زدن آن حيوان، خداوند قفل از زبان الاغ برداشت و به زبان آمد و گفت: واى بر تو براى چه مرا مى‏زنى؟ آيا مى‏خواهى با تو بيايم تا تو بر پيغمبر خدا و مردمى با ايمان نفرين كنى؟ بلعم اين را كه شنيد آن قدر آن حيوان را زد تا كشت، و همانجا اسم اعظم از زبانش برداشته شد، و قرآن در باره‏ اش فرموده:" فَانْسَلَخَ مِنْها فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطانُ فَكانَ مِنَ الْغاوِينَ، وَ لَوْ شِئْنا لَرَفَعْناهُ بِها وَ لكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَ اتَّبَعَ هَواهُ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ يَلْهَثْ" اين مثلى است كه خداوند زده است‏ " " انه اعطى بلعم بن باعور الاسم الأعظم، فكان يدعو به فيستجيب له فمال الى فرعون فلما مر فرعون في طلب موسى و أصحابه قال فرعون لبلعم ادع لله على موسى و أصحابه ليحبسه علينا فركب حمارته ليمر في طلب موسى فامتنعت عليه حمارته فأقبل يضربها فأنطقها الله عز و جل، فقالت: ويلك على ماذا تضربني؟ أ تريد ان أجي‏ء معك لتدعو على نبي الله و قوم مؤمنين؟ فلم يزل يضربها حتى قتلها و انسلخ الاسم من لسانه، و هو قوله: فَانْسَلَخَ مِنْها فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطانُ فَكانَ مِنَ الْغاوِينَ وَ لَوْ شِئْنا لَرَفَعْناهُ بِها وَ لكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَ اتَّبَعَ هَواهُ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ يَلْهَثْ و هو مثل ضربه الله " 📚بحار الانوار ج 13 ص 377 ❗️بنابراین آیات مذکور به روشنى اشاره به داستان كسى مى‏كند كه نخست در صف مؤمنان بوده و حامل آيات و علوم الهى گشته، سپس از اين مسير گام بيرون نهاده، به همين جهت شيطان به وسوسه او پرداخته، و عاقبت كارش به گمراهى و بدبختى كشيده شده است. ❗️تعبير" انسلخ" كه از ماده" انسلاخ" و در اصل به معنى از پوست بيرون آمدن است، نشان مى‏دهد كه آيات و علوم الهى در آغاز چنان به او احاطه داشت كه همچون پوست تن او شده بود، اما ناگهان از اين پوست بيرون آمد و با يك چرخش تند، مسير خود را به كلى تغيير داد!. 👌از تعبير👈" فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطانُ"👉 چنين استفاده مى‏شود كه در آغاز شیطان تقریبا از او قطع اميد كرده بود، چرا كه او كاملا در مسير حق قرار داشت، اما پس از انحراف مزبور، شيطان به سرعت او را تعقيب كرد و به او رسيد و بر سر راهش نشست و به وسوسه‏ گرى پرداخت، و سرانجام او را در صف گمراهان و شقاوتمندان قرار داد . 📚تفسیر نمونه ج 7 ص 13 👌اشکال سطحی معاند در مورد تعبیر 👈فاتبعه الشیطان 👉 است ، در حالی که توجه ندارد که ماده " تبع " وقتی به باب " افعال " رود ، به معنای روان شدن و ملحق شدن است ، یعنی شیطان در پی گمراه سازی او روان شد و خود را به او ملحق ساخت و گمراهش کرد ، چنان که در فرهنگ ابجدی می خوانیم ؛ " أَتْبَعَ- إِتْبَاعاً [تبع‏] هُ: در پى او روان شد و به او رسيد،- هُ كذا: آن را به او رسانيد يا پيوست كرد " 📚فرهنگ ابجدی ، ص 9 ❗️راغب نیز به این نکته تصریح می کند ؛ " يقال: أَتْبَعَهُ: إذا لحقه " 📚مفردات ألفاظ القرآن، ص: 163 👌متاسفانه معاند بیسواد بدون تامل در معانی لغات مورد استفاده قرآن ، اشکال سطحی مطرح کرده بود که از آنچه گذشت ، پاسخ او روشن گردید . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
❕اکثریت مطالبی که معاندین در فضای مجازی مطرح میکنند تکراری است و برای ما خسته کننده است که شبهات تکراری آنان را پاسخ گوییم . یک نمونه این شبهات تکراری شبهه ذیل است : ❕ملحد مدعی شده است که زراره می گوید که اگر هر آنچه که از امام صادق ع شنیده ام ، بگویم ، آلت تناسلی مردان ، مانند چوب باد می کند ، در ذیل پاسخ این دروغگویی و بیسوادی او را داده ایم ؛ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2879
❕معاند فراری از مدرسه که از ظرفیت فضای مجازی استفاده کرده است و به درجه دکتری و متخصص در نقد اسلام رسیده است 😁 به قدری از آموزهای اسلامی بی اطلاع است که در پاسخ به ما می گوید که من فکر می کردم که شیطان یکی از فرشتگان بارگاه الهی بوده و از جنس آتش ❗️ 👌درحالی که نمی داند فرشتگان از جسم نورانی تشکیل شده اند نه آتش ، چنان که در ذیل گفته ایم ؛ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1037 👌و ابلیس بزرگ شیاطین ، از اجنه بود که تنها در جمع فرشتگان حضور داشت و فرشته نبود و اجنه هستند که از آتش اند نه فرشتگان ، چنان که در ذیل گفته ایم ؛ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1039 ❕او در ادامه از تصور کودکانه خود می گوید که یک شیطان است که با قدرت فراوانی که دارد میلیونها انسان را فریب می دهد ❗️در حالی که نمی داند آن ابلیس و شیطان بزرگ ، اعوان و انصار فراوانی دارد که آنان انسانها را دنبال می کنند و فریب می دهند ، و یک شیطان نیست ، چنان که در ذیل گفته ایم ؛ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1568
▪️ايرادات و اشتباهات قرآن! اين بخش: سوره اعراف(آيه ١٧٦) در اين بخش به آيه ١٧٦ از سوره اعراب ميپردازيم. در آيه قبلى در مورد كسى كه به آيات و نشانه هاى الله بى اعتنا بود اشاره كرده بود و اينكه شيطان پيرو او شده است، اين آيه ادامه همان موضوع را بيان ميكند اكنون با هم اين آيه و ترجمه اش را بررسى ميكنيم؛ ▪️آيه دوم: وَلَوْ شِئْنَا لَرَفَعْنَاهُ بِهَا وَلَكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَاتَّبَعَ هَوَاهُ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ يَلْهَثْ ذَلِكَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا فَاقْصُص الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ ﴿۱۷۶﴾ : و اگر مى‏ خواستيم قدر او را بالا مى ‏برديم اما او به سوى زمين گراييد و از هواى نفس خود پيروى كرد! و داستانش مثل داستان سگ است، اگر به او حمله‏ كنى له له ميزند و اگر او را رها كنى باز هم له له ميزند اين مانند آن قومى است كه آيات ما را تكذيب كردند پس داستانها را برايشان حكايت كن شايد كه بينديشند (۱۷۶) ▪️بررسى اشكالات آيه: در ابتدا ميگويد؛ اگر ميخواستيم قدرش را بالا ميبرديم اما او به طرف زمين گرايش پيدا كرد و از هواى نفسش پيروى كرد!! "مگر قدر و منزلت انسان يك موضوع فيزيكى است كه با بالا و پايين بودن آن شخص به طرف آسمان يا به طرف زمين گرايش پيدا كند؟؟ "يعنى همه انسانها كه بر روى زمين هستند از هواى نفسشان پيروى كرده اند و به سوى زمين گرايش پيدا كرده اند؟ "اصلا يعنى چه به سوى زمين گرايش پيدا كرد؟ "مگر ما بودن يا نبودن روى زمين دست خودمان است؟ در ادامه اوضاع اين آيه وخيم تر هم ميشود. مثلا الله لطف ميكند براى درك بهتر مخاطب ازين موضوع مثال ميزند و ميگويد: داستان اين شخص كه به آيات بى اعتنايى كرده بود مثل داستان سگ است كه وقتى به او حمله كنى له له ميزند(زبانش را در مى آورد و نفس نفس ميزند) و وقتى او را به حال خود رها كنى نيز له له ميزند. نويسنده اين آيه هركسى بوده است در عمرش نه با سگ برخورد كرده است و نه چيزى در مورد سگها ميدانسته است. ؛ چرا يك انسان عاقل بايد يك سگ حمله ور شود؟ ؛ اگر كسى به يك سگ معمولى حمله ور شود، سگ پا به فرار ميگذارد و در يك فاصله اى مى ايستد و به طرف همان شخص عوعو ميكند. ؛ سگها در حالت عادى له له نميزنند و تنها وقتى احساس گرما كنند زبانشان را بيرون مى آورند و له له ميزنند و با اينكار بدنشان را خنك ميكنند چون پوست سگها مانند ما انسانها منفذ براى عرق كردن ندارد. ؛ چطور الله ادعا ميكند خالق كل هستى است و اين ساده ترين موضوع در مورد سگها را نميداند؟ : اين مثال كاملا با موضوع آن شخص بى ربط بود و موضوع را كلا مبهمتر كرد. 💠 💠 👌ما در ذیل در رابطه با اشکالات معاند پیرامون آیات مورد بحث توضیحات مفصلی ارائه دادیم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3922 👌معاند در ادامه پیرامون آیات مذکور اشکالات دیگری مطرح کرده است که آنها را بررسی می کنیم ، نخست آیات مورد بحث از نظر می گذرانیم که خداوند می فرماید ؛ "وَ اتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ الَّذِي آتَيْناهُ آياتِنا فَانْسَلَخَ مِنْها فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطانُ فَكانَ مِنَ الْغاوِينَ وَ لَوْ شِئْنا لَرَفَعْناهُ بِها وَ لكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَ اتَّبَعَ هَواهُ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ يَلْهَثْ ذلِكَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ " " و براى آنها بخوان سرگذشت آن كس را كه آيات خود را به او داديم ولى (سرانجام) از (دستور) آنها خارج گشت و شيطان به او دست يافت و از گمراهان شد - و اگر مى‏خواستيم (مقام) او را با اين آيات (و علوم و دانشها) بالا مى‏برديم (اما اجبار بر خلاف سنت ماست لذا او را به حال خود رها ساختيم) ولى او به پستى گرائيد و از هواى نفس خويش پيروى كرد او همچون سگ (هار) است كه اگر به او حمله كنى دهانش را باز و زبانش را برون خواهد كرد و اگر او را به حال خود واگذارى باز همين كار را مى‏كند (گويى آن چنان تشنه دنيا پرستى است كه هرگز سيراب نمى‏شود) اين مثل جمعيتى است كه آيات ما را تكذيب كردند اين داستانها را (براى آنها) بازگو كن شايد بينديشند (و بيدار شوند). " ( اعراف ۱۷۵ ،۱۷۶ ) 💠 👇
💠 👇 ❕حال بررسی اشکالات ؛ 1⃣معاند اشکال کرده است که خداوند می گوید بلعم باعورا به زمین گرایش پیدا کرد و گمراه شد , مگر گرایش به سوی زمین و زندگی بر آن موجب گمراهی است ❗️ 👌او توجه ندارد که در تعبیر مذکور , معنای کنایه ای از زمین قصد شده است . اخلد از ماده" اخلاد" به معنى سكونت دائمى در يك جا اختيار كردن است، بنا بر اين" أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ" يعنى براى هميشه به زمين چسبيد كه در اينجا كنايه از جهان ماده و زرق و برق و لذات نامشروع زندگى مادى است. 📚تفسیر نمونه ج ۷ ص ۱۲ 👌کنایه عبارت است از لفظى است كه غيرمعنايى كه براى آن وضع شده است از آن اراده شده است : " لفظ اريد به غير معناه الّذى وضع له‏ " 📚ترجمه و شرح جواهر البلاغه , ج 2 ص 294 👌در آیات مذکور نیز ارض در معنای کنایی خود یعنی لذات نامشروع به کار رفته است و الا روشن است که قرآن زندگی در زمین و بهره مندی از آن را ناپسند نمی داند و می فرماید ؛ " هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُمْ ما فِي الْأَرْض‏ " " او خدايى است كه همه آنچه (از نعمتها) در زمين وجود دارد، براى شما آفريده است " ( بقره ۲۹ ) 👌و می فرماید ؛ " وَ الْأَرْضَ وَضَعَها لِلْأَنامِ " "و زمين را براى خلايق آفريد. " ( الرحمان ۱۰ ) ❕آنچه ناپسند است تکیه کردن بر لذات نامشروع زندگی زمینی است که در آیات مذکور همین نکته مقصود خداوند از بیان سرگشت بعلم باعورا بوده است ، نه آنکه مطلق زندگی در زمین ناپسند بوده باشد . 2⃣در ادامه معاند تشبیهی که به سگ در آیات مذکور صورت گرفته است را مورد اشکال قرار می دهد که در پاسخ او گفتنی است ؛ ❕«فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ انْ تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ اوْ تَتْرُكْهُ يَلْهَثْ» یعنی مثال بلعم باعورا، مثال سگ هار است و " ال موجود بر کلمه کلب " برای عهد و اشاره به سگهای هار است چرا که سگهاى معمولى در خدمت انسان هستند و منافع معقول و قابل توجهّى دارند؛ به همين جهت، از نظر فقه اسلامى خريد و فروش چنين سگهايى مجاز شمرده شده است ، چنان که در ذیل در این رابطه توضیح داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2017 ❗️ ولى سگهاى هار (سگ‏هاى مبتلا به بيمارى هارى)- كه بعضى از انسان‏ها نيز بدان مبتلا هستند- از نظر فقه اسلامى بى‏ارزش شناخته شده است؛ زيرا قبل از اين بيمارى، كار او مراقبت بود و اكنون مزاحمت. از ويژگى‏هاى سگهاى هار اين است كه: معمولًا دهانشان باز است و زبانشان هميشه در حركت است؛ اين حالت به سبب حرارت زياد است كه بر اثر بيمارى در درون بدن آنها به وجود مى‏آيد و حركت زبان به حكم بادبزنى است كه مقدارى او را خنك مى‏كند. 👌سگ هار هميشه تشنه است و هيچ گاه سيراب نمى‏شود و در هر صورت- چه به او كمك كنند، چه رهايش سازند- به فرد مقابل حمله مى‏كند. ❕قرآن مجيد در اين مثال زيبا، عالم منحرف را به سگ هار تشبيه كرده است؛ يعنى انسان اين چنينى نه تنها فاقد ارزش است، بلكه بسيار خطرناك است و هوا و هوس و دنياپرستى چشم او را كور كرده است؛ به گونه‏اى كه نه دوست را مى‏شناسد و نه دشمن را. 📚مثالهاى زيباى قرآن، ج‏1، ص: 227 ❕افرادی چون بلعم باعورا بر اثر شدت هوا پرستى و چسبيدن به لذات جهان ماده، يك حال عطش نامحدود و پايان‏ناپذير به خود گرفته كه همواره دنبال دنيا پرستى مى‏رود، نه به خاطر نياز و احتياج بلكه به شكل بيمار گونه‏اى همچون يك" سگ هار" كه بر اثر بيمارى هارى حالت عطش كاذب به او دست مى‏دهد و در هيچ حال سيراب نمى‏شود ، اين همان حالت دنيا پرستان و هوا پرستان دون همت است، كه هر قدر بيندوزند باز هم احساس سيرى نمى‏كنند. بنابراین وجه شبه در تشبیه مذکور کاملا روشن ومنطقی و زیبا است . 📚تفسیر نمونه ج ۷ ص ۱۴ @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
‌ـ🍃⃟🕸᭄•🍃⃟🕸᭄•🍃⃟🕸᭄• ـ🕸᭄•🍃⃟🕸᭄• ـ🍃⃟🕸᭄• ﷽ ـ🕸 ـ🍃⃟ ⚫️سالروز رحلت بنیانگذار انقلاب ایران اسلام , امام خمینی را تسلیت می گوییم . ✔️ برخی از پرسش و پاسخها پیرامون امام خمینی قدس سره : 1⃣زن ستيزى و بى ارزشى زن در تمامى اركان و احكام و قوانين اسلام نهفته است. خمينى در تحرير الوسيله ميگويد: برای زنان بهتر آنست که كسى را تشییع جنازه نکنند اگر چه ميت زن باشد و بعید نیست که تشییع کردن برای زنان جوان کراهت داشته باشد(مكروه است زن جوان در تشييع جنازه شركت كند).منبع: كتاب تحریرالوسیله رود ح الله خمینی جلد اول ص ١٢ 🔘https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3880 2⃣ملحد استفتائی از مرحوم امام خمینی نقل کرده است که ایشان در پاسخ به این که آیا ادیسون وارد بهشت می شود یا خیر ؟ پاسخ داده اند که غیر موحد ، وارد بهشت نمی شود ، در حالی که این سخن ، لزوما به این معنا نیست که غیر موحد ، حتی اگر نیکوکار باشد ، چون بهشت نمی رود ، پس در آتش جهنم سوزانده می شود ، در ذیل در این رابطه توضیح مفصلی داده ایم ؛ 🔘https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1947 3⃣سب مقدسات اهل سنت (سبّ به عایشه ،طلحه و زبیر) توسط بنيانگذار انقلاب(آیت الله خمينى): آیت الله خمینی در کتاب الطهاره مینویسد: عایشه و طلحه و زبیر و معاویه و امثال آنان،ظاهرا نجس نیستند، گرچه از سگ و خوک [باطنا] خبیث تر باشند. 📕نام کتاب : كتاب الطهارة نویسنده : الخميني، السيد روح الله جلد : 3 صفحه : 337 🔘https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3167 4⃣ملحد دروغگو مدعی شده است که امام خمینی تناقض گو و کاذب بوده که در جایی می گوید علی ع با یهودیان با نهایت مدارا و انصاف رفتار می کرد و در جایی می گوید که علی در نبرد قریظه ، یهودیان را از دم تیغ گذراند ....❗️ 🔘https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3103 5⃣صحبت‌های کارشناس صداوسیما روی آنتن زنده با استناد به سخنان امام خمینی : از زمان تولد پیغمبر انقلاب اسلامی ایران دیده شده.جبرئیل با اخبار انقلاب اسلامی، حضرت زهرا (س) را آرام می‌کرد 🔘https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2973 6⃣ملحد می گوید امام خمینی خطاب به میرزای نوری ، گفته است « توهم » ( او دچار توهم شده است ) ، این یعنی میرزای نوری طبق نظر امام خمینی بی عقل و دیوانه بوده است ❗️ 🔘https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3458 🔘https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2919 7⃣امام خمینی: اهل كتاب (=مسیحیان و یهودیان و زرتشتیان) كسى كه در حكم آن‌ها است، جايز نيست كه معابدى مانند بيعه‌ها و كنيسه‌ها و صومعه‌ها و آتشكده‌ها و غير آن‌ها را در بلاد اسلام، احداث نمايند؛ و اگر آن‌ها را احداث نمودند بر والى مسلمين واجب است كه آن‌ها را از بين ببرد. : تحرير الوسيلة ٫ جلد۲ ٫ صفحه۵۳۷ 🔘https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2302 8⃣امروزه افراد فراوانی از علما و مردم نسبت به ساخت وساز حرم امام خمینی اشکال می گیرند که چرا برای امام زیست چنین حرم مجللی ساخته اند ❗️ آیا ساختن حرم برای امام خمینی موافق تعلیمات اسلام است یامخالف ❕ 🔘https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/251 9⃣با توجه به شبهاتی که اخیرا مطرح شده است لطفا بفرمایید خواندن زیارت نامه در هنگام زیارت قبر امام مشروع است یا خیر ❗️آیا این عمل مقایسه کردن امام خمینی با اهل بیت علیهم السلام نیست ❗️❗️ 🔘https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/575 🔟: جناب خمینی را دزدیده است. او 12 تا 22 را نامیده در حالیکه واقعی 10 روز اول ماه ذوالحجه است که خداوند در سوره ی فجر به آن قسم یاد نموده است: وَالْفَجْرِ ﴿1﴾ وَلَيَالٍ عَشْرٍ ﴿2) ❗️ 🔘https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/823 🍃⃟ 🕸 🍃⃟🕸᭄• 🕸᭄•🍃⃟🕸᭄• 🍃⃟🕸᭄•🍃⃟🕸᭄•🍃⃟🕸᭄•
‌ـ🍃⃟🕸᭄•🍃⃟🕸᭄•🍃⃟🕸᭄• ـ🕸᭄•🍃⃟🕸᭄• ـ🍃⃟🕸᭄• ﷽ ـ🕸 ـ🍃⃟ 1⃣1⃣چرا آیت‌الله خمینی، علی خامنه‌ای و مراجع تقلید بر خلاف دستور صریح خداوند عمل کرده و می‌کنند؟ مگر خداوند در قرآن، «سرزمین » را به قوم موسی (ع) و یهودیان وعده نداده است 🔘https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/165 2⃣1⃣خمینی در مکاسب المحرمه میگوید: ظاهرا حرمت [غیبت کردن] مختص به غیبت مومن است پس مخالفین جایز است مگر اینکه تقیه یا {مصلحتی} غیر تقیه لزوم ترک غیبت کردن از آنان را اقتضا کند! ⚡️اخلاق طبقاتی خود نوعی رذیلت اخلاقی است که توسط عمامه به سران شیعه به عنوان اخلاق الهی ترویج میشود 🔘https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1845 3⃣1⃣آیا‌ با وجود‌ اینکه‌ صلوات‌ مخصوص‌ پیامبر اکرم‌ است‌و برای هیچ یک از ‌ائمه‌ حتی‌ امام‌ زمان‌ واجب نیست جایز است که هنگام نام بردن امام خمینی صلوات بفرستیم؟ 🔘https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1054 4⃣1⃣به کدوم روایت امام خمینی امد خودش رو حاکم معرفی کرد وحکومت رو قبضه کرد؟الله یاری میگه اصلا روایتی واسه ولایت فقیه وجود نداره 🔘https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/180 🔘https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3507 5⃣1⃣ كسيكه زوجه اى كمتر از نه سال دارد نزدیکی او براى وى جايز نيست چه اينكه زوجه دائمى باشد، و چه منقطع ، و اما ساير كام گيريها از قبيل لمس بشهوت و آغوش گرفتن و تفخيذ اشكال ندارد هر چند شيرخواره باشد تحریر الوسیله خمینی باب نکاح مساله 12 ❗️ آیا واقعا در اسلام میشه با دختر شیرخوار همبستر شد؟ یا میتوان از او کامگیری جنسی داشت ؟ ایا اسلام با این احکامش میخواد مردم جهان رو هدایت کنه. 🔘https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2852 ❗️👈 لینک دسترسی به این مجموعه پرسش و پاسخ در پیام‌رسان تلگرام: 🔘https://t.me/Rahnamye_Behesht/13754 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir 🍃⃟ 🕸 🍃⃟🕸᭄• 🕸᭄•🍃⃟🕸᭄• 🍃⃟🕸᭄•🍃⃟🕸᭄•🍃⃟🕸᭄•
🤔 ❓منزلت ائمه، پایین‌تر از انبیاست. امام، آیه را اشتباه می‌خواند. ٤٣٤. عن زرارة قال : سألت أباجعفر، ما الرسول وما النبي؟ قال : النبي الذي يرى في منامه ويسمع الصوت ولا يعاين الملك، والرسول الذي يسمع الصوت ويرى في المنام ويعاين الملك. قلت : الإمام، ما منزلته؟ قال : يسمع الصوت ولا يرى ولا يعاين الملك، ثم تلا هذه الآية : ﴿وَمَا أَرۡسَلۡنَا مِن قبلك مِن رَّسُولࣲ وَلَا نَبِيٍّ وَلَا مُحَدَّثٍ﴾ ✍🏻 زراره مى‌گويد : از امام باقر پرسيدم : رسول و نبى، يعنى چه‌؟ فرمود : «پيامبر» كسى است كه [فرشته را] در خواب مى‌بيند ونیز صدای او را مى‌شنود، ولی در بیداری نمى‌بيند. و «رسول» كسى است كه صدای فرشته را مى‌شنود و در خواب مى‌بيند و در بیداری نیز می‌بیند. گفتم : «امام» چه مقامی دارد؟ فرمود : صدا را مى‌شنود، ولى نه در خواب مى‌بيند و نه در بیداری. [یعنی پایین‌تر از نبي] سپس این آیه را [اینگونه] تلاوت کرد : ﴿وَمَاۤ أَرۡسَلۡنَا مِن قَبۡلِكَ مِن رَّسُولࣲ وَلَا نَبِيٍّ وَلَا مُحَدَّثٍ﴾ 📚 اصول کافی 176/2 ✅ هذا حديث صحيح [مرآة العقول ٢٨٨/٢] ▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬ 🔆 قضاوت با خوانندگان 🔆 💠💠 👌در این که مقام و منزلت امامان ع از پیامبران ع برتر و بالاتر است ، شک و تردیدی نمی باشد و ما در ذیل مفصلا این قضیه را به اثبات رسانده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3021 ❕حال وهابی اشکال کرده است که اگر مقام امامان از پیامبران بالاتر است پس چگونه در روایاتی آمده است که امامان فرشته را نه در بیداری می بیند و نه در خواب و تنها صدای فرشته را می شنود ؟ 👌در پاسخ او می گوییم که امامان علیهم السلام فرشته را در بیداری می بیند و با او ارتباط می گیرد و این مطلب عقیده اجماعی شیعه است . ❗️حُمران بن اعيَن، از نيكو ياران امام باقر عليه السلام است كه از امام عليه السلام مى‏پرسد: به ما رسيده است كه فرشتگان بر شما فرود مى‏آيند. آيا چنين است؟ امام باقر عليه السلام مى‏فرمايد:إنَّ المَلائِكَةَ وَ اللَّهِ لَتَنَزَّلُ عَلَينا [وَ] تَطَأُ فُرُشَنا، أما تَقرَأُ كِتابَ اللَّهِ تَعالى‏: «إِنَّ الَّذِينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلَّا تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ» " به خدا سوگند! هر آينه فرشتگان بر ما نازل مى‏شوند و بر فرشهاى ما قدم مى‏گذارند. آيا [اين آيه از] كتاب خداوند متعال را نخوانده‏اى كه: «همانا كسانى كه گفتند: پروردگار ما خداى يكتاست آن گاه [بر آن‏] پايدارى نمودند، فرشتگان بر آنان فرود مى‏آيند [و گويند] كه مترسيد و اندوه مداريد و شما را مژده باد به آن بهشتى كه نويد داده مى‏شديد»." 📚بصائر الدرجات ج ١ ص ٩١ ❗️ابو خديجه می گوید از حضرت صادق عليه السّلام شنيدم مى‏فرمود: " مردى در حالى كه پدرم مشغول طواف بود از كنار ايشان رد شد و دست بر شانه‏اش زد سپس گفت من از شما سه سؤال دارم كه جز شما كسى و يك نفر ديگر جوابش را نمى‏داند سكوت اختيار كرد تا طواف او تمام شد بعد داخل حجر شد و دو ركعت نماز خواند من نيز با ايشان بودم وقتى نمازش تمام شد صدا زد كه بود سؤال داشت؟ آن شخص آمد و نشست رو بروى پدرم به او فرمود: سؤال كن چند سؤال كرد پس از جواب دادن گفت درست فرمودى از جاى حركت كرده رفت فرمود پدرم اين جبرئيل بود آمد تا بشما معالم دين را بياموزد. " "ُمَرَّ بِأَبِي ع رَجُلٌ وَ هُوَ يَطُوفُ فَضَرَبَ بِيَدِهِ عَلَى مَنْكِبِهِ ثُمَّ قَالَ أَسْأَلُكَ عَنْ خِصَالٍ ثَلَاثٍ لَا يَعْرِفُهُنَّ غَيْرُكَ وَ غَيْرُ رَجُلٍ آخَرَ فَسَكَتَ عَنْهُ حَتَّى فَرَغَ مِنْ طَوَافِهِ ثُمَّ دَخَلَ الْحِجْرَ فَصَلَّى رَكْعَتَيْنِ وَ أَنَا مَعَهُ فَلَمَّا فَرَغَ نَادَى أَيْنَ هَذَا السَّائِلُ فَجَاءَ وَ جَلَسَ بَيْنَ يَدَيْهِ فَقَالَ لَهُ سَلْ فَسَأَلَهُ عَنْ مَسَائِلَ فَلَمَّا أُجِيبَ قَالَ صَدَقْتَ وَ مَضَى فَقَالَ أَبِي ع هَذَا جَبْرَئِيلُ أَتَاكُمْ يُعَلِّمُكُمْ مَعَالِمَ دِينِكُم‏" 📚علل الشرایع ج ٢ ص ٤٠٧ 👌در روایت دیگر فرمود : "خانه‏هاى ما محل هبوط ملائكه و جايگاه وحى است و با دست خود بر چند پشتى زد فرمود: حسين! اينها پشتى‏هائى است كه بسيار اتفاق افتاد ملائكه بر آن‏ها تكيه كرده‏اند و بسيار شده كه نرمه پر و بال آن‏ها اينجا ريخته است " " بُيُوتُنَا مَهْبِطُ الْمَلَائِكَةِ وَ مَنْزِلُ الْوَحْيِ وَ ضَرَبَ بِيَدِهِ إِلَى مَسَاوِرَ فِي الْبَيْتِ فَقَالَ يَا حُسَيْنُ مَسَاوِرُ وَ اللَّهِ طَالَ مَا اتَّكَتْ عَلَيْهَا الْمَلَائِكَةُ وَ رُبَّمَا الْتَقَطْنَا مِنْ زَغَبِهَا" 📚الکافی ج ١ ص ٣٩٣ 💠ادامه 👇