مدح علی علیه السلام از عثمان در نهج البلاغه !!!
🤔#پرسش :
❓مدح عثمان در نهج البلاغه و کلام امام علی :
إِنَّ النَّاسَ وَرَائِي وَ قَدِ اسْتَسْفَرُونِي بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُمْ، وَ وَ اللَّهِ مَا أَدْرِي مَا أَقُولُ لَكَ؟ مَا أَعْرِفُ شَيْئاً تَجْهَلُهُ وَ لَا أَدُلُّكَ عَلَى أَمْرٍ لَا تَعْرِفُهُ، إِنَّكَ لَتَعْلَمُ مَا نَعْلَمُ، مَا سَبَقْنَاكَ إِلَى شَيْءٍ فَنُخْبِرَكَ عَنْهُ وَ لَا خَلَوْنَا بِشَيْءٍ فَنُبَلِّغَكَهُ، وَ قَدْ رَأَيْتَ كَمَا رَأَيْنَا وَ سَمِعْتَ كَمَا سَمِعْنَا وَ صَحِبْتَ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) كَمَا صَحِبْنَا، وَ مَا ابْنُ أَبِي قُحَافَةَ وَ لَا ابْنُ الْخَطَّابِ بِأَوْلَى بِعَمَلِ [الْخَيْرِ] الْحَقِّ مِنْكَ وَ أَنْتَ أَقْرَبُ إِلَى أَبِي رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) وَشِيجَةَ رَحِمٍ مِنْهُمَا وَ قَدْ نِلْتَ مِنْ صِهْرِهِ مَا لَمْ يَنَالا…
(📚نهج البلاغه خطبه ۱۶۴)
سوگند به خدا نمیدانم که با تو چه گویم! نمیدانم
چیزي که تو آن را ندانی، و تو را آگاه نتوانم کرد بـر چیزي که تو آن را نه شناسی، سبقت نکرده ایم بر تو در هیچ چیز که تو را به آن خبر دهیم در خلوت چیزی از رسول حاصل نکرده ایم که تـو را تبلیـغ آن کنیم هر آئینـه کـه تـو هـم رسـول را دیـده ای چنانکه ما دیدیم و تو نیـز صـحبت رسـول خـدا صلی الله علیه و سلم یافته ای چنانکـه مایافتیم. و نبود ابن ابی قحافه و نـه ابـن خطـاب در اهلیـت عمل کردن بر حق از تو زیاده وتو ازیشان قریـب تر هستی با رسـول خـدا صـلى الله علیـه وسـلم باعتبار نسب و یافته شرف دامادی رسول کـه ایشان نیافته بودند ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌امیر مومنان علی علیه السلام در نهج البلاغه , شدیدترین انتقادات را از عثمان ایراد می کند , مثلا در جایی می فرماید :
" عدهاى به تنگ آمدند و او را كشتند " " فأتيح له قوم فقتلوه "
📚نهج البلاغه نامه ١
👌و باز در مورد عثمان فرمود :
" استبداد ورزيد، چه بد استبدادى " " استأثر فأساء الأثرة "
📚نهج البلاغه خطبه ٣٠
👌و در خطبه معروف شقشقیه فرمود :
"بالاخره سومى به پا خاست او همانند شتر پر خور و شكم برآمده! همى جز، جمعآورى و خوردن بيت المال نداشت بسته گان پدريش به مكاريش برخاستند، آنها همچون شتران گرسنهاى كه بهاران به علفزار بيفتند، و با ولع عجيبى گياهان را ببلعند، براى خوردن اموال خدا دست از آستين برآوردند، اما! عاقبت يافته هايش (براى استحكام خلافت) پنبه شد، و كردار ناشايستش كارش را تباه ساخت و سر انجام شكمخوارگى و ثروت اندوزى، براى ابد نابودش ساخت " " إلى أن قام ثالث القوم نافجا حضنيه، بين نثيله و معتلفه، و قام معه بنو أبيه يخضمون مال اللّه خضمة الإبل نبتة الرّبيع، إلى أن انتكث عليه فتله، و أجهز عليه عمله، و كبت به بطنته! "
📚نهج البلاغه خطبه ٣
❗️حال وهابی مدعی شده است که امام علی علیه السلام در خطبه ١٦٤ از عثمان مدح می کند , در حالی که به شان نزول خطبه مذکور توجه ندارد که سید رضی می گوید :
" از سخنان امام عليه السّلام است در آن هنگام كه مردم نزد او جمع شدند و از عثمان شكايت كردند و از آن حضرت خواستند كه با عثمان در اين زمينه صحبت كند (و از او بخواهد از خطاها و اشتباهاتش دست بردارد) امام عليه السّلام بر عثمان وارد شد (و با لحنى مؤدّبانه و آميخته با احترام به او چنين) سخنان زير را ايراد فرمود ... "
" و من كلام له عليه السّلام «لمّا اجتمع الناس اليه و شكوا ما نقموه على عثمان و سألوه مخاطبته لهم و استعتابه لهم، فدخل عليه فقال:» "
👌برای آنکه مقصود خطبه مورد استناد وهابی را بیشتر مورد فهم قرار دهیم , همراه می شویم با شارح توانمند نهج البلاغه , آیت الله مکارم شیرازی که می گوید :
" براى روشن شدن محتواى خطبه لازم است به شرايط و اوضاعى كه سبب گفتگوى امام عليه السّلام با عثمان با اين لحن و اين بيان شد اشاره كنيم و از همه بهتر اين كه زمام قلم را به دست مورّخ معروف، طبرى بسپاريم. او مىگويد:
«هنگامى كه مردم، اعمال عثمان را ديدند (منظور حيف و ميل عظيم در بيت المال و سپردن مقامهاى كليدى حكومت اسلامى به دست نا اهلان و ظالمان و ستمگران) جمعى از اصحاب پيامبر كه در مدينه بودند، نامهاى به لشكريان اسلام كه در مرزها پراكنده شده بودند نوشتند كه مضمونش چنين بود: «شما براى جهاد در راه خداوند متعال و عظمت دين محمد خارج شديد، ولى بدانيد آيين محمد را كسى كه در اين جاست خراب كرده، بياييد و آيين او را نجات دهيد».
سربازان از هر سو به مدينه آمدند (به ويژه گروه عظيمى از مصريان كه مورد ظلم و ستم عمّال خليفه قرار گرفته بودند در مدينه حاضر شدند و بعد از حوادث زيادى) سرانجام عثمان به دست مردم كشته شد "
📚تاریخ طبری ج ٣ ص ٤٠٠ _ ٤٠١
💠ادامه 👇
💠ادامه 👇
👌در همان زمان كه فرياد مردم از مظالم عثمان برخاسته بود گروهى خدمت امام عليه السّلام آمدند و براى پايان دادن به وضع موجود از طريق مسالمت آميز از آن حضرت خواستند كه در جايگاه نماينده و سفير مردم با عثمان سخن بگويد و اتمام حجّت كند. امام عليه السّلام سخنان مزبور را ايراد كرد و آن چه براى انصراف عثمان و اطرافيان او از ظلم و ستم بر مردم لازم بود به او فرمود.
❗️سخنان امام عليه السّلام در اين خطبه كاملا موافق فصاحت و بلاغت و با استفاده از نكات دقيق روان شناسى ايراد شده است تا شايد طرف مقابل بر سر عقل آيد و خطرى كه در كمين اوست و جهان اسلام را نيز با سختىها مواجه مىكند، دريابد.
👌امام عليه السّلام نخست از علم و آگاهى عثمان به احكام اسلامى در مورد رعايت حقوق مردم و ترك ظلم و ستم سخن مىگويد و مىفرمايد: «مردم، به سراغ من آمدهاند و مرا ميان خود و تو سفير قرار دادهاند. به خدا! نمىدانم چه چيز را براى تو بگويم؟ من مطلبى را كه تو از آن بىاطلاع باشى (در مورد حقوق مردم) سراغ ندارم، و نمىتوانم تو را به امرى راهنمايى كنم كه از آن آگاه نيستى؟ (چرا كه) آن چه را كه ما (در اين زمينه) مىدانيم، مىدانى و ما به چيزى سبقت نگرفتهايم كه تو را از آن آگاه سازيم و مطلبى پنهانى نزد ما نيست كه به تو ابلاغ كنيم»
👌روشن است كه منظور امام عليه السّلام از اين تعبيرات اين نيست كه عثمان در علم و دانش و آگاهى به پايه امام مىرسيد؛ بلكه منظور اين است در مورد حوادثى كه روى داده و زشتى ظلم و ستم و لزوم رعايت حقوق مردم عثمان آن چه لازم است، مىدانست؛ نه تنها عثمان بلكه افراد عادى نيز از احكام باخبر بودند. اين مسأله از بديهيات بود و به گفته ابن ابى الحديد، كودكان- تا چه رسد به عاقلان بزرگسالان- صحيح و خطا را در آن مىدانستند.
📚شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج ٩ ص ٢٦٣
👌 بنابر اين، اگر كسانى تصوّر كردهاند جملههاى ياد شده دليل بر اين است كه عثمان از نظر علم و آگاهى در رتبه على عليه السّلام بود سخت در اشتباهند. على عليه السّلام به فرموده پيامبر اكرم «باب علم مدينة النّبى» بود. على عليه السّلام كسى بود كه طبق روايات اسلامى «علم الكتاب» به طور كامل نزد او بود و عملا پناهگاهى علمى امّت، در همه مشكلات بود.
❗️بعضى از خلفا از خدا مىخواستند كه اگر مشكلى پيش آيد على عليه السّلام مشكل گشاى آنان باشد و على عليه السّلام مشكل گشاى آن حاضر نباشد زنده نمانند (اللّهمّ لا تبقني لمعضلة ليس لها ابن ابي طالب).
📚الغدیر ج ٦ ص ٩٣
👌سپس در ادامه اين سخن، امام به سوابق عثمان در اسلام اشاره كرده مىفرمايد:
«آن چه را ما (در عصر پيامبر ) ديدهايم تو نيز ديدهاى و آن چه را ما شنيدهايم همانند ما شنيدهاى و همانگونه كه ما با پيامبر همنشين بوديم تو نيز همنشين بودهاى»
👌اشاره به اين كه تو سالها با پيامبر بودى و حقايق اسلام و احكام آن را از آن بزرگوار شنيدهاى؛ بنابر اين هرگز نبايد مسائلى به اين روشنى در باب حقّ الناس و حقّ بيت المال و عدالت اجتماعى بر تو مخفى بماند.
❗️آن گاه از طريق سوّمى براى تأثير گذاردن بر افكار عثمان وارد مىشود و او را با ابوبكر و عمر مقايسه مىكند، چرا كه آنها هرگز كارهايى را كه عثمان كرد، انجام ندادند؛ هر چند اشتباهات ديگرى داشتند؛ مىفرمايد: « (علاوه بر اين) فرزند ابى قحافه (ابوبكر) و پسر خطّاب (عمر) در انجام دادن اعمال نيك از تو سزاوارتر نبودند؛ چرا كه تو به رسول خدا از نظر پيوند خويشاوندى از آن دو نزديكترى تو به افتخار دامادى پيامبر صلّى اللّه عليه و آله نائل شدى که آنها نشدند»
👌در اين جا امام عليه السّلام براى نفوذ در فكر عثمان از وسايل مختلف استفاده مىكند تا او را براى پذيرش حق آماده سازد. امام عليه السّلام تمام نكات روان شناسى و آيين بلاغت را در اين خطبه در برابر مخاطبش به كار برده است؛ ولى افسوس خليفه سوّم چنان در گرداب حكومت فاسد فرو رفته بود كه با اين بيانات وافى و شافى نيز نتوانست خود را رهايى بخشد.
💠ادامه 👇
💠ادامه 👇
❗️به هر حال، امام عليه السّلام در پايان اين عبارت از خطبه، سخنانش اوج مىگيرد و خليفه را مخاطب ساخته چنين مىگويد: «خدا را! خدا را! (اى عثمان) به جان خود رحم كن؛ چرا كه به خدا سوگند! تو كور نيستى تا بينايت كنند و جاهل نيستى تا تعليمت دهند؛ زيرا راهها آشكارند و نشانههاى دين بر پا و روشن! (از خدا بترس و به كار مردم رسيدگى كن)» (فاللّه اللّه في نفسك! فإنّك- و اللّه- ما تبصّر من عمى، و لا تعلّم من جهل، و إنّ الطّرق لواضحة، و إنّ أعلام الدّين لقائمة).
👌به اين ترتيب امام عليه السّلام براى بازگرداندن عثمان به مسير صحيح، از طرق مختلف وارد شد. گاه مىفرمايد: تو از حسن و قبح اين امور آگاهى و گاه مىفرمايد: تو همه شنيدنىها را از پيغمبر اكرم شنيدى و گاه نيز مىفرمايد: دست كم مانند خليفه اوّل و دوّم رفتار كن. تو به پيامبر از آنها نزديكترى و به اين كار سزاوارتر؛ و سرانجام مىگويد: راه حق و عدالت روشن است و چشم تو بينا؛ چرا از بىراهه مىروى و جان خود را به خطر مىافكنى؟
❗️ولى با تأسف فراوان هيچ يك از اين بيانات دلسوزانه و خير خواهانه در او اثر نگذاشت و سرانجام شد، آن چه نمىبايست بشود.
🔸توضیح پایانی :
👌هنگامى كه شخص به ظاهر فهميدهاى دست به كارهاى خطرناك مىزند و انسان آگاهى مىخواهد او را از خواب غفلت بيدار كند، بهترين راه آن است كه نخست، قلب او را به سوى خود جلب كند و نقاط مثبت او را به او يادآورى نمايد؛ مثلا بگويد: تو داراى فلان پايه تحصيلى هستى؛ در خانواده آبرومندى مىباشى، در ميان مردم سابقه بسيارى دارى تا او در خود احساس شخصيت كند و به گوينده اعتماد نمايد و حاضر به پذيرش شود.
❗️سپس او را به امثال و اقرانش مقايسه نمايد تا به اصطلاح رگ غيرت او به حركت در آيد و سرانجام نسبت به خطرهايى كه در پيش رو دارد به او هشدار دهد.
👌امام عليه السّلام كه استاد فصيحان و بليغان جهان است و با رموز و پيچ و خم مسائل تربيتى و روانى آشناست؛ تمام اين نكات را در اين جا به عثمان يادآورى شد؛ فرمود: تو هم داماد پيامبرى و هم از نظر خويشاوندى از خليفه اوّل و دوّم به او نزديكتر مىباشى. سابقه تو در اسلام زياد است و سالها همنشين پيامبر بودى و مسائلى را كه من مىخواهم براى تو بازگو كنم، چيزى نيست كه بر كسى مخفى باشد؛ سخن از ظلم دستگاه تو و حيف و ميل بيت المال و از ميان بردن حقوق مردم است.
❗️ولى خليفه سوّم، چنان گرفتار خيالات واهى و در چنگال اطرافيانش بود- همان اطرافيانى كه بسيارى از آنها از تفالههاى زمان جاهليّت بودند- كه نتوانست نصيحت اين ناصح مشفق و معلّم دلسوز را بپذيرد و خود را رها سازد.
از آن چه گفته شد روشن مىشود كه تعبيرات اين خطبه، براى عثمان فضيلتى به شمار نمىآيد. "
📚پیام امام امیر المومنین ج ٦ ص ٣٣١
@Rahnamye_Behesht
https://instagram.com/porsemane_eteghadi
ipasookh.ir
شیعه پاسخ
تحریفات مبانی دینی در برنامه زندگی پس از زندگی 👌در کلیپ فوق می بینیم که تجربه گر می گوید که دیده ا
10.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👌سلسله مباحث بررسی تحریف مبانی دینی در برنامه زندگی پس از زندگی
✍این قسمت : گریه کردن برای اموات
شیعه پاسخ
👌سلسله مباحث بررسی تحریف مبانی دینی در برنامه زندگی پس از زندگی ✍این قسمت : گریه کردن برای اموات
👌سلسله مباحث برملا کردن تحریفات دینی در برنامه زندگی پس از زندگی !!!!
❗️در کلیپ فوق می بینیم که تجربه گران برنامه مذکور مدعی اند که نباید برای اموات گریه کرد و گریه کردن برای اموات موجب اذیت و آزار آنها می شود و مجری برنامه جناب عباس موزون که گفتیم استاد تحریف مبانی دینی است , از این تجربیات به بینندگانش درس می دهد که در فراق عزیزانتان گریه نکنید که این گریه کردن سبب دوری آنها از شما می شود !!!!!
👌این سخنان هم گواه دیگری بر ادعای ما است که تجربه گران این برنامه چیزی جز خواب و رویا نمی بینند و در خواب و رویای آنان هم توهمات ذهنی و تصویری گری های شیطان مداخله دارد و ترویج چنین برنامه هایی ضربه زدن به پیکره تعالیم دینی است !!!!
❗️خطاب به جناب عباس موزون می گوییم که چرا بر خلاف سخنان پیامبر و اهل بیت علیهم السلام سخن می گویی , در حالی که آن بزرگواران امت را ترغیب می کردند که در فراق و مرگ عزیرانشان گریه کنند و خودشان هم در فراق عزیزانشان گریه می کردند !!!!
❗️کسی که دیگران را از گریه کردن بر اموات باز می داشت عمر بن خطاب بود و می گفت که با گریه کردن بر اموات , آنان عذاب می شوند : «إِنَّ الْمَيِّتَ يُعَذَّبُ بِبُكاءِ أَهْلِهِ». «ميّت، با گريه بستگان خود در عذاب مى افتد».
📚صحیح مسلم ج ٣ ص ٤١ _ ٤٤
👌متاسفانه جناب عباس موزون و تجربه گرانش , پیرو عمر بن خطاب و اسلام سقیفه ای شده اند و الا اگر پیرو اسلام پیامبر اسلام و اهلبیتش ع بودند , تصریح می کردند که گریه کردن بر اموات نه تنها اشکالی ندارد , بلکه خوب و پسندیده است , زیرا پیامبر وقتی به سر قبر مادرشان می رفتند , هم خود گریه می کردند و هم با گریه های پر سوزشان , دیگران را هم وادار به گریه کردن , می کردند : " زَارَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ قَبْرَ أُمِّهِ. فَبَكَى وَ أَبْكَى مَنْ حَوْلَهُ. "
📚مسند احمد ج ١٥ ص ٤٣٠
❕در حديثى مى خوانيم ؛ «هنگامى كه خبر وفات جعفر بن ابى طالب و زيد بن حارثه (در جنگ موته) به پيغمبر رسيد، هنگامى كه وارد خانه مى شد شديدا براى آنها گريه مى كرد و مى گفت: آنها براى من سخن مى گفتند و با آنها انس مى گرفتم، هردو باهم رفتند». " إِنَّ النَّبِيَّ ص حِينَ جَاءَتْهُ وَفَاةُ جَعْفَرِ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع- وَ زَيْدِ بْنِ حَارِثَةَ كَانَ إِذَا دَخَلَ بَيْتَهُ كَثُرَ بُكَاؤُهُ عَلَيْهِمَا جِدّاً "
📚الفقیه ج 1 ص 177
❕و نيز در داستان جنگ احد مى خوانيم ؛ «هنگامى كه پيغمبر به مدينه بازگشت از هر خانه اى صداى گريه و زارى براى شهيدى به گوش آن حضرت رسيد كه بازماندگان بر شهيدانشان مى گريستند جز خانه عمويش حمزه، پيغمبر بسيار ناراحت شد و گفت: ولى حمزه گريه كنندگانى ندارد. اهل مدينه كه از اين سخن باخبر شدند قسم ياد كردند كه هرگز بر عزيز از دست رفته اى گريه نكنند مگر اينكه نخست براى حمزه نوحه گرى كنند و بگريند» و اين سنّت همچنان تا امروز (زمانى كه امام باقر عليه السّلام اين حديث را بيان مى فرمود ادامه دارد). " فَقَالَ ص لَكِنَّ حَمْزَةَ لَا بَوَاكِيَ لَهُ "
📚همان ص 183
❕حديث معروف پيامبر گرامی كه به هنگام وفات فرزندش ابراهيم در كتب مختلف نقل شده نيز اشاره به همين معناست؛ هنگامى كه خبر وفات فرزند به او رسيد اشك در چشمان حضرت حلقه زد و سرازير شد. شايد بعضى به آن حضرت ايراد كردند، فرمود ؛ « چشم مى گريد و قلب محزون مى شود اما چيزى كه موجب خشم خدا شود نمى گويم» " َ إِنَّا بِكَ يَا إِبْرَاهِيمُ لَمَحْزُونُون"
📚الکافی ج 3 ص 262
🔸در روایت دیگر ا امام صادق علیه السلام آمده است که تصریح می کنند گریه کردن بر فراق عزیزان موجب تسکین و آرامش انسان می شود » " فَلْيُفِضْ مِنْ دُمُوعِهِ فَإِنَّهُ يَسْكُنُ عَنْهُ. "
📚الفقیه ج 1 ص 187
❕در نقل دیگری آمده است ؛
« دخترى از امام صادق عليه السلام درگذشت، حضرت، يك سال بر او گريست، سپس فرزند ديگر او از دنيا رفت، باز حضرت يك سال نوحه گرى كرد، آنگاه كه اسماعيل فوت كرد، ناله او شدت يافت، برخى به امام صادق عليه السلام گفتند ؛ چرا از خانه تو، صداى ناله شنيده مى شود؟ در پاسخ فرمود ؛ « آنگاه كه حمزه درگذشت، پيامبر دستور داد زنان مدينه بر او نوحه سرايى كنند، چون او نوحه گرى ندارد.» " مَاتَتِ ابْنَةٌ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَنَاحَ عَلَيْهَا سَنَةً ثُمَّ مَاتَ لَهُ وَلَدٌ آخَرُ فَنَاحَ عَلَيْهِ سَنَةً "
📚کمال الدین ج 1 ص 73 _ وسائل الشیعه ج 3 ص 241
👌روایات در این رابطه متعدد است و شیخ حر عاملی یک باب جداگانه در کتاب وسائل الشیعه باز می کند در استحباب گریه کردن برای موت عزیزان و مومنین " "بَابُ اسْتِحْبَابِ الْبُكَاءِ لِمَوْتِ الْمُؤْمِن "
📚وسائل الشيعة، ج3، ص: 283 باب 88
@Rahnamye_Behesht
https://instagram.com/porsemane_eteghadi
ipasookh.ir
شیعه پاسخ
تناقض گویی عباس موزون , تهیه کننده برنامه زندگی پس از زندگی !!!!
👌پس از نقدهای اساسی که از جناب عباس موزون و برنامه زندگی پس از زندگی شد , جناب عباس موزون که مدعی بود به اقیانوس وصل است و به راحتی پاسخ اشکالات را می دهد , مدعی شده است که چه کسی گفته است که تجربه گران من مرده اند !!!! خیر آنها نمرده است بلکه تجربه نزدیک به مرگ داشته اند !!!!
👌خطاب به جناب عباس موزون می گوییم با این پاسخها نمی توانی از سایه سنگین اشکالات علمی صورت گرفته رهایی یابی , زیرا تجربه گرانت با صراحت تصریح می کنند که مرده اند , در کلیپ نقدی که در این رابطه داشته ایم , سخنان این تجربه گرایان را آوردیم , در ذیل ببینید :
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/5022
❗️همینطور در کلیپ بالا می بینید که تجربه گر زن با صراحت می گوید که دوبار مرده است و زنده شده است !!!!
👌حال از جناب عباس موزون سوال می کنیم که تجربه گران برنامه ات یا راست می گویند و مرگ را دیده اند و مرده اند , یا توهم زده اند که مرده بودند , اما درواقع نمرده بودند !!!!
❗️اگر راست می گویند که مرده اند , پس چرا تو آنان را تکذیب می کنی و می گویی نه شما نمرده اید بلکه تجربه نزدیک به مرگ داشته اید .
👌اگر هم توهم زده اند که مرده اند ( چنان که خود عباس موزون معتقد است که آنان نمرده اند , یعنی توهم مرگ را داشته اند ) , خب چرا مردم را سرگرم توهمات این افراد می کنی !!!! از خدا نمی ترسی !!!!
👌مشاهده کلیپهای ارسال شده نشان می دهد که عباس موزون در کنار آنکه استاد تحریف مبانی دینی است , بلکه استاد تناقض گویی هم است , زیرا در برنامه اش و در کلیپ فوق در هنگام مصاحبه با زن تجربه گر بیان می کند و قبول می کند که تجربه گر مرده است و از او می خواهد که مرگ را ترسیم کنند و تجربه خود را از مرگ بگوید !!!
❕می بینیم که نقدهای صورت گرفته به همین راحتی مجری برنامه را وادار به تناقض گویی و دروغگویی می کند , به حول و قوه الهی , این نقدها ادامه خواهد یافت .
@Rahnamye_Behesht
https://instagram.com/porsemane_eteghadi
ipasookh.ir
شیعه پاسخ
نقد برنامه تجربه مرگ !!!!
👌تعالیم دینی به ما می گوید که زنان موظفند تمام بدن و برآمدگی های بدن را از نامحرم بپوشانند و در برابر نامحرمان زینت و آرایش نکنند .
❗️قرآن دستور می دهد که زنان تنها حق دارند که دربرابر محارمشان خود را زینت و آرایش کنند و در برابر نامحرم این حق را ندارند : "لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِنَّ أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنائِهِنَّ أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوانِهِن ... " ( نور ٣١ )
👌و دستور می دهد برای آنکه برآمدگی های بدن زن از نامحرم پوشیده باشد , زنان باید از جلباب که چیزی شبیه به چادر است , استفاده کنند : "يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلابِيبِهِن " ( احزاب ٥٩ )
❗️بر همین اساس در مورد حجاب حضرت زهرا سلام الله علیها آمده است : زمانی که به مسجد برای خواندن خطبه فدکیه می رفت ؛
👌« سرپوش به سر افکند و خود را در چادری پیچیده با گروهی از زنان به جانب مسجد راه افتاد در حالی که خود را سخت پوشانده بود « لاثت خمارها علی راسها و اشتملت بجلبابها و اقبلت فی لمه من حفدتها و نساء قومها تطا ذیولها»
📚بحار الانوار ج 29 ص216
👌یا در مورد آرایش زن در برابر نامحرم آمده است :
" « پیامبر زنان را منع کرد که برای غیر شوهر ، خودشان را زینت و آرایش کنند .اگر چنین کنند بر خداوند است که آنان را وارد آتش دوزخ کند» " نَهَى أَنْ تَتَزَيَّنَ لِغَيْرِ زَوْجِهَا فَإِنْ فَعَلَتْ كَانَ حَقّاً عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ يُحْرِقَهَا بِالنَّار "
📚الفقیه ج 4 ص 6
👌همینطور دستور اسلام بر مردان آن است که حق ندارند ریش را بزنند و باید ریش بگذارند , چنان که پیامبر گرامی اسلام فرمود :
" « تراشیدن ریش نوعی مثله کردن است ، کسی که چنین کند ، لعنت خدا بر او باد » " حَلْقُ اللِّحْيَةِ مِنَ الْمُثْلَةِ وَ مَنْ مَثَّلَ فَعَلَيْهِ لَعْنَةُ اللَّهِ. "
📚مستدرک الوسائل ج 1 ص 406
❗️یا باز در نقل دیگری از پیامبر گرامی آمده است ؛
« ده خصلت بود که قوم لوط دارا بودند و خداوند به خاطر آن ده خصلت ، آنان را گرفتار عذاب خود کرد که یکی از آن خصلت ها تراشیدن ریش بود " " عَشْرُ خِصَالٍ عَمِلَهَا قَوْمُ لُوطٍ بِهَا أُهْلِكُوا وَ تَزِيدُهَا أُمَّتِي بِخَلَّةٍ إِتْيَانُ الرِّجَالِ إِلَى أَنْ قَالَ وَ قَصُّ اللِّحْيَةِ "
📚مستدرک الوسائل ج 1 ص 407
👌بنابراین کسی که در برابر نامحرم آرایش کنند و خودش را با جلباب و چادر خوب نپوشاند تا برآمدگی های بدنش مستور باشد , یا کسی که ریشش را می تراشد , خداوند از چنین افرادی راضی نیست و اینان گرفتار به عذاب الهی می شوند .
👌در دو کلیپ فوق از برنامه زندگی پس از زندگی می بینیم که تجربه گر زن با صورتی آرایش کرده و عدم استفاده از جلباب , مدعی است که جایگاهش پس از مرگ , جایگاهی نیکو بوده است که اصلا دوست نداشته است به دنیا باز گردد .
👌یا مردی که ریشش را می تراشد , او هم عینا همین سخنان را تکرار می کند .
❗️حال تکلیف چیست ? باید حکم آیات و روایات را پذیرفت یا سخنان این تجربه گران را !!!!!
👌این نمونه ها و نمونه های قبلی که در نقد این برنامه بیان کردیم , ثابت کننده ادعای ما است که این تجربه گران در هنگام کما و بیهوشی جز خواب و رویا چیزی ندیده اند و خواب و رویای آنان هم خالی از مداخله شیطان نبوده است , چنان که در ذیل مفصل در این رابطه توضیح دادیم :
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/5011
@Rahnamye_Behesht
https://instagram.com/porsemane_eteghadi
ipasookh.ir
10.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👌جناب عباس موزون در موارد متعددی می گوید که هدف برنامه اش اثبات این نکته است که انسان مادی محض نیست و بعد غیر مادی هم دارد و بیشتر هم با تجربیاتی کار دارد که شرح حالی از بیمارستان و خانه و خیابان می دهد که واقعیت داشته است و به اصطلاح اخبار اینور تونل را بیشتر می پسندد تا آنور تونل را .