شهید والامقام در جبهه های نور علیه ظلمت نیز همچنان بر انجام عبادات و ترک محرمات مقید بود و از آنجایی که دوست نداشت تا زمانی که زنده است کسی از عبادات شبانه و روزانه او خبردار شود برنامه های روزانه عبادات خود را با شکلی خاص و به صورت اشکال هندسی و رمزی در دفتری یاداشت و حتی در صورت عدم انجام عبادتی برای خود جرایمی تعیین می کرد.
این دفترچه اکنون نزد خانواده شهید نگهداری میشود و برادر و دوستان شهید تا حدودی توانستهاند این اشکال هندسی و صُوَر خاص را رمزگشایی کنند.
#شهید_اسماعیل_روا
#آبپخش #دشتستان
#اروند
🌴کانال از تبار رئیسعلی
@Raisali_ir
بسيار فروتن و مهربان بود. بيشترين غم او، غم فقر و فلاكت مردم منطقه بود.
هميشه میگفت: خدا كند روزى برسد كه بتوانم به مردم محروم و ستمديده منطقه كمك كنم و آنها را از اين وضعيت بيرون آورم...
🔻راوی: حسین بردستانی (برادرشهید)
#شهید_حیدر_بردستانی
#بردخون #دیر
#گیلان_غرب
🌴کانال از تبار رئیسعلی
@Raisali_ir
وصیتنامه شهید غلامعلی فاریابی.mp3
3.15M
🔊 وصیتنامه شهید غلامعلی فاریابی
🔻گوینده: خانم مریم روایی
#شهید_غلامعلی_فاریابی
#دوراهک #دیر
#زبیدات
#صوت_وصیت_نامه
🌴کانال از تبار رئیسعلی
@Raisali_ir
📸وصیت نامه شهید جلیل اشرافی به خط مبارک خود شهید
#شهید_جلیل_اشرافی
#خورموج #دشتی
#اروند
🌴کانال از تبار رئیسعلی
@Raisali_ir
شهید برای پدر و مادرش خیلی احترام قائل بود و آنها هم از جهات عاطفی و تا حدودی تأمین مخارج زندگی خیلی به ایشان وابسته بودند، خرید منزل ما هم با خودش بود هر وقت برای منزل خرید میکرد اول به منزل پدرش میرفت و احتیاجات آنان را رفع میکرد و بعد اگر چیزی باقی میماند به خانه میآورد. از این رو مادرش با رفتن به جبهه اسماعیل خیلی دلتنگ بود و قبل از اینکه اعزام شود اصرار زیادی داشت که او نرود، اسماعیل هم شرط رفتنش را رضایت مادر و بعد خانواده قرار داده بود.
اما نمیدانم چگونه پدر و مادرش را راضی کرد و آنها رضایت دادند شاید خدا به دل آنها نهاده بود و اگر مادرش راضی نمیشد هرگز در آن مقطع نمیرفت و بعد از رفتن او مادرش بسیار ناراحتی کرد و در فراق او خیلی دلتنگ شد، در عوض من هرگز مانع او نشدم و اسماعیل هم از این بابت بسیار خوشحال بود و ابراز رضایت میکرد، البته برایم سخت بود ولی کم کم احساس میکردم باید آماده یک موضوع مهم باشم.
شب آخر که میخواست اعزام شود مرا کنار کشید و خیلی سفارش به تقوا و پرهیزکاری نمود و گفت:
پیرو حضرت زهرا سلاماللهعلیها باش و صبر را از حضرت زینب سلاماللهعلیها الگو بگیر و همیشه در سختیها به ایشان پناه ببر.
🔻راوی: همسر شهید
#شهید_اسماعیل_شبل_الحکماء
#بوشهر
#خرمشهر
🌴کانال از تبار رئیسعلی
@Raisali_ir
شهيد قاسم زاده در گردان ديگری خدمت مىكرد و ما در اوقات فراغت كه دور هم يك مجمع دوستان را تشكيل مىداديم و صحبت مىكرديم.
يك روز بعد از مجمع در هنگام غروب ديدم كه شهيد دارد وضو مىگيرد سؤال كردم چه كار مىكنى؟
گفت: دارم كليد نماز را صيقل مىدهم.
گفتم: احسنت خوش حالم كردى. انشاءالله كه كليد بهشت را زيباتر صيقل دهيد.
در جواب گفت: التماس دعا دارم كه خداوند اين توفيق را به من بدهد.
در پاسخ به او گفتم: خداوند به بندگان مخلص ولايتش بهشت را خواهد بخشيد.
🔻راوی: کاظم خواستار (همرزم شهید)
#شهید_علی_قاسم_پور
#اهرم #تنگستان
#جزیره_مینو
🌴کانال از تبار رئیسعلی
@Raisali_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 خاطرات و نحوه شهادت شهید اصغر عدالت
#شهید_اصغر_عدالت
#دالکی #دشتستان
#شلمچه
🌴کانال از تبار رئیسعلی
@Raisali_ir
زندگینامه شهید نادر مهدوی_۲۰۲۴_۰۴_۱۵_۲۳_۱۳_۲۳_۱۴۴.mp3
1.37M
🔊 بیوگرافی مختصری از شهید نادر
مهدوی، فرمانده ناوگروه دریایی
ذوالفقار...
🔻گوینده: حجت الاسلام مهدوی ارفع
#شهید_نادر_مهدوی
#بحیری #دشتی
#خلیج_فارس #زندگینامه
🌴کانال از تبار رئیسعلی
@Raisali_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 خواب شهید حسین آستروتین بعد از شهادت...
🔻راوی: مادر شهید محمد مهربانپور (خاله شهید آستروتین)
#شهید_حسین_آستروتین
#خورموج #دشتی
#بوشهر
🌴کانال از تبار رئیسعلی
@Raisali_ir
بنده ۸ سال با شهید اجرایی همکلاس بودم.
شهید اجرایی از دانش آموزان ممتاز مدرسه بشمار می رفت. همیشه در مدرسه از جبهه و جنگ سخن می گفت و موضوع انشایش نیز در همین رابطه بود.
ایشان در کلاس درس از دانش آموزان مستعد و ممتاز بود. اگر یک روز نمره وی از ۱۸ کمتر می شد گریه می کرد.
خبر شهادت شهید اجرایی که در مدرسه شنیدیم همگی متاثر شدیم.
🔻راوی: دوست شهید
#شهید_محمد_جواد_اجرایی
#جم
#شلمچه
🌴کانال از تبار رئیسعلی
@Raisali_ir
Audio_487371.mp3
2.54M
🔊 وصیت نامه شهید حسین کوهی صفت
🔻گوینده: خانم سمانه علی محمدی
#شهید_حسین_کوهی_صفت
#دوراهک #دیر
#قصر_شیرین
#صوت_وصیت_نامه
🌴کانال از تبار رئیسعلی
@Raisali_ir
خداوندا...
قلبم در فشار است؛ تپشی عجیب قلبم را در سینه احاطه كرده.
روحم در قفس است، دنیا و آسمان بر من تنگ شده است...
خدایا!
روحم و جانم را و به قول شهید چمران عشقم را بگیر، نمی خواهم دیگر احساس كنم كه شعلههای سركش عشقِ پاكم تا ستارگان نمیرسد.
🔻فرازی از وصیتنامه شهید
#شهید_علی_قنبری
#ریز #جم
#اروند
🌴کانال از تبار رئیسعلی
@Raisali_ir
شهید به اتفاق شورای روستا جامی را تحت عنوان شهدای روستا برگزار کردند شهید کهزادی به درستکاری و با تقوی معروف بود چند تیم فوتبال با هم به رقابت پرداختند تا کار به مرحله آخر رسید یک تیم یک درخواستی از شهید کهزادی داشت که شما با تیم شهید پور حیدری بازی نکنید تا ما برنده میدان باشیم؛ اما شهید کهزادی که هیچ وقت کار خراب و نادرست انجام نمیداد راضی نشد و آن تیم سوم شدند که کهزادی با پول خودش برای آنها تیم سومی جایزه گرفت؛ اما به دیگر تیمها خیانت نکرد و این کار را انجام ندارد.
🔻راوی: برادر شهید
#شهید_احمد_کهزادی
#گناوه
#جزیره_سهیل
🌴کانال از تبار رئیسعلی
@Raisali_ir
شهيد هميشه نماز را اول وقت میخواند. درست به ياد دارم كه او كتابى با عنوان «ارتباط با خدا» داشت كه بعد از نماز، دعاهاى مخصوص پايان نمازها را از روی آن قرائت مىكرد. شهيد هر روز صبح قرآن مىخواند.
🔻راوی: موسی حیدری (برادر شهید)
#شهید_محمد_حیدری
#چغادک #بوشهر
#فاو
🌴کانال از تبار رئیسعلی
@Raisali_ir
يك روز جايى نشسته بوديم، مصطفى به من گفت: على.
گفتم: بله
گفت: فرصت خوبی پيش آمده
گفتم: چه فرصتى؟
گفت: فرصت جهاد فى سبيل الله و فرصتى بهتر از الآن نيست و هميشه اينگونه مواقع و فرصت ها پيش نمىآيد و بايد رفت شايد خدا به ما توفيق شهادت در راهش را عنايت كرد. و ما هم در راه خدا شهيد شديم و گفت: من قصد دارم بروم. و خيلى از خداوند اميدوارم كه شهادت در راهش را نصيبم كند.
🔻راوی: علی لطفی
#شهید_مصطفی_صادقی
#مفقود_الاثر #آباد #تنگستان
#کوشک
🌴کانال از تبار رئیسعلی
@Raisali_ir
اصلاً باورم نمیشد كه رحيم نباشد، شبى در عالم خواب او را ديدم كه نزدم آمد و سرش را روى دستانم گذاشت و آرام خوابيد گفتم: عزيزم رحيم جان! مگر…
نگذاشت حرفم تمام شود گفت: مادر جان! براى همين آمدهام پيشت، دلم نمىخواهند اينقدر گريه كنى، از گريههاى تو ناراحت مىشوم درد تو مرا مىكشد و…
داشت همين حرف ها را مىزد كه از خواب بيدار شدم.
🔻راوی: مادر شهید
#شهید_عبدالرحیم_احمدی
#بیبراء #دشتستان
#برازجان
🌴کانال از تبار رئیسعلی
@Raisali_ir
وصیتنامه شهید ابولقاسم خادمی.mp3
1.41M
🔊 وصیتنامه شهید ابوالقاسم خادمی
🔻گوینده: خانم رقیه جباری
#شهید_ابوالقاسم_خادمی
#دیلم
#جزیره_مجنون
#صوت_وصیت_نامه
🌴کانال از تبار رئیسعلی
@Raisali_ir
از خداوند شکرگذارم که به من لیاقت این داده که از جمله کسانی باشم که در راه او برای احیای دین او و در زمرۀ اصحاب امام حسین (علیهالسلام) باشم.
و پیامم به برادران دینی و بستگانم این است که خدا را فراموش ننمایند و امام را با دیدۀ بصیرت بشناسند و قدر او را بدانید و رهبران مذهبی را بسیار محترم و گرامی دارید زیرا آنها وارثان انبیاءاند.
🔻فرازی از وصیتنامه شهید
✍️شخص سمت راست با لباس بسیجی شهید اسدالله آهنجان هست.
#شهید_اسدالله_آهنجان
#جم
#جزیره_مجنون
🌴کانال از تبار رئیسعلی
@Raisali_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥قرائت سوره انشراح با صدای شهید سید عبدالهادی موسوی کراماتی
#شهید_سید_عبدالهادی_موسوی_کراماتی
#بردستان #دیر
#شلمچه
🌴کانال از تبار رئیسعلی
@Raisali_ir
یادم میآید یک روز در جبهه برای تهیه یک دست لباس به سراغ شهید گودرزی که در آن جا مسئول تدارکات را بر عهده داشت رفتم ولی او را پیدا نکردم از بچهها پرسیدم گودرزی را ندیدهاید؟ گفتند: که تنها در گوشهای از سنگر نشسته با هیچ کس حرف نمیزند و مشغول راز و نیاز با خداست.
بچهها میگفتند: هر چه از او میپرسیم چرا حرف نمیزنی؟ چیزی نمیگفت.
من که بیشتر از دیگر بچهها با او ارتباط داشتم به او گفتم: اگر مشکلی داری بگو شاید بتوانم به تو کمک کنم. آیا خانوادگی است یا نه؟
خلاصه او شروع به حرف زدن کرد و به من گفت: دیشب یک خواب دیدهام.
گفتم: چه خوابی؟
گفت: که خواب دیدهام بال دارم و مثل پرنده به آسمان رفتهام و یک دری بود که هر چه خواستم آن را باز کنم نتوانستم و خدا من را نپذیرفته.
چند روز بعد فرمانده گردان به او و یکی از هم رزمانش مرخصی داد و ایشان به شهرستان گناوه و پیش خانوادهاش برگشت و چند روزی مرخصی بود تا اینکه یک روز فرمانده بسیج گناوه حاج محمد جعفر سعیدی گفت: دو نفر از بچهها داوطلب برای جبهه میخواهیم که ایشان با اینکه در مرخصی به سر میبردند ولی این پیشنهاد را پذیرفتند و همراه با محمد داوودی یکی از هم رزمانش به جبهه شلمچه اعزام شدند که در همان منطقه به درجه رفیع شهادت نائل شدند.
🔻راوی: عبدالنبی صادق زاده
#شهید_نادر_گودرزی
#گناوه
#شلمچه
🌴کانال از تبار رئیسعلی
@Raisali_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مالک اشتر جنگ های نامنظم
خلاصهای از زندگینامه سردار شهید علیرضا ماهینی
#شهید_علیرضا_ماهینی
#بوشهر
#چزابه
🌴کانال از تبار رئیسعلی
@Raisali_ir
ايشان بسيار خوشرو و مهربان بود و به مسئله حجاب، نماز و روزه اهميت زيادی مىداد و تأكيد فراوان داشت.
از صحبتهای ايشان بود كه مىگفت: «ياور و همراه رهبر بزرگوار امام خمينى باشيد. پشتيبان مملكت و قشر روحانيت باشيد.»
🔻راوی: خواهر شهید
#شهید_غلامحسین_مسیح_گل
#برازجان #دشتستان
#ام_الرصاص
🌴کانال از تبار رئیسعلی
@Raisali_ir
45.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 روایت عشق و برادری
🔻راوی: دکتر بصری (همرزم شهید)
📌مکان: یادمان شهید گمنام روستای درازی شهرستان دشتی
#شهید_حميد_رضا_زارعی
#مفقود_الاثر #درازی #دشتی
#فاو #فیلم
🌴کانال از تبار رئیسعلی
@Raisali_ir
هنگام مدرسه رفتنش پول توجيبی را من به او میدادم. همان روز از يكى از همکلاسیهايش شنيدم كه احمد در مدرسه _آن روز_ چيزى نخريده است.
از او پرسيدم: تو كه چيزى نخريدی پولت را چه كار كردى؟
گفت: اگر بگويم به كسی نمىگويی؟
گفتم: نه.
گفت: دادم به پسر… (فرزند يكى از فقرا كه با او همکلاسی بود).
او را بوسيدم و از گذشت كودكانهاش لذت بردم...
🔻راوی: خواهر شهید
#شهید_احمد_انیسه
#بردخون #دیر
#ام_الرصاص
🌴کانال از تبار رئیسعلی
@Raisali_ir
در منطقه که بودیم، ناصر طرحی ارایه داد به نام «گروه پیشمرگ»، چون اکثر فرماندهانی که در عملیات به جلو می رفتند، شهید میشدند.
ناصر این طرح را ارائه داد و گفت که عدهای از گروه، قبل از بقیه به جلو بروند و سنگر عراقیها را از کار بیندازند، بعد از آن فرماندهان دستور حمله را برای سایرین صادر کنند.
ناصر خود اولین فردی بود که برای عضو شدن در این گروه ثبت نام کرد. عدهٔ زیادی از بچهها برای گروه پیشمرگ ثبت نام کردند.
شهید ماهینی یک گروه ۲۳ نفری را به ناصر سپرد. ایشان همیشه دوست داشت سختترین کارها را انجام بدهد تا بقیه روحیه بگیرند. انگار به ناصر الهام شده بود که به شهادت خواهد رسید، چرا که مرتب ما را نصیحت میکرد و تاکید داشت به یاد خدا باشید و تیر را با یاد خدا و برای خدا شلیک کنید.
در شب عملیات، از آبی که در مسیر ما بود گذشتیم. یک طرف ما، نهر عبید بود که ما باید از آن میگذشتیم و طرف دیگر نیز خاکریزی بود که آن طرف رودخانه «ساوله» قرار داشت. گروه شهید ماهینی مسیر را طی کردند و خاکریز را از کار انداختند.
بچه هایی که آن طرف نهر عبید بودند نیز قصد عبور از رود ساوله را داشتند. رودخانه ساوله هم از آن طرف که به نهر عبید منتهی میشد، پیچ و خم لغزندهای داشت و عبور از آن، راحت نبود. علیرضا ماهینی با شجاعت از پل لغزنده عبور کرد و در آن طرف پل، خطاب به بچه های گروه می گفت: «حزب الهی ها و بوشهری ها حرکت کنند و به جلو بیایند»، بچه ها با شنیدن صدای نیروبخش شهید ماهینی، یکی یکی از پل عبور کردند. آن قدر شور و شوق در میان گروه زیاد بود که چند تا از بچه های تهران نیز آمدند و از پل عبور کردند.
صبح روز بعد، نزد شهید ماهینی رفتیم و از حال ناصر جویا شدیم. گفت: «ناصر به واسطه اصابت تیری شهید شده و اکنون در منطقه عراقی هاست». همان روز، شهید حاج رضا محمدی از اهواز آمد و گفت: «باید برای آوردن پیکر شهدا برویم».
از رود خانه ساوله گذشتیم و در حال جستجو در کانال بودیم که به اولین شهید برخورد کردیم. شهید حسین عرب زاده اهل کازرون بود. وقتی وارد کانال شدیم ناصر به حالت سجده در کانال افتاده بود، بعضی از بچه ها فکر می کردند که در حال نماز خواندن است. ناصر را بلند کردیم، آن عزیز خیلی سبک بود. بوی خوشی می داد، صورتش غرق نور بود. رویش را بوسیدم و با حزن و اندوه فراوان، او را بالا گذاشتیم.
🔻همرزم شهید
#شهید_ناصر_میرسنجری
#بوشهر
#بستان
🌴کانال از تبار رئیسعلی
@Raisali_ir