eitaa logo
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
4.6هزار دنبال‌کننده
19.9هزار عکس
7.7هزار ویدیو
298 فایل
دلبسته‌دنیا‌که‌عاشق‌شهادت‌نمی‌شود🌷 رفیق‌شهیدمْ‌دورهمی‌خودمونیه✌️ خوش‌اومدی‌رفیق🤝 تأسیس¹⁰/⁰³/¹³⁹⁸ برام بفرست،حرف،عکس،فیلمی،صدا 👇 https://eitaayar.ir/anonymous/vF1G.Bs4pT جوابتو👇ببین https://eitaa.com/harfhamon کپی‌آزاد✅براظهورصلوات‌📿هدیه‌کردی‌چه‌بهتر
مشاهده در ایتا
دانلود
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
سال 61 .... سه شنبه سال 61 هجری قمری تعداد که و و از گرفته و به (ع) آمده بودند را، بالغ بر 30 هزار جنگجو نوشته اند. عمر بن سعد ای بدین مضمون از دریافت کرد که: با سپاهیان خود بین امام حسین(ع) و اصحابش و آب فاصله بینداز، به طوری که حتی قطره ای به امام(ع) نرسد، همان گونه که از دادن آب به : خودداری شد! عمر بن سعد 500 را در کنار مستقر کرد. یکی از آنها فریاد زد: ای حسین!... به که قطره ای از این آب را نخواهی آشامید تا از عطش جان دهی! فرمود: « خدایا! او را از کن و هرگز او را مشمول رحمتت قرار مده.» می گوید به چشم خود دیدم که نفرین امام(ع) عملی گشت. * امام حسین(ع) سپاه دشمن را چنین نفرین کرد: بار خدایا! را از اینان کن، و بر ایشان و !قحطی( همچون سالهای قحطی یوسف در مصر) پدید آور و آن ( ) را بر ایشان بگمار تا به ایشان بچشاند. زیرا آنها به ما گفتند و ما را خوار ساختند و خداوند( به توسط آن غلام) من و و و مرا از اینان بگیرد. وقتی از آب جدا می شود شروع می کند به بالا و پایین پریدن ، بعد از لحظاتی خودش را آرام حرکت می دهد . لحظات بعد فقط لب هایش را تکان می دهد لذا حرمله با تیری گلوی کوچک (علیه السلام) را نشانه رفت . اصغر را به سوی آسمان بلند کرد و گلویش را به بخشید و چشم از خنده او بست . با کوچک در پشت کند تا او را در میانش بگذارد که ناگاه صدایی حزین آمد ... آقا ... بگذار یکبار دیگر روی کودکم را ببینم .
شانزدهم محرم سال ۶۱ ه.ق  بعد از آنکه یک روز و یا چند روز بنا بر روایتی، سرهای را در  و گردانید، آن‌ها را به نزد فرستاد و بعد از آن را به سرپرستی چند تن از سربازانش روانه شام کرد. 16 روز از واقعه کربلا سپری می‌شود.  خبر (ع) به شام و رسیده است و مردم با شنیدن این خبر در به سر می‌بردند. عده‌ای از مردم بار دیگر را از گرامی اسلام (ص) مرور می‌کنند و عده‌ای دیگر با شنیدن این خبر به یک‌باره تاریخ از مقابل دیدگان‌شان به سرعت باد می‌گذرد و سخنان پیامبر گرامی اسلام (ص) را درباره حسنین (ع) به یاد می‌آوردند که باورشان نمی‌شد که اموی چنین مصیبتی را بر روا داشته است. امام حسین (ع) لحظات سختی را در به‌سر می‌بردند.  گرد و بی‌برادری و بی‌پسر شدن جدای از گرد بر چهره اهل حرم امام حسین (ع) نشسته بود و تنها مرهم این دردشان فکر کردن به و بود که به‌ خاطرش این‌گونه شده ‌ (س) و (ع) با رساندن  (ع) وظیفه دیگری نیز بر عهده داشتند و آن و اسرا بود که تعدی نسبت به اهل حرم از سوی دشمنان صورت نگیرد، بی‌قراری تمام وجود و امام سجاد (ع) را در فراق عزیزان‌شان فرا گرفته است ولی با مشغول شدن به  و اهل حرم را نیز می‌کردند. در آمده است که ابن زیاد بعد از آنکه یک روز (یا چند روز بنا به روایتی) سرها را در کوچه‌ها و محله‌های کوفه گردانید، آن‌ها را به شام نزد یزید بن معاویه فرستاد و بعد از آن اسرا را به سرپرستی و ذی‌_الجوشن به شام روانه کرد. ابن زیاد در این حال دستور داد که امام سجاد(ع) را با و بر  به سوی شام حرکت دهند.  مدتی که اسرا از کوفه و شام در حرکت بودند را منابع ذکر نکردند و اینکه در این مدت چه وقایعی اتفاق افتاده؛ و تنها به برخی بی‌ادبی‌های سرهای مطهر اشاره شده است. http://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4