eitaa logo
ریحــانہ شــ🌙ــو
1هزار دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
2.2هزار ویدیو
87 فایل
یا رزاق؛ پارت جدید هر روز 😍 🆔 @Niai73 قسمت اول #درآسمانم_برایت_جایی_نیست...👇 https://eitaa.com/Reyhaneh_show/5950" rel="nofollow" target="_blank">https://eitaa.com/Reyhaneh_show/5950 قسمت اول #بازگشت_گیسو 👇👇 https://eitaa.com/Reyhaneh_show/897 قسمت اول #ریحانه_شو👇 https://eitaa.com/Reyhaneh_show/5
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ 🌼حق کسی که بر تو احسان نموده ✍اما حق کسی که تو را کمک نموده است به خاطر دوستی یا ملک یا قرابت و... بر تو آن است که بدانی او از مالش گذشته و با صرف مال تو را؛ از ذلت بندگی و بردگی دیگران و وحشت آن نجات داده است و مزه آزادی و آسایش را به تو چشانیده است و تو را از اسارت دیگران رهانیده؛و زنجیرهای بردگی را از تو باز نموده و بوی خوش عزت و آزادی را به مشام تو رسانیده است. او تو را از زندان قهر و جبر بیرون آورده و عُسر حَرج و سختی را از تو دور نموده و با خوشی و خوشرویی و زبان انصاف با تو سخن گفته و تمام دنیا را (به جهت احسانی که نموده است) به تو بخشیده است و تو را فارغ البال ساخته که به عبادت پروردگارت پردازی و در این راستا ضرر مالی را تقبل و تحمل نموده است. بدان که او نزدیک‌ترین مخلوق خداوند است نسبت به تو بعد از پدر و مادر و برادر و خواهرت و سزاوارتر از دیگران است که در مواقع لزوم به کمک او بشتابی و به خاطر خدا و احسانی که برای تو نموده است یاریش نمایی و خودت را هیچ وقت در اموری که مورد نیاز اوست مقدم ننمایی. 📚منبع: رساله حقوق امام سجاد(ع) ✨میلاد امام سجاد(ع) مبارک✨ ↶【به ما بپیوندید 】↷ ___________________ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🍓💕خواهرم! دنیا خراب آبادے است ڪه هر نقطه آن به هاے آلوده نا امن گشته است. اما فرشته هاے در محفل انس و یاد خدا در امنیتۍ بسر مۍبرند ڪه دیگران از طعم آن بی خبرند 🍧🌸 🥀 ̑j̑̑ȏ̑ȋ̑n̑ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
__✨🕊✨______ •° یه‌تیڪہ‌ڪلام‌داشت؛ وقتےڪسی‌مےخواست‌غیبت‌ڪنہ باخنده‌مےگفت:«ڪمتر بگو» طرف‌مےفہمید‌ڪہ‌دیگہ‌نباید‌ادامہ‌بده... ♥️ 🥀 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 🍃 🍁مرا ببرحرمٺ تا ڪه مادرم بعدا ❣مبادگریہ ڪند برجوان ناڪامش 🍁بہ سن وسال جوانے ڪه نیسٺ ناڪامے ❣هرآنڪه مُرد وحرم را ندید ناڪام اسٺ 💔 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
CQACAgQAAx0CVc35HwACA1tgU7WedLkhiPTGpG5YIKKWb1-CiAACJAkAAopjmFJ5ykBbnbxRWh4E.mp3
3.05M
🎙 🔹 فضائل امام سجاد علیه‌السلام 🌺 ویژه ولادت امام سجاد علیه‌السلام ✅ 🌹 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم 🌹 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
❣ 💠 پيامبر اکرم صلى الله عليه وآله: 🌸 مَثَلُ الصَّلَاةِ مَثَلُ عَمُودِ الْفُسْطَاطِ إِذَا ثَبَتَ الْعَمُودُ نَفَعَتِ الْأَطْنَابُ وَ الْأَوْتَادُ وَ الْغِشَاءُ وَ إِذَا انْكَسَرَ الْعَمُودُ لَمْ يَنْفَعْ طُنُبٌ وَ لَا وَتِدٌ وَ لَا غِشَاءٌ 🍃مثل نماز، مثل است؛ اگر ستون محکم و برقرار باشد، طناب ها و میخ ها و پرده ها مفید خواهند بود؛ ولی اگر ستون چادر بشکند، دیگر طناب ها و میخ ها سودی ندارند. 📿 🤲 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حســین جـان❤️ بر حاجٺ من جنّٺ اعـلا بنویس راهم بده و قسمتم آنجـا بنویس بر ڪاغذ سرنوشـٺ من با دستٺ یڪ تذڪره با خطّ معلّـےٰ بنویس! أللهم ٱرزقنا ڪربلا🕌🙏 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✍رسول خدا (ص) مي فرمايد: هر که امروزش با گذشته او مساوی باشد زیانکار است و هر که فردایش بدتر از امروزش باشد از رحمت خدا بدور است و هر که در پی یافتن نقصان عملش و برطرف کردن آن نباشد عقلش ناقص است و هر که عمل و عقلش ناقص باشد مرگ برای او بهتر است از زنده بودن (زیرا هر چه زنده بماند گناهی بر گناهانش می افزاید) 📚 ارشاد القلوب، دیلمی، ج ۷،ص۷ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🍃 احکام روزه مسافر 🍃ایت الله خراسانی مسافرت در ماه رمضان مسأله 1723 ـ مسافرت در ماه رمضان اشكال ندارد ، ولى مكروه است ، هر چند براى فرار از روزه نباشد ، مگر اين كه سفر به جهت ضرورتى باشد ، و يا ـ به مقتضاى بعضى از روايات ـ براى حجّ يا عمره باشد. روزه گرفتن مسافرى كه نذر كرده روزه بگيرد مسأله 1725 ـ اگر نذر كند روزه بگيرد و روز آن را معيّن نكند ، نمى تواند آن را در سفر به جا آورد ، ولى چنانچه نذر كند كه روز معيّنى را در سفر روزه بگيرد ، بايد آن را در سفر به جا آورد ، و نيز اگر نذر كند روز معيّنى را چه مسافر باشد يا نباشد روزه بگيرد ، بايد آن روز را اگر چه مسافر باشد روزه بگيرد. سه روز روزه براى خواستن حاجت در مدينه طيبه مسأله 1726 ـ مسافر مى تواند براى خواستن حاجت ، سه روز در مدينه طيّبه روزه مستحبّى بگيرد ، و احتياط واجب اين است كه آن سه روز ، روزهاى چهارشنبه و پنجشنبه و جمعه باشد. روزه كسى كه نمى ‏داند روزه مسافر باطل است مسأله 1727 ـ كسى كه نمى داند روزه مسافر باطل است ، اگر در سفر روزه بگيرد و در بين روز مسأله را بفهمد ، روزه اش باطل مى شود ، و اگر تا مغرب نفهمد روزه اش صحيح است. فراموش کردن سفر و اینکه روزه مسافر باطل است مسأله 1728 ـ اگر فراموش كند كه مسافر است ، يا فراموش كند كه روزه مسافر باطل مى باشد و در سفر روزه بگيرد ، روزه او باطل است. روزه ‏دار بعد از ظهر يا پيش از ظهر مسأله 1729 ـ اگر روزه دار بعد از ظهر مسافرت نمايد ، بايد روزه خود را تمام كند ، و اگر پيش از ظهر مسافرت كند ، وقتى به حدّ ترخّص برسد روزه اش باطل مى شود ، و اگر پيش از آن مفطرى انجام دهد كفّاره بر او واجب است. مسافر در ماه رمضان پيش از ظهر به وطنش يا محلى اقامتش برسد مسأله 1730 ـ اگر مسافر در ماه رمضان ـ چه آن كه قبل از فجر در سفر بوده و چه آن كه روزه بوده و سفر نمايد ـ پيش از ظهر به وطنش برسد ، يا به جايى كه مى خواهد ده روز در آن جا بماند ، و كارى كه روزه را باطل مى كند انجام نداده باشد ، بايد آن روز را روزه بگيرد ، و اگر انجام داده ، روزه آن روز باطل است. مسافر بعد از ظهر به وطنش يا محل اقامتش برسد مسأله 1731 ـ اگر مسافر بعد از ظهر به وطنش يا به جايى كه مى خواهد ده روز در آن جا بماند برسد ، روزه آن روزش صحيح نيست. مكروهات مسافر و كسى كه از روزه گرفتن عذر دارد مسأله 1732 ـ مسافر و كسى كه از روزه گرفتن عذر دارد ، مكروه است در روز ماه رمضان جماع نمايد ، و بيشتر از قُوت بخورد و خود را كاملا سيراب كند. 🌱🌷 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
ریحــانہ شــ🌙ــو
بسم الله الرحمن الرحیم✨ رمان #در_آسمانم_برایت_جایی_نیست... #قسمت_428 _شوخی میکنه مامانم! پارسا کنا
بسم الله الرحمن الرحیم✨ رمان ... چشمانِ پر از اشکِ نیل در کثری از ثانیه پر از وحشت و ترس شد.. حس میکرد دیگر کوبش قلبش را نمیشنود.. با ترس به وسطِ سالن خیره شده بود.. بدونِ اینکه حتی پلکی بزند! پارسا مسیرِ نگاهش را دنبال کرد.. بهار... بهار با چشمانی ناباور ، مسخ شده وسطِ سالن ایستاده بود! نقاشی اش در دستش بود.. بلند شدنِ نیل را که دید سرش را با گریه چند بار تکان داد و به سرعت به اتاقش برگشت. پارسا با ترس و وحشت زده از این اتفاقی ناگهانی به نقاشیِ افتاده بر روی زمین خیره شد. پیشانیِ بلندِ سام از همان دور هم قابلِ تشخیص بود.. شاخه گلی در دستش... کنارش نیل و در میانشانِ بهار! دلش با دیدنِ این نقاشی لرزید. صدای مشت هایی که نیل با التماس بر درِ بسته ی اتاقِ بهار میکوبید ناقوسِ مرگش شد و دیدنِ هر لحظه ی آن نقاشی، مانند تالشی بیهوده در مقابل آخرین نفس هایش بود! *** ظهر گرم و مطبوعی بود.. درخششِ خورشیدِ زیبا و نور خیره کننده ای که حاصل تالقی اش با برفِ سفید و تازه بود شهر را از همیشه روشن تر میساخت! به طرف ماشینش راه افتاد. لحظه ای پایش از حرکت ایستاد .. بعد از آن بارشِ سخت و سردِ دیروز و اتفاقاتِ دیشب گیج تر از همیشه بود! بعد از آن حرف های عجیب و لحن کالمِ عجیب ترِ هلن! با اینکه پرده از رازهای گذشته اش برداشته بود باز هم مرموز و غیر قابل پیش بینی بود! از نظرش چیزی در نگاهِ این دخترک بود که او مطلقا ازش سر در نمی آورد. موبایلش را از جیبش بیرون کشید و شماره ای گرفت. _الو؟ _الو سالم سامیار جان.. صبحت بخیر! _سالم .. بد موقع که مزاحم نشدم؟ _اختیار دارید جانم.. امری بود؟ _میخواستم ببینم خانومِ بهادری میتونه امروز برای مصاحبه بیاد دفترت؟ _چرا که نه؟ خیلی هم عالی میشه! میتونه اآلن بیاد؟ برگشت و نگاهی به ساختمانِ هتل انداخت.. مطمئن بود که صبحِ به این زودی حتما در حالِ استراحت است. مخصوصا بعد از آن پیاده روی و سرماخوردگیِ احتمالی! _میشه یه کم دیرتر بیاد؟ _البته.. در هر صورت من امروز تا ظهر شرکتم.. منتظرم! _لطف داری حامد جان.. فقط دیگه سفارش نکنم از بابتِ... _خیالت تخت.. گفتم که.. فقط منشی گری! _ممنون.. خدانگه دار! ریموتِ ماشین را زد و سوار شد. اما همین که خواست استارت بزند پشیمان شد و دوباره از ماشین پیاده شد. ساعت هشت بود! شاید بهتر بود حالی ازش بپرسد و نیز این موقعیت دست نیافتنی در راجع به کار را به زمانِ دیرتری موکول نکند! با دودلی و شک تا نزدیکیِ اتاقش رفت و پشتِ در ایستاد. صدای دستگاهِ سشوار لبخندی روی لبش نشاند. چند تقه ی محکم به در زد. پشت بندش صدا قطع شد و هلن آرام پرسید : _بله؟ _سامیارم.. بیداری؟ موهای نیمه خیسش را سریعا بست و روسری اش را روی سرش گذاشت. در را باز کرد و لبخندی به روی سام زد. _سالم.. صبح بخیر! نگاهِ مالیمِ سام از روی لپ های گل انداخته و صورتِ بدونِ آرایش و بچه گانه اش گذشت و به شانه ی در دستش افتاد. _صبح بخیر! بد موقع مزاحم شدم؟ شانه را در دستش فشرد. _نه.. داشتم آماده میشدم! با خودش اندیشید: "با همه ی سادگی و بچه سویی اونقدر عاقله که تعارف نمیکنه برم تو!" _دیروز در موردِ کار صحبت کرده بودیم! یادته که؟ 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 نویسنده: ناشناس ڪپے با ذڪر نام نویسنده بلامانع است🌹 @Reyhaneh_show
پارت جدیدمونه😍☝️☝️ ... 😍♥️😍♥️😍♥️😍♥️😍♥️😍♥️😍 🔴🔵داستان عاقبت دختر فراری از سفره عقد😱👇 eitaa.com/Reyhaneh_show/27610 پرش بھ قسمت اول رمان👇👇 https://eitaa.com/Reyhaneh_show/5950 🌺 @Reyhaneh_show 🍃🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا