eitaa logo
ریحــانہ شــ🌙ــو
1هزار دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
2.2هزار ویدیو
87 فایل
یا رزاق؛ پارت جدید هر روز 😍 🆔 @Niai73 قسمت اول #درآسمانم_برایت_جایی_نیست...👇 https://eitaa.com/Reyhaneh_show/5950" rel="nofollow" target="_blank">https://eitaa.com/Reyhaneh_show/5950 قسمت اول #بازگشت_گیسو 👇👇 https://eitaa.com/Reyhaneh_show/897 قسمت اول #ریحانه_شو👇 https://eitaa.com/Reyhaneh_show/5
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🍃🌸🍃 یه شب مهمون داشتیم، کفش ها توی حیاط جفت شده بود، همشون مرتب بودن به جز یک کفش که پاشنه هاش خوابونده شده بود ! هرکس میخواست بیاد تو حیاط اون کفش ها رو میپوشید ، میدونی چرا؟ چون پاشنه هاش خوابونده شده بود ! یه کم که فکر کردم دیدم بعضی از ما آدم ها مثل همین کفش های پاشنه خوابونده هستیم ، برامون مهم نیست کی سوارمون میشه ! یادت باشه که اگر سر خم کنی، اگر خودت به خودت احترام نذاری، اگر ضعیف باشی، همه میخوان ازت سواری بگیرن و کسی هم بهت احترام نمیذاره ! کفشِ پاشنه خوابونده نباش .. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🔍 💠امام کاظم(ع): شیعه ما نیست کسی که در دلش ترسان از خدا نباشد. 📚بصائر الدرجات:247/10 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🔍 💠 هم نشینی آیات قرآن و تصاویر •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💎هفت درس مولانا برای تمام زندگی: *درس اول* عشق را بی‌معرفت معنا مکن زر نداری، مشت خود را وا مکن *درس دوم* گر نداری دانش ترکیب رنگ بین گل‌ها زشت یا زیبا نکن *درس سوم* پیرو خورشید یا آیینه باش هرچه عریان دیده‌ای، افشا مکن *درس چهارم* ای که از لرزیدن دل آگهی! هیچ‌کس را، هیچ جا رسوا مکن *درس پنجم* دل شود روشن ز شمع اعتراف با کس ار بد کرده‌ای، حاشا مکن *درس ششم* زر به دست طفل دادن ابلهی‌ست اشک را نذر غم دنیا مکن *درس هفتم* خوب دیدن، شرط انسان بودن است عیب را در این و آن پیدا مکن... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌿 (امام رضا علیـہ السلــــلام) وقتـے از دیـــــن و اخـــلاق خـــواستـگار راضـے بــودید، بــہ ازدواج بــا او بــاشید و بــخاطـر فقیــر بودنـش او را رد نڪنیــد• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
شد یه روز تنها حاجتت از خدا این باشه ڪه... خداااجون...!🥺 امام زمانم رو ازم راضے ڪن؟! 🌱خدا میشه نفس سرڪشم‌ رو درستش ڪنے تا دیگه دل رو نشڪونم؟!😰 ☘خدا میشه منم جزءِ اونایـے باشم ڪه امام زمان روز درمناجاتاش دعا میڪنه براش...!؟!؟🥺 ؟🙏🧡 🌸 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
『🌹͡🌱』 ⭕️ 👈👈 اگه همسرتون با خانم ها ارتباط کاری دارن حتما بخونید ...👇👇 🔵 واضحه، وقتی همسرتون محبت نبینه و جام همسر خالی باشه، میاد تو مسیر اتفاقی یه خانم سوار ماشین میشه یا تو محل کار با خانم هم صحبت میشه مثلا در حد سلام و تشکر.. 🔵حالا تجسم کن خانم به راننده با ناز میگه ممنون که منو رسوندین و تشکر و از این حرفها. . 🔷بعد همسر جرقه درش روشن میشه چرا هر بار خانم خودش رسونده جایی اینجوری تشکر نکرده و جوری برخورد کرده که انگار وظیفه اش بوده.. 🔴خوب خانم عزیز این جام شوهر داره پر میشه اونم توسط یه غریبه ببین یه جرقه کوچک زد و آتیش روشن شد .. 👈پس پر کن جام همسر تو یا تو اداره آقا خانم صدا میکنه خانم میگه جانم بفرمایید خوب اینم یه جرقه در درون همسرتون. ❌تلفن زنگ میزنه شما در جواب همسر : بله بگو .ها چی شده ..خوب باشه . باشه بابا اه. . ببین تفاوت این تیپ جواب دادن با جواب دادن : جانم عزیزم .بفرما.. چشم و... ✅خانم ها حرف زدنتونو درست کنید ..نگین دیر شده و من چند سال ازدواج کردم از من گذشت و ولش کن .. ماهی رو هر بار از آب بگیری تازه اس . ❌اگر تا حالا اینجوری نبودین الان خجالت میکشین 👈 کاری نداره ساده اس ..قدم اول رو با پیامک شروع کنید . کم کم پیام محبت بدین بعد به زبان بیارین 👌این خودش شروع زندگی خوب و پر کردن جامه. 🔵تو اوج مشکلات هستین ؟ خیانت کردن ؟ ☝️اشکال نداره حالا تکان بخور و شروع کن ...خودت از این به بعد جام همسر تو پر کن .. ❌زود شروع کن تا دیر نشده☺️✋ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
برادرم تن بی سر، مبارکت باشد سلام سرخ به خنجر،مبارکت باشد تمام درد تو از ناکسین بی درد است برادرم تن بی سر مبارکت باشد 🔸اولین شهید مدافع حرم شهید بی سر 🌹مدافعان حرم 🌹 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💠"همسر فرعون" تصميم گرفت که عوض شود و شُد یکی از زنان والای بهشتی... 💠پسر نوح تصميمي براي عوض شدن نداشت...... غرق شد و شُد درس عبرتی برای آیندگان...! 💠اولي همسر يک طغيانگر بود و دومي پسر يک پيامبر...!!! 🔸براي عوض شدن هيچ بهانه ای قابل قبول نيست! اين خودت هستي که تصميم مي گيري تا عوض شوي... 💠تا عمر داریم باید انتخاب کنیم، با پایانش دیگر دير شده و بي‌فايده خواهد شد.... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ••✾🌻🍂🌻✾••
🔅 اکرم صلی الله علیه و آله: ✍️ إذا عَظَّمَتْ اُمّتي الدُّنيا نَزَعَ اللّه‏ُ منها هَيْبَةَ الإسلامِ؛ 🔴 هرگاه امّت من دنيا را بزرگ بدارند، خداوند شكوه اسلام را از آنان مى‌‏گيرد. 📚 میزان الحکمه، جلد 1، صفحه 110 🌹 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم 🌹 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
ریحــانہ شــ🌙ــو
بسم الله الرحمن الرحیم✨ رمان #در_آسمانم_برایت_جایی_نیست... #قسمت_444 ناگهان جرقه ای در ذهنش زده شد
بسم الله الرحمن الرحیم✨ رمان ... _اشتباه گرفتید آقا! با تعجب نسبت به صدای متفاوت دختر ببخشیدی گفت و گوشی را قطع کرد.. شاید هم خاتون شماره را اشتباه داده بود! اما آن صدای اول...! سرش را رو به سقف روی تخت گذاشت و به باال خیره شد. _نکن این کارو! چشمش را بست. _اشتباهی که من کردم و تو تکرار نکن! لرزشِ گوشی روی سینه اش او را نیم خیز کرد.. صاف نشست و پیامکِ آمده را باز کرد: _سالم.. من خواهر هلن ام.. اشتباه نگرفته بودید..نمیدونم کی هستین ولی احساس میکنم شما میتونین کمکش کنین! با عجله جواب داد: _عروسی کِیه؟ بعد از چند دقیقه ی طوالنی جواب رسید. _فردا عصر! دستی به چشمانش کشید و تیرِ خالص را زد. _باید باهاش حرف بزنم.. کِی میتونم؟ جواب آمد: _فردا صبح ساعتِ 00 ..پدرم تنها اون وقت بیرونه! گوشی را روی پاتختی گذاشت و دراز کشید. خوابش نمیبرد. دستش را زیرِ سرش گذاشت و اجازه داد افکارِ جدید و عجیب ذهنش را درگیر کند..تازه بودند این درگیری ها.. این احساسات عجیب! حسِ عجیبِ دوست داشته شدن! برایش هنوز ملموس و قابلِ درک نبود! نه هلن و نه عشقی که ناگهانی و عجیب در قلبِ کوچکش جا گرفته بود! چشمانش را روی هم فشرد و چراغِ مطالعه را خاموش کرد! رو به روی درِ خانه ایستاد. خبری از شورلت بیوک نبود! دستش را با تعلل جلو برد و زنگ در را فشرد.بعد از چند دقیقه درِ خانه باز شد و دختری قد بلند رو به رویش ظاهر شد.. هیچ شباهتی با هلن نداشت ولی مانند او محجوب بود! _سالم! _سالم.. شما باید خواهر هلن باشید! سرش را تکان داد. _ملیحه ام.. شما هم باید سام باشین! با تعجب نگاهش کرد که کنار رفت و با لبخند گفت: _بفرمایید.. کسی جز من و اون خونه نیست! داخل شد و اطراف را از نظر گذراند. خانه ی قدیمی و کم امکاناتی بود! آرام پرسید: _میدونست من میام؟ _نه.. از اس ام اس ها هم خبر نداره! یه وقت چیزی نگین... بفرمایید! متعجب وارد شد. _ نامناسب نباشه اومدنم.. خبر میدادین! ملیحه لبخندی زد.. او چه میدانست که در خانه ی آنها در مقابلِ دیوارها هم حجاب رعایت میشود؟ با هم وارد حال شدند. فرش دستبافی وسطِ حال کوچک پهن بود و چند صندلیِ قدیمی. _بفرمایین بشینین.. میرم صداش میکنم! چشم چرخاند. _کجاست؟ 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 نویسنده: ناشناس ڪپے با ذڪر نام نویسنده بلامانع است🌹 @Reyhaneh_show
پارت جدیدمونه😍☝️☝️ ... 😍♥️😍♥️😍♥️😍♥️😍♥️😍♥️😍 🔴🔵داستان عاقبت دختر فراری از سفره عقد😱👇 eitaa.com/Reyhaneh_show/27610 پرش بھ قسمت اول رمان👇👇 https://eitaa.com/Reyhaneh_show/5950 🌺 @Reyhaneh_show 🍃🌺