eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
26.7هزار عکس
5.5هزار ویدیو
204 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬فتو کلیپ شهید مدافع حرم 🌷 عباس کردانی 🌷 #دلم_گرفته_ای_رفیق 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چشم من خیره به #عکس_حرمت بند شده با چه حالی بنویسم⁉️ که دلــ❤️ـــم تنگ شده؟😔 #السلام_علیک_یاعلےبن_موسےالرضا 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣یا امام رضا . . . هواییِ توام ڪـبوتـر🕊 گنبـد تـوام تو هـمیشہ یـاورم 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
❣در بزمِ وصالشـ💞 هـمه کس طالبِ #دیدار ❣تا #یـــار که را خواهــد و میلش به که باشــــد☺️ #شهید_سیدسجاد_خلیلی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃🌺 🌷اگر مردم تهران بخواهند یک نمونه از #خوب های خودشان را مثال بزنند، خوب است که شهید ابراهیم هادی را مثال بزنند و بگویند: «بچه تهرونی؛ مثل #شهید_هادی». 🌷شاید بسیاری از خوبان تهران روز #قیامت پشت سر شهید ابراهیم هادی وارد بهشت شوند. 🌷شما می دانید که آقای #دولابی(ره) اهل تعارف و مبالغه نبودند؛ ایشان وقتی آقای ابراهیم هادی را که یک جوان بیست ساله بود، دیدند، صبر کردند تا جمعیت برود. بعد به ابراهیم هادی فرمودند: «آقا ابراهیم! یک کم ما را #نصیحت کن!» و آقا ابراهیم با شرمندگی سرش را پایین می اندازد که «حاج آقا! چه می فرمایید؟!»😔 🌷ولی به نظر بنده آقای دولابی این سخن را با #اعتقاد گفته اند. 🎤 #استاد_پناهیان #شهید_ابراهیم_هادی🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
💠شجاعت شهید 💟مجید خیلی شجاع بود خیلی #مردونه جنگید برا حمایت از دین جانش❤️ را می‌داد. نترس و #شجاع بود... 💟مجید تو #حرم گریه میکرد😭 که بی بی بخرتش میگف ببین اشکامو #بی_بی نوکرت اومده ببین منو بخر، ⇜بزار بشم فدات ⇜بشم مثل #عباس مثل علی اکبرت ⇜عربا عربا بشم ⇜بزار مثل علی اصغرت #لب_تشنه جون بدم .. خوش به سعادتت😔 #شهید_مجید_قربانخانی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣﷽❣ ⚠️ 😔 1⃣2⃣ 😔هیچ کس به من نگفت:که اگر بیایی، ظلمی باقی نمی‌ماند. دختر بچه عراقی، پدرش را از دست نمی‌دهد و شیرخوارگان فلسطینی بی خانمان نمی‌شوند😔.سربازان امریکایی با بی رحمی وارد خانه‌ها نمی‌شوند و حرمت زن‌ها حفظ می‌شود. 👌حاکم فقط تویی😍، تنها تو که جانشین خدا بر روی زمینی و دیگران همه مطیع امر تو خواهند بود و جهانیان،حکومتی الهی و حاکمی چون شما را خواهند دید😊. 😔به ما نگفتند که دوران ظهور، دیگر هیچ کس سر کسی کلاه نمی‌گذارد و دروغ و دغلبازی تشییع جنازه می‌شوند. زندگی‌ها با عیش حلال،خوش می‌شوند و مردم در کوچه‌ها با لبخند به هم سلام می‌دهند و احوالپرسی می‌کنند. 😊من الان هم به همین نیت به همه سلام می‌کنم و لبخندم را از انسانها دریغ نمی‌سازم☺️. 📘کتاب "هیچکس به من نگفت" ✍نویسنده: حسن محمودی ================== 🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🌤 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#فایل_صوتي_امام_زمان 14 🎧 آنچه خواهید شنید ؛ 👇 ❣وقتی قلب کسی، فاجعه نبودن امام زمان رو فهمید؛ تصمیم میگیره، يه قدمی برای بدست آوردنش برداره. 🔻راستی برای بدست آوردنش چکار ميشه کرد؟ 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
سیری  ز دیدن #تــو ندارد نگاهِ مــن😍 چون قحط دیده ‌ای  که به #نعمت رسیده است👌 #شهید_مرتضی_عبداللهی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
5⃣3⃣0⃣1⃣ 🌷 💠ویژگی اخلاقی 🔰آقا محمد بسیار و صادق بودند👌 به نحوی‌که طی 10 سال زندگی مشترک، هیچ‌گاه از همسرم دروغ⛔️ نشنیدم. همواره به دنبال رفاه و خانواده بودند 💥حتی اگر خود در سختی قرار می‌گرفتند. 🔰همیشه می‌گفتند: از (ع) شرم دارم که در کربلا به فکر آسایش همسر و خانواده‌ام باشم😔 به همین خاطر هیچ‌گاه با هم نرفتیم❌ شهید عبداللهی ارادت ویژه‌ای به (س) داشتند و می‌گفتند: ، حجاب حضرت زهرا (س) است. 🔰اگر مشاهده می‌کردند خانم چادری به می‌خورد، همان‌جا ایستاده و گریه می‌کردند😭 آقا محمد علاقه بسیاری به (ع) داشتند. مدتی بود که دایم می‌گفتند: دلتنگ💔 زیارت امام رضا (ع) هستم، اما می‌ترسم اگر به بروم از اعزام🚌 جا بمانم. 🔰رفتند و پیکر مطهر شهید⚰ بازگشت. زمانی‌که داخل بودیم، به یاد زیارتی که بر دل شهید مانده بود، افتادم. روز خاک‌سپاری که مصادف با شهادت امام رضا(ع)▪️ بود، حرم امام رضا (ع) را برای او آوردند🌺 (مرتضی) 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔹فرازی از وصیتنامه📜 🔸خويشتن را در قفس #محبوس ميبينم و مي خواهم از قفس به در آيم🕊 🔸سيمهاي خاردار مانعند⛔️ من از دنياي ظاهر فريب #ماديات و همه آنچه كه از #خدا بازم ميدارد متنفرم #شهید_محمدابراهیم_همت 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚 ❣🌸 🌸❣ 9⃣4⃣ لب زد: _ممنون بابت همه چیز معصومه، ممنون، خیلی اذیتت کردم، ببخش منو😒 باید تمام تلاشمو میکردم تا گریه ام نگیره، سریع بدون نگاه کردن بهش،باهاش دست دادم و اومدم بیرون،😣 داشتم کفشامو👟 می پوشیدم در حالی که تو چارچوب در ِحیاط ایستاده بود گفت: _یه خواهشی دارم کمی مکث کرد و گفت: _لطفا فردا فرودگاه نیایید بدرقه، میترسم... میترسم نتونم برم با دیدن شماها، به مامانمم اصرار کردم نیاد دستام رو بند کفشام خشک شد،😧 منظورش اینه که آخرین ملاقاتمونه الان، منو بگو که به بدرقه ی فردا دلمو خوش کرده بودم ..😣 در حالیکه که خودمو با بند کفشم مشغول کرده بودم گفتم: _یعنی .. یعنی ..😢 نمی تونستم جمله مو ادامه بدم، مگه این بغضِ لعنتی میذاشت حرف بزنم... خودش سریع گفت: _یعنی نمی خوام بیایین دیگه، تو ام نیا، خواهش میکنم .. فقط محمد میاد که منو برسونه فرودگاه...😒🙏 محمد صدام میزد، خیلی وقت بود تو ماشین منتظرم بودن، دلم نمی خواست برم، من شاید دیگه هیچ وقت نمیدیدمش، وای نه، کاش خواهش نمیکردی عباس ...😢 یعنی نمیبینمش دیگه، امکان نداره، من میبینمش، بازم میبینمش، من مگه چند وقته عباس رو دارم، اشکام به پشت چشمام رسیده بودن😢 فقط یه تلنگر کوچیک کافی بود تا سیلی از اشک رو گونه هام سرازیر بشه، رومو برگردوندم، قطره ی سمج اشک خودشو رو گونه ام انداخت، پشت بهش سریع گفتم: _خداحافظ عباس!! منتظر جوابش نشدم و راه افتادم سمت در و رفتم بیرون، نمی خواستم اینجوری برم، نمی خواستم اینجوری خداحافظی کنم، نمی خواستم ... وای که چه بود،😣😭 اونقد تلخ که حس میکردم ی تلخی اش تا باهام میمونه .. سوار ماشین شدم و سرمو تکیه دادم به پنجره ...زیر لب فقط گفتم "دلم برات تنگ میشه "😭💔 ادامه دارد.... 💌نویسنده: بانوگل نرگــــس 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
❣🌸 🌸❣ 0⃣5⃣ چشمامو کمی باز کردم، نور مستقیم می خورد تو چشمم، پرده ی اتاق رو کی کشیده بود،  بلند شدم که کمرم درد گرفت، 😣 باز تو جانمازم خوابم برده بود،  کل شب و به رفتن عباس فکر میکردم، نخوابیده بودم اما بعد نماز صبح نفهمیدم چجوری تو جانمازم خوابم برده بود،😒  بلند شدم دست و صورتمو شستم، دنبال گوشیم میگشتم که ببینم عباس پیامی زنگی نزده، یادم اومد گوشیم هنوز تو کیفمه،👜از دیشب درش نیاورده بودم، کیفمو باز کردم و دستمو بردم داخلش که دستم خورد به چیز تقریبا گردی،  با تعجب گفتم 😳این دیگه چیه تو کیفم، درش اوردم، چشمام چند لحظه روش ثابت موند وای این اینجا چیکار میکنه، نکنه دیشب … وای نکنه دیشب موقعی که وسایلای ریخته شدم تو اتاق عباس رو جمع میکردم اینم اومده بینشون،😧 محکم با دست زدم رو پیشونیم،  دویدم بیرون اتاق،  مامان تازه از خواب بیدار شده بود انگار.. سریع گفتم: 😵 _محمد کو؟؟؟؟ با تعحب نگام کرد و گفت:😟 _چیشده؟ - مامان محمد کو، رفت؟؟؟؟ +اره یه ده دقیقه میشه رفته، جیشده حالا؟؟ سریع گفتم: _مامان زنگ بزنین آژانس؟؟ زود مامان .. زود، الان میره😨 دویدم 🏃♀تو اتاق و هر چی دم دستم بود پوشیدم که مامان با نگرانی اومد تو اتاق و گفت: _چیشده معصومه؟؟😧 .... 💌نویسنده: بانوگل نرگــــس 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎵 #صوت_شهدایی ✨رسمش نیست رفیق هیئتیتو تنها بذاری ✨رسمش نیست بری فداشی و منو جا بذاری 🎤🎤 سیدرضا #نریمانی #بسیار_زیبا👌👌 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
#شب که میشود #تو در ذهنمـ💭 مرور میشوی میخواهم بدانم کدام #خواب تورا برد که اینگونه بی خبر ازجهانمـ🌎 رفته ای⁉️ #شهید_امیر_سیاوشی #شبتون_شهدایی 🌙 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ #سلام_امام_زمانم❣ سلام آرامش هستی...💖 روزهایم با #تمنای داشتنت و شبهایم را با سکوت گذراندم... ای کاش به جای صحبت آمدن #سیل در همه جا....صحبت از آمدن #تو بود آقا😢😢 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج💔 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
می‌آید دنیا عوض می‌شود اما آمدن بهار مهم نیست مهم شکفتن در قلب توست♥️ 🌺 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️حلم داشته باش 👌 بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام 📡حداقل برای یک☝️نفر ارسال کنید. 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آلبومی دارم پر از #عکس های تو که فقط #پنجشنبه ها بازش می کنم و می نشینم به تماشایت و با #شیرینی نگاهت خودم را به جمعه ای دیگر می رسانم تو تنها دلخوشی #پنجشنبه های منی ! #همسران_شهدا #پنجشنبه_های_عاشقی❤️ 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
👇👇 🌸یه شب حسین به اومد. جهت مَمهور کردن نامه های مردم دستش بود.مهر دقیقا شبیه مزارش بود. 🌸فقط کوچکتر و در اندازه مُهر بود. حتی متن های موجود در مهر شبیه رنگ موجود در سنگ مزارش بود. رنگ متنِ پاسدار شهید مدافع حرم در مهر مثل سنگ مزارش به رنگ بود. 🌸دیدم بعضی ها میدن و حسین همون جا پای نامه ها مهر می زنه. حسین گفت من ها نامه خیلی ها رو مهر می زنم. 🌸همون پنجشنبه خانمی رو سر مزار حسین دیدم. که خیلی هم نبود.داشت می کرد. 🌸از من پرسید شما خانواده شهید رو نمی شناسید؟ گفتم من هستم. من رو در گرفت و گفت، راستش من خیلی بودم. اصلا اهل دین و مذهب نبودم. یک روز که داشتم در شبکه های مجازی جستجو می کردم، با شهید معز غلامی آشنا شدم. 🌸خیلی منقلب شدم.در مورد شهید کردم. بعدها شهید رو در دیدم.این شهید در زندگی من تاثیر بسیاری گذاشت. 🌸باعث شد روز به روز حجابم بهتر بشه. سالها بود که اصلا نماز . ولی از وقتی که با شهید آشنا شدم نماز خوون شدم.من هم خوابی رو که دیده بودم برای اون خانم تعریف کردم... 😍 📚کتاب سرو قمحانه، ص 132 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh