•🕊🥀•
.
#تلنگر 💥
.
🍀یکجاسوس #اسرائیلے
اجیرشد #شهیدچمرانوترورکنہ !
بعدازیکهفتہتعقیبومراقبٺ
🥀عاشقرفتاروکردارشونشد (:
انصافاًیکهفتہ #مراقبماباشن
چطورمیشہ⁉️
عاشــــقدینومذهب #مامیشنیا ... ؟!
#کجاےکاࢪیم¿
.
ـــــــــــــــــــــ|…🏴.|ــــــــــ
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🦋شهادت،#سهمِ کسانی میشود که عالم را ، #محضر خدا میدانند👌 ☘و کسانی که #عالم را محضر خدا بدانند#گناه
🌾دل تنگـ💔ــے برای #برق نگاهت
غمی نداره❌
🌾سر عکس 🖼خنده هات☺️ دردل کن
#بغضی نداره
#شهید_احمد_مشلب🌷
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌾دل تنگـ💔ــے برای #برق نگاهت غمی نداره❌ 🌾سر عکس 🖼خنده هات☺️ دردل کن #بغضی نداره #شهید_احمد_مشلب🌷
7⃣5⃣3⃣1⃣#خاطرات_شهدا🌷
🔰خوش اخلاقی و شوخ طبعی احمد زبان زد بود🌸. بسیار نکته #سنج و دقیق بود. هیچ گاه تولد خواهرانش را فراموش نمی کرد و هر سال به ما هدیه #تولد می داد. او برادری مهربان و دوستی قابل اعتماد بود.
🔰در همه چیز #اعتدال داشت👌. نه پر حرف بود نه کم حرف. در هنگام خشم و ناراحتی، سکوت می کرد.#احمد این حدیث امام علی علیه السلام را همیشه برای من می خواند: “برای دنیای خودت چنان عمل کن که گویا تا ابد در دنیا #زندگی می کنی☝️ و برای آخرت خودت چنان عمل کن که گویا همین فردا می میری.”❗️
🔰معتقد بود این #حدیث باعث جلوگیری از افراط و تفریط در میان مسلمین می شود.احمد مبنای زندگی خودش را بر همین اساس #گذاشته بود
اهل تفریح و خوش گذرانی به جا بود، با دوستانش بیرون می رفت.شاخص ترین ویژگی های احمد، صبر او بود.
🔰او #بخشنده و دست و دل💗 باز بود و اطرافیان را با بخشندگی خود خوشحال می کرداحمد بسیار با گذشت بود. هرگز از کسی #خشمگین نمی شد و هرگز از کسی کینه به دل نمی گرفت و مواظب بود کسی از او دلگیر نشود
#شهید_احمد_مشلب🌷
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
📝رضا در #وصیت نامه شان خطاب به محمدقاسم نوشته است: #محمدقاسم جان خودت را از مجالس تلاوت قرآن 📖و اهلبیت (ع) دور نکن که خطبه پیامبر (ص) به ثقلین بود .
🌳سفارش دیگر #همسر شهیدم دستگیری از مستمندان و نیازمندان است . او از #محمدقاسم خواسته بود که: با مادرت مهربان باش و به مادرت وفا کن . سعی کن در مکتب شهدا و شهادت تلمذ کنی . راه پدر را ادامه بده .
من هم دوست دارم تا اسلحه جهاد شهیدم را به دستان پسرش بسپارم و امیدوارم امام زمان (عج) ظهور نمایند .
🌲 چرا که اهلبیت (ع) #ناموسپرست هستند و اجازه نخواهند داد عمه سادات اینگونه به دست #کفتارها بیفتد و حقیقتاً انتقام خونهای ریخته شده را از کفار خواهند گرفت. انشاءالله
راوی: همسر شهید
#شهید_محمدرضا_الوانی🌷
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
✍ما_شاه_نیستیم‼️ هم #محافظش بودم و هم راننده اش🚓 از وقتی باهاش آشنا شدم، فهمیدم خیلی #متواضعه و اصل
🔅سلام بر #عشق 💓که از میان عطش پرواز🦋 ، در وجودت دمیده شد .
نمیدانم آیا هرکسی که پر باز کرد و اوج گرفت ، یقینا #پرواز خواهد کرد یا نه ، اما میدانم که قلب تو ، مفتخر به لمس عاشقانه🌸 ذرات آسمان شد .
🔅پرواز 🕊، در تعبیر من و امثال من نمی گنجد . پرواز یعنی گرایش بسوی بینهایت ؛ گرایشی که تمام وجود را محبوس تلاطم #آفرینش میکند .
🔅نمیدانم که هنگام عروج ، آسمان را چگونه میدیدی . شاید پدیده های صبحگاهی🌤 در آسمان🌫 دلت رقص #میکردند ، شاید از میان پاره ابر ها رنگین کمان را رصد میکردی . در هرحال ، چرخش این شاید ها باید ها در پیچوخم ذهنم ، نمیتواند
🔅لطافتی که تو با #دل دیدی را برایم نقش کند .شرمنده ام که هیچ از تب عشق نمیدانم ؛ طعم پرواز تورا هر #گمشده ای نخواهد چشید ، مگر به شرط #شفاعتت ...
#شهید_جواد_فکوری🌷
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🍂🥀🍂
#السلام_علیڪ_یاصاحب_الزمان✋
🌸سختے #مسیر با تو آسان بشود
🍃روزے ڪویرِ خشڪ #باران 🌨بشود
🌸اے منجے عالم بہ خداوند قسم
🍃با آمدنت جهان #گلستان 🌸بشود.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌺
#غروب_جمعه_های_دلتنگی💔
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
مداحی آنلاین - با هر که نشستم به جز آن یار زیان بود - حمید علیمی.mp3
4.99M
⏯ #واحد احساسی #امام_زمان(عج)
🌸با هر که نشستم به جز آن یار زیان 🍃بودبا هر صنمی انس گرفتم غم جان بود
🎤 #حمیدعلیمی
👌فوق زیبا
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌸🍃
#غروب_جمعه_های_دلتنگی💔
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ 2⃣4⃣ #سبک_زندگی_قرآنی✨ 🔻خدا میبیند، ملائکه مینویسند🔻 اگر به فرزندانِ خود 👨👩👧👦 ❌ به جای
❣﷽❣
3⃣4⃣ #سبک_زندگی_قرآنی✨
💢 #عادی_شدن_نعمت
✍️یک بیماری خطرناک که چند نشانه دارد😱
1️⃣⚠️ نعمتهاى زیادی داشته باشى، اما اونها رو نعمت ندانى و اصلا احساس شكرگزارى در قبالش نداشته باشى
2️⃣⚠️ وارد خونه بشی و همهى اعضاى خانواده رو در سلامت ببینی،و این نعمت برات عادی باشه
3️⃣⚠️ وارد بازار بشی و خريد كنى،، و اونو یه چیزِ عادى و حق خودت بدونی.
4️⃣⚠️ هر روز در كمال صحت و سلامتى از خواب بیدار شی ،در حالى كه نه از چیزی نگران باشی و نه ناراحت، اما این نعمت اصلا به چشمت نیاد
☝️این بیماری خطرناک، مرضِ #عادى_شدن_نعمت است
و نام دیگه اون، #ناشکری است
📣 مراقب این مرضِ #بیصدا باشید
🔻 قرآن تاکید کرده که:
🕋 و أَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّث(ضحی، آیه۱۱ )
👈 ﻧﻌﻤﺘﻬﺎﻯ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺕ ﺭﺍ ﺑﺎﺯﮔﻮ ﻛﻦ.
🗣 یاد کردنِ نعمت، و بازگو کردنِ نعمت، خودش یه نوع شکرگذاری به حساب میاد.
👈 پس یه خورده از داشته هات یاد کن...
👌 مثلاً اگه وضع مالی خوبی نداری، پول نداری، در عوض خدا تن سالم بهت داده، بچّه سالم بهت داده، این خودش یه دنیا ارزش داره، اینو یاد کن...
📛اما اگر این نعمتها برات عادی بشه و ناشکری کنی....
😱 یه وقت میبینی، خدا اون چیزهایی هم که داری ازت میگیره،تا قدرشون رو بهتر بدونی👌
🕋 لئِن شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ وَ لَئِن کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِی لَشَدِیدٌ (ابراهیم/۷)
💢اگر شكر كنيد، (نعمتهاى) شما را زیاد میکنم،
💢و اگر ناسپاسی كنيد مجازاتِ من شدید خواهد بود
🔔☝️یادتون نره، این بیماری میتونه آسيب شديدى به آدم وارد کنه.😱
👈پس اگر گرفتار هم هستی، از چیزهای دیگهای که داری یاد کن، تا آروم بشی، تا مرهمی باشه به روی زخمهات، تا ﻳﺄﺱ و ناامیدی از وجودت دور بشه...
#نشـرپـیامصـدقهجـاریهاست💯
#ادامه_دارد...
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
مهارتهای کلامی_4.mp3
11.16M
#مهارتهای_کلامی ۴
🔰قُل لِعبادی، یَقولُ الّتی هِیَ أحْسَن...
مهمترین عامل پیوند قلوب انسانها،
نه بکارگیری کلمات خوب؛
بلکه بکارگیری بهترین کلمات ممکن،
و رعایت "ادب زبان" است!
🔰علّت تعداد کثیری از دعواها، طلاقها، گسستگیها و ... عدم رعایت ادب در مرتبهی زبان است.
#استاد_شجاعی 👆
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
1⃣5⃣3⃣1⃣#خاطرات_شهدا🌷 🌸 #نحوه_اسارت #شهید_محسن_حججی 🔰داعش جلو و جلو تر آمد. #بالاخره #پایگاه را گ
#کلام_شهید🍁
⏳عمریست شب🌔 و روزم را به عشق💞 #شهادت گذرانده ام...
و همیشه #اعتقادم این بوده و هست که با شهادت به بالاترین درجه ی #بندگی میرسم...
🌿خیلی #تلاش کردم که خودم را به این مقام برسانم اما نمی دانم که چقدر توانسته ام #موفق باشم...
🍃چشم امیدم فقط به کرم خدا و اهلبیت است و بس امید دارم این رو سیاه پرگناه را هم #قبول کنند و به این بنده ی بدِ پرخطا نظری از سر رحمت بنمایند...
🌿که اگر این چنین شد؛ الحمدالله رب العالمین...اگر روزی خبر #شهادت این بنده حقیر سرا پا تقصیر را شنیدید؛ #علت آن را جز کریمی و رحیمی خدا ندانید...اوست که رو #سیاهی چون مرا هم می بخشد و مرا #یاری می کند...
#شهید_محسن_حججی🌷
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
📚#رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی ⛅️#افتاب_در_حجاب 3⃣4⃣#قسمت_چهل_وسوم 💢البته نیاز به این علائم و نشانه ها
📚#رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی
⛅️#افتاب_در_حجاب
4⃣4⃣#قسمت_چهل_وچهارم
💢بهانه ای می یابند تا #سیر گریه کنند... و عقده هاى دلشان را بگشایند.
از اینکه مى بینى #دشمن قتاله سنگدل هم #گریه مى کند،... اصلا تعجب نمى کنى ،... چرا که به وضوح ، ضجه #زمین را مى شنوى ،... اشک #اشیاء را مشاهده مى کنى ، گریه #آسمان🌫 را مى بینى ، نوحه #سنگ و #خاك و #باد و #کویر را احساس مى کنى و حتى مى بینى که #اسبهاى_دشمن آنچنان گریه مى کنند که سمهاشان از اشک😢 چشمهاشان تر مى شود....
🖤ولوله اى به پا کرده اى در عالم، زینب!
هیچ کس نمى توانست تصور کند...
که این زینب استقامت اگر بخواهد در مصیبت برادرش نوحه گرى کند،...
چنان آتشى به جان عالم و آدم مى افکند... که اشک عرش را در مى آورد...
و دل سنگین دشمن را مى لرزاند.
اما این وضع، نباید ادامه بیابد... که اگر بیابد، دمى دیگر آب در لانه دشمن مى افتد... و سامان بخشیدن سپاه را براى #عمرسعد مشکل مى کند.پس عمر سعد به کسى که کنار او ایستاده ، فرمان مى دهد:_برو و این زن را از سر جنازه ها بران!
💢تواین دستور عمر سعد نمى شنوى....
فقط ناگهان ضربه #تازیانه و #غلاف_شمشیر را بر #بازو و #پهلوى خود احساس مى کنى... آنچنانکه تا اعماق جگرت تیر مى کشد، بند بند تنت از هم مى گسلد... و فریاد یازهرایت به آسمان مى رود.زبان زور، زبان نیزه ، زبان تازیانه ؛ اینها #ابزار_تکلم این #اعراب_جاهلیت اند. انگار نافشان را با خنجر #نفرت بریده اند و دلهایشان را در گور کرده اند.
🖤اگر برنخیزى... و بچه ها را با دست خودت از کنار جنازه ها برنخیزانى ،
زبان نیزه آنها را بلند خواهد کرد...
و ضربه تازیانه بر آنها فرود خواهد آمد.
پس #دردهایت را چون همیشه #پنهان مى کنى ، از جا بر مى خیزى... و زنان و کودکان را با زبان مهربانى و دست تسلى از پاى پیکرها کنار مى کشى و دور هم جمع مى کنى.
💢این #شترهاى_عریان_و_بى_جهاز، براى بردن شما #صف کشیده اند.
#عمرسعد به سپاهش فرمان برنشستن مى دهد... و عده اى را هم مامور سوار کردن کودکان و زنان مى کند.#مردان براى سوار کردن کودکان و زنان هجوم مى آورند.... گویى بهانه اى یافته اند تا به (آل االله ) نزدیک شوند... و به دست اسیران خویش دست بیازند. غافل که #دخترحیدر، نگاهبان این #نوامیس خداوندى است و کسى را یاراى #تعرض به اهل بیت خدا نیست.
🖤با تمام #غیرت_مرتضوى_ات فریاد مى کشى ؛_✨هیچ کس دست به زنان و کودکان نمى زند! خودم همه را سوار مى کنم. همه #وحشتزده پا پس مى کشند...
و با چشمهاى از حدقه درآمده ، خیره و معطل مى مانند. در میان زنان و کودکان ، چشم مى گردانى و نگاه در نگاه #سکینه مى مانى:_✨سکینه جان ! بیا کمک کن!سکینه ، #چشم مى گوید و پیش مى آید.. و هر دو، دست به کار سوار کردن بچه ها مى شوید.
کارى که پیش از این هیچ کدام #تجربه نکرده اید....
💢همچنانکه زنان و #کودکان نیز سفرى اینگونه را در تمام عمر تجربه نکرده اند.
زنان و کودکان ، خود #وحشتزده و#هراسناکند... و دشمن #نمى_فهمد که براى ترساندنشان نیاز به اینهمه #خباثت نیست.... کوبیدن بر طبل و دهل ،
جهانیدن شتر، پایکوبى و دست افشانى و هلهله.آیا این همان دشمنى است که دمى پیش در نوحه خوانى تو گریه مى کرد؟در میانه این معرکه دهشتزا،...
با حوصله اى تمام و کمال ، زنان و کودکان را یک به یک سوار مى کنى...
و با دست و کلام و نگاه ، آرام و قرارشان مى بخشى.
🖤اکنون #سجاد مانده است و #سکینه و تو.رمق ، آنچنان از تن سجاد، رفته است که نشستن را هم نمى تواند چه رسد به ایستادن و سوار شدن....
تو و سکینه در دو سوى او زانو مى زنید، چهار دست به زیر اندام نحیف او مى برید....
#ادامه_دارد....
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
📚#رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی
⛅️#افتاب_در_حجاب
5⃣4⃣#قسمت_چهل_پنچم
💢چهار دست به #زیر اندام نحیف او مى برید و آنچنانکه بر درد او نیفزاید، آرام از جا بلندش مى کنید... و با #سختى و #تعب بر شتر مى نشانید.
تن، طاقت نگه داشتن سر را ندارد....
سر فرو مى افتد و پیشانى بر گردن شتر مماس مى شود.... هر دو، دل رها کردن او را ندارید و هر دو همزمان اندیشه مى کنید که این تن #ضعیف و #لرزان چگونه فراز و نشیب بیابان و محمل لغزان را تاب بیاورد.
🖤#عمرسعد فریاد مى زند:
_غل و زنجیر! و همه #باتعجب به او نگاه مى کنند که :_براى چه ؟!
اشاره مى کند به محمل سجاد و مى گوید: _ببندید دست و پاى این جوان را که در طول راه فرار نکند.عده اى #مى_خندند.. و تنى چند #اطاعت فرمان مى کنند و تو سخت دلت مى شکند.
💢بغض آلوده مى گویى:
_✨چگونه فرار کند کسى که توان ایستادن و نشستن ندارد؟! آنها اما کار خودشان را مى کنند.... #دستها را #بازنجیر🔗 به گردن مى آویزند و #دوپا را باز با زنجیر از #زیرشکم_شتر به هم قفل🔒 مى کنند.#سپید شدن مویت را در زیر مقنعه ات احساس مى کنى... و خراشیدن قلبت را و تفتیدن جگرت را.
🖤از اینکه توان هیچ #دفاعى ندارى ،
#مفهوم_اسارت را با همه وجودت لمس مى کنى.#دشمن براى رفتن ، سخت شتابناك است و هنوز تو و سکینه بر زمین مانده اید... اگر دیر بجنبید دشمن پا پیش مى گذارد و در کار سوار شدن #دخالت مى کند.دست سکینه را مى گیرى.. و زانو خم مى کنى و به سکینه مى گویى: _✨سوار شو!سکینه مى خواهد بپرسد: پس شما چى عمه جان!
💢اما #اطاعت_امر شما را بر خواهش دلش ترجیح مى دهد.اکنون #فقط_تو مانده اى... و آخرین شتر بى جهاز و...
یک دریا دشمن و...کاروان پا به راه که معطل سوار شدن توست.نگاه دوست و دشمن ، خیره تو مانده است... چه مى خواهى بکنى زینب ؟! چه مى توانى بکنى ؟!
🖤شب 🌙هنگام...
وقتى با آن جلال و جبروت ، به زیارت قبر پیامبر مى رفتى ، #پدر دستور مى داد که #چراغهاى_حرم را
خاموش کنند، #حسن در #پیش_رو...
و #حسین در #پشت_سر،... گام به گام تو را همراهى مى کردند که مبادا چشم_نامحرمیبه#قامت_عقیله_بنى_هاشم بیفتد.... و #سنگینى_نگاهى ، زینب على را بیازارد....
💢اکنون.... اى ایستاده تنها!
اى بلندترین قامت استقامت ! با سنگینى اینهمه نگاه نامحرم ، چه مى کنى ؟
تقدیر اگر چنین است چاره نیست ، باید سوار شد. اما چگونه ؟!پیش از این هر گاه عزم سفر مى کردى ، بلافاصله #حسن پیش مى دوید،#عباس زانو مى زد و رکاب مى گرفت... و تو با تکیه بر دست و بازوى #حسین بر مى نشستى.
در همین آخرین سفر از مدینه ، پیش از اینکه پا به کوچه بگذارى ،...
🖤#قاسم دویده بود و پهلوى مرکبت کرسى گذاشته بود، #عباس زانو بر زمین نهاده بود، #على_اکبر پرده کجاوه را نگاه داشته بود، حسین دست و بازو پیش آورده بود تا توآنچنانکه #شایسته عقیله یک قبیله است ، بر مرکب سوار شدى.آرى ،... پیش از این دردانه بنى هاشم ، عزیز على و #بانوى مجلله اهل بیت اینگونه بر مرکب مى نشست....
💢 و اکنون #هزاران_چشم...
#خیره و #دریده مانده اند تا #استیصال تو را ببینند... و براى #استمداد ناگزیر تو، پاسخى از #تحقیر یا #تمسخر یا #ترحم بیاورند.
خدا هیچ عزیزى را در #معرض طوفان #ذلت قرار ندهد.خدا هیچ #شکوهمندى را دچار #اضطرار نکند.امن یجیب المضطر اذا دعا و یکشف السوء(21)
🖤چه کسى را صدا کردى ؟
از چه کسى مدد خواستى ؟آن کیست در عالم که خواهش #مضطر را اجابت کند؟
هم او در گوشت زمزمه مى کند...
#ادامه_دارد...
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌳🍂
⚜دل💓گیرنباش!
دلتکهگیرباشد،#رهانمےشوے.
⚜یادتباشد؛#خدابندگانشرابا آنچهبداندلبستہاندمےآزماید...
#شهید_محمدابراهیم_همت🌷
#اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج🌸🌿
یا فاطمه زهرا سلام الله
#شبتون_شهدایی🌙
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
❣ #سلام_امام_زمانم❣
🌿دل💞 را پر از #طراوت عطر حضور ڪن آقا تو را به حضرت زهرا ظهور ڪن
🍁آخر #ڪجایے اے گل 🌸خوشبوے فاطمه(س)برگرد و #شهـر را پر از امواج نور ڪن ☀️
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌸🍃
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌼ای #همسفران
🍂باری اگر هست ببندید
🌼این خانه🏘
🍂اقامتگهِ ما #رهگذران نیست ...❌
#سلام_صبحتون_شهدایی🌺
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🥀شبی 🌙تو خواب #دیدمش.... بهم گفت: به بچه ها بگو سمت گناه🔞 هم نرن... اینجا خیلی #سخت می گیرن...! باب
💗به من #توصیه کرد اجازه ندهم بچهها به مراسم گناه بروند از جمله مراسم #🎉عروسی همراه با گناه 🔞و اینکه به مسائل تربیت دینی خیلی حساس بود.
💗با آقاحجت همیشه در #خانه نماز جماعت میخواندیم. چراکه اهمیت عجیبی به نماز اول وقت به خصوص به صورت #نماز جماعت میداد.🌱
بسیار ساده پوش بود و تا لباس👕هایش کامل از کار افتاده نمیشد هیچ وقت راضی به خرید لباس جدید به نمیشد.
💗بسیار کم حرف و #بیشتر اهل عمل کردن بود؛ هیچ وقت کاری نمیکرد که مادر و پدرش ناراحت شوند اگر هم کاری میکرد فورا از دل آنها درمیآورد😊 و همیشه به مادرش #سفارش میکرد برای شهادتش دعا کنند.
💗آقاحجت فوق العاده رک بود و صراحت کلام داشت البته درکمال ادب و اخلاق کلام خود را میگفت، همیشه دائم الوضو بود✨
💗به مسائل محرم و نامحرمی خیلی حساس بود☝️و یادم است یکبار از تلویزیون مصاحبه #همسران شهدا پخش میشد #شهید به من گفت مبادا بعد از شهادت من صدا یا تصویری از شما پخش شود.❣
#شهید_حجت_اسدی🌷
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
Page349.mp3
818.3K
🔻طرح تلاوت روزانه قرآن کریم
✨سوره مبارکه مؤمنون✨
#قرائت_صفحه_سیصدو_چهل_نوهم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh