eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
27.8هزار عکس
6.2هزار ویدیو
204 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem
مشاهده در ایتا
دانلود
📖 ♨️ فضای مجازی را ♨️ 🔰آمده بودیم بجنگیم پاتک خوردیم! 🔰آمده بودیم مفید باشیم دچارِ سرگردانی شدیم🤕 🔰آمده بودیم خوبی ها را جار بزنیم اسیرِ بدی هایش شدیم 🔰آمده بودیم یارگیری برای (عج) واردِ ارتش شیطان شدیم!🔥 🔰آمده بودیم ندانسته ها را یاد بگیریم ! داریم فراموش می کنیم همان دانسته ها را! 🔰آمده بودیم که بگوییم : آری ؛ ما هم هستیم ...!✊ درگیرِ دیده شدن شدیم و نیت ها ،یادمان رفت.😔 -آمده بودیم و آمده بودیم .... خوب آمـــدیم ... بد .... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃🌺🍃🌺 شهید بابایے بہ همسرشون میگن:😍 ملیـحھ ! 🙂 ما یہ نگاه ڪردن داریمـ یہ دیدنــ . من توے خیابون شاید ببیـنم اما نـــگاه نمیڪنمـــ....😌 #چقدر_خوبہ 😍❤️ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
نگاہ ڪݩ چہ زیـبا از خستگے #خوابـش برده اے شهیـــد دعایـے ڪݩ ڪہ ما از خستـگیِ #گناہ خوابمـاݩ نبـرد و از قافلہ ے #مهدے فاطمہ جا نمانیم #شبتون_شهدایی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
یا صاحب الزمان(عج )🌺 کاش تماشا کنم جلوه ی ماه تو را ماه که نه، شمس جان ،ای قدمت برسماء #سلام_آقا صبحت بخیر امام مهربانم🌸🍃 @ShahidNazarzadeh
صبح آمد و #خاطرات شادت اینجاست #عطر تن و #خنده های نابت اینجاست در #باورِ من نیست نباشے دیگر تصویرِ #رخِ پُر تب و تابت اینجاست به یاد #شهید_محمد_اسدی❤️🕊 #سلام✋ #صبحتون_شهدایی🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
عباس یه روز اومد خونه و گفت: خانوم! باید خونه‌مون روعوض‌ کنیم، می‌خوام خونه‌مون رو بدیم به یکی از پرسنل نیروی هوایی که با هشت تا بچه توی یه خونۀ دو اتاقه زندگی می کنن، این خونه برای ما بزرگه، میدیم به اونا و خودمون میریم اونجا😊 اون بنده خدا وقتی فهمید فرمانده‌اش می‌خواد اینکار رو کنه قبول نکرد اما با اصرار عباس بالاخره پذیرفت و خونه مون رو باهاشون عوض کردیم☺️ #شهیدعباس_بابایی @shahidNazarzadeh
🌷 ⃣3⃣ 💠مرا دریابید 🔹همراه دایی سعید برای گرفتن شام به فاو رفتیم. 🚍موقع برگشتن، دشمن دیوانه وار منطقه رو زیر آتش گرفت. به پایگاه موشکی که رسیدیم بچه ها رو برای گرفتن غذا صدا زدم. 🔸محمود و مهدی کنار سنگر خودشون نشسته بودند و به کارهای من می‌خندیدند.😂😅 همه با قابلمه دور ماشین ایستاده بودند. 🔹بالای باربند رفتم و با صدای بلند فریاد زدم: «اگر با کشته شدن من، پایگاه موشکی پا بر جا می‌ماند، پس ای خمپاره ها مرا دریابید!» در همین لحظه یه خمپاره ۱۲۰ زوزه کشان در کنار ما منفجر شد! همگی خوابیدند. من هم از روی باربند خودم رو به کف جاده پرت کردم. 🔸بلند شدم خودم رو تکاندم و گفتم: 🙌 «آهای صدامِ الاغِ زبون نفهم! شوخی هم سرت نمی‌شه؟ شوخی کردم بی پدر مادر!» همه زدند زیر خنده.  😁 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷 0⃣2⃣ 💠 جای او را به آسانی نمیشود پر کرد 📌خاطره ای از 🌷 👆عکس باز شود 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔰 🌸از ميان تمام شهدای كربلا به يك شهيد علاقه ويژه داشت. 🔴👈هادی می گفت: من عاشق ، غلام آقا هستم. 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
‍ 3⃣5⃣1⃣ 🌷 🔰 🔹اومده بود او را به بچه های معرفی کرد 🔸گفت ایشون دوست صميمي بنده است كه حاصل زحماتش (ساندویچ ) را بارها نوش جان كرده ايد! 🔹سيد بهش گفت: چي شد اينطرفا اومدي؟! او هم با صداقتي كه داشت گفت: داشتم از جلوي رد مي شدم كه ديدم مراسم داريد. گفتم بيام ببينم چه خبره كه شما رو ديدم. 🔸سید خنديد و گفت: پس تو رو دعوت كردند 🔴👈آری ، هادی را دعوت کردند تا در سال های بعد همنشین آنها و شود. 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃🌺🍃🌺 #مقام_معظم_دلبری😌💚 هرگز به غیر جانانــ❣ ما جان نمی فروشیمــ☝️ جان می دهیم اما جانان نمی فروشیمـــ✌️ دشمن اگر ببخشد کاخ سفید خود را یک تار موی رهبر💕 بر آن نمی فروشیم😌 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃🌺🍃🌺 سه روز بود که به #شناسایی رفته بود.. بعد از شناسایی با خستگی زیاد نقشه را پهن کرد و نقطه ای را نشان داد و گفت: اگر من در این عملیات زنده ماندم که هیچ..!! اگر شهید شدم اینجا از روی چند خوشه #گندم رد شدم !! به صاحبش بگویید که از ما راضی باشد.. #شهید_حسین_خرازی🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
💔 🌍 مُشتَش را ڪَرد گـُ🌺🍃ـل‌ بُودند وَ 🍂پُوچ ❣آنها را بُرد وَ ⏳ما را 🍁 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
شرح حال #پدر: سخته پسرت بره و مدتی ازش خبری نشه و بری جبهه دنبال خودش یا جنازه اش بگَردی ... سخته سر پسرت قطع شده باشه و خودت بخوای پیکرشو بیاری واسه مادرش... شهید بی سر #شهید_یوسف_رضا_رضایی🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh ⬇️⬇
⬆️⬆️ 4⃣5⃣1⃣ 🌷 💠ماجرای پیکر شهید بی سری که با پدرش سخن گفت. 🔻بخش اول 🔹خبر آورده بودند که یوسف رضا شده است. من هم که در منطقه حضور داشتم برای گرفتن خبری و یافتن اثری به رفتم. 🔸صبح اول وقت جلوی در تعاون بودم تا ببینم اوضاع از چه قرار است. مسئول گفت: نام فرزند شما نه در لیست شهدا است و نه در لیست مجروحین، اینجا ما همه روزه با رادیو نام اسرا را گوش می دهیم نامش در بین اسرا نیز نبود. 🔹پرسیدم در این عملیات، شهدایی بوده اند که شناسایی نشده باشند؟ 🔸جواب داد: بیش از 20 پیکر شهید بوده اند که پلاک نداشته اند و همه را به همراه سایر شهدا به سنندج، پشت دریاچه منتقل کرده ایم تا توزیع شوند. 🔹به منطقه رفتم و به سردخانه محل نگهداری شهدا سر زدم، گفتم پسرم مفقود شده و خبردار شدم چند جنازه که هنوز هویت شان نشده در اینجا نگهداری می شود. 🔸گفتم ببینمشون شاید پسرم بین آنها باشد با احترام برخورد کردند و رفتیم تا جنازه ها را ببینیم. 🔹وضع وحشتناکی بود، بدن های متلاشی شده شهدا با اوضاع بسیار دردناکی در کف سردخانه انبار شده بود در میان اجساد بی هویت را نیافتم در حال برگشت بودم که جنازه ای که وضعیت درستی نداشت نظرم را جلب کرد 🔸پرسیدم: این پیکر کیست؟ گفتند: آن شهید دارد و شناسایی شده نگاهی به پیکرش کردم کاملا متلاشی و قابل تشخیص نبود گفتند اهل بابل است. 🔹در حال برگشت به سمت درب خروج بودیم که ناگهان پسرم را شنیدم که گفت: بابا یوسف رضا اینجاست، دوباره برگشتم همان شهید که گفته بودند اهل است دوباره صدایم کرد و گفت: نرو که گرفتار می شوی من یوسف رضا هستم. 🔸هرچه گفتم دوباره جنازه را کنیم قبول نکردند و گفتند ما کار داریم و باید برویم هرچه گفتم بابا پسرم با من سخن گفته. به حرفم گوش نداده و گفتند مگر مرده حرف می زند؟ 🔹گفتم شهدا اند آنها که نمرده اند اما در را بستند و رفتند و گفتند اگر باز هم کاری داری برو پیش مسئول که الان نیست و رفته دنبال گازوییل 🔸من هم همانجا روی پله کانکس های سردخانه نشستم خلاصه تا ساعت چهار روی پله نشستم تا مسئولش آمد کلی خواهش و تمنا کردم تا گفتند باز کنید دوباره جنازه را ببیند 🔹رفتم سر جنازه پلاکش را که در سینه اش فرو رفته بود خارج کردیم سپس پیکر را برگرداندم ناگهان دیدم بر روی لباس زیرش نوشته "یوسف رضارضایی" 🔸علی رغم بسیاری که مرا فرا گرفته بود از اینکه پسرم را یافته بودم و از ارتباطی که با او داشتم خوشحال بودم پلاک را هم بررسی کردیم دیدیم یک حروف را به ثبت کرده بودند و پلاک نیز متعلق به یوسف رضا بود. ... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
6⃣2⃣ 🌷 می گفت:خود را زیر معیارهای قرار دهید و در و هایتان دقت داشته باشید، سر سوزنی از مسیر واقعی پس از مدتی شما را به جایی می رساند ڪه در می یابید نسبت به نقطه ڪه بر آن انطباق داشته اید بزرگی پدید آمد و شما را از ڪاملا ساخته است. 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
#دنیــــا... بہ وسعت #قفسی تنگ می شود وقتی #دلت💔 برای #ڪسی #تنگ🍁 می شود ... #جا_ماندن_حس_خوبی_نیست🍂 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فکه که رفتی...⁉️ سر روی ها بگذار! هر ذره اش کلمه ای است! رمل ها را با تو حرفی است...🎤 یکی ... دیگری ... یکی ... دیگری ... یکی ... دیگری مُشتی از آن را که برداری، جمله را تمام می شنوی:🎧 «امروز روز پنجم است که در هستیم؛ را جیره بندی کرده اند!💧 را جیره بندی کرده اند! همه را هلاک کرده!😪 همه را، جز که در انتهای کانال خوابیده اند... فدای لب تشنه ات !» خطا کردی اگر گمان بردی که این جملات است؛ زبان است برادر... عشـ❣ـق! این را که با راز درآمیزی! نیک می شنوی نجوای عاشق دلسوخته ای را که با محبوبش می کند که: « عمری است عشقت مرا محاصره کرده...💞 این پنج روز که چیزی نیست! آب نمی خواهم شراب عشق کجاست؟! نان نمی خواهم جان جانانم کجاست؟! عطش دیدار تو محبوب😍، آخر می کشد مرا... 💢آری! جز ؛ همه خواب اند!😴 انتهای کانال جمع خوبان جمع است... پسر فاطمه به دادمان برس! دستمان را بگیر! دیگر راهی نمانده...»⛔️ لحظه ای بیش نمی گذرد که انتهای جمله اش را با قطره ی خونش می گذارد• و راز و رمز تمام وجود خود را در آن نقطه جا می گذارد که تفسیرش نه « » است و نه « » بلکه همچون از ازل تا ابد است...✅ 💢آری! رمل های فکه را همین نقطه ها ساخته است برادر! فکه پر است از نقطه هایی که کهکشان را به سخره گرفته است.. به یاد سردار کانال کمیل 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃🌺🍃🌺 از تـمـام بـودنےهـا ، تـو هـمـین از آن مـن بـاشـ😍 ڪہ بـہ غـیر بـاتـو بـودن ، دلـم آرزو نــدارد ...!🙈 #همسرانه 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ تاثیر گذار در مورد #حجاب #پیشنهاد_دانلود👌👌 💖الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـ الْفَــرَج💖 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
دارد زمان آمدنت دیر مے شود دارد جوان سینہ زنت پیر مے شود این کشتے شکستہ ی طوفان معصیت با ذوق دست توست کہ تعمیر مے شود ✨اللهم عجل لولیک الفرج✨ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
1_14292507.mp3
2.79M
✍کسی، معلّم کلاس می شود؛ که داناتر از همه ی اهلِ کلاس است! تو تنها معدن کامل علمِ خدایی! و داناتر از تو، کسی نیست. ✔️ببین؛ دنیا بدون تو شبیه کلاسِ بی معلم شده 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃🌺🍃🌺 ما تمام دلتنگیےہایمان را بہ جاےِ تو در آغوش میےڪشیم چقدر جایت میان ما خالیست ... #شہید_محمودرضا_بیضایے🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
5⃣5⃣1⃣ 🌷 💠 🌷در عمليات والفجر ٨ در گردان امام حسين (ع) بوديم و با كاميون هاى كمپرسى غنيمتى، اسراى عراقى را به پشت جبهه انتقال مى داديم. دوستى داشتيم بسيجى به نام ايوب ياورى كه موقع بردن تعدادى از اسرا به پشت اروندرود فراموش كرده بود اسلحه اش را بردارد. 🌷مى گفت: “بين راه گاهى بعضى افراد وسوسه مى شدند و از خود تحركى نشان مى دادند و من با تظاهر به اين كه نارنجكى در جيب دارم دستم را با قيافه اى تهديدآميز به جيبم مى بردم و آنها از بيم، سر جاى خود مى نشستند. 🌷وقتى به اردوگاه رسيديم و سر و كله ى رفقا از دور پيدا شد و احساس امنيت كردم، نارنجك كذايى را كه حالا سيبى سحرآميز شده بود از جيبم بيرون آوردم و به نيش كشيدم. اگر به عراقيها آن لحظه كارد مى زدى، خونشان در نمى آمد”. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh