eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.2هزار دنبال‌کننده
27.6هزار عکس
6.1هزار ویدیو
204 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem زیارت نیابتی @Shahid_nazarzade
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🍂🍃🍂 یعنی تو ستاره‌ی زندگی‌ام باشی و من داشته باشم که راه را با تو هرگز گم نخواهم کرد..❤️ 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
#خوشبختــے یعنـے  حس‌ ڪنـی‌ #شهیـد دارد تو را‌ می‌نگرد و تو به احتـرامش از #گنـاه فاصله می‌گیری ... #نگاه_شهدا_به_ماست #شهید_حاج_ابراهیم_همت🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
___🍃🌷🍃___ عشق و #خوشبختی همان ‌است ‌که در صحنِ #رضا زیر ِ بارانِ حرم خیس ، بگویی #حسین ... ‌ـــــــــ🍃🌹🍃ــــــــ السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا❤️ 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
1⃣2⃣9⃣ 🌷 💠 🌷در مورد شدن آقا عبدالمهدی اگر فكری هم به ذهنم خطور می‌كرد، خودم را به كاری می‌كردم تا فراموش كنم. 🌷سه روز قبل از آمدنش دیدم رفتم حرم (سلام الله علیها). عکس همه شهدا به دیوارهای حرم بود. همان طور که نگاه می کردم، دیدم عکس همسرم هم بین آنهاست. از که بهم وارد شد داد زدم «وای عبدالمهدی شهید شد.» 🌷از خواب بالا. دستانم خیلی می‌لرزید. اتفاقا دو، سه ساعت بعدش، زد. ‌خواستم خوابم را تعریف كنم، ولی گفتم نگرانش نكنم. فقط گفتم: عبدالمهدی خوابت را دیدم.گفت: «چه خوابی؟» گفتم:وقتی آمدی، تعریف‌ می کنم.. 🌷آقا عبدالمهدی خیلی دل به دل بچه ها می‌داد و با آنها داشت. انقدر كه بچه‌ها دور پدرشان بودند با من نبودند. اهل با بچه‌ها بود. فاطمه را خیلی به خودش كرده بود. ریحانه هم كه جای خود داشت. همه جا جای خالی‌اش پر شدنی نیست. 🌷بعد از شهادتش، هرشب را می‌بینم. احساس می‌كنم الان هم یک لحظه از من و زندگی ام و بچه‌هایم نیست! اگر زمانی كه آقاعبدالمهدی زنده بود، احساس خوشبختی می‌کردم، الان صدبرابر احساس می‌کنم، چون می‌دانم به رسیده است. 🌷یک داشتم كه خاطراتم با عبدالمهدی را آنجا می‌نوشتم، گاه و بیگاه هم شعرهایم را، به خصوص اوایل زندگی كه هنوز بچه‌دار نشده بودم و بیشتری داشتم. 🌷یک روز بعد از شهادت همسرم، دلم خیلی گرفته بود. گفتم بروم سراغ آن دفتر و را مرور كنم. به محض بازكردن دفتر، دیدم برایم یک نوشته با این مضمون كه «همسر عزیزم! من به شما می‌کنم که مرا سربلند و عاقبت بخیر کردی و باعث شدی اسم من هم در لیست شهدای کربلا نوشته شود. آن دنیا هستم!» راوی:همسر شهید 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
9⃣4⃣9⃣ 💠شروع زندگی مشترک 🍃🌹سال ۱۳۹۱ با روح‌الله پاي سفره نشستم. زندگي‌ام با او كوتاه بود ولي طعم را با او چشيدم. آنقدر كه خودم را خوشبخت‌ترين دختر دنيا مي‌دانم. 🍃🌹دوران عقدمان که دوسال طول کشید، اکثر اوقات روح‌الله در کاری به سر می‌برد و ما به دور از هم بودیم. در این دوران که همسران دوست دارند در کنار هم باشند، اما من از این دوری‌ها و ندیدن‌ها اصلاً ناراضی نبودم، چون می‌دانستم روح‌الله است و هیچ‌وقت گلایه نمی‌کردم تا با خیال آسوده انجام وظیفه‌اش را بکند و حتی ذره‌ای فکرش مشغول نباشد. 🍃🌹شهریور سال 92 من و روح‌الله در خانه‌ی کوچک 45 متری در مرکز تهران زندگی مشترک خود را شروع کردیم و شروع زندگی‌مان ساده، زیبا و راه‌های ورود را بستیم که وارد مراسم عروسی و بعداً زندگی‌مان نشود و دو سال هم با هم زیر یک سقف مشترک زندگی کردیم. 🍃🌹تداركات ازدواج را در حد و اندازه آبروي خانواده برگزار كرديم. همه چيز خيلي زود سر و سامان گرفت. البته مي‌دانستم قرار نيست به خانه مردي بروم كه همه امكانات زندگي‌ام از همان اول تأمين باشد. اما معتقد بودم كه كار مي‌كنيم و زندگي‌مان را مي‌سازيم. 🍃🌹رفتيم حوالي ميدان امام حسين(ع) خانه‌اي 45 مترمربعي اجاره كرديم و زندگي‌مان شروع شد. با اينكه خانه‌ام كوچك بود ولي براي من حكم داشت كه من بودم. از همان ابتدا مي‌دانستم با چه كسي ازدواج كرده‌ام. يعني مي‌دانستم و دفاع از كشور حرف اول روح‌الله است. حرف شهادت در خانه‌مان بود ولي فكرش را نمي‌كردم روح‌الله شهيد شود.» 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🖋 #خـــاطرات ❤️✨قبل از شروع مراسم #عقد، علی آقا نگاهی به من کرد و گفت: شنیدم که عروس هرچه از #خدا بخواهد، اجابتش حتمی است. ❤️✨گفتم، چه آرزویی داری؟ درحالی ‌که چشمان مهربانش را به زمین دوخته بود، گفت: اگر #علاقه‌ای به من دارید و به #خوشبختی من می ‌اندیشید، لطف کنید از خدا برایم #شهادت بخواهید. ❤️✨از این جمله تنم لرزید. چنین #آرزویی برای یک عروس در استثنایی‌ ترین روز زندگی‌ اش بی نهایت سخت بود. سعی کردم طفره بروم؛ اما علی آقا #قسم داد که در این روز این دعا را در حقش بکنم، ناچار قبول کردم. ❤️✨هنگام جاری شدن #خطبه عقد هم برای خودم و هم برای علی طلب شهادت کردم و بلافاصله با چشمانی پر از #اشک نگاهم را به علی دوختم؛ آثار خوشحالی در چهره‌اش آشکار بود. ❤️✨مراسم #ازدواج ما در حضور شهید آیت ‌الله مدنی و تعدادی از برادران پاسدار برگزار شد. نمی‌دانم این چه رازی است که #همه پاسداران این مراسم و داماد و آیت ‌الله مدنی همه به فیض #شهادت نائل شدند... ✍همسر فاتح سوسنگرد، #سردار_شهید #شهید_علی_تجلایی 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🎀ز من مپرس #کیَم 💌یا کجا دیارِ من است زشهرِ عشقمـ♥️ودیوانگی شعارِمن است 🎀منم ستارهٔ شام و 💌تویی #سپیدهٔ صبح 🎀همیشه سویِ #رهت 💌چشم انتظار من است 🌾انعكاس نـور خورشيــ☀️ـدِ اول #صبــح در چشمانت #خوشبختی ام را ترسيم ميكند...😍 #شهید‌_وحید_فرهنگی_والا #‌سلام_صبحتون‌_شهدایی 🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
#شهادت آغاز خوشبختی است😍 #خوشبختی که پایان ندارد✘ شهید که بشوی🕊 خوشبختِ #ابدی میشوی ... خدایا مارا با #شهادت خوشبخت کن 🙏 #سلام_صبحتون_شهدایی🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
هایت سرچشمه یِ ست ... که میخندی...😃 مُردن برایم می شود ،مثلِ آب 💧خوردن... 🌷 🌸🍃 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
3⃣0⃣3⃣1⃣ 🌷 🔰از کودکی مشق های زیادی را تمرین کردیم📝 بزرگتر اما که شدیم، حتی دیگر مشق را یادمان نمی آمد و ما فارغ از این بودیم که باید در سراسر زندگیمان مشق را به تمرین بنشینیم😔 بندگی برای او. این باید مشق شب هر روزمان میبود، 🔰به جایش خوب یادمان ماند تا تمرین کردیم را؛ در حالی که مضحک است؛ بدبخت خواندن آدمیان را. چرا که صدف، خود را نگون بخت نمیداند❌ شاید بگویی تو از بدبختی چیزی جز مترادف نمیدانی😊 🔰امامن به چیزی میگویم ، که والاتر از ثروت است. حال آن چیست⁉️ گوهر محبتی است که آن را به ما ارزانی داشته و به خزانه داری ان، صدف جسم ما را گماشته است. 🔰به این فکر کن که این گوهر💎 تکه ایی از روح است، خدایی با آن همه عظمت، چه بخشنده است که روح خود♥️ را در جسم ناچیز آدمیان قرار داده و اینک آدمی باید رسم امانت داری را به جا آورد. 🔰 ما مانند کودکی است که جیغ میزند و خواسته ایی را طلب میکند؛ "تقرب به خدا" را میخواهد اما ما با گناهانمان🔞 خفه اش میکنیم و نمیذاریم به آن چیزی که میخواهد برسد 🔰اما نباید چشم پوشی کرد💥 از امانت دارانی که بی وقفه شب و روز در تلاش اند تا روحشان را به نزدیک تر کنند🕊 روح ما به "ساده زیستن" نیاز دارد تا وابسته نشود چرا که اگر بشود؛ میشود مادی گرا. 🔰روح ما به مطالعه📚 نیاز دارد، به محبت💖 و ، به آگاهی. و شاید او مصداق خوبی برای حرف هایم باشد. میدانی او میگفت: هر چقدر برای تحصیل کنید؛ بازهم کم است. 🔰شاید او آگاهی را درک کرده بود👌 شاید او بی نیاز تقرب یافت. به راستی روح ما چگونه پیش معبودش باز میگردد⁉️ آیا دار های خوبی بوده ایم؟! آیا نیازهای روحمان را برطرف کرده ایم؟! آیا اسیب زده ایم به روحمان یا داده ایم؟! آیا.... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷 آغازِ خوشبختے است ای ڪه پایٰان نَدارَد♥️ ڪه بشوے خوشبخت اَبَدی ... 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🥀🍃🥀🍃🥀 🕊شهآدَت آغازِ است … خوشبَختے ای ڪه پایٰان نَداٰرَد🤩 شهید ڪه بشوے خوشبَختِ اَبَدی میشَوی...♥️ 🌺🌱 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
آغاز خوشبختی است😍 که پایان ندارد✘ شهید که بشوی🕊 خوشبختِ میشوی ... خدایا مارا با خوشبخت کن 🙏 🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃بسم رب الزهرا 🍃از کودکی مشق های زیادی را تمرین کردیم. بزرگتر اما که شدیم، حتی دیگر املای مشق را یادمان نمی آمد و ما فارغ از این بودیم که باید در سراسر زندگیمان مشق را به تمرین بنشینیم. بندگی برای او. این باید مشق شب هر روزمان می بود اما نشد ... 🍃به جایش خوب یادمان ماند تا تمرین کردیم را؛ در حالی که مضحک است، بدبخت خواندن آدمیان را. چرا که صدف، خود را نگون بخت نمیداند. شاید بگویی تو از بدبختی چیزی جز مترادف نمیدانی... 🍃اما من به چیزی میگویم ، که والاتر از ثروت است. حال آن چیست؟ گوهر است که آن را به ما ارزانی داشته و به خزانه داری آن، صدف جسم ما را گماشته است😌 🍃به این فکر کن که این گوهر تکه ایی از روح است. خدایی با آن همه عظمت، چه بخشنده است که روح خود را در جسم ناچیز آدمیان قرار داده و اینک آدمی باید رسم امانت داری را به جا آورد. ما مانند کودکی است که میزند و خواسته ایی را طلب میکند تقرب به خدا را میخواهد اما ما با خفه اش میکنیم و نمیذاریم به آن چیزی که میخواهد برسد . 🍃اما نباید چشم پوشی کرد از امانت دارانی که بی وقفه و روز در تلاش اند تا روحشان را به نزدیک تر کنند❤️ 🍃روح ما به "ساده زیستن" نیاز دارد تا وابسته تجملات نشود چرا که اگر بشود، میشود مادی گرا... روح ما به " مطالعه "نیاز دارد، به " محبت و صداقت ". به "آگاهی".. و شاید او مصداق برای حرف هایم باشد. میدانی او میگفت هر چقدر برای تحصیل کنید، بازهم کم است... 🍃 شاید او آگاهی را درک کرده بود. شاید او بی نیاز تقرب یافت... به راستی روح ما چگونه پیش معبودش باز میگردد؟! آیا دار های خوبی بوده ایم؟! آیا نیاز های روحمان را برطرف کرده ایم؟! آیا آسیب زده ایم به روحمان یا پرورشش داده ایم؟! آیا.... 🌷 ✍️نویسنده : 💐به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱ مرداد ۱۳۵۸ 📅تاریخ شهادت : ۱۱ مرداد ۱۳۹۲ 📅تاریخ انتشار : ۱ مرداد ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : گلزار شهدای البرز 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍂 به مادرش گفته بود:(اگر در دنیا ده نفر خوشبخت باشند من جز آن ده نفر هستم). ساعاتی است به این جمله می اندیشم، در این دنیا که حال دل ها خوب نیست و خوشبختی بار سفر را بسته، چگونه احساس خوشبختی می کرده⁉️ 🍂 شاید خوشبختی همان هایی است که با خدا خلوت کرده، نازکرده و خدا منتظر آنان است که در دل شب🌘 او را صدا می کنند. 🍂شاید خوشبختی همان بوده که با آن دل فقیران و نیازمندان را شاد کرده و دست های خالی فقرا به سوی آسمان بلند🤲 شده و برایش عاقبت بخیری طلب کرده اند. 🍂شاید خوشبختی همان لباس بوده که روزی اش شده و با اخلاق نیک انسان های بسیاری را به سوی دین آورده💫 و آشتی داده با خدا. 🍂 شاید حرف های دخترش است که به هر قسمت خانه که نگاه می کند چشم هایش برق عشق می زند😍 و از خاطرات پدر و دختری می گوید و پایان تمام جمله هایش به دخترها بابایی اند ختم می شود. 🍂 شاید خوشبختی همان روزهایی است که بر غلبه می کرد و بدترین حجره را انتخاب تا حجره بهتر برای شهرستانی ها باشد. 🍂 شاید خوشبختی همان جایی بود که از ادامه تحصیل و گرفتن دکترای تخصصی صرف نظر کرد و گفت می خواهم سرباز باشم و شهید شوم🕊 🍂شاید خوشبختی همان روزهایی بود که پیوست به تیپ و ابوقاسم و وارد سوریه شد، با حضرت نجواها کرد و طلب شهادت🌷 و دقایقی بعد راهی شد. 🍂 نهایت خوشبختی اش ختم شد به وقتی که خدا مزد نوکری اش را بر لوح دلش💗 نوشت و همانگونه که دوست داشت روز در حالی که لبخند به لب داشت و شهادتین می گفت شد. 🍂گاهی خوشبختی را باید رقم زد مثل اویی که شد و خوشبخت ترین بنده ی خدا. ✍نویسنده: 📅تاریخ تولد:۳۰ فروردین ۱۳۶۰ 📅تاریخ شهادت: ۱۸ آبان ۱۳۹۶ 🥀مزار شهید: بهشت رضا 🕊محل شهادت: سوریه 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
آغازِ خوشبختۍ است خوشبختۍ ای که 🚫ندارد شہید که بشوۍ خوشبختِ ابدۍمیشوۍ>>‌{🌹🍃}<< ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh