eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
28.4هزار عکس
6.6هزار ویدیو
205 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem
مشاهده در ایتا
دانلود
4_1249970598512165203.amr
124.8K
🎙صدای شهید مدافع حرم #شهید_سیدمیلاد_مصطفوی😭 شادی روحش #صلوات 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
گفتم آقای ایمانی تکون نخور روی یقه ات یه #پروانه نشسته، بذار عکس📷 بگیرم. خندید و گفت که ان شاالله نشانه #خوبی باشه.😄 چه نشانه های #قشنگی بودند... از همه دلنشین تر چشمان #بارانی نیمه های شبت و حال و هوای آسمانیت #دلتنگم کرده محبوب من... #هادی_دلم_باش_مهدی_جان❤️ #شهید_مهدی_ایمانی 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
ای دلمـــ💔 گرفته... روحـــم پـــژمـــرد... صــــبـــر و طــاقـــتــم بــه ســرآمــــد... از گذشـتــــه ها و از آینـده ها بیمناکـــم...🍂 تنها تســلی ام آب دیــده اســت... اشـکـــی کـه تقـــدیم میکنــم...😭 آبی کـــه با آن دل خود را شستــشــو مــیدهــم... و بـــا ایـــن وسیلــه درونی خـــود را تسـکـین میبخـشـــم...😞 از آتش درونی خــود میکــاهــم و بـرای لحـظـه ای ضـمیــر می یابم... 🖐 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
یه تیکه کلام داشت؛ وقتی کسی می‌خواست غیبت کنه با #خنده می‌گفت: «کمتر بگو!» طرف می‌فهمید که دیگه نباید ادامه بده. #شهید_مهدی_قاضی_خانی🌷 📔 #بابا_مهدی 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
💠عشق به فرزند یا شهادت؟ خیلی #مشتاق بود بچه به دنیا بیاید و او را ببیند و همیشه میگفت: «پس این بچه کی به دنیا میآید؟ » خیلی دوست داشت دخترش را ببیند ولی #عشقش به حضرت زینب(س)بیشتر بود. اگر بیشتر نبود اول #صبر میکرد بچه اش به دنیا می آمد و بعد میرفت. اما دیگرهیچ چیز نمیتوانست جلوی او را بگیرد و برای #دفاع از حرم حضرت زینب(س) رفت سوریه... حلما 17 روز بعد از شهادت پدرش به دنیا آمد. میثم قبل از شهادتش یک روز از سوریه #زنگ زد و با هم صحبت کردیم. من اواخر دوره #بارداری_ام بود و روزهای سختی را میگذراندم. به او گفتم: «خسته شدم. زودتر بیا خانه » گفت: «زهره جان! سپردمتان به حضرت زینب(س)و از خانم خواسته ام به شما سر بزند... «میثم نجفی» مدافع حرم حضرت زینب(س)که در شهر حلب سوریه مجروح شده بود، پس از چند روز #کما در 13 آذر 93 به آرزویش که #شهادت بود رسید. #شهید_میثم_نجفی شادی روحش #صلوات 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
مادر شهید خواب (عج) رو میبیند آقا به او می فرمایند: چرا مانع میشوی که نیروهایم به جبهه بیاید. 🌷 👇👇 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
9⃣9⃣8⃣ ‌ 🌷 💠فرمانده امام زمان عجل الله فرجه 🇮🇷 🔮ما میدانستیم او ان قدر هست که درچهره کسی نگاه نمیکند❌ حتی درخیابان که مردم به ما می گفتند یک روزی این را ماشین نابود میکند چون به اطرافش توجه نداشت. اما داستان دیگرش این هست که او تازه از مجروحیت خلاص شده بود و داشت دیوار منزلمان🏚 تعمیر میکرد که ناگهان صدای مارش عملیات جبهه از رادیو شنیده شد. 🔮همانطورکه کارمیکرد باخوشحالی فریاد زد🗣 آماده باش که من هم آمدم. مادرم تا شنید بی تابی کرد وگفت عزیزم تو هنوز هستی امتحان دانشگاه هم داری خانه مان هم کار داره. نمیگذارم بری📛 او می گفت مادر من و مادر اصرار، که نمیگذارم.. 🔮 مادرم موقع خواب در حالیکه گوشه ای درسالن یا هال منزل تنها خوابیده بوده🛌 است میگوید ، چشمم بیدارشد ⚡️اما در حال بین خواب وبیداری بودم که ناگهان اتاق روشن شد✨ و پشت سر آن وارد شد. فهمیدم کسی جز وجود مبارک (عجل الله تعالی فرجه) نیست❌ 🔮به استقبالش وگفتم. ❣السلام علیک یابن رسول الله. حضرت جواب فرمودند اما هرچه اقا بفرمایید اقا جلوتر نیامدند🚫 فرمودند: چرا مانع میشوی فرمانده به جبهه برود⁉️گفتم: اقا قربون جدت این بچه هنوز مجروحه💔 دانشگاه هم دارد و خانه ما هم تعمیرداره. 🔮باز گفتم: اقا بفرمایید. باز حضرت فرمودند چرامانع نیروهای من میشوی؟؟ این مطلب بار تکرارشد. تا اینکه فرمودند: پس، فردای قیامت انتظار از مادر حضرت زهرا سلام الله علیها ، نداشته باش❌😢 🔮تا این را فرمود، گفتم: چشم آقا اگر دیگه گفتم نرو، چشم راستم👁 را در بیار بگذار کف دستم. باهمان زبان محلی تکرارکردم. آنوقت آقا با تبسمی تشریف اوردند و ومن هم روبروی ایشان👥 زانو زدم. 🔮یک لیوان چای☕️ یا نوشیدنی ریختند (بجای اینکه من پذیرایی کنم) و فرمودند گفتم نه آقا میل ندارم و حضرت شده بودم😍بازفرمودند: بخور.گفتم آقا . فرمودند: بسیارخوب. بعد کاغذی از جیبشان بیرون اوردند که به رنگ سبز📗 بسیار قشنگ و بود به اندازه کف دستی بیشتر نبود⭕️ 🔮روی آن چیزهایی نوشتند که من خواندنش را نداشتم ان کاغذ را به من دادند و من گرفتم.فرمودند: این کاغذ را به بده و سلامش برسان گفتم چشم اقا. و بلند شدند تادم در🚪 بدرقه کردم. وتشریف بردند. 🔮ناگهان با مسجد🕌ازجا پریدم چراغ💡خانه راروشن کردم. دیدم الله اکبر، نامه اقا💌 هست. سراسیمه به اطاق خانمیرزا رفتم گفت: چی شده چرا گریه میکنی⁉️گفتم: مادر دیگه نمیشم برو بسلامت! چرا مادر؟ تو که خیلی می گرفتی 🔮گفتم ببین (علیه السلام) برایت نامه نوشته💌 و کاغذ سبز را بهش دادم. از شادی پروازکرد🕊 گاهی می بوسید و می گذاشت وگاهی سجده میکرد وگاهی دست به اسمان میگرفت و . بعد که آرام شد😌 آماده شد📿 🔮آخر بار فقط دیدم که نامه آقا را در لباس سبز پاسداریش گذاشت وگفت این واقعه را حتی به پدرم هم نگو❌گفتم: چشم و اماده سفرشد. انگار دل مادر ازاین رو به ان روشده بود خوشحال بود. بستگان بدون اطلاع قبلی دسته دسته می امدند👥👥 وخداحافظیش👋 میکردند 🔮و میگفتند چی شده ساکتی چرا مانعش نمیشی⁉️ می گفت: سپردمش به برود به امیدخدا. و او رفت پانزده روز شد که 🌷 آوردند... ⚜فاعتبروا یا اولی الابصار. ❣ببینید آنان که ره صدساله رفته اند. 🌷 🔷راهشان پر رهرو🔷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🚩 📚اکثر شب‌ها دورهم درست می‌کردیم. کم خوراک بود. بهش می‌گفتم: بابا نی‌قلیون یه چیزی بخور. خیلی دوست داشت. یک فلافلی بود توی راه . می‌گرفتیم همیشه. دست به اش خیلی خوب بود. هم که خیلی می‌شکست. گاهی فیلم می‌گرفتیم که دورهم ببینیم. به چقدر فحش داد و بدوبیراه گفت که این چه است که می بینی؟ گفتم: بابا این که دیگه مجوز ارشاد داره. تو بدتر از ارشادی؟ دراز کشیده بودیم. با کلی ذوق و شوق بهش گفتم: اوج آرزوم اینه که پولدار باشم یه خونه تو بهترین نقطه اصفهان/سفرهای خارج/گشت و گذار... ازش پرسیدم: خب محسن تو چیه؟ نه گذاشت نه برداشت گفت: کله‌صبح بیدار میشد که سید پاشو برویم مسجدجامع! می‌گفتم: دیوانه! توی این سوز کجا می‌خوای بری؟ خب همین‌جا تو خونه بخون! نمازمغربش را هم کنار نزدیک خانه‌اش می‌خواند. 🌷 لینک خرید کتاب سربلند: https://forush.co/76/335692/ 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‼️فیلم کامل سخنان در اردوی جهادی 🌹 درس هایی که شهید مدافع حرم "محسن حججی" با حضور در یادگرفت... 🔹 از جهادی تا جهاد و شهادت... 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🔴آیت الله هاشمی شاهرودی درگذشت! ➖ آیت‌الله سیدمحمود هاشمی شاهرودی (زادهٔ ۲۴ مرداد ۱۳۲۷ نجف) عضو فقیه شورای نگهبان، رئیس اسبق قوه قضائیه، نائب رئیس اول مجلس خبرگان رهبری، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام بود. روحش شاد و یادش گرامی درگذشت و فقدان این یار امام و رهبری رو به عموم مردم انقلابی و ولایت مدار تسلیت عرض می کنیم. 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🏴سردار قربانی، پدر شهید روح الله قربانی به پسر شهیدش پیوست. ✍گوشیم زنگ خورد ... حسین بود.فلانی روح الله به رحمت خدا رفت... ناخواسته یهو رفتم تو دورانی که روح الله زنده بود و وقتی اسم پدرش میومد وسط، میگفت بابام ماهم تو ذهنمون مونده بود، بهش میگفتیم روح الله چه خبر از قهرمان جهان؟! روح الله جان، قهرمان جهان، رشید سپاه قدس پس از چند سال بیماری سخت و سالها دوری از و این اواخر دوری از ، اومد پیشتون، وقت استقباله إنا لله و إنا إليه راجعون 🏴تسلیت عرض میکنیم 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
4_582493935813787724.mp3
2.82M
🎵 👆راوی: 🌺شهدا در همین مناجات هاشون، همین نمازشباشون خدارو خواستن.. بشنوید خیلی دلنشین..👆👆 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🍂عاشقان هم همه خوابند در این موقع #شب 🍂بی گمان یک دلـ❤️ ویران شده از #عشــــق فقط بیدار است! #شبتون_شهدایی🌙 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌺بسم رب الشهدا و الصدیقین🌺 ✍ادمین نوشت انشاءالله از فردا، هر شب راس ساعت شب رمان داریم✌️ همراه ما باشید... 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ 🌾بیا .نرگس جهان جاے توست دو صدترانه به لبها، همه برای توست 🌾بیا گل نرگس به جان تشنه عشق دعا اسٺ،و همه برای توست ♥️ 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
عیارِ #عاشــق ... زمانی مشخص می‌شود، ڪہ ببینـی تا ڪجـا پایِ #معشـوق می‌مـاند !؟ شهیـد یعنـی انتهایِ عشــق یعنـی ایستادن تا پای #جــان #شهید_حسین_هریری #سلام_صبحتون_شهدایی🌺 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🔻نجواي دوستان شهید 🍃🌺سلام خدا بر تو كه اي و شراب طهور (عند ربهم ير زقون) را تناول كردي. 🌿سلام خدا بر آنان كه در صف شهادت در شهر مجاهدان- - به انتظار نشسته اند تا با اشاره ی آقا و مقتداي شان آن كنند كه تاكنون آدميان و عالميان تجربه نكرده اند. 💓لبيك بر دل صبور مادرت! چقدر بود سرود حماسه گونه اش! سرودي كه مستقيم قلب و را نشانه گرفت:(( خدايا! پسرم به آرزويش رسيد و شهيد شد. به خداوند گفتم: خداوند! اين هديه اي بود كه خودت دادي و خودت هم گرفتي) پ ن: ٨ نفر در پاسداران منتخب و زبده ي مراتب علمي بودند كه در بين ٨ نفر نفر شدند. مدافع وطن 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
حسین علاقه شدیدی به داشت... معمولا اکثر شبایی که می رفت چند دقیقه ای خلوت می کرد با این شهدا.. هر وقت هم بچه های خادم کاری داشتند حسین می رفت کمکشون. 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
0⃣0⃣9⃣ 🌷 🔸چند وقت قبل از شهادت حسین یه جمله از رو گذاشته بودم پروفایلم. حسین خیلی دوست داشت این جمله رو. بهم گفت عجب جمله ایه آدمو می کنه. 🔹به شوخی بهش گفتم قابلتو نداره داداش. شما که خودت از زنده ای. تا مدت ها همون جمله رو گذاشته بود رو پروفایش. 🔸 اون جمله از شهید خرازی این بود: گاهی یک نگاه ، شهادت را برای کسی که لیاقت دارد سالها عقب می اندازد. چه برسد به کسی که هنوز شهادت بودن را نشان نداده. 🔹 از روزی که حسین شهید شده حال روزم کلا بهم ریخته. یاد که با حسین داشتیم می افتم یاد شوخی و خنده ها. 🔸یاد این جمله افتادم و بازخوردی که حسین نسبت به این جمله داشت‌. با خودم می گم حسین نشون داد. حسین کرد به این جمله ها و ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم. «راوی: یکی از هم دوره ای های حسین» 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
همسر شهید: "او هم یک آدم بود. من بعضی اوقات لباس پوشیدن‌هایش را نمی‌پسندیدم. دوست نداشتم لباس‌هایی را که خیلی‌ها تن می‌کنند، بپوشد. گاهی اوقات درباره این موضوع، خیلی با او حرف می‌زدم و اما او این‌ها را داشت. شاید هر کسی او را می‌دید فکر نمی‌کرد روزی شود. 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
وقتی فرمانده را مےبینم بیشتر مردان بےادعا مےشوم این همان فرمانده ای است که مےگفت: "کار اگر برای ، گفتن برای چه؟" و ما همچنان در پیِ نام و نشان... 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
# عاشــقِ آلبــــالو🍒 بود. دو سه تا صندوق گرفتم برایش #و مربا درست کنم. خودش نشســت کنارم و درشت هایش را سوا کرد. ازم خواست برایش #کنم که #هم داشته باشیم... آلبالوها توی فریزر بود ولی محسنــم💔...😔 راوے: #Ÿ #Ÿ 💞🕊🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#رمز_دوستی_صادقانه🌸🍃 چند تا #دوست_صادق داریم؟ چی گمشده؟ سبک زندگی #صادقانه گمشده! 🎙 #حاج_حسین_یکتا 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh