#حضرت_عباس علیهالسلام
#دوبیتی
🔹از این دست...🔹
امام عشق را ماه منیری
وفاداران عالم را امیری
دو دستت گرچه افتادند بر خاک
به خاکافتادگان را دستگیری
دوباره تشنگیها پا نگیرد
دل ما و دل دریا نگیرد
در این بیتکیهگاهی یا اباالفضل!
خدا دست تو را از ما نگیرد
عطش را با نگاه آورده بودند
دلی سرشار آه آورده بودند
تمام کودکانِ تشنه آن روز
به دست تو پناه آورده بودند
برادر با برادر دست میداد
برای بار آخر دست میداد
چه احساس قشنگی ظهر آن روز
به عباس دلاور دست میداد!
برادر! مشک آوردم برایت
برو، ای جاری تا بینهایت
تمام باغ خشکیدهست بشتاب
خدا پشت و پناه دستهایت!
علم را بر زمین بگذارم، اما...
تو را دست خدا بسپارم، اما...
به چشمم تیر زد آن قوم ای عشق!
که دست از دیدنت بردارم اما...
شبیه غنچه میپژمرد و میرفت
تبر پشت تبر میخورد و میرفت
بدون دست هم سقّاترین بود
به دندان مشک را میبرد و میرفت
بگو بغض مرا پرپر کند مشک
غم دست مرا باور کند مشک
به دندان میبرم اما خدایا
لبانم را مبادا تر کند مشک
چو گل پژمردی و لب تر نکردی
تبرها خوردی و لب تر نکردی
در اوج تشنگی، یک مشت دریا
به دندان بردی و لب تر نکردی
به آن گلهای پرپر بوسه میزد
به روی سینه با هر بوسه، میزد
به قرآن؟ نه، برادر داشت انگار
به دستان برادر بوسه میزد
خودش میرفت، اما دستهایش...
رقم زد عشق را با دستهایش
به روی خاک افتادند، اما
نیفتادند از پا، دستهایش
هزاران چشم تر داریم از این دست
به دل، خونِ جگر داریم از این دست
دل ما خیمهای چشمانتظار است
چگونه دست برداریم از این دست!
📝 #سیدحبیب_نظاری
🌐 shereheyat.ir/node/849
✅ @ShereHeyat
#امام_سجاد علیهالسلام
#دوبیتی
🔹حدیث تشنگی🔹
بهار آسمان چارمینی
غریب امّا، امامت را نگینی
همه از کربلا تا شام گفتند:
امام عشق، زین العابدینی
نگاهت ابر گریانیست در شام
عجب آیینه بارانیست در شام
خبر در شهر پیچیدهست آری:
حضورت مثل طوفانیست در شام
چه رازی داشت آخر سجدههایت
چه کردی در «صحیفه» با دعایت
که میآید خیالم هر شب و روز
به پابوس شهید کربلایت
چه میشد خاک دامان تو باشم
شبی مهمان چشمان تو باشم
بیا مولای من! امشب دعا کن
که من هم از شهیدان تو باشم
📝 #عبدالحسین_رحمتی
🌐 shereheyat.ir/node/1675
✅ @ShereHeyat
#فاطمیه
#امام_عصر علیهالسلام
#دوبیتی
🔹مزار بینشان🔹
ببین، تاریخ در تکرار ماندهست
جهان در حسرت بسیار ماندهست
نمیآیی چرا؟ چشمانتظارت
گلی بین در و دیوار ماندهست
دل سبز و جوانی دارد این گل
ولی قدِّ کمانی دارد این گل
بیا، چشمانتظار توست آخر
مزار بینشانی دارد این گل
جهان در انتظار آفتاب است
تمام رنجهایش بیحساب است
کسی با ذوالفقار از دور پیداست
جهان در معرض یک انقلاب است
📝 #سیدحبیب_نظاری
🌐 shereheyat.ir/node/2409
✅ @ShereHeyat
#امام_علی علیهالسلام
#دوبیتی
🔹مهتاب کوفه🔹
نمیجنبد ز جا مرداب کوفه
چه دلگیر است و سنگین، خواب کوفه
در این ظلمت بمانید؛ آی مردم!
به خون آغشته شد مهتاب کوفه
دل شب سوگباران شد همیشه
و نخلستان، پریشان شد همیشه
چه میگفتی مگر با چاه؟ مولا!
که چشم چاه، گریان شد همیشه
فدای دردهای بیدوایت!
فدای گریههای بیصدایت
خدا را میتوان دیدن، علیجان!
در آن گلپینههای دستهایت
📝 #محمدرضا_سهرابینژاد
🌐 shereheyat.ir/node/2317
✅ @ShereHeyat
#شعر_اخلاقی
#حدیث | #دوبیتی
💠 #امام_رضا (علیهالسلام)
«أَلتَّوَدُّدُ إِلَى النّاسِ نِصْفُ العَقلِ»
دوستی با مردم، نیمی از خردمندی است.
📗 تحف العقول، ص۴۴۳
🔹خردمندی🔹
خوشا از باغ اُلفت، لاله چیدن
و در دلها، محبت آفریدن
توان از دوستی با مردم، ای دوست!
به نیمی از خردمندی رسیدن
📝 #محمدجواد_غفورزاده
✅ @ShereHeyat
#امام_عصر علیهالسلام
#انتظار_و_عاشورا
#دوبیتی
🔹آفتاب آل یاسین🔹
شروع قصه با برگشتن تو
کجا ما و کجا برگشتن تو
ولی نه، مانده از چشمانتظاری
فقط یک ندبه تا برگشتن تو
زلال محض، باران نجابت!
حضور مطلق نور و اجابت!
بیا تا بندبندِ ندبۀ ما
بگیرد رنگ و بوی استجابت!
فراتر از تمام نامهایی
نسیم دلکش الهامهایی
عدالت، عشق، یکرنگی، کرامت
رسولِ بهترین پیغامهایی
تو که درد آشنای اهل دردی
تو که دست کسی را رد نکردی
بگو حالا که دلهامان شکستهست
دلت میآید آیا برنگردی؟
به ما کی میرسد پیغامی از تو
نسیمِ تازۀ الهامی از تو
چرا در ذهن سرد کوچههامان
نمیپیچد طنین گامی از تو؟
کناره پنجره، گلدان خالی
شکوه عشق با دستان خالی
بیا، چشمانتظار میهمان است
صفای سفرهای با نان خالی!
جهانِ ما و دردی سخت سنگین
ستم، نامردمی، غم، دشمنی، کین
بیا از مشرق آدینهای سبز
بتاب، ای آفتابِ آل یاسین!
دل ما و غم سرخ حسینی
دوباره ماتم سرخ حسینی
سوار پرخروش دادگستر!
بیا با پرچم سرخ حسینی
📝 #سیدحبیب_نظاری
🌐 shereheyat.ir/node/526
✅ @ShereHeyat
#حضرت_عباس علیهالسلام
#دوبیتی
🔹از این دست...🔹
امام عشق را ماه منیری
وفاداران عالم را امیری
دو دستت گرچه افتادند بر خاک
به خاکافتادگان را دستگیری
دوباره تشنگیها پا نگیرد
دل ما و دل دریا نگیرد
در این بیتکیهگاهی یا اباالفضل!
خدا دست تو را از ما نگیرد
عطش را با نگاه آورده بودند
دلی سرشار آه آورده بودند
تمام کودکانِ تشنه آن روز
به دست تو پناه آورده بودند
برادر با برادر دست میداد
برای بار آخر دست میداد
چه احساس قشنگی ظهر آن روز
به عباس دلاور دست میداد!
برادر! مشک آوردم برایت
برو، ای جاری تا بینهایت
تمام باغ خشکیدهست بشتاب
خدا پشت و پناه دستهایت!
علم را بر زمین بگذارم، اما...
تو را دست خدا بسپارم، اما...
به چشمم تیر زد آن قوم ای عشق!
که دست از دیدنت بردارم اما...
شبیه غنچه میپژمرد و میرفت
تبر پشت تبر میخورد و میرفت
بدون دست هم سقّاترین بود
به دندان مشک را میبرد و میرفت
بگو بغض مرا پرپر کند مشک
غم دست مرا باور کند مشک
به دندان میبرم اما خدایا
لبانم را مبادا تر کند مشک
چو گل پژمردی و لب تر نکردی
تبرها خوردی و لب تر نکردی
در اوج تشنگی، یک مشت دریا
به دندان بردی و لب تر نکردی
به آن گلهای پرپر بوسه میزد
به روی سینه با هر بوسه، میزد
به قرآن؟ نه، برادر داشت انگار
به دستان برادر بوسه میزد
خودش میرفت، اما دستهایش...
رقم زد عشق را با دستهایش
به روی خاک افتادند، اما
نیفتادند از پا، دستهایش
هزاران چشم تر داریم از این دست
به دل، خونِ جگر داریم از این دست
دل ما خیمهای چشمانتظار است
چگونه دست برداریم از این دست!
📝 #سیدحبیب_نظاری
🌐 shereheyat.ir/node/849
✅ @ShereHeyat
#فاطمیه
#امام_عصر علیهالسلام
#دوبیتی
🔹مزار بینشان🔹
ببین، تاریخ در تکرار ماندهست
جهان در حسرت بسیار ماندهست
نمیآیی چرا؟ چشمانتظارت
گلی بین در و دیوار ماندهست
دل سبز و جوانی دارد این گل
ولی قدِّ کمانی دارد این گل
بیا، چشمانتظار توست آخر
مزار بینشانی دارد این گل
جهان در انتظار آفتاب است
تمام رنجهایش بیحساب است
کسی با ذوالفقار از دور پیداست
جهان در معرض یک انقلاب است
📝 #سیدحبیب_نظاری
🌐 shereheyat.ir/node/2409
✅ @ShereHeyat
#امام_عصر علیهالسلام
#دوبیتی
🔹روزی که میآیی...🔹
فراتر از تمام نامهایی
نسیم دلکش الهامهایی
عدالت، عشق، یکرنگی، کرامت
رسولِ بهترین پیغامهایی
به یک عشق معمّایی قسم خورد
به راز یک شکیبایی قسم خورد
خدا «والعصر» گفت و از سر شوق
به آن روزی که میآیی، قسم خورد
به هر آیینهای، تابندگی را
به هر دل، اشتیاق بندگی را
نگاه روشن تو هدیه دادهست
به انسان معاصر زندگی را
تو یک خورشیدِ عالمگیر هستی
شکوه وحی را تفسیر هستی
میآیی، بعد از این شبهای تاریک
تو تنها صبحِ بیتأخیر هستی
امام قاصدکهای بهاری
رسول آیههای بیشماری
تو را وقتی بیایی، میشناسم
فقط از رنگ لبخندی که داری
شنیدم مژدۀ تابیدنت را
ندارم فرصت فهمیدنت را
به خورشید زمینی خیره ماندم
که تمرین کرده باشم دیدنت را
من و خورشیدی از تابیدن تو
و شوق لحظهای خندیدن تو
نگاهم را پر از آیینه کردهست
هوای جمکران و دیدن تو
📝 #سیدحبیب_نظاری
🌐 shereheyat.ir/node/2779
✅ @ShereHeyat
#امام_عصر علیهالسلام
#انتظار_و_عاشورا
#دوبیتی
🔹آفتاب آل یاسین🔹
شروع قصه با برگشتن تو
کجا ما و کجا برگشتن تو
ولی نه، مانده از چشمانتظاری
فقط یک ندبه تا برگشتن تو
زلال محض، باران نجابت!
حضور مطلق نور و اجابت!
بیا تا بندبندِ ندبۀ ما
بگیرد رنگ و بوی استجابت!
فراتر از تمام نامهایی
نسیم دلکش الهامهایی
عدالت، عشق، یکرنگی، کرامت
رسولِ بهترین پیغامهایی
تو که درد آشنای اهل دردی
تو که دست کسی را رد نکردی
بگو حالا که دلهامان شکستهست
دلت میآید آیا برنگردی؟
به ما کی میرسد پیغامی از تو
نسیمِ تازۀ الهامی از تو
چرا در ذهن سرد کوچههامان
نمیپیچد طنین گامی از تو؟
کناره پنجره، گلدان خالی
شکوه عشق با دستان خالی
بیا، چشمانتظار میهمان است
صفای سفرهای با نان خالی!
جهانِ ما و دردی سخت سنگین
ستم، نامردمی، غم، دشمنی، کین
بیا از مشرق آدینهای سبز
بتاب، ای آفتابِ آل یاسین!
دل ما و غم سرخ حسینی
دوباره ماتم سرخ حسینی
سوار پرخروش دادگستر!
بیا با پرچم سرخ حسینی
📝 #سیدحبیب_نظاری
🌐 shereheyat.ir/node/526
✅ @ShereHeyat
#شعر_انتظار
#انتظار_و_عاشورا
#دوبیتی
🔹دعا کن!🔹
دعا کن هر گلی پرپر نمیرد
کسی با چشمهای تر نمیرد
دوباره جمعهای رد شد، دعا کن
دلم تا جمعۀ دیگر نمیرد
در این دنیای خاکآلود، ای مرد!
عطش جاریست، رودارود، ای مرد!
تو با یک آسمان باران میآیی
کدامین جمعۀ موعود ای مرد؟
دل ما و کویر تفته؟ برگرد!
خدا را ای بهار رفته؟ برگرد!
تمام جمعهها را صبر کردیم
اقلاً جمعۀ این هفته برگرد!
شب و آواری از دلواپسیها
و تکرار همین «کی میرسی»ها
نشد این جمعه، شاید جمعۀ بعد
رهایم میکنی از بیکسیها
📝 #سیدحبیب_نظاری
🌐 shereheyat.ir/node/1378
✅ @ShereHeyat
#امام_سجاد علیهالسلام
#دوبیتی
🔹حدیث تشنگی🔹
بهار آسمان چارمینی
غریب امّا، امامت را نگینی
همه از کربلا تا شام گفتند:
امام عشق، زین العابدینی
همیشه چشم گریانیست با تو
مگر یاد شهیدانیست با تو
هوای گریه دارم مثل این است:
غم شام غریبانیست با تو
نگاهت ابر گریانیست در شام
عجب آیینه بارانیست در شام
خبر در شهر پیچیدهست آری:
حضورت مثل طوفانیست در شام
چه رازی داشت آخر سجدههایت
چه کردی در «صحیفه» با دعایت
که میآید خیالم هر شب و روز
به پابوس شهید کربلایت
چه میشد خاک دامان تو باشم
شبی مهمان چشمان تو باشم
بیا مولای من! امشب دعا کن
که من هم از شهیدان تو باشم
📝 #عبدالحسین_رحمتی
🌐 shereheyat.ir/node/1675
✅ @ShereHeyat