مهر رضایت
مِنّی اِلَیْکِ... نامهای از غربت ایران
در سینه دارم حرفهایی با تو خواهرجان
ای باطنت با ظاهرت یکدست آیینه
سنگ برادر را زدی یک عمر بر سینه
همپای اشکت میچکد تسبیحِ در دستم
هر نیمهشب دلتنگ یارب یاربت هستم
آن دستخط، آن آیه مکتوب یادم هست
در حجره قرآن مینوشتی، خوب یادم هست
هر وقت از دست زمانه غصه میخوردی
بغض نهانت را سوی سجاده میبردی
آنکس که قدر روح پاکت را بداند کیست؟
در هیچجایی هیچ همکفوی برایت نیست
در حد تعریفت ندارم حرف از این بهتر
معصومهای معصومهای معصومه، ای خواهر
روی جوادم را ببوس و همزبانش باش
جان تو و جان جواد آرام جانش باش
من حال و روزت را به چشم خویش میبینم
اشک تو را همواره بیش از پیش میبینم
باید سراپا صبر شد با رسم دنیا ساخت
حتی اگر عمری جدایی بین ما انداخت
دیگر گذشت آنچه گذشته، بشنو از ما بعد
لاخیر فی الدنیا و مافیها... و اما بعد
ای فاطمه اینبار هم دست علی بستهست
فرجام این جریان به تدبیر تو وابستهست
هجرت کن از شهر و دیار خود به این وادی
منزل به منزل بگذر از ویرانه، آبادی
هجرت هماره خیر دارد با خودش همراه
آری به حکم «مَن یُهاجِر فی سبیلالله...»
هر نقشهای در طول این ترفند ناکام است
هجرت همان زخم است زخمی که به هنگام است
چیزی نمانده بشکند تندیس باورها
با خود بیاور از برادرها و خواهرها
اسلام در دشت و بیابان سبز خواهد شد
با مقدم سادات، ایران سبز خواهد شد
هرچند هستیم از غم دیدار هم لبریز
برخیز تا قسمت چه باشد خواهرم برخیز
تا باز هم روشن ببینم چشمهایت را
پایان رقعه میزنم مهر رضایت را
«الله زَیْنٌ و انا عبدٌ» مِن العُبّاد
«فالله خَیْرٌ حافظا» پشت و پناهت باد
✍🏻 #عباس_همتی
🏷 #حضرت_معصومه علیهاالسلام
🇮🇷 @Shere_Enghelab
شهیدِ آرمان
در عشق رقیب دوستانت بشوی
پیروز نبرد داستانت بشوی
جامانده! چه میشود که یکروز تو هم
جانانه شهید آرمانت بشوی
✍🏻 #صامره_حبیبی
🏷 #شهید_آرمان_علیوردی
🇮🇷 @Shere_Enghelab
برای وطن
نه دلشکسته و خسته، نه ناامید شدی
زدی به قلب سیاهی و رو سپید شدی
«به رغم مدعیانی که منع عشق کنند»
به پای عشق خودت ماندی و شهید شدی
همان سری که به پاهای مردمش افتاد
همان دلی که برای وطن تپید شدی
چه عاشقانه به تاریخ کربلایی ما
تو ای حماسۀ غم، صفحهای جدید شدی..
به فتنه خانهنشین بودم آه اما تو
برای خاطر من رفتی و شهید شدی
به لطف سرخی خونت که ریخت، برگی سبز
میان باور این کهنهسررسید شدی
✍🏻 #حسن_زرنقی
🏷 #شهید_آرمان_علیوردی
🇮🇷 @Shere_Enghelab
آرمانها
در خِطّۀ ما نام و نشانها زندهست
با وردِ علیست اینکه جانها زندهست
با خون شهید، آرمانها داریم
تا یاد «شهید آرمانها» زندهست
✍🏻 #یوسف_رحیمی
🏷 #شهید_آرمان_علیوردی
🇮🇷 @Shere_Enghelab
طاقتم سرآمده است
به جز دریغ، چه از دست من برآمده است؟!
مرا به غزه ببر، طاقتم سرآمده است
هنوز داغِ خبرهای پیش از این، تازهست
خبر رسیده، خبرهای دیگر آمدهاست
خبر رسیده... خبر، کودکیست در آوار
که زار زار پی نعش مادر آمده است
خبر رسیده... خبر، بیقراری پدریست
که لرزه بر تنش از سوگ دختر آمده است
خبر رسیده، خبر، ضجۀ پرستاریست
که از تنفس گلهای پرپر آمده است
خبر رسیده... ولی خواب برده دنیا را
خبر رسیده : کجایید؟! محشر آمده است
مرا به غزه ببر تا نماز بگزارم
که صبح صادقِ الله اکبر آمده است
بیا به غزه ببر، شعر خون چکان مرا
که آفتاب زده... تیغها برآمده است
بگو به حرمله، در چله تیر مگذارد
بگو که دورۀ کودککشی سرآمده است
از این نبرد مبادا که جا بمانم من
که حیدر است پی فتح خیبر آمده است
::
نه! کارساز نشد شعر... کارزار کجاست؟
مرا به غزه ببر طاقتم سرآمده است
✍🏻 #میلاد_عرفانپور
🏷 #مقاومت_اسلامی | #فلسطین | #غزه
🇮🇷 @Shere_Enghelab
آیۀ فتح
ما دست به روی ماشه و گوش به زنگ
دیروز به سنگ بود و امروز تفنگ
ما راهی صبحیم، نه قربانی صلح
ما آیۀ فتحیم، نه دلواپس جنگ
✍🏻 #صادق_میرصالحیان
🏷 #مقاومت_اسلامی | #فلسطین | #غزه
🇮🇷 @Shere_Enghelab
چقدر صبر؟
نشستهایم و کمر بسته دیو دیوانه
به قتل عام هزاران هزار پروانه..
خبر رسیده که از خون و اشک کودکها
پر از ستاره شده شانههای مردانه
نمانده ردّی از آن خاطرات پر لبخند
نمانده حرفی از آن کودکان پرچانه
شکسته گیرهٔ مویی کنار بغض اتاق
عروسکی شده مفقود کنج ویرانه
چقدر خون به جگر باشد و سکوت کنیم؟
چقدر صبر؟ ببین پر شدهست پیمانه
چقدر دم به دم از غصه آه تازه کنیم؟
مباد تا ابد اندوه سهم این خانه
برای نسلکشی بنفشههای کبود
برای ذبح هزاران هزار ریحانه
برای بال پر از خون بچهگنجشکی
که بیپناهترین است گوشهٔ لانه
بایستیم و بجنگیم و دل قوی داریم
که صبحِ فتح نبودهست و نیست افسانه
✍🏻 #فاطمه_عارفنژاد
🏷 #مقاومت_اسلامی | #فلسطین | #غزه
🇮🇷 @Shere_Enghelab
آخرین پیکار
از زیر تلّ وحشی آوار برخیز
ای خانۀ بیسقف ِ بیدیوار برخیز
باید بگیری عاشقانت را در آغوش
با اشتیاق لحظۀ دیدار برخیز
تا پر درآرد کودکت از شادمانی
با بادبادکهاش، شاهینوار برخیز
تا کِی کبوترهای تو بیلانه باشند
ای ساقۀ مجروح زیتونزار برخیز
نگذار در چشم جهان ویرانه باشی
با هرچه داری در توان، اینبار برخیز
با دشمنان خونیات تا کی مدارا؟!
امشب به عزم آخرین پیکار برخیز
✍🏻 #اعظم_سعادتمند
🏷 #مقاومت_اسلامی | #فلسطین | #غزه
🇮🇷 @Shere_Enghelab
هدایت شده از KHAMENEI.IR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ميخواهمت چُنانكه شب خسته، خواب را
🌹 انتشار شعرخوانی مرحوم قیصر امینپور در دیدار جمعی از شعرا با رهبر انقلاب در ماه مبارک رمضان. ٧٩/٠٩/٢٢
🗓 سالروز درگذشت مرحوم قیصر امینپور شاعر برجسته و خلاق انقلاب
💻 Farsi.Khamenei.ir
طوفان
روزی از روزگاران دیرین
روزهای خوش و خوب و شیرین
کفتری در حرم آشیان داشت
شوق پرواز در آسمان داشت
لانهاش در پناه درختان
در امان بود از باد و باران
در دل لانه مهر و صفا بود
جیک جیک خوش جوجهها بود
لانهای گرم و خوش، لانهای سبز
سهم هر جوجهای، دانهای سبز
هر سحر مادر از لانه میرفت
در پی آب یا دانه میرفت
باز میآمد از راه هر بار
شاخۀ سبز زیتون به منقار
ناگهان کرکسی بال وا کرد
بر سر لانه چنگال وا کرد
سایهای شوم بر لانه افتاد
خانۀ جوجهها رفت بر باد
بال میزد به هر سو کبوتر
جوجهها هم به دنبال مادر
گاه آوارۀ کوه و صحرا
گاه در شهر غمگین و تنها
گاه در پشت درهای بسته
بال میزد هراسان و خسته
خسته از جستوجوهای بسیار
برگ زیتون زردی به منقار
آن کبوتر ز یاران ما بود
رنگ بال و پرش آشنا بود
اینک آن مرغ، غمگین و تنهاست
باز آواره در دشت و صحراست
آن کبوتر که یار من و توست
خسته در انتظار من و توست
ما که مرغان دشت بلاییم
با غم یکدگر آشناییم
ما ز چنگال خونین نترسیم
از پر و بال خونین نترسیم
بال در بال هم فوج در فوج
پر بگیریم مستانه در اوج
تا نشانی ز طوفان بپرسیم
راه را از شهیدان بپرسیم
بال در بال هم پر بگیریم
آسمان را سراسر بگیریم
تاجی از نور روی سر ما
قرص خورشید زیر پر ما
تا که آن خانه را پس بگیریم
آشیان را ز کرکس بگیریم
مثل رگبار باران بباریم
خانه را سر به سر گل بکاریم
✍🏻 #قیصر_امینپور
🏷 #شعر_نوجوان | #فلسطین
🇮🇷 @Shere_Enghelab
یاری
در غزه مگر که زخمها کاری نیست؟
این آتش و خون نهیب بیداری نیست؟
اسلام همیشه یاور مظلوم است!
ای شیعه مگر وظیفهات یاری نیست؟
✍🏻 #هادی_ملکپور
🏷 #شعر_اعتراض | #فلسطین | #غزه
🇮🇷 @Shere_Enghelab
بیطرفی!
به ما نیامده در این نبرد «بیطرفی»
به غیر ریختن خون، چه کرد «بیطرفی»؟!..
اگرچه باد، چنین جامهای برایش دوخت
به هیچ شیوه نیامد به مرد، «بیطرفی»
میان معرکهها میخزد به پستوها
ذلیل و مضطرب و زار و زرد، «بیطرفی»
به دور خویش فقط گشت و هیچجا نرسید
شبیه فرفرهای هرزهگرد، «بیطرفی»
به موجها، طرف حق گرفته دریا هم
و برکهای شده بیجان و سرد، «بیطرفی»
قسم به کشتۀ لبتشنه در میان دو رود
به ما نیامده در این نبرد، «بیطرفی»
✍🏻 #میلاد_عرفانپور
🏷 #شعر_اعتراض | #فلسطین | #غزه
🇮🇷 @Shere_Enghelab
هدایت شده از KHAMENEI.IR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 رهبر انقلاب، صبح امروز: مرگ بر آمریکا یک شعار نیست، یک خط مشی است
💻 Farsi.Khamenei.ir
«مرگ بر حقوق بیبشر»
مرگ بر
تازیانهها
تازیانههای بیامان
به گردههای بیگناه بردگان
مرگ بر
مرگ ناگهانیِ
صد هزار زندگی
در یکی دو ثانیه
با سقوط علم از آسمان
مرگ بر
کشتن جوانهها
مرگ بر
انتشار سم
در زلال رودخانهها
مرگ بر فصاحت دروغ
مرگ بر
بوقهای بوق
مرگ بر
سیمهای خاردار و کشتزارهای مین
مرگ بر
گورهای دسته جمعی و
بندهای انفرادیِ زمین
مرگ بر بریدن نفس
مرگ بر قفس
مرگ بر شکوه خار و خس
مرگ بر هوس
مرگ بر حقوق بیبشر
مرگ بر تبر
مرگ بر شرارههای شر
مرگ بر سفارت شنود
مرگ بر
کودتای دود
زنده باد زندگی او
زنده باد زندگی من... تو... ما
یک کلام…
مرگ بر آمریکا…
مرگ بر ابولهب
مرگ بر یزید و شمر و ابن سعد
مرگ بر زادۀ زیاد
بگو بلند: بیش باد
مرگ بر
قطعنامههای بستن فرات
قحط آب
مرگ بر
تیر مانده بر گلوی کودک رباب
مرگ بر قتل خندههای روشن علیرضا
مرگ بر گلولهای که خط کشید
روی خاطرات آرمیتا
یک کلام…
مرگ بر آمریکا…
✍🏻 #محمدمهدی_سیار
🏷 #شعر_ضداستکباری
🇮🇷 @Shere_Enghelab
ایستاده در غبار
دلم جغرافی جنگ است ویران است در آتش
دلم باریکۀ غزّه است سوزان است در آتش
دلم تقدیر زیتونیست افتاده به دست باد
دلم گیسوی معشوقی پریشان است در آتش
دلم طفلیست، طفلی ایستاده در غبار جنگ
چنان خواب عروسکها هراسان است در آتش..
چرا ای شعلههای دوزخی از خود نمیپرسید؟
که این آیندۀ معصوم انسان است در آتش!
کجا فریاد باید زد تناقضهای غمگین را
یهودا هست در باغش! مسلمان است در آتش!
اگر چه گرم آتشبازی جنگی، نمیفهمی؟
که آه شعلۀ مظلوم پنهان است در آتش
هَلا ای هالۀ مهلک، هلاکت باد زودازود
از این اخمی که نامش خشم طوفان است در آتش
خودت با دست خود میسوزی از این شعلۀ تاریک
چنان بمبی که عمرش رو به پایان است در آتش
✍🏻 #جعفر_عباسی
🏷 #مقاومت_اسلامی | #فلسطین | #غزه
🇮🇷 @Shere_Enghelab
به شوق صبح ظهور
بیا که جلوه ندارد بهار، دور از تو
و حرف تازه ندارد هَزار، دور از تو
شب است و روح جهان در غبار تاریکی
شکسته آینۀ روزگار، دور از تو
دلم گرفته از این روزگار انسانکٌش
شدم به فتنۀ دیوان دچار، دور از تو
به باغ میروم و غنچه غنچه میگریم
مرا به بزم شکفتن چه کار؟ دور از تو
نشسته مردم چشمم به خون ز تنهایی
و ایستاده دلم در غبار، دور از تو
در این زمانه ولی ایستادهام عاشق
به شوق صبح ظهور، استوار؛ دور از تو
✍🏻 #رضا_اسماعیلی
🏷 #شعر_انتظار
🇮🇷 @Shere_Enghelab
مرگ بر آمریکا
هر جا به بشر رسانده شر، آمریکا
هر دم تیتر بد خبر: آمریکا
از خون جوانان وطن برخیزد
فریاد بلند مرگ بر آمریکا
✍🏻 #سیدمحمدحسین_ابوترابی
🏷 #شعر_ضداستکباری
🇮🇷 @Shere_Enghelab
«ای غرور پوک!»
همچنان سنگین و سرسخت و مهیب و کور
آن شبافسونِ جنونآیین
آن پلشتی زادۀ دلقک
شهوتآوازِ ستممسلک.
میچکد از پوزۀ ذهنش
بافههای مرگ
دارهایی از عطش سرشار
وحشی و خونخوار
از تعفن میرسد
از ماورای باتلاق شب
بوی زرد توطئه میآید از افکار نامردش
چشم شهوتسیرتش سرریز سرمستیست
تاجر عریانی عشق است
تاجر سکس و سکوت و سُکر!
در نگاهش عشق ماسیده
گیسوان او پلاسیده
هرزهگرد کوچههای جسم.
باز میبلعد…
هشتپای قرن نافرجام
قرن اختاپوس!
از هراس سایهها میآید انگاری
چشمهایش نبش قبر صبح
مومیایی گشتۀ ظلمت
بیخبر از بعثت باران
مثل خواب مُردۀ مرداب،
در بلاهت غوطهور یکسر
ای تمدنزار بیحاصل!
زادگاه صنعت افیون
نشئۀ شب، ظلمت شیّاد!
قتلگاه فطرت خورشید
حیف، حرفم را نمیفهمی
شیشۀ حرف مرا سنگی
چون بدآهنگی.
ای غرور پوک، آمریکا!
ای توحش، ای شب اعظم
ای تو ابلیس بزرگ قرن
از نگاه شاخههای خویش
این غرور کاغذی را کاش میچیدی
چون جهان گرم طلوعی سبز و خورشیدیست.
شب نمیماند
ظلم زیبا نیست.
کاش میفهمیدی ای خفاش!
ای توهُم
سلطۀ مغبون
روزی از این روزها، تنها
در غروبی زرد
میمیری.
بعد تو، اما:
آسمان این جهان آبیست
باغ میروید
آب میجوشد
چشمهها جاریست.
باز شبنم هست
روی برگ گل
زندگی زیباست
عشق،
مهتابیست.
ای غرور پوک، آمریکا!
حرفهایم را
کاش میفهمیدی، اما حیف
تو نمیفهمی!
چون که فهم زندگی هرگز،
نیست در وسُع تو ای مرداب.
ای گُراز ابله پروار!
گرگ آدمخوار
از نژاد آدمی بیزار
مرگ، نوشت باد
مرگ، نوشت باد.
✍🏻 #رضا_اسماعیلی
🏷 #شعر_ضداستکباری
🇮🇷 @Shere_Enghelab
طوفان
از نسیم شاخسارت سارهای سوخته...
از تو باقی مانده زیتونزارهای سوخته
آن زمینهای چراغان بِه و نارنج و سیب
چیستاند اکنون به جز هکتارهای سوخته..
از شمار بیشمار کشتگان و کشتگان
کی خبر دارند این آمارهای سوخته؟
بمبها اما چرا اینقدر وحشت کردهاند؟
از صدای حنجری با تارهای سوخته!
مرد را از مرگ باکی نیست، طوفان میشود
عاقبت خاکستر سردارهای سوخته
زنده میماند که شهر دیگری برپا کند
نام مجروح تو بر دیوارهای سوخته
✍🏻 #اعظم_سعادتمند
🏷 #مقاومت_اسلامی | #فلسطین | #غزه
🇮🇷 @Shere_Enghelab
«جنگ حق و باطل»
روز آزمون رسیده است
وقت اختلاف نیست
هیچکس
از مشارکت در امتحان معاف نیست
یک طرف قلمروی به وسعت جهان
یک طرف خرابهای به تنگی قفس
یک طرف هجوم بمبهای بیامان
یک طرف زنان و کودکان
یک طرف سلاح و پول و قدرت و رفاه
یک طرف بدون برق و آب و مرهم و پناهگاه
شوخی مزخرفیست
اینکه عدهای حماس را
متهم به انتقام کور میکنند
از کنار غصب سرزمین و قتلعام ملتی ولی بهراحتی عبور میکنند
بس کنید!
حالتان از این دروغها به هم نخورد؟
رَطب و یابِسی که بافتید، عاقبت
بر گلویتان طناب دار میشود
شرمتان کجاست؟
این که در خرابههای غزه تار و مار میشود
لشکر حماس نیست
حلقۀ به هم فشردۀ زنان و بچههاست
جنگ، جنگ حق و باطل است
گوهر بشر در این نبرد
آشکار میشود
تو در این میان کدام جانب ایستادهای؟
جانب حسین!
یا یزید؟
انتخاب سومی نمانده است
این چکیدۀ تمام ماجراست:
غزّه، کربلاست...
✍🏻 #افشین_علا
🏷 #شعر_اعتراض | #فلسطین | #غزه
🇮🇷 @Shere_Enghelab
به نام فاتح خیبر...
غروب در صدد نالهایست آهسته
قلم شکسته، نفس بسته، سینهها خسته
هوا گرفته، فضای نفس کشیدن نیست
قلم شکسته و این شعر همدم من نیست
قلم شکسته، نفس خسته، این نفس زخمیست
و قلب کوچک من -گرچه در قفس- زخمیست
نفس بریده، قلم درد میکشد امشب
تمام دور و برم درد میکشد امشب
قلم نشسته که از بغض مرد بنویسد
از ازدحام نفسگیر درد بنویسد
«ستارگان همگی یک به یک شهید شدند
و با گذشت زمان ماضی بعید شدند»
قلم نشسته که از خواب ما گلایه کند
نشسته است که از ما به ما گلایه کند
از این حکایت خونبار با که بنویسم
بدون دغدغه بگذار تا که بنویسم
نوشتنی که چو خون از گلوی من جاریست
اگر چه قصۀ این «فیلمنامه» تکراریست:
::
سکانس یک: لندن، ساعت مذاکره ـ شب
سکانس دو: آتش، دشت در محاصره ـ شب
سکانس سه: سرطان در اراضی موعود
سکانس چار: نبرد مسیح با تلمود
سکانس پنج: کفنپوش، از کلان تا خرد
سکانس شش: ورق نقشۀ جهان تا خورد
سکانس هفت: تلاویو خیره در طوفان
سکانس هشت: تقلای آخر شیطان
سکانس نه: استیصال حاکمان عرب
سکانس ده: اجلاس سران صلحطلب
همین سکانس: هلوکاست، خوانشی دیگر
گریم چهرۀ اخبار پشت میز خبر
نمای بسته: کراوات... رأی... حق وتو
نمای باز: مدرنیته در طویلۀ نو
سلامِ ژست تمدّن به جاهلیت قبل
توحّشی که منظم شدهست در اصطبل
جهان نشسته به سوگ زنان بیفرزند
سکانس پایانی: هیس! مسلمین خوابند
::
جهان غمزده در جوی خون گرفتار است
تمام دهکده در بوی خون گرفتار است
«ستارگان همگی یک به یک شهید شدند
و با گذشت زمان ماضی بعید شدند»
آهای نظم نوین! باز چیست در سر تو؟
و ای حقوق بشر، خاک... خاک بر سر تو
شما که زهر بیان را به جام خود دارید
مگر نه اینکه جهان را به کام خود دارید
مگر نه اینکه زمان شاخ و برگتان شده است!
خدایتان بکشد... هان! چه مرگتان شده است؟
کدام پاسخ را یا کدام مسئله را؟!
نشستهاید فقط این توحّش یله را؟
«ستارگان همگی یک به یک شهید شدند
و با گذشت زمان ماضی بعید شدند»
و با گذشت زمان ماضی بعید؟... نهخیر
جهان به خواب رود، خواب بر شهید... نهخیر
برای تشنه شدن ما مگر چه کم داریم؟
حسین نیست اگر، ما ولی علَم داریم
هنوز از دلمان ماتمش نیفتادهست
حسین نیست، ولی پرچمش نیفتادهست
در این طریق به جز پرچمش پناهی نیست
و پیر گفته که تا فتح قله راهی نیست
به دست پیر، هزاران چراغ روشن شد
زمان دوباره ورق خورد و باغ روشن شد
نگاه کن همۀ آیهها پرنده شدند
حروف سرخ جهان یکصدا پرنده شدند
جهان به پا شده تا خون ما قلم بزند
سکانس آخر این فیلم را به هم بزند
شگفت از این همه ذلت در این نبرد نژند
که تازیان زره صهیونیستها شدهاند
سمند صبح چو بر شام تار تاخته است
قمار مضحکتان روی اسبِ باخته است
طنین پرچم توحید را نشان بدهید
و غیرتی که ندارید را تکان بدهید
به هرکه مضطرب از هیبت شیاطین است
بگو که سنّت پروردگار ما این است
بگو دوباره بخوان قصههای قرآن را
و آیه آیه ببین روزگار طغیان را
بگو که یک پشه نمرود را به خاک افکند
و آب بود که فرعون را هلاک افکند
سپاه ابرهه با سنگریزه ویران شد
و عاد را وزش باد خط پایان شد
بهل که تیز شود جست و خیز لشکرشان
که این ستیز بقاء است و تیر آخرشان
بگو تنازع وحش است جنگ باطلتان
و ما روایت فتحیم در مقابلتان
تمام لشکر شیطان شدهست یاورتان
ولی گسیخته از هم زمام لشکرتان
از این به بعد به دنبال شر نمیگردند
فراریان تلاویو بر نمیگردند
شکست شوکت طاغوت وعدۀ ازلیست
کلید فتح توکّل به یک نگاه علیست
به نام فاتح خیبر زمانتان ندهیم
به نام نامی حیدر امانتان ندهیم
قسم به جان پیمبر حریفتان ماییم
شما گذشته و ما فاتحان فرداییم
::
طلوع صبح علیهالسلام نزدیک است
و پیر گفته که شرب مدام نزدیک است
حوالتش به لب یار دلنواز کنید
معاشران گره از زلف یار باز کنید
✍🏻 #سیدسلمان_علوی
🏷 #مقاومت_اسلامی | #فلسطین | #غزه
🇮🇷 @Shere_Enghelab
«آیههای آفتاب»
خون ترانۀ مرا بخوان
آخرین سرود عاشقانۀ مرا بخوان
این صدای غزه است
از دهان زخم کهنهای که وا شده
از دهان نیمهجان یک پدر
که زیر نعش کودکی دو تا شده
این صدای غزه است
آن زمان که پنجه میکشند
بر گلوی خندههای هفتسالهاش
آن زمان که سوت میزنند بمبها
قبل از انفجار نالهاش
هی شبان خوشخیال
سالهاست
گرگ از میان گله رد شده
مرزهای کشوری لگد شده
روی نقشههای بی طرف
رنگ باختهست
از کرانههای باختر
آفتاب نه
سرب در گلویشان گداختهست
روی پرچمی
این ستاره تا به شش جهت نگاه میکند
طالع مرا سیاه میکند
یا همین دو خط
این دو مار آبی بلند که
از دو سو به هر کرانه رفتهاند
موذیانه سالهاست
نیل تا فرات را نشانه رفتهاند
ذره ذره میبرند
این گلوی خسته را
باز هم به خواب میزند جهان دو چشم بسته را
سقفمان دوباره آسمان شده
هر قدم زمین دهان شده
بر خلاف بمبها
این شیوخ همزبان عمل نمیکنند!
ورنه هیچوقت
کودکان ما گلوله را بغل نمیکنند
راستی خزان رسیده باز
فصل کوچ سینهسرخهاست
لیک مرگ ما به زخم تیر نیست
شیر لحظههای مرگ هم حقیر نیست
ردّ خون ما
روی تَلّ ماسهها چکیده است
از حماس تا حماسهها چکیده است
ما همان زمان که با گلولهها طرف شدیم
در نگاهشان هدف شدیم
روی صورت سیاه شب
آیههای آفتاب را ببین
ردّ سرخ سیلی عقاب را ببین!
غزه کربلای تازهایست
خون ما نوید انتفاضهایست
✍🏻 #مهدی_مردانی
🏷 #مقاومت_اسلامی | #فلسطین | #غزه
🇮🇷 @Shere_Enghelab
مظلوم و مقتدر
دیگر بس است هر چه غریبانه زیستید
از این به بعد سرو شوید و بایستید
دیگر بس است هر چه که بر شانههای هم
مانند ابرهای بهاری گریستید
از این به بعد سبزتر و استوارتر
سر برکشید تا که بگویید کیستید
سر برکشید سبز و به دنیا نشان دهید
جز سرو سرفراز و سپیدار نیستید
ای کوههای محکم و مظلوم و مقتدر
تا پای جان برای رهایی بایستید!
✍🏻 #بهجت_فروغی_مقدم
🏷 #مقاومت_اسلامی | #فلسطین | #غزه
🇮🇷 @Shere_Enghelab
روایت فتح
صدر اخبار غم فلسطین است
صحبت از قبلۀ نخستین است
صوت قرآن به گوش میآید
چه صدایی، چقدر غمگین است
شاخههای شکستۀ زیتون
آیهها آیههای وَالتّین است
کوچهها در روایت فتحاند
خانههایی که طور سینین است
دستها در تلاطم فریاد
چشمها خوشههای پروین است
کودکان زخمخورده و معصوم
مکر اهریمنان چه ننگین است
آتش و دود خون و خاکستر
صورت خاک خسته پُرچین است
صبح صادق دمیده خواهد شد
شب پایانی شیاطین است
میرسد آن امان جان و جهان
مرد موعود قصهها این است
✍🏻 #فاطمه_نانیزاد
🏷 #مقاومت_اسلامی | #فلسطین | #غزه
🇮🇷 @Shere_Enghelab
یا علی
جهان نگاه کودکیست بیقرار، یا علی
که غرق شد میان موج انفجار، یا علی
جهان یتیمخانهایست تشنۀ نوازشی
پدر ندیده است چون تو روزگار، یا علی
جهان صدای مادریست شیرزن که مانده است
به رغم داغ، مثل کوه استوار، یا علی
تو التیام شو برای آن پدر که میرسد
کنار نعش دخترش امیدوار، یا علی
نه لایلای مادران، که گوش شیرخوارهها
به خون نشسته از صدای مرگبار، یا علی
جهان چه بیوجود شد، به خواب رفت و دود شد
جهان بیتو را نمانده اعتبار، یا علی
جهان بی تو آه نه، تو هستی و کشاندهای
حماسۀ حماس را به کارزار، یاعلی
به بازوان مرحبافکنت مدد رساندهای
به جان این دلاوران داغدار، یا علی
به وارثان خیبر از خروش حیدری بگو
حوالهشان بده به تیغ ذوالفقار، یا علی
✍🏻 #میلاد_عرفانپور
🏷 #مقاومت_اسلامی | #فلسطین | #غزه
🇮🇷 @Shere_Enghelab