سیاهمشق | سید محمدحسین دعائی
🔰 محفلنگاری ـ ۵ ▪️ کوتاهنوشتهایی با محوریت برنامۀ محفل ۱. اگر بهدنبال تبادل فرهنگی فعال هستیم ب
🔰 محفلنگاری ـ ۶
▪️ کوتاهنوشتهایی با محوریت برنامۀ محفل
۱. از اجرای جذاب و سرمستکنندۀ برادران قربانی که بگذریم، شاهبیت قسمت ششم محفل، ماجرای زندگی حجةالاسلام محمدمهدی کرمی بود؛ همو که بهبرکت دعای مادر و البته بهخاطر تلاش برای نشکستن دل مادر، بهیُمن لقمۀ حلال و بهواسطۀ ارتباط با مسجد، از منجلاب جاهلی و جوانی نجات یافت و جان را به جهان جستجوی جانان رساند؛ تحولی عجیب که نکتههای فراوانی را در خود جای داده است:
▪️ مسجد ـ اگر مسجد باشد ـ اکسیر عجیبی است. نه تنها حالات ظاهری، بلکه ملکات باطنی انسانها را هم تغییر میدهد؛ تا آنجا که اساسا سبک زندگی جدیدی پیدا میکنند. مثلا از دزدی و موادفروشی میرسند به طلبگی!
▪️ به اذعان خود آقای کرمی، یکی از مهمترین سکوهای رشد او، جملهای بود که در صفحۀ نخست رسالۀ توضیحالمسائل خواند و او را به روزی چهاردهساعت مطالعه واداشت: «در مسائل اعتقادی یا همان اصول دین، تقلید جائز نیست؛ بلکه باید با تحقیق، به یقین رسید.» اگر امین عبدی ـ مهمان شب چهارم محفل ـ بهخاطر بیاطلاعی از آموزههای دینی و فقر آگاهی، از ورود به وادی سعادت و موفقیت محروم مانده بود، محمدمهدی کرمی هم بهواسطۀ پیگیریهای محققانه و ارتقاء سطح سواد دینی خود بود که توانست راه نجات را پیدا کند.
▪️ آقای کرمی در کنار تحقیقات علمی، اهل مطالعۀ احوالات اولیاء خدا و تفرج در بوستان زندگی آنان نیز بوده است؛ همان امر مهمی که بسیاری از بزرگان به آن توصیه کرده و تأثیر چشمگیری در تقویت و اندیشه و استقامت انگیزۀ انسان دارد.
▪️ بدونشک ارائۀ خدمات دینیِ عمومی و برطرفکردن نیازهای فکری و فرهنگی اقشار مختلف، یکی از شاخصهای مهم طلبۀ تراز انقلاب اسلامی است؛ اینکه بتواند ـ مثل آقای کرمی ـ با مسجدداری، خواندن خطبۀ عقد، حل اختلاف، کار تربیتی برای نوجوانان یا حتی کمک به ایجاد اشتغال برای جوانان، ملجأ مردم بوده و در مواجهه با رقبای قدرتمندِ رو به تزاید، از مرجعیت اجتماعی خود پاسداری کند.
▪️ مسجد تراز انقلاب اسلامی هم مسجدی است چندمنظوره که با حضور در متن زندگی مردم، میتواند بهعنوان مهمترین پایگاه حکمرانی فرهنگی در محلات نقشآفرینی کند؛ و این چنین مسجدی است که میتوان از آن بهعنوان سنگر یاد کرد؛ و الا یا دچار تعطیلی شده یا اگر هم دائر باشد، توان دفاع از دین و دینداران در مقابل هجمههای فکری و فرهنگی دشمن را نخواهد داشت.
▪️ استقامت در راه انقلاب ـ چه انقلابهای فردی و چه انقلابهای اجتماعی ـ از اصل انقلاب مهمتر است؛ و به همین خاطر یکی از سختترین امتحانهای کسانی که گذشتۀ بدی داشته و به برکت قرآن و اهلبیت دچار تحول شدهاند این است که آیا اهل تحمل سختیهای طبیعیِ خوببودن و مقاومت در مقابل وسوسۀ ارتداد و ارتجاع هستند یا نه؟ و مراقبه همینجاست که معنا پیدا کرده و ضرورت مییابد.
▪️ اینکه طلبهها هم بخشی از همین جامعه و جزئی از همین آدمهای معمولیِ کوچه و خیابان هستند و اینکه یک طلبه ممکن است حتی گذشتۀ نامطلوبی هم داشته باشد، هرچند مطلب روشن و قابلفهمی است، اما خیلیها درکی از آن نداشته و به همین دلیل در ارتباط با روحانیت دچار مشکلاند. بدونشک داستان زندگی امثال آقای کرمی میتواند به تصحیح این قبیل ذهنیتها کمک کند.
۲. احمد مراونه، نوجوان اهوازی مهمان محفل، فقط یکنمونه از بچههایی است که با دیدن فصل قبل این برنامه، علائق قرآنی پیدا کرده و وارد وادی قرآن شدهاند. این ظرفیت و موفقیت عظیم رسانهای را باید قدر دانست و به تقویت و تکثیرش کمک کرد.
۳. در میان تماشاچیهای قسمت ششم محفل، یکیدوتا بانوی کمحجاب هم بودند. به نظرم تمهید هوشمندانهای است. سربسته میگویم: نمیتوان و نباید به راهبرد جذب حداکثری، نگاه حداقلی داشت. خیلی سخت است؛ اما شدنی است.
✍️ سید محمدحسین دعائی
🌻 @Smh_Doaei
هدایت شده از سیاهمشق | سید محمدحسین دعائی
امیرالمؤمنین علیه السلام:
«بر بزرگ بطحاء (حضرت ابوطالب علیهالسلام) و بر بانوی بانوان (حضرت خدیجه علیهاالسلام) که خداوند او را برتریاش داد، اشک بریزید. با مرگ این دو، شبها را در سوگ به سر میکنم. آن دو آیین محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم را در برابر ستمکاران یاری کردند.»
🆔 @Smh_Doaei
هدایت شده از سیاهمشق | سید محمدحسین دعائی
🔰 عاشق مصطفی
▪️ شعری از سید حمیدرضا برقعی، بهمناسبت فرارسیدن سالروز وفات حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها
دور شدم از این و آن، با خودم آشنا شدم
آینه در حجاز بود، عاشق مصطفی شدم
سرمه نمیبرم به چین، قند و شکر نمیخرم
نقره و زر نخواستم، صاحب کیمیا شدم
بار شتر گذاشتم، وقف تو هرچه داشتم
دانهی عشق کاشتم، در قفست رها شدم
با تو جرس به هر نفس، مصرع عاشقانهایست
با تو پر از قصیدهام، با تو غزلسرا شدم
ای که ملول میشوی از نفس فرشتهها
باور من نمیشود همنفس شما شدم
سفرۀ دل برای من، باز کن آیهای بخوان
حرف بزن که مَحرمِ زمزمۀ حرا شدم
قطرۀ من فرات شد، ذرّهام آفتاب شد
پیش تو سیّدالبشر، سیّدة النّسا شدم
پشت سرت من و علی، قامت عشق بستهایم
تو همه مقتدا شدی، من همه اقتدا شدم
من به تو دست یاعلی دادهام از صمیم دل
مرگ جدام کرده است از تو اگر جدا شدم
لحظهی آخرین غزل، ترس ندارم از اجل
پیرهن تو در بغل، با تو دوباره «ما» شدم
🏷 #گلچین #سید_حمیدرضا_برقعی #حضرت_خدیجه
🆔 @Smh_Doaei
سیاهمشق | سید محمدحسین دعائی
هو الفتّاح خدا را شکر ... امشب مظلومان منطقه خوشحال شدند. امشب بخش عظیمی از جنگ روانی دشمن خنثی شد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رهبر حکیم و عزیز انقلاب در دیدار با دانشجویان:
«یکی از توصیههای من این است که بعضی از ایرادها و انتقادهای دانشجویان به مسئولان بر اثر بیاطلاعی است.
مثلا فرض کنید وعدۀ صادق در فلان وقت انجام نگرفت و فلان وقت انجام گرفت. اگر در فلان وقت انجام میگرفت، فلان حادثه اتفاق نمیافتاد.
خب، درست نیست این؛ این درست نیست.
آن کسانی که متصدی این کارها هستند به انقلاب دلبستگیشان، وابستگیشان، عشقشان و آمادگیشان کمتر از من و شما نیست؛ نمیشود متهم کرد. محاسبه دارند، حساب دارند و با محاسبه کار میکنند.
آنچه که انجام میدهند، اگر شما هم جای آنها بودید، همین کار را انجام میدادید.
این احتمال را همیشه در ذهنتان داشته باشید. متهم نکنید افراد را.»
پ.ن:
بعد از عملیات وعدۀ صادق ۲ نوشتم:
شاید اگر این عملیات زودتر صورت میگرفت امروز سید عزیز مقاومت در کنار ما بود.
هرچند کسی را متهم نکردم، اما بهخاطر همین «شاید»ی که موافق نظر رهبر انقلاب نبود، استغفار میکنم؛ استغفاری از جنس استغفار شهید نصرالله بهخاطر خوشحالی از سقوط حکومت مرسی در مصر، بعد از آنکه فهمید رهبر انقلاب از این حادثه ناراحت شدهاند.
🌻 @Smh_Doaei
سیاهمشق | سید محمدحسین دعائی
رهبر حکیم و عزیز انقلاب در دیدار با دانشجویان: «یکی از توصیههای من این است که بعضی از ایرادها و انت
🔰 قواعد مطالبهگری و انتقاد از نگاه رهبر حکیم انقلاب
▪️ حضرت آیة الله خامنهای در بخش مهمی از دیدار خود با دانشجویان فرمودند:
«من سال گذشته یکی از توصیههایم این بود که انتقاد کنید. نقد اشکال ندارد.
منتهی نقد کردن با تهمتزدن فرق میکند.
مراقب باشید وقتی نقد میکنید، کسی را متهم نکنید.
سؤال مطرح بشود اشکال ندارد؛ سؤال مطرح بشود، ابهام مطرح بشود و فرصت جوابدادن به وجود بیاید.
گاهی هست که بعضی از سؤالات را طرف جواب هم نمیتواند بدهد، یعنی فرصت جواب ندارد یا امکان جواب دادن نیست نسبت به این قضیه. اینطور موارد حتی ابهام را مطرح هم نکنید.
در انتقادها مراقب باشید بنبستنمایی نشود.
یعنی جوری انتقاد نکنید که وقتی مردم عادی میشنوند، احساس بنبست بکنند. نه!
گاهی اوقات اشکالی که بیان میشود، جوری است که وقتی انسان آن را میشنود، احساس میکند واقعا هیچ راهی وجود ندارد.
خب این غلط است.»
🌻 @Smh_Doaei
۱۲ رمضان سالروز رحلت مرحوم حاج سید هاشم حداد قدّس سرّه است؛
همان مرد بزرگی که علاقه و تعلق به او، حکایت زندگی بزرگان بسیاری است.
علامه طهرانی رضوان الله علیه مینویسند:
«در اوقات توقّف حقیر در کربلا، چندینبار جناب آیة الله حاج سیّد مصطفی خمینی رحمةُ الله تعالَی علیه که از نجف به کربلا برای زیارت مشرّف میشدند، به منزل حضرت آقا [یعنی مرحوم حداد] میآمدند؛ و حقیر که با آن مرحوم سابقه مودّت داشتم، کراراً ایشان را در این منزل ملاقات و گفتگوهای بالنّسبه طولانی و مفید واقع میشد.
از جمله کسانیکه چندینبار از نجف اشرف به کربلا مشرّف و به منزل حضرت آقا میآمدند و مذاکرات و سؤالاتی داشتند، جناب آیة الله صدیق گرامی آقای حاج سیّد عبدالکریم کشمیری دامت معالیه بودند که آن مجالس هم برای حقیر مغتنم بود.
و از جمله کسانیکه در این سفر چندینبار، بلکه کراراً و مراراً خدمت آقا میآمدند، رفیق صدیق و حمیم و دوست شفیق و قدیمی و گرامی ما حضرت آیة الله مرحوم شهید حاج سیّد عبدالحسین دستغیب شیرازی رحمةُ الله تعالَی علیه بودند که از شیراز برای زیارت أعتاب عالیات در این ایّام مشرّف شده بودند؛ و حقیر هم با حضرت آقای حدّاد یکبار در مسافرخانه کربلا به دیدنشان رفتیم. سوابق آشنایی ایشان هم با حضرت آقا از سابق الایّام بوده است و مراتب صفا و مودّت، دائم و برقرار.»
(روح مجرد، ص۳۰۹)
🌻 @Smh_Doaei
سیاهمشق | سید محمدحسین دعائی
۱۲ رمضان سالروز رحلت مرحوم حاج سید هاشم حداد قدّس سرّه است؛ همان مرد بزرگی که علاقه و تعلق به او، حک
حکایت ملاقات آیة الله شهید مطهری با مرحوم حداد رضوان الله علیهما هم شنیدنی است:
«مرحوم مطهّری با حقیر [یعنی علامه طهرانی] سوابق دوستی و آشنایی دیرین داشت و ذکر مبارک حضرت آقا [یعنی مرحوم حداد] با وی کم و بیش نه کاملاً به میان آمده بود؛ و اینک که آقا از کربلا به طهران آمدهاند ایجاب مینمود که این دوست دیرینه نیز از محضرشان متمتّع گردد. روی این اصل، بنده جناب مطهّری را خبر کردم و ایشان در بندهمنزل احمدیه دولاب تشریف آوردند و در مجلس عمومی ملاقات انجام شد و سؤالاتی نیز از ناحیۀ مرحوم مطهّری شد که ایشان پاسخ دادند.
مرحوم مطهّری شیفته ایشان شد و کأنّه گمشدۀ خود را اینجا یافت.
و سپس مرتبۀ دیگر آمد و باز ساعتی در این اطاق عمومی بیرونی با هم سخن و گفتگو داشتند.
آنگاه صدیق ارجمند مرحوم مطهّری به بنده گفت: آیا ممکن است حضرت آقا به من یک ساعتی وقت بدهند تا در خلوت و تنها با ایشان ملاقات داشته باشم؟! عرض کردم: اشکال ندارد. ایشان وقت میدهند و مکان خلوت هم داریم! به حضرت آقا عرض کردم، فرمودند: مانعی ندارد؛ بیاید و هر سؤالی که دلش میخواهد بکند.
در بالای بام منزل اطاق کوچکی برای اثاثیه و لوازم بام معمولاً بنا میکنند؛ حقیر مکان خلوت را آن اطاق قرار داده و ساعتی را آقا معین فرمودند برای فردا که بیاید و ملاقات خصوصی داشته باشیم. در موعد مقرّر مرحوم شهید مطهّری آمدند و ما با حضرت آقا آنها را به بام بردیم و برای آنکه احیاناً کسی به بام نرود، حتّی از اطفال و افراد بیخبر از رفقا و دوستان، در وقت پایین آمدن، درِ بام را از پشت قفل نمودم.
در اینجا مرحوم مطهّری آنچه میخواهد از ایشان میپرسد؛ سؤالهای انباشته و کهنه و جوابدادهنشدهای را که چون ساعت به سر رسید و آقا پایین آمدند و مرحوم مطهّری پشت سرشان بود، من دیدم مطهّری بهقدری شاد و شاداب است که آثار مسرّت از وجناتش پیداست.
آنچه میان ایشان و حضرت آقا به میان رفته بود، من نه از حضرت آقا پرسیدم و نه از آقای مطهّری و تا این ساعت هم نمیدانم. ولی مرحوم مطهّری هنگام خروج، آهسته به حقیر گفتند: این سید حیاتبخش است.»
(روح مجرد، ص۱۵۹)
🌻 @Smh_Doaei
سیاهمشق | سید محمدحسین دعائی
🔰 محفلنگاری ـ ۶ ▪️ کوتاهنوشتهایی با محوریت برنامۀ محفل ۱. از اجرای جذاب و سرمستکنندۀ برادران قر
🔰 محفلنگاری ـ ۷
▪️ کوتاهنوشتهایی با محوریت برنامۀ محفل
۱. داستان زندگی امیرحسین صالحیتبار، داستانی درسآموز برای آن بخش از جامعه است که در قضاوتهای خود به شاخصهایی مثل تخصص تحصیلی، تجددگرایی و زندگی در غرب، ضریب میدهد. پدر و مادر امیرحسین ـ هر دو ـ تحصیلات عالیۀ دانشگاهی دارند؛ مادر امیرحسین و خود امیرحسین هم در آمریکا به دنیا آمدهاند؛ اما در عین حال تصمیم میگیرند که: اولا در ایران زندگی کنند و ثانیا یکسال، تحصیل امیرحسین را متوقف کرده و بهجای کلاس زبان و موسیقی، او را به کلاس حفظ قرآن بفرستند. اما چرا؟ چون به تأثیر مثبت انس با قرآن و حفظ قرآن بر سلامت جسم و روح و نقش آن در کاهش استرس و تقویت تابآوری باور دارند و معتقدند که اولویت با تربیت قرآنی است. هیچی دیگه؛ همین!
۲. نقش پدربزرگ و مادربزرگ امیرحسین در داستان زندگی او را نیز نباید نادیده گرفت. اگر پدر امیرحسین به آرامبخشبودن قرآن باور دارد، بهخاطر آن آیةالکرسیهایی است که مادرش خوانده و بر او دمیده و اگر مادر امیرحسین از دوران بارداری به فکر تربیت قرآنی اوست، بهخاطر عِرق دینی و ملی آن پدر و مادری است که در بحبوحۀ جنگ، زندگی در آمریکا را رها کرده و برای خدمت به وطن برمیگردند. آری؛ اصالت خانوادگی و تربیت دینی که باشد، حتی اگر در آمریکا متولد شده و بزرگ شوی هم راه نجات پیدا میکنی.
۳. البته به یک نکتۀ تکمیلی دربارۀ سخنان پدر امیرحسین باید توجه داشت و آن اینکه: قطعا آرامش قلب، چیزی فراتر از آرامش ذهن بوده و نباید این دو را یکی دانست؛ همچنانکه تقویت حافظه هم تنها خاصیت حفظ قرآن نیست. به عبارت دیگر نباید ابعاد فرامادی وجود آدمی را به بُعد ذهنی و روانی او منحصر کرد و از تأثیرات مثبت ارتباط با قرآن بر لایههای عمیقتر وجود انسان غافل شد.
۴. قصۀ ابوالفضل امیری، جوان خوشصدا و نیکسیمایی که در وادی قرآن بود، اما معاشرت با دوستان ناباب و جذابیتهای جهان مدلینگ، او را از صفحات قرآن جدا و به صفحات اینستاگرام وابسته کرد، حاوی نکتۀ مهمی است: همانطور که ارتباط با قرآن میتواند دست انسان را گرفته و او را از تاریکیهای غفلت نجات دهد، غفلت از نعمتهای الهی و فاصلهگرفتن از فضای قرآنی هم میتواند موجبات سلب نعمت را فراهم آورده و بازگشت انسان به دورۀ جاهلیت را باعث شود. بهعلاوه اینکه در هر وضعیتی هستیم نباید اجازه بدهیم توفیق بهرهمندی از سروشهای غیبی و واعظهای درونی را از ما بگیرند. بهقول خواجۀ شیراز: دلا معاش چنان کن که گر بلغزد پای | فرشتهات به دو دست دعا نگه دارد.
۵. حضور محمداسماعیل وردنجانی در برنامۀ محفل، همان نوجوانی که به برکت توسل به ساحت مقدس امام رضا علیهالسلام متولد شده و حالا یکی از قاریان برجستۀ ایران اسلامی است، فرصتی بود برای آنکه بینندگان، هم گزارشهای شگفتآمیز قرآن دربارۀ خلقت انسان را بشنوند، هم از زبان یک دکتر متخصص با پیشرفتهای جمهوری اسلامی در حوزۀ درمان ناباروری آشنا شوند و هم حال و هوای دلشان امامرضایی شود. آری؛ چه محمداسماعیل که تولدش را مدیون علی بن موسی الرضاست و چه زائران و مجاوران آن امام رئوف که هرچه دارند به برکت او دارند، زبانحال همیشگیشان این است: ای صفای قلب زارم، هرچه دارم از تو دارم ... .
✍️ سید محمدحسین دعائی
🌻 @Smh_Doaei
هدایت شده از KHAMENEI.IR
18.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷ویژه ساعت شهادت شهید سپهبد سلیمانی
📹 نماهنگ | رفیق خوشبخت و صمیمی
❤️رهبر انقلاب: من یاد شهید سلیمانی عزیزمان را هرگز فراموش نمیکنم.
🖼 #Baghdad0120
💻 Farsi.Khamenei.ir