eitaa logo
سیاه‌مشق | سید محمدحسین دعائی
495 دنبال‌کننده
739 عکس
293 ویدیو
7 فایل
عضوی کوچک از جامعه حوزویان مشغول تدریس، تحقیق و تبلیغ در جبهه انقلاب اسلامی مسئول قرارگاه مکتب توحید درگاه ارتباط: @SmhDoaei
مشاهده در ایتا
دانلود
[بخش ۲ از ۵] 🔸 ابتداء مروری داشته باشیم بر بعضی از دیگر موارد استعمال این دو تعبیر در مجموعۀ میراث ادب فارسی: ۱. جامی می‌گوید: ای از خم کاف و حلقه نون / صد نقش بدیع داده بیرون آن نور که از شکاف کافست / پیدا کن قاف تا به قافست بی نقطه نون نگشته دایر / بر مرکز هستی این دوایر هر بحر کرم که صرف کردی / از چشمه این دو حرف کردی ۲. مسعود سعد سلمان در مدح سیف الدوله می‌گوید: به گاه گشتن جولان کند به حلقه نون / به گاه جستن بیرون جهد ز چشمه میم ۳. میرنوروز لرستانی می‌گوید: این شکم یا پر قو یا حلقۀ نون / این چه رنگ و این چه رنگین برف در خون ناف او چون ناف آهو مشک خوشبو / این چه ناف و این چه آهو این چه مشکو ۴. ظهیر فاریابی می‌گوید: کنون ز هستی من بیش از این دو حرف نماند / دلی چو چشمه میم و قدی چو حلقه نون ۵. محمد افضل سرخوش در تذکرة کلمات الشعراء، در مقام بیان ماده تاریخ فوت فردی به نام اکبرشاه می‌گوید: الف کشید ملائک ز فوت اکبرشاه ۶. مولوی می‌گوید: نون ابرو صاد چشم و جیم گوش / بر نوشتی فتنۀ صد عقل و هوش و زان گوش همچون جیم تو زان چشم همچو صاد تو / زان قامت همچون الف زان ابروی چون نون خوش شاگرد لوح جان شدم زین حرف‌ها خط خوان شدم / کشتی و کشتی بان شدم اندر چنین جیحون خوش ۷. محتشم کاشانی می‌گوید: زین‌گونه چو در مشق جنون حلقه چو نونم / فرداست که سر حلقۀ ارباب جنونم بار دلم از کوه فزونست عجب نیست / گر خم شود از بار چنین قد چو نونم ۸. هلالی جغتایی می‌گوید: هر چند قدت راست هلالی چو الف بود / از بار غم دوست به یک بار چو نون شد ۹. عراقی می‌گوید: کنون که با تو شدم راست چون الف یکتا / ز بار محنت، پشتم دو تا چو نون کردی ۱۰. خواجوی کرمانی می‌گوید: محققت نشود سرکاف و نون خواجو / مگر ز زلف چو کاف و خط سیاه چو نون ۱۱. اوحدی می‌گوید: میم دهان خود را از من نهان چه کردی؟ / باری نگاه می‌کن در قامت چو نونم ۱۲. عطار می‌گوید: سر دراندازم ز شادی هم‌چو نون / گر به میم مرحبایی پی برم و عشق چیست از خویش بیرون آمدن / غرقه در دریای پر خون آمدن سر بریده راه رفتن چون قلم / پا و سر افکنده چون نون آمدن و گفتم که دهانت چو الف هیچ ندارد / گفتی بنگر طره چون نون شده من ۱۳. حافظ می‌گوید: قد همه دلبران عالم / پیش الف قدت چو نون باد ۱۴. سنایی می‌گوید: پشت کوژ و تنم ضعیف شدست / پشت چون نون و دل چو نقطۀ نون ۱۵. ناصر خسرو می‌گوید: نشود رسته هر آن کس که ربوده‌‌ست دلش / زلف چون نون و قد چون الف و جعد چون جیم و گر نخواهی ای پسر تا خویشتن مجنون کنی / پشت پیش این و آن پس چون همی چون نون کنی؟ ۱۶. امیرخسرو دهلوی می‌گوید: آن میم دهان داند از ابروی چون نونش / نی نی که غلط گفتم، من دانم و من گویم ۱۷. مؤلفی ناشناس در ظفرنامۀ خسروی که شرح حکمروایی سید امیر نصرالله بهادر سلطان‌ بن حیدر در بخارا و سمرقند است، می‌گوید: «القصه امیر جلالت‌نشان، صاحبقران دوران، آن روز را به استراحت و به آرامیدگی گذرانیده، شب را جماعت چنداول به پاس داشت به‌سر برده، علی الصّباح فرمان واجب الاذغان امیر صاحبقران از مکمن قهر و سیاست ظهور یافت که سپهسالاران لشکر و امرای صاحب اقتدار نامور تسویه صفوف و تعبیه مآت و الوف نموده، اطراف قلعه چراغچی را چون حلقه نون تنگ گرفته، از هر جانب مورجل پخش کرده به انداختن توپ و تفنگ مقید باشند.» ۱۸. شرف الدین محمد بن حسن رامی در انیس العشاق می‌گوید: «باب سوم: در صفت ابرو؛ ... در عجم به سیزده صفت، موصوف است: ماه نو، قوس (کمان)، قوس و قزح، زنگاری کمان، طاق، محراب، نعل، حلقه نون، گاف، چوگان، داغ، حاجب.» ۱۹. هم‌چنین دهخدا در لغت‌نامۀ خود، مراد از چشمۀ میم (به‌کار رفته در شعر مسعود سعد سلمان و ظهیر فاریابی) را حلقۀ میم دانسته و آن را کنایه از سوراخ تنگ و تنگی معرفی می‌کند.
[بخش ۳ از ۵] 🔹 معنای «الف کشیدن»: با توجه به معنای ظاهر از این تعبیر در شعر محمد افضل سرخوش در تذکرة کلمات الشعراء (الف کشید ملائک ز فوت اکبرشاه) و هم‌چنین تناسبات معنایی موجود در بیت مورد بحث، به‌نظر می‌رسد که مراد از آن، همان «آه کشیدن» است. در واقع بیدل با بیانی معماگونه، کنایی و یا استعاری، از «آه کشیدن» به «الف کشیدن» تعبیر کرده است. البته سؤال مهم این است که چرا؟ پاسخ این سؤال در مصرع نخست این بیت و در دو واژۀ «دبستان» و «مشق» نهفته است. به بیان دیگر، شاعر چیره‌دست ما، با استفاده از تعبیر استعاریِ «الف کشیدن» کوشیده است تا در قالب آرایۀ ادبیِ «ایهام تناسب»، بین واژۀ دومعناییِ «کشیدن» و واژه‌های «دبستان» و «مشق» نسبتی برقرار ساخته و زیبایی شعر را دوچندان کند. توضیح بیشتر آن‌که: تعبیرِ «الف کشیدن» به‌معنای «نوشتن حرف الف» با دو مفهومِ «دبستان» و «مشق» متناسب است. اما شاعر، این معنای متناسب را اراده نکرده و پس از به دام انداختن شنونده در این معنا، معنای دورتری از «الف کشیدن» را در نظر گرفته که عبارت است از: «آه کشیدن»؛ آه کشیدنی که چون در آن، حرف الف به کار رفته، می‌توان از آن به «الف کشیدن» تعبیر کرد و با معنای اصلی بیت، یعنی تمرین ادب و تلاش برای ارتقاء در مسیر ادب‌ورزی نیز متناسب است.
[بخش ۴ از ۵] 🔸 معنای «حلقۀ نون ریختن»: پس از بررسی و دقت نظر در مجموعۀ موارد استعمالِ «نون» و «حلقۀ نون» در ادبیات فارسی، می‌توان برای آن، پنج کاربرد معنایی مختلف را برشمرد: ۱. نون، به‌معنای حرف نون (مثل شعر جامی: ای از خم کاف و حلقۀ نون / صد نقش بدیع داده بیرون؛ یعنی کلمۀ شریفۀ «کُن» که به‌دنبال آن «فیکون» آمده و «ایجاد» رقم می‌خورد.) ۲. نون، به‌معنای میدان و عرصه‌ای وسیع (آن‌جا که در مقابل «چشمه یا حلقۀ میم» به‌کار می‌رود؛ مثل شعر مسعود سعد سلمان: به گاه گشتن جولان کند به حلقه نون / به گاه جستن بیرون جهد ز چشمه میم.) ۳. نون، به‌معنای خمیدگی غیرطبیعی و انحناء عارض‌شده بر امری صاف و مستقیم (آن‌جا که در کنار «چشمه یا حلقۀ میم» یا «الف» به‌کار می‌رود؛ مثل شعر ظهیر فاریابی: ... دلی چو چشمه میم و قدی چو حلقه نون؛ یا شعر هلالی جغتایی: هر چند قدت راست هلالی چو الف بود / از بار غم دوست به یک بار چو نون شد.) ۴. نون، به‌معنای خمیدگی ذاتی و پسندیده (آن‌جا که به‌عنوان کنایه یا استعاره‌ای از «ابرو و موی محبوب» به‌کار می‌رود؛ مثل شعر مولوی: نون ابرو صاد چشم و جیم گوش / بر نوشتی فتنه صد عقل و هوش؛ یا شعر ناصر خسرو: نشود رسته هر آن کس که ربوده‌‌ست دلش / زلف چون نون و قد چون الف و جعد چون جیم.) ۵. نون، به‌معنای امری محاصره‌کننده و دربرگیرنده (مثل جملۀ موجود در ظفرنامۀ خسروی: ... اطراف قلعه چراغچی را چون حلقه نون تنگ گرفته ... .) اما ظاهرا مراد بیدل از «حلقۀ نون ریختن» در بیت مورد بحث، هیچ‌کدام از این موارد پنج‌گانه نیست. چرا که نمی‌توان هیچ تناسبی بین این معانی با معنی و مفهوم آن برقرار کرد. از همین رو باید در پی معنای ششمی برای این تعبیر بود که عبارت است از: «اشک‌ریختن»؛ معنایی که با «آه کشیدن» و همان ماجرای تمرین برای ارتقاء در مسیر ادب‌ورزی، متناسب و سازگار است. البته باز باید به این سؤال پاسخ داد که شاعر، به چه دلیل و با چه توجیهی، از «اشک‌ریختن» به «حلقۀ نون ریختن» تعبیر کرده است؟ برای توضیح این مطلب، لازم است که به شکل هندسی حرف نون، خصوصا در خط شکسته‌نستعلیق، که از خطوط هنری و زیبای مورد استفاده در دوران حیات بیدل و قبل از آن تا به امروز است، دقت کنیم. همان‌طور که در شکل زیر پیداست، در یکی از انواع نگارش حرف نون، دو سر آن به یکدیگر نزدیک شده و این حرف، شکل یک «قطره» را به خود می‌گیرد. بر همین اساس می‌توان «نون» و «حلقۀ نون» را به‌عنوان کنایه یا استعاره‌ای از «قطرۀ اشک» به کار برد؛ کاربردی که در شعر زیبای بیدل به چشم می‌خورد. بنابراین «حلقۀ نون ریختن» یعنی «اشک‌ریختن».
[بخش ۵ از ۵] 🔹 و اما یک پیشنهاد: در پایان، باید توجه داشت که بررسیِ «کاربرد تصویری و تشبیهی حروف الفبا در میراث ادب فارسی و هم‌چنین سایر زبان‌ها»، تحقیقی است که اگرچه اقداماتی در مسیر تحقق آن صورت گرفته است*، اما فعالیت‌های گسترده و تکمیلی فراوانی را می‌طلبد؛ فعالیت‌هایی که بی‌تردید، به کشف افق‌های جدیدی از زیبایی‌های معنایی و صوری موجود در هنر شعر و شاعری خواهد انجامید، ان شاء الله. *به‌عنوان نمونه، نگاه کنید به: ۱. حیدری، مرتضی، «بررسی فرایند نشانگی حروف الفبا در دیوان سنایی»، ادبیات عرفانی، پاییز و زمستان ۱۳۹۳، شمارۀ ۱۱، ص ۷. ۲. همان، «نشانه‌شناسی نگرش‌های حروفی مولانا در کلیات شمس تبریزی»، متن‌پژوهی ادبی، بهار ۱۳۹۵، شمارۀ ۶۵، ص ۱۴۷. ۳. همان، «بررسی اندیشه‌های حکمی عرفانی منعکس‌شده با سمبولیسم الفبایی در دیوان عارفان ایرانی»، متن‌پژوهی ادبی، پاییز ۱۳۹۴، شمارۀ ۶۵، ص ۵۳. ۴. معروف، یحیی، «تغزل با بهره‌گیری از حروف الفبا در شعر فارسی و عربی»، زبان و ادبیات عربی، بهار و تابستان ۱۳۸۹، شمارۀ ۲، ص ۱۱۱۹. ۵. حاجیان‌نژاد، علیرضا، «نوعی تشبیه در ادب فارسی (تشبیه حروفی)»، دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، زمستان ۱۳۸۰، شمارۀ ۱۶۰، ص ۳۸۷. ۶. خیرخواه برزکی، سعید و طویلی، فروزان، «تشبیه و حروف الفبا در شعر خاقانی»، زیبایی‌شناسی ادبی، پاییز ۱۳۹۴، شمارۀ ۲۵، ص ۶۱. 🏷 🆔 @Smh_Doaei
حدیث «من عرف نفسه فقد عرف ربّه»، در بوتۀ اعتبارسنجی.pdf
378.3K
🔰 حدیثِ «من عرف نفسه فقد عرف ربه»، در بوتۀ اعتبارسنجی ✍️ سید محمدحسین دعائی 🔖 منتشرشده در نشریۀ علمی، پژوهشیِ «مطالعات فهم حدیث»، بهار و تابستان ۱۴۰۱ 🆔 @Smh_Doaei
سیاه‌مشق | سید محمدحسین دعائی
🔰 حدیثِ «من عرف نفسه فقد عرف ربه»، در بوتۀ اعتبارسنجی ✍️ سید محمدحسین دعائی 🔖 منتشرشده در نشریۀ علمی
🔰 حدیثِ «من عرف نفسه فقد عرف ربه»، در بوتۀ اعتبارسنجی ✍️ سید محمدحسین دعائی 🔖 منتشرشده در نشریۀ علمی، پژوهشیِ «مطالعات فهم حدیث»، بهار و تابستان ۱۴۰۱ 📝 چکیده: آموزه «معرفت نفس»، یکی از مهم‌ترین اجزاء «نظام معرفتی و تربیتی اسلام» است؛ همان آموزه‌ای که در «گزاره‌های نقلی»، از آن با عنوان «فریضه هر مرد و زن مسلمان»، «مصداق علم نافع و برتر»، «برترین معرفت»، «رمز سعادت و نیکبختی» و «امری ملازم با معرفت رب» یاد شده و مورد توجه بسیاری از دین‌پژوهان ـ از جمله «حکیمان و عارفان» ـ قرار گرفته است. اما باید دانست که این آموزه، در معرض مناقشات مختلفی ـ از جمله مناقشه در سند مهم‌ترین پشتوانه روایی آن، یعنی حدیث «مَن عَرَفَ نَفسَهُ فَقَد عَرَفَ رَبَّه» ـ نیز قرار دارد. فلذا می‌توان گفت که تلاش برای اثبات حجیت حدیث مذکور، امری ضروری است. برخی از محققان، با تأکید بر ارسال این حدیث، اساساً آن را معتبر ندانسته و برخی دیگر، در عین اذعان به مرسل‌بودن حدیث مذکور، صرفاً با تکیه بر مواردی هم‌چون «تأیید آیات قرآن»، «تواتر معنوی» یا قاعده «ضَم احادیث ضِعاف»، در پی اثبات اعتبار آن بوده‌اند. حال آن‌که می‌توان با اتکاء به اطمینان ناشی از «تراکم ظنون» و با تجمیع مجموعه‌ای از «قرائن سندی و محتوایی»، مانند: «اعتبار منبع»، «حضور در مجموعه معتبر صد کلمه»، «علو لفظ و معنا»، «تواتر معنوی یا اجمالی»، «شهرت روایی»، «مقبولیت در نزد بزرگان» و «برخورداری از مؤیدات قرآنی، برهانی و وجدانی»، به اثبات اعتبار این حدیث پرداخته و زمینه تثبیت یکی از مهم‌ترین معارف عرفانی و پی‌ریزی روشمند «نظام تربیتی اسلام» بر اساس آن را فراهم آورد. 🏷 🆔 @Smh_Doaei
🔸 حدود دو سال قبل، به توفیق الهی، ترجمۀ دعای شریفِ «جوشن کبیر» را شروع کرده و تقریبا همزمان با اولین سالگرد شهادت حاج قاسم، آن را به پایان رساندم؛ ترجمه‌ای که نامش را «زره هزار گره» گذاشته و در ابتدایش نوشتم: تقدیم به جوشن کبیر انقلاب اسلامی، سردار سلیمانی ... 🔹 اما از آن‌جایی‌که تا به امروز زمینۀ انتشار این اثر فراهم نشده است، تصمیم گرفتم که در هر شب یا روز جمعه، بخشی از آن را با همراهان محترم کانال به اشتراک گذاشته و ثوابی که احتمالا بر خواندن آن مترتب می‌شود را به روح مطهر آن شهید بزرگوار هدیه کنم؛ باشد که او نیز نظری بر ما افکنده و گره از کار فروبستۀ ما بگشاید، ان شاء الله. 🔸تذکر این نکته نیز ضروری است که غرض اصلی در این اثر، «تصویرسازی» از مضامین دعای جوشن کبیر و حرکت به‌سمتِ «معادل‌یابی‌های مفهومی» بوده و به همین خاطر، می‌توان از آن، با عنوانِ «دریافتی از دعای جوشن کبیر» ـ و نه ترجمۀ آن ـ یاد کرد. 🆔 @Smh_Doaei
بسم الله الرّحمن الرّحیم 🔰 زره هزار گره ▪️ دریافتی از دعای جوشن کبیر ✍️ سید محمدحسین دعائی 🔸 خدای خوبم سلام! 🔹 می‌خواهم از تو سخن برانم و با تو سخن بگویم؛ به آن امید که مرا دریابی ای دُرّ نایاب هستی! 🔸 می‌خواهم سرود اسم‌هایت را بسرایم و سر بر آستانت بسایم؛ به آن امید که سرودم را بشنوی ای سرچشمۀ سرور! 🔹 می‌خواهم چشم در چشمت بدوزم و دل شکسته‌ام را فدایت کنم؛ به آن امید که سَرسلامتی‌ام را بپذیری ای سِرّ سلامتی! 🔸 می‌خواهم با هزار بار یاد یار، زرهی هزار گره ببافم و در کارزار زندگی خود را بیمه کنم؛ به آن امید که مراقبم باشی ای مهربان‌ترین نگهبان! 🔹 می‌خواهم برای نبرد با هرچه غیر تو، با تو بجوشم و جوشنی از عشق بسازم؛ به آن امید که رویین‌تنم کنی ای روح‌افزای روح القدس! 🔸 و تو خود گفته‌ای که این امیدها ناامید نخواهند شد ... . آری؛ مبارکم باد این جوشن عشق، این جوشن کبیر ... : 🆔 @Smh_Doaei
﴿۱﴾ اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ يَا اَللهُ، يَا رَحْمٰنُ، يَا رَحِيمُ، يَا كَرِيمُ، يَا مُقِيمُ، يَا عَظِيمُ، يَا قَدِيمُ، يَا عَلِيمُ، يَا حَلِيمُ، يَا حَكِيمُ. سُبْحانَكَ يَا لَا إِلٰهَ إِلّا أَنْتَ، الْغَوْثَ الْغَوْثَ، خَلِّصْنا مِنَ النَّارِ يَا رَبِّ. (١) بارالها! چقدر نام‌های تو زیباست! همان نام‌هایی که هنگام دعا و در وقت عرض حاجت، تو را به آن نام‌ها خوانده و می‌کوشم تا از این رهگذر، خود را در معرض نگاه تو قرار دهم، ای معبود ناشناخته و دوست‌داشتنی! ای سفرۀ مهربانی‌ات برای همگان گسترده! ای همیشه و همه‌جا در حال مهرورزی! ای از همۀ زشتی‌ها و پستی‌ها پیراسته! ای برپادارندۀ پابرجا! ای بلندمرتبۀ والامقام! ای فراتر از مرزهای زمان! ای بر همه‌چیز و همه‌کس آگاه! ای در برابر بدی‌های بندگان بردبار! و ای حق‌گستر همیشه استوار! تو از تمام پلشتی‌ها پاک و از همۀ پستی‌ها پیراسته‌ای، ای آن‌که هیچ خدایی جز تو نیست! ببین که از فرط بیچارگی فریادم به آسمان بلند است! فریادم را بشنو، دستم را بگیر و با وصال خود، آتش فراقت را فروبنشان، ای یگانه پروردگار من! 🏷 🆔 @Smh_Doaei
🔰 موسپیدترین مادر جوان! ▪️ شعری در مدح و رثای حضرت زهراء سلام الله علیها ای قبر بی‌نشان تو پیداترین نشان وی بغض در گلوی تو گویاترین بیان با خشم انقلابی تو بی‌اثر شده است لبخند خائنانۀ طیف منافقان الگوی خانواده عملکرد مادر است آری به تو شبیه شدند این مدافعان از یُمن داغ‌های فراوان برای توست عنوانِ «موسپیدترین مادر جوان» بانوی آب و چادر خاکی که دیده است؟! باد سیاه و شعلۀ آتش، امان امان! افکار مادرانۀ خود را مرور کن: «محسن» میان حلقۀ بازی کودکان دوران حمل دغدغه‌اش را نداشتی می‌رفت یا به این پسر خانه یا به آن حالا ولی از آن همه امید و آرزو چیزی نمانده غیر جنینی بدون جان چشمان بی‌فروغ تو فانوس حیدر است یا رب مخواه غربت کشتی‌شکستگان صورت نهاد بر کف پایت حسین و گفت: باشد بهشت زیر قدم‌های مادران گفتم حسین، روضه بخوانم برای تو: «از آب هم مضایقه کردند کوفیان» 🗓 جمادی الثانی ۱۴۳۸ هجری قمری 🏷 🆔 @Smh_Doaei
سخنرانی روز شهادت حضرت فاطمه سلام الله علیها در جمع بچه های کلاس ششم دبستان لبیک.mp3
17.38M
🔰 سخنرانی روز شهادت حضرت فاطمه سلام الله علیها 🗓 جمادی الثانیه ۱۴۴۴ قمری / دی ۱۴۰۱ شمسی 📍 هیئت بچه‌های کلاس ششم دبستان لبیک 🎙 سید محمدحسین دعائی 🏷 🆔 @Smh_Doaei
سیاه‌مشق | سید محمدحسین دعائی
🔸 حدود دو سال قبل، به توفیق الهی، ترجمۀ دعای شریفِ «جوشن کبیر» را شروع کرده و تقریبا همزمان با اولین
﴿٢﴾ يَا سَيِّدَ السَّاداتِ، يَا مُجِيبَ الدَّعَواتِ، يَا رَافِعَ الدَّرَجَاتِ، يَا وَلِىَّ الْحَسَناتِ، يَا غَافِرَ الْخَطِيئاتِ، يَا مُعْطِىَ الْمَسْأَلاتِ، يَا قابِلَ التَّوْباتِ، يَا سَامِعَ الْأَصْواتِ، يَا عَالِمَ الْخَفِيِّاتِ، يَا دَافِعَ الْبَلِيِّاتِ. سُبْحانَكَ يَا لَا إِلٰهَ إِلّا أَنْتَ، الْغَوْثَ الْغَوْثَ، خَلِّصْنا مِنَ النَّارِ يَا رَبِّ. (٢) ای سرور همۀ سروران عالَم! ای پاسخگوی همۀ درخواست‌ها! ای پروازدهندۀ جان آدمیان در آسمان خوبی‌ها! ای جلودار کاروان زیبایی‌ها! ای مهربان‌خدای خطاپوش! ای نازنین‌مولای عطابخش! ای پذیرای هر پشیمان! ای شنوای هر شکر و شکایت! ای دانای هر ناپیدا! و ای سپر بلای خوبان! تو از تمام پلشتی‌ها پاک و از همۀ پستی‌ها پیراسته‌ای، ای آن‌که هیچ خدایی جز تو نیست! ببین که از فرط بیچارگی، فریادم به آسمان بلند است! فریادم را بشنو، دستم را بگیر و با وصال خود، آتش فراقت را فروبنشان، ای یگانه پروردگار من! 🏷 🆔 @Smh_Doaei
منبر بعد از دعای ندبه مجتمع حضرت زینب - ۹ دی ۱۴۰۱.mp3
20.63M
🔰 منبر بعد از دعای ندبه 🗓 ۶ جمادی الثانیه ۱۴۴۴ قمری / ۹ دی ۱۴۰۱ شمسی 📍 مجتمع حضرت زینب سلام الله علیها 🎙 سید محمدحسین دعائی 🏷 🆔 @Smh_Doaei
سیاه‌مشق | سید محمدحسین دعائی
🔰 منبر بعد از دعای ندبه 🗓 ۶ جمادی الثانیه ۱۴۴۴ قمری / ۹ دی ۱۴۰۱ شمسی 📍 مجتمع حضرت زینب سلام الله علی
🔰 منبر بعد از دعای ندبه 🗓 ۶ جمادی الثانیه ۱۴۴۴ قمری / ۹ دی ۱۴۰۱ شمسی 📍 مجتمع حضرت زینب سلام الله علیها 🎙 سید محمدحسین دعائی 📝 خلاصۀ مطالب: 🔸 «امام‌شناسی» یعنی حس حضور امام در زندگی. 🔹 بشارت باد بر آن شیعیانی که با امام زمان ارواحنا فداه، ارتباط قلبی داشته و برای ظهور آن حضرت دعا می‌کنند؛ اما: وظیفۀ شیعیان در عصر غیبت، منحصر به نشستن و دعاکردن نیست. 🔸 آفت انتظار: غافل‌شدن از تلاش برای یاری واقعی و عملی امام زمان ارواحنا فداه 🔹 بسیاری از مردم مدینه، هم به حق امیرالمؤمنین علیه السلام معترف بودند و هم آن حضرت را دوست داشتند؛ اما چون به تمام وظیفۀ خود در قبال ایشان عمل نکردند، آن مصائب رخ داد. 🔸 حضرت فاطمه سلام الله علیها: «مَثَلُ الْإمامِ مَثَلُ الْکعْبَةِ إذ تُؤتی وَ لَا تَأْتِي». 🔹 «فاطمیه» فصلِ «امام‌شناسی» و هنگامۀ تلاش برای اداء کامل حق امام زمان ارواحنا فداه است. 🔸 نباید بگوییم: «مهدی جان، بیا!» بلکه ما باید به محضر ایشان برویم. آری؛ امام زمان ارواحنا فداه منتظر ما هستند. 🔹 همان‌طور که امام حسین علیه السلام به اسب و شمشیر و دعای دیگران نیاز نداشتند، امام زمان ارواحنا فداه هم به گریه و دعای ما نیاز ندارند. 🔸 باید ندای «هل من ناصر ینصرنی» امام را پاسخ بدهیم. 🔹 باید زمینۀ زنده‌ماندن یاد امام زمان ارواحنا فداه در جامعه، آشنایی انسان‌ها با آن حضرت، نشر ارزش‌های الهی و ناکامی دشمنان دین را فراهم آوریم. 🔸 باید کوتاهی‌های صورت‌گرفته در امر هدایت جوانان و سوق‌دادن آنان به‌سمت امام زمان ارواحنا فداه را جبران کنیم. 🔹 باید در کنار دعاکردن و ندبه‌خواندن، با جان، مال، قلم و قدم خود، در راه دین خدا و در مسیر آرمان‌های دینی جهاد کنیم. 🔸 هرگونه اقدامی بر خلاف مقتضای عفاف و حجاب بانوان، سیلی به صورت امام معصوم است. 🔹 امام، با مهربانی و دلسوزی تمام، مشغول دستگیری از انسان‌هاست؛ قدر بدانیم و به او دست بدهیم. 🏷 🆔 @Smh_Doaei
🔸 به توفیق الهی، روز پنج‌شنبه ۸ دی ۱۴۰۱، در «نخستین تالار گفتگوی اساتید حوزه و دانشگاه» که به همتِ «دبیرخانۀ وحدت حوزه و دانشگاه» و «حوزۀ علوم اسلامی دانشگاهیان مشهد» برگزار شد، شرکت کردم. 🔹 عنوان میزی که بنده در آن حضور داشتم، «توسعۀ گفتمان بیانیۀ گام دوم انقلاب در جامعه، سیاست‌ها و راهکارها» بود. 🔸 بازتاب خبری این رویداد: https://www.iribnews.ir/00FUY4 🔹 و اما خلاصۀ مطالب حقیر در این جلسه:
🔰 توسعۀ گفتمان بیانیۀ گام دوم انقلاب در جامعه، سیاست‌ها و راهکارها ▪️ ارائه‌شده در «تالار گفتگوی اساتید حوزه و دانشگاه» ✍️ سید محمدحسین دعائی [بخش ۱ از ۲] 💠 مقدمه: ۱. «بیانیۀ گام دوم انقلاب» مهم‌ترین سند بالادستی کشور است که از سوی رهبر معظم انقلاب صادر شده و پرداختن به آن، مورد تأکید ایشان می‌باشد: «من روی این بیانیه خیلی زحمت کشیدم. من بنای بر این ندارم که اگر چیزی نوشتم یا مطلبی گفتم، از دیگران درخواست کنم که روی آن کار کنند؛ ولی راجع به این می‌گویم این کار را بکنند.» ۲. امیرالمؤمنین علیه السلام: «أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ لِي عَلَيْكُمْ حَقّاً وَ لَكُمْ عَلَيَّ حَقٌّ فَأَمَّا حَقُّكُمْ عَلَيَّ فَالنَّصِيحَةُ لَكُمْ وَ تَوْفِيرُ فَيْئِكُمْ عَلَيْكُمْ وَ تَعْلِيمُكُمْ كَيْلَا تَجْهَلُوا وَ تَأْدِيبُكُمْ كَيْمَا تَعْلَمُوا وَ أَمَّا حَقِّي عَلَيْكُمْ فَالْوَفَاءُ بِالْبَيْعَةِ وَ النَّصِيحَةُ فِي الْمَشْهَدِ وَ الْمَغِيبِ وَ الْإِجَابَةُ حِينَ أَدْعُوكُمْ وَ الطَّاعَةُ حِينَ آمُرُكُم‏.» ۳. نتیجه: ضرورت شناخت تحلیلی بیانیۀ گام دوم و تلاش برای عملیاتی‌کردن آن در حوزه‌های مختلف، به‌عنوان بخشی از «نهضت آشنایی با اندیشه‌های راهبردی رهبر معظم انقلاب». 💠 توصیف اجمالی محتوای بیانیۀ گام دوم انقلاب: ۱. مجموعه‌ای از مطالب مهم و راهبردی دربارۀ «هست‌ها و بایدها»، «واقعیت‌ها و آرمان‌ها»، «فرصت‌ها و تهدیدها» و به عبارت دیگر «وضع موجود و وضع مطلوب انقلاب» ۲. مجموعه‌ای متشکل از «توصیف‌های مرتبط با گام اول انقلاب» و «توصیه‌های مرتبط با گام دوم انقلاب» ۳. «قرائت معیار» از «خروجی انقلاب در گام اول» و «نقشۀ راه انقلاب در گام دوم» 💠 مهم‌ترین پیش‌نیازها برای توسعۀ گفتمان بیانیۀ گام دوم انقلاب: ۱. آشنایی با بیانیۀ گام دوم و هویت کلان‌نگرانه و آینده‌نگارانۀ آن ۲. درک ضرورت توسعۀ گفتمان بیانیه گام دوم، از سوی مسئولان، نخبگان و عموم مردم، در سه مرحله: ▫️ درک ضرورت کلان‌نگری و آینده‌نگاری برای ادارۀ کشور ▫️ درک ضرورت اقدام برای آینده‌نگاری از سوی رهبر معظم انقلاب و پذیرش جایگاه ایشان در این عرصه ▫️ درک ضرورت ابتناء همۀ طرح‌ها و برنامه‌ها بر بیانیۀ گام دوم ۳. قبول ضعف‌ها، خلأها و کوتاهی‌های موجود در حوزۀ بیانیه‌شناسی (قابل ارزیابی از طریق پایش میزان آشنایی طیف‌های مختلف با بیانیه) ۴. آماده‌سازی محتوای گفتمان گام دوم، به‌کمک: ▫️ تجزیه، تحلیل و فراوری بیانیۀ گام دوم انقلاب ▫️ جمع‌آوری و ساماندهی دیگر بیانات رهبری با محوریت بیانیه 🆔 @Smh_Doaei
[بخش ۲ از ۲] 💠 مهم‌ترین سیاست‌ها و راهکارها برای توسعۀ گفتمان بیانیۀ گام دوم انقلاب: ۱. تولیدِ «مدل بومی گفتمان‌سازی» و عمل به الزامات و اقتضائات آن ۲. استفاده از دستاوردهای عقلانی و عقلائی مطرح در عرصۀ گفتمان‌سازی، مثل موردِ «رؤیای آمریکایی» ۳. تعیین یا تولید یک «نهاد»، به‌عنوانِ «متولی موضوع گام دوم انقلاب» (مثل مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت)، با هدفِ «راهبری ستادی» ۴. تولیدِ «ادبیات گام دوم انقلاب» و فربه‌سازی هدفمند این ادبیات ۵. تلاش برای «مستندسازی بیانیه»، به‌کمکِ «آیات»، «روایات»، «گزاره‌های علمی» و «واقعیت‌های میدانی» ۶. تأکید بر «عقلانیت بیانیه» و نشان‌دادن این عقلانیت به مخاطب ۷. جلوگیری از «تأثیر منفی تغییر دولت‌ها» بر روند اجرائی‌شدن بیانیه ۸. الزامِ «پیوست بیانیه» برای تمامی پیشنهادها، طرح‌ها و برنامه‌های ارائه‌شده در کشور (مثل الزام پیوست فرهنگی) و مطالبۀ این پیوست از «مسئولان» و «نامزدهای انتخاباتی» ۹. اولویت‌دادن به توسعۀ گفتمان بیانیۀ گام دوم در میان حوزویان و دانشگاهیان ۱۰. تمرکز ویژه روی مسئلۀ «خودسازی» و زمینه‌سازی برای تحقق و توسعۀ آن در فضاهای مختلف ۱۱. تلاش پُرحجم برای «کادرسازی» و تربیت نیروی انسانی متناسب با «طراز بیانیه» ۱۲. سرمایه‌گذاری خاص روی بحثِ «کلان‌نگری» و نهادینه‌سازی آن در جامعه ۱۳. توجه ویژه به «فعالیت‌های تطبیقی و مقایسه‌ای»، با الهام از محتوای بیانیه (مثل مقایسۀ شرائط بعد از انقلاب با شرائط پیش از انقلاب، مقایسۀ انقلاب اسلامی با انقلاب‌های دیگر و مقایسۀ چالش‌های انقلاب در ابتداء پیروزی با چالش‌های انقلاب در امروز) ۱۴. تمرکز بر «فعالیت‌های هنری و رسانه‌ای»، به‌منظور شکستنِ «محاصرۀ تبلیغاتی دشمن» در «جنگ روایت‌ها» (با لحاظ تأکید رهبر معظم انقلاب بر ضعف جبهۀ انقلاب در این عرصه و تأثیر آن بر امیدآفرینی) ۱۵. طراحی و راه‌اندازیِ «رویدادهای علمی و هنری مختلف»، با دبیرخانه‌های دائمی ۱۶. طراحی و راه‌اندازی دوره‌هایی مثلِ «بینهایت‌شو» و «هیس‌طوری» ۱۷. ضرورت نقش‌آفرینی ویژه از سوی «صداوسیما»، با تولید برنامه‌های مختلف، خصوصا برنامه‌هایی برای «گفتگوهای چالشی»، میان موافقان و مخالفان بیانیه ۱۸. وارد کردن محتوای بیانیه به «متون درسی» ۱۹. استفاده از شرائط شکل‌گرفته بعد از غائلۀ اخیر و تبدیل تهدید موجود در آن به فرصت، به‌کمکِ «پالایش نظام» در سه حوزۀ «برنامه‌ها، ساختارها و نیروها»، بر اساس محتوای بیانیه و به‌منظور سرعت‌دادن به فرایندِ «دولت‌سازی، جامعه‌سازی و تمدن‌سازی» ۲۰. اثباتِ «درخشندگی و برجستگی بیانیه» و استناد به آن، برای اثباتِ «حقانیت رهبر معظم انقلاب» و دفاع از شخصیت حقیقی و حقوقی ایشان (خصوصا با لحاظ هجمه‌ها و اهانت‌های اخیر) 🏷 🆔 @Smh_Doaei
برای دیدن مستند، کلیک کنید: https://telewebion.com/episode/0x1be597a
سیاه‌مشق | سید محمدحسین دعائی
برای دیدن مستند، کلیک کنید: https://telewebion.com/episode/0x1be597a
🔰 آن زمستانِ بهاری ▪️ نگاهی دوباره به مستندِ «آن زمستان» دربارۀ مرحوم آیة الله مصباح یزدی ✍️ سید محمدحسین دعائی [بخش ۱ از ۲] 🔸 غرض اصلی‌ام از نوشتن متن حاضر، نقد فنی مستند خوش‌ساخت و پُرمضمونِ «آن زمستان» نیست. بلکه می‌خواهم بازارگرمی کنم. آری؛ امیدوارم با خواندن این چند خط، کسانی که این مستند را ندیده‌اند، آن را ببینند و کسانی که آن را دیده‌اند، دوباره ببینند و بیشتر بیندیشند. 🔹 فرم مستندِ «آن زمستان» فرم خلاقانه‌ای است. یعنی کارگردان آن توانسته است با عبور از «گفتگومحوری»، از ژانر مستند، «آشنایی‌زدایی» کرده و طبیعت کُند و یکنواخت آن را به نفعِ «محتوا» و «مخاطب» تغییر دهد. البته بدیهی است که فهم این خلاقیت و لذت‌بردن از آن، جز در پرتوِ «بلوغ سینمایی»، «دغدغه‌مندی قلبی» و «کنجکاوی ذهنی نسبت به موضوع فیلم» ممکن نیست. 🔸 بینندۀ این مستند، به‌هیچ‌وجه حضور دوربین را حس نمی‌کند. یعنی شما در وقت تماشای این فیلم، اصلا فکر نمی‌کنید که دارید فیلم می‌بینید؛ و این موفقیت چشمگیر، علاوه بر آن‌که از «هنرمندی کارگردان» و دیگر عوامل فیلم ـ مثل تصویربردار، صدابردار و نورپرداز ـ خبر می‌دهد، از «روح بلند آیة الله مصباح یزدی و وارستگی و اخلاص ایشان» حکایت دارد؛ به‌گونه‌ای که تا آخر فیلم، حسرت یک نگاه آیة الله، به دل دوربین می‌ماند. خلاصه آن‌که: مستندِ «آن زمستان»، مثل سوژۀ خود، به‌شدت «ساده» و «صادق» است. 🔹 در ادامۀ نکتۀ قبل و به‌طور خاص، باید از «نجابت و عفت دوربین فیلم» در داخل خانه و در بین خانوادۀ آیة الله نیز یاد کرده و به تحسین آن بپردازیم. 🔸 هرچند در مستندِ «آن زمستان»، صرفا به مقطع کوتاهی از زندگی آیة الله مصباح یزدی پرداخته شده است، اما می‌توان در آینۀ این مستند، ابعاد مختلف معنوی، علمی، سیاسی، اجتماعی، خانوادگی و فردی شخصیت ایشان را به تماشا نشست. 🔹 البته امتیاز ویژۀ این مستند آن است که به بهترین شکل ممکن، «وجوه دیده‌نشده‌ای از شخصیت آیة الله» را پیش چشم مخاطب قرار می‌دهد؛ وجوهی مثل: «خوش‌اخلاقی، شوخ‌طبعی، نکته‌سنجی و خانواده‌دوستی» که حقیقتا مواجهه با آن‌ها، مخاطب ناآشنا با ایشان را شوکه می‌کند. به عبارت دیگر، مستندِ «آن زمستان» ما را به «اندرون» و «اندرونیِ» آیة الله مصباح یزدی برده و نه تنها تصویر ذهنی ما از ایشان، بلکه اساسا تصورمان از «حیات عالمان دینی» را تغییر می‌دهد. 🔸 «ساده‌زیستی و بی‌اعتنائی آیة الله مصباح یزدی به مظاهر دنیا»، یکی دیگر از ابعاد مهم شخصیت ایشان است که مستندِ «آن زمستان» به‌خوبی پرده از آن برمی‌گیرد. 🔹 «تواضع و فروتنی آیة الله» نیز در جای‌جای مستند دیده می‌شود؛ به‌گونه‌ای که هرکس آن را ببیند و اندکی «انصاف» به خرج دهد، تصدیق می‌کند که ایشان به‌شکل خارق العاده‌ای «خاکی» بوده‌اند. خاکی، یعنی کسی که در عین بزرگی، در دسترس است، در بند تعارفات و تشریفات نیست، زندگی ساده‌ای دارد، مردمی است و حتی برای خود، یک میز کار مستقل ندارد. 🆔 @Smh_Doaei
[بخش ۲ از ۲] 🔸 نام این مستند هم با ما حرف دارد: «آن زمستان»؛ یعنی زمستان سال ۹۴؛ همان زمستانی که مجلس خبرگان از محضر آیة الله مصباح یزدی محروم گردیده و به تعبیر رهبر معظم انقلاب، دچار خسارت شد؛ همان زمستانی که به‌خاطر حذف ظاهری و موقت آیة الله از سپهر سیاسی کشور، زمستان سیاست، فرهنگ و اجتماع را در پی داشت. 🔹 یکی دیگر از بخش‌های قابل‌توجه این مستند، سکانس‌های ابتدائی آن است؛ یعنی سکانس‌های مربوط به جراحی چشم آیة الله مصباح یزدی که می‌توان به تفسیر نمادین آن‌ها پرداخت و اشارۀ سربسته و گذرای کارگردان به «تغییر دید آیة الله» را در آن‌ها به تماشا نشست؛ همان واقعیتی که می‌توان در پرتو آن، به فهم بهتری از اندیشۀ سیاسی و کنشگری‌های اجتماعی ایشان دست یافت. آری؛ شاید ماجرا از این قرار است که پس از دهه‌ها «حضور میدانی، تجربه‌اندوزی و بازخوردگیری»، اندیشۀ سیاسی آیة الله مصباح یزدی، جلوه‌های واقع‌بینانه‌تری پیدا کرده است. به‌عنوان مثال می‌بینیم که ایشان ـ به‌صراحت و در تضاد با قرائت مشهور از دیدگاه خود ـ هرگونه «ناب‌گرایی غیرواقع‌بینانه» را مذمت می‌کنند، از ضرورتِ فتنه‌های اجتماعی برای «آزمایش مردم» سخن می‌گویند، بر اولویتِ «بصیرت‌افزایی عمومی» صحه می‌گذارند و غلط‌بودن مسیرِ «اجبار و تحمیل» را مورد تأکید قرار می‌دهند. 🔸 به اعتقاد نگارنده، مهم‌ترین درس این مستند، درسِ «نگاه توحیدی» و «زندگی توحیدی» است؛ این‌که یک «مؤمن موحد»، همه‌چیز ـ حتی دنیایی‌ترین چیزها، یعنی «سیاست» ـ را با دید توحیدی می‌بیند، فقط به‌دنبال جلب رضایت خداست، فقط در پی انجام وظیفه است، فقط در آرزوی عاقبت به خیری است، فقط خداوند را منشأ اثر می‌داند و به همین خاطر، حتی در سخت‌ترین شرائط زندگی، آب در دلش تکان نمی‌خورد. آری؛ دل مؤمن موحد مجاهد، حتی در سردترین زمستان‌ها، بهاری است. 🔹 حتی اگر تمام تصاویر این مستند از یادها برود، تصویر پُرمعنایی که از بوسۀ «سردار سلیمانی» بر پیشانیِ «آیة الله مصباح یزدی» قاب گرفته است، هیچ‌گاه فراموش نخواهد شد. 🔸 اگر مستندِ «آن زمستان» یک «مقاله» بود و می‌خواستیم برای آن چند «کلیدواژه» انتخاب کنیم، آن کلیدواژه‌ها از این قرار بودند: عبودیت، نگاه توحیدی، دین‌محوری، ولایت‌مداری، وظیفه‌شناسی، تکلیف‌گرایی، مردم‌داری، آرمان‌خواهی، واقع‌بینی، اخلاق اسلامی، معنویت، نورانیت، برکت، شجاعت، حُریت، صداقت، صمیمیت، جامعیت، جهاد، اخلاص، سبک زندگی دینی، علم نافع، علوم انسانی اسلامی و سیاست‌ورزی الهی. خلاصه آن‌که: این مستند، هم «درس دین» است، هم «درس سیاست» و هم «درس زندگی». 🔹 مستندِ «آن زمستان»، بیش از آن‌که نشانگرِ «تسلط تحسین‌برانگیزِ» کارگردان بر کار خود باشد، از «سنخیت حسرت‌برانگیزِ» او با آیة الله مصباح یزدی حکایت دارد؛ تا آن‌جا که شاید بتوان گفت روح آیة الله در این مستند حلول کرده است؛ و از همین روست که باید به فکر قلمه‌زدن این مستند به سوژه‌های دیگر و تکثیر آن بود. آری؛ مستندِ «آن زمستان»، از راه رسیدن بهارِ «سینمای اشراقی» را نوید می‌دهد. 🏷 🆔 @Smh_Doaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خداوند درجاتش رو عالی کنه. خداوند ما رو به اینها ملحق کنه. ما رو قدردان اینها قرار بده. توجه او، دعای او و شفاعت او رو نصیب ما کنه. همچنانکه در دنیا خیلی با هم خوب بودیم، خیلی رفیق بودیم، خداوند متعال کاری کنه که در قیامت هم همینجور باشه؛ خیلی خوب باشیم، خیلی خوب باشه با ما، خیلی رفیق باشه با ما ... 😭 ان شاء الله ... 🏷 🆔 @Smh_Doaei