eitaa logo
سیاه‌مشق | سید محمدحسین دعائی
207 دنبال‌کننده
605 عکس
222 ویدیو
5 فایل
عضوی کوچک از جامعه حوزویان مشغول به تدریس، تحقیق و تبلیغ در جبهه انقلاب اسلامی مسئول قرارگاه مکتب توحید درگاه ارتباط: @SmhDoaei
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 شمه‌ای از شعر ▪️ چند جمله‌ای به‌مناسبت اول محرم، روز شعر و ادبیات آیینی ✍️ سید محمدحسین دعائی «شعر» یعنی زبان زیبایی. یعنی نشان‌دادن بی‌نشان‌ها با انشاء نشانه‌ها. یعنی تصویر لحظات و رشحاتی از تجربیات بدون صورت. یعنی نگاه‌کردن به همه‌چیز از دریچۀ خیال. یعنی تلاش برای ماندگاری در اذهان و قلوب. یعنی ابزاری برای شکل‌دادن به اندیشه‌ها و انگیزه‌ها. یعنی هماهنگی با آهنگ فطرت. یعنی راهی برای دسترسی به سررشته‌های عواطف و احساسات در اعماق وجود مخاطب. یعنی بازی آگاهانه و حکیمانه با جدی‌ترین مفاهیم و مسائل زندگی بشر. یعنی تجلی تنوع افکار آدمی. یعنی شناسنامۀ فرهنگ‌ها و تمدن‌ها. یعنی هنر حِکمی؛ یا حکمت هنری. یعنی شعار پرشور یک شعور. آری؛ «شاعر» باید آن چه از عالم وحی و عقل گرفته است را در عالم خیال پرورش داده و در عالم حس توزیع کند. باید زیبایی را ببیند و به زیبایی بگوید. و چه زیبایی بالاتر و زیباتر از زیبایی زیباترین مخلوقات خالق زیبایی‌ها، یعنی حضرات معصومین علیهم السلام. پس خوشا به حال شاعران آستان اهل بیت. 🏷 🆔 @Smh_Doaei
🔰 آیت حکمت ✍️ سید محمدحسین دعائی بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با کارکنان و خانواده‌های ناوگروه ۸۶ نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، به تنهایی آیت عظیمی است از حکمت، بصیرت، درایت، جامعیت و معنویت این مرد خدا؛ اما افسوس که بسیاری از ما، در حجاب معاصرت گرفتاریم و توان درک این عظمت را نداریم: با تشکر از عوامل عملیات ـ در رده‌های مختلف ـ شروع می‌کند. بر ضرورت قدرشناسی از زمینه‌سازان کار، یعنی: نیروهای قبلی، شهدا و خانواده‌های آنان تأکید می‌ورزد. نشان می‌دهد که از جزئیات عملیات مطلع است و به ابعاد مختلف آن اشراف دارد. تأثیر خانواده‌ها در انگیزش نیروی انسانی و پیشرفت امور کشور را به یاد آورده و آن‌ها را به همیاری و همدلی بیشتر تشویق می‌کند. مبنای قرآنی کار را تبیین می‌کند. دستاوردهای ملی و بین المللی عملیات را توضیح می‌دهد. دلائل فنی اهمیت کار را درک کرده و آن‌ها را با بیانی ساده بازخوانی می‌کند. هم به ضرورت تدریس نتایج علمی کار در دانشگاه‌ها واقف است و هم به لزوم تولید خروجی هنری و رسانه‌ای از آن توجه دارد. به‌طور ویژه بر اهمیت برخورداری از نگرش توحیدی به کارهای علمی، تجربی و نظامی تأکید می‌کند. ربط پیشرفت‌ها با انقلاب اسلامی را نشان می‌دهد. روح انقلابی و معنای استکبارستیزانه کار را تبیین می‌کند. تأثیر توانمندی‌های نظامی و امنیتی بر رشد اقتصادی را یادآوری کرده و بر لزوم بهره‌وری تجاری از این توانمندی‌ها تأکید می‌ورزد. علاوه بر ورود تفصیلی به موضوع خاص جلسه، گریزی هم به مسائل عمومی جامعه می‌زند. با تشکر ابتدائی و دعای انتهائی، وجود رابطه قلبی و عاطفی بین خود و سربازانش را به نمایش می‌گذارد. در مجموع، درس خداشناسی، قدردانی، واقع‌بینی، آرمان‌گرایی، استقامت‌ورزی و سخت‌کوشی می‌دهد. و خلاصه این‌که: برایمان رهبری کرده و لذت ولایت الهی را به ما می‌چشاند. ای کاش قدر او را بیشتر می‌دانستیم ... 🏷 🆔 @Smh_Doaei
🔰 دو پرده از پیامبر کربلا ۱. اگر امام حسین علیه السلام، در جمع جوانمردان آزاده، در کنار قمر بنی‌هاشم و با دستی باز ــ که شاید بر قبضۀ شمشیر هم بود ــ به حُر فرمود: «أ فبالموت تُخوّفنی؟» یا «مرحبا بالقتل فی سبیل الله» امام سجاد علیه السلام هم در جمع زنان و دختران اسیر، در کنار زینب کبری و البته با دستی بسته، خطاب به ابن‌زیاد فرمود: «أ بالقتل تُهدّدنی؟ أ ما علمت أن القتل لنا عادة و کرامتنا الشهادة؟» و این‌گونه بود که منطق و در تاریخ جاری شد. ۲. اگر قمربنی‌هاشم، در آن لحظات آخر، به سیدالشهداء سلام الله علیه عرض کرد: «قد ضاق صدری و سئمتُ من الحیاة و اُرید أن اَطلب ثاری من هؤلاء المنافقین»، امام سجاد علیه السلام هم با وجود مریضی و ضعف شدید، به زینب کبری سلام الله علیها فرمود: عمه جان! به من شمشیری بده تا از فرزند رسول خدا دفاع کنم؛ چراکه: «لا خیر فی الحیاة بعده». و این‌گونه بود که منطق و سامان یافت. 🏷 🆔 @Smh_Doaei
🔰 «عرفان» با طعمِ «زندگی» ▪️ مروری بر مجموعه آثارِ «علامۀ طهرانی رضوان الله علیه»، به‌مناسبت سالگرد رحلت آن عالم ربانی ✍️ سید محمدحسین دعائی در ذهن بسیاری از عموم مردم و حتی خواص، «عرفان و سیر و سلوک» مساوی است با: ریاضت‌های عجیب و غریب، عمل به آداب و مناسک غیرمتعارف، برخورداری از زندگی و زیّ درویشی، عدم پایبندی به ظواهر عرفی و شرعی، بی‌خبری از عالم و آدم، حمله‌های مداوم به پای چوبین استدلالیان، بی‌بهره‌بودن از مهارت‌ها و تخصص‌های علمی، فرار از اجتماع و فعالیت‌های اجتماعی، مخالفت با امر سیاست و حکومت‌داری و بسیاری از مطالب نامطلوب دیگری که در یک مطلب خلاصه می‌شوند: پرت‌بودن از زندگی و واقعیت‌های آن! اما آیا به‌راستی می‌توان همۀ آن‌چه که عرفان و معنویت خوانده می‌شود را با یک چوب راند؟ آیا در میان این شلوغ‌بازارِ مملو از غل و غش و دغل، هیچ بساط قابل‌اعتمادی پیدا نمی‌شود؟ آیا نمی‌توان عرفان اصیل و نابی را یافت که کام تشنۀ بشریت امروز را سیراب کرده و او را از سرگردانی در بیابان آخرالزمان نجات دهد؟ به‌شهادت بسیاری از بزرگان مورد اعتماد و بر اساس مشاهدات و تجربیات مکرر، مرحوم علامه آیة الله حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی رضوان الله علیه یکی از معدود عالمان و عارفانی هستند که توانسته‌اند سیر و سلوک را با تکیه بر آموزه‌های اسلام ناب، از «زاویه‌ها و سجاده‌ها» به «خانه‌ها و خیابان‌ها» سرایت داده و علی‌رغم همۀ تهمت‌ها و شبهات، کارآمدی عرفان ناب شیعی در تمامی عرصه‌های زندگی امروز را اثبات کنند. اگر می‌خواهید به بررسی صحت و سقم این ادعا بپردازید، شما را دعوت می‌کنیم به مطالعۀ مجموعه آثار این عالم و عارف بزرگوار که در خلال منظومۀ منسجمی از عناوین و موضوعات، سفره‌ای رنگین از مباحث مختلف اعتقادی، حکمی، عرفانی، اخلاقی، تفسیری، فقهی و تاریخی را برای طیف متنوعی از مخاطبان گسترده است. ▪️ «شرح پیچیده‌‌ترین مطالب فلسفی و عرفانی مطرح در مکاتبات مرحوم سید احمد کربلایی و محقق اصفهانی» ▪️ «تبیین ساده و شیوای مراحل سیر و سلوک و عوالم پس از مرگ» ▪️ «گزارش دقیق خاطرات، حالات و جزئیات زندگی مرحوم حداد و علامۀ طباطبائی» ▪️ «نقل بخش‌هایی شنیده‌نشده از تاریخ انقلاب اسلامی و ارائۀ تقریری نوآورانه از نظریۀ سیاسی اسلام» ▪️ «نقد و اصلاح پیش‌نویس قانون اساسی ایران» ▪️ «تبیین خطاهای روشی و محتوایی موجود در مقالۀ قبض و بسط تئوریک شریعت» ▪️ «تشریح مبنای تقویم اسلامی و نظام حقوق زن در اسلام» ▪️ و «تبیین نگاه تمدنی دین به مسئلۀ جمعیت و پشت‌پردۀ طرح کاهش موالید»، برخی از مطالب جذابی است که در این مجموعه به چشم می‌خورد. هم‌چنین مواردی مانند: ▪️ تبیین عرفان برخاسته از قرآن و برهان ▪️ عرضۀ دورۀ نسبتا کاملی از مباحث بنیادین اعتقادی و کلامی ▪️ تعریف کاربردی سبک زندگی اسلامی ▪️ شرح علمی و عملی روش اسلام‌شناسی و تولید علم دینی برای رسیدن به تمدن نوین اسلامی ▪️ گشودن باب معرفی عرفاء و شرح‌حال‌نویسی از بزرگان عرصۀ معنویت در عصر حاضر ▪️ نشر عصارۀ مکتب عرفانی نجف ▪️ تبیین الگوی زیست اجتهادی در پرتو اطاعت و حمایت از ولی فقیه ▪️ نقد عالمانۀ مشاهیر و مشهورات ▪️ تشریح نقشۀ راه دشمن در حوزه‌هایی هم‌چون: فرهنگ، زبان، نمادها، آداب و رسوم اجتماعی و ... ▪️ همراه با ارائۀ راهبردها و راهکارهای مقابله با آن نیز برخی از مهم‌ترین نمایه‌هایی است که می‌توان برای مطالب موجود در کتاب‌های مرحوم علامۀ طهرانی انتخاب کرد. تأثیرپذیری از لحن صادقانه و قلم حقیقت‌محور این عارفِ مجتهد، انقلابی، بصیر، زمان‌شناس، آینده‌نگر و آینده‌نگار، تجربۀ مشترک اغلب کسانی است که دقائقی را میهمان آثار او بوده‌اند. این شما و این تجربۀ «عرفان با طعم زندگی» در بزم «دورۀ علوم و معارف اسلام». ضمنا اگر می‌خواهید با زندگی و سیرۀ این شخصیت بزرگ آشنا شوید، مطالعۀ کتاب «آیت نور» و مجموعۀ سه‌جلدی «نور مجرد» را به شما پیشنهاد می‌کنیم؛ شخصیتی که به تعبیر رهبر حکیم و فرزانۀ انقلاب، «از جمله فرزانگان معدودى بودند كه مراتب برجستۀ علمى را با درجات والاى معنويت و سلوک، توأما دارا بودند و در كنار فقاهت فنى و اجتهادى، به فقه الله الأكبر نيز كه از مقولۀ شهود و محصول تجربۀ حسى و مجاهدت معنوى است نائل گشته بودند.» 📌 منتشرشده در خبرگزاری صدای حوزه: https://v-o-h.ir/?p=44087 🏷 🆔 @Smh_Doaei
🔰 تأملی در نسبتِ «واکسن‌هراسان» با «علامۀ طهرانی» ✍️ سید محمدحسین دعائی 🔸 ماجرای پیچیده و پُردامنۀ «کرونا»، زمینه‌ای بود برای بروز مجموعه‌ای از «آزمون‌های الهی»، از جمله: آزمونِ «ولایت‌مداری» و «ولایت‌پذیری» برای «خواص و عوام اهل حق» که متأسفانه افراد بسیاری از آن سربلند بیرون نیامدند. 🔹 رهبر معظم انقلاب، بارها بر ضرورت رعایتِ «هرچه ستاد ملی مبارزه با کرونا بگوید» تأکید کرده‌اند، عمل به «دستورات بهداشتی» ـ از جمله «ماسک‌زدن» ـ را لازم دانسته‌اند و علاوه بر این‌که خود واکسن زده‌اند، از اهمیت «واکسیناسیون عمومی» سخن گفته‌اند. اما برخی از خواص و عوام اهل حق، هیچ تعهدی به این موارد نداشته و به مخالفت با آنها برخاسته‌اند. 🔸 برخی از همین افراد، برای توجیه مخالفت خود، به شبیه‌انگاری و یکسان‌پنداریِ «واکسن‌هراسی» و «مخالفت علامۀ طهرانی با طرح کاهش جمعیت» پرداخته و می‌کوشند تا از این طریق، زمینۀ قبول حرف خود را فراهم آورند. 🔹 به‌راستی «علامۀ طهرانی»، پس از آن‌که به استعماری‌بودن و ضداسلامی‌بودنِ «طرح کاهش جمعیت» پی بردند، با چه پیش‌فرض‌ها و طبق چه مقدماتی، یکه و تنها به مخالفت علنی و عملی با این طرح پرداختند؟ نکتۀ کلیدی و البته مغفول در پاسخ این سؤال، چیزی نیست جز: «احراز نظر ولی فقیه». 🔸 بر اساس دیدگاهِ «علامۀ طهرانی»، در مواردی که نظرات ولی فقیه، به مرحلۀ «ابلاغ حاکمیتی» نرسیده است، راه برای اظهارنظرهای کارشناسانه باز است. اما پس از ابلاغ حاکمیتی، دیگر «مخالف‌خوانی‌های عمومی و عملی» ممنوع است. 🔹 بر همین اساس عملکردِ «برخی از خواص و عوام اهل حق» در ماجرای «کرونا» هیچ نسبتی با عملکردِ «علامۀ طهرانی» در ماجرای «کاهش جمعیت» ندارد؛ زیرا رهبر معظم انقلاب در بسیاری از مسائل مربوط به «کرونا» بارها نظر خود را به‌صراحت اعلام کرده و از عموم مردم خواسته‌اند که در این حوزه با مسئولان امر همکاری کنند. 🔸 واقعا بین مخالفان رهبری در عرصۀ سیاست و فرهنگ، با کسانی که علنا ابلاغیه‌های رهبری در ماجرای «کرونا» را زیر سؤال می‌برند چه فرقی است؟ مگر نه آن‌که بعضی از آن مخالف‌خوانی‌ها، ریشه در «اختلاف‌نظرهای تخصصی» دارد، ولی در عین حال، همۀ ما به تقبیح این مخالفت‌ها پرداخته و از آن‌ها دلخوریم؟ 🔹 چرا از ضرورت عقلائیِ «ابهت قانون» و «وحدت رویه» در جامعه غافلیم و نمی‌فهمیم که باید حرمت و اعتبار حاکم شرع در جامعه را حفظ کرد و از هر کاری که به این امر لطمه می‌زند خودداری نمود؟ 🔸 واقعا اگر در مسئلۀ کوچکی مثل «ماسک‌زدن»، تشخیص ولی فقیه و جمع‌بندی او را حجت نمی‌دانیم، چطور می‌خواهیم به امر او ـ و بلکه با اشارۀ او ـ جان خود را کف دست گرفته و در میدان جهاد، به دل آتش بزنیم؟ 🔹 چرا از تاریخ درس نمی‌گیریم؟ جامعۀ شیعه تا کی باید تاوان این وظیفه‌نشناسی‌ها و زمان‌نشناسی‌ها را بدهد؟ آخر غفلت از «ضلع سوم موفقیت و سعادت» تا کجا؟ چرا حواسمان نیست که علاوه بر «علم» و «تقوا»، باید «بصیرت» داشت؟ 🔸 همۀ ما به اهمیتِ «اجتماعات معنوی»، «مجالس عزاداری»، «زیارت» و «پیاده‌روی اربعین» واقفیم. اما در وقت تزاحم، هیچ‌کدام از این‌ها اهمیتی بیشتر از اهمیتِ «حکومت اسلامی» و «ولایت فقیه جامع الشرائط» ندارند. 🔹 اگر تلاش برای تعظیم شعائر دینی، طوری باشد که به تضعیف جایگاه حکومت اسلامی، دلزدگی آحاد جامعه از نظام اسلامی و تشویق آن‌ها به تخطی از روال‌های قانونی منجر شود، قطعا فعالیت تبلیغی مطلوبی صورت نگرفته است؛ آن هم در شرائطی که بعد از سال‌ها خون دل خوردن، یک دولت متعهد به آرمان‌های اسلام و انقلاب بر سر کار آمده و امید می‌رود که بتواند از پس انبوه کارهای بر زمین مانده برآید. 🔸 بسیاری از ما، فقط وقتی به تشخیص ولی فقیه عمل می‌کنیم که با تشخیص خودمان مطابق باشد؛ غافل از آن‌که اساسا «کارکرد حاکمیت و حکم حاکم» در جامعۀ اسلامی، «جلوگیری از تفرقه و تولید ارزش افزودۀ ناشی از وحدت»، در موارد تقاطع انظار و اختلاف سلیقه‌هاست. 🔹 اهمیتِ «ولایت فقیه و حرکت بر مدار این ولایت» را باید در گفتار و رفتارِ «شهید سلیمانی» به نظاره نشست؛ همان عزیزی که جان خود را در مسیر تحقق اوامر ولی امر جامعۀ اسلامی فدا کرد و تراز جدیدی از «ایمان»، «معنویت»، «بصیرت»، «مجاهدت» و «ولایت‌پذیری» را رقم زد. 📌 متن کامل یادداشت در پایگاه مباحثات: https://mobahesat.ir/23501 🏷 🆔 @Smh_Doaei
🔰 این خِشت، کَج است! ▪️ نقدی بر تقریر حجة الاسلام مهدوی ارفع از «دیدگاه رهبر انقلاب دربارۀ واکسن کرونا و وظیفۀ ما در قبال آن» ✍️ سید محمدحسین دعائی 🔸 اخیرا صوت یک سخنرانی نیم‌ساعته از «جناب حجة الاسلام مهدوی ارفع» با موضوعِ «دیدگاه رهبر معظم انقلاب دربارۀ واکسن کرونا و وظیفۀ ما در قبال آن» در فضای مجازی منتشر شده است که به نظر نگارنده، اشکالات فراوانی به آن وارد است. 🔹 شاید مهم‌ترین و بزرگ‌ترین خطای حجة الاسلام مهدوی ارفع و همفکران ایشان آن باشد که: نظرات ولائی و حاکمیتی ولی فقیه را به «احکام حکومتی» ـ آن هم با یک تفسیر بسیار مضیق ـ منحصر کرده و فقط تبعیت از آن را بر همگان واجب می‌دانند. حال آن‌که: ولایت فقیه و آثار آن ـ از جمله وجوب تبعیت ـ منحصر به شخص ولی نبوده و به تمام نظام حاکمیتی تحت امر او سرایت پیدا می‌کند. 🔸 حتی اگر اوامر لازم الاجراء ولی فقیه را صرفا آن اوامری بدانیم که او ـ شخصا و صریحا ـ آن‌ها را ابراز کرده است، باز هم نتیجه‌ای که حجة الاسلام مهدوی ارفع می‌گیرد، نتیجۀ نادرستی است. زیرا رهبر عزیز و حکیم انقلاب ـ شخصا و صریحا ـ هم «عمل به هرچه ستاد ملی مبارزه با کرونا بگوید» را ضروری دانسته‌اند، هم «رعایت پروتکل‌ها» را لازم شمرده‌اند و هم «انجام واکسیناسیون عمومی» را مورد تأکید قرار داده‌اند. 🔹 گاه در مواردی و بنا بر دلائلی، همچون: پیچیدگی موضوع، حساس‌بودن مسئله یا ضرورت وحدت رویه در جامعه، ولی فقیه ـ به‌عنوان مجتهد جامع الشرائطی که مسئول تأمین مصالح امت اسلامی است ـ به فضای «موضوع‌شناسی» ورود پیدا کرده و پس از بررسی نظرات کارشناسان، یکی از آن‌ها را به جریان می‌اندازد. در چنین مواردی، دیگر نمی‌توان نظر کارشناسی ولی فقیه را نظری در عرض دیگر نظرات دانست و آن‌ها را بر نظر او ترجیح داد. 🔸 باید توجه داشت که: اولا، احتمال خطای ولی فقیه، به‌هیچ‌وجه نافی وجوب تبعیت از او نیست؛ ثانیا، اگرچه با یقین به اشتباه ولی فقیه، نمی‌توان از او تبعیت کرد، اما احراز این امر، کار هر کسی نیست؛ و ثالثا، مراد از یقین به اشتباه ولی فقیه ـ که می‌توان با تکیه بر آن، از دستور یا نظر کارشناسی او تبعیت نکرد ـ یقین صددرصدی است؛ نه احتمال، ظن قوی یا حتی اطمینان. 🔹 رهبر معظم انقلاب ـ به‌عنوان یک مجتهد حکیم، بصیر، متقی، شجاع، غیور، زمان‌شناس و برخوردار از مجاری اطلاعاتی متعدد، متنوع و بی‌نظیر ـ به مسئلۀ واکسیناسیون ـ به‌عنوان یک مسئلۀ کلان، حیاتی و حساس ـ ورود پیدا کرده و جمع‌بندی خود دربارۀ آن را ـ به‌عنوان فصل الخطاب ـ ابراز کرده‌اند: «واکسیناسیون عمومی مسئله‌ی بسیار مهمّی است که حتماً بایستی انجام بگیرد.» 🔸 اگرچه برخی برای توجیه عملکرد ناصواب خود در ماجرای کرونا، از عملکردِ «علامۀ طهرانی رضوان الله علیه» در ماجرای «کنترل جمعیت» مایه گذاشته و با این کار خود، ذهنیت نادرستی از آن عالم ربانی را رقم زدند، اما با توجه به اصول فکری و رفتاری ایشان در عرصۀ «سیاست» و «اجتماع»، می‌توان به این نتیجه رسید که هیچ شباهتی بین دیدگاه ایشان و دیدگاه افرادی مثل حجة الاسلام مهدوی ارفع وجود ندارد. 🔹 این‌که عده‌ای به‌خاطر یقین به مضر بودن واکسن کرونا، از تزریق آن خودداری کنند، کاملا قابل‌فهم است؛ اما این‌که کسانی، با تکیه بر یک‌سری اطلاعات و تحلیل‌های غیریقینی، به «مخالفت علنی با واکسیناسیون» پرداخته یا بدون تزریق واکسن و به‌شکل غیرقانونی، به دریافت کارت واکسن مبادرت ورزند، قابل‌توجیه نیست. 🔸 شاید موضوعاتی مثل کرونا، واکسن و ماسک، خودشان خیلی مهم نباشند ـ که هستند ـ اما آن‌چه اهمیت دارد، «خشت کج» و سنگ بنای غلطی است که دارد توسط عده‌ای از دوستان گذاشته می‌شود؛ همان اتفاق خطرناکی که یقینا به تکمیل پازل دشمن کمک کرده و اگر با «تذکر» و «تبیین» جلوی آن گرفته نشود، آثار به‌شدت سوئی را در آینده به‌دنبال خواهد داشت. 📌 متن کامل یادداشت در پایگاه مباحثات: https://mobahesat.ir/23735 🏷 🆔 @Smh_Doaei
🔰 دانش هسته‌ای دینی | علوم حوزوی سکولار ▪️ درنگی کوتاه بر ماهیت حوزه تراز انقلاب اسلامی ✍ سید محمدحسین دعائی ۱. پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله فرمودند: «العلم ودیعة الله فی ارضه و العلماء امناؤه علیه.» این حدیثی است که در دیدار اخیر رهبر معظم انقلاب با اهالی صنعت هسته‌ای، بر دیوار حسینیه امام خمینی نقش بسته بود. ۲. اگر دانش فهمِ «اقوال خدا» در «کتاب تشریع» دینی است، دانش کشفِ «افعال خدا» در «کتاب تکوین» هم دینی است؛ به‌شرط آن‌که در راستای حاکمیتِ «دین خدا» و گره‌گشایی از «خلق خدا» به کار گرفته شود. ۳. امروز، به برکتِ «انقلاب اسلامی»، شاهد آنیم که «دانش هسته‌ای» هم به یک «علم دینی» تبدیل شده و دانشمندان هسته‌ای، امین این ودیعه الهی در زمین هستند. ۴. حال مبادا «حوزویان» با غفلت از «اسلامی‌سازی علوم انسانی» و «کاربردی‌سازی علوم اسلامی»، از «دانشگاهیان»، در مسیر ایجادِ «تمدن نوین اسلامی» عقب بیفتند. ۵. امروز، علوم حوزوی چقدر «در خدمت زندگی مردم» هستند؟ امروز، علوم حوزوی چقدر در پیشبرد اهداف ملی، منطقه‌ای و بین المللیِ «جمهوری اسلامی» نقش دارند؟ امروز، علوم حوزوی چقدر باعث آبرومندی و سربلندی ایران در جهان شده‌اند؟ امروز، علوم حوزوی، در میانِ «مؤلفه‌های قدرت ایران»، از چه جایگاهی برخوردارند؟ امروز حوزویان چقدر در معرض هجمه و ترور دشمنان هستند؟ و بالاخره این‌که امروز حوزویان چقدر در عملیاتی‌کردنِ «راهبردهای رهبری»، پیشرفت پروژه‌های پیشوای امت و شادی دل نائب امام زمان ارواحنا فداه نقش دارند؟ این سؤالات را جدی بگیریم! 🏷 🆔 @Smh_Doaei
🔰 یک بام و دو هوای اسرائیل! ▪️ پاسخ به یک شبهۀ پُرتکرار در این روزها یکی از تلخ‌ترین طنزهای روزگار ما این است که دستگاه تبلیغی و رسانه‌ای رژیم صهیونیستی، برای کشتگان به‌ظاهر غیرنظامی خود در ماجرای ۱۵ مهر نوحه‌سرایی کرده و آن‌ها را قربانی توحش حماس معرفی می‌کند؛ اما خود به این دلیل واهی که نیروها و تجهیزات حماس، در اماکن عمومی و غیرنظامی غزه مخفی است، به تخریب این اماکن و کشتار بی‌گناهان می‌پردازد. به‌راستی اگر این دلیل موجه است، چرا حماس را مذمت می‌کنند؟ مگر نه این‌که رژیم اشغالگر قدس نیز از شهرک‌نشینان به‌ظاهر غیرنظامی، برای عادی‌سازی اشغال و تثبیت موقعیت خود در سرزمین‌های اشغالی استفاده می‌کند؟ و مگر نه این‌که حماسِ محصور در غزه، برای دسترسی به مراکز اصلی دشمن، چاره‌ای جز عبور از شهرک‌ها ندارد؟ فلسطین، خانۀ فلسطینی‌هاست و اسرائیل با همۀ اعوان و انصارش، از جمله شهرک‌نشینان غاصب، دشمن آن‌ها. در چنین شرائطی، طبق همۀ ضوابط عقلی، شرعی و عرفی، فلسطینیان حق دارند برای بازپس‌گیری سرزمین خود و جلوگیری از تجاوز بیشتر دشمن، به زور متوسل شده و با او مقابله به مثل کنند. به‌علاوه، اگر شهرک‌نشینان نظامی نیستند، پس چرا اکثرشان مسلح بوده و تابه‌حال بارها از سلاح خود علیه فلسطینیان استفاده کرده‌اند؟ اصلا فرض می‌کنیم شهرک‌نشینان، نظامی نیستند. آیا غاصب هم نیستند؟ آیا نمی‌دانند خانه‌ها و زمین‌هایی که در آن ساکن‌اند، از آن فلسطینی‌هاست؟ و مگر نه آن‌که بر طبق ضوابط عقلی، شرعی و عرفی، دفع متجاوز غاصب، ولو به قتل او منجر شود جائز است؟ 🏷 🆔 @Smh_Doaei
🔰 آقای روحانی! اسرائیل کشور نیست! ▪️ بازنشر یک یادداشت قدیمی در نقد دیدگاه رئیس‌جمهور سابق نسبت به رژیم صهیونیستی در سال ۹۲ ✍️ سید محمدحسین دعائی به‌راستی چرا هیچ‌کس چیزی نگفت؟!! چرا هیچ‌کس اعتراضی نکرد؟ چرا هیچ‌کس فریاد نزد؟ اعتراض نه! فریاد نه! چرا هیچ‌کس دلسوزانه، نصیحت نکرد؟ انتقاد نکرد؟ حرص نخورد؟ بغض نکرد؟ گریه نکرد؟!! مگر خواص و عوام این جامعه نشنیدند که آقای روحانی، در اولین کنفرانس خبری خود پس از مراسم تنفیذ و تحلیف و در نخستین روزهای مسئولیت خطیر ریاست‌جمهوری، گفت: «متأسفانه در ‌آمریکا، گروه فشار که گروه جنگ‌طلب و مخالف گروه‌های سازنده هستند، در پی منافع یک کشور خارجی‌اند و بیشتر نیز از آن کشور دستور می‌گیرند. منافع یک کشور خارجی و یک گروه بر نمایندگان مجلس تحمیل شده و ما می‌گوییم که در این اقدامات، حتی منافع آمریکا نیز مدنظر قرار نمی‌گیرد.» چرا هیچ‌کس به آقای روحانی نگفت: «ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران! اسرائیل، کشور نیست!» سرآغاز این ماجرا را البته باید در ماجرای اظهار نظر آقای روحانی در روز قدس و نحوه بازتاب آن جستجو کرد. وقتی روحانی در جمع خبرنگاران، اسرائیل را «زخمی کهنه» خواند که «سال‌هاست در سایه اشغال سرزمین مقدس فلسطین و قدس عزیز در منطقه، بر بدن دنیای اسلام نشسته است»، رسانه‌های غربی و صهیونیستی، با تکیه بر تحریفی که توسط رسانه‌های داخلی در سخنان او صورت گرفته بود، بر روی این موضوع مانور دادند که روحانی گفته است: «اسرائیل زخمی کهنه بر بدن جهان اسلام است که باید از میان برود.» فارغ از مذمومیت این تحریف و محکومیت آن و هم‌چنین در پی اظهارنظر اخیر آقای روحانی در کنفرانس خبری خود، به نظر می‌رسد که پاسخ‌گویی به چند پرسش اساسی در این رابطه ضروریست: به‌راستی سرنوشت یک زخم چیست؟ آیا یک زخم نباید از بین برود؟ مگر نه این است که چه ما بگوییم و چه نگوییم، زخم‌های پیکر اسلام، از بین‌رفتنی است؟ جایی که بنیان‌گذار کبیر جمهوری اسلامی، اسرائیل را غده سرطانی دانسته و با صدای رسا فریاد می‌زند که: «اسرائیل باید از صفحه روزگار محو شود» و آن‌جا که رهبر معظم انقلاب، اسرائیل را سگ نگهبان آمریکا در منطقه دانسته و پاسخ ایران به کوچک‌ترین غلطی از سوی آن‌ها را با خاک یکسان‌کردن حیفا و تل‌آویو اعلام می‌کنند، این همه تلاش برای جبران خطای صورت‌گرفته در انعکاس خبر روز قدس، چرا؟ مگر مقام معظم رهبری صراحتا نفرمودند که جمهوری اسلامی ایران، به هر گروه و کشوری که با اسرائیل می‌جنگد، کمک کرده و از اعلام این کمک نیز ابائی ندارد؟ به‌راستی علت تأکید چندباره رهبر معظم انقلاب در خطبه دوم نماز عید فطر بر مواضع صریح جمهوری اسلامی درباره اسرائیل و رژیم صهیونیستی، چیست؟ این همه تأکید بر غاصب‌بودن، جانی‌بودن و مفسدبودن اسرائیل، بی‌فائده‌بودن مذاکره با او و تأکید بر لزوم مقابله و مبارزه جدی با این رژیم خبیث و پلید، چه توجیهی دارد؟ چرا باید مسئولیت جبران خطای بقیه، همیشه بر دوش رهبری باشد؟ تا به کی باید ناهماهنگی مسئولان مختلف با سیاست‌های کلان نظام و انقلاب را رهبری معظم، در تریبون‌های رسمی و البته در میان انبوهی از ملاحظات و لفافه‌ها گوشزد کرده و درمان کنند؟ اصلا فائده این عقب‌نشینی‌ها و ارسال کدها چیست؟ آیا این است معنای تعامل سازنده با جهان؟ آیا نسخه دولت تدبیر و امید برای حل مشکلات جامعه و رفع تحریم‌ها این است؟ آیا قرار است که اعتدال در عرصه سیاست خارجی، این‌گونه مصداق یافته و معنا شود؟ داشت یادم می‌رفت. از امیدواری‌های دشمنان قسم‌خورده نظام اسلامی که بگذریم، با خون دلی که دوستان و علاقمندان انقلاب اسلامی در جای‌جای این کره خاکی، خصوصا در لبنان و فلسطین می‌خورند چه باید کرد؟ البته همه دشمنان و دوستان این کشور اسلامی می‌دانند که خط‌مشی اصلی و جهت‌گیری‌های کلان انقلاب و نظام، در جایی غیر از دفتر رئیس‌جمهور تدوین شده و آن‌چه که در عینیت و واقعیت تعاملات و اقدامات جمهوری اسلامی ایران تأثیرگذار است، آن چیزی است که بر لبان رهبری عزیز و مردم انقلابی ایران اسلامی متبلور است، یعنی: «مرگ بر اسرائیل!» 🏷 🆔 @Smh_Doaei
🔰 مملکت مال حزب‌اللهی‌هاست؟ ✍️ سید محمدحسین دعائی به‌دنبال اظهارنظری که از رسانۀ ملی پخش شد، چند روزی است که جملۀ «مملکت مال حزب‌اللهی‌هاست» به محور یک جنجال رسانه‌ای تبدیل شده؛ جنجالی که طبق معمول، کینه‌ها، تعصب‌ها، بی‌دقتی‌ها و بی‌انصافی‌ها، بر آتش آن دمیده است. اما فارغ از این موارد، آیا واقعا مملکت مال حزب‌اللهی‌هاست؟ برای پاسخ به این سؤال باید دید منظور از این جمله چیست؟ ▪️ اگر منظور، تجویز «ویژه‌خواری» برای بخشی از مردم و اولویت‌دادن به آنان در استفاده از امکانات عمومی کشور است، حرف نادرستی است. ▪️ همچنین اگر منظور، تجویز «انحصارگرایی» برای یک سلیقۀ سیاسی یا فرهنگی خاص و توجیه «تک‌صدایی» در فضای جامعه است، باز هم حرف نادرستی است. اما اگر منظور، این است که: ▪️ مدیریت کلان کشور و مسئولیت‌های حساس نظام، باید در اختیار نیروهای معتقد به انقلاب اسلامی قرار گیرد، ▪️ رمز بقای انقلاب و علاج مشکلات کشور، میدان‌دادن به جوانان انقلابی است ▪️ و در گذشتۀ انقلاب نیز اکثر موفقیت‌های سیاسی، فرهنگی، علمی، اقتصادی، امنیتی و نظامی کشور، مرهون تلاش عناصر مؤمن و حزب‌اللهی بوده است، حرف کاملا درستی است. البته باید توجه داشت که این سخن، هیچ منافاتی با ضرورت‌های زیر ندارد: ▪️ بهره‌مندی همۀ مردم از امکانات و خدمات عمومی ▪️ برخورداری همۀ مردم از حق رأی ▪️ خدمت‌رسانی دولت به همۀ مردم ▪️ رعایت عدالت در توزیع فرصت‌های تحصیلی و شغلی ▪️ استفاده حاکمیت از همۀ مردم در ادارۀ کشور ▪️ سعۀ صدر نظام در مواجهه با نظرات و سلائق گوناگون ▪️ توجه فعالان دینی و فرهنگی به همۀ مردم و بازکردن چتر محبت و ارتباط بر سر همگان ▪️ اولویت‌دادن به سیاست جذب حداکثری ▪️ انسجام و همبستگی ملی آری؛ در شرائطی که بسیاری از مراکز حساس مدیریتی کشور در اختیار غیرانقلابی‌هاست و قشر متدین جامعه، حتی برای استفاده از امکانات عمومی کشور مثل: پاساژها، پارک‌ها، رستوران‌ها، سینماها، ورزشگاه‌ها و … در مضیقه است، عده‌ای به‌خاطر «جهالت» و عده‌ای هم از روی «خیانت»، روایتی غلط از جملۀ «مملکت مال حزب‌اللهی‌هاست» را در فضای رسانه‌ای کشور غلبه داده و بر پایۀ همان روایت غلط، به جنجال‌آفرینی روی آورده‌اند؛ همان کسانی که وقتی در جنبش کثیف «زن، زندگی، آزادی»، شعار محو طلبه‌ها، بسیجی‌ها و چادری‌ها داده شد، هیچ موضعی نگرفتند؛ غافل از آن‌که وقتی از تکثرگرایی دم می‌زنیم و به مخالفان آن حمله می‌کنیم، یعنی باید قبول داشته باشیم که مملکت مال آن کسی که می‌گوید «مملکت مال حزب‌اللهی‌هاست» هم هست. 📌 متن کامل یادداشت در خبرگزاری صدای حوزه: https://v-o-h.ir/?p=44169 🏷 🆔 @Smh_Doaei
🔰 به حُسن خلق و وفا کس به یار ما نرسد ... ▪️ روایتی کوتاه از نگاه رهبر معظم انقلاب به علامۀ طباطبائی ✍️ سید محمدحسین دعائی بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با اعضای ستاد برگزاری کنگره بین‌المللی بزرگداشت علامۀ طباطبائی، نه فقط از جایگاه ممتاز این عالم ربانی در نگاه ایشان حکایت داشت، بلکه یک شاهکار تمام‌عیار در حوزۀ شخصیت‌نگاری بود؛ توصیفی جامع، مفید، روان، جذاب و در عین حال کوتاه که برای الگوسازی از آن قلۀ تهذیب، سرمایه‌سازی کرد: ۱. بزرگداشت علامۀ طباطبائی، نتیجۀ الهام الهی، کاری بزرگ و نیاز روز جامعه است. ۲. علامۀ طباطبائی، مردی بزرگ، شخصیتی تاریخی، پدیده‌ای کم‌نظیر در طول قرن‌ها و دارای مجموعه‌ای از فضائل ممتاز انسانی، مثل: علم، پارسایی و پرهیزکاری، ملکات اخلاقی، ذوق، هنر، صفا، وفا و رفاقت است. ۳. علامۀ طباطبائی در عرصۀ علم، دارای چهار ویژگی اساسی است: یک. وسعت و تنوع دانشی: علامه از علوم وسیع و متنوعی مثل: فقه، اصول، فلسفه، عرفان نظری، هیئت، ریاضیات، تفسیر و علوم قرآنی، ادبیات و انساب بهره‌مند بوده است. دو. عمق علمی و فکری: علامه یک اصولی صاحب‌مبنا، یک فیلسوف نوآور و یک مفسر شگفتی‌ساز است. سه. شاگردپروری: علامه یک استاد فیلسوف‌ساز و در عین حال، مربی افراد نقش‌آفرین در انقلاب اسلامی و برخی از شهدای به‌نام این کشور است. چهار. شهرت تألیفی: علامه دارای آثار علمی متعددی است که در همان زمان حیاتشان در اختیار جامعه قرار گرفتند. ۴. علامۀ طباطبائی، مفسری بی‌نظیر، احیاءگر فلسفه و پشتیبان فکری انقلاب اسلامی بود. ۵. علامۀ طباطبائی در پارسایی، پرهیزکاری، تعبد و ارادت به اهل بیت، یک شخصیت فوق العاده بود. ۶. علامۀ طباطبائی در کنار همۀ این فضائل، از دو خصوصیت برجسته و جذاب برخوردار بوده‌اند که باید به‌طور خاص از آن‌ها الگو گرفت: یک. انجام یک جهاد فکری کم‌نظیر در بحبوحه‌ی تهاجم اندیشه‌های وارداتی و شبهه‌آفرینی‌ها از طریق ایجاد یک پایگاه فکری مستحکم و تهاجمی برای پُرکردن خلأها دو. عدم اکتفاء به زایش فکری و تلاش برای متحقق‌شدن به معارف توحیدی و مفاهیم عرشی‌ در نفس و قلب خود ۷. تفسیر المیزان علامۀ طباطبائی، در عین اشتمال بر نکات دقیق و عمیق معارفی، سرشار از مطالب سیاسی و اجتماعی است که علاوه بر جدیدبودن در دورۀ خود، پاسخگوی مسائل امروز جامعه نیز هست. ۸. علامۀ طباطبائی با عمل به دانسته‌های خود، با تربیت خود و با بالابردن خود در مدارج عالی انسانی و معرفتی، به جایی رسید که در عین بودن با مردم، با خدا بود. دوری از تظاهر، تواضع فوق‌العاده، بی‌هوائی، حلم، برخورد نرم و گذشت از افراد اهل محاجه و مخاصمه، برخی از ثمرات اخلاقی این حرکت سلوکی در وجود علامه بود. ایشان مصداق این آیۀ شریفه است: اِلَیهِ یَصعَدُ الکَلِمُ الطَّیِّبُ وَ العَمَلُ الصّالِحُ یَرفَعُه. ۹. علامۀ طباطبائی در عین برخورداری از خصوصیّات برجستۀ علمی و معنوی و در عین تحفظ بر سکوت در جلسات عمومی یا درسی، یک انسان دلنشین، دلچسب، خوش‌مجلس، خوش‌صحبت، خوش‌تعریف، شیرین‌زبان، گرم و گیرا در فضای رفاقت و انس ایمانی بود. ۱۰. علامۀ طباطبائی ذوق شعری و ادبی قابل‌توجهی داشت. ۱۱. علامۀ طباطبائی شخصیت جامعی است که باید قدردان او بود، باید از او درس گرفت، باید او را بزرگ داشت و باید جامعه را با او آشنا کرد. ۱۲. علامۀ طباطبائی امروز به‌مراتب از زمان حیاتش شناخته‌شده‌تر است و در آینده نیز بیشتر شناخته خواهد شد، ان شاء الله. 🏷 🆔 @Smh_Doaei