eitaa logo
سیاه‌مشق | سید محمدحسین دعائی
196 دنبال‌کننده
580 عکس
211 ویدیو
5 فایل
عضوی کوچک از جامعه حوزویان مشغول به تدریس، تحقیق و تبلیغ در جبهه انقلاب اسلامی مسئول قرارگاه مکتب توحید درگاه ارتباط: @SmhDoaei
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 وقتی مرزبندی‌ها شفاف می‌شوند ▪️ مروری انتقادی بر گفتگوی «مهدی نصیری» با «محمود احمدی‌نژاد» در نخستین قسمت از برنامۀ «عصر حیرت» ✍️ سید محمدحسین دعائی 📝 خلاصۀ مطالب: 🔸 پیش از این و در ضمن مجموعه‌ای از یادداشت‌های انتقادی ناظر به دیدگاه مهدی نصیری در کتابِ «عصر حیرت»، نوشته بودم: «اگرچه ظواهر امر بر حسن نیت، تشرّع و تعلّق قلبی نصیری به انقلاب اسلامی دلالت دارند، اما متأسفانه دیدگاه او در این کتاب، دیدگاهی است غیرعقلانی، غیردینی و غیرانقلابی.» اما این‌بار قلم به دست گرفته‌ام تا بنویسم: مدتی است که نه تنها دیگر از ظواهر دال بر تعلق مهدی نصیری به جبهۀ انقلاب اسلامی خبری نیست، بلکه حتی نشانه‌هایی از مرزبندی او با «انقلاب» و «انقلابی‌گری» نیز قابل رؤیت است. 🔹 تازه‌ترین این نشانه‌ها، گفتگوی «نصیری» با «دکتر احمدی‌نژاد» در نخستین قسمت از برنامۀ اینترنتیِ «عصر حیرت» (منتشرشده در آذر ۹۹) است. 🔸 اگر قبلا تلاقی دیدگاهِ «نصیری» با دیدگاهِ «انجمن حجتیه» و «روشنفکرنمایان غرب‌زده» را تذکر داده و آن را زنگ خطری برای او دانسته بودیم، حالا باید پیوند فکری او با «نهضت به‌سوی بهار» را هم تبریک بگوییم. فعلا به‌دنبال تحلیل سیاسی نبوده و نمی‌خواهم به مغالطات و تناقضات مهمان برنامه ـ که به برکت برش‌های مکرر، قطعا از حجم آن‌ها کاسته شده است ـ بپردازم. بلکه فقط می‌خواهم بگویم: جناب نصیری! دست مریزاد! به اسم «تغییر» و «رشد»، به جایی رسیده‌اید که حرف‌هایتان به مذاق همه خوش می‌آید. آری؛ خوشحال باشید که رکوردِ «التقاط» را یک‌تنه زده‌اید! 🔹 البته اشتباه نشود! غرض مخالفت با «گفتگو، تلاش برای تقریب دیدگاه‌های مختلف و تکیه بر نقاط مشترک» نیست؛ بلکه سخن در مذمتِ «وادادگی‌های نظری، شلختگی‌های فکری و تکثرگرایی‌هایی بی در و پیکر» است. به عبارت دیگر، اگر «سدّ باب گفتگو و دیکتاتوری فکری» بد است ـ که هست ـ قطعا «هرج و مرج علمی و عدم پایبندی به مرزبندی‌های فکری» هم نارواست. 🔸 میزبان و میهمان برنامۀ «عصر حیرت»، در اتخاذ ژست انسان‌محوری، مردم‌گرایی، وحدت‌طلبی، میانجی‌گری، دیکتاتورستیزی، آزاداندیشی، اندیشه‌ورزی، مصلحت‌سنجی، صلح‌دوستی و عدالت‌خواهی، در ترویج نسبی‌گرایی، در دفاع از سکولاریسم و پلورالیسم، در عدم التزام به اصل ولایت فقیه، در استنادها و برداشت‌های غلط دینی و تاریخی، در مخالفت با الزام قانونی حجاب، در تلاش برای جذب قشر خاکستری، در مخالف‌خوانی، دشمن‌تراشی، موج‌سواری و در عین حال مظلوم‌نمایی و در موارد دیگری از همین قبیل، خیلی به یکدیگر شباهت دارند؛ شباهتی که هم می‌توان به ریشه‌یابی آن پرداخت و هم می‌توان از آسیب‌شناسی آن سخن گفت. 🔹 اما عجالتا باید توجه داشت که مهم‌ترین و خطرناک‌ترین وجه اشتراک این دو، «دفاع از سکولاریسم و پلورالیسم» در لباسِ «دفاع از آزاداندیشی، دیکتاتورستیزی، گفتگو و همزیستی مسالمت‌آمیز» است؛ و این وجه اشتراک، همان ویروس منحوسی است که کار این دو عنصر فکری و سیاسی را به این‌جا رسانده و علی‌رغم مهم‌نبودن خود آن‌ها، به سخن آن‌ها و خط تبلیغی آن‌ها اهمیت می‌دهد. 🔸 یکی از سیاه‌ترین نقاط موجود در گفتگوی نصیری با احمدی‌نژاد ـ که به‌روشنی از واقعیت اندیشۀ این دو خبر می‌دهد ـ نقطه‌نظر آنان در رابطه با مسئلۀ «ولایت فقیه» و «جایگاه ولی فقیه در جامعۀ اسلامی» است. اگر میهمان برنامه، با صراحت تمام و از روی انکار می‌پرسد: «فقهاء از کجا حق دارند دین تعیین کنند؟» میزبان نیز با صراحت تمام و از روی انکار می‌پرسد: «اگر رهبری صریحا فلان کار را ممنوع اعلام کنند، آیا این سخن لازم الاتباع است؟ آیا نگاه ما به ولایت فقیه این است؟» و این دقیقا همان «دم خروسی» است که در این به‌اصطلاح «گفتگو برای گفتگو» بیرون زده است. 🔹 به‌راستی دیگر چه امیدی می‌توان داشت به کسی که با هشتگِ «ندبه»، «انقلاب اسلامی» را در کنارِ «سوسیالیسم» و «کاپیتالیسم»، «رفوزۀ آزمون عدالت‌گستری» معرفی کرده و این «واقعیت» را «مقدمۀ ظهور حضرت ولی عصر ارواحنا فداه» می‌داند؟ 🔸 و البته این نکته نیز شایان ذکر است که به قول خواجۀ شیراز: اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد / من و ساقی به هم سازیم و بنیادش براندازیم. آری؛ «جبهۀ فکری و فرهنگی انقلاب اسلامی» عزم خود را برای رسیدن به اهداف عالی اسلامی و آرمان‌های بلند الهی جزم کرده است؛ عزمی که از غریو غریتمندانۀ رهبر حکیم و شجاع انقلاب نشأت گرفته و با ناله‌های ناامیدانۀ امثال نصیری، به سستی نخواهد گرایید، ان شاء الله. 🏷 🆔 @Smh_Doaei
افاضه جدید : آهای روحانیت شیعه! از مجتهد جوان، یاد بگیرید! برای حفظ دین و محو ظلم و فساد، با آمریکا نباید درافتاد، اما با جمهوری اسلامی چرا. چون با آمریکا می‌توان همزیستی مسالمت‌آمیز داشت، اما با جمهوری اسلامی نه. آری؛ ما یک حکومت دموکراتیک می‌خواهیم؛ [مثل ]. پ.ن: ۱. مناظرۀ با ، بیش از آن‌که نشانۀ جسارت حائری باشد، نشانۀ آزادی بیان در جمهوری اسلامی است. ۲. جناب نصیری تا به حال اجازۀ اجتهاد صادر نکرده بودند که کردند. ۳. همان‌گونه که نصیری اعتراف کرده «نظریه ولایت فقیه»، نه یک سلیقۀ شاذ شخصی، بلکه یکی از بروندادهای جدی حوزه علمیه است. ۴. قطعا عالمان موافق این نظریه در اکثریت‌اند. ۵. وقتی کینه کورت می‌کند و به تعصب جاهلی دچار می‌شوی، مهندس‌معمار انقلاب کبیر اسلامی می‌شود «آقای خمینی»، اما شاگرد مردود او می‌شود «مرحوم آیة الله منتظری». 🏷 🆔 @Smh_Doaei
🔰 تأملی در نسبتِ «واکسن‌هراسان» با «علامۀ طهرانی» ✍️ سید محمدحسین دعائی 🔸 ماجرای پیچیده و پُردامنۀ «کرونا»، زمینه‌ای بود برای بروز مجموعه‌ای از «آزمون‌های الهی»، از جمله: آزمونِ «ولایت‌مداری» و «ولایت‌پذیری» برای «خواص و عوام اهل حق» که متأسفانه افراد بسیاری از آن سربلند بیرون نیامدند. 🔹 رهبر معظم انقلاب، بارها بر ضرورت رعایتِ «هرچه ستاد ملی مبارزه با کرونا بگوید» تأکید کرده‌اند، عمل به «دستورات بهداشتی» ـ از جمله «ماسک‌زدن» ـ را لازم دانسته‌اند و علاوه بر این‌که خود واکسن زده‌اند، از اهمیت «واکسیناسیون عمومی» سخن گفته‌اند. اما برخی از خواص و عوام اهل حق، هیچ تعهدی به این موارد نداشته و به مخالفت با آنها برخاسته‌اند. 🔸 برخی از همین افراد، برای توجیه مخالفت خود، به شبیه‌انگاری و یکسان‌پنداریِ «واکسن‌هراسی» و «مخالفت علامۀ طهرانی با طرح کاهش جمعیت» پرداخته و می‌کوشند تا از این طریق، زمینۀ قبول حرف خود را فراهم آورند. 🔹 به‌راستی «علامۀ طهرانی»، پس از آن‌که به استعماری‌بودن و ضداسلامی‌بودنِ «طرح کاهش جمعیت» پی بردند، با چه پیش‌فرض‌ها و طبق چه مقدماتی، یکه و تنها به مخالفت علنی و عملی با این طرح پرداختند؟ نکتۀ کلیدی و البته مغفول در پاسخ این سؤال، چیزی نیست جز: «احراز نظر ولی فقیه». 🔸 بر اساس دیدگاهِ «علامۀ طهرانی»، در مواردی که نظرات ولی فقیه، به مرحلۀ «ابلاغ حاکمیتی» نرسیده است، راه برای اظهارنظرهای کارشناسانه باز است. اما پس از ابلاغ حاکمیتی، دیگر «مخالف‌خوانی‌های عمومی و عملی» ممنوع است. 🔹 بر همین اساس عملکردِ «برخی از خواص و عوام اهل حق» در ماجرای «کرونا» هیچ نسبتی با عملکردِ «علامۀ طهرانی» در ماجرای «کاهش جمعیت» ندارد؛ زیرا رهبر معظم انقلاب در بسیاری از مسائل مربوط به «کرونا» بارها نظر خود را به‌صراحت اعلام کرده و از عموم مردم خواسته‌اند که در این حوزه با مسئولان امر همکاری کنند. 🔸 واقعا بین مخالفان رهبری در عرصۀ سیاست و فرهنگ، با کسانی که علنا ابلاغیه‌های رهبری در ماجرای «کرونا» را زیر سؤال می‌برند چه فرقی است؟ مگر نه آن‌که بعضی از آن مخالف‌خوانی‌ها، ریشه در «اختلاف‌نظرهای تخصصی» دارد، ولی در عین حال، همۀ ما به تقبیح این مخالفت‌ها پرداخته و از آن‌ها دلخوریم؟ 🔹 چرا از ضرورت عقلائیِ «ابهت قانون» و «وحدت رویه» در جامعه غافلیم و نمی‌فهمیم که باید حرمت و اعتبار حاکم شرع در جامعه را حفظ کرد و از هر کاری که به این امر لطمه می‌زند خودداری نمود؟ 🔸 واقعا اگر در مسئلۀ کوچکی مثل «ماسک‌زدن»، تشخیص ولی فقیه و جمع‌بندی او را حجت نمی‌دانیم، چطور می‌خواهیم به امر او ـ و بلکه با اشارۀ او ـ جان خود را کف دست گرفته و در میدان جهاد، به دل آتش بزنیم؟ 🔹 چرا از تاریخ درس نمی‌گیریم؟ جامعۀ شیعه تا کی باید تاوان این وظیفه‌نشناسی‌ها و زمان‌نشناسی‌ها را بدهد؟ آخر غفلت از «ضلع سوم موفقیت و سعادت» تا کجا؟ چرا حواسمان نیست که علاوه بر «علم» و «تقوا»، باید «بصیرت» داشت؟ 🔸 همۀ ما به اهمیتِ «اجتماعات معنوی»، «مجالس عزاداری»، «زیارت» و «پیاده‌روی اربعین» واقفیم. اما در وقت تزاحم، هیچ‌کدام از این‌ها اهمیتی بیشتر از اهمیتِ «حکومت اسلامی» و «ولایت فقیه جامع الشرائط» ندارند. 🔹 اگر تلاش برای تعظیم شعائر دینی، طوری باشد که به تضعیف جایگاه حکومت اسلامی، دلزدگی آحاد جامعه از نظام اسلامی و تشویق آن‌ها به تخطی از روال‌های قانونی منجر شود، قطعا فعالیت تبلیغی مطلوبی صورت نگرفته است؛ آن هم در شرائطی که بعد از سال‌ها خون دل خوردن، یک دولت متعهد به آرمان‌های اسلام و انقلاب بر سر کار آمده و امید می‌رود که بتواند از پس انبوه کارهای بر زمین مانده برآید. 🔸 بسیاری از ما، فقط وقتی به تشخیص ولی فقیه عمل می‌کنیم که با تشخیص خودمان مطابق باشد؛ غافل از آن‌که اساسا «کارکرد حاکمیت و حکم حاکم» در جامعۀ اسلامی، «جلوگیری از تفرقه و تولید ارزش افزودۀ ناشی از وحدت»، در موارد تقاطع انظار و اختلاف سلیقه‌هاست. 🔹 اهمیتِ «ولایت فقیه و حرکت بر مدار این ولایت» را باید در گفتار و رفتارِ «شهید سلیمانی» به نظاره نشست؛ همان عزیزی که جان خود را در مسیر تحقق اوامر ولی امر جامعۀ اسلامی فدا کرد و تراز جدیدی از «ایمان»، «معنویت»، «بصیرت»، «مجاهدت» و «ولایت‌پذیری» را رقم زد. 📌 متن کامل یادداشت در پایگاه مباحثات: https://mobahesat.ir/23501 🏷 🆔 @Smh_Doaei
🔰 این خِشت، کَج است! ▪️ نقدی بر تقریر حجة الاسلام مهدوی ارفع از «دیدگاه رهبر انقلاب دربارۀ واکسن کرونا و وظیفۀ ما در قبال آن» ✍️ سید محمدحسین دعائی 🔸 اخیرا صوت یک سخنرانی نیم‌ساعته از «جناب حجة الاسلام مهدوی ارفع» با موضوعِ «دیدگاه رهبر معظم انقلاب دربارۀ واکسن کرونا و وظیفۀ ما در قبال آن» در فضای مجازی منتشر شده است که به نظر نگارنده، اشکالات فراوانی به آن وارد است. 🔹 شاید مهم‌ترین و بزرگ‌ترین خطای حجة الاسلام مهدوی ارفع و همفکران ایشان آن باشد که: نظرات ولائی و حاکمیتی ولی فقیه را به «احکام حکومتی» ـ آن هم با یک تفسیر بسیار مضیق ـ منحصر کرده و فقط تبعیت از آن را بر همگان واجب می‌دانند. حال آن‌که: ولایت فقیه و آثار آن ـ از جمله وجوب تبعیت ـ منحصر به شخص ولی نبوده و به تمام نظام حاکمیتی تحت امر او سرایت پیدا می‌کند. 🔸 حتی اگر اوامر لازم الاجراء ولی فقیه را صرفا آن اوامری بدانیم که او ـ شخصا و صریحا ـ آن‌ها را ابراز کرده است، باز هم نتیجه‌ای که حجة الاسلام مهدوی ارفع می‌گیرد، نتیجۀ نادرستی است. زیرا رهبر عزیز و حکیم انقلاب ـ شخصا و صریحا ـ هم «عمل به هرچه ستاد ملی مبارزه با کرونا بگوید» را ضروری دانسته‌اند، هم «رعایت پروتکل‌ها» را لازم شمرده‌اند و هم «انجام واکسیناسیون عمومی» را مورد تأکید قرار داده‌اند. 🔹 گاه در مواردی و بنا بر دلائلی، همچون: پیچیدگی موضوع، حساس‌بودن مسئله یا ضرورت وحدت رویه در جامعه، ولی فقیه ـ به‌عنوان مجتهد جامع الشرائطی که مسئول تأمین مصالح امت اسلامی است ـ به فضای «موضوع‌شناسی» ورود پیدا کرده و پس از بررسی نظرات کارشناسان، یکی از آن‌ها را به جریان می‌اندازد. در چنین مواردی، دیگر نمی‌توان نظر کارشناسی ولی فقیه را نظری در عرض دیگر نظرات دانست و آن‌ها را بر نظر او ترجیح داد. 🔸 باید توجه داشت که: اولا، احتمال خطای ولی فقیه، به‌هیچ‌وجه نافی وجوب تبعیت از او نیست؛ ثانیا، اگرچه با یقین به اشتباه ولی فقیه، نمی‌توان از او تبعیت کرد، اما احراز این امر، کار هر کسی نیست؛ و ثالثا، مراد از یقین به اشتباه ولی فقیه ـ که می‌توان با تکیه بر آن، از دستور یا نظر کارشناسی او تبعیت نکرد ـ یقین صددرصدی است؛ نه احتمال، ظن قوی یا حتی اطمینان. 🔹 رهبر معظم انقلاب ـ به‌عنوان یک مجتهد حکیم، بصیر، متقی، شجاع، غیور، زمان‌شناس و برخوردار از مجاری اطلاعاتی متعدد، متنوع و بی‌نظیر ـ به مسئلۀ واکسیناسیون ـ به‌عنوان یک مسئلۀ کلان، حیاتی و حساس ـ ورود پیدا کرده و جمع‌بندی خود دربارۀ آن را ـ به‌عنوان فصل الخطاب ـ ابراز کرده‌اند: «واکسیناسیون عمومی مسئله‌ی بسیار مهمّی است که حتماً بایستی انجام بگیرد.» 🔸 اگرچه برخی برای توجیه عملکرد ناصواب خود در ماجرای کرونا، از عملکردِ «علامۀ طهرانی رضوان الله علیه» در ماجرای «کنترل جمعیت» مایه گذاشته و با این کار خود، ذهنیت نادرستی از آن عالم ربانی را رقم زدند، اما با توجه به اصول فکری و رفتاری ایشان در عرصۀ «سیاست» و «اجتماع»، می‌توان به این نتیجه رسید که هیچ شباهتی بین دیدگاه ایشان و دیدگاه افرادی مثل حجة الاسلام مهدوی ارفع وجود ندارد. 🔹 این‌که عده‌ای به‌خاطر یقین به مضر بودن واکسن کرونا، از تزریق آن خودداری کنند، کاملا قابل‌فهم است؛ اما این‌که کسانی، با تکیه بر یک‌سری اطلاعات و تحلیل‌های غیریقینی، به «مخالفت علنی با واکسیناسیون» پرداخته یا بدون تزریق واکسن و به‌شکل غیرقانونی، به دریافت کارت واکسن مبادرت ورزند، قابل‌توجیه نیست. 🔸 شاید موضوعاتی مثل کرونا، واکسن و ماسک، خودشان خیلی مهم نباشند ـ که هستند ـ اما آن‌چه اهمیت دارد، «خشت کج» و سنگ بنای غلطی است که دارد توسط عده‌ای از دوستان گذاشته می‌شود؛ همان اتفاق خطرناکی که یقینا به تکمیل پازل دشمن کمک کرده و اگر با «تذکر» و «تبیین» جلوی آن گرفته نشود، آثار به‌شدت سوئی را در آینده به‌دنبال خواهد داشت. 📌 متن کامل یادداشت در پایگاه مباحثات: https://mobahesat.ir/23735 🏷 🆔 @Smh_Doaei
یکی از مهم‌ترین خدمات به ، ارائه قرائتی ناب، عمیق، جامع، استدلالی و کاربردی از نظریه است. او هوشمندانه اهمیت این موضوع را دریافت، عالمانه به تبیین آن پرداخت، شجاعانه از آن دفاع کرد و صادقانه به آن ملتزم بود. آیا انقلابی‌بودن چیزی غیر از این است؟! نکتۀ مهم: علی‌رغم زحمات عالمان بزرگی مثل مرحوم آیة الله مصباح یزدی، مسئلۀ ولایت فقیه هنوز هم مسئلۀ اصلی جامعۀ ما در عرصۀ حکمرانی است. به شبهاتی که همین روزها در فضای مجازی مطرح می‌شود نگاه کنید! ابعاد این مسئله حیاتی، حتی برای حوزویان هم به‌طور کامل روشن نشده است ... 🆔 @Smh_Doaei