eitaa logo
تماشاگه راز
281 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
20 فایل
اینجاپاتوق 👇🏻 شعر قطعات لطیف ادبی عکس نوشته ها طنز های اجتماعی و اندکی موسیقی فاخر است اگه دوست داشتید مطالب ما رو با لینک کانال منتقل کنید ! از همکاری شما صمیمانه ممنونم✍🏻🍒✍🏻
مشاهده در ایتا
دانلود
ﺍﮔﺮ می‌توﺍﻧﯽ ﺍﻗﯿﺎﻧﻮﺱ ﺑﺎﺵ! ﺍﮔﺮ ﻧﻪ ﺩﺭﯾﺎ ﺑﺎﺵ، ﺣﺪﺍﻗﻞ ﺭﻭﺩﺧﺎﻧﻪ ﺑﺎﺵ. ﺍﮔﺮ نمی‌توﺍﻧﯽ ﯾﮏ جوی ﮐﻮﭼﮏ ﺑﺎﺵ، ﺍﻣﺎ ﻫﺮﮔﺰ ﻣﺮﺩﺍﺏ ‌ﻧﺸﻮ! ﺟﺎﺭﯼ باش و ﺯﻻﻝ، و ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﻫﺪﯾﻪ ﮐﻦ. ﻭﻗﺘﯽ ﺟﺎﺭﯼ ﺑﺎﺷﯽ، ﻫﻢ ﺯﻧﺪه‌ای،ﻫﻢ ﺑﻪ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺯﻧﺪﮔﯽ می‌دﻫﯽ https://eitaa.com/TAMASHAGAH
فکر کردن دشوار است ... به همین خاطر است که بیشتر مردم قضاوت می‌کنند ... کارل یونگ https://eitaa.com/TAMASHAGAH
یکی را از ملوک عجم حکایت کنند که دست تطاول به مال رعیت دراز کرده بود و جور و اذیت آغاز کرده تا به جایی که خلق از مکاید فعلش به جهان برفتند و از کربت جورش راه غربت گرفتند. چون رعیت کم شد، ارتفاع ولایت نقصان پذیرفت و خزانه تهی ماند و دشمنان زور آوردند. هر که فریاد رس روز مصیبت خواهد گو در ایام سلامت به جوانمردی کوش بنده حلقه به گوش ار ننوازی برود لطف کن لطف که بیگانه شود حلقه به گوش باری به مجلس او در کتاب شاهنامه همی‌خواندند در زوال مملکت ضحّاک و عهد فریدون وزیر ملک را پرسید هیچ توان دانستن که فریدون که گنج و ملک و حشم نداشت چگونه برو مملکت مقرر شد گفت آن چنان که شنیدی خلقی برو به تعصب گرد آمدند و تقویت کردند و پادشاهی یافت. گفت: ای ملک چو گرد آمدن خلقی موجب پادشاهیست تو مر خلق را پریشان برای چه می‌کنی، مگر سر پادشاهی کردن نداری؟ همان به که لشکر به جان پروری که سلطان به لشکر کند سروری ملک گفت: موجب گرد آمدن سپاه و رعیت چه باشد؟ گفت: پادشه را کَرَم باید تا برو گرد آیند و رحمت تا در پناه دولتش ایمن نشینند و ترا این هر دو نیست نکند جور پیشه سلطانی که نیاید ز گرگ چوپانی پادشاهی که طرح ظلم افکند پای دیوار ملک خویش بکند ملک را پند وزیر ناصح موافق طبع مخالف نیامد ... روی از این سخن در هم کشید و به زندانش فرستاد. بسی بر نیامد که بنی عمّ سلطان به منازعت خاستند و ملک پدر خواستند، قومی که از دست تطاول او به جان آمده بودند و پریشان شده بر ایشان گرد آمدند و تقویت کردند تا ملک از تصرف این به در رفت و بر آنان مقرر شد. پادشاهی کو روا دارد ستم بر زیر دست دوستدارش روز سختی دشمن زور آورست با رعیت صلح کن وز جنگ خصم ایمن نشین زان که شاهنشاه عادل را رعیت لشکرست   سعدی_ باب اول درسیرت پادشاهان https://eitaa.com/TAMASHAGAH
چون درختی در صَمیمِ سرد و بی ابرِ زمستانی، هر چه برگم بود و بارم بود؛ هر چه از فرّ ِبلوغ‌ِ گرم ِتابستان و میراثِ بهارم بود؛ هر چه یاد و یادگارم بود؛ ریخته ست. چون درختی در زمستانم. بی که پندارد بهاری بود و خواهد بود. دیگر اکنون هیچ مرغ‌ِ پیر یا کوری در چنین عریانی ِانبوهم آیا لانه خواهد بست؟ دیگر آیا زخمه‌های هیچ پیرایش، با امید‌ِ روزهای سبز آینده، خواهدم این سوی و آن سو خَست ؟ چون درختی اندر اقصای‌ِ زمستانم. ریخته دیری‌ست، هر چه بودم یاد و بودم برگ: یاد ِبا نرمک نسیمی چون نماز‌ِ شعله‌ی بیمار لرزیدن برگ‌ِ چونان صخره‌ی کرّی نلرزیدن. یادِ رنج از دست‌های منتظر بردن؛ برگ‌ِ از اشک و نگاه و ناله آزردن. ای بهار‌ِ همچنان تا جاودان در راه! همچنان تا جاودان بر شهرها و روستاهای دگر بگذر. هرگز و هرگز، بر بیابان غریب ِمن، منگر و منگر. سایه‌ی نمناک و سبزت هر چه از من دورتر، خوش‌تر. بیم دارم کز نسیم ِساحر ِابریشمین‌ِ تو، تکمه‌ی سبزی برویَد باز، بر پیراهن ِ خشک و کبودِ من. همچنان بگذار تا درود‌ِ دردناک‌ِ اندُهان مانَد سرود‌ِ من. https://eitaa.com/TAMASHAGAH
4_5863899285652768924.mp3
609K
‍ نیایش‌: زنده‌یاد استاد رضا بابایی اجرا: سعید الیف سوگند به عشق♥️ همه را دیدن و تو را ندیدن، سخت است... https://eitaa.com/TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️ ما عاشقیم و خوشتر از این کار، کار نیست یعنی به کارهای دگر اعتبار نیست دانی بهشت چیست که داریم انتظار؟ جز ماهتاب و باده و آغوش یار نیست سنجیده ایم ما، به جز از موی و روی یار حاصل ز رفت و آمدِ لیل و نهار نیست خندید صبح بر من و بر انتظار من زین بیشتر ز خوی توام انتظار نیست ناصح مکن حدیث که:«صبر،اختیار کن» ما را به عشق یار ز خویش اختیار نیست برخیز دلبرا که در آغوش هم شویم کان یار یار نیست که اندر کنار نیست امید شیخ بسته به تسبیح و خرقه است گویا به عفو و لطف تو امیدوار نیست بر ما گذشت نیک و بد اما تو روزگار فکری به حال خویش کن این روزگار نیست https://eitaa.com/TAMASHAGAH
⭐️ عشق، عالی‌ترین و نهایی‌ترین هدفی در زندگی است که بشر در آرزوی رسیدن به آن است. نجات بشر در عشق و با عشق است. اگر همه‌چیز را از انسان بگیرند، باز هم حتی اگر یک لحظه و یک دم هم که شده می‌تواند خوشبخت بماند و آن زمانی است که به محبوب خویش بیندیشد. انسان در حالی که خلاء کامل را تجربه می‌کند می‌تواند از راه اندیشیدن به محبوب و تجسم خاطرات خوشی که از او دارد خویشتن را خرسند و شاد سازد. 📚انسان در جستجوی معنا 📝 ویکتور فرانکل 🔄 امیر لاهوتی https://eitaa.com/TAMASHAGAH
فرمود: عبودیت از بهرِ بهشت و دوزخ مکن چون مزدوران بندگی ما از اضطرار عشق کن چون عاشقان و لبّیک عاشقانه بزن https://eitaa.com/TAMASHAGAH
🌼🍃 به باز آمدنت چنان دلخوشم که طفلی به صبح عید،  پرستویی به ظهر بهار و من به دیدن تو چنان در آینه‌ ات مشغولم  که جهان از کنارم می‌ گذرد بی‌ آن که سر برگردانم  در فصل‌ های خونین هم می‌ توان عاشق بود  به قمریان عاشق حسد می‌ ورزم  که دانه بر می‌ چینند  و به ستاره و باران  که بر نیم‌ رخ مهتابی‌ات بوسه می‌ زنند و به گلی که با اشاره‌ ی تو می‌ شکفد در فصل‌ های خونین هم می‌ توان عاشق بود  مگر از راه در رسی  مگر از شکوفه سر بر زنی  مگر از آفتاب در آیی  عشق آهوی محتضری است که سر بر شانه‌ های باران می‌گذارد چندان که باز آیی  ستاره‌ ها همه عاشق می‌ شوند  و جوانی در باران از راه می‌ رسد 🌼🍃🌼🍃🌼🍃 علی باباچاهی https://eitaa.com/TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️ 🔅خواهی تا شمه‌ای از عشق بیابی: در پرده‌های نفس برو تا به دل رسی، و آنگه در پرده‌های دل برو تا به جان رسی، و آنگه در پرده‌های جان برو تا به وصال جانان رسی، کان تعبیه جز در میان جان دوستان نبینی گفتم کجات جویم ای ماهِ دلستان گفتا قرارگاهِ منست جان دوستان گفتم قرارگاهت در جان چرا کنی؟ گفتا که تا نیابد از من کسی نشان‌ گفتم که رهنمونِ رهی باش پیش خویش گفتا ز چپ و راست، تو بنگر به کشتگان https://eitaa.com/TAMASHAGAH
♥️ ‍ هنگامی که عشق ، آن سلطان حقیقی به خلوتسرای دل می آید معشوق از تُتُق جلال، جمال می نماید؛ و دل که عاشقِ سوخته دیرینه است ، و چون یعقوب ساکنِ بیت الاحزان سینه است، دیده به جمال یوسف روشن خواهد کرد و بیت الاحزان را به جمال یوسفی گلشن خواهد گردانید و از غم به شادی و از محنت به دولت خواهد رسید و از کُربَتِ فُرقت به عزت وصلت خواهد پیوست... دل در این مقام به صحت و صفای اصلی باز آید... با دل گفتم که: آرزویی در خواه ! دل گفت که: هیچ آرزویی بِنماند ! مرصاد العباد شیخ نجم الدین رازی https://eitaa.com/TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مجنون را دیدند در طواف کعبه بی خود گشته و بی‌ آرام شده و دریاى عشق در سینه او موج بر اوج زده و دست برداشته که: اللهم زِدنى حبّ لیلى بار خدایا ! عشق لیلى در دلم بیفزاى و بلاء مهر وى یکى هزار کن.... عشق آمد و شد چو خونم اندر رگ و پوست تا کرد مرا تهی و پر کرد ز دوست اجزای وجود من همه دوست گرفت نامیست ز من بر من و باقی همه اوست کشف الاسرار میبدی https://eitaa.com/TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅دو چيز به زندگى معنا مى‌دهد : ۱. دوست داشتن ۲. خدمت به خلق دکتر محمدعلی موحد https://eitaa.com/TAMASHAGAH
🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼
Mohsen_Chavoshi-Teryagh_SONG95IR (2).mp3
5.4M
من از برای مصلحت در حبس دنیا مانده‌ام حبس از کجا من از کجا مال که را دزدیده‌ام https://eitaa.com/TAMASHAGAH
♥️🌙 در این شبی که روزنه‌ها تیرگی گرفت ما را هنوز دیده‌ی امید روشن است در قلب من دریچه به خورشیدها تویی وقتی که شب ز روزن ناهید روشن است فرجام هر چراغی و شمعی‌ست خامشی عشق است و بزم عشق که جاوید روشن است شفیعی کدکنی https://eitaa.com/TAMASHAGAH
ای شاخۀ شکوفۀ بادام! خوب آمدی - سلام! لبخند می‌زنی؟ اما این باغِ بی‌نجابت با این شبِ ملول... زنهار ازین نسیمَکِ آرام! وین گاه‌گه نوازشِ ایام! بیهوده خنده می‌زنی افسوس! بفشار در رکابِ خموشی پای درنگ را باور مکن که ابر... باور مکن که باد... باور مکن که خندۀ خورشیدِ بامداد من می‌شناسم این همه نیرنگ و رنگ را... 🌼🍃🌼🍃🌼
تماشاگه راز
ای شاخۀ شکوفۀ بادام! خوب آمدی - سلام! لبخند می‌زنی؟ اما این باغِ بی‌نجابت
🌹 آسمان را بگویم که امشب یاس‌های رهِ کهکشان را بر سر رهگذارت فشانَد. یک سبد لاله از تازه‌تر باغِ سرخِ شفق در کنارت نشانَد. شب بخیر ای دو دریای روشن! شب بخیر ای دو دریای خاموش! 🌹 شفیعی کدکنی
♥️🕊 گر بخوانی ور برانی روی و سر بر آستانم بنده را فرمان نباشد هر چه فرمایی بر آنم اگر بخوانی، عين عنایت است و اگر برانی، عين هدایت؛ بلکه در راه عشق، قهر و لطف دوست یک کنایت است. خوشا کنایت دوست در راه عشق... https://eitaa.com/TAMASHAGAH
الهی !🕊 ای آرندهٔ غم پشیمانی دردلهای آشنایان و ای افگنده سُوز در دل تائبان ای پذیرندهٔ گناهکاران و معترفان، پس کسی باز نیامد تا باز نیاوردی و کسی راه نیافت تا دست نگرفتی، دستگیر که چون تو دستگیر نیست دریاب که جُز تو پناه نیست و پرسش ما را جُز تو جواب نیست و درد ما را جُز تو دوا نیست و از این غم جُز تو ما را راحت نیست https://eitaa.com/TAMASHAGAH
🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼