eitaa logo
تاریخ دیروز، امروز، فردا
188 دنبال‌کننده
183 عکس
47 ویدیو
0 فایل
تاریخ دیروز، روشنگر مسیر فردا توضیحی درباره هویت کانال: https://eitaa.com/TarikhDEF/2 فهرستی از گزیده مطالب کانال: https://eitaa.com/TarikhDEF/4 ارتباط با مدیر: @yahadi71
مشاهده در ایتا
دانلود
◀️ماجرای قهر آیت الله طالقانی 🔰23 فروردین 1358، ابوالحسن و مجتبی پسران آیت الله طالقانی توسط از اعضای سازمان مجاهدین انقلاب و سپاه دستگیر میشوند. مجتبی عضو سازمان مجاهدین خلق بود که سال 1355 در نامه ای به پدرش اعلام میکند مارکسیست شده است. او همچنین متهم به کارهای خلافی مانند قتل یکی از دختران سازمان مجاهدین بود لذا به همین جهت او را برای تحقیق میگیرند. همین مسئله موجب ناراحتی آقای شده و ایشان دفاتر خود را تعطیل کرده و بدون اطلاع چند روزی را به خارج تهران میروند. 🔰مجاهدین خلق، چریک های فدایی خلق، جبهه ملی و... از فضا استفاده کرده و اعلامیه هایی جداگانه صادر کرده و دست به اعتراض هایی در حمایت از آقای طالقانی میزنند. عده ای هم دست به راهپیمایی هایی در حمایت از اقدام سپاه میزنند که جمعیتشان حدودا 500 هزار نفر تخمین زده شد. خلاصه با پخش خبر قهر آیت الله طالقانی و راهپیمایی های دو طرف، فضای کشور به هم میریزد. 🔰 نقل میکند: «امام مرا خواستند و رفتم. توضیح خواستند. پرونده مجتبی را خدمتشان دادم. امام خوب مطالعه کردند و فرمودند: «اگر این پرونده متعلق به احمد، پسر من بود و شما او را دستگیر می کردید، من از شما تشکر می کردم. اما چه کنم که مربوط به آقای طالقانی است و ایشان گردن انقلاب خیلی حق دارند.» بعد گفتند که شما بروید پسر ایشان را آزاد کنید و به هر نحو از ایشان دلجویی کنید.»» خاطرات رفیق دوست، ج1، ص81 🔰امام در 29 فروردین نیز شبیه همین کلام را می گویند که: «اگر احمد را بگیرند بکُشند هم من حرفی نمیزنم». که دستور این دستگیری را داده بود نیز شبیه چنین بیانی را از امام نقل کرده اند. البته نقل های دیگری نیز در این ماجرا شده که در فایل ضمائم می توانید بخوانید. امام، سید احمد را به سراغ آقای طالقانی میفرستد تا ایشان را پیدا کند و هر چه زودتر به قم بیاورد. میگوید: «امام به حاج احمد تاکید کرد مرتب کنار آیت الله باشد و او را ترک نکند. نگران بود دور او جمع شوند و با ایجاد مسائل تازه، هیاهو و جنجال دیگری بپا شود.» انقلاب و پیروزی[عباس بشیری]،ص259 آیت الله طالقانی به قم و نزد امام می آیند. آیت الله طالقانی وقتی فضا را غبارآلود میبینند چندین موضع و صحبت محکم در دفاع از کمیته ها و تمام شدن راهپیمایی ها انجام میدهند که در نهایت منجر به پایان یافتن این غائله میشود. 🔰مسئله مهم در این ماجرا، مواجهه حضرت امام با این مسئله است. ایشان میتوانستند به نحو دیگری با این مسئله برخورد کنند مثلا در قامت یک ورود کرده و بگویند فرزند من و فرزند طالقانی ندارد، اگر فرزند او خطایی کرده باید محاکمه شود همانگونه که اگر فرزند من هم بود باید چنین میکردند اما ایشان چنین نمیکند چون در کنار اعتقاد به ، معتقد به اصل دیگری به نام نیز هست، فضای به هم ریخته کشور را میبیند، پخش خبر تفرقه بین رهبران انقلاب را میبیند و... ایشان طی چندین صحبت تمام تلاش خود را میکنند تا پشت پرده این تفرقه اندازی ها را روشن کنند. 🔰همه اینها دست به دست هم میدهند تا امام با مشی فقهی اجتماعی خود چنین مواجهه ای داشته باشند و این غائله را که ممکن بود مسائلی را ایجاد کند پایان بدهند. بله ممکن است کسی بگوید کلام و سیره امام برای من حجت نیست و این کار او اشتباه بوده اما تمام حرف این است که باید اولا این مواجهه او را فهمید، درک کرد، او که در قامت و ظهور کرده بود چرا چنین مواجهه ای داشت، بعد از فهم این مسئله، اشکال ندارد، حالا بیاییم و بگوییم به فلان دلیل به نظر می رسد اگر ایشان چنین میکردند بهتر بود یا کار ایشان اشتباه بود. 🔰اما چیزی که در صحنه عمل دیده میشود این است که طرف هنوز عُمر کار سیاسی اش به دو سه سال نمیرسد، مطالعات خاصی در این زمینه نداشته، فهم صحیحی از اسلام ندارد و... آنگاه محکم میگوید خمینی برای خودش خمینی بود و من برای من، او متفکر بود و من هم متفکر لذا قرار نیست تابع او باشم اما بحث سر تبعیت از او نیست، بحث سر این است که هیچ انسان عاقلی به خود حق نمیدهد به راحتی و بدون درک کلام چنین شخصیتی از کنار او به راحتی عبور کند. ◀️مطالعه فایل ضمائم: 1. اولین روایت مستقیم توسط مرتضی الویری:https://eitaa.com/TarikhDEF/46 2. روایت آیت الله مهدوی کنی مسئول کمیته:https://eitaa.com/TarikhDEF/47 3. روایت محمد علی بشارتی مسئول وقت اطلاعات سپاه:https://eitaa.com/TarikhDEF/48 4. روایت مهدی طالقانی فرزند آیت الله طالقانی:https://eitaa.com/TarikhDEF/49 5. مواضع آیت الله طالقانی:https://eitaa.com/TarikhDEF/50 6. مواضع امام خمینی: https://eitaa.com/TarikhDEF/51 🆔 https://eitaa.com/TarikhDEF
◀️ استقامت درمقابل عذرهای شرعی 🔰يكى از عواملى كه در كارهاى بزرگ، جلوِ انسان را سدّ مى‏كند، است. گاهی انسان باید كار واجب و تكليفى را انجام دهد اما انجام چنین کاری مستلزم یک اشکال بزرگ است، مثلا لازمه چنین کاری کشته شدن عده زیادی است، اینجا آن شخص احساس مى‏كند كه ديگر تكليف ندارد. در مقابل امام حسين(ع) از اين‏گونه عذرهاى شرعى كه مى‏توانست هر انسان ظاهر بينى را از ادامه راه منصرف كند، خیلی زیاد بود: 🔰از اعراض مردم كوفه و كشته شدن مسلم گرفته تا حادثه کربلا، از شهادت اصحاب گرفته تا اسارت آل الله. امام حسین(ع) میتوانست بگوید شرایط محیا نیست، مردم تحمّل نمى‏كنند، مصلحت اقتضا میکند کنار بیاییم. يك‏وقت به كسى مى‏گويند: «اين راه را نرو؛ ممكن است شكنجه یا کشته شوى.» انسانِ قوى مى‏گويد: «شكنجه شوم! کشته شوم، چه مانعى دارد؟» 🔰اما يك‏وقت مى‏گويند: «نرو؛ ممكن است گروهى از مردم، به‏خاطر اين حركت تو سختی کشده و كشته شوند.» اينجا ديگر پاى جان ديگران در میان است. مصلحت چه اقتضا میکند؟ مگر دیگر بزرگان اسلام، مصلحت سنجی نکردند؟ ، ، و... چگونه با این مسئله برخورد کردند؟ تمام تلاش خود را کردند تا این مصلحت سنجی خود را بر امام خود نیز تحمیل کنند اما زورشان نرسید. چه اینکه امروز نیز عده ای مشی شان چنین است. 🔰مطلب مهم و اساسی این است که اگر امام حسين(ع) مى‏خواست در مقابل حوادثِ بسيار تلخ و دشواری که برای او پیش آمد با ديدِ يك متشرّعِ معمولى نگاه كند و عظمتِ رسالتِ خود را به فراموشى بسپارد، قدم‏به‏قدم مى‏توانست عقب‏نشينى كند و بگويد ديگر تكليف نداريم. مصلحت در بیعت با یزید است. اما ایشان چنين نكرد. اين، نشان از او دارد، اما نه استقامت به نحو مرسوم بلکه استقامت در مقابل ، عرفی و عقلی. تحمل این سنخ مشکلات، خیلی سخت تر از دیگر مشکلات است چرا که در ظاهر خلاف به نظر می آيد. 🔰کسی میتواند در مقابل این مصلحت سنجی ها و عذرهای به ظاهر شرعی استقامت کند که اوّلًا در حد اعلى داشته و بفهمد چه كار بزرگى انجام مى‏دهد. ثانياً داشته و ضعفِ نفسش او را نگيرد، چنین شخصی دیگر پایش نخواهد لرزید. امام حسين(ع) اين دو خصوصيت را در كربلا به خوبی از خود نشان داد. لذا حادثه‏ى كربلا مثل خورشيدى بر تارك تاريخ درخشيد؛ هنوز هم مى‏درخشد، و تا ابدالدّهر هم خواهد درخشيد. 🔰امام راحل نیز در اين خصوصيت، به طور كامل دنباله‏رو امام حسين(ع) شد. یک روز به او گفتند با این کارت، حوزه علمیه قم را به تعطیلی میکشانی، روز دیگر گفتند همه علما و مراجع علیه شما تحریک میشوند و بین علما اختلاف می افتد، روز دیگر گفتند جواب این خون های ریخته شده را چه کسی میدهد؟ اين طرز فكرهاست که فشار مى‏آورد و ممكن است هركسى را از ادامه حركت منصرف كند. اما امام، استقامت ورزيد و پای او در هیچ کدام از این موارد نلرزيد. عظمت روح او و عمق بصيرتى كه بر او حاكم بود، در اين جاها ديده میشود. 📌پ.ن1: از همان ابتدای انقلاب عده ای از مبارزه با امریکا میترسیدند. به مرور در این چهل سال افراد زیادی به این نتیجه رسیدند که نمیشود با امریکا مبارزه کرد، حتی همان هایی که اول انقلاب برای مبارزه با امریکا دو آتیشه بودند. همان ها که دیروز خود را فرزندان امام میدانستند و شعار مرگ بر امریکایشان گوش آدم و عالم را پُر کرده بود اما امروز در آغوش امریکا روزگار سپری میکنند. آن وقت میکردند و امروز . بهانه میکنند که مردم تحمل تهاجم امریکا را ندارند، اما حقیقت این است که خود بریده اند. بله قطعا همراهی مردم بسیار مهم و اساسی است اما مشکل ما همیشه در خواص ترسو و بی بصیرت بوده، نه مردمی که همراه نبوده اند. تمام حرف این است که راه، همان است که خمینی به تبع حسین(ع) رفت. امروز نیز شنیده میشود که بعضی میگویند هرچه سریعتر توافق برجام را احیا و نهایی کنید، مردم دیگر تحمل ندارند. تصریح میکنند که هر توافقی بهتر از عدم توافق است. انسان حقیقتا تعجب میکند. بله خیلی مهم و اساسی است اما این نگاه بیشتر شبیه به است، تا عقلانیت. قطعا توافقی که همه تحریم ها را برندارد و تضمینی عملی برای اجرای آن گرفته نشود، توافقی خوب نخواهد بود. البته ما به تیم مذاکره کننده خود خوش بین بوده و به آنها اعتماد داریم اما قرار نیست اگر نقدی بود، بیان نکنیم. هرچند بنده بعید میدانم حتی اگر توافقی هم بشود، امریکا پای آن بماند. 📌پ.ن2: مصلحت جزو عناصر مهم و اساسی فقه شیعه و فقاهت حضرت امام خمینی میباشد اما قرار نیست به بهانه مصلحت، هر جا که مشکلی پیش آمد عَلَم مصلحت به دست گیریم. البته لازم است به صورت فنی و علمی دنبال شود تا بتوان در چارچوبی صحیح آن را پیاده کرد. 🆔 @TarikhDEF
◀️ماجرای قهر آیت الله طالقانی / 🔰23 فروردین 1358، ابوالحسن و مجتبی پسران آیت الله طالقانی توسط از اعضای سازمان مجاهدین انقلاب و سپاه دستگیر میشوند. مجتبی عضو سازمان مجاهدین خلق بود که سال 1355 در نامه ای به پدرش اعلام میکند مارکسیست شده است. او همچنین متهم به کارهای خلافی مانند قتل یکی از دختران سازمان مجاهدین بود لذا به همین جهت او را برای تحقیق میگیرند. همین مسئله موجب ناراحتی آقای شده و ایشان دفاتر خود را تعطیل کرده و بدون اطلاع چند روزی را به خارج تهران میروند. 🔰مجاهدین خلق، چریک های فدایی خلق، جبهه ملی و... از فضا استفاده کرده و اعلامیه هایی جداگانه صادر کرده و دست به اعتراض هایی در حمایت از آقای طالقانی میزنند. عده ای هم دست به راهپیمایی هایی در حمایت از اقدام سپاه میزنند که جمعیتشان حدودا 500 هزار نفر تخمین زده شد. خلاصه با پخش خبر قهر آیت الله طالقانی و راهپیمایی های دو طرف، فضای کشور به هم میریزد. 🔰 نقل میکند: «امام مرا خواستند و رفتم. توضیح خواستند. پرونده مجتبی را خدمتشان دادم. امام خوب مطالعه کردند و فرمودند: «اگر این پرونده متعلق به احمد، پسر من بود و شما او را دستگیر می کردید، من از شما تشکر می کردم. اما چه کنم که مربوط به آقای طالقانی است و ایشان گردن انقلاب خیلی حق دارند.» بعد گفتند که شما بروید پسر ایشان را آزاد کنید و به هر نحو از ایشان دلجویی کنید.»» خاطرات رفیق دوست، ج1، ص81 🔰امام در 29 فروردین نیز شبیه همین کلام را می گویند که: «اگر احمد را بگیرند بکُشند هم من حرفی نمیزنم». که دستور این دستگیری را داده بود نیز شبیه چنین بیانی را از امام نقل کرده اند. البته نقل های دیگری نیز در این ماجرا شده که در فایل ضمائم می توانید بخوانید. امام، سید احمد را به سراغ آقای طالقانی میفرستد تا ایشان را پیدا کند و هر چه زودتر به قم بیاورد. میگوید: «امام به حاج احمد تاکید کرد مرتب کنار آیت الله باشد و او را ترک نکند. نگران بود دور او جمع شوند و با ایجاد مسائل تازه، هیاهو و جنجال دیگری بپا شود.» انقلاب و پیروزی[عباس بشیری]،ص259 آیت الله طالقانی به قم و نزد امام می آیند. آیت الله طالقانی وقتی فضا را غبارآلود میبینند چندین موضع و صحبت محکم در دفاع از کمیته ها و تمام شدن راهپیمایی ها انجام میدهند که در نهایت منجر به پایان یافتن این غائله میشود. 🔰مسئله مهم در این ماجرا، مواجهه حضرت امام با این مسئله است. ایشان میتوانستند به نحو دیگری با این مسئله برخورد کنند مثلا در قامت یک ورود کرده و بگویند فرزند من و فرزند طالقانی ندارد، اگر فرزند او خطایی کرده باید محاکمه شود همانگونه که اگر فرزند من هم بود باید چنین میکردند اما ایشان چنین نمیکند چون در کنار اعتقاد به ، معتقد به اصل دیگری به نام نیز هست، فضای به هم ریخته کشور را میبیند، پخش خبر تفرقه بین رهبران انقلاب را میبیند و... ایشان طی چندین صحبت تمام تلاش خود را میکنند تا پشت پرده این تفرقه اندازی ها را روشن کنند. 🔰همه اینها دست به دست هم میدهند تا امام با مشی فقهی اجتماعی خود چنین مواجهه ای داشته باشند و این غائله را که ممکن بود مسائلی را ایجاد کند پایان بدهند. بله ممکن است کسی بگوید کلام و سیره امام برای من حجت نیست و این کار او اشتباه بوده اما تمام حرف این است که باید اولا این مواجهه او را فهمید، درک کرد، او که در قامت و ظهور کرده بود چرا چنین مواجهه ای داشت، بعد از فهم این مسئله، اشکال ندارد، حالا بیاییم و بگوییم به فلان دلیل به نظر می رسد اگر ایشان چنین میکردند بهتر بود یا کار ایشان اشتباه بود. 🔰اما چیزی که در صحنه عمل دیده میشود این است که طرف هنوز عُمر کار سیاسی اش به دو سه سال نمیرسد، مطالعات خاصی در این زمینه نداشته، فهم صحیحی از اسلام ندارد و... آنگاه محکم میگوید خمینی برای خودش خمینی بود و من برای من، او متفکر بود و من هم متفکر لذا قرار نیست تابع او باشم اما بحث سر تبعیت از او نیست، بحث سر این است که هیچ انسان عاقلی به خود حق نمیدهد به راحتی و بدون درک کلام چنین شخصیتی از کنار او به راحتی عبور کند. ◀️مطالعه فایل ضمائم: 1. اولین روایت مستقیم توسط مرتضی الویری:https://eitaa.com/TarikhDEF/46 2. روایت آیت الله مهدوی کنی مسئول کمیته:https://eitaa.com/TarikhDEF/47 3. روایت محمد علی بشارتی مسئول وقت اطلاعات سپاه:https://eitaa.com/TarikhDEF/48 4. روایت مهدی طالقانی فرزند آیت الله طالقانی:https://eitaa.com/TarikhDEF/49 5. مواضع آیت الله طالقانی:https://eitaa.com/TarikhDEF/50 6. مواضع امام خمینی: https://eitaa.com/TarikhDEF/51 🆔 https://eitaa.com/TarikhDEF
تاریخ دیروز، امروز، فردا
🔳 ماجرای قهر آیت الله طالقانی ▫️ ▫️25 فروردین 58 🔰23 فروردین 1358، ابوالحسن و مجتبی پسران آیت الله طالقانی توسط از اعضای سازمان مجاهدین انقلاب و سپاه دستگیر میشوند. مجتبی عضو سازمان مجاهدین خلق بود که سال55 در نامه ای به پدرش اعلام میکند مارکسیست شده. او همچنین متهم به کارهای خلافی مانند قتل یکی از دختران سازمان مجاهدین بود لذا به همین جهت او را برای تحقیق میگیرند. همین مسئله موجب ناراحتی آقای شده و ایشان دفاتر خود را تعطیل کرده و بدون اطلاع چند روزی را به خارج تهران میروند. 🔰مجاهدین خلق، چریک های فدایی خلق، جبهه ملی و... از فضا استفاده کرده و اعلامیه هایی جداگانه صادر کرده و دست به اعتراض هایی در حمایت از آقای طالقانی میزنند. عده ای هم دست به راهپیمایی هایی در حمایت از اقدام سپاه میزنند که جمعیتشان حدودا 500 هزار نفر تخمین زده شد. خلاصه با پخش خبر قهر آیت الله طالقانی و راهپیمایی های دو طرف، فضای کشور به هم میریزد. 🔰 نقل میکند: ➕امام مرا خواستند و رفتم. توضیح خواستند. پرونده مجتبی را خدمتشان دادم.امام خوب مطالعه کردند و فرمودند: «اگر این پرونده متعلق به ، پسر من بود و شما او را دستگیر می کردید، من از شما تشکر می کردم. اما چه کنم که مربوط به آقای طالقانی است و ایشان گردن انقلاب خیلی حق دارند.» بعد گفتند که شما بروید پسر ایشان را آزاد کنید و به هر نحو از ایشان دلجویی کنید.»خاطرات رفیق دوست،ج1،ص81 🔰امام در 29 فروردین نیز شبیه همین کلام را می گویند که: «اگر احمد را بگیرند بکُشند هم من حرفی نمیزنم». که دستور این دستگیری را داده بود نیز شبیه چنین بیانی را از امام نقل کرده اند. البته نقل های دیگری نیز در این ماجرا شده که در فایل ضمائم می توانید بخوانید. 🔰امام، سید احمد را به سراغ آقای طالقانی میفرستد تا ایشان را پیدا کند و هر چه زودتر به قم بیاورد. میگوید: ➕«امام به حاج احمد تاکید کرد مرتب کنار آیت الله باشد و او را ترک نکند. نگران بود دور او جمع شوند و با ایجاد مسائل تازه، هیاهو و جنجال دیگری بپا شود.» انقلاب و پیروزی[عباس بشیری]،ص259 🔰آیت الله طالقانی به قم و نزد امام می آیند. ایشان وقتی فضا را غبارآلود میبینند چندین موضع و صحبت محکم در دفاع از کمیته ها و تمام شدن راهپیمایی ها انجام میدهند که در نهایت منجر به پایان یافتن این غائله میشود. 🔰مسئله مهم در این ماجرا، مواجهه حضرت امام با این مسئله است. ایشان میتوانستند به نحو دیگری با این مسئله برخورد کنند مثلا در قامت یک ورود کرده و بگویند فرزند من و فرزند طالقانی ندارد، اگر فرزند او خطایی کرده باید محاکمه شود همانگونه که اگر فرزند من هم بود باید چنین میکردند اما ایشان چنین نمیکند چون در کنار اعتقاد به ، معتقد به اصل دیگری به نام نیز هست، فضای بهم ریخته کشور را میبیند، پخش خبر تفرقه بین رهبران انقلاب را میبیند و... ایشان طی چندین صحبت تمام تلاش خود را میکنند تا پشت پرده این تفرقه اندازی ها را روشن کنند. 🔰همه اینها دست به دست هم میدهند تا امام با مشی فقهی اجتماعی خود چنین مواجهه ای داشته باشند و این غائله را که ممکن بود مسائلی را ایجاد کند پایان بدهند. بله ممکن است کسی بگوید کلام و سیره امام برای من حجت نیست و این کار او اشتباه بوده اما تمام حرف این است که باید اولا این مواجهه او را فهمید، درک کرد، او که در قامت و ظهور کرده بود چرا چنین مواجهه ای داشت، بعد از فهم این مسئله، اشکال ندارد، حالا بیاییم و بگوییم به فلان دلیل به نظر می رسد اگر ایشان چنین میکردند بهتر بود یا کار ایشان اشتباه بود. 🔰اما چیزی که در صحنه عمل دیده میشود این است که طرف هنوز عُمر کار سیاسی اش به دو سه سال نمیرسد، مطالعات خاصی در این زمینه نداشته، فهم صحیحی از اسلام ندارد و... آنگاه محکم میگوید خمینی برای خودش خمینی بود و من برای خودم، او متفکر بود و من هم متفکر لذا قرار نیست تابع او باشم اما بحث سر تبعیت از او نیست، بحث سر این است که هیچ انسان عاقلی به خود حق نمیدهد به راحتی و بدون درک کلام چنین شخصیتی از کنار او به راحتی عبور کند. ◀️فایل ضمائم: 1.اولین روایت مستقیم توسط مرتضی الویری:https://eitaa.com/TarikhDEF/46 2.روایت آیت الله مهدوی کنی مسئول کمیته:https://eitaa.com/TarikhDEF/47 3.روایت محمد علی بشارتی مسئول وقت اطلاعات سپاه:https://eitaa.com/TarikhDEF/48 4.روایت مهدی طالقانی فرزند آیت الله طالقانی:https://eitaa.com/TarikhDEF/49 5.مواضع آیت الله طالقانی:https://eitaa.com/TarikhDEF/50 6.مواضع امام خمینی: https://eitaa.com/TarikhDEF/51 🆔 https://eitaa.com/TarikhDEF
🔳 تزکیه و پاکسازی در دانشگاه ها ▫️ ▫️3 خرداد 58 💠 روسای دانشگاه ها در پایان دو روز جلسه، در محیط دانشگاه ها را تصویب کرده و قرار شد این طرح در هیئت دولت مطرح و سپس نسبت به اجرای آن اقدام شود. 💠 براساس این آیین نامه افراد و گروه های زیر از دانشگاه ها خواهد شد: 1️⃣ اعضا یا حقوق بگیران و وابستگان به و اعضای و . 2️⃣ کسانی که از بهمن ماه ۱۳۴۱ دارای از قبیل نخست وزیری، معاونت وزارت، سفارت، استانداری، نمایندگی مجلسین، مدیریت عامل سازمان‌های مهم یا شهرداری تهران یا مدیران بانک‌ها بوده اند. 3️⃣ اعضای کادر رهبری یا فعالین مهم . 4️⃣ افرادی که دلائل کافی مبنی بر رویه آنان در دست بوده و در تعقیب و گرفتاری و مجازات دانشجویان مشارکت مستقیم داشته‌اند. اطلاعات، 3 خرداد، ص11 📌 پ.ن 1: این درحالی است که نخست وزیر کشور با حضور در جلسات روسای دانشگاه ها، در پاسخ به اظهارات چند تن درباره تزکیه در دانشگاه ها گفت: «این دولت برای نیامده است. ممکن است این کار را بکنیم ولی آن وقت کارهای دیگر باید از روی دوش ما برداشته شود... اگر دولت به حساب‌های گذشته رسیدگی کند، یعنی عمل تزکیه را انجام دهد، دیگر به مسائل حال و آینده مملکت نمی‌‌رسد... اقتصاد، آموزش و سیاست مملکت همه باید روی حساب انقلابی پیش برود، کار فنی و انقلابی مثل خانه سازی و راه سازی شوخی نیست، باید از روی مطالعه باشد... بنده طرفدار بودم؛ نه از روی بلکه از روی ... اگر مسئله تزکیه مطرح باشد، باید سراغ همه خاطیان رفت. تازه کی برود؟ روی همین عده هم حرف است.» اطلاعات، 3 خرداد، ص3. 📌پ.ن 2: حضرت امام 23 اردیبهشت 58 طی یک فرمان مهم به آقای مهدی ، میگن فقط در دو صورت حق دارید حکم صادر کنید و در غیر از این دو صورت هیچ دادگاهی نباید حکم اعدام بده و تخلف از این امر جرم و موجب ثبوت قصاص هست. اون دو مورد در جایی است که: 1. یا ثابت بشود کسی آدمی را کشته 2. یا اینکه کسی فرمان عمومی داده یا مرتکب شکنجه ای شده که منجر به مرگ شده باشه حالا بازرگان هم اینجا داره اشاره به همین فرمان امام میکنه که من بازرگان هم اعتقاد بهش دارم. 🆔 https://eitaa.com/TarikhDEF