eitaa logo
ویکی شبهه ( پاسخ به شبهات و شایعات فضای مجازی)
16.6هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
3هزار ویدیو
14 فایل
. ❌ تبادل و تبلیغ نداریم❌ 📲ارسال شبهات و شایعات👇 https://eitaa.com/joinchat/2097479691C55df9079c9 📲کانال ✅ ویکےشبهہ ✅ در تلگرام: https://telegram.me/Wiki_Shobhe . .
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸پیداست که او با اصل قرار دادن خود ما – دست کم در شیوه ی زیستن – ضمن خط بطلان کشیدن بر ادعای برخی که او را جبری محض می دانند – ما را به انتخاب احسن دعوت می کند. 🔸خیام، و بی اعتباری و گذرا بودن عمر را همچون یک واقعیت غیرقابل تغییر می پذیرد؛ دچار یأس و نومیدی نمی شود، بلکه با دیدگاهی خوش بینانه، صدای مبارزه با غم و استقبال از شادمانی سر می دهد: شادی بطلب که حاصل عمر دمی است هر ذره زخاک کیقبادی و جمی است احوال جهان و عمر فانی و وجود خوابی و خیالی و فریبی و دمی است 🔸شاعر فرزانه، با بینشی ، عزم خود را جزم می کند تا از فرصت ناپایدار و بی بدیل موجود، نهایت بهره را برگیرد؛ زیرا می داند که تنها حقیقت ملموس و معتبر، «حال» است و «گذشته» و «آینده» به هیچ روی در اختیار کسی نیستند و نیز خوب دریافته است که اندیشیدن به گذشته ی از دست رفته و آینده ی نیامده و تضمین نشده، نتیجه ای جز خراب کردن «حال» و بر باد دادن عمر ندارد، بنابراین می گوید: از دی که گذشت هیچ از او یاد مکن فردا که نیامده است فریاد مکن از نامده و گذشته بنیاد مکن حالی خوش باش و عمر بر باد مکن 🔸فلسفه ی خیام، برخلاف تصور برخی از مردم، با و گریز از مسوولیت و به یک سو نهادن تجسس علمی همسویی ندارد؛ بلکه بر عکس، آثار و خدمات علمی او، نشانه ی آن هستند که وی پرهیز از غم های بیهوده و خودخوری های کاهنده را برای داشتن جسم سالمی می خواهد که عقل سالمی در آن مجال جولان یابد. 💠 نکته ی شاخص و عالمانه ی دیگری که گویای سلطه ی خیام بر و دلیل فراخی اندیشه ی اوست، اذعان این امر است که انسان با همه ی عظمتش، تنها جزئی از است، نه کل آن: یک قطره ی آب بود با دریا شد یک ذره ی خاک بود با زمین یکتا شد آمد شدن تو اندرین عالم چیست آمد مگسی پدید و ناپیدا شد. تهیه شده در: 💠کانال @Forqanecybery بازنشر از: 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 @Wiki_Shobhe
🇮🇷ویکی شبهه🇮🇷 @Wiki_Shobhe 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 ◀️شبهه 💡کلمات کلیدی : , , , , ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe من هیچ وقت تقاضا نکردم که دنیا خلق شود. من هرگز درخواست نکردم که به دنیا بیام. من هرگز برای وجودم التماس نکردم. بنابراین چرا من باید چیزی به یک خدا مدیون باشم؟ خداپرستان به من میگویند که زندگی هدیه ای از طرف خداست. اگر زندگی یک هدیه است، پس دیگر چرا انتظار دارید که با پرستش خدا، تاوان این هدیه را بدهیم !!؟ مثل این می ماند که برای کالایی که هرگز نمی خواستی بخری، قسط پرداخت کنی. چطور من به کسی چیزی بدهکارم برای این هدیه؟ ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe 1⃣خداوند برای كارهايي كه ميكند از كسي اجازه نميگيرد.خدا از خود آي آمده يعني چیزی که خودش وجود و هستی مطلق است و وابسته به غیر نیست.نيازي به اجازه ما ندارد. ولي موجود قبل ازخلقتش در عدم است و وجودی ندارد که از وی سوال شودکه ایا دوست داری خلق بشوی یا نه.این سوال تخصصا اشتباه است چرا که جایگاه ما در این عالم به علت العلل مربوط است نه معلولی که هیچ استقلالی از خود ندارد.شما ظاهرا فراموش كرده ايد كه مخلوق هستيد. مخلوق يعني موجودي كه هيچ قدرتي ندارد هيچ اراده اي ندارد. 2⃣سوال کردن مشورت کردن وکسب إجازه برای کسی است که ازعلم کافی برخوردار نیست؛در اینصورت او سوال می کند تا بداند ویا اینکه حکیم نیست در اینصورت مشورت می کند تا باب حکمت به رویش بازشود.ولي به خاطر صفات علم و حكمت اين مفروضات در مورد خداوند مردود است. 3⃣اینکه ما رسیدن یاعدم رسیدن را اراده می کنیم به معنای آن است که از نعمت اختیار بهره مند هستیم. من نمی خواهم به کمال برسم. .... این جمله نشأت گرفته از نیروی اختیارماست. من میخوام به کمال برسم.... این جمله نیز حاکی از نیروی اختیار است. ✅نتيجه اينكه ،انسان موجودی مختار است یعنی به او عقل ، فکر و اراده داده شده است. انسان در کارهای ارادی خود مانند سایر موجودات نیست که مجبور باشد . بشر همیشه خود را در سر چهاراه هایی می بیند که هیچ گونه اجباری ندارد که فقط یکی از آنها را انتخاب کند. سایر راه ها بر او بسته نیست. یکی از آنها به نظر و اراده شخصی او مربوط است؛ یعنی فکر و انتخاب اوست که یک راه خاص را معین می کند. (هرچند این اختیار مطلق نيست که نباید هم اینگونه باشد چراکه ممکن الوجود است) ♦️ بااين نكته این فرموده شما که از نیروی اختیار برخوردار نیستیم سخنی مردود است(.البته براي طولاني نشدن پاسخ حداقل چهار استدلال بر اختيار انسان مطرح است كه به همين نكته اكتفا ميشود) 4⃣این سوال شما، از اندیشه ای بر میخیزد که پیش خود فکر میکنید، رسیدن به کمال امری صرفا تفننی است که جنبه سرگرمی دارد.ما برای چند صباحی خوشگذرانی و احیانا سختی کشیدن به این دنیا امده ایم .هدفی از خلقت در میان نبوده است.در حالي هدف رسیدن به همه کمالات، زیبایی ها، لذت هاست چرا كه فاقد اين موارد هستيم.اگركسي بپرسد نميخواهم به كمال برسم چه كسي را بايد ببينم؟گوئيم اگرشما در احوال نفس خود تأمل کنيد، بالوجدان در می یابيد که خواهان کماليد. و این سخن که من نمی خواهم به كمال برسم نیز، از سر کمال خواهی می زنيد.چرا كه خداوند کمال جویی را در فطرت انسان قرار داده است و او نمی تواند از فطرت خود بگریزد.مثل اينكه آب زبان باز كند و بگويد من نمخيواهم تر باشم.آتش زبان باز كند و بگويد من نميخواهم بسوزانم.خير ذاتي يك شي ، جزء لاينفك ان است. 5⃣رسیدن به کمال برای نوع إنسان ها خوشایند است وبه طورطبیعی این انسان دنبال زیبایی ها وخوبی هاست برای همینه که بهشت هدف همه دل پاکان وخردمندان است. پس گرایش به فطرت ونیروی کشش درونی یه امرطبیعیه وبرخلاف فطرته که بگیم من طالب کمال نیستم .پس بی میلی نسبت کمال یعنی دروغ به میل باطنی درونی خودمان 6⃣.هرموجودی بنا بر تقسیم عقلی یا واجب است یا ممکن وقسم سومی ندارد. ویژگی های ممکن الوجود را باهم مرور ميكنيم: ♦️ وجود و عدم براي او یکسان است. ♦️برای محقق شدن نیاز به علت دارد والا هرگز از عدم به وجود گرایش پیدا نمی کند. ♦️ ذاتا نیازمند ومحتاج است وهیچ استقلال وجودی از خود ندارد. 📘 ما انسان ها (ممکن الوجود) فقیرمحض بوده وبرای بقاء وپایداری به واجب الوجود وابسته ایم به وجودی که ذاتا مستقل وغنی است.همه ما ذاتا در فقر به سر مي بريم. بهانه تراشي ،قهر و عدم استدلال قوي موضوعاتي نيستند كه بتوانند مخلوق بودن و عدم استقلال ما را كتمان كنند. 7⃣طبق قواعد عقلي ، علت بوجود آورنده یک شیء که وجود یک شیء را برپا می کند، به وجود آورنده آثار ونسبت های وابسته به شیء وکمال آن نیز هست. به وسیله گرمایشی چون بخاری دقت کنید:
◀️شبهه 💡کلمات کلیدی : , , ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe بعضی ها میگن که دنیا جبر محض هست و ما آدم ها مثل یک روبات میمونیم که بهمون برنامه داده باشن و از خودمون اختیاری نداریم‼️ ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe ✅ یک قاعده ی عقلی وجود دارد و اونم اینکه « عطاکردن قوه ای که قابلیت به کار آمدن را نداشته باشد، کار بیهوده ای است». البته ما ترجمه اش را برای راحت شدن آوردیم. 💠 همه ی ما قبول داریم که دارای عقل هستیم و اگر کسی این را قبول نداشته باشد، از بحث ما خارج است!! کار عقل این است که حقیقت و درستی را از باطل به ما نشان میدهد. پس به ما قدرت تمییز حق را از باطل، اعطا میکند. 👈حال اگه دنیا و زندگی ما جبرمطلق باشد، این کارِ خداوند که به ما نعمت عقل را اهدا کرده است،لغو و عبث و بیهوده میشود؛ چونکه در اون فرض، عقل داشتن به هیچ کار ما نمی آید. درصورتیکه ما اثبات کردیم خداوند کامل است و بنابراین حکیم میباشد و کار بیهوده انجام نمیدهد. پس این فرض، رد میشود⛔️ ⚠️البته برای فهمیدن این بحث جبر و اختیار، راحت ترین و واضح ترین راه، همان فطرت و وجدان آدم هاست؛ که به خوبی تصدیق میکند که ما خودمون مرتکب اعمال مون میشویم نه اینکه زوری باشد!😊 @joyandegane_haghighat بازنشراز 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 @wiki_shobhe
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe بسیاری همواره پرسیده اند ، چرا پاداش های بهشتی اسلام ، اکثرا چیزهایی هستند که در این دنیا حرام شده اند ؟ چرا در این دنیا از چیزی دوری کنیم به امید آنکه شاید ، در یک دنیای دیگر که کسی آن را ندیده ، به آن برسیم.... حافظ شیرازی با زیرکی تمام ، وعده های بهشتی را افسانه می خواند. او که در جوانی به حفظ قرآن روی آورد ، در دوران پختگی در اندبشه های خود تجدید نظر می کند و این سوال را می پرسد که چرا آنچه در این دنیا سبب جهنمی شدن است ، پاداش بهشتیان است؟! چرا نقد را باید به بهای نسیه کنار گذاشت ؟ عاشقان را گر در آتش می‌ پسندد لطف دوست تنگ چشمم گر نظر در چشمه کوثر کنم من که امروزم بهشت نقد حاصل میشود وعده ی فردای زاهد را چرا باور کنم؟؟؟ دوش لعلش عشوه‌ای می‌داد حافظ را ولی من نه آنم کز وی این افسانه‌ها باور کنم ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe ✳️ چنان شيفته ي است که بهواي سر کوي جانا ،سايه ي طوبي و دلجويي و از يادش بدر مي رود باغ بهشت و سايه ي و قصر حور را با خاک کوي دوست برابر نمي نهد و قصه ي بهشت را حکايتي از کوي يار و شرح جمال را روايتي از حسن او مي داند و خيال دوست را بر صحبت حور ترجيح مي دهد : «سايه ي طوبي و دلجويي حور و لب حوض به هواي سر کوي تو برفت از يادم » «باغ بهشت و سايه ي طوبي و قصر حور با خاک کوي دوست برابر نمي کنم » «اي قصه ي بهشت زکويت حکايتي شرح جمال حور زرويت روايتي » «صحبت حور نخواهم که بود عين قصور با خيال تو اگر بادگري پردازم » 1⃣در قرآن و روايات راجع به نعمت هاي بهشت زياد سخن گفته شده و يکي از نعمت هاي مهم که در تشويق انسان ها به و تاثير فراوان دارد و در قرآن و روايات به وفور ذکر شده، همسران پاک و زيبا رو و جذاب بهشتي است. اما اين بدان معنا نيست که نعمت هاي جسماني بهشت و از جمله همسران پاک و زيبا رو و رعناي بهشتي، بهترين نعمت بهشت است و نعمتي بالاتر از آن در بهشت وجود ندارد. در ضمن؛ ماهیت پاداشهای بهشتی با لذات کاذب دنیوی یکسان نیست. با شراب با یک ماهیت نیستند.همانطور که ماهیت و با هم یکسان نیست. مثلا پرخوری در دنیا،سبب بیماری میشود.در حالیکه در بهشت مریضی وجود ندارد و به همین دلیل بهشتیان میتوانند انواع و اقسام خوردنیها و خوراکی ها را بدون محدودیت مورد استفاده قرار دهند. 2⃣ اين بيانات با توجه به فهم و درک مخاطبان قرآن است. مخاطب عموم مردم هستند و هم درکشان در حد نعمت هاي جسماني است و همتشان از خواهش هاي جسماني فراتر نمي رود. وقتي عموم مخاطبان در اين سطح هستند و سخن گفتن از نعمت هاي و فرا مرتبه بهشت از درک و آن ها بالاتر است و در آنان چندان ايجاد انگيزه و طلب و حرکت نمي کند، آيا صحيح است که قرآن بيش از توصيف نعمت هاي ، به توصيف آن ها بپردازد؟ روايات هم معمولا خطاب به همين مردم عادي و سطحي نگر صادر شده و براي جذب آن ها به بهشت بوده است از اين رو مطابق فهم و درک و نياز آن ها سخن گفته اند. البته قرآن در توصيفاتي گذرا به آن نعمت ها تصريح کرده و ارزش والاي آن ها را يادآوري نموده و از آن فروگذار نکرده، ولي پرداختن بيش از آن حد را لازم و مفيد نديده است. (العاقل يکفيه الاشاره) 3⃣به يادآوري نعمت هاي غير جسماني بهشت در قرآن توجه کنيد : 🔸احترام و فوق العاده بهشتيان که ملائکه آنان را استقبال مي کنند و خوشامد مي گويند و ... : «وَ سيقَ الَّذينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَراً حَتَّى إِذا جاؤُها وَ فُتِحَتْ أَبْوابُها وَ قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدين؛ (زمر آیه ۷۳) و آنان را كه از پروردگارشان ترسيده اند گروه گروه به بهشت مىبرند. چون به بهشت برسند درهايش گشوده شود.