eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.6هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
1.9هزار ویدیو
37 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
احسنت طیب الله👌 برخيز که غير از تو مرا دادرسی نيست گويی همه خواب‌اند، کسی را به کسی نيست آزادی و پرواز از آن خاک به اين خاک جز رنج سفر از قفسی تا قفسی نيست اين قافله از قافله‌سالار خراب است اين‌جا خبر از پيشرو و بازپسی نيست تا آينه رفتم که بگيرم خبر از خويش ديدم که در آن آينه هم جز تو کسی نيست من در پی خويشم، به تو برمی‌خورم اما آن‌سان شده‌ام گم که به من دسترسی نيست آن کهنه‌درختم که تنم زخمی برف است حيثيت اين باغ منم، خار و خسی نيست امروز که محتاج توام، جای تو خالی‌ست فردا که می‌آيی به سراغم نفسی نيست در عشق خوشا مرگ، که اين بودن ناب است وقتی همهٔ بودن ما جز هوسی نيست 🌾🌸🌾
بس کن ای شیخ مرا منع زِ میخانه مکن زهر مار این دو سه تا ساغر و پیمانه مکن مده هشدار تو از قعر جهنم بس کن خود خرابیم! شرر بر دل دیوانه مکن کم بگو از عسل و جنت و فردوس برین کم فریبم بده و وعده ی رندانه مکن حوریِ نقد در این شهر فراوان شده است وعده ی نسیه تو بر جاهل و فرزانه مکن رفته از دست من ای شیخ نگارم، تو دگر منع از ساقی و از ساغر مستانه مکن برو ای شیخ بگو نزدِ رقیب از قولم لطف کن زلفِ دلارای مرا شانه مکن 🌼🌼 🌼🌼🌼
ماهی تنهای تنگم، کاش دست سرنوشت برکه‌ای کوچک به من می‌داد، دریا پیشکش!
شد در وسط خطبه لبِ خشک تو تر دوش همّام تو میرفت در این فاصله بر دوش سرگشته ی عشقت شده گویی، خبر آمد خورشید در آورده سر از کوه و کمر دوش گیسوی تو قدریست که در گردش ایام کس پی به بلنداش نبرده ست مگر دوش ای نخله ی توحیدِ خلیل از تو ثمر خیز! سبز است در این بادیه از بارِ تبر دوش ای صالحِ اعجاز! تکانَد پی تیغت باری شتر معرکه از محملِ شر دوش در سیر مقامات تو این بس که نرفته ست پیغمبر ما را احدی مثل تو بر دوش رفتی به جهاز شتران ای که تو را هست همشانه ی جبریل به هر کوی و گذر دوش ای یکشبه مهمان چهل جا، شده حیران از حال تو هرکس که گرفته ست خبر دوش تو صورتِ والای قیامی و قعودی این تیر حقیر است چه در پا و چه در دوش ای کوه تحمل! به نود زخم تو سوگند یکبار نلرزیده تو را گاهِ خطر دوش با کیسه ی نان شاه به غیر از تو ندیدیم این بار گران است گران است به هر دوش یا جای علم بوده و یا کیسه ی اطعام از زخم پذیرفته اثر روی اثر دوش زیر علم صبر تو عمریست دمادم میسوزد و میسوزد مانند جگر دوش چون‌ مور کشم بار غمت را و محال است از بردن این بار کند صرف نظر دوش ای دار و ندارِ دل تمار، در این راه از دار ندارد همه ی عمر حذر دوش
﷽ ━━━━💠🌸💠━━━━ اگر میشد صدا را دید، چه گلهایی! چه گلهایی! که از باغ صدای تو به هر آواز میشد چید ━━━━💠🌸💠━━━━
"عجبی نیست که شُد پیر زلیخا در هِجر دوری از یار بلایی‌ست که مَن می‌دانم..." تا که شاید دل او نرم شود برگردد... تا سحرگاه به درگاه خدا می نالم خوب بودم ، دو سه روزی که شدش بحث فراق از همان لحظه ببین حال مرا بی حالم من فقط عشق تو را در دل و جان پروردم از هر آن عشق که جز عشق تو من بي زارم رحم کن بر من و برگرد مرو تا به ابد... که تویی دلبر شیرین سخن و دلدارم "عاصی" 💔💔💔
با خودم شوق و شور خواهم برد کوله بار غرور خواهم برد چون تو گفتی فمن یمت یرنی آرزو را به گور خواهم برد
در الفبا از الف تا حرف یا یعنی علی نقطه آغاز قرآن زیر با یعنی علی آفرینش را علی آغاز و پایان است و بس ابتدا یعنی علی و انتها یعنی علی نوح کشتیبان نمی شد ، نوح کشتی ساز بود کشتی از طوفان گذشت و ناخدا یعنی علی بی علی آتش جهنم با علی آتش بهشت با خلیل الله کرد آتش وفا یعنی علی دستگیر هر اولوالعزم است موسی هم اگر اژدهای معجز آورد از عصا یعنی علی اینکه می گوییم : پیغمبر ، شباهنگام بود در حرا گرم تکلم با خدا یعنی علی گفت : اقرا باسم ربک ، در جواب جبرئیل اینکه گفت احمد علی جان پیش آ ، یعنی علی نفس پیغمبر علی و نفس حیدر مصطفی مرتضی یعنی محمد مصطفی یعنی علی پنج تن زیر کسا جمعند یعنی فاطمه فاطمه در راه حیدر شد فدا یعنی علی هرچه را حیدر بخواهد می پسندد فاطمه هل أتی زهراست آری هل أتی یعنی علی حق علی احمد علی حیدر علی زهرا علی کُلُهُم نورند از این رو‌ مجتبی یعنی علی با شکستن می شود تکثیر هر آئینه ، پس ای برادر ترجمان کربلا یعنی علی
ای دلارام ترین غنچه ی گلزار ، سلام ای طلوع نفس صبح چمنزار ، سلام ای فرحبخش ترین رایحه ی عاطفه ها مژده ی پرتو خورشید پدیدار ، سلام ردپاهای تو ابراز صمیمانه ی عشق کوچه های غزل از عطر تو سرشار ، سلام بوی عطر خنک کوچه ی نارنجستان خنده ی شاخه ی سرسبز سپیدار سلام آمدی پنجره ها باز شده سوی بهار ای شمیم خوش هر لحظه ی دیدار ، سلام عشق از گردش مستانه ی چشمت پیداست پاسخ پرسش آیینه ی تکرار ، سلام عطر یاس تو که در صبح خیالم پیچید بخدا مست نگاه توام انگار ، سلام
رسوا منم وگرنه تو صد بار در دلم رفتی و آمدی و کسی را خبر نشد
این ولنتاین عبث، بین جوانها نابجاست عشق راستین در حقیقت از برای اتقیاست الگوی آنها در این راه هم بُوَد زهرا، علی چون که عشق پاک آنها از ازل تا انتهاست خرس قرمز می رود آخر به زیر دست و پا عشق پاکی برگزین که بی گناه و بی خطاست
خدا از اول خلقت برای عشق بشر هزارمثنوی از دل بگفت با حیدر کنار خانه خود از علی غزل میخواند خدابرای ولایت همیشه پایش ماند نوشت از همه عالم سراسری اما کنار سوره کوثر برابری آقا دلم هوای نجف کرده در تب وتابم نشسته غصه دوری به جان بیخوابم کجا روم که بگیرم اجازه حرمش کجاست حضرت مادربگیرم از کرمش دوخط زیارت و یک مثنوی پراز مضمون نگاه تازه ایی‌ازاوشود به این دل‌خون مرابه دست ابو فاضلش که بسپارد تمام قافیه ها را خدا نگه دارد خداسلیقه خودرا تمام و کامل کرد غزل غزل به جهانش امام نازل کرد خدا تمام محبت شبی ودیعه گذاشت تمام مهرعلی را به جان شیعه گذاشت بگو تو محکم و قاطع علی ولی الله بگو به جان وقایع علی ولی الله علی تمامی هستی علی شرافت دین علی تمامی حجت برای اهل یقین @khatdl
بگو ولادت مولا علی علیه السلام مبارک گرچه از فرط گُنه،حال دلم گشته خراب مطمئنم که کند عشقِ علی، آبادم ۲۵بهمن ۱۴۰۰⬇️ دوازدهم رجب سال۱۴۴۳ "کپی با ذکر نام شاعر" ╭━━⊰❀💚❀⊱━━╮       @najvayebaran ╰━━⊰❀💚❀⊱━━╯
نه قصّه شام و نمک و نان جوینش نه غصه چاه و شب و آوای حزینش بیش از همه کرده است مرا شیفته خود شور قطراتِ عرق روی جَبینش با جذبه "عدل علوی" معجزه می کرد این شد که در آمد دل ما نیز به دینش در بستر خورشید اگر خفته عجب نیست کآموخته عزت ز پسر عمّ امینش عشقش وسط خوف و رجا مانده رجز خوان تا عالم و آدم نکند شک به یقینش دردا و دریغا که از این بیشه سفر کرد شیری که نشستند شغالان به کمینش آغوش علی خانه امنی است پس از مرگ داخل شوم ای کاش در آن حِصن حصینش ... یارب برسانم به نجف، دغدغه دارم کم بوسه زدم نوبت قبلی به زمینش! شاعر:
علی جان پیمبر بود و جانان پیمبرها علی آقای سلمان بود و مولای ابوذرها بچرخاند خدا خورشید را دور سر ماهش به قربان رجب اردیبهشت و مهر و آذر ها علی نور خدا روی زمین بود و نمی باشد تفاوت بین اصغرها و اکبر ها و حیدر ها اگر پرده نمی انداخت بر ذاتش خداوندش گمانم فاش میخواندند ربش روی منبر ها ندارد احتیاجی بر من و امثال من وقتی کنیز و خادمش هستند اسما ها و قنبر ها علی در بدو دنیا آمدن کعبه قرق کرده برایش کار دشواری نبوده فتح خیبر ها شاعر:
طوری ز چارچوب در قلعه کنده است انگار قلعه هیچ زمان در نداشته است...
  وقتی پدر نبود ،روز پدر غمه این روز با شکوه ،آوار ماتمه مادر نشسته باز ،یک گوشه ی اتاق قامت خمیده تر ،از غصه ی فراق چن سال میشه که ، بی تاج سر شدیم روز پدر رسید، دیوونه تر شدیم محزون و غصه دار ،چون ابر بی قرار دل می کشد مرا هربار تا مزار کامم همیشه تلخ ،دنیای من خراب یک تکه سنگ و باز ،پاشیدن گلاب خیرات و شاخه گل ،این هدیه ی منه این بغض لعنتی ،ای کاش بشکنه ...
روزی شعار کُلِ جهان می شود علی طبق حدیث امام زمان می شود علی وقتی که اشهدش بشود مرز شیعگی باور کنید کُلِ اذان می شود علی آدم اگر که فرض شود دین برای آن تن می شود پیمبر و جان می شود علی در عالم مثال اگر رود شیعه را سرچشمه شد نبی جریان می شود علی زهرا اگر حقیقت شب های قدر شد در بین ماه ها رمضان می شود علی ای خوش به حال آنکه به هنگام عقد خویش در سفره اش کلیدِ زبان می شود علی ذکر حسین آخر مجلس که می شود دقت کنی دهان به دهان می شود علی ذکر تمام گریه کنان می شود حسین ذکر تمام سینه زنان می شود علی با کوله بار نان و رطب ها هنوز هم هر شب برای ما نگران می شود علی مهدی رحیمی
🌺 آیت‌الکبرای حق نمی‌دانم چه بنویسم علی جان در ثنای تو که گفته مدح و وصفت بهتر از هرکس خدای تو به‌جز احمد که می‌داند که هستی؟ تو یداللهی به‌جز زهرا که باشد غمگسار و آشنای تو؟ به‌جز کعبه که باشد سینه‌چاکت، حجت مطلق؟ همه جان‌ها فدای تو، همه عالم گدای تو تویی شاهی که بر سر تاج فخر "إنّما" داری تویی که آسمان‌ها مانده مات "هَل‌ْأتا"ی تو تو با حق هستی و حق با تو، حق در تو تجلی کرد تو هستی آیت‌ُالکبرای حق، عالم عطای تو تویی اول تویی آخِر تویی ظاهر تویی باطن تو اسم اعظمی، قرآن همه وصف و ثنای تو ندارم جز تو در ویرانۀ دل یا علی، گنجی همه داروندار من بوَد مهر و ولای تو نسیم صبح چون آورد بویی از سر زلفت دلم برد و نشد دیگر برون از سر هوای تو تو داری صدهزاران بهتر از من عاشقت اما ندارم از تو من بهتر که بنشانم به جای تو چه شغلی بهتر از اینکه گدای درگهت هستم چه پاداشی از این بهتر که هستم مبتلای تو نمی‌دانم چه می‌خواهد دگر، آن‌که تو را دارد! نمی‌دانم چه دارد آن‌که سر ننْهد به پای تو! چه در دنیا چه در عقبی تویی داروندار من پدر، مادر، خودم، اهلم، سرم، مالم فدای تو ✍️ 💐
نازم به دهانم که به شادی و به غصه یک عمر علی گفت و مرا مست نگه داشت.
ای کعبه! داری یک جهان جان در بر امشب الحق که از هر شب شدی زیباتر امشب آغوش جان را باز کن جانانه آمد هنگام قربانی است، صاحب خانه آمد جبریل را از بهر دربانی بیاور مانند اسماعیل قربانی بیاور ای کعبه! حقِّ صاحب خود را ادا کن حجاج را در مقدم مولا فدا کن خیل ملائک کعبه را در بر گرفتند بت ها به کعبه ذکر یا حیدر گرفتند حِجر و حَجر، رکن عراقی، رکن شامی گویند مولا مقدمت بادا گرامی زمزم، به اشک شوق، جان را شستشو ده هر چار رکن کعبه را با هم وضو ده مکه تجلی گاه داور گشته امشب کعبه گریبان چاک حیدر گشته امشب ای کعبه بنگر وجه الله الصمد را آغوش بگشا، بار ده، بنت اسد را تاریخ می گوید علی مولود کعبه است مولود کعبه نه، بگو موعود کعبه است او پیشتر از کعبه بوده نکته این است پس کعبه مولود امیرالمومنین است مکه به توفیق ولایت محترم شد امشب حرم از مقدم مولا حرم شد سرّی است در این خانه باید لب فرو بست حتی حرم این راز پنهان را ندیده ست غلامرضا سازگار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽ما می‌گوییم علی(ع) امام ماست، امام یعنی چه؟ با صدای امام موسی صدر بشنوید…
ایوان نجف عجب صفایی دارد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا