eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
2هزار ویدیو
66 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
دلتنگم و دیدار تو درمان من است بیرنگ رخت زمانه زندان من است بر هیچ دلی مباد و بر هیچ تنی آنچ از غم هجران تو بر جان من است
شمردم یادگاری های یاران را و خندیدم چقدر از سینه ی خوش باورم خنجر درآوردم
دلت خوش است که من زنده‌ زنده می‌سوزم؟! ولی رها شدن از عاشقی به مردن نیست!
﷽ ━━━━💠🌸💠━━━━ تا بتـوانی، ز خـلق، ای یـار عزیز! دوری کن و در دامن عزلت آویز! انســان مجـازیند ایـن نسـناسان پرهـیز! ز انسـان مجازی، پرهیز! ━━━━💠🌸💠━━━━ 😐 تا بتوانی با سکون ت خونده می‌شده
بر تارِ دلَم چَنگ بزن ای غمِ شیرین با سازِ تو عُمری ست که رقاصه شهرم
تو را به نظم كشيدم ولی جهانِ خودم شبيهِ موی سياهت پر از پريشانی ست..
همه کاروان به راه و همه عمر رفته از کف دلِ جای مانده پس کِی تو قدم به ره گذاری؟
مرا ببخش اگر آن‌چه خواستی نشدم مرا ببخش که اینگونه دست و پا گیرم
: گفتنی نیست ولی بی تو کماکان در من نفسی هست، دلی هست، ولی جانی نیست!
گذشت عمر و به دل عشوه می‌خريم هنوز كه هست در پی شام سياه صبح سپيد
وقتى كه مى رفتى نگاهت هى تكانم داد سنگين ترين لحظه براى مرده تلقين است...!
سوختن با آتش است و «عشق با دیوانگی» عشق بر هر دل ڪه زد آتش چو من دیوانه بود