پاییز و برگ و باران
دستی پر از فقیری
باید بیایی امشب
دست مرا بگیری
#علی_جعفری
@abadiyesher
#یحیی_سنوار💔
دلتنگم از تعلّق و ایثارم آرزوست
دلگیرم از فراق که دیدارم آرزوست
گر وصل را به قیمت خون میتوان خرید
در خاک و خون تپیدنِ بسیارم آرزوست
با هر چه هست بر صف اهریمنان زدن
با هر چه هست لذّت پیکارم آرزوست
دستی به خون تپیده و دستی به اسلحه
رزمی چنین میانه آوارم آرزوست
تا آخرین نفس نکشم دست از نبرد
مرگی چنان شهادتِ سنوارم آرزوست
#علی_مقدم
#عاصی_خراسانی
@abadiyesher
من زیستنم قصهی مردم شده است
یک «تو» وسط زندگیام گم شده است
#علیرضا_آذر
@abadiyesher
اشک، چون راز دلم گفت، فتاد از نظرم
با وجودی که به صد خون جگر حاصل شد...
#هلالی_جغتایی
@abadiyesher
دیوانه شدم عشق تو آخر به سرم زد
هر چه به سرم آمده را عشق رقم زد
تن خانه نشین، روح من اما سر کوچه
بر پنجرهای خیره شد و مست قدم زد
شاعر شدم آن شاعر دیوانه که بی تو
هرشب جگرش سوخت و تا صبح قلم زد
بی خوابی شبها همه تقصیر دلم بود
در قهوه ی خود چشم تو را ریخت و هم زد
آنروز که گفتم به خدا نیستم عاشق
خوردم قسم کذب و خدا بر کمرم زد
در پای تو افتادهام ای دوست نظر کن
مجنون شدهام عشق تو آخر به سرم زد
#مرتضی_قلیزاده_بابک
@abadiyesher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
غرق زخمیم
ولی قامتمان خم نشده..
#حمید_یوسفی
کرامت پیشهای بی مِثل و بی مانند میآید
که باران تا ابد پشت سرش یک بند میآید
کسی که نسل او را میشناسد، خوب میداند
که او تنها نه با شمشیر، با لبخند میآید
همان تیغی که برقش میشکافد قلب ظلمت را
همان دستی که ما را میدهد پیوند میآید
همه تقویمها را گشتهام، میلادی و هجری
نمیداند کسی او چندِ چندِ چند میآید
جهان میایستد با هرچه دارد روبروی او
زمان میایستد، بوی خوش اسفند میآید
ولی الله، عین الله، سیف الله، نورالله
علی را گرچه بعضی بر نمیتابند، میآید
بله! آن آیت اللهی که بعضی خشک مذهبها
برای بیعت با او نمیآیند، میآید
برای یک سلام ساده تمرین کردهام عمری
ولی میدانم آخر هم زبانم بند میآید
بخوان شاعر! نگو این شعربافی در خور او نیست
کلاف ما به چشم یوسف ارزشمند میآید
به در میگویم این را تا که شاید بشنود دیوار
به پهلوی کبود مادرم سوگند... میآید
#محمدحسین_ملکیان
@abadiyesher
دلم هوای تو دارد ولی چگونه ببندم
هزار نامه به پای کبوتری که ندارم..
#سجاد_رشیدیپور
@abadiyesher
صبح و شامم بر مراد است و شب و روزم بهخیر
صبح با آغوش تو، شب نیز در آغوش تو🥰
#مریم_احمدی(#حضرت_باران)
@abadiyesher
اذان بگو - سنُصلی - رجز بخوان - سنُقاوم -
به عشق صبح ظهوری همیشگی و مداوم
نوشته اند رسائل، هزار عالم و فاضل
مدرّسان فضائل، معلّمان مکارم
که ظلم بر لب گور است، مقدّمات ظهور است
نمان که وقت عبور است، بُروز کرده علائم
غمین مباش فلسطین که راز آیهی والتّین
برآمد از دل یاسین به مدّ واجب و لازم
ولَو نشا لَطَمسنا، ولَو نشا لَمَسخنا
فمااستطاع و مضیّا، بگو به کافر و ظالم
حماسه است و حماسش، خروش دشنه و داسش
یهود ماند و هراسش در این شب متلاطم
اگر زمانه منافق، نبود اگر که موافق
تو در نگاه خلایق غیور باش و مقاوم
غمین رنج تو ماییم، نگو نپرس کجاییم
قسم به قدس می آییم، به نام نامی قاسم
#محسن_ناصحی
@abadiyesher
چیزی از عشقِ بلاخیز نمیدانستم
هیچ از این دشمن خونریز نمیدانستم
در سرم بود که دوری کنم از آتش عشق
چه کنم؟ شیوۀ پرهیز نمیدانستم
#سجاد_سامانی
@abadiyesher
از قهر و قرار عاشقی لبریز است
دلتنگی آن حزین و شورانگیز است
صد رنگیِ برگ و برفِ یکرنگ در اوست
تلفیق قشنگ شوق و غم، پاییز است
#مجتبی_باقی
@abadiyesher
Reza Bahram-Gole Maryam (320).mp3
8.81M
Reza Bahram-Gole Maryam (320).mp3
این گل مال منه
دست به شاخههاش نزنید...
@abadiyesher
قابل توجه دوستان.
کلمهی #اساتید اشتباهه.
باید گفته بشه #استادان
استاد یه کلمهی فارسی است.
و کلمات فارسی رو نمیشه جمع مکسر کرد.
#غلط_ننویسیم
@abadiyesher
مانندِ باران در دلِ پاییز هستی
با نمنمِ هر خنده شعرانگیز هستی
من با کسی دربارهات حرفی نگفتم
امّا تو از اشعارِ من سرریز هستی...
#حسینعلی_زارعی
@abadiyesher
سلام و احترام
دوستان اگه گروه شعری سراغ دارند ممنون میشم لینک بفرستن شخصی بنده👌🌸
@Hazrate_baran_786
May 11
باید تو ازخود من هم از خود در گذر باشیم
آری بیا تا بگذریم و همسفر باشیم
میخواهد از ما عشق یک افسانهی تازه
افسانهای که در حقیقت غوطهور باشیم
بوی ریا از صحبت این شهر میبارد
از غیر همدیگر بیا تا بیخبر باشیم
چشمان تو آغاز کرده فتنه را باید
دنبال شر و شور و شعر و دردسر باشیم
در عشق با چشمان بسته راه کوتاه است
هرگز نباید در پی اما اگر باشیم
دریا و کوه و جنگل و باران چه تکراری است
امشب بیا تا فکر شعری تازهتر باشیم
#حسین_مرادی
@abadiyesher
|فراخوان سراسری شعر مقاومت|
●محورها:
☑️ شهادت سیدحسن نصرالله
☑️ عملیات وعده صادق ۲
☑️ نماز جمعه نصر
مهلت ارسال آثار ۱۰ آبان ماه ۱۴۰۳
ارسال آثار در پیامرسان های سروش، ایتا، بله، روبیکا به نشانی:
@sher_moghavemat
✅ به ۵ نفر برگزیده هر محور جوایز ارزندهای اهدا میشود.
✅ اشعار برگزیده به زبان فارسی و عربی به چاپ خواهد رسید
(معاونت فرهنگی و تبلیغات سپاه)
دوستان دقت داشته باشید 👇
❗️❗️کپی اشعار هیچ اشکالی نداره ولی حتما نام شاعر رو قید کنید و گرنه نشر اشعار بدون نام شاعر شرعا جایز نیست.
👌
@abadiyesher
طوقی از عشق و جنون انداختی بر گردنم
بعد از آن از مهر پوشاندی لباسی برتنم
من درون شیشهای از جنس خود زندانیام
تا به دست آرم تو را باید که خود را بشکنم
از همان شب که به مهمانی خوابم آمدی
عطر مویت تا کنون مانده است بر پیراهنم
بی تو بیتابم اگریک شهر باشد یار من
با تو آرامم اگر صد شهرباشد دشمنم
تا امان پیدا کنی از چشم زخم روزگار
میشود حرز امان تو دعای جوشنم
کاش در پایان شعرم میشنیدم از لبت
پیش من بنشین و سربگذار روی دامنم
#محسن_درویش
@abadiyesher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعر انتخابی آرش پورعلیزاده در مرحله نیمهنهایی-شب هفدهم رقابت شاعران
کاری از گروه ادب و هنر شبکه چهار
سیما
غزل سوزاندم اما مصرعی را خام آوردم
نسیم صبح نیشابور را پیغام آوردم
دریغ از عشق خواهد سوخت آهوی گریزان
دریغ از من دهانی با خودم دشنام آوردم
حکایت میکند خورشید از خورشید از خورشید
سر خم باز کردم جام پشت جام آوردم
سرخم باز کردم پیکری میسوخت در تاریخ
سرخم باز کردم کوزهای خیام آوردم
همین جا هفت شهر عشق را گشتیم با عطار
همین جا بود آن شب جامهی احرام آوردم
همین جا بود رقصیدیم و رقصیدیم و رقصیدیم
من و آن صوفی مستی که از بسطام آوردم
من از لبهای خندان تو باغ پسته پروردم
من از چشم ریاضت پیشهات بادام آوردم
تو آن انگشتر فیروزهی باغ طلاگردی
که از حوض حیاطت آبی آرام آوردم
تو آن ققنوس عاشق پیشهای با پیکری سوزان
من آن آتش پرستم، عاقبت اسلام آوردم
#آرش_پورعلیزاده
@abadiyesher
پاییز همچون خانه پدری می ماند
آدم را به گذشتههای دور میبرد
به روزی که عاشق شدی
پاییز حتی بادش هم که در گوش بوزد
نجواگر خاطراتت میشود
حال درختان و بارانش بماند🌞🍁
@abadiyesher