eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.5هزار دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
1.6هزار ویدیو
26 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
اللهم عجل لولیک الفرج خوب است یک سوار بیاید به شهرمان توفان افتخار بیاید به شهرمان این جمعه باز هم به هوای مانده ایم آقا بیا؛ بیاید به شهرمان این را بیا و از این جا عبور کن بگذار تا بیاید به شهرمان
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 حالا که نیستی به لبم جان رسیده است انگار در بهار زمستان رسیده است با من همیشه اخم به پیشانی تو هست از تو به ما همیشه فراوان رسیده است تنها دلیل بی سر و سامانی من است زلفی که روی شانه پریشان رسیده است بعد از تو چشمهای همیشه بهاری ام هرشب به میهمانی باران رسیده است از هر کجا که کوچ کنی، عشق می رود لطفا نگو که نوبت تهران رسیده است 🌿 🌾🍂 🍃🌺🍂 🌸 💐🌾🍀🌼🌷🍃
گاهی دلم از دست خودش هم گله دارد از بس که جهان، آدم ِ کم حوصله دارد! یک روز به دل بستن و فردا به شکستن! با قصه ی پُرغصّه ی خود ، مسئله دارد... درمان‌ نپذیرد دلِ زخــمی و بلاجو از بس که نهان در دلِ خود ولوله دارد هرکس که اسیرِ"منِ"خودباشدو خودخواه صدها قدم از «ما»شدنش فاصله دارد محرابِ دلم گرچه پُرازمُهرِ سکوت است ذکرِ"تو" به هر سجده ی این نافله دارد یک دم نتواند ز خیالت بِگُریزد در قابِ دل و کوچه ی جان خاطره دارد دور ازتو پُراز دلهره و لرزه و وحشت مانندِ کسی که خبر از زلزله دارد بی بهره ام از تابشِ خورشیدِ نگاهت دیدارِ تو انگار که صــد مرحله دارد گر دل نسپـارم به شــرارِ غـــزلِ عشق مجموعه ی شعرم ورقِ باطله دارد ! راد 💠💠❀࿐❁💖❁࿐❀💠💠
آرام بیا زیبا پنجره خودش برایت باز می شود حیاط خودش را آب و جارو می کند شمعدانی ها به هم نرگس هدیه می دهند و من در چشمانت شعر می ریزم آرام بیا زیبا مثل ..!
💥👑🦋 تو ، ای دل نکند،لاله به بار آمده باشد ما در این گوشه زندان و آمده باشد
کفش‌هایم کجاست؟ می‌خواهم بی خبر راهی سفر بشوم مدتی بی طی بکنم دو سه پاییز در به‌ در بشوم
صبح است و هواۍ دلِ من مثلِ است؛🌸 پلکۍ بزن و👁 صبح بخیرِ باش...📖 سلام صبحتون قشنگ اهالی آبادی شعر
صبح است و هواۍ دلِ من مثلِ است؛🌸 پلکۍ بزن و صبح بخیرِ باش...🙃✨
نزدیک است گلبرگ نسیم ، موت شانه زده است با بوسه به لبهات نشانه زده است بر سفره ی هفت سین دلتنگی هام یاد تو شده سبز و جوانه زده است جعفری
طلوع دوست به‌مناسبت سخنرانی نوروزی رهبر انقلاب در حرم رضوی «یا معزّ الاولیاء» ای آن‌که هر بهار نشان از شروع توست بی‌شک شکوه و شهرت او از خشوع توست از یُمن سجده‌های تو آقای عالمیم آری قیام لطف خدا بر رکوع توست ای خوف هر غریبه ز طوفان خشم تو امید هر غریب نسیم خضوع توست امروزه درد عشق بلایی عمومی است این ابتلای عام دلیلش شیوع توست ای آن‌که مهر و ماه رصد می‌کند تو را تحویل سال شمسی ما با طلوع توست
💐 بهار 💐 آری! هوا خوش است و غزل خیز در بهار باریده است خنده یکریز در بهار از باد نوبهار، حدیث است تن مپوش باید درید جامه پرهیز در بهار اما خدا نیاورد آن روز را که آه گیرد دلی بهانه پاییز در بهار بی دید و بازدید تو تبریک عید چیست؟ چندین دروغ مصلحت آمیز در بهار با دیدنم پر از عرق شرم می شوند گل‌های شادکامِ دل‌انگیز در بهار می بینم ای شکوفه! که خون می شود دلت از شاخه ی انار میاویز در بهار
پیشکش حضرت سلطان عیدانه ۱۴۰۳ ان شاءالله حرم شد زمزمه‌ی ما همه یک‌دست رضا سربرگه‌ی نسخه‌ها به پیوست رضا وقتی که به پابوس تو آیم عید است یعنی که زندگی هست رضا
هنگامهٔ نقاشی خالق شده است دامان زمین غرق شقایق شده است از عشق و محبت است گل کردنِ خار انگار خداوند هم عاشق شده است