eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.5هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
1.7هزار ویدیو
26 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
مویت اگر پیدا شود از زیر ابر شرم ماه از خجالت روسری سر می‌کند بانو 🌹🍃
رسوا شده‌ام به ♡➣ سپردن در شهر ای عشق بمیری که
سلام ای ماورای استعاره، برتر از تشبیه شبیه صبح زیبا و دل انگیزی بلاتشبیه! میان موج موهای سیاهت سخت آرامم که "اِنَّ اللَّهَ یأْتِیکُمْ بِلَیلٍ تَسْکُنُونَ فِیهِ"
چشم‌هایش حرارت محض است ربنا آتنا عذاب النار
بسم‌ الله الرحمن الرحیم زبان حال حضرت ام البنین(س) ▶️ عباس جان! کنار حسینم بمان و بس یعنی که بیقرار حسینم بمان و بس قربان قدّ و قامت حیدر تبار تو شمشیر ذوالفقار حسینم بمان و بس سرداریِ تو خادمی آل فاطمه است سردار! تکسوار حسینم بمان و بس جان و دلم! تو ماه بنی هاشمی ولی همواره در مدار حسینم بمان و بس مادر! به فکر هیچ کسی غیر او مباش تنها در انحصار حسینم بمان و بس ام البنین فدای تو، در فتنه های سخت مردانه جان نثار حسینم بمان و بس با جان و دل فدای قدمهای عشق باش بی چشم و دست یار حسینم بمان و بس عباس جان! حسین غریب است، بی کس است عباس جان! کنار حسینم بمان و بس ⏹
بسم‌ الله الرحمن الرحیم زبان حال حضرت ام البنین(س) ▶️ عباس جان! کنار حسینم بمان و بس یعنی که بیقرار حسینم بمان و بس قربان قدّ و قامت حیدر تبار تو شمشیر ذوالفقار حسینم بمان و بس سرداریِ تو خادمی آل فاطمه است سردار! تکسوار حسینم بمان و بس جان و دلم! تو ماه بنی هاشمی ولی همواره در مدار حسینم بمان و بس مادر! به فکر هیچ کسی غیر او مباش تنها در انحصار حسینم بمان و بس ام البنین فدای تو، در فتنه های سخت مردانه جان نثار حسینم بمان و بس با جان و دل فدای قدمهای عشق باش بی چشم و دست یار حسینم بمان و بس عباس جان! حسین غریب است، بی کس است عباس جان! کنار حسینم بمان و بس ⏹
خبرِ مرگِ مرا هرکسی آورد بخند... زنده‌ام می‌کند آخر خبرِ خنده‌ی تو!
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 حالا که نیستی به لبم جان رسیده است انگار در بهار زمستان رسیده است با من همیشه اخم به پیشانی تو هست از تو به ما همیشه فراوان رسیده است تنها دلیل بی سر و سامانی من است زلفی که روی شانه پریشان رسیده است بعد از تو چشمهای همیشه بهاری ام هرشب به میهمانی باران رسیده است از هر کجا که کوچ کنی، عشق می رود لطفا نگو که نوبت تهران رسیده است 🌿 🌾🍂 🍃🌺🍂 🌸 💐🌾🍀🌼🌷🍃
باب الرضا نوشت: این بلا تڪلیفی اش ارثیه ڪرب و بلاست یڪ طرف باب الرضا و یڪ طرف باب الجواد .
🌸 یک یا حسین گفتم و دیدم غمی نماند تسکین دردهای دل مضطرم حسین 🆔 @shokofeha_ye_kheal
خبرِ مرگ مرا هرکسی آورد، بخند ام میکند آخر خبر خنده تو
❤️ بهانه دارد از دوری دلِ تنگم برایت کنارم هم که باشی باز دلتنگم برایت نخواه از من که از تو دست بردارم عزیزم! که تا جان در تنم باقی است می‌جنگم برایت سرودم قطعه‌ای از جان و تقدیم تو کردم بیا بشنو اگر زیباست آهنگم، برایت... زلالی مثل دریایی مرا مجذوب کردی شبیه رود جاری شد دلِ سنگم برایت بفرما! این منِ دیوانه‌ام دیوانه‌تر شد بفرما! خوب شد حالا که دلتنگم برایت؟
گاهی به جای چشم، به ابروت خیره‌ام از حاشیه به متن رسیدن که ساده نیست
به هنگام عبور تو بخوانم چار قل بد نیست حسودی می‌کنند اینجا به زیبایی چشمانت! 🙂🙃
گنهکار نوشت: دیدم همه جا بر در و دیوار حریمت جایی ننوشته است گنهکار نیاید . گلدسـته نوشت: در آفـتاب حشــر که از آن گریز نیست ما را بس است سـایه گلدسته های تو . جوان نوشت: یک جوان حاجتش این بود:که زن میخواهم رفت...تا اینکه شبی پیش تو بابا برگشت . شاه نوشت: صبح محشر هر کسی دنبال یاری می دود یار ما باشد اگر شاه خراسان بهتر است . ضامن نوشت: ضامن آهوی صحرا شدنت جای خودش اینکه در روز جزا ضامن مایی عشق است . دلتنگ نوشت: خوب یا بد، هرچه باشد، عیبِ دلتنگی ست این من به هرکس میرود مشهد، حسادت میکنم . بی پناه نوشت: زائری بارانی ام آقا به دادم میرسی؟ بی پناهم، خسته ام، تنها؛ به دادم میرسی؟ . امـید نوشت: نیاز بر کـه بیارم تو حاجــتی تو نـیازی امــید بر کـه ببنـدم تو آرزو تو امــیدی . مرگ نوشت: تو خودت خواسته ای داروندارم باشی لحظه مــرگ بیایی و کــنارم باشی بدهکار نوشت: ﻣﻦ ﺑﺪﻫﮑﺎﺭ ﺗﻮﺍﻡ ، ﺑﺎﺯ ﻣﺮﺍ ﻣﯿﻄﻠﺒﯽ؟ ﺷﺮﻁ ﺁﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﺪﻫﮑﺎﺭ ﺗﺮ ﺍﺯ ﭘﯿﺶ ﮐﻨﯽ! باب الرضا نوشت: این بلا تکلیفی اش ارثیه کرب و بلاست یک طرف باب الرضا و یک طرف باب الجواد . عفو نوشت: صـدها هـزار نامه ی آلوده از گـناه با یک نــگه عــفو تو تطهیر میشود . آهو نوشت: سوال می کند از خود هنوز آهویی که بین دام و نگاهت کدام صیاد است . پابوس نوشت: بهتر از اين؟ كه كسی لحظه ي پابوسی تو نفس آخر خود را بكِشد پا نشود کربلا نوشت: من هوای تو را به سر دارم تو هوای دلِ مرا داری یکی از اهل کربلا می گفت :خوش به حالت امام رضا داری . فقیر نوشت: فقیر و خسته به درگاهت آمدم رحمی که جز ولای تو ام نیست هیچ دست آویز . دلخسته نوشت: به خراسان ببری یا نبری حرفی نیست تو نگیر از منِ دلخسته "رضا گفتن" را . طعمه نوشت: آخر به عشق اینکه خودت ضامنم شوی یک شب به عمد طعمه صیاد میشوم
ششم_محرم هر چه آمد به سر من به فدای سر تو به فدای سر گیسوی علی اصغر تو خم شدی که تا مرا تنگ در آغوش کشی قد کشیدم که دگر خم نشود پیکر تو نذر کردم همه دشت پر از من بشود تا ببینی شده‌ام مثل علی اکبر تو پیش پای تو به هم ریخته سر تا پایم تا که درهم بخرد جنس مرا مادر تو غیرتم کشت مرا تا که نبیند چشمم به تنش رخت اسارت بکند خواهر تو استخوان‌های تنم از غم تو خرد شده تکه‌تکه شدم از غصه انگشتر تو سینه‌ام تاب ندارد که عمو گریه کند حق بده پا بکشم روی زمین در بر تو ای عمو گریه مکن! آه مکش! اشک مریز هر چه آمد به سر من به فدای سر تو
ششم_محرم هر چه آمد به سر من به فدای سر تو به فدای سر گیسوی علی اصغر تو خم شدی که تا مرا تنگ در آغوش کشی قد کشیدم که دگر خم نشود پیکر تو نذر کردم همه دشت پر از من بشود تا ببینی شده‌ام مثل علی اکبر تو پیش پای تو به هم ریخته سر تا پایم تا که درهم بخرد جنس مرا مادر تو غیرتم کشت مرا تا که نبیند چشمم به تنش رخت اسارت بکند خواهر تو استخوان‌های تنم از غم تو خرد شده تکه‌تکه شدم از غصه انگشتر تو سینه‌ام تاب ندارد که عمو گریه کند حق بده پا بکشم روی زمین در بر تو ای عمو گریه مکن! آه مکش! اشک مریز هر چه آمد به سر من به فدای سر تو
هر کجا کردند یادی از غریبی کسی بی دلیل افتاده ام هر بار یاد یاحسین
جا مانده در شب‌های پاییزی دل من یـلـدا! سـر راهـت دلـم را هم بیاور...
رایگان است برایم سفرِ مشهد تو دلِ من پَر زده صد بار همین هفته فقط.. ...❤️
چشم هایش حرارتِ محض است،ربنا آتنا عذاب النار...
یادم نمی‌ رود که همه عزتم تویی من پای سفره‌ی‌توشدم محترم حسین
جا مانده در شب‌های پاییزی دل من یـلـدا! سـر راهـت دلـم را هم بیاور...