eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.5هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
1.7هزار ویدیو
26 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
_جان🏴 آشفته حال وپرزغباروغریق اشک همچون ملائکه زغمت گریه میکنیم
زمستانه سلام بر مهمان که رسید در شبستان خوش باش هی بوسه بگیر و بده بِستان خوش باش بگذار قرارِ شعر و حافظ خوانی در آتش کرسی خوش باش جعفری
تا که انگور شود مِی، دو سه سالی بکشد تو به یک لحظه شدی ناب ترین باده‌ی عشق! ‌ منزوی
Hosein Jafari: آب گشتم از غمت در تاب و تب ها بیشتر در ره وصل تو باشد جان به لب ها بیشتر این جماعت بسکه مغرورند در پست و مقام غرق می گردند در نام و نسب ها بیشتر در غزلهای کتاب فارسی نام تو هست لیک معروف است اسمت در عرب ها بیشتر میهمان بیت شاعر میشود غمها ولی شاه بیت دفتر حق شد طرب ها بیشتر بوسه هایت مثل چشمت مست مستم می کند مزّه دارد روی لب، طعم رطب ها بیشتر ان یکادی خوانده ام در پیش چشم آینه فتنه می ریزد ز چشمان جلَب ها بیشتر هر که پابست دو چشم مست انگوریت شد می شود هر بار اخم محتسب ها بیشتر گر چه بنشسته کمینت دشمن احساس ها از خودی ها می خورد آدم رکب ها بیشتر این غزل معجون عشق و مهر و ذوق و عاطفه ست حس کند اول محبت را عصب ها بیشتر جعفری
از نسل بتول و احمد و آمنه ای تو نور امید در دل روزنه ای تک بیت دو ابرویم شده تقدیم سید علی حسینی ،،خامنه ای،، جعفری
هی مطلع الفجر شبها تو رفیقِ ماه تابانم کن سرسبزترین گلِ بهارانم کن با حضرت خورشید سحر می گفتم: ای صبح سپیده ،،نور بارانم،، کن جعفری
حلول ماه رجب مبارک دیدار تو اول،،رجب،، می آیم آخر پیِ کار مستحب میآیم روزه ام و تشنه ی توام تا به اذان افطار به بوسه ی رطب میآیم جعفری
۱۳ روز مبارک دل باده ای از ساقی کوثر زده است مستانه سوی شاه پر زده است مهتاب اگر در اوج رفعت رفته یک بوسه به خاک پای زده است جعفری
❤️این لحظه چقدر می ارزد 🌹یادی کنیم از شهدای غیور مدافع حرم وفرزندان عزیزشون در آستانه میلاد حضرت علی(علیه السلام) وروز پدر... دل من دُور و بر شهر پر میزنه دور ایوون طلات اومده و سر میزنه تو [قنوت سحرم] میخام که بشم دعا کن مثل بابا جونم که شاعرت بشم ماه روز پدر به نام توست کفتر دلم آقا افتاده توی دام توست واسه ی سلامتی شیعه ها دعا بکن همه ی مارو یه روز مهمون بکن جعفری
❤️این لحظه چقدر می ارزد 🌹یادی کنیم از شهدای غیور مدافع حرم وفرزندان عزیزشون در آستانه میلاد حضرت علی(علیه السلام) وروز پدر... دل من دُور و بر شهر پر میزنه دور ایوون طلات اومده و سر میزنه تو [قنوت سحرم] میخام که بشم دعا کن مثل بابا جونم که شاعرت بشم ماه روز پدر به نام توست کفتر دلم آقا افتاده توی دام توست واسه ی سلامتی شیعه ها دعا بکن همه ی مارو یه روز مهمون بکن جعفری
روز مبارک آنانکه در عشق، گم شده پیدایند مجنون شده گان حضرت لیلایند امشب همه ی ستاره ها توی بهشت با شاخه ی گل به دیدنت می آیند جعفری
میخواند به شاخه یاکریم شعرت عشق آمده بود در حریم شعرت دیوان دل تو چشمه ی ناب شراب مستیم هنوز از ،،شمیم شعر،،ت جعفری
نزدیک است گلبرگ نسیم ، موت شانه زده است با بوسه به لبهات نشانه زده است بر سفره ی هفت سین دلتنگی هام یاد تو شده سبز و جوانه زده است جعفری
هفت سین دلبری در سفره ی دل باز کردم هفت سینم تا گوشه ی چشمی رخ او را ببینم ماه خدا سال نو ام را کرد تزئین ماه بر ادعایم هست تضمین در پرتوی رسیده ماه روزه همراه با رسیده ماه گشته تبرک سال نو با شام در سایه ی تشنه لبان ما را نگهدار در سفره ی نوروز چیدم هفت سین را با لاله ها رنگین نمودم این نگین را 🇮🇷🇮🇷 در سین اول با کمال احترامش از دور بر کرب و بلا دادم در افتادم برای سین دوم چون پاسخم را می دهد او با تبسم وقتی مدال شاعری در دارم در سین سوم، شعر او را می نگارم شروع سفره ی عیدم حسین است که چارمین سین است اما نور عین است در تحویل. موج اشک جاری ست در پنجمین سین چشم ها در آبیاریست سین ششم دستم به دامان نگار است همیشه چشم در راه بهار است در سین هفتم داغدارم از برایش دارم تمنای بر کربلایش ذکر بر لبم بعد نماز است چون بیشتر بر مشکلاتم چاره ساز است حسن ختام شعر عیدم مثنوی باد هر سال من تا روز آخر مهدوی عج باد یاد بصیرت یاد دلتنگ دلدار شاعر حسین جعفری
حسین جعفری: لطف شما رسیده به ما از قدیم ها عمریست می وزم پیِ تو با نسیم ها پر می کشد به خلوت من یاد روی تو وقت ،،سحر،، به بال و پر یاکریم ها روزی خور تواند گدایان و شاه ها حتی نشسته اند به خوانت کریم ها حوّا و سیب وسوسه، آدم ، گناه، عشق باید پناه برد به او از رجیم ها غرق گناه هستم و دلخوش به رحمتت یعنی امید هست به لطف رحیم ها بی تو سیاهپوش شده شهر داغدار دستت چو نیست بر سر و روی یتیم ها جعفری حسین جعفری:
با عشق تو از غیر تو بیگانه شوم با شعر، اسیر در این خانه شوم در پیله ی تنهایی خود می مانم روزی برسد دوباره پروانه شوم جعفری
💚🍃 با شادی و شور میزنم سبزه گره با حال غرور میزنم سبزه گره امّید وصال دارم ان شاءالله با یاد ظهور میزنم سبزه گره جعفری
لبت صریح ترین آیه ی شکوفایی است و چشم هایت شعر سیاه گویایی است چه چیز داری با خویشتن که دیدارت چو قله های مه آلود محو و رویایی است چگونه وصف کنم هیات غریب تو را که در کمال ظرافت کمال والایی است تو از معابد مشرق زمین عظیم تری کنون شکوه تو و بهت من تماشایی است در آسمانه ی دریای دیدگان تو شرم گشوده بال تر از مرغکان دریایی است شمیم وحشی گیسوی کولی ات نازم که خوابناک تر از عطرهای صحرایی است مجال بوسه به لب های خویشتن بدهیم که این بلیغ ترین مبحث شناسایی است نمی شود به فراموشی ات سپرد و گذشت چنین که یاد تو زودآشنا و هرجایی است منزوی♡
... تاچند پریدن چو کبوتر لب هربام بیهوده‌ نگرد عشق ‌در آغوش ‌کسی ‌نیستッ💔 .وصال.پور
که جز تو، با دگرم نیست، ذوقِ گفت و شنود منزوی
ساحل شده ام در اوج مضطر بودن در موج نگاه تو شناور بودن پرواز در آسمان چشمت یعنی احساس قشنگیست، ،کبوترررر،، بودن جعفری
بوسه بر عکست زدم تَرسم که قابش بِشکَنَم قابِ عکس توست اما شیشه یِ عمرِ من است منزوی
تا دوره ی پرواز سلیمانی هاست یک بغض گلوگیر در ایرانی هاست هر لحظه به فکر انتقامی سختیم حالا که علم به دست قاآنی هاست جعفری
حادثه تروریستی کرمان تسلیت از اوج شرر سوخته بر می گردیم پر سوخته مهمان خطر می گردیم ما تا به ابد پای ولایت هستیم هر چه بکشید زنده تر می گردیم جعفری
❤️ من برات را از تو می‌خواهم بغض هر روز مرا بشکن که حالم خوب نیست در دلم خط خوردگی‌هایی به جز آشوب نیست در میان لحظه‌های بی‌قرارم مانده‌ام! هر چه گویم از خودم یک ذره‌ام مطلوب نیست من زِ تیمارم گذشته چینی‌ای بشکسته‌ام با وجود این شکستن‌ها کسی محبوب نیست شاد می‌گویم ولی دیوانی از غم با من است ساحل چشمان من جز اشک غم مرطوب نیست خواب می‌دیدم که در آغوش تو جان می‌دهم در خیالم روز و شب چیزی به جز محبوب نیست