eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.9هزار دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
1.8هزار ویدیو
26 فایل
راه ارتباط با آبادی شعر: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
تو هم شبیه خودم، در دلت تَرَک داری وچون شبیه منی، ارزشِ محک داری! شنیده‌ام که درختان کوچه می‌گویند که با بهار و خزان، حس مشترک داری نیاز نیست که چیزی به صورتت بزنی! به لطف حضرتِ حق، تا ابد بزک داری به عشق چشم تو آرام و رام می‌خوابم دو چشم قهوه‌ای تلخ و با نمک داری همیشه گلّه به دنبال توست، شک دارم! درون حنجره‌ی خویش نی‌لبک داری؟ تمام مسئله حل است، پس چرا دیگر به من، به سبزیِ چشمم، به عشق شک داری؟
تو مستِ مستِ سرخوشی من مست بی‌سر سرخوشم تو عاشق خندان‌لبی من بی‌دهان خندیده‌ام
آیینه و صبح و دولت نور رسید الطاف سحر دوباره با عشق دمید شب رفت به استراحت و خواب شود روز آمد و شد نوبت کار خورشید
پس از هر گریه میخندم،غمم جا مانده در شادی اگر این است دل بستن،ندارد هیچ ایرادی! بگو از آن نگاهی که... از آن لبخند خوبی که... از آن روزی که بعد از آن،به یاد من نیفتادی! زمانی که دو دستم را رها کردی،نفهمیدی صداقت را،وفا را ،عشق را از دست می دادی! تمام شهر میداند،که از مردن نمیترسم از آن لحظه که حکمش را برای من فرستادی! بیا یکبار در عمرت،هر آن طوری که می خواهی مجازاتم بکن،حتی اسیرم کن در آزادی...! و من این گوشه ی دنیا،هزاران بار جان دادم همان شب ها که قلبت را به یار تازه می دادی!!! خیابانِ رسیدن را ،نشانت میدهم روزی ولی ای عشق می‌دانم،تو بی‌مقصدتر از بادی!
مصداق اخص و تام خیرالعملی تسنیمی و شیری و شراب و عسلی انگار که از بس به خدا نزدیکی لا حول و لا قوه الا بعلی
دیری ست دلم در گرو ناز پری‌هاست روشن شده چشمم که نظرباز پری‌هاست دیوانه ام و با پریانم سر و سری است لب تر کنم این جا پُر آواز پری‌هاست لب تر کنم این خانه پریخانه‌ی محض است دفترچه ی شعرم پَر پرواز پری‌هاست جنّات نعیم است، گریبان کلیم است پردیس مگر در یقه باز پری‌هاست ای دختر شاه پریان! خانه‌ات آباد! زیبایی تو خانه برانداز پری‌هاست هر بافه مویت شجره نامه جنّی است چشمان تو دنیای خبرساز پری‌هاست من راز نگهدارترین دیو جهانم آغوش تو صندوقچه راز پری‌هاست
کاری که با من کرد دنیا، داستان دارد شرحش نخواهم داد، اما داستان دارد… مهتاب من! هنگام دیدار تو فهمیدم دیوانه‌ بازی‌‌های دریا داستان دارد ! عاشق شدن تنها به پیراهن دریدن نیست دلدادگی‌‌های زلیخا داستان دارد مستی که در شهر خبرچینان تو را بوسید امروز آسوده‌ ست، فردا داستان دارد ! عشقی که پنهان بود، در دنیا زبانزد شد هر قصه‌‌گویی دیگر از ما داستان دارد
گفتم که چاره ی غم هجران شود، نشد در وصل یار مشکلم آسان شود، نشد یا از تب غمم شب هجران کُشَد، نکشت یا دردم از وصال تو درمان شود، نشد یا آن صنم ، مرادِ دل من دهد نداد یا این صنم‌پرست ، مسلمان شود نشد یا دل به کوی صبر و سکون، ره بَرَد، نبُرد یا لحظه‌ای خموش ز افغان شود نشد یا مدعی ز کوی تو بیرون رود نرفت چون من اسیر محنت هجران شود نشد یا از کمندِ غیر، غزالم جَهَد، نَجَست یا ز الفت رقیب، پشیمان شود نشد یا از وفا، نگاه به هاتف کند نکرد یا سوی او ز مهر خَرامان شود نشد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هتّاک‌تر ز تو به جهان کَس ندیده است اسطورهٔ وقاحت دوران به‌جز تو کیست؟
♡ ای صبح من از یاد تو روشن! برگرد شاداب‌تر از هزار گلشن! برگرد هرچند تو رفتی، اثری از من نیست من با تو یکی بود پس ای من! برگرد @eitaaparvanegi
هدایت شده از اشعار "عاصی"
دیگر نفسم تنگ و دلم تنگ و جهان تنگ بی تو همه جا ظلم ، جهان پر شده از جنگ مهدی(عج) به خداوند فقط عدل تو هستی بی تو همه جا کار همه خلق خدا لنگ آقا تو بیا تا که دل آرام بگیرد از معصیت آقا بگرفته دل ما زنگ صد رنگ شدیم و دگر انگار نداریم... از عشق شما بر دل صد پاره خود رنگ "عاصی" 😔😔😔 🌹جهت سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ۳صلوات
جای خون، عشق تو در جان و تنم شعله‌ور است...
یارا دل عالَمی مشوّش کردی کاندیشهٔ قصّهٔ سیاوش کردی خواندی تو نماز عشق را، چون مردان یک رکعت و اقتدا به آتش کردی
قهری و من پُرم ، پُرم از پرسش و اگر می آیی عاقبت تو به این شعر بی خبر پلکم پریده است یقین دادمش که تو می آیی از سکوت شب و می زنی به در می آیی و برات شده بر دلم که من در پای تو درختم و تو غیرتِ تبر آری بزن به ریشه ی من بیشتر بزن محکم بزن که هیچ شوم هیچ بی اثر محکم بزن تو خرد کن و عاشقم نباش چیزی ندادمت به خدا غیر درد سر پا پس نکش بیا و دوباره شبیه قبل من را کنار شعر و غزل با خودت ببر من را ببر به دشت به رویا به ماهتاب من را ببر به شب به ستاره به دورتر من را ببر به کوچه ی یاس و به بوی سیب من را ببر به میکده ی عشق با هنر قهری ؟ چرا ؟ مگر که عزیزم چه گفته ام ؟ هی فکر میکنم به تو با چشم های تر بی تو سیاه تر شدم از یک شب سیاه با تو سپیدتر شدم از لحظه ی سحر حالا بیا به آشتی و چای و منزوی حالا بیا غزل به غزل هیچ سر به سر عشق است واژه ای که نگفتیم ما به هم در کوچه باغ قصه ی ما هست یک نفر .... همواره عشق می رسد از راه بی دلیل همواره عشق می رسد از راه بی خبر
به یادت روزها را دست‌تنها می‌دویدم تا ببینم در خیابان سایه‌ای، آهی خریدم تا نفس در سینه حبس و عمر اندوهم به دنیا هست، سپس با اشکهایم ردپایت را کشیدم تا ته یک راهرو تاریک و وحشت‌زاتر از مردن بخوابم آخر قصه، به تنهایی پریدم تا بلندای خیال با تو بودنهای تکراری عجب آغوش پرمهری‌ست رویایت، رسیدم تا همان جایی که دستم را رها کردی، زمین خوردم نشستم سالها با بی‌قراری لب گزیدم، تا ببینم در خیابان سایه‌ای، دیوانه‌ای ، چیزی به یادت روزها را دست‌تنها می‌دویدم تا... https://eitaa.com/joinchat/4040163399Cc027c7bc56
🇮🇷 شدم به درد غمت مبتلا، دوا بفرست حرم نشان شده سردار، جان‌فدا بفرست دوباره رأی من و ما شهید جمهور است شهید زندۀ دیگر برای ما بفرست ✍️، ۱۴۰۳/۰۴/۰۱ ساعت به وقت ۰۱:۲۰ 💔 هدیه به ارواح ملکوتی و بلندپرواز حاج‌قاسم سلیمانی و سیدابراهیم رئیسی صلوات
ای وارث نور و نور هـر آبادی بوده است کرامت شـما اجدادی این گمشـده در سیـاهی دنیا را دریاب و ببخش یا امام هادی( ع) یا عَلِیَّ بنَ مُحَمَّدٍ اَیُّهَا الهادیِ النِّقِیُّ @gida13
امروز تولد کاپشن صورتیه 🙂💔 تولدش مبارک...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 پاسخ زیبای شاعره انقلابی به مشاور سیاسی یکی از کاندیداهای محترم که اخیراً اقدام به هتک حرمت به ساحت شهید جمهور آیت‌الله دکتر رییسی کرده بود.
آقا ســــلام ، ای پــدر بــی مثـــال ما ای اعتبار روز و شب و ماه و سال ما ما با امیــد فصــل ظهور تو زنده ایم ای کاش می رسیــد زمـان وصــال ما
می شوم سیلی‌خور امواج دریا بی تو من صخره ای هستم بعید از چشم دنیا بی تو من در خیابان در بیابان گم شدم دنبال تو در هوای دیدنت هر گوشه پیدا بی تو من ساحل امنی برای روزهای من بساز تا پر از لبخند سازم لحظه ها را بی تو من من به تعریف خود از مفهوم زیبا راضی ام در دلم ناراضی از هرچیز زیبا بی تو من با تمام پهلوانی بارها افتاده ام نیستم دیگر حریف این تمنا بی تو من خواب و بیداری ندارد لذت دیدار تو بد گرفتارم در این کابوس رویا بی تو من آه اگر آرامشت دستم نگیرد عاقبت می شوم سیلی خور امواج دریا بی تو من
ای رونق ندبه های آدینه بیا ای مرهم دردهای دیرینه بیا تا اینکه به ما شبزدگان نور رسد یک جمعه تو با چراغ و آیینه بیا
دو تا چشمِ پلنگی داشت دلبر لبانی مست و رنگی داشت دلبر... به تن،تن‌پوشی‌از ماه و ستاره عجب شهرِ فرنگی داشت دلبر...
همچو یک حبه.ی قند است دلِ شیرینم آرزو کرده که در چای دلت آب شود!
تکه سیبی که تو دندان زده‌ای، خوردن داشت آدم اینگونه زمین گیر لب حوا شد