eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
2هزار ویدیو
78 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
بنویسید که اشغال فلسطین امروز پیش اهل نظر آیینه‌ی غصب فدک است @abadiyesher
15.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شعرخوانی یک دانشجو درباره شهید رئیسی در مراسم روز دانشجوی دانشگاه شهید بهشتی جمعی از دولت مردان دولت سیزدهم در این برنامه حضور دارند. @abadiyesher
اگه قطار اشتباهی سوار شدی، اولین ایستگاه پیاده شو. هرچی بری جلوتر مجبوری واسه برگشت بلیط گرونتری بخری… @KhyaleVasl | خِیـٰـالِ وَصـْـلْ✨
ترتیل صفحه ۸۱ قرآن کریم .wav
13.24M
📢 روزانه 🔹️ صفحه هشتاد و یک قرآن کریم، سوره مبارکه نساء 🎙با صدای (مدیر کانال) ✏️ توصیه مهم حضرت : هر روز حتماً قرآن بخوانید @KhyaleVasl | خِیـٰـالِ وَصـْـلْ✨
با خنده طلوع نور را معنا کن در خانه‌ی دل امید را احیا کن در مجلس عاشقانه‌ها در هر صبح قانون لطیف عشق را امضا کن @abadiyesher
بعدازرسول آنچه که باور نبود شد آتش گرفت هستی او سوخت دود شد پهنای آسمان به خودش رنگ غم گرفت وقتی که یاس خانه‌ی حیدر کبود شد دست پلید شب زد و آیینه را شکست نسبت به جایگاه علی تا حسود شد درپیش چشم کودک خود بضعه‌النبی افتاد بر زمین و قیامش قعود شد زهرا میان کوچه علی را رها نکرد قنفذ رسید و آنچه که باور نبود شد @abadiyesher
دست او بالا نمی‌آید، ولی این روزها نامِ ما را در دعایش بیشتر می‌آورد ... @abadiyesher
هرچقدر اصیل تر،عمیق تر، ارزشمندتر و قابل اعتماد تر باشی به خاطر آسیب های زیادی که تجربه کردی به کسی زخم نمیزنی چون از میزان دردو ذات رنج خبر داری تو زمانی آدم درستی هستی که اجازه ندی تکه های وجودت باعث شکستن دیگران بشه. چون دوست نداری چیزی که تو تجربه کردی رو بقیه هم تجربه کنند.. @abadiyesher
باور نمی‌کنم که تو بی بال و پر شدی خسته‌شدی، شکسته‌شدی، مختصرشدی شرمنده‌ام به‌خاطر من زخم خورده‌ای روزی که در مقابل دشمن سپر شدی افتادی از نفس، نفست بند آمده افتاده‌ای به بسترِ غم، محتضر شدی هیزم به دست‌های مدینه که آمدند مجروحِ دودِ آتش و زخمیِ در شدی آتش زبانه می‌زد و در نیمه‌باز بود فهمیدم از صدا زدنت؛ بی پسر شدی این شهر چشم دیدن ما را نداشتند از چشم‌های شور مدینه نظر شدی همسایه‌ها رعایت حالت نمی‌کنند از دست هم‌محلی خود خون جگر شدی @abadiyesher
با کینه دور بیت حیــــــــدر را گرفتند آن قوم ابتــر راه کـــــــــوثر را گرفتند بی یار شد سردار فتـــح بدر و احزاب وقتی که از او قلب لشکـــر را گرفتند از کهکــشان و آسمـــــــانها و زمین نه از کل عـــــــالم لطف مــادر را گرفتند مرغــــــان قدسی را اسیر خاک کردند در راه پرواز از بشـــــــر پر را گـرفتند درجنگ بین خیر و شر بر محـور نفس اصحـــــاب باطل جانب شر را گرفتند مثل همیشه ســــــامری ها آمــــدند و در کار فتنه سمت دیگـــــــر را گرفتند در را نشان کـــــردند و آتش را فراهم تا انتقـــــــام درب خیبــــــر را گرفتند ..... @abadiyesher
به روی آینه‌ها سنگ بی هوا نزنید به روی زخم علی با نمک دوا نزنید بگو که حضرت زهرا دلیل ایجاد است لگد به سوره‌ی کوثر به هل اتی نزنید به روی پهلوی پروانه‌ای که می‌سوزد به ضربه‌های مکرر جدا جدا نزنید مگر که بال ظریفش چه طاقتی دارد به روی بال و پرش تازیانه را نزنید به جای دسته‌ی گل بار هیزمی‌ نبرید لگد به روی دری که نگشته وا نزنید نبوده مزد رسالت شهادت زهرا قسم به جان محمد به آن خدا نزنید اگر که قصد زدن کرده اید نامردان کنار چشم علی پیش بچه‌ها نزنید به هر قنوت نمازش دعایتان کرده به پیش چشم حسن ضربه با صدا نزنید شکست حرمت آیینه.های عشق و امید هزار شعله‌ی آتش به کربال نزنید کسی به زیر گلو بوسه زد به گریه و گفت که خیزران به لب ماه سر جدا نزنید به قصد قرب الی الله سر جدا نکنید و خیزران به لب شمس و الضحی نزنید ببین که خار نشسته به پای زخمی او لگد به پای رقیه دگر شما نزنید @abadiyesher
دنیا و حال خوب و خوشش عایدِ شما ما را برای شعر و غزل آفریده‌اند ... @abadiyesher