عزم و توکل داشتن یعنی که پیروز است
دستان خالی بر هیاهوی کلاهکها
طوفان الاقصی انتقام خون مظلوم است
آزادی قدس است پایانی به بختکها
وقتی گره خورده فرج با حذف اسرائیل
آمادهی جنگیم با ابلیس مسلکها
#محمدجواد_منوچهری
#طوفان_الاقصی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
وقتش شده چشم فتنهها را بزنید
فـــردا نه وُ بعداََ نه وُ... حالا بزنید
کانون تمـام این شر اسرائیل است
پس ضربه سخت را به آنجا بزنید
#روزقدس
#انتقامسخت
#اسماعیلعلیخانی
ای فلسطین!
ای به خون آغشته تن
ای قهرمان
چ۰۰چ برخیز
ای صدایت ، تندر غرّان
نهیبت ، آذرخش
ای نعره ات ، بیدارگر
ای استوار چون کوه
ای آتشفشان
برخیز
ای فلسطین!
ای همای سایه گستر
ای عقابِ بال و پر بشکسته
از تزویر دوران
ای به قافِ عشق بنمودی وطن
ای مخلّد آشیان
برخیز
گرچه انبوهٔ ملخهای بیابان
باغهای سبزِ زیتون تو را پَرپَر نمودند
برگ برگ
گرچه همچون سوسکهای بی سر و پا
میجهند در
جویهای پُر شده از سدر و کافور
از لجن ، از مرگ
گرچه چون ، سگهای وحشی
هار و عریان و هراسان
سر به دیوار تو دارند هر زمان
یا که
چون زالوی خون آشام
در چرکاب و ماتم
ماندهاند حیران و سرگردان.
ای شناور رود،
ای بحرِ خروشان، پُرتوان
برخیز
ای فلسطین !
ای سراپا غیرت ، ای مهدِ رشادت
ای شهادت در شهادت در شهادت
سربلند ، ای جاودان
برخیز
از تو میترسند غزه ! از تو آری
آری ، از تو
از تو ، از تیر و کمانت
مردِ صهیون سخت میترسد.
دائما دارد میلرزد به خود
آری، به چشمانِ خودم دیدم که :
آن بیتها، آن دیوارها، آن مرزِ پوشالی
و آن پودها و تارِ عنکبوتی
سخت لرزان است.
دیده ام آری
که آن دلها ، آن فکرها ,
آن سرهای توخالی
پریشان است.
گوش کن ، زیبا فلسطین!
میرسد دارد بگوش
اینک صدای نالهٔ بشکستنِ دیوارِ
نامردی
و لای استخوانی که زده از آستین بیرون.
اندکی دیگر بگیر
دندان خود را بر جگر
ای منادی ظهور
ای مفتَخَر!
میرسد از راه سَحَر
میدَرَد این پردههای درهمِ شب را
که در آن پرسه زد زاری کنان شیطان.
برخیز
برخیز ای فلسطین!
ای شهامت میکند در سینه ات طغیان
ای به دستانِ تو انجیل و به دل
پَر میزند قرآن
ای غزل را قافیه ، ای قبلگاهٔ آسمان
برخیز
#محمدرضا_فتحی
عشق بعضي وقتها از درد دوری بهتر است
بي قرارم کرده و گفته صبوری بهتر است
توی قرآن خوانده ام... يعقوب يادم داده است:
دلبرت وقتی کنارت نيست کوری بهتر است
نامه هايم چشمهايت را اذيت مي کند
درد دل کردن برای تو حضوري بهتر است
چای دم کن... خسته ام از تلخی نسکافه ها
چای با عطر هل و گلهای قوری بهتر است
من سرم بر شانه ات ؟... يا تو سرت بر شانه ام؟...
فکر کن خانم اگر باشم چه جوری بهتر است
#حامد_عسگری
هر جا نبود شرم ، به تاراج رود حُسن
ویران شود آن باغ که بیدر شده باشد
#صائب_تبریزی
سیه چشمی به کار عشق استاد
به من درس محبت یاد می داد
مرا از یاد برد آخر ، ولی من
بجز او عالمی را بردم از یاد
#فریدون_مشیری
ای قدس ، قسم به آه و چشم تر تو
بر سرخی خون جاری از پیکر تو
پای هدف مقدست می مانیم
هر چند بریده از ستم حنجر تو
#القدس_لنا
#مشهدی_زاده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رفتیم و به خیل عاشقان پیوستیم
با رهبر خود دوباره پیمان بستیم
امروز در این تظاهرات پرشور
ثابت کردیم مرد میدان هستیم
#مهدی_شریفی
#روز_قدس
#راهپیمایی_روز_قدس
#طوفان_الاحرار
از تبار سینه سرخان، از تبار غزهام
داغدار نسل لاله، داغدار غزهام
مثل ابری من پر از دلشورهی باریدنم
رودی از چشمم که اینک رهسپار غزهام
وامدار رنگ شب از آسمان غربتم
پرچم درد شهیدانِ دیار غزهام
میرسد روزی به پایان تلخی این قصه هم
من همان روز خوشی، از روزگار غزهام
ندبهی چشم انتظاری از گلوی جمعهام
مژدهی فتح از بلندای منار غزهام
#مهتاب_بهشتی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قسم به خونهای رجزخوان...
نماهنگ رجزخون
خواننده: غلامرضا صنعتگر
شاعر: فائزه امجدیان
رباعی هایی مرتبط با فرازهایی از دعای #ابوحمزه
#قسمت_دوم
#عاصی_خراسانی
یَا رَبِّ إِنَّ لَنَا فِیكَ أَمَلاً طَوِیلاً كَثِیراً إِنَّ لَنَا فِیكَ رَجَاءً عَظِیماً عَصَیْنَاكَ وَ نَحْنُ نَرْجُو أَنْ تَسْتُرَ عَلَیْنَا وَ دَعَوْنَاكَ وَ نَحْنُ نَرْجُو أَنْ تَسْتَجِیبَ لَنَا
#ابوحمزه
پوشاندی و من خراب کردم یا ربّ
خود را هدفِ عذاب کردم یا ربّ
در حشر بیا و آبرو داری کن
روی کرمت حساب کردم یا ربّ
.
أَنَا الْوَضِیعُ الَّذِی رَفَعْتَهُ
#ابوحمزه
خط از طومار مومنینم مزنی
ننگ ابدی را به جبینم مزنی
پیش همه آبرو به من بخشیدی
بالا بردی مرا، زمینم مزنی
.
أَنَا الَّذِی أَمْهَلْتَنِی فَمَا ارْعَوَیتُ، وَ سَتَرْتَ عَلَی فَمَا اسْتَحْییتُ
#ابوحمزه
مهلت دادی، دعا نکردم یا رب
خود را ز گنه جدا نکردم یا رب
از لطف و کرامتت، گناهانم را
پوشاندی و من حیا نکردم یا رب
.
و من عقوبات المعاصی جنبتنی حتی کانک استحییتنی
#ابوحمزه
آری منم و گناه خرمن خرمن
آلوده شدم اگر چه دامن دامن
امّا ز عقاب باز دورم کردی
انگار که تو حیا نمودی از من
.
فَمالي لا اَبْكي اَبْكي لِخُروُجِ نَفْسي اَبْكي لِظُلْمَةِ قَبْري اَبْكي لِضيقِ لَحَدي
#ابوحمزه
بر زشتی اعمال بدم می گریم
بر وحشت راهِ ابدم می گریم
قبر است تجلی همین قلبِ خراب
بر تنگی قبر و لحدم می گریم
.
اَبْكي لِسُؤالِ مُنْكَر وَ نَكير اِياي
#ابوحمزه
اعمال بدم شده نوشته، چه کنم؟!
هنگام درو کردن کشته، چه کنم؟!
آنجا که دروغ گفتنی ممکن نیست
در پاسخ آن دو تا فرشته چه کنم؟!
.
إِلَهِی إِنْ عَفَوْتَ فَمَنْ أَوْلَی مِنْکَ بالعفو؟!
#ابوحمزه
هر گز نشود جدا، دل ما از تو
رحمی نکنی به بنده؟! حاشا از تو
رحمانی و رحمتت رسیده به همه
بر بخششِ بنده کیست اولی از تو؟
.
واغْفِرْ لي ما خَفِي عَلَي الاْدَمِيينَ مِنْ عَمَلي وَ اَدِمْ لي ما بِهِ سَتَرْتَني
#ابوحمزه
من بد بودم ولی تو احسان کردی
هر بار به من لطف فراوان کردی
غفار! بیا و باز نادیده بگیر
آن را که ز چشم خلق پنهان کردی
.
سیدی لاتعذبنی و انا ارجوک
#ابوحمزه
هر چند بدم ولی جوابم نکنی
پیش همه سیدی! خرابم نکنی
امّید ندارم به کسی غیر خودت
من دل به تو بسته ام، عذابم نکنی
.
سَيِّدى اِنْ کُنْتَ لا تَغْفِرُ اِلاّ لاِوْلِيآئِكَ وَاَهْلِ طاعَتِكَ؛ فَاِلى مَنْ يَفْزَعُ الْمُذْنِبوُنَ؟!
#ابوحمزه
آن روز که ماییم و هزاران چه کنیم
از شرم به پیش چشم یاران چه کنیم؟!
غفرانت اگر فقط به خوبان برسد
ما طائفه گناه کاران چه کنیم؟!
#عاصی_خراسانی
#علی_مقدم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ماجرای تکاندهنده دختری نابینا و دارای معلولیت های دیگر که حافظ کل قرآن شد
آیینه باشیم...
با خون خود شعر وفا را مینگارند
سردارهایی که تنِ صدپاره دارند
آنان که تا آید زمانِ پر کشیدن
در جبهههایِ عاشقی چشمانتظارند
در جان خود بیمی ندارند از شهادت
آنان که هر دم در پیِ دیدار یارند
آزادگانی که به بذل هستی خویش
در جبههی حق بهر ایران اعتبارند
مردانِ مردی که شبیه حاجقاسم
در شورِ امیّدآفرینی چون بهارند
دلدادگانی که چنان سیدرضیها
در جادههایِ عشقبازی رهسپارند
شیرانِ بیپروا که مثلِ زاهدیها
هر آن دمار از دشمنان از دون درآرند
مثل رحیمیها پر از شوقِ شهادت
مشتاقِ کسبِ این مدالِ افتخارند
فرقی ندارد عرصهی جنگ است یا صلح
هر جا که کاری هست با جان پایِ کارند
بشکست از آیینهها ،دشمن، غمی نیست
عمریست این آیینهها در انتشارند
ای جان تو هم آیینه باش، آیینههامان
میراثِ ایران را به ماها میسپارند
وقت است ما هم تنبهتن آیینه باشیم
دنبالهی این قصهی دیرینه باشیم
#شهادت
#احمد_رفیعی_وردنجانی
هدایت شده از پروانگی 🇵🇸
صبح است، چرا شاد نباشی ای دل
از دست غم آزاد نباشی ای دل
امروز چرا معتکف گوهرشاد
یا پنجره فولاد نباشی ای دل
#زینب_نجفی
#راجی
@eitaaparvanegi
پاگیر کسی هم که شدی، ازهمه بگذر
چون برکه فقط، آینه دارِ مَه خود باش
#مهنازنجفی
در انتها به تو خواهد رسید جادهی من
رمق اگر چه ندارد دل پیادهی من
مرا به خنده چه نسبت؟! که رفتهای و شده است
غمِ نبودنِ تو عضو خانوادهی من
سوال کردم از او می رسم به تو یا نه؟!
جواب خیر ندارد امامزادهی من
من از نگاه تو مستم نه از شراب خودم
حریفِ چشم تو هرگز نبوده بادهی من
نفس نمیکشم و دم به لب نیاورده
به احترام شما قلب ایستادهی من
هر آنچه بود گذشتم هر آنچه بود گذشت
خدا کند که نخواند غزل نوادهی من
#علی_سمرقندی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
سحر نوید دهد، صبح نور نزدیک است
زمان غم به سر آمد، سرور نزدیک است
شفق زده است ز مشرق، فروغ صبح امید
دهید مژده که روز ظهور نزدیک است
گذشته موسی عمران از آن سوی دریا
بگو به لشکر فرعون، گور نزدیک است
#غلامرضا_سازگار
در گوش عشقبازان، چون مژدهٔ وصالیم
در چشم میپرستان، چون قطرهٔ شرابیم
با خاص و عام یکرنگ، از مشرب رساییم
بر خار و گل سمن ریز، چون نور ماهتابیم
#صائب_تبریزی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کاش عُذرم را بخواهـــی، با توام ای زندگـــــــی
من برایت بعد او، اسباب زحمت می شوم...
#طلا_کاظمی
خوش میروی بر صبح دل ای جان و دل غوغا مکن
کاین روشنی شمس را از چشم تو داند جهان
#هما_کشتگر
چند وقتی هست تنها همنشینم با خودم
فارغ از هفت آسمان من هشتمینم با خودم
خلوتی خود خواسته با خود فراهم کرده ام
منزوی شاعرم خلوت گزینم با خودم
می روم تا دشت و دریا ، تا ستاره تا خدا
می روم تا آسمان پروین بچینم با خودم
آه را می گیرم از چشم خودم با آستین
هم خودم میگریم و هم آستینم با خودم
دوست دارم میز و خودکار و خیال و ماه را
در کنار شعرهایم بهترینم با خودم
دور تا دور خودم آجر به آجر -سنگ سنگ
میگذارم روی هم دیوار چینم با خودم
آه ای تنهایی ای دنیای خوب پر سکوت
لب فروبستم چرا که نقطه چینم با خودم
عاشقی دیوانه ام دیوانه تر از هر چه هست
شاعرم مجنون تر از لیلا همینم با خودم
دور باید بود از هرچه شلوغی هر چه هست
هر که دارد منطقی من اینچنینم با خودم
#زینب_حسامی
تا کی به هوای تو بر این در بزنم؟
از دوری تو چقدر پرپر بزنم؟
در پیله که تاابد نمیشد باشم!
پروانه شدم به شانهات سر بزنم
#زینب_نجفی