eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
2هزار ویدیو
72 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از خوبان پارسی‌گو
مقدّس است برایم نگاه کردنِ تو سرِ قرار، همیشه اگر وضو دارم
زجان‌ خوشتر چه باشد؟ آن، تو باشی @abadiyesher
در دلم جایی برای هیچکس غیر از تو نیست گاه یک دنیا، فقط با یک نفر پر می‌شود! @abadiyesher
از جان چه خبر گیری و از چشم چه پرسی آن‌ بی‌تو پر از آتش و این بی‌تو پر آب است @abadiyesher
هدایت شده از اشعار "عاصی"
"معتاد شدیم و خبر از خویش نداریم هستیم همه نئشه دنیای مجازی" این نطفه شیطان به طلسمی که بلد بود سرگرم نموده همه را با تب بازی با گوشی خود ذکر بگوییم و بگریم... دیگر چه مناجات و چه ذکر و چه نمازی بت گشته برای همگان گوشی و تبلت... انگار به همدم نبود هیچ نیازی ترسم که شود عمر تمام در ره این کار این عمر گران مایهء خود را تو ببازی! "عاصی" 😔😔😔
تو مرا زمزمه کن تا دلم آرام شود ... @abadiyesher
چون زیر و بم فراق را می‌دانم بر سفره‌ی عشق تا ابد مهمانم تا چشم بد کسی به یارم نخورد هر صبح "وان یکاد" را می‌خوانم @abadiyesher
از این ساحل                 آب و گل درگذر به گوهر سفر کن                  که دریا تویی ‌‌ 💚 @abadiyesher
🚩 سوگ بی‌کرانه کوه‌آهنیم، حوصلهٔ شرح قصه نیست لاتَحزَنیم، حوصلهٔ شرح قصه نیست تیغیم؟ غمزه‌ایم؟ شرابیم؟ چیستیم؟ مردافکنیم، حوصلهٔ شرح قصه نیست خونی که تا همیشهٔ تاریخ عاشقان بر گردنیم، حوصلهٔ شرح قصه نیست دزدیده و دریده و خونین و چاک‌چاک پیراهنیم، حوصلهٔ شرح قصه نیست با دوست مهربان و وفادار و، سخت‌گیر با دشمنیم، حوصلهٔ شرح قصه نیست در سوگ بی‌کرانهٔ دریادلانمان بی‌شیونیم، حوصلهٔ شرح قصه نیست ای مرگ سرخ، در تب و تابِ به پای تو، افتادنیم، حوصلهٔ شرح قصه نیست @abadiyesher
هدایت شده از آبادی شعر 🇵🇸
بی‌خانه‌ایم، حوصلهٔ شرح قصه نیست ویرانه‌ایم، حوصلهٔ شرح قصه نیست می‌خواستیم سر بگذاریم رویِ... آه بی‌شانه‌ایم، حوصلهٔ شرح قصه نیست شب تا سپیده‌دم چه غریبانه سوختیم پروانه‌ایم، حوصلهٔ شرح قصه نیست افسوس هرکه دمخور ما شد شکستِمان پیمانه‌ایم، حوصلهٔ شرح قصه نیست با آن‌کسی‌ که رفت و نشد آشنای دل بیگانه‌ایم، حوصلهٔ شرح قصه نیست بی عشق، می‌رویم و فراموش می‌شویم افسانه‌ایم، حوصلهٔ شرح قصه نیست شعر مرا ندیده بگیرید و بگذرید... دیوانه‌ایم، حوصلهٔ شرح قصه نیست @abadiyesher
هدایت شده از آبادی شعر 🇵🇸
بی‌لشکریم، حوصلهٔ شرح قصه نیست (فاضل نظری) ارگ بمیم، حوصلهٔ شرح قصه نیست غرق غمیم، حوصلهٔ شرح قصه نیست تا زنده‌ایم بار امانت به دوش‌ِمان! کوهی خمیم، حوصلهٔ شرح قصه نیست سهراب شاهنامهٔ تقدیر و قسمتیم یا رستمیم؟ حوصلهٔ شرح قصه نیست تلخیم و کنج کافهٔ غم خاک می‌خوریم کهنه‌دمیم، حوصلهٔ شرح قصه نیست با پیلهٔ خیال تو پرواز می‌کنیم ابریشمیم، حوصلهٔ شرح قصه نیست عجّل علی ظهورک یا صاحب‌الزمان بی‌همدمیم، حوصلهٔ شرح قصه نیست @abadiyesher
ای تیرِ غمت را دل عشّاق نشانه خلقی به تو مشغول و تو غایب ز میانه گه معتکف دیرم و گه ساکن مسجد یعنی که تو را می‌طلبم خانه‌به‌خانه هرکس به زبانی سخن عشق تو راند عاشق به سرود غم و مطرب به ترانه مقصود من از کعبه و بتخانه تویی تو مقصود تویی، کعبه و بتخانه بهانه افسونِ دل افسانهٔ عشق است، دگر نه باقی، به جمالت، که فسون است و فسانه تقصیرِ «خیالی» به امید کرم توست باری! چو گنه را به از این نیست بهانه @abadiyesher