eitaa logo
ابرفقه
669 دنبال‌کننده
397 عکس
335 ویدیو
19 فایل
امیرالمؤمنین (ع): عقل‌ها امامان فکرها هستند، فکرها امامان قلب‌ها، قلبها امامان حس‌ها و حسها امامان عضوها العقولُ أئمةُ الأفکار والأفکار أئمة القلوب والقلوب أئمة الحواسّ والحواسّ أئمة الأعضاء. کراجکی، کنز، ۱: ۲۰۰ کتاب ابرفقه: https://24on.ir/g/21
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴خط سرخ مرجعیت یا مرجعیت خط قرمز ۹ 💐بسم الله؛ سلام فرق میان حجیت فرد و حجیت سخن فرد؛ میان عقل و فکر 💠 دانستیم که عقل غیر از فکر است؛ «عقل ها، امام فکرها» هستند و «خود» هر کس و هویت و گوهر وجود وی، عقل اوست؛ نه فکری وی. و دانستیم که ولایت مربوط به لایه عقل فرد است و فقاهت مربوط به لایه فکر است؛ لذا هیچ فقیهی از آن جهت که فقیه است، ولایت ندارد؛ حتی اگر عادل و جامع شرایط افتاء باشد. از همین رو، امام عسکری ع شرط مرجعیت در فکریات دین را اطاعت از ولیّ امر دانسته اند: و با این که ولیّ امر و امام جهان و به ویژه مسلمین و به ویژه تر، هر قومی، واحد است، قرآن می فرماید که از هر قومی، طایفه ای باید فقیه بشوند و قوم را انذار کنند: «طائفه لیتفقهوا فی الدین و لینذروا قومهم». 🚨دیدیم که شیرفهم نشدن تفاوت بین عقل و فکر، سبب خطای بزرگی مثل آخوند خراسانی در مشروطه و سقوط مشروطیت می شود و کسانی مثل علامه طباطبایی و آیت الله خوئی و ملاصدرا، شواهد روشنی برای احراز بودن شان را به ما نمی دهند و این امر، «ما جَری» و «ما یجری» عجیبی است که تا فرق میان عقل و فکر و پیامدهای هر کدام روشن نشود، ادامه خواهد یافت. ✅ حتی فقیه یا مرجع حقیقی که در بیان امیرالمؤمنین و امام عسکری ع بررسی شد، از آن جهت که فقیه یا مرجع است، اوصاف و وظایفی دارد، اما ولیّ امر نیست و خود، باید مطیع ولیّ امر باشد وگرنه دچار طاغوت است. 📚 اکنون نامه مبارک امام زمان به اسحاق بن یعقوب را با این نگاه باز می خوانیم: 🌻 «اما الحوادث الواقعة فارجعوا فیها الی رواة حدیثنا فإنهم حجتی علیکم و انا حجة الله علیهم». كمال الدين، ۲: ۴۸۴ 🌍 در این جا سخن از «حجت بودن» فرد نیست؛ بلکه سخن از حجت بودن است و برای تأکید نیز، این مساله در نسبت بین امام و نائب وی ذکر شده است؛ یعنی همان گونه که خود امام حجت خدا بر نائبش است، خود نائب وی نیز حجت خدا بر مردم است. چنین نائبی کسی است که «عقلش از عقل جمیع امت بزرگ تر است»؛ نه این که چون فقیه است یا چون فقیه اعلم است، این برتری فکری، سبب برتری وجودی بشود و خود این فرد، حجت بشود. اما در نگاه ارسطویی که اصل انسان است، فاکر، حاکم است و حکومت حکیمان (فیلسوفان) و فقیهان معنا دار است. 👈اما در اسلام، ولیّ امر لازم نیست در بابهای مختلف فقهی، اعلم باشد و فرد اعلم نیز نمی تواند ولیّ امر باشد، مگر این که «اعقل» باشد. وقتی اعقل شد، «خود» وی، حجت می شود نه این که فقط کلامش، به عنوان کلام متخصص، حجیت داشته باشد. جوهره خود انسان، عقل وی است: : امیرالمومنین ع ✅ بنابراین امر، ناشی از فقاهت یا مبسوط الید شدن فقیه جامع شرایط افتاء و بیعت مردم نیست؛ بلکه مقامی تکوینی و مربوط به شکوفایی عقل فرد است. 🌻 لذا مقام نائب عام امام زمان بالاتر از نائب خاص است؛ زیرا درباره محمد بن عثمان عَمریّ نمی فرماید که او، خودش حجت است بر مردم؛ بلکه می فرماید او مورد وثوق است یعنی بی کم و کاست نوشته یا کلام مرا منتقل می کند و لذا کتاب وی کتاب من است؛ نه این که خودش حجیت داشته باشد: «و أما محمد بنُ عثمان العَمریّ ... فإنّه ثِقَتی و کتابُه کتابی». همان، ص ۴۸۵. ظاهراً مقام نائب خاص امام زمان که در این بیان آمده است، از مقام فقیه حقیقی هم نازلتر است. 📚به هر روی کسی مانند آقای وحید خراسانی حفظه الله، می داند که شأنیت اداره جامعه ندارد و در پاسخ به انتقادات یک طلبه به نظام می گوید که یعنی فکر می کنید که من می توانم کشور را اداره کنم؟ ❌اما گاهی برخی از مدعیان مرجعیت، «مطیعاً لامر مولاه» را برای متقاضی تقلید، احراز پذیر نمی کنند. اگر حسن ظن به خرج دهیم، باید گفت که اینان فرق عقل و فکر را نفهمیده اند. ✅ مرجعیت اصیل شیعه، حفظ دین و ولایت را دنبال کرده است؛ نه این که نقد باشد. فقیه حقیقی، خوب می داند که باید مطیع و بلاگردان ولیّ امر، خامنه ای باشد؛ وگرنه از حمل وظیفه الهی، خودداری کرده است و الله است؛ نه آیة الله! 💐این را با صراحت، شجاعت، دقت علمی و احترام بیان کردیم؛ تا «آخوند»ی دچار نشود. 🔺مشهد، هدیه امام رضا، روز دحو الارض 🌻 @abarin
💠 ارائه‌ی جذاب و متنوع محتوای کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن ♦️ این کتاب سلسله جلسات امام خامنه‌ای در ماه رمضان سال ۱۳۵۳ مسجد امام حسن مجتبی واقع در شهر مشهد است که در آن اصول و پایه‌های فکری اسلام، در خلال آیات قرآن مطرح شده‌است؛ که از شناخت این اصول، طرح کلی از دین به صورت یک ایدئولوژِی کامل ارائه شده‌است. @Tarhekoli
حرمتِ اینستا و توئیتر و نیز از آن 1️⃣ قانون مصوب مجلس در ۱۲/۲/۶۹ و مؤید ش. نگهبان در ۱۹/۲/۶۹: 👈 «ماده هشتم: هر نوع اقتصادی و تجاری و با کمپانی‌ها و موسسات و شرکت‌های به صهیونیست‌ها در سطح جهان ممنوع می‌باشد.» 2️⃣ قانون واحده اسلامی مصوب ۲۹/۶/۷۱ در مجلس با تأیید ش. نگهبان در ۵/۷/۷۱: 👈«ماده ۱- عقد چه مستقیم و چه از طریق واسطه با شرکتها یا اشخاص مقیم اسرائیل یا با افراد تبعه اسرائیل یا افرادی که برای اسرائیل کار می‌کنند، صرف نظر از محل اقامت آنان، برای کلیه افراد یا ، ممنوع می‌باشد و ...» 👈«ماده ۲. هرگونه کالا و اجناسی که در تولید آن، حتی از محصولات اسرائیلی به کار رود، صرف نظر از نوع و میزان مصرف آن ...، به عنوان یک محسوب می‌گردد» 👈«ماده ۶- عرضه کالاها و محصولات منظور در ماده دو، یا فروش، خرید و این گونه کالاها ممنوع می‌باشد، به صورت یا ممنوع است. به صورت هبه یا ، در اجرای مفاد این ماده، به عنوان 👈 می‌گردد.» امام خامنه ای: «بر آحاد مسلمين واجب است که از خريد و از کالاهايى که منفعت توليد و خريد آنها عائد صهيونيستها که محارب با اسلام و مسلمين هستند، مىشود، اجتناب کنند.». اجوبة الاستفتائات، سوال ۱۳۵۳. 📛 جلسه با فرد اسرائیلی فقط کار روحانی نبود، ما هم ممکن است، هر چند ناخواسته، با یک اسرائیلی توافق کنیم! 🌻مرجع ابرفقه @abarin
خط سرخ مرجعیت یا مرجعیت خط قرمز ۱۰ 📚گزارش دیوانه کننده کُنده تقوا درباره آخوند خراسانی 1️⃣ تایید مشروطیت از سوی آخوند آ. بهجت: «هنگامی که آخوند از پله های اتاق مطالعه شخصی، به پایین می آمد تا به مجلس درس برود ... اساسنامه و مرامنامه مشروطیت را به ایشان دادند تا امضا کند. ایشان هم ... در همان جا امضا کرد. 👈 ما این قضایا را می بینیم و می شنویم؛ مثل این است که و نشنیده ایم. 👈 یک و اشتباه و یا در اثر ، که از انسان صادر می شود، خدا می داند که چقدر آثار زیانبار بر آن مترتب می شود!» زمزم عرفان، یادنامه فقیه عارف حضرت آیت الله محمد تقی بهجت، محمد محمدی ریشهری، قم: دارالحدیث، سوم، ص ۱۹۲ و ۱۹۳ 2️⃣ ؛ آ. بهجت: «البته محرمات تنها زنا و قمار و شرب خمر نیست. گاهی – که مقدمات و زمینه آن را هم دیگران زحمت می کشند و به دست انسان می دهند- موجب از بین رفتن اعراض و نفوس می شود و است. از ما نمی رود که گناهانی از قبیل خمر را در خیابان مرتکب شویم؛ چون این کار گذشته از ترس خدا، یک نوع و بی‌عقلی است و از ما صادر نخواهدشد.» زمزم عرفان: ۱۹۷ 3️⃣ گروه فشار و جام زهر آ. بهجت: «سید محمد کاظم یزدی برای امضای جریان مشروطیت، خیلی تحت فشار بود. برخی از خراسانی، جمعی از شاگردان وی را تحریک کردند که دسته جمعی به منزل سیّد بروند و موافقت او با مشروطیت را بگیرند. پاسخ سید این بود که: "در این کاسه، است و من نمی توانم آن را بخورم!" به او اهانت کردند و گفتند: "اگر به خانه یهودی رفته بودیم، چنین پاسخی را نمی شنیدیم". سجاده او را در نماز جماعت برداشتند و سیّد را خانه نشین کردند. [حتی] صحبت از تبعید ایشان بود.». زمزم عرفان، ۱۹۶ 4️⃣ مشروطه انگلیسی آ. بهجت: «یکی از آقایان می گفت: بعد از گذشت ۲۰ سال از جریان مشروطه، فهمیدیم که می کنیم، نفع دین» زمزم عرفان: ۱۹۹ 5️⃣ پشیمانی سران مشروطه آ. بهجت: «مرحوم نائینی در اواخر عمر، در مورد دخالت در امر مشروطیت، تأسف می خورد و می گفت: انداختیم که سرکه شود؛ اما شد!» زمزم عرفان: ۲۰۰ 6️⃣ حکم محاربه برای مخالفین آن مشروطه، از سوی آخوند خراسانی «به عموم ملت ایران را اعلام می‌داریم؛ الیوم بذل جهد در استحکام و استقرار مشروطیت به منزله جهاد در رکاب امام زمان ارواحنا فداه، و و به منزله خذلان و صلوات الله و سلامه علیه، است، أعاذ الله المسلمین من ذلک إن شاء الله! الأحقر عبدالله المازندرانی، الأحقر محمد کاظم الخراسانی، الاأحقر نجل المرحوم الحاج میرزا خلیل». حسین زرگری نژاد، رسائل مشروطیت، دوم، تهران، ۱۳۷۷؛ ص ۴۴۷ 7️⃣ نظر آخوند خراسانی درباره شیخ فضل الله نوری [و بالعکس]: «آیت الله بهجت فرمودند: "پس از شیخ فضل الله نوری، میرزای نایینی، ورقه ای با امضای شیخ فضل الله پیش آخوند خراسانی می خواند که در آن نوشته شده بود: "بر کسانی که داخل مشروطه شده اند، باید را جاری کرد." آخوند پس از شنیدن این مطلب می گوید: "من وقتی خبر شدن شیخ فضل الله را شنیدم، شدم؛ ولی اکنون !». زمزم عرفان: ۳۴۴ و ۳۴۵ 8️⃣ امام خمینی: شکست اسلام «اين جوّى كه ساختند در ايران و در ساير جاها [نجف]، اين جو اسباب اين شد كه آقا شيخ فضل اللَّه را با خود ايران محكوم كردند و بعد او را آوردند در وسط ميدان و به دار كشيدند و پاى آن هم ايستادند كف زدند و را در آن وقت. و مردم غفلت داشتند از اين عمل، حتى داشتند». صحیفه امام، ۱۸: ۲۴۸ 9️⃣مدیریت پیچیده انگلیس و اشتباهات بزرگ بزرگان شیعه آ. بهجت: «رؤسای مشروطه و حتی روحانیون با نفوذ را یکی پس از دیگری کشتند؛ 👈 کشته بودند! حتی سیدعبدالله بهبهانی را بدتر از شیخ فضل الله نوری کشتند و همچنین بقیه روحانیون و امثال مرحوم مدرس را بعد از آن کشتند.» زمزم عرفان: ۲۰۰ 🔟 قاتلان علما، با فتوای اهل علم بر سر کار آمدند آ. بهجت: «👈آری گرفتن از اهل علم و علما، بساط مشروطه را به پا کردند، بعد که سر کار آمدند و قدرت را به دست گرفتند، جامعه معرفی کردند.» زمزم عرفان: ۲۰۵. ♻️بهجت: «آقازاده [فرزند آخوند خراسانی] به رضا شاه گفت: عمامه طلبه ها را برندارید. وی پاسخ داد: پدرت [هنگامی که مشروطیت را امضا کرد] عمامه آنها را برداشت.» زمزم عرفان: ۳۳۶ 📚ابرفقه
🌻سخنان شگفت امام خامنه ای در جمع جوانان جهادی در ۱۰ مرداد ۹۸ که مبتنی بر پردازه ابرفقه می باشد: ♻️ امیرالمؤمنین (ع): «العقول ائمة الافکار و الافکار ائمة القلوب و القلوب ائمة الحواس و الحواس ائمة الاعضاء» 🌕 ✅👈«هرچه ممکن است تلاش کنید و پیش بروید؛ هرچه ممکن است فکر کنید و این فکر را به مرحله عمل در بیاورید». ✅👈 «بگذارید ما از نسل انقلاب اسلامی را در کشورمان شاهد باشیم که از لحاظ ، ، خدمت‌رسانی، ایجاد عدالت و قیام به قسط، به باشد که 👈 بشر به آنجا نرسیده و 👈 بگیرند.» ✅ به فرایند تلاش عقل، فکر، قلب، حس و عضو برای دستیابی به مصلحت یا دفع یک مفسدت، تعقل می گویند. 🌻علم مفید محصول تعقل است نه تعلم 📚 مرجع ابرفقه @abarin
خط سرخ مرجعیت یا مرجعیت خط قرمز ۱۱ ⁉️مجتهد بودن یا نبودن آخوند خراسانی و امثال وی 1️⃣ رسالت این بحث، معرفی مرجع تقلید یا نفی مرجعیت برای مقلد نیست که با شهادت دو خبره عادل، اجتهاد یا مرجعیت کسی برای مقلدش ثابت شود؛ بلکه سطح بحث، اثبات مساله برای خبرگان است؛ نه مقلدان. 2️⃣ یعنی که اگر دارنده آن ملکه، آن را به کار بگیرد، می تواند مساله دینی را از منابع اسلام بشناسد و یعنی درونریز شدن ورود، پرداخت و خروج مناسب و رهایی از موانع نفسانی فردی یا تلبیسات اجتماعی در حل مسأله. 3️⃣طبق این تعریف، برخی بر آنند که آخوند خراسانی در فقه سیاسی مجتهد نبوده است، اما وی را در فقه فردی مجتهد می پندارند؛ اما: 4️⃣اجتهاد (به معنای اسمی آن؛ نه به معنای مصدری که همان معنای تفقه کردن را دارد)، است و تجزی پذیر نیست؛ یعنی ما مجتهد متجزی نداریم و آنچه هست، تفقه و فقه متجزی است؛ بنابراین آخوند خراسانی یا مجتهد بوده است یا نبوده است و نمی توان گفت که وی در سیاست مجتهد نبود، اما در فقه فردی مجتهد (دارای ملکه اجتهاد) بود. لذا با نقض اجتهاد آخوند در سیاست، اساساً مجتهد بودن وی نقض می شود: آ. آخوند خراسانی و نائینی، نهایت تلاش خود را برای تفقه در امور سیاسی به کار بردند؛ پس اگر آنان ملکه اجتهاد داشتند، باید در حیاتی ترین مساله اسلامی زمان شان، حکم درستی می کردند. از آنجا که مشروطه کذایی (که آخوند برای مخالفان آن؛ مانند شیخ فضل الله و سید کاظم یزدی حکم محاربه با امام زمان عج را داده بود) به تصریح امام خمینی (صحیفه امام، ۱۸: ۲۴۸) به شکست اسلام انجامید، نمی توان سبب شکست اسلام را «اجتهاد اسلامی» دانست؛ به همین دلیل شیخ فضل الله حامیان چنین مشروطه ای را مشمول حکم «مرتد فطری» می دانست (زمزم عرفان، آ. بهجت: ۳۴۴ و ۳۴۵)؛ نه دارای مقام اجتهاد اسلامی! ب. اگر کسی بکوشد که عنوان شرعی مرتبط با خود را بشناسد، ولی نتواند اجتهاد درستی از خود (در حد ولیّ بودن یا نبودن) داشته باشد و خود را ولیّ امر بپندارد، آیا در ساده ترین مسأله فقه فردی فاقد اجتهاد نیست؟ «لا عقلَ لمن یَتجاوزُ حدَّه و قدرَه» لیثی، علی، عیون: 538. اگر کسی در درک حد مأموم بودن یا امام بودن خود ناتون باشد، مسأله از مجتهد نبودن هم خیلی سخت تر می شود. ج. ابرفقه: «العقول ائمة الافکار» پس اگر فکر و فقاهت بخواهد زنده باشد، باید معترف و مطیع امام خود (عقل) باشد. آخوند خراسانی ولیّ امر نبود و اگر فقیه بود، در لایه فکری جامعه متخصص بود و لایه فکر، هنگامی که عقل (ولیّ امر) خود را بشناسد و مطیع او باشد، حیات دارد. عدم معرفت و اطاعت لایه فکر فرد و جامعه از عقل جامعه (ولیّ امر) سبب فقدان حیات آن لایه است (امیرالمؤمنین: فقد العقل فقد الحیاة) و فقدان حیات قوه فکر با داشتن ملکه اجتهاد سازگار نیست؛ مثل این که بگوییم این راننده مرده است، اما در عین حال، ملکه رانندگی وی کارامد است. 5️⃣ بررسی شبهه مجتهد بودن آخوند و امثال وی 📚گفته می شود مهمترین دلیل بر اجتهاد آخوند خراسانی کتاب کفایه وی یا فتاوی وی در برخی مسائل است. نوشتن کتابی که حاوی برخی نیازهای فکری است، آن هم در یک حوزه از دانش های مورد نیاز برای تحقق اجتهاد، دلیل اجتهاد نیست. نکات سه گانه زیر نشان می دهد که فتوا دادن در مسائل فردی مانند طهارت و صلاة، دلیل اجتهاد نیست: ✅یک. فقه فردی به معنای فقه غیر نظاموار نیست. هر فردی، همانند هر جامعه ای، یک نظام پنج لایه «عقل، فکر، قلب، حس، عضو» و زیرلایه ها و فرایندهای ارتباطی دارد. در حوزه فکریات (حوزه اصلی اجتهاد نیز فکریات پنجگانه و روابط آنها و فرایندها مطرح است. بنابراین نظام فقه فردی، قسیم نظام فقه جمعی نیست و دقیقاً متناظر با آن، لایه مند است. ✅ دو. اجتهاد یعنی توانایی استنباط احکام (در فرض ما، احکام فردی) از منابع دین. بنابراین مجتهد باید بتواند اولاً مسأله بودن چیزی را درک کند. گاهی نیاز به نبوغ است که بگویی چرا سیب افتاد تا بشود جاذبه را صورتبندی کنی و دنیایی به روی فیزیک بگشایی ثانیاً منابع مناسب و کافی را شناسایی کند ثالثاً در صورت نیاز، نظام حاکم بر حل مساله را درک کند و حکم مساله را استخراج کند 👈بنابراین نمی توان کسی را که مساله ای را درس گرفته است، مباحثه کرده است، درس داده است، آنگاه با این پیشینه در مساله، با بررسی احادیث تبویب شده از سوی دیگران، و با مطالعه اقوال دیگران در مساله، نظرکی بدهد یا همان قول را تأیید کند و ما بگوییم که فلانی مجتهد است! ✅ سه. اینک پرسشی از امثال آخوند تا روشن شود که مجتهد هستند یا نه: 👈«روش تراز رسیدن به رشد از نظر اسلام چیست؟» 💠 در بهترین حالت باید گفت برای ما ثابت نیست که امثال آخوند بتوانند پاسخ فقهی قابل دفاعی به این پرسش بدهند! چون برای پاسخ به این پرسش باید نظام دینی انسان را کشف کرد که ... @abarin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔵 امام خامنه ای و سیاست زدایان ♻️«بنده چند سال قبل از این ... راجع به سیاست در دانشگاه‌ها، یک تعبیری به کار بردم که مسئولین دولتیِ آن روز [۱۲ آبان ۷۲] ناراحت شدند که چرا این حرف را میزنید؛ گفتم: 👈 کسانی را که بساط فکر سیاسی و و تلاش سیاسی را از دانشگاهها جمع کردند! از ما گله‌مند شدند که شما بچّه‌ها را وادار میکنید به کار سیاسی ... بنده خودم مراجعه میکنم به خاطرات خودم و به دوره جوانی خودمان -پنجاه شصت سال پیش- که با افرادی میکردیم سر مسائل سیاسی، سر ، داد، بیداد! محیط چالشی» ۲۹ خرداد ۹۵ 👈امام خمینی: «اسلام این نیست. است. اسلام را بد معرّفی کرده‌اند». صحیفه امام، ۱: ۲۷۰ ابرفقه @abarin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️ علت شکست اسلام در مشروطیت و کامیابی انگلیس در بیان امام خامنه ای: فریب خوردگی برخی آقایان به سبب ضعف شخصیت، خوش باوری، غفلت، تغافل، هوای نفس! ♻️ اجتهاد یعنی ملکه کاربست ضوابط تفقه: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصيبُوا قَوْماً بِجَهالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلى ما فَعَلْتُمْ نادِمين» حجرات، ۶. ⛔️ آیا برخی بزرگان مشروطه، ملکه کاربست (اجتهاد) این اصل مهم را در مساله ای حیاتی داشتند؟ ! 8️⃣ امام خمینی: «اين جوّى كه ساختند در ايران و در ساير جاها [نجف]، اين جو اسباب اين شد كه آقا شيخ فضل اللَّه را با خود ايران محكوم كردند و بعد او را آوردند در وسط ميدان و به دار كشيدند و پاى آن هم ايستادند كف زدند و را در آن وقت. و مردم غفلت داشتند از اين عمل، حتى داشتند». صحیفه امام، ۱۸: ۲۴۸.
هدایت شده از ابَرشاگرد
🌙 شب‌نوشت 🌙 به خدا قسم که در تمام عمرم هیچ روایتی را در این درجه از شگرفی و شگفت انگیزی ندیده ام و گمانم بر این است که تا فرارسیدن اجل نیز نظیر آن را نخواهم دید. الله اکبر! الله اکبر! 🌻 امام باقر علیه الصلاة و السلام در اهمیت وجود «عقل برون» و «امام مشروع» در رأس یک جامعه می فرمایند: «قال الله تبارک و تعالی: لأعذبنّ کل رعیة فی الاسلام دانت بولایة کل امام جائر لیس من الله، و ان کانت الرعیة فی اعمالها برة تقیة؛ و لأعفونّ عن کل رعیة فی الاسلام دانت بولایة کل امام عادل من الله، و ان کانت الرعیة فی انفسها ظالمة مسیئة.» ◀️ اصول کافی، جلد ۱، صفحه ۳۷۶ سینه ی تنگ من و بار غم او هیهات مرد این بار گران نیست دل مسکینم ◼️ هزاران سلام و هزاران تسلیت و تعزیت ◼️ @abarshagerd ✍️
هدایت شده از ابَرشاگرد
🌤 عصرنوشت 🌤 مثالی ساده برای درک میزان اهمیت وجود «امام مشروع» در رأس جامعه ✅ اگر راننده، قطار را بر روی ریل صحیحی قرار داده باشد، در این صورت حتی اگر از اول مسیر تا انتهای آن، مسافران دائما با هم دعوا کنند و تمام آشغال هایشان را نیز درون قطار بریزند، باز هم چون قطار در ریل درست قرار گرفته است، همگی به مقصد خواهند رسید (مگر آنکه کسی خودش اساسا نخواهد به مقصد برسد، که آن دیگر بحث دیگری است). 🔴 اما در صورتی که راننده، قطار را بر روی ریل صحیحی قرار نداده باشد، حتی اگر همه ی مسافران نیز با لباس های اتوکشیده و در آرامش کامل به سر ببرند و نظم را به بهترین وجه رعایت نمایند، در هر حال باز هم سقوط این قطار به ته درّه حتمی است. 🎯 نتیجه: پس با قاطعیتی که از دل یقین می جوشد می توان گفت که جامعه ی ایران - علی رغم وجود مشکلات متعدد در آن - بحمدالله جامعه ی سالمی است. قدر این را باید دانست و شکر آن را باید بجا آورد، وگر نه خداوند با هیچ کس تعارفی نخواهد کرد و به راحتی این نعمت را از ما خواهد گرفت. @abarshagerd ✍️
خط سرخ مرجعیت یا مرجعیت خط قرمز ۱۲ 🌻 ابرمقایسه میان حسین فهمیده و آخوند خراسانی 1️⃣ امیرالمؤمنین ع فرموده اند: عقلها امامان فکرها هستند، فکرها امامان قلبها، قلبها امامان حس ها و حس ها امامان عضوها هستند. لذا یعنی: عقل تصمیم بر کار درستی بگیرد، فکر، ابعاد آن کار را بررسی کند، قلب برای آن انگیزه فراهم کند، حس انگیزه را به عضو برساند و عضو آن را انجام دهد. 2️⃣ عقل ارزش دارد (الانسان بعقله) و ثواب هر کسی نیز، بنابر ارزش عقل وی است. (ان الثواب علی قدر العقول) و از دست دادن عقل، به معنای از دست دادن حیات است: فقد العقل فقد الحیاة و لا یُقاس الا بالاموات. ❇️ راه انتقال حیات عقل به سایر لایه ها، امام پذیری () است و سبب «بهینگی و مفید بودن فعالیت و رشد هر لایه» می شود. لذا اگر کسی ولیِ امر را قبول نداشته باشد، دچار فقدان حیات می شود و اگر ایتمام (امامت پذیری) انجام نشود، ظرفیتهای لایه ای که ماموم است (مثلا لایه فکر)، رشد مفید نمی کند. ❇️ عقل جامعه (امام) نیز ارزش حیاتی دارد و اگر کسی بدون امام باشد، مرگ و زندگی اش جاهلی است: «میتةً جاهلیةً» 3️⃣ یعنی مقایسه بر پایه این «پردازه حیاتی» که مبنای «ابرفقه» می باشد. ابرمقایسه فرد را در یک مقایسه کلی، از نظر میزان ارزش حیاتی می سنجد و در بررسی جزئی تر، لایه های شخصیت حسین فهمیده و آخوند خراسانی را (در این جا لایه فکری) مقایسه می کند. 🌻در ابرمقایسه نخست به سراغ ارزش سنجی عقلی می رویم: آ.📚 مقایسه عقلی حسین فهیمده و امثال آخوند خراسانی 👈یک. بالاترین مقام جامعه، مقام ولیّ امر است که عقل، تعقل، جوهره وجود و کمال وی، در بالاترین رتبه است و حیاتمندی افراد جامعه نیز به اطاعت از وی است؛ از جمله حیاتمندی مرجع تقلید. 📚از نظر ، ولیّ امر باید هر آنچه به امامت کردن در آن شرایط مرتبط است را بداند. پس کمال لایه فکر برای امام جامعه، به معنای فقیه بودن وی در حوزه های گوناگون دین نیست. 👈دو. مقام مأمومین جامعه بر اساس میزان اطاعت از امام جامعه است و اساساً کسی که مطیع امام جامعه و ولیّ امر زمان خود نباشد، اگر این عدم اطاعت، ناشی از استضعاف فکری نباشد، به سبب جهالت در جوهره است (میتةً جاهلیةً). 🌻بی تردید حسین فهمیده مطیع ولیّ امر زمان و دارای هویتی حیاتی () است ورشد بهینه به سبب امامت پذیری () است. 💠اما ظواهر بر آن است که آخوند خراسانی مطیع ولیّ امر نبود؛ بلکه خود را ولیّ امر می پنداشت که انشاءالله از سر استضعاف بوده است؛ چون: «لَا عَقْلَ لِمَنْ يَتَجَاوَزُ حَدَّهُ وَ قَدْرَهُ» لیثی، علی، عیون الحکم: 538. 📛اگر آخوند خراسانی مطیع ولیّ امر زمان خود نبوده است، می توان گفت که یا جاهل قاصر (مستضعف ) بوده است یا جاهل مقصر (مستضعف ) ان شاء الله که چنین نبوده است. 🌻به هر روی، بر طبق ابرفقه، اگر کفن پوشان ورامینیِ شهید انقلاب، مطیع ولیّ امر بوده اند، مقامشان بیش از کسی است که مطیع ولیّ امر نبوده است و فرضاً فقیه یا حتی مثلا عارف بوده است ب.📚 مقایسه فکری بین حسین فهیمده و امثال آخوند 👈یک. باید دانست که برتری فکری، به معنای برتری در مقام نیست؛ 👈دو. این که کسی که فکرش عقلی نیست فکرش اولا مرده است و ثانیاً مفید یا بهینه نیست؛ 4️⃣ اگر آخوند خراسانی فکرش تابع جهتگیری و ضوابط ولیّ امر زمانش نبوده است، از فکر حسین فهمیده که در جهت ولیّ امر زمانش بوده است، با ارزش تر نیست. دقت شود که تلاش فکری حسین فهمیده به انتخاب شهادت در اطاعت از ولیٌ امر انجامید و تلاش فکری آخوند خراسانی به صدور حکم بر ضد مخالفان مشروطه کذایی بود؛ مخالفینی که موضع شان، موضع جبهه حق بوده است. اگر آخوند خراسانی از این فکریات بازگشته است، مساله فرق می کند. 5️⃣ اگر آخوند خراسانی ولیّ امر نبوده است، تنها می توانسته است فقیه باشد و اگر فقیه بوده باشد، باید مطیع عقل می بود (مطیعا لامر مولاه) و اگر مطیع ولیّ امر نبوده است باید دید که به راستی ایشان به چه میزان از فکریات زنده و مفید می توانسته است برسد. 6️⃣ اکنون می پرسیم که اگر حوزه ، حوزه باشد؛ یعنی با اطاعت از ولیّ امر، زنده باشد، آیا می تواند در فکریات، (آن هم در حد سنجش مجتهد بودن یا نبودن افراد) به هویت فکری و کتابی تکیه داد که در حیاتمندی آن کتاب و حیاتمندی فکری نویسنده آن باید بررسی بیشتری کرد؟ ♻️ کفایه برای آخوند خراسانی شدن کافی است یا برای شیخ فضل الله شدن؟ یا کفایه هیچ کمک خاصی برای شکل گیری شخصیت شیخ فضل الله ها ندارد 🌻؛ در اطاعت از ولیّ امر، زنده و برازنده ظهور باشیم؛ تا باشیم! چون هستند کسانی که نیستند. 👈 از و پیروزی اسلام 👈 تا در مشروطه و شکست اسلام!