eitaa logo
اشعار محمد جواد شیرازی
1.3هزار دنبال‌کننده
36 عکس
10 ویدیو
0 فایل
این کانال توسط ادمین اداره می شود. مشاهده بانک جامع اشعار در وبلاگ: http://Sabuo.blog.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
9.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شب نشینان، شادمان باشید چون شاه نجف کیسه بر دوشش به عشق سائلان انداخته ساقی من آن یداللّهی است که بر مرقدش دستِ زهرا، طرح انگور از جنان انداخته كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ، باقی است مولانا علی سر به سجده محضرش هفت آسمان انداخته https://eitaa.com/abdorroghaye 🎬 باتشکر از کانال تلگرامی حسین جان: https://t.me/hossein_jaan
۱۸ فروردین ۱۴۰۳
آخر ماه، گدا مانده و تنها مانده همه رفتند فقط بنده ی رسوا مانده درب مهمانی خود را کمی آرام ببند یک نفر از صف بخشیده شدن جامانده دستگیری بکنی یا نکنی هر دو رواست دست تسلیم منِ غم زده بالا مانده هیچ کس واسطه ی بنده ی آلوده نشد مثل هر سال فقط یوسف زهرا مانده همه ی زندگی ام حاصل لطف مهدی است تازه آقایی او در صف عقبی مانده عاقبت آبرویم ریخت و در چشم امام... بی بها کرد مرا چشم بد وامانده سخت دلتنگ نجف هستم و ایوان علی بر دل غم زده ام، شوق تماشا مانده آخر ماه هم از غربت ارباب بگو بین گودالِ پر از خون، تن مولا مانده اکبر و قاسم و عبداله و عون و عباس همه رفتند... فقط زینب کبری مانده چه کند زینب مضطر که سنان دور شود لب زخمی حسینش به دعا وا مانده eitaa.com/abdorroghaye
۱۹ فروردین ۱۴۰۳
آمد ندا که وقت اقامت تمام شد چشمی بهم زدیم و ضیافت تمام شد یار دلم، دعای ابوحمزه الوداع صد حیف، انس ما به چه سرعت تمام شد کم می کنیم زحمتِ خود را و می رویم ای میزبان ببخش، اذیت تمام شد مانند ابرهای بهاری دلم پر است ماه نجات و بخشش و رحمت تمام شد ای وای اگر دوباره شوم تحبس الدعا باید چه کرد، ماه اجابت تمام شد هر شب به یاد صحن نجف مست می شدیم شب های دلنشین زیارت تمام شد گفتم: نماز و روزه و حجم فقط علی است گفتند: با علی است که دینت تمام شد او یکه جانشین بلافصل مصطفاست روز غدیر، بر همه حجت تمام شد هنگام مرگ کاش بگویند در برم دلتنگی اش به وصل شهادت تمام شد وقت وداع آمد و زینب به یار گفت: ایام، زود طی شد و فرصت تمام شد بوسه به حنجرت زدم و گریه ام گرفت پنجاه و شش بهار، چه راحت تمام شد رفتی و پیر کرد مرا داغ غربتت ذبحت حسین، بعدِ سه ساعت تمام شد رفتی حسین، داغ اسارت شروع شد رفتی و حفظ عزت و حرمت تمام شد https://eitaa.com/abdorroghaye
۲۱ فروردین ۱۴۰۳
5.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هر شب به یاد صحن نجف مست می شدیم شب های دلنشین زیارت تمام شد گفتم : نماز و روزه و حجم فقط علی است گفتند : با علی است که دینت تمام شد او یکه جانشین بلافصل مصطفاست روز غدیر ، بر همه حجت تمام شد هنگام مرگ کاش بگویند در برم دلتنگی اش به وصل شهادت تمام شد https://eitaa.com/abdorroghaye
۲۱ فروردین ۱۴۰۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۱ فروردین ۱۴۰۳
۲۵ فروردین ۱۴۰۳
تقدیم به روح مطهر شهید حاج حسن طهرانی مقدم فتح و ظفر را دید طهرانی مقدم در آسمان خندید طهرانی مقدم امنیت و آسایش ما اتفاقی نیست یک عمر، سختی دید طهرانی مقدم با آن همه کمبودهای روزگار خود پای هدف، جنگید طهرانی مقدم امروز پیروزیم چون که سال‌ها قبل این نسخه را پیچید طهرانی مقدم در آسمان پر غبارِ مسجد الاقصی نور رخش تابید طهرانی مقدم چون کوه راسخ بود و زور اعتقاداتش بر ظالمان چربید طهرانی مقدم بر کهنه زخمی که علی در روز خیبر زد از نو نمک پاشید طهرانی مقدم حقش شهادت بود و آخر پای این مکتب در خون خود غلطید طهرانی مقدم او پرچمش بالاست و در خاطر ایران شد تا ابد جاوید طهرانی مقدم https://eitaa.com/abdorroghaye
۲۶ فروردین ۱۴۰۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۹ فروردین ۱۴۰۳
حتی نوای ساعتش مُحیِ القُلوب است زنگش چنان زنگار از قلبم زدوده زاغ سیاهی در حرم فهماند بر من اینجا فقط جای کبوترها نبوده https://eitaa.com/abdorroghaye
۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
ای رحمت بی انتها، ای گوهر عشق عرض سلامم خدمتت، ای خواهر عشق مثل برادر، صاحب خیر کثیری معصومه، ای خورشیدِ ذره پرور عشق یا فاطمه، از نسل زهرایی و قطعا خالق، چشانده بر تو هم از کوثر عشق ای باب حاجت، دختر باب الحوائج الگوی دخترهای مؤمن، دختر عشق صحن و سرایت، صحن کل اهل بیت است پیداست تحت قبه ات، هر مظهر عشق وجهی ز عشق اهل ایران قلب طوس است در قم تجلی کرده وجه دیگر عشق از عارفان و سالکانِ سیر حق شد هر کس تلمذ کرد در قم، محضر عشق ای صاحب شأن و مدارج، بین جنت... منت گذار و این گدا را کن شفاعت تا دوخت چشمش را به چشمان سیاهت آرامش موسی بن جعفر شد نگاهت بس که برادر بوسه بر پیشانی ات زد بوی خراسان می وزد از بارگاهت وقتی پدر فرمود جان من فدایش بر اهل معرفت عیان شد جایگاهت مرغ دلم هرجایی و سر به هوا بود افتاد تا راهش به قم، شد سر به راهت هر دل که در آن نیستی بی سرپناه است فارغ شدم از هر بلایی در پناهت بهر شهادت روسفید و لایقش کن تا که نمرده این غلام روسیاهت بانو قسم بر وعده ی صادق کمک کن تا که شوم از شیعیان دل بخواهت هجران چشیده، هجر مهدی کشته ما را خم کرده این اندوهِ سنگین، پشت ما را بی یوسف زهرا غم ما بی شمار است وضعیت ما، بین دنیا گریه دار است ای که چشیدی سال ها دوری دلبر با ما بگو کِی آخر این انتظار است؟ بیچاره آن عاشق که دور از مرقدت ماند خوشبخت آن عاشق که با تو همجوار است دلتنگی و اشکم به یاد بارگاهت لطفی است که از جانب پروردگار است آرامش و گرما و شور بین صحنت کهف و پناه امن من، در روزگار است رخصت بده تا نوکرت باشم همیشه نوکر شدن بهر کریمان افتخار است رزق دو چشمم را محرم، بیشتر کن قلبم برای ماه ماتم بی قرار است ای نور، بر تاریکی قلبم جلا ده رزق زیارت، یک سحر در کربلا ده https://eitaa.com/abdorroghaye
۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
مؤمنی که ساده و بی ادعا سر می کند عطر ایمانش، جهانی را معطر می کند جای دل خوش کردنِ بر جایگاه و منصبش تکیه بر الطاف اهل بیت اطهر می کند خادمی در آستان نور، کاری ساده نیست لطف مولانا رضا آن را میسر می کند ذره هم زانو زند در محضر خورشید اگر رحمت خورشید، او را ذره پرور می کند نوکری که طعنه خورد و صبر کرد و دم نزد مدح او را حق تعالی، نقل منبر می کند هر که مانند شهیدان، یار محرومان شود حق، شهادت را به تحسینش مقدر می کند داغ خود را می برد از یاد با داغ حسین چشم نوکر را غم کرب و بلا، تر می کند دیدن فرزندِ افتاده میان قتلگاه تا قیامت خون به قلب و جان مادر می کند شمر با چکمه رسیده در بر جسم حسین پیکرش را پشت و رو در پیش خواهر می کند https://eitaa.com/abdorroghaye
۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
قلبم کبوتر وار سویش پر گشوده خواب از دو چشمم صوت نقاره ربوده باب الجوادش بین بن بست زمانه درهای رحمت را به رویم وا نموده نوشیدن یک جرعه، چای از چایخانه در سینه ام انداخت شعری نو سروده حتی نوای ساعتش مُحیِ القُلوب است زنگش چنان زنگار از قلبم زدوده زاغ سیاهی در حرم فهماند بر من اینجا فقط جای کبوترها نبوده مغموم می آیند سویش زمره زمره آرام می گیرند نزدش توده توده کار کسی چون من ثنایش نیست، وقتی... روح الامین هر روز و شب او را ستوده حالم که گشته منقلب را دوست دارم این روزی لا یَحتَسِب را دوست دارم با هر گدا مأنوس بودن، این مرامش... دارد حکایت از سخای مستدامش جیره خورش هستیم و روزی در ید اوست برکت گرفته زندگی ما به نامش فردا زمین خورده نخواهد بود هرکس امروز برخیزد به رسم احترامش ترجیح دارد نیم طوفِ مرقد او بر صد طواف مکه و بیت الحرامش سلمانی اش گوهرشناس خبره ای بود در وقت جان دادن، دو دنیا شد به کامش حس می کند هر کس که از او کربلا خواست یک روز بوی کربلا را بر مشامش با روضه خوانی و دم یابن الشبیبش ابلاغ فرموده به هر نوکر، پیامش فرمود در هر غصه، با ما هم نوا باش گریان برای ماجرای کربلا باش یاد حسین و روضه ای آخر دلم سوخت یاد غمش نزد علی اکبر، دلم سوخت وقتی زمین افتاد با گریه میانِ... داد و هوار و خنده ی لشگر، دلم سوخت پیش تمام حاصل عمرش زمین خورد عمامه اش افتاد چون از سر، دلم سوخت وقتی که هر جا را نظر می کرد، می دید یک عضوی از آن لاله ی پرپر، دلم سوخت تا که تمام هستی اش را در عبا چید وقتی عبا پُر شد از آن دلبر، دلم سوخت وقتی به زانو رفت تا اینکه گذارد... گونه به روی گونه اش مضطر، دلم سوخت پیغمبری کرد و به میدان زد عقیله طوری صدا زد: "هستی خواهر" دلم سوخت آه از حسین این داغ اعظم قاتلش شد داغ علی، زخم عمیقی بر دلش شد https://eitaa.com/abdorroghaye
۱۱ خرداد ۱۴۰۳