#مناجات
#رمضان_الکریم
ماندم میان خوف و رجا، دست من بگیر
وقتم کم است آه خدا دست من بگیر
چیزی نمانده جمع شود خوان رحمتت
حالا که هست سفره به پا دست من بگیر
درهم بخر، سوا بکنی گریه می کنم
امشب کنار این رفقا دست من بگیر
من صاحبِ مصائب سنگین و بی حدم
با این همه گناه و خطا، دست من بگیر
ای دستگیر، باخبری کرده اند خلق...
دست مرا دوباره رها، دست من بگیر
باد صبا هوای نجف را می آورد
مستم به بوی باد صبا، دست من بگیر
باشد... دخیل پنجره فولاد می شوم
در روضه ی امام رضا دست من بگیر
بر رشته ی محبت او چنگ می زنم
چنگی که لَا انْفِصامَ لَها، دست من بگیر
بر خاکِ کوچه رو به اباصلت ناله زد
در زیر پام مانده عبا، دست من بگیر
پنجاه بار بینِ گذر خورده ام زمین...
یاد غریب کرب و بلا، دست من بگیر
.
عباس نیست، زینب و یک محملِ بلند!
گوید سکینه عمه بیا دست من بگیر
#محمدجواد_شیرازی
eitaa.com/abdorroghaye
#مناجات
لایق به عفو نیستم اما مرا ببخش
در را مبند، بارخدایا مرا ببخش
دستان خالی من و الطاف فاطمه
ساعات آخر است به زهرا مرا ببخش
#محمد_جواد_شیرازی
eitaa.com/abdorroghaye
#مناجات
همین که خواندمت یارب مرا فورا بغل کردی
تمام غصه هایم را به لطف خویش حل کردی
تو گفتی یک قدم بازا، می آیم ده قدم سویت
نه من خود آمدم اما تو بر قولت عمل کردی
نخوانده نامه ام را تا زدی یعنی فقط برگرد
چه گویم که بدی دیدی و بر خوبی بدل کردی
فدایت که مرا در خواب جهل و غفلتم دیدی
ولی بیدارم از این خواب ها قبل از اجل کردی
به حبل الله اعظم، بر علی دادی عنانم را
چنین ایمن مرا از هر کجی و هر دغل کردی
چنان دلبسته ام کردی به ایوانِ طلایش که
خلاصم از غم دنیا و از طول امل کردی
قَدیم المَنِّ وَ الاحسان، فدای قِدمت لطفت
مرا مجنون ثارالله از صبح ازل کردی
فدایت که میان روضه خانه منزلم دادی
دگر آسوده ام از بزم های مبتذل کردی
فقط گریه به غم های حسین است آبروی من
ندارم غیر از این گریه پس انداز و عملکردی
به زینب گفت با گریه: عزیزم بردباری کن
زمانی که نظر بر قتلگاه از روی تل کردی
بدان که مهر تو در عضو عضو پیکرم باشد
همان دم که ته مقتل، مرا بی سر بغل کردی
#محمد_جواد_شیرازی
https://eitaa.com/abdorroghaye
#مناجات
ثواب شعر تقدیم به روح مطهر شهید مدافع حرم نوید صفری
منم و حسرت یک عمر پر از پرده دری
باورم نیست ولی آبرویم را ببری
قبح تأخیر مرا از کرمت زود ببخش
چون نمانده است ازین عمر، دگر آنقدری
هر کجا رفتم و دیدم که پناهم ندهند
بازگشتم به سرایت، به امید نظری
ضرر عمر هدر رفته، شود سود کلان
اگر از بنده ی خسران زده ات درگذری
جز در فیض علی را نکنم دَق الباب
همه ی خیر، فقط هست در اینگونه دری
اشک هایم همه از دوری صحن نجف است
کاش قسمت بشود دیدن صحن پدری
تازه فهمیده ام از سیر مرام شهدا
کارِ بی خصلتِ اخلاص، ندارد اثری
آرزویم همه این است شوم نذر حسین
سر دهم پای غمش مثل نوید صفری
کاش مادر بدهد کرب و بلایم را تا
تحت قبه بنشینم شب جمعه سحری
جگرم سوخته از صوت بُنَیّ، حتما...
فاطمه کرده میان حرمش نوحه گری
همه با بغضِ علی ضربه زدند اما شمر
رفت سوی بدنش با غضب بیشتری
رفت زینب به حرم سر بزند تا برگشت
پیش چشمان ترش رفت روی نیزه سری
#محمد_جواد_شیرازی
https://eitaa.com/abdorroghaye
#مناجات
غل و زنجیر گنه بر پر و بالم مانده
به روی دوش من، این وزر و وَبالم مانده
دستگیری کن ازین بنده، مگر که چقدر...
فرصت از زندگی رو به زوالم مانده
سحر و ذکر لب و نافله از دستم رفت
کمکم کن که فقط اشک زلالم مانده
هر که پرسید بگو کیست امیدت؟ گفتم:
صبر کن، لطف خدای متعالم مانده
کیست جز حضرت حجت که دعاگوی دلم
در غریبی و پریشانیِ حالم مانده؟
عجمیان و علی وردی و خوبان رفتند
روسیاهی به رخ همچو زغالم مانده
خواب دیدم که نجف بودم و بیدار شدم
عطر ایوان علی، گوشه ی شالم مانده
کربلایی نشدن، علت خسران من است
بر دل سوخته از هجر، ملالم مانده
باید از داغ غریبی علی آب شوم
تا نفس هست و ازین عمر، مجالم مانده
شده هر ناله ی زهرا، عرق شرم علی
شرمسار از رخ او، شاه دو عالم مانده
گفت با خادمه حیدر که بگو فضه چرا
چند ماه است پسِ ابر، هلالم مانده؟!
#محمد_جواد_شیرازی
https://eitaa.com/abdorroghaye
#مناجات
طوری حجاب روی جرمم خدا کشیده
گویی که اصلا از من معصیتی ندیده
رویی برای برگشت، بر درگهش ندارم
از این همه خجالت، رنگ از رخم پریده
نه یاد مرگ بودم، نه فکر تنگی قبر
پس کِی به خود می آیم عمرم که سر رسیده
وقت گناه اصلا از او حیا نکردم
وای از فریب نفس و از سستیِ عقیده
خواهم امان ز روزی که دیده ها ببینند
ظالم به آه حسرت، دستان خود گزیده
بار خرابم اما در کیسه ی کریمم
ما را سوا نکرده، زهرا خودش خریده
از کودکی به لطف دامان پاک مادر
قلبم به حب حیدر، در سینه ام تپیده
پایان ندارد اصلا بی تابی از فراقش
هر کس که از شراب صحن علی چشیده
باید بمیرم از غم، بودند بین یثرب
هم مرتضی وحید و هم فاطمه وحیده
گویای لطف زهرا، آن محور وجود است
اشکی که در عزایش بر گونه ام چکیده
می رفت سوی مسجد حق را اقامه دارد
می رفت محکم اما با قامت خمیده
گفتند با تمسخر، صدیقه شاهدت کو؟!
آزرده شد ازین حرف صدیقه ی شهیده
ناگاه بین صحبت، شد منقطع کلامش
انداختش به زحمت، پهلوی ضرب دیده
یک روز هم می آید پیش تن حسینش
بر روی نی ببیند زهرا سرِ بریده
پایان ظلم دنیا روز ظهور مهدی است
این شب ادامه دارد تا سر زند سپیده
#محمد_جواد_شیرازی
https://eitaa.com/abdorroghaye
#مناجات
روح من سخت زمینگیر شده، کاری کن
از هوس بسته به زنجیر شده، کاری کن
پای طولِ اَملم توبه نکردم عمری
دل من از گنهم پیر شده، کاری کن
بس که دستم جلوی غیر دراز است، دلم
غافل از منشأ تأثیر شده، کاری کن
فکر تنهایی قبرم به سرم افتاده
مهربانا چه کنم؟! دیر شده، کاری کن
سال ها دوری از یوسف زهرا سخت است
دوری اش بغض گلوگیر شده، کاری کن
دل، گرفتار علی هست و خمار نجفش
زود با این دلِ تسخیر شده کاری کن
شب جمعه است، اجازه بده با گریه دلم
بشود طیب و تطهیر شده، کاری کن
ناله زد زینب کبری چه کنم یا جداه؟!
روضه هایت همه تفسیر شده، کاری کن
یاعلی... رفته ام از حال، ببین که پسرت
دفن در نیزه و شمشیر شده، کاری کن
آه، یا فاطمه... با خنجر کُندش قاتل
سوی گودال سرازیر شده، کاری کن
#محمد_جواد_شیرازی
https://eitaa.com/abdorroghaye
#مناجات
منی که غرق گناهم، شکسته بال و پرم
چگونه نام بلند تو را به لب ببرم؟!
اگر که دوست نداری "خدا خدای" مرا
اجازه هست صدایت کنم به چشم ترم؟!
خودم نیامده ام نیمه شب به درگاهت
تو خواستی که بیافتد به این حرم گذرم
بیا مرا جلوی دیگران خراب مکن
بگیر دست مرا که به سنگ خورده سرم
مرا ببخش و دوباره بگیر در آغوش
قسم به حرمت خون مدافعان حرم
بنا نبود فقط خوب ها حرم بروند
شبی بیا و مرا هم به کربلا ببرم
تمام هستی من هست مادر و پدرم
فدای حضرت ارباب مادر و پدرم
اگر حسین نشد عاقبت کفن بشود
چگونه نوکرم و بهر خود کفن بخرم؟!
هنوز نیمه ی شب های جمعه می آید
نوای مادر او: تشنه ذبح شد پسرم
#محمد_جواد_شیرازی
https://eitaa.com/abdorroghaye
#مناجات
ذره ذره معصیت کل وجودم را گرفت
بنده ی دنیا شدن، بال صعودم را گرفت
خواستم وارد شوم بر اهل توبه ناگهان
مشکلی عارض شد و راه ورودم را گرفت
من ضرر از آرزوهای بلندم دیده ام
غافل از محشر شدن یک عمر، سودم را گرفت
وای از بی خیریِ این چشم بی تقوا شده
اشک های روضه ام، بود و نبودم را گرفت
عهد بستم با امام عصر خود آدم شوم
غفلتم، قولی که بر او داده بودم را گرفت
غافل از صاحب زمان سرگرم کار خود شدم
کم کم این غافل شدن حال سجودم را گرفت
من زمین افتاده ام اما به دادم می رسد
آن که مهرش روز اول تار و پودم را گرفت
روزگاری می شود نام حسین بن علی
با دعای فاطمه گفت و شنودم را گرفت
جان فدای خواهری که ناله زد در قتلگاه
خون پاک حنجرت کل وجودم را گرفت
خوب شد زهرا ندید و خوب شد حیدر ندید
سایه ی دست کسی روی کبودم را گرفت
#محمد_جواد_شیرازی
https://eitaa.com/abdorroghaye
#مناجات
عبدی که بود پست و هوسران تر از همه
برگشته سر به زیر، پشیمان تر از همه
از خود فرار کرده غلام فراری ات
سوی تو بازگشته گریزان تر از همه
یا که مرا مقابل این خوب ها بزن
یا که مرا ببخش نمایان تر از همه
از روی جهل، حال خوشی را که داشتم
بر معصیت فروختم ارزان تر از همه
وقتی سلاح اشکِ مرا غفلتم گرفت
ماندم میان معرکه حیران تر از همه
غیر از تو ای کریم کسی می خرد مگر؟!
آن را که بی بها شد و ویران تر از همه
من ناامید نیستم از لطف و رحمتت
هستم اگر چه بی سر و سامان تر از همه
خواهی گرفت روز حساب و کتاب خلق
بر نوکران فاطمه آسان تر از همه
دلبسته ام به لطف کریمان، در این میان
بر رحمت حسین فراوان تر از همه
بالای تل زینبیه آه می کشید
اُخت الحسین پاره گریبان تر از همه
بر نیزه تکیه داد ولی باز نیزه خورد
شاهی که بود زخمی و عطشان تر از همه
#محمد_جواد_شیرازی
https://eitaa.com/abdorroghaye
#مناجات
در سینه مانده آهم، خیلی دلم گرفته
خسته از اشتباهم، خیلی دلم گرفته
بر نفس خود اسیرم، از شرم سر به زیرم
از بس که رو سیاهم خیلی دلم گرفته
خیلی مرا صدا کرد، آخر خودش حیا کرد
شرمنده از الٰهم، خیلی دلم گرفته
در بندگی ضعیفم، شیطان شده حریفم
گمراه بین راهم، خیلی دلم گرفته
نامحرمان به لبخند، اشک مرا گرفتند
خشکیده شد نگاهم، خیلی دلم گرفته
وقتی اطاعتم رفت، دوران عزتم رفت
درمانده قعر چاهم، خیلی دلم گرفته
شاه نجف امیدم، دیشب به خواب دیدم
ایوان طلای شاهم، خیلی دلم گرفته
تشنه شدم دوباره، دلتنگ و بی قرارِ
ارباب و قتلگاهم، خیلی دلم گرفته
یک سو سه ساله افتاد، خواهر به ناله افتاد:
برخیز ای پناهم خیلی دلم گرفته
بعد از علیِ اکبر، بعد از تو ای برادر
در بند یک سپاهم، خیلی دلم گرفته
من می روم اسیری، جای کفن حصیری
شاید شود فراهم، خیلی دلم گرفته
#محمد_جواد_شیرازی
https://eitaa.com/abdorroghaye
#لیلة_الرغائب
#مناجات
#امیرالمؤمنین_علیه_السلام
اگر بناست ببخشد مرا خدای علی
سزاست آن که ببخشد فقط برای علی
کمیت توبه ی من بی کمیل می لنگد
نجات داده مرا بارها دعای علی
هر آن که خواند علی را، خدا نگاهش کرد
رضای حضرت حق است در رضای علی
هوای طفل زمین خورده را پدر دارد
فدای این پدر مهربان، فدای علی
برای روز پدر، کاش در نجف بودم
که باز سر بگذارم به زیر پای علی
پیام حق به همه، روز سَدُّ الابواب است
که نیست هیچ کسی محرمم سوای علی
خوشا به حال نبی، وقت خلوتش با رب
شنید در شب معراج خود، صدای علی
علی نخوانده خودش را خدا قبول ولی
چه شد که خواند خودش را "علی"، خدای علی
کنون که سفره ی احسان مرتضی پهن است
بگیر کرب و بلا، از کرم سرای علی
علی حواله دهد تا بخوانم از نوه اش
همان که شد بدنش جمع در عبای علی
همان که پیکر رعنایش ارباً اربا شد
فدای آن تن صد چاک و ناله های علی
حسین پیش علی اکبرش زمین افتاد
شکست قامت ارباب در عزای علی
#محمد_جواد_شیرازی
https://eitaa.com/abdorroghaye
#مناجات
#لیلة_الرغائب
مثل آفت که بگرداند گلستان را خراب
معصیت هم می کند آرام ایمان را خراب
مرد می خواهد که یاد حق کند وقت گناه
با خداترسی بسازد مکر شیطان را خراب
پای عهدِ با خدا هستند در هر مشکلی
اهل دل، هرگز نمی سازند پیمان را خراب
دور از انصاف باشد اینکه پیش چشم خلق
با غضب مولا کُند، عبد پشیمان را خراب
من خراب از غفلتم هستم، ملائک شاهدند
بیشتر از این مکن آلوده دامان را خراب
روی خوش قدری نشانم ده که اخم میزبان
وقت مهمانی کند احوال مهمان را خراب
رکن اصلی تمام طاعتم، حب علی است
دوری از آقا نماید کل ارکان را خراب
مستی ام از طعم انگور نجف مانده به جا
جام حیدر کرده حالِ می پرستان را خراب
سخت محبوسم میان بند نفس و آمدم...
تا کنم با یا حسین این بند و زندان را خراب
آرزوی ماست تنها دیدن کرب و بلا
کرده هجران، روزگار اهل ایران را خراب
داغ غم های حسین و غربت او کرده است
تا قیامت خانه ی شادی انسان را خراب
پیرمردی با عصا زد بر لب خشک حسین
با شماتت کرد حال شاه عطشان را خراب
ننگ بر آنان که کردند از سر بغض و ستم
زیر مرکب، چینش آیات قرآن را خراب
#محمد_جواد_شیرازی
https://eitaa.com/abdorroghaye
#مناجات
#امیرالمؤمنین_علیه_السلام
#لیلة_الرغائب
در بند مرتضاییم، بی جیره و مواجب
ما ریزه خوار شاهیم، او صاحب مواهب
از باده اش خرابیم، مست ابوترابیم
ما جای خود که یک عمر، حق بر علی است راغب
تکیه زده به کرسی، نزد خدای اعلی
بالاتر از رسولان، در سلسله مراتب
معراج تازه رو شد، اصوات وحی از او بود
دست خدایی اش شد، وقت نزول، کاتب
از برکت وجودش دنیا به گردش آمد
خورشید با نگاهش می رفت سمت مغرب
در روز سخت خیبر، در جنگ هر دلاور
تنها علی است غالب، مافوق کل غالب
تا ذکر لب علی شد، یا والی الولی شد
شد ذکر عرش رحمن، یا مظهر العجائب
من آمدم بگیرم، کرب و بلای خود را
از خوان لطف حیدر، در لیلةالرغائب
یک عمر زیر دِینم، گریه کن حسینم
در راه سِیر عشاق، گریه بر اوست واجب
حتی سرش به نیزه، دلسوزِ خلق می شد
یک جلوه از نگاهش، شد راهِ خیر راهب
شاه از بلندی افتاد، خنجر به کُندی افتاد
سر از قفا جدا شد، با تیغ نامناسب
مهجور از وطن ماند، بر خاک پاره تن ماند
ارباب بی کفن ماند، ای وای از این مصائب
بی تاب روز وصلیم، آن منتقم می آید
می آید آن امامِ از چشمِ خلق غائب
#محمد_جواد_شیرازی
https://eitaa.com/abdorroghaye
#مناجات
#رمضان_الکریم
از یاد خدا دوری و غفلت، به چه قیمت؟
من مانده ام و این همه ذلت، به چه قیمت؟
از نعمت سرمایه ی خود، بهره نبردم
سرمایه ی عمرم شده حسرت، به چه قیمت؟
گیرم که گناه است و نشاطش که چنین نیست
ای دل تو بگو بردنِ لذت، به چه قیمت؟
یکبار نگفتم به خودم، لحظه ی غفلت
آزرده شود حضرت حجت به چه قیمت؟
از بس که نچرخیده زبانم به مناجات
شد ورد لبم تهمت و غیبت، به چه قیمت؟
غافل شدن از مرگ و قیامت هنری نیست
رسوایی در روز قیامت به چه قیمت؟
دلبسته ی دنیا شدم و ماحصلم سوخت
رفت از کف من فیض شهادت، به چه قیمت؟
درمانده ام از معرفت حق که مرا هم
با کوه گناه، کرده دعوت، به چه قیمت؟
مقصود، علی باشد و فردوس بهانه است
بی روی علی، دیدنِ جنت به چه قیمت؟
صد شکر که در خیل محبین حسینم
خارج شوم از بزم محبت به چه قیمت؟
در کوفه همه پشت به ارباب نمودند
حیرت زده ام که به چه قیمت؟ به چه قیمت؟
از کوچکی و پستی دنیا چه بگویم
غارت شده پیراهن حضرت به چه قیمت؟
#محمد_جواد_شیرازی
https://eitaa.com/abdorroghaye
#مناجات
#رمضان_الکریم
حمد شایسته ی ربّی است که نامحدود است
او که هر جا که بر آن می نگری موجود است
گرچه دیر آمدم و عمر هدر شد اما
بخشش صاحب این خانه، همیشه زود است
آخر کبر، تباهی است، گواهش این بس
پشه ای قاتل خودکامگیِ نمرود است
دل اگر نشکند و اشک مهیا نشود
توبه و ذکر و دعا بی ثمر و بی سود است
آخر سال، همه خانه تکانی کردند
دل من مانده که بدجور غبارآلود است
برسانید مرا زود به ایوان نجف
طفلِ آواره کنار پدرش خشنود است
بارها با مددش پا شدم از روی زمین
در همه زندگی ام لطف علی مشهود است
کاش تا هست زمان، کرب و بلایی بشوم
که اجل پشت سرم هست و زمان محدود است
روزه و ذکر و مناجات بهانه است رفیق
گریه بر تشنه لبِ کرب و بلا مقصود است
دید زینب بدن زخمی و بی جان حسین...
ته گودالِ بلا، بین سنان مفقود است
تشنه لب رفت به گودال و یقین دارم که
خونِ جاری ز تنش بر عطشش افزوده است
گیسویش هست معطر به شمیم مادر
شمر بس کن، مبر آخر سوی آن گیسو دست
#محمد_جواد_شیرازی
https://eitaa.com/abdorroghaye
#مناجات
#رمضان_الکریم
#عید_نوروز
آمدم ای خدای بخشنده
با دلی از گناه، آکنده
کرده غفلت مرا سرافکنده
شده ام بر درت پناهنده
ای که خیرت همیشه شد نازل
رحم کن ای خدا بر این جاهل
گرچه آلوده است دامانم
از گناهان خود پشیمانم
حق من، آتش است می دانم
یا سریعَ الرضا نسوزانم
گرچه یک عمر بوده ام غافل
رحم کن ای خدا بر این جاهل
خواب بودم، مرا صدا کردی
به رویم باب توبه وا کردی
از بدی ها مرا جدا کردی
با مناجاتت آشنا کردی
ملجأ آخرینِ هر سائل
رحم کن ای خدا بر این جاهل
همه ی عمر، تا دم مردن
دلبرم حیدر است منحصراً
ای خدا قدرِ یک سر سوزن
حب او را مگیر از دل من
عمر، بی حب اوست بی حاصل
رحم کن ای خدا بر این جاهل
قلبِ بی حبِ مرتضی، سنگ است
صَدَقَ اللهِ بی علی، ننگ است
بی ولایش کمیت ها، لنگ است
من نجف لازمم، دلم تنگ است
برسانم دگر بر آن منزل
رحم کن ای خدا بر این جاهل
خیر و الطافِ بی حدش عشق است
آستانِ زبانزدش عشق است
تابش نور گنبدش عشق است
طرح انگور مرقدش عشق است
به علی، چاره سازِ هر مشکل
رحم کن ای خدا بر این جاهل
من خرابم ولی خرابِ حسین
ذره ام ذیل آفتاب حسین
مستم از لطف بی حساب حسین
پس مرانم ز پشت باب حسین
نیستم گرچه بر غمش قابل
رحم کن ای خدا بر این جاهل
شاهراه وصالِ من، عباس
ماه نیکو جمالِ من، عباس
أحسن الحالِ حالِ من، عباس
ذکر تحویل سالِ من، عباس
به لب تشنه ی ابوفاضل
رحم کن ای خدا بر این جاهل
آه از آن لحظه که پریشان شد
ماند بی دست و سخت حیران شد
مشک او را زدند، گریان شد
شرمسار از حسین و طفلان شد
حقِ آهی که او کشید از دل
رحم کن ای خدا بر این جاهل
#محمد_جواد_شیرازی
https://eitaa.com/abdorroghaye
#مناجات
#رمضان_الکریم
عبد ضعیف، تابِ قهر و تشر ندارد
جز آستانِ ربّش، جایی دگر ندارد
بنده رسیده اما با کوله بار خالی
نزد رئوس الأشهاد، جز چشم تر ندارد
بیچاره تر کسی از این تحبسُ الدعا نیست
درد است که دعایم دیگر اثر ندارد
لطفی مرا کشانده بر آستان توبه
این لطف از کجا بود؟! روحم خبر ندارد
حُسن توکلم بر دست دعای زهراست
گرچه محبی از من آلوده تر ندارد
خیر و صلاح طفلِ خورده زمینِ خود را
هرگز شبیه مادر، کس در نظر ندارد
شب زنده دار بودن، کار علی و زهراست
جز اقتدا به عشقش، عاشق هنر ندارد
آقایی علی را هر سائلی چشیده
او از گناهکاران هم چشم برندارد
مستیِ ناب، از چیست؟ انگور مرقد او
حتی درخت فردوس، چون آن ثمر ندارد
راه نجات یعنی کرب و بلا، زیارت
قلبم جز آن حوالی شوق سفر ندارد
فیض سحر تماما از گریه بر حسین است
بی فیضِ ذکر روضه، فیضی سحر ندارد
زهرا رسیده نزد جسم حسینش اما
جسم عزیز زهرا، ای وای سر ندارد
#محمد_جواد_شیرازی
https://eitaa.com/abdorroghaye
#مناجات
#رمضان_الکریم
مولایَ یا مولای، سرتاپا گناهم
عذری ندارم، شرمسارم، روسیاهم
مولایَ یا مولای، بیرونم مینداز
چیزی نمی خواهم، گدای یک نگاهم
قلبم به ذکرت زنده می ماند حبیبم
ای منتهای حاجتم، ای تکیه گاهم
تا پای من لغزید، دستم را گرفتی
از کودکی دادی نجات از پرتگاهم
قدری مصیبت، های و هویم را در آورد
غافل ازین بودم که هستی خیرخواهم
مولایَ یا مولای، با قبرم چه سازم؟!
دلواپسِ تاریکی آن جایگاهم
از مادریِ فاطمه بالانشینم
بیرون کشیده بارها از قعر چاهم
شاهم فقط مولا علی باشد ولاغیر
دور از ضلالت با علی در شاهراهم
مولایَ یا مولای، از هجرش خرابم
دلتنگِ ایوان طلا و صحن شاهم
یاد وداع آخرش با بچه هایش
در پشت درب خانه اش افتاده راهم
مولایَ یا مولای، کوفه بی علی شد
چون پیر مرد کوفه غرق اشک و آهم
پشتم شکسته گرچه، شکرش باز باقی است
بین کفن پیچیده شد پشت و پناهم
کوفه کفن هم داشت پس! ماندم که از چه
بهر حسینش بوریایی شد فراهم؟!
بیچاره ام کرده غمش، گریان برای...
آن جسم گرمادیده بین قتلگاهم
#محمدجواد_شیرازی
https://eitaa.com/abdorroghaye
#مناجات
#رمضان_الکریم
خوان جود و رحمتش را میزبان انداخته
سفره را از بی کران تا بی کران انداخته
دعوتم در میهمانی لیک دستم بسته است
نفسِ بد بر دور دستم ریسمان انداخته
شرح من شرح کسی باشد که از نادانی اش
توبه اش را پشت گوشش هر زمان انداخته
با که گویم از خطایم هیچ کس بویی نبرد
بس که پرده بر گناهم، غیب دان انداخته
مِنُ و مِن کردن، نشان از بازگشت کودک است
این زبانم را خجالت از بیان انداخته
شرمِ از حق جای خود اما بغل وا کردنش
شوق توبه در دل پیر و جوان انداخته
شب نشینان، شادمان باشید چون شاه نجف
کیسه بر دوشش به عشق سائلان انداخته
ساقی من آن یداللّهی است که بر مرقدش
دستِ زهرا، طرح انگور از جنان انداخته
كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ، باقی است مولانا علی
سر به سجده محضرش هفت آسمان انداخته
تا ابد پرسه فقط دور سرایش می زنم
بس که بی منت برایم استخوان انداخته
یاد عشاق امیرالمؤمنین، وقت سحر
دانه ی تسبیح را صاحب زمان انداخته
سفره ی افطار شد پهن و لب خشک حسین
از غذا خوردن مرا وقت اذان انداخته
صوت تسبیحش چه شد دیگر نمی آید به گوش؟!
از صدا آخر گلویش را سنان انداخته
خواهرش بی تاب شد تا دید بر انگشترش
وقت غارت، گوشه چشمی ساربان انداخته
چوب دستِ بی حیا بر جای لب های نبی
آن قدر کوبید، رد خیزران انداخته
#محمدجواد_شیرازی
https://eitaa.com/abdorroghaye
#مناجات
#رمضان_الکریم
آخر ماه آمده، شرمنده و زارم هنوز
آه... بر این نفس وامانده گرفتارم هنوز
بارِ بد جز صاحبش خواهان ندارد ای خدا
مانده روی دست من سرمایه و بارم هنوز
سائلان شهر هم خوابند این ساعات شب
آنقدر درمانده ام از خویش، بیدارم هنوز
شرمسارم از اباصالح امام عصر خود
چون نکرده ذره ای تغییر، رفتارم هنوز
بندگانت توبه کردند و همه برگشته اند
سر به زیر انداختم از بس گنهکارم هنوز
هرچه می خواهی بخوان اما نخوان بی صاحبم
هرچه هم باشم پدر دارم، علی دارم هنوز
سیدی دلتنگ ایوانِ طلای حیدرم
در نجف مانده دل مجنون و بیمارم هنوز
خورده بر کارم گره، از کربلا جا مانده ام
هرچه کردم وا نشد این عقده از کارم هنوز
از شروع ماه، گریان وداعش بوده ام
شد تمام این ماه رحمت، سخت می بارم هنوز
یاد زینب بوده ام هر وقت شد وقت وداع
داغدارش در وداعی سخت و دشوارم هنوز
وقت رفتن آمده، آرام تر قدری حسین
دل نکندم، صبر کن، مشتاق دیدارم هنوز
مثل این پنجاه و شش سالی که بودم خواهرت
هرچه غم در سینه ات داری خریدارم هنوز
مادرم کرده وصیت تا ببوسم حنجرت
از گلویت بوسه ای را من طلبکارم هنوز
دیگر از ذبحت نزن حرفی، نمی دانی مگر
می دهد یک خار در پای تو آزارم هنوز
#محمد_جواد_شیرازی
https://eitaa.com/abdorroghaye
#مناجات
#رمضان_الکریم
آخر ماه، گدا مانده و تنها مانده
همه رفتند فقط بنده ی رسوا مانده
درب مهمانی خود را کمی آرام ببند
یک نفر از صف بخشیده شدن جامانده
دستگیری بکنی یا نکنی هر دو رواست
دست تسلیم منِ غم زده بالا مانده
هیچ کس واسطه ی بنده ی آلوده نشد
مثل هر سال فقط یوسف زهرا مانده
همه ی زندگی ام حاصل لطف مهدی است
تازه آقایی او در صف عقبی مانده
عاقبت آبرویم ریخت و در چشم امام...
بی بها کرد مرا چشم بد وامانده
سخت دلتنگ نجف هستم و ایوان علی
بر دل غم زده ام، شوق تماشا مانده
آخر ماه هم از غربت ارباب بگو
بین گودالِ پر از خون، تن مولا مانده
اکبر و قاسم و عبداله و عون و عباس
همه رفتند... فقط زینب کبری مانده
چه کند زینب مضطر که سنان دور شود
لب زخمی حسینش به دعا وا مانده
#محمد_جواد_شیرازی
eitaa.com/abdorroghaye
#مناجات
#رمضان_الکریم
آمد ندا که وقت اقامت تمام شد
چشمی بهم زدیم و ضیافت تمام شد
یار دلم، دعای ابوحمزه الوداع
صد حیف، انس ما به چه سرعت تمام شد
کم می کنیم زحمتِ خود را و می رویم
ای میزبان ببخش، اذیت تمام شد
مانند ابرهای بهاری دلم پر است
ماه نجات و بخشش و رحمت تمام شد
ای وای اگر دوباره شوم تحبس الدعا
باید چه کرد، ماه اجابت تمام شد
هر شب به یاد صحن نجف مست می شدیم
شب های دلنشین زیارت تمام شد
گفتم: نماز و روزه و حجم فقط علی است
گفتند: با علی است که دینت تمام شد
او یکه جانشین بلافصل مصطفاست
روز غدیر، بر همه حجت تمام شد
هنگام مرگ کاش بگویند در برم
دلتنگی اش به وصل شهادت تمام شد
وقت وداع آمد و زینب به یار گفت:
ایام، زود طی شد و فرصت تمام شد
بوسه به حنجرت زدم و گریه ام گرفت
پنجاه و شش بهار، چه راحت تمام شد
رفتی و پیر کرد مرا داغ غربتت
ذبحت حسین، بعدِ سه ساعت تمام شد
رفتی حسین، داغ اسارت شروع شد
رفتی و حفظ عزت و حرمت تمام شد
#محمد_جواد_شیرازی
https://eitaa.com/abdorroghaye
تقسیم بندی اشعار موجود در کانال:
۱_ اشعار مربوط به ایام فاطمیه:
#امام_زمان_عج_فاطمیه
#فاطمیه_مدح
#فاطمیه_روضه_فراق_پیامبر
#فاطمیه_روضه_بستر
#فاطمیه_روضه_کوچه
#فاطمیه_روضه_حمله_بر_آستان_وحی
#فاطمیه_روضه_شب_شهادت
#فاطمیه_روضه_شام_شهادت
#فاطمیه_ایام_پس_از_شهادت
۲_ اشعار مربوط به ایام محرم و صفر:
#امام_زمان_عج_محرم_و_صفر
#مناجات_امام_حسین_علیه_السلام
#حضرت_مسلم_بن_عقیل
#ورود_کاروان_به_کربلا
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#طفلان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیهم
#حضرت_عبدالله_بن_حسن_علیهما_السلام
#حضرت_قاسم_علیه_السلام
#حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#شب_عاشورا
#گودال_قتلگاه
#غروب_عاشورا
#ورود_اسرا_به_کوفه
#دفن_ابدان_مطهر_شهدای_کربلا
#تنور_خولی_لعنة_الله_علیه
#امام_سجاد_علیه_السلام_شهادت
#ورود_کاروان_به_شام
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام_شهادت
#مناجات_امام_حسن_علیه_السلام
#اربعین
#پیامبر_اکرم_صلی_الله_علیه_وآله_شهادت
#امام_رضا_علیه_السلام_شهادت
۳_ سایر اشعار:
#پیامبر_اکرم_صلی_الله_علیه_وآله_ولادت
#امیرالمؤمنین_علیه_السلام
#امیرالمؤمنین_علیه_السلام_غدیر
#امیرالمؤمنین_علیه_السلام_شهادت
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها_ولادت
#امام_حسن_علیه_السلام_ولادت
#امام_حسین_علیه_السلام_ولادت
#امام_سجاد_علیه_السلام_ولادت
#امام_باقر_علیه_السلام_شهادت
#امام_صادق_علیه_السلام_شهادت
#باب_الحوائج_موسی_بن_جعفر_علیه_السلام
#امام_رضا_علیه_السلام
#امام_رضا_علیه_السلام_ولادت
#جواد_الائمه_علیه_السلام_شهادت
#جواد_الائمه_علیه_السلام_ولادت
#امام_هادی_علیه_السلام_شهادت
#امام_هادی_علیه_السلام_ولادت
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام_شهادت
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام_ولادت
#امام_زمان_عج
#امام_زمان_عج_نیمه_شعبان
#حضرت_خدیجه_سلام_الله_علیها
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام_ولادت
#حضرت_عباس_علیه_السلام_ولادت
#حضرت_سکینه_بنت_الحسین_سلام_الله_علیها
#حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
#امام_خمینی_ره
#حاج_قاسم_سلیمانی
#شهید_سید_ابراهیم_رئیسی
#مناجات
#مناجات_روز_عرفه
#لیلة_الرغائب
#شب_جمعه
#مبعث
#کلیپ
https://eitaa.com/abdorroghaye
#مناجات
#شب_جمعه
رفته ام تا پرتگاه اما خدا نگذاشته
لطف او هرگز مرا بر خویش وا نگذاشته
دوست دارم عادت او را که بنده پروری است
فرقی اصلا بین دارا و گدا نگذاشته
کارِ این صاحبکرم همواره دارد حکمتی
بنده ای را بی جهت در تنگنا نگذاشته
شد مقرب هر کس که بعد از توبه اش
عهد خود را با خدایش زیر پا نگذاشته
نیمه شب ها بی قراریم و برای عاشقان
خواب راحت، دوری از کرب و بلا نگذاشته
سربلند عالم است آن کس که وقت بندگی
سر به جز بر تربت خون خدا نگذاشته
کِشتی این روضه ها امن است و ظلمت بارها
خواست غرقم سازد اما ناخدا نگذاشته
او که باب رحمت و باب نجات امت است
بین سختی ها مرا هرگز رها نگذاشته
دوستان رفتند از دورم، فقط مانده حسین
باز هم تنها مرا آن باوفا نگذاشته
روضه ی لب های خشک و تشنه اش در کربلا
روزِ خوش اصلا بر اهل کبریا نگذاشته
مادرش اینجاست برگردان سخن را روضه خوان
خنجرش را شمر اصلا بر قفا نگذاشته
پیکرش حتما کفن شد، آن تن صدپاره را...
حضرت سجاد، بین بوریا نگذاشته
#محمد_جواد_شیرازی
https://eitaa.com/abdorroghaye