eitaa logo
اشعار محمد جواد شیرازی
870 دنبال‌کننده
35 عکس
9 ویدیو
0 فایل
این کانال توسط ادمین اداره می شود. مشاهده بانک جامع اشعار در وبلاگ: http://Sabuo.blog.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
غدیری هستم و عبدم امام المتقینی را که پیمودم به حب او مسیر راستینی را نبی روز غدیر خم، کمال بعثتش رو شد به امر حق بیان فرمود امر جانشینی را دو دست مرتضی در دست خاتم بود، یعنی حق... سزا دانست بر خاتم، چنین دُر و نگینی را فقط باشد علی لایق که بر دوشش بیاندازد ردای وصف زیبای امیرالمؤمنینی را بگو لبیک با یک یاعلی، مَن کُنتُ مولا... را خدا را شکر کن داری چنین نور مبینی را چه می فهمیم حیدر کیست؟! چه می فهمیم حقش چیست؟! خدا رحمت کند امثال علامه امینی را غذای بچه هایش را به ایتام و فقیران داد ندیده چشم عالم شاهمردِ اینچنینی را شب معراج، حق بود و نبی بود و سکوتی محض شنید احمد به ناگه یک صدای دلنشینی را صدایی که تمام انبیا دلگرم آن بودند همان که شاد می فرمود هر اندوهگینی را از آن لب های نورانی، از آن حلقوم ربانی الهی بشنوم آوای رب العالمینی را علی حتی به مور در مسیرش هم نظر می کرد یقین دارم علی دارد فقط این تیزبینی را چنین مردی رئوف و مهربان در نزد یارانش نشان داده است در میدان حماسه آفرینی را درِ خیبر به دستش بود و بر لب ذکر هو می گفت کجا داری سراغ اینگونه شیر بی قرینی را چه گویم از کراماتش، چه گویم از مقاماتش به چالش می کشد اوصاف او عقل زمینی را شدم دلتنگ کوی حیدر و آرامش محضش ندیدم از نجف بهتر به عمرم سرزمینی را تصور کن نشستی در میان حجره ی صحنش خدا قسمت کند دیدار او در اربعینی را تمام عمر، پیغمبر سفارش کرد بر حبش رها کردند این امت عجب حبل المتینی را امان از ناسپاسی کردن و حمله به بیت وحی گرفتند از علی آخر چه یار و همنشینی را پس از زهرا علی زانو بغل می کرد طوری که نوشته صاحب مقتل تصور کن جنینی را eitaa.com/abdorroghaye
در هر نفس، دلگرمی طه، علی بود حتی میان عرش، آن بالا علی بود اصلی ترین اعجاز احمد در رسالت قرآن نبوده بلکه بودن با علی بود قرآن مگر بی مدح حیدر سوره دارد هر جای قرآن گشته ام، پیدا علی بود "ألیَوم أکمَلتُ لَکُم" یعنی محمد شرط کمال بعثتش، تنها علی بود در جنگ های سخت آن دوران، همیشه ذکر پیمبر، لافتی إلا علی بود از ماجرای فتح خیبر شد نمایان تنها یل بی باک و بی همتا علی بود در سختی جنگ احد، از گِرد احمد رفتند اصحاب نبی اما علی بود آن کس که نفس مصطفی بود و به جایش در بسترش خوابید بی پروا، علی بود با او کسی احساس تنهایی نمی کرد بر بی پناهان، ملجأ و مأوا علی بود حیرت زده هستند سلمان و اباذر هر منزلی رفتند در آن جا علی بود با یا علی، موسی کلیم الله گشت و... ذکر لب عیسی بن مریم یا علی بود آن کس که مست سجده هایش بود جبریل آن عاشق دلداده، مولانا علی بود سُبحانَ رَبّی... جای حیرت نیست، محشر دیدی اگر که رَبّی الأعلی، علی بود بالاتر از هر رتبه ای را مرتضی داشت آرامش انسیة الحورا علی بود ممسوس حق بودند در یک نور واحد حیدر، بتول و حضرت زهرا علی بود eitaa.com/abdorroghaye
خاک در قنبرم، حیدری ام حیدری ریزه خور این درم، حیدری ام حیدری رزق به دستان اوست، ساقی و صاحبْ سبوست مست میِ کوثرم، حیدری ام حیدری از دم قالوا بلىٰ، با کرم مرتضی فاطمه شد مادرم، حیدری ام حیدری اصلِ اصول خداست ، نفسِ رسول خداست شیعه ی پیغمبرم، حیدری ام حیدری به چه مبارک شده، با خط خوش حک شده بر روی انگشترم، حیدری ام حیدری مِهر علی منجلی است، حجت سید علی است پشتِ سر رهبرم، حیدری ام حیدری هرکه بپرسد مرا، کیست تو را ناخدا؟ نام علی می برم، حیدری ام حیدری راه و مسیرم علی است، نور ضمیرم علی است نعره کشد باورم، حیدری ام حیدری قهر کند یا عطا، درد دهد یا شفا هر چه دهد می خرم، حیدری ام حیدری حب علی آبروست، صحن نجف آرزوست در به در حیدرم، حیدری ام حیدری ذکر علی چون عسل، شد سخنم از ازل تا نفس آخرم، حیدری ام حیدری eitaa.com/abdorroghaye
گِل آدم و رد پای نجف گِل نوح، از ناخدای نجف گِل هود و صالح، فدای نجف به جان همین انبیای نجف منم عبد دولتسرای نجف   رسیدم به خیرِ کثیرِ غدیر که بیعت کنم با امیر غدیر موحد شدم از مسیر غدیر به هر ذره ی حق نمای نجف منم عبد دولتسرای نجف   قسیم است بین سعید و شقی نرفته سرم زیر هر بیرقی غدیریه خوانده علیَ النَّقی... که باشم به زیر لوای نجف منم عبد دولتسرای نجف   نمک گیر، از سفره ی حیدرم علی رازقِ اول و آخرم به ‌خوش یمنی عصمتِ مادرم... شدم از ازل مبتلای نجف منم عبد دولتسرای نجف   به نور کمیل و مناجات خود به تفسیر قرآن و آیات خود به این عبدِ آیینه از ذات خود... مباهات دارد خدای نجف منم عبد دولتسرای نجف   چه ننگی است، جویای فانی شدن گرفتار هر آستانی شدن مرید فلان و فلانی شدن چه دانند قدر و بهای نجف منم عبد دولتسرای نجف   چه خوب است میل عنب داشتن ارادت به ماه رجب داشتن علیٌ مَعَ الحَق به لب داشتن... سر کوی دارالشفای نجف منم عبد دولتسرای نجف   ره عاشقی را رصد می کنم به خود، "ذکرِ هو" گوشزد می کنم توسل به بنت اسد می کنم... که جویم دلِ مقتدای نجف منم عبد دولتسرای نجف   به نور علی شد قرین، فاطمه علی دین و معیار دین، فاطمه در این راه، تنها معین، فاطمه دهد بوی او جای جای نجف منم عبد دولتسرای نجف   هلاک بتولم، هلاک علی شدم فاطمی، سینه چاک علی به یک جرعه باده ز تاک علی... شدم مست ایوان طلای نجف منم عبد دولتسرای نجف   دوباره دچار محرم شدم دچارِ نگارِ محرم شدم ببین بیقرار محرم شدم حسینی شو از کربلای نجف منم عبد دولتسرای نجف   اگر غم چشیدی، بگو یاحسین اگر آب دیدی، بگو یاحسین کفن گر خریدی، بگو یا حسین برو گریه کن پا به پای نجف منم عبد دولتسرای نجف eitaa.com/abdorroghaye
عرش برین شاهدِ شأن رفیع علی است ارض و سما گوشه ی ملک وسیع علی است   یاد گرفتم من از محضر ابن الجواد عبد و مطیع خداست، هر که مطیع علی است   چشم بصیر علی، چشم بصیر خداست گوش سمیع خدا، گوش سمیع علی است   هیچ زمانی زره بر کمر خود نبست راوی این ماجرا، تیغ سریع علی است   رهبر هر مکتبی عزت آن مکتب است سینه سپر کن بگو، عزت شیعه علی است   منکر او تا ابد مُلحد و سردرگم است شاهد این حرف ها، عید غدیر خم است   *   حضرت ختمی مآب، دست علی را گرفت ولوله ای در میانِ همگان پا گرفت   بعد به امر خدا، پیش نگاه همه دست علی را خودش یک تنه بالا گرفت   با همه ی قوتش، خطبه ای از عشق خواند از نفس و خطبه اش مکتب حق پا گرفت   گفت علی بعد من، رهبر این امت است در دل هر شیعه ای حب علی جا گرفت   امر مهمی است که، ختم رسل یک به یک از همه ی جمعیت، بیعت و امضا گرفت    باید از این ماجرا گفت به هر بی خبر باید از این راه گفت بیشتر و بیشتر   *   ریخت به هم نهضتش جهل فراگیر را کرد عیان صولتش کفر اساطیر را   غیر علی هیچ کس حضرت فاروق نیست خطبه به خطبه شکست پایه ی تزویر را   تیر ندانست او مست خدا بود و بس برد ز هوش و حواس، معرفتش تیر را   وای از آن لحظه که در وسط کارزار سر بدهد مرتضی نعره ی تکبیر را   غرق به خون در اُحد، پای نبی ایستاد در کف خود می فشرد، قبضه ی شمشیر را   فوق ایادیِ خلق هست یَدُالله اوست نیست حریفش کسی، چون أسَدُ الله اوست   * باده به کف حیدر است، حق علی و هو علی عِرض و شرف حیدر است، حق علی و هو علی   فاتح خیبر علی است، جلوه ی داور علی است شاه نجف حیدر است، حق علی و هو علی   چون دم پیکار شد، خیبر و بدر و اُحد اول صف حیدر است، حق علی و هو علی   این سر میدان علی است، آخر میدان علی است چهار طرف حیدر است، حق علی و هو علی   سوره ی توحید حق، خالق خورشید حق دُر صدف حیدر است، حق علی و هو علی   کیست پس از مصطفی لایق این منزلت جایگزین نبی، شد علی از هر جهت   *   راه نجات خدا، سلسله ی موی اوست حلقه ی وصل دعا، حلقه ی گیسوی اوست   پور ابیطالب است، سجده بر او واجب است قبله ی اهل یقین، در دو جهان روی اوست   مرده به پا می شود، شمس عقب می رود کل جهان واله از یک خم ابروی اوست   مدح علی را بس است، این که میان زنان حضرت خیرالنساء، همدم و بانوی اوست   جوشن حیدر فقط، نفس بتول است و بس ذکر لب فاطمه، قدرت بازوی اوست   او که خودش پایه ی اصلی اسلام بود همدم هر سائل و مونس ایتام بود   *   یثرب احمد چه شد این همه خاموش شد؟! بیت ولی خدا از چه سیه پوش شد؟   جهل سقیفه گرفت جای اولوالامر را بیعت روز غدیر، زود فراموش شد   یک نفر این جا فقط پای علی سوخته همدم این عاشقی، نقشِ به بازوش شد   آه از این فاجعه، زیر در خانه اش در وسط شعله ها فاطمه بیهوش شد   سوخت و پیروز شد، در دل تاریخ ها تا به ابد عزت فاطمه منقوش شد   صبر کنید اهل دل، می رسد آقایمان منتقم فاطمه، حضرت صاحب زمان eitaa.com/abdorroghaye
وقت و بی وقت است کار دل، هوایش می کنم دلبری دارد دلم، حیدر صدایش می کنم بردن نام علی از واجبات هر شب است هر شبی یادم رود، فورا قضایش می کنم جان فدای مهربانی و سَلونی گفتنش باب علم است و به جهل خود ثنایش می کنم پای حیدر سنگ خوردن، طعنه خوردن، برکت است کور خوانده هر کسی گفته رهایش می کنم با علی تا آخر خط هستم و در این مسیر اقتدا بر وصله ی روی عبایش می کنم دست اگر سوی طعام دشمن مولا رود پیش چشمان همه از تن جدایش می کنم راحت و آسوده ام از فکر نان، چون تکیه بر... دست های رازق و مشکل گشایش می کنم آن کسی که نام حیدر را برایم مشق کرد تا ابد، بعد از نماز خود دعایش می کنم آن قدر می گویم از روز غدیرش، عاقبت بی خبر هرکس که باشد، آشنایش می کنم نفسِ احمد بودنش بالاتر از هر رتبه ایست مثل پیغمبر دلم را مبتلایش می کنم در اُحد با جسم مجروحش نبی را حفظ کرد تا ابد صحبت از ایمان و وفایش می کنم باب خیبر... خطبه ی بی نقطه... یا که ردّ شمس... شک به بنده بودنش با کارهایش می کنم ‌خلقتش، تأیید توحید است و الله الصمد با ثنای مرتضی، شکر خدایش می کنم خاک، سجده گاه مؤمن شد، علی هم بوتراب در نمازم، روز و شب سجده برایش می کنم نیستم پیغمبر اما مرتضی فرمان دهد کودکم را ذبح در پایین پایش می کنم او که جای خود اگر که قنبرش لب تر کند هرچه را دارم همه یک جا فدایش می کنم آه، بر لب... اشک، بر دیده... به لب جان می رسد تا نظر بر عکس ایوانِ طلایش می کنم گر که شرط وصل در مرگ است، پس با این حساب آرزوی مرگ با شوق لقایش می کنم تا نفس در سینه ام باقی است، در هر حالتی گریه بر جسم حسینِ سرجدایش می کنم روضه را سر بسته می گویم کفن پیدا نشد شرم از تشریح داغ بوریایش می کنم eitaa.com/abdorroghaye
ایوان نجف! باز دلم کرده هوایت رحمت به خلیلی که چنین کرده بنایت ای کاش کنم روبروی صحن تو سر خم مستانه به دور سر آقام بچرخم ای کعبه ی من، روی حیدر بهتر از وطن، کوی حیدر با بوی گنه آب و گلم ریخته برهم آقا نظری کن که دلم ریخته برهم دور از نجفت غرق بلا شد، شب و روزم تا کی من از این داغ نفسگیر بسوزم بر من خراب کن نگاهی یا ابوتراب کن نگاهی گیرم که دلم عصمت دیدار ندارد اصلا تو بگو باغ مگر خار ندارد؟! باشد دل من لایق بر طور نجف نیست گر قسمت من باده ی انگور نجف نیست جان من بگیر، من تمامم ساقی غدیر، تشنه کامم من تشنه لب چشمه ی جوشان غدیرم جز باده کوثر ز کسی باده نگیرم هم جان منی، هم نفس و معنی دینم با هرکه تو را دوست ندارد ننشینم ای قبله و میزان، لک لبیک ای باطن قرآن، لک لبیک دلگرم توام گرچه شدم از همه دلسرد عمری است که بابای منی، بی برو برگرد با لطف خودت نوکر این درگهم آقا بر چادر زهرا قسمت می دهم آقا ای حی و مجیر یاعلی جان دست من بگیر یاعلی جان ای چشمه ی جوشان نوه ات تشنه فدا شد رأس علی آن کودک بی شیر جدا شد از خون علی صورت ارباب خضاب است بعد ازین فقط حسرت و غم کار رباب است دلبرم بخواب، لایی لایی اصغرم بخواب، لایی لایی https://eitaa.com/abdorroghaye
جهت سهولت در دسترسی مخاطبین محترم، تقسیم بندی اشعار موجود در کانال صورت پذیرفت: ۱_ اشعار مربوط به ایام فاطمیه: ۲_ اشعار مربوط به ایام محرم و صفر: ۳_ سایر اشعار: https://eitaa.com/abdorroghaye