#حضرت_مسلم_بن_عقیل
حضرت ماه نیا، شاه نیا، آه نیا
سمت کوفه قدمی بیش دگر راه نیا
بین این غمکده کفتار زیاد است زیاد
منکِر حیدر کرار زیاد است زیاد
از غریبی، شده ام در به در و سرگشته
هیچ کس پشت سرم نیست، ورق برگشته
کوفیانی که نوشتند مریدت هستند
ریسمان دور دوتا دست سفیرت بستند
وسط کوچه به نیرنگ، مرا سیر زدند
بر لب و بر دهنم قبضه ی شمشیر زدند
از کنارم، قدح آب خنک می بردند
با لب تشنه مرا زیر کتک می بردند
قسمت این بود که لب تشنه فدایت بشوم
اولین تشنه لبِ بزم عزایت بشوم
مسلمت لحظه ی جان کندن خود یاد شماست
به خدا چشم ترم از غم اولاد شماست
بگذر از من پسر فاطمه، نفسی بفداک
از روی بام، تن بی سرم افتاد به خاک
بشنو آقا کمی از این خبر تازه ی شهر
نصب شد رأس سفیرت سر دروازه ی شهر
پر شده گوش من از گریه ی مرغابی ها
پیکرم رفت غریبانه به قصابی ها
شرمسار و خجلم از روی آب آور تو
از علی اکبر و از قاسم و از خواهر تو
می شود خواهرت این جا به خدا آواره
هم سخن می شود او با پسر بدکاره
چه بگویم که ازین داغ، زبان می گیرد
حرمله تیر سه شعبه به کمان می گیرد
یک نفر هست که شخصیت تندی دارد
تازه بر دور کمر، خنجر کندی دارد
گرچه قسمت نشد و بر جگرم آب نخورد
دور دستان کسی، موی سرم تاب نخورد
نکند تشنه شوی، خسته و مضروب شوی
نکند در ته گودال لگدکوب شوی
به فدایت سر خونی من و هانی تو
نگرانم بخورد سنگ به پیشانی تو
مشکلی نیست مرا روی قناره ببرند
ترس دارم ز تنت پیرهنت را بدرند
#محمد_جواد_شیرازی
http://eitaa.com/abdorroghaye
#حضرت_مسلم_بن_عقیل
سلام ای نازنین شاه و حبیبم
بیابان گرد تنهای غریبم
نوشتم که بیا، شرمنده هستم
من از این نامه ها شرمنده هستم
تمام قول ها از دم دروغ است
سرِ آهنگران خیلی شلوغ است
نوشتند و تو را ای یار خواندند
ولیکن پای این پیمان نماندند
ولایت در وجودم منجلی بود
گناهم بردن نام علی بود
هر آنچه کوشش و همت نمودند
شنیدی که حریف من نبودند
تمام دشمنان را خوار کردم
شبیه مرتضی پیکار کردم
امان دادند، عهد خود گسستند
به کعب نیزه دندانم شکستند
از اولاد زنا نیرنگ خوردم
من از زن های کوفه سنگ خوردم
صدای العطش آمد به گوشم
خبر داری نشد آبی بنوشم
خدا را شاکرم آبی نخوردم
فدای کام خشکت، کام خشکم
سر دارالعماره گریه کردم
به یاد شیرخواره گریه کردم
عجب جشنی به پا شد عید قربان
سرم از تن جدا شد نذر جانان
تنم را بین هر کوچه کشیدند
به روی سینه ام طفلان دویدند
همه دارایی ام را غصب کردند
سرم را روی نیزه نصب کردند
در این شهر جفا و نا امیدی
کنار مزبله ماندم، شنیدی؟!
نگویم مابقی ماجرا را
نگویم کوچه ی قصاب ها را
به زیر نور مهتاب و ستاره
تنم آویخته شد بر قناره
نیا کوفه که کوفه قحط آب است
نفاق و خدعه هاشان بی حساب است
نیا تا دخترت در تب نیفتد
نظر بر سایه ی زینب نیفتد
رقیه طاقت دوری ندارد
توان درد مهجوری ندارد
نیا تا شمر شمشیری نسازد
نیا تا حرمله تیری نسازد
برای دیدنت در انتظارند
برای کشتنت برنامه دارند
نیا تا پیکرت عریان نماند
سنان در پهلوی قرآن نماند
تو آقا زاده ی بنتُ الرسولی
نده گیسوی خود را دست خولی
خلاصه ای امیر هر دو عالم
حلالم کن، حلالم کن، حلالم
#محمد_جواد_شیرازی
eitaa.com/abdorroghaye
#حضرت_مسلم_بن_عقیل
نیا ای یار و دلدارم، حبیبم
نیا کوفه پسر عمّ غریبم
من از حق شما گفتم ولیکن
لب و دندان خونی شد نصیبم
.
نگو کوفی، بگو بی دین و بی درد
عوض شد چهره ی این شهرِ نامرد
خودم با چشم خود دیدم لعینی
تو را با کیسه ای گندم عوض کرد
.
نه سقفی دارم و نه سایه بانی
شدم تنها و بی کس مثل هانی
به یاد حیدر کرار بودم
دو دستم بسته شد در ریسمانی
.
فقط نام تو را هر لحظه بردم
حسابی بین کوچه سنگ خوردم
شنیدی که میان قصر کوفه
نخوردم آب و تشنه جان سپردم
.
اگر بین عمارت گریه کردم
به یادت از خجالت گریه کردم
برای داغ و غم های خودم نه
برای دخترانت گریه کردم
.
به زیر آسمانی پر ستاره
به خاک افتادم از دارالعماره
تنم تا کوچه ی قصاب ها رفت
مرا بستند بر روی قناره
.
همه آماده ی جنگند اینجا
شدیدا اهل نیرنگند اینجا
نیاور دخترانت را به این شهر
که بی رحمند و دل سنگند اینجا
.
نده از خون طفلانت هزینه
برو با اهل بیت خود مدینه
بماند یک دقیقه بی ابالفضل
چه می آید سرش آخر سکینه
.
به جان خواهرت، برگرد برگرد
فدای اصغرت، برگرد برگرد
ندارد صبر دوری و جدایی
سه ساله دخترت، برگرد برگرد
.
شدم شرمنده ات با سر به زیری
بگو عذر مرا هم می پذیری
الهی لحظه ای حتی در این شهر
نبیند خواهرت رخت اسیری
#محمد_جواد_شیرازی
eitaa.com/abdorroghaye
#حضرت_مسلم_بن_عقیل
برگرد تا در سینه ام ماتم نماند
بر گونه ام رد نم و شبنم نماند
یک دم تصور کن که زینب بی تو باشد!
اکبر نباشد تازه سقا هم نماند
برگرد تا زخم گلوی خشک اصغر
تشنه برای جرعه ای مرهم نماند
نزد رقیه باش تا آرام باشد
در سینه اش یک ذره درد و غم نماند
برگرد تا اینکه زبانم لال، زینب...
وقت شلوغی بین نامحرم نماند
انگشترت دستت نمی ماند، ردش کن
تا ساربان در فکر این خاتم نماند
آخر وصیت را به ابن سعد گفتم!
یارب کسی اینگونه بی همدم نماند
ای کوفه شاهد باش جسمم ریخت برهم
تا جسم شاه و دلبرم درهم نماند
بر من بزن هر قدر سنگ تیز داری
یک سنگ، در این شهر می خواهم نماند
خیلی تنم مبهم شده روی قناره
تا جسم اربابم دگر مبهم نماند
طفلان من نذر علی، ای کوفه بگذار
پیش علی اکبر، قدِ او خم نماند
لب تشنه جان دادم که آقای غریبم...
هر طور شد، لب تشنه، دستِ کم نماند
دلشوره دارم غارتش سازند این ها
حتی لباس کهنه می ترسم نماند
دلشوره دارم وقت تکفین امیرم
غیر از حصیری بین این عالم نماند
#محمد_جواد_شیرازی
eitaa.com/abdorroghaye
#حضرت_مسلم_بن_عقیل
سر دارالعماره زار و بی جانم، حلالم کن
نوشتم که بیا اما پشیمانم، حلالم کن
نکردم لحظه ای گریه برای غربتم اصلا
برای غربتت اینگونه گریانم، حلالم کن
فقط یک پیرزن در کوفه از مسلم حمایت کرد
اسیر خدعه های ابن مرجانم، حلالم کن
سر فرزند یک بدکاره عهد خود رها کردند
من از این قوم کوفی روی گردانم، حلالم کن
هر آن کس حرف حق گوید، دهانش سنگ خواهد خورد
به فکر زینبین و سنگ بارانم، حلالم کن
علی اکبر، علی اصغر، نبینی داغ اولادت
فدای بچه هایت جان طفلانم، حلالم کن
همینکه بی هوا چشمم به چوب خیزران افتاد
میان ظرف آب افتاد دندانم، حلالم کن
به قطره قطره خونی که میان مشت من پر شد
نوشتم بر زمین، با دست لرزانم حلالم کن
اگر این آب، خونی شد فدای کام عطشانت
مُواساتم شد اینگونه که عطشانم، حلالم کن
شهیدانت همه بر روی پایت جان دهند اما
غریبانه اسیر درد هجرانم، حلالم کن
اراذل با منِ مسلم چه ها کردند در کوفه
به یاد خواهرت خیلی پریشانم، حلالم کن
تنم را بر زمین در پشت مرکب می کشند اما
برای پیکرت پاره گریبانم، حلالم کن
زبانم لال این ها تشنه ی تاراج تو هستند
بخوان این نکته را از جسم عریانم، حلالم کن
#محمد_جواد_شیرازی
http://eitaa.com/abdorroghaye
#حضرت_مسلم_بن_عقیل
پر شده قلبم از ولای حسین
دوست دارم شوم فدای حسین
روی دارالعماره حس کردم
می وزد عطر آشنای حسین
شرمسارم از آن همه نامه
شرم دارم ز بچه های حسین
کاش یک لحظه محضرش بودم
تا بیفتم به دست و پای حسین
بر غریبی خود نمی گریم
هست اشکم فقط برای حسین
جز من و هانی و یکی دو نفر
هیچ کس نیست مبتلای حسین
مانده ام این جماعت نامرد
چه گرفتند در ازای حسین؟!
همه بیتاب کشتنش هستند
چه بلایی است کربلای حسین
وسط نیزه دارها گفتم:
بزنیدم مرا به جای حسین
می شود ذبح، تشنه لب اصغر
غم عظماست ماجرای حسین
وای اگر پیکر علی اکبر
نشود جمع در عبای حسین
شد اگر پیکرم رها بر خاک
به فدای تن رهای حسین
لب خونی و تشنه ام گویاست
تشنگی می شود جزای حسین
گونه ام را شکافت سنگ اما
آه از روی حق نمای حسین
می رسد پیش زینبین آخر
روی نیزه، سرِ جدای حسین
تنش اینجا کفن نخواهد شد
لالم از داغ بوریای حسین
#محمد_جواد_شیرازی
eitaa.com/abdorroghaye
تقسیم بندی اشعار موجود در کانال:
۱_ اشعار مربوط به ایام فاطمیه:
#امام_زمان_عج_فاطمیه
#فاطمیه_مدح
#فاطمیه_روضه_فراق_پیامبر
#فاطمیه_روضه_بستر
#فاطمیه_روضه_کوچه
#فاطمیه_روضه_حمله_بر_آستان_وحی
#فاطمیه_روضه_شب_شهادت
#فاطمیه_روضه_شام_شهادت
#فاطمیه_ایام_پس_از_شهادت
۲_ اشعار مربوط به ایام محرم و صفر:
#امام_زمان_عج_محرم_و_صفر
#مناجات_امام_حسین_علیه_السلام
#حضرت_مسلم_بن_عقیل
#ورود_کاروان_به_کربلا
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#طفلان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیهم
#حضرت_عبدالله_بن_حسن_علیهما_السلام
#حضرت_قاسم_علیه_السلام
#حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#شب_عاشورا
#گودال_قتلگاه
#غروب_عاشورا
#ورود_اسرا_به_کوفه
#دفن_ابدان_مطهر_شهدای_کربلا
#تنور_خولی_لعنة_الله_علیه
#امام_سجاد_علیه_السلام_شهادت
#ورود_کاروان_به_شام
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام_شهادت
#مناجات_امام_حسن_علیه_السلام
#اربعین
#پیامبر_اکرم_صلی_الله_علیه_وآله_شهادت
#امام_رضا_علیه_السلام_شهادت
۳_ سایر اشعار:
#پیامبر_اکرم_صلی_الله_علیه_وآله_ولادت
#امیرالمؤمنین_علیه_السلام
#امیرالمؤمنین_علیه_السلام_غدیر
#امیرالمؤمنین_علیه_السلام_شهادت
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها_ولادت
#امام_حسن_علیه_السلام_ولادت
#امام_حسین_علیه_السلام_ولادت
#امام_سجاد_علیه_السلام_ولادت
#امام_باقر_علیه_السلام_شهادت
#امام_صادق_علیه_السلام_شهادت
#باب_الحوائج_موسی_بن_جعفر_علیه_السلام
#امام_رضا_علیه_السلام
#امام_رضا_علیه_السلام_ولادت
#جواد_الائمه_علیه_السلام_شهادت
#جواد_الائمه_علیه_السلام_ولادت
#امام_هادی_علیه_السلام_شهادت
#امام_هادی_علیه_السلام_ولادت
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام_شهادت
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام_ولادت
#امام_زمان_عج
#امام_زمان_عج_نیمه_شعبان
#حضرت_خدیجه_سلام_الله_علیها
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام_ولادت
#حضرت_عباس_علیه_السلام_ولادت
#حضرت_سکینه_بنت_الحسین_سلام_الله_علیها
#حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
#امام_خمینی_ره
#حاج_قاسم_سلیمانی
#شهید_سید_ابراهیم_رئیسی
#مناجات
#مناجات_روز_عرفه
#لیلة_الرغائب
#شب_جمعه
#مبعث
#کلیپ
https://eitaa.com/abdorroghaye
#حضرت_مسلم_بن_عقیل
شرمسارم ز محضرت، چه کنم؟
با غم گریه آورت چه کنم؟
روی دارالعماره گریانم
آه، با حال مضطرت چه کنم؟
گریه ام بر غریبی خود نیست
از غم دیده ی ترت چه کنم؟
نامه های دروغشان تا که
نشود بغض خواهرت چه کنم؟
جان مسلم، میا به کوفه حسین
گر شود بسته معبرت، چه کنم؟
نگرانم اسیر کوفه شوند
اهل بیت مطهرت، چه کنم؟
دخترم با نوازشت خوابید
با یتیمیِ دخترت چه کنم؟
تیرهایی که چند پر هستند
بشود سهم اصغرت، چه کنم؟
ارباً اربا شود علی اکبر
جان دهد در برابرت، چه کنم؟
حمله کردند اگر به سوی حرم
بعد داغ برادرت، چه کنم؟
تشنه ماندم اگر، ملالی نیست
بهر خشکی حنجرت چه کنم؟
به فدایت سرم، زبانم لال...
روی نیزه رود سرت، چه کنم؟
غرق خون گر لباس کهنه ی تو
برسد دست مادرت، چه کنم؟
پیکرم رفت بر قناره، اگر
شد اهانت به پیکرت، چه کنم؟
#محمد_جواد_شیرازی
https://eitaa.com/abdorroghaye