eitaa logo
اشعار محمد جواد شیرازی
869 دنبال‌کننده
35 عکس
9 ویدیو
0 فایل
این کانال توسط ادمین اداره می شود. مشاهده بانک جامع اشعار در وبلاگ: http://Sabuo.blog.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
در مقامی که نبی مستِ خصال زهراست نور توحیدی حق، وصف جمال زهراست فخر حیدر به همین همسر زهرا شدن است همنشینیِ علی، اوج کمال زهراست لیلة القدر که بهتر ز هزاران ماه است تابشِ کوچکی از روح زلال زهراست همه ی هستی خود را به فقیران بخشید زیور و زینت این خاک، وبال زهراست فاطمه کوکبِ دُرّی است در افلاک رسول أنتِ مِنّیِ نبی، شرح جلال زهراست می چشد از نفسش ختم رسل، عطر بهشت روح معراج نبی، حب وصالِ زهراست ما اگر پای ولی تا دم آخر ماندیم اثر تربیت و نان حلال زهراست هر کسی مهر علی داشت، مدالش دادند سینه ی سوخته با میخ، مدال زهراست نور سرخی که به چشمان علی تابیده نور خورشید رخِ رو به زوال زهراست بر بهارش چقدر رنگ خزان پاشیدند قاتل جان علی، قد هلال زهراست **** صورت و بازو و پهلوی کبودش گویاست منشأ روضه ی جانسوز سه ساله زهراست https://eitaa.com/abdorroghaye
مدح زهرا را همین جمله کفایت می کند چادرش حتی یهودی را هدایت می کند   ظاهرا روی زمین آمد و الا بین عرش تکیه بر کرسی زده بر ما حکومت می کند   نور زهرا ابتدائا خلق عالم کرده است عاقبت هم نور او روزی قیامت می کند   انبیا هر یک گروهی را شفاعت می کنند انبیا را یک به یک زهرا شفاعت می کند   گفت پیغمبر که زهرا پاره‌ی جان من است این روایت بر همه اتمام حجت می کند   محو نورانیت او می شود هفت آسمان ساعتی که بین محرابش عبادت می کند   روزه می گیرد سه روز اما طعام خانه را بین مسکین و یتیم و بنده قسمت می کند   ظاهرا نان می دهد دست گدا و باطنا سائلش را فاطمه صاحبْ کرامت می کند   چشم هایش نه... همین خاک به روی چادرش خلقِ صدها مجتهد مانند بهجت می کند   پای حیدر که وسط باشد هزینه می دهد هرچه دارد فاطمه خرج ولایت می کند   ماجرای کوچه و مادر بیانش مشکل است بغض پنهانِ حسن آن را روایت می کند   درد زهرا را کمی مقداد می فهمد فقط رو گرفتن هایش از چیزی حکایت می کند   ضربه ای خورد و سرش بدجور بر دیوار خورد تنگیِ کوچه بر این صحبت دلالت می کند https://eitaa.com/abdorroghaye
فاطمه، سر منشأ اذکارِ اهل بیتی است روضه هایش رحمت سرشارِ اهل بیتی است آن قدر نامش بها دارد میان شاعران نام زهرا، زینتِ اشعار اهل بیتی است هر که می خواهد چنان "سلمان" شود، "مِنّا" شود حب زهرا، برترین کردار اهل بیتی است مهر زهرا را علی در سینه ی ما ریخته دل نگو این سینه ها، بازار اهل بیتی است این که بر همسایه می بخشید نان خانه را گوشه ای از رحمتِ رفتار اهل بیتی است حاج قاسم را که دیدی سوخت پای رهبرش فاطمه، الگوی این سردارِ اهل بیتی است گریه بر زهرای مرضیه عمومی نیست، نه کار چشمان تر ما، کارِ اهل بیتی است روضه را مستوره باید خواند، دستم بسته است روضه ی صدیقه از اسرار اهل بیتی است ماجرای غسل زهرا... ماجرای بازویش... ماجرای روضه ی دشوارِ اهل بیتی است روی نیلی و کبود فاطمه، تا روز حشر بغض هر دلداه و غم خوارِ اهل بیتی است  https://eitaa.com/abdorroghaye
اولین شرط قبولی دعا فاطمه است عرشِ پر مرتبه را قدر و بها فاطمه است آن یگانه زن بخشنده که در شام وصال داد پیراهن خود را به گدا فاطمه است آن که روزیِ جهان، دست خودش بوده ولی مال دنیا همه را کرد رها فاطمه است از ازل قبله گهم کعبه ی رخسار علی است بهر این قلبه ی حق، قبله نما فاطمه است سر در خانه ی ما ساده ولی دیدنی است چون که زیبایی آن پرچم یا فاطمه است بانویی که به سرش چادر ناموس خداست در صف اول هر معرکه با فاطمه است پای رهبر سر و جان را به خدا هدیه کنند الگوی راه تمام شهدا فاطمه است رهبرم گرچه غریب است ولی پیروز است چون که ذکر لب او در همه جا فاطمه است فاطمیه ته جولانگه هر آشوبی است عقده، گر کور شود، عقده گشا فاطمه است خشکسالی غم سختی است ولی شکر خدا رازق ملت زهرایی ما فاطمه است چون پرنده که جدا دانه کُند از دل خاک شافع تک تک ما روز جزا فاطمه است سرو رعنا و رشیدی که به هنگام وداع قامتش خم شده بی جرم و خطا فاطمه است چه بلاها که مدینه سر زهرا آورد برد از یاد که ناموس خدا فاطمه است https://eitaa.com/abdorroghaye
فخر بر خود می کند پروردگار فاطمه چون که باشد خلقتش در اختیار فاطمه آرزوی حضرت مریم میان جنت است در لباس خادمی باشد کنار فاطمه از تنور خانه اش عطر بهشتی می وزید بود کل شهر یثرب وامدار فاطمه مرتضی و مصطفی و آن دو سبط اطهرش جمع بودند آل عصمت بر مدار فاطمه از لباس کهنه اش سلمان تعجب کرده بود زینت دنیا نمی آمد به کار فاطمه سِرّ مَستور است قدرش، لیلةالقدر است او گشته مستور از جهان حتی مزار فاطمه منکرین عصمتش اولاد لاتند و هُبل نطفه اش پاک است و طاهر، دوستدار فاطمه بود زهرا سال ها دل بی قرار مرتضی بود حیدر سال ها دل بی قرار فاطمه با مصیبت پاک کرد اشک از دو چشم مرتضی دید تا اشک علی را، چشم تار فاطمه دستمالِ بسته بر سر را به رخ افکنده بود تا نبیند جای سیلی را نگار فاطمه https://eitaa.com/abdorroghaye
وابسته است مسجد و منبر به فاطمه رکن تمام دین شده باور به فاطمه تنها نه این که جن و ملک خادمش شدند خدمت کنند مریم و هاجر به فاطمه درهای آسمان به رویش باز شد سریع هر دم رسید سائلِ مضطر به فاطمه دنیا شده است، فاطمه ریحانةُ النبی عقبی، بهشت هست معطر به فاطمه حتی دو چشم دشمن او دید روز و شب کل مدینه بود منور به فاطمه هر جا که کار سخت شد و فتنه پا گرفت بوده همیشه دیده ی رهبر به فاطمه وابسته است نزد خداوندِ ذوالجلال کار شفاعت همه، محشر به فاطمه حتی مقربینِ خدا بین انبیاء محتاج می شوند در آخر به فاطمه دلتنگِ یار می شد و محتاج و تشنه بود... روزی سه بار دیده ی حیدر به فاطمه نامرد، روزگار چه کرده که هاج و واج خیره شده است فاتح خیبر به فاطمه؟! از در مپرس، هر چه کشیدیم از در است بدجور خورد ضربه ی آن در به فاطمه مُردند شیعیانِ امیر عرب مگر؟! باید که دومی بزند سر به فاطمه؟! **** آن نیزه ای که خورد به پهلو عیان نمود رفته شهادتِ علی اکبر به فاطمه https://eitaa.com/abdorroghaye
با نوکری ات سینه زن شوکت گرفته هر چه گرفته از همین کِسوَت گرفته   شرکت، میان مجلست دارد قداست عاشق وضویش را به این نیت گرفته   بی بی دعاکن تا دوباره بازگردد حال بکایی را که معصیت گرفته   ما هرچه بالا می رویم از فاطمیه است از روضه ات ایمان ما برکت گرفته   هرکس توسل کرد بر خاک قدومت حاجات خود از مرتضی راحت گرفته   روزه بگیر و باز افطارت عطا کن حاتم به پشت خانه ات نوبت گرفته   سائل، پیِ کهنه لباست آمد اما رَخت عروسی از تو بی منت گرفته   شرحِ نماز تو همین بس که نوشتند وصف کبودی و ورم پایت گرفته   فردا خیالش تخت باشد هرکه امروز دنباله ی کار تو با همت گرفته   نوع اراداتش به مادر فرق دارد... ...هر کس که از خطِ ولایت خط گرفته   در اوج سختی ها خودش فرمود رهبر در خیمه گاه فاطمه حاجت گرفته   خاک دو عالم بر سرم آخر چه شد که مادر نشسته قصد قد قامت گرفته   وقت رکوعش خم شد آهسته ولی وای انگار پهلویش از این بابت گرفته https://eitaa.com/abdorroghaye
چنان بخشیده حق بر فاطمه نام عزیزش را که حتی برده بالا عزتش شأن کنیزش را بساط فیض عالم بر رضای فاطمه بند است مقرب می کند زهرای اطهر مستفیضش را اگر چه آسیابش محور ارزاق گردون است  از این دنیا برای خود نمی خواهد پشیزش را غلامی حر شد و قرضی ادا گشت و فقیری سیر خدا با خنده برگرداند بر او سینه ریزش را اگر چه زیر و رو شد پیکرش اما کسی از او ندید اصلا سکوت حنجر دشمن ستیزش را دری که سوخته با ضربه ای آرام می ریزد بگو کمتر کند ملعون از این در دورخیزش را نمی فهمد اگر آن بی حیا پس لااقل ای کاش  درِ خانه نگه دارد عقب، مسمار تیزش را ثمر از شاخه افتاد و خدا بر خویش واجب کرد برای قاتل محسن عذاب رستخیزش را  الهی هیچ مردی در کنار بستر همسر نبیند در بهارانش خزان برگ ریزش را https://eitaa.com/abdorroghaye
این اشک که خود گوشه ای از رحمت زهراست عرض ادب کوچک ما ساحت زهراست   آن کس که پیمبر به دو دستش زده بوسه او اُم ابیهای نبی حضرت زهراست   فضه که خودش محرم اسرار الهی است فخرش شده این رتبه که در خدمت زهراست   پاهای ورم کرده و چشمان پر از اشک در وقت عبادات و دعا خصلت زهراست   نان پختن زهرا دل ما را علوی کرد بنده شدن ما اثر برکت زهراست   فردا که خلایق همه در حال فرارند امید دل ما، نظر رحمت زهراست   نگذاشت علی بی کس و بی یار بماند آرامش حیدر، نفس راحت زهراست   بستند درِ خانه به رویش همه ی شهر این گوشه ای از درد و غم غربت زهراست   خورشید پُر از نور علی از چه گرفته؟! این سایه دگر چیست که بر صورت زهراست؟! https://eitaa.com/abdorroghaye
جهت سهولت در دسترسی مخاطبین محترم، تقسیم بندی اشعار موجود در کانال صورت پذیرفت: ۱_ اشعار مربوط به ایام فاطمیه: ۲_ اشعار مربوط به ایام محرم و صفر: ۳_ سایر اشعار: https://eitaa.com/abdorroghaye