eitaa logo
اشعار محمد جواد شیرازی
1.2هزار دنبال‌کننده
34 عکس
9 ویدیو
0 فایل
این کانال توسط ادمین اداره می شود. مشاهده بانک جامع اشعار در وبلاگ: http://Sabuo.blog.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
با وجود این همه رسوایی و خودخواهی ام هم کنارم ماندی و هم می کنی همراهی ام   با خودم گفتم من آلوده را رد می کنی ذوالکرم بودی و دیدم واقعا می خواهی ام   رحمت موصوله ات حتی به من هم می رسد با وجود این همه کم کاری و کوتاهی ام   هر چه می گردم فقط حب تو پیدا می شود بین اشعار و نماز و روزه و مداحی ام   گر به قول اهل غفلت روضه ها گمراهی است تا خود محشر به دنبال همین گمراهی ام    مادرت با خط زیبای خودش روز ازل سر در این سینه ام حک کرده "ثاراللهی ام"   هر کسی در درگهت منصوب بر کاری شده من سگ عباس، در دربار شاهنشاهی ام   با توکل بر خدا و با دعای مادرت اربعین، سوی حرم پای پیاده راهی ام   در روایت آمده ماهی برایت گریه کرد پس بدون اشک هایم پست تر از ماهی ام   من چه می فهمم چه آمد بر سرت در علقمه؟! در بساط روضه ات در اوج نا آگاهی ام https://eitaa.com/abdorroghaye
با حق بگو از نوکران غم را نگیرد دار و ندار ماست، ماتم را نگیرد ماه حسین آمد بخواه از مادر او از ما گنهکاران محرم را نگیرد از چشم های گریه کن های حسینش ارث به جا مانده از آدم را نگیرد دلبستگی ها را بگیرد، صحبتی نیست اما فقط ذکر حسینم را نگیرد پرچم بماند بر زمین و زنده باشد؟! حاشا بر آن نوکر که پرچم را نگیرد گمراه خواهد شد یقینا هرکسی که دامان او، این حبل محکم را نگیرد یک عمر با هم در عزایش گریه کردیم از ما خدا این اشک باهم را نگیرد ای کاش شمشیر و سنان و خنجر و تیر جسم ولی الله اعظم را نگیرد حداقل ای کاش در گودال، قاتل در پنجه، موی شاه عالم را نگیرد کس نیست تا با ساربان او بگوید این گونه از انگشت، خاتم را نگیرد https://eitaa.com/abdorroghaye
تا خیمه، ما را حی داور می رساند در مجلس سبط پیمبر می رساند دست نیازم را بُرید از غیر ارباب رزق مرا در پشت این در می رساند ریزه خور و شرمنده ی لطف حسینم هر چه بخواهم، یار بهتر می رساند حتی اگر سائل بخواهد سنگ از او آقا به دستش کیسه ی زر می رساند ارباب ما آقاست، در اوج نداری... نان شبش را نزد نوکر می رساند ممنون فطرس هستم و مدیون شغلش از بس سلامم را به دلبر می رساند بالم شکسته... خب... قلبم هم شکسته من را به یارم، دیده ی تر می رساند آن دردهایی که ندارد راه چاره درمان آن را ناز دختر می رساند با گریه بر داغ سه ساله زنده هستم عمر مرا داغش به آخر می رساند خار مغیلان بر کف پاهای زخمش در هر قدم زجر مکرر می رساند بر زجر لعنت... با کتک، یاس حرم را تا به خرابه آن ستمگر می رساند غوغا به پا کرده رقیه در خرابه دارد لبش را سوی حنجر می رساند https://eitaa.com/abdorroghaye
دلم شد پر از غم دمادم، حسابی شدم زیر و رو زیر پرچم، حسابی چنان ماتمت در دلم رخنه کرده دگر خو گرفتم به ماتم حسابی غم تو فقط روزی اولیا نیست عوض کرده بدکاره را هم حسابی کشاندی مرا در میان عزایت شدم بین این خیمه، آدم حسابی نه تنها نبی گفته از جایگاهت خدا از مقامت زده دم حسابی خوشا آن که بی ادعا نوکری کرد برای عزایت محرم حسابی به دست کریمت، به لطف قدیمت بدهکار هستم دوعالم حسابی دم یاحسینم به کارم می آید قسم بر همین اسم اعظم حسابی اگر هم به دوزخ روم، از فراقت به سینه بکوبم جهنم حسابی لب تشنه ات سالیانی مدید است درآورده از دیده اشکم حسابی تنت را که زینت به دوش نبی بود به گودال کردند درهم حسابی https://eitaa.com/abdorroghaye
همیشه ‌نازل از عطای وافر حسین شد هرآنچه خیر شد عطا به خاطر حسین شد به سجده روی تربتش حجاب ها کنار رفت غنی شد از بقیه هر که شاکر حسین شد هزار سال، زهدِ زاهد از اساس باطل است اگر به قدرِ لحظه ای مغایر حسین شد بلند منزلت شود به یک نگاه فاطمه هر آن که خم به حرمت شعائر حسین شد برای ذات حق، حسین آنقدر عزیز بود خدا خودش به هر وسیله ذاکر حسین شد حرام شد میان شعله های نار سوختن برای هر که در حرم، مجاور حسین شد نداشت یار و ناصری، به نیزه تکیه داده بود به گریه طفل شیرخواره، ناصر حسین شد تنش به زیر دست و پا، سرش به روی نیزه ها رسید فاطمه به گریه ناظر حسین شد غبار و خاک بادیه، به حرمت ابوتراب نشست بر تمام جسم و ساتر حسین شد https://eitaa.com/abdorroghaye
توحید ما شروعش، از دعوت حسین است تکمیل هر عبادت، معرفت حسین است یُعطی الکَثیر یعنی محدودیت ندارد رزق تمام عالم از برکت حسین است رحمت بدون منت، بخشش بدون علت حیرت نکن عزیزم، این عادت حسین است گفتند کار ما نیست معراج رفتن اما معراج سینه زن ها در هیئت حسین است فرموده حاج قاسم ما ملت حسینیم قطعا دعای زهرا با ملت حسین است با چشم خویش دیدیم این حرفِ مستند را تنها شفای هر درد، در تربت حسین است شرط کمال تکبیر در هفتمینِ آن است این شیوه، اقتدا بر قدقامت حسین است هل مِن مُعینِ مولا، شرح ألَستُ... باشد قالوا بلای عشاق بر نصرت حسین است گریان نمی شود در گرمای روز محشر هر کس که اهل گریه بر غربت حسین است وای از لباس کهنه، وای از تنی برهنه چشم تمام لشگر، بر غارت حسین است بهتر ندید آقا، حمله به خیمه اش را این روضه و مصیبت، حیثیت حسین است https://eitaa.com/abdorroghaye
نام حسین آغاز شیرین سخن هاست شیرین ترین واژه برای کوه کن هاست سرخی روی سینه ی ما، داغ یار است ممنون اربابیم، مُهرش بر بدن هاست رنگی که با آن نزد زهرا روسپیدیم رنگ سیاه شال ها و پیرهن هاست در لحظه های سخت دنیا، در بلایا زهرا دعاگوی تمام سینه زن هاست ما دور ماندیم از وطن، از کربلایش گریه دوباره قسمت دور از وطن هاست دلتنگ صحن کربلا، باید بداند کرب و بلا در قبضه ی ابن الحسن هاست بر پرچم مشکی قسم، نزد خداوند بالاترین طاعت، همین سینه زدن هاست قاسم... علی اکبر... ابوفاضل... کجایید؟! تکیه به نیزه داده آقا... بس که تنهاست سهم محبانش کفن شد، من بمیرم سهمش فقط یک بوریا بین کفن هاست وای از دل زینب، پس از داغ برادر دیگر اسیر و هم مسیر بد دهن هاست https://eitaa.com/abdorroghaye
به دل دوباره هوای حسین را دارم هوای کرب و بلای حسین را دارم چه غم که پشت سرم در تمام سختی ها تمام عمر، دعای حسین را دارم نگاه رحمت و لطفش خداپرستم کرد حسین خواست، خدای حسین را دارم حرارت دل نوکر، عطای فاطمه است به سینه، داغ عزای حسین را دارم گدای رحمت و لطف قدیم الاحسانم هزار شکر عطای حسین را دارم رضای غیر نخواهم که ترک روضه کنم میان روضه، رضای حسین را دارم چه حاجت است به تسنیم و سلسبیل بهشت منی که مزه ی چای حسین را دارم خدا کند وسط روضه پر کشم سویش عجیب شوق لقای حسین را دارم چقدر در شب هشتم میان سینه، غمِ... گرفتگیِ صدای حسین را دارم به دل مصیبت آن پیکری که چیده شده میان سطح عبای حسین را دارم https://eitaa.com/abdorroghaye
به جز عطای درش را کرم نمی دانم هر آنچه غیر غم اوست غم نمی دانم غلام کوی حسینم، هر آنچه او خواهد اگر مرا بزند هم ستم نمی دانم حسین از کرمش خواست نوکرش باشم محبتی که به من کرده، کم نمی دانم به غیر گریه چه کردم مگر که از طرفش رسیده خیر و عطا پشت هم، نمی دانم کجاست مبدأ و آغاز عشقِ این آقا چه شد که این همه عاشق شدم، نمی دانم خدا گواهِ دلم هست، هر که در عالم نبود منتصبش، محترم نمی دانم چقدر یاد غروب حرم گرفته دلم نمی رسم به وصال حرم؟ نمی دانم فدای ناله ی ارباب، بین علقمه گفت: کجاست صاحب مشک و علم؟! نمی دانم بگو فرات، بگو علقمه، بگو ای دشت چه آمده سر آب آورم، نمی دانم eitaa.com/abdorroghaye
من تا ابد مجنونم و زار و حزینم گریان برای ناله ی هَل مِن مُعینم اسلام و احکامش همه بند حسین است حب الحسین است اصل و فرع کل دینم معیار، نام اوست، فقر من بهانه است هر جا که نامش هست، آن جا خوش نشینم فردا که هر کس را به نامی می شناسند عبدالحسین است آن زمان نقش جبینم بخشیده شد کوه گناهم بین روضه تا که چکید اشکم به روی آستینم دار و ندارم، گفتن ذکر حسین است عمری است مست این نوای دلنشینم سینه زدم هربار یادش، خیر مادر... آمد به سویم از یسار و از یمینم خیلی گره خورده به کار و بارم امسال بدجور دلواپس برای اربعینم شاید که امضا شد براتم، با امیدی... در روضه ی طفلان زینب می نشینم فرمود زینب می روم در بین خیمه تا شرم را در چشم مولایم نبینم دل کندم از عون و محمد پای یارم نذر برادر هر دو تا نور مبینم https://eitaa.com/abdorroghaye
تنها نه این که داده رزق نوکران را بخشیده آب و نان بنده پروران را معشوق ها دلداده ی حب الحسین اند عشقش مسخر کرده قلب دلبران را هر کس که مشمول نگاه رحمتش شد هرگز نمی خواهد عطای دیگران را گریه برایش خیرِ بی مانند دارد حتی مقرب می کند پیغمبران را نامش که زینت بخشِ عرش و اهل آن است تا اوج مستی می برد نوحه گران را دیوانگی ما در این میخانه، لطف است بخشیده زهرا این جنون بیکران را یک عمر داغ سینه ی عریان ارباب آتش زده جان و دل جامه دران را باید چگونه با پر زخمی، عقیله پیدا کند در دشت و صحرا، دختران را باید چگونه زینب کبری ببیند در شام، بر کام امامش، خیزران را https://eitaa.com/abdorroghaye
با یا حسین بندگی آغاز می شود با یا حسین در دلم اعجاز می شود روزی که بر دهان همه، مُهر می زنند هر کس حسین گفت سرافراز می شود دستی که طعم سینه زدن را چشیده است بر دوش صاحبش، پرِ پرواز می شود هر دم که بی پناه و بدون امان شوم کهف الحسین در دلم ابراز می شود صدها گره که کور شد و راه حل نداشت در روضه های خانگی اش، باز می شود فرموده اند رتبه ی ایمان شیعیان با گریه بر مصائبش احراز می شود قطره به قطره، گریه ی ما در غم حسین در دست اهل بیت پس انداز می شود هر کس که رفت یک قدمی سوی کربلا با گوشه چشم فاطمه، ممتاز می شود وای از دل سکینه و زینب، سر حسین... وقتی نصیب خولی لجباز می شود بعد از عموی خیمه، تمام یتیم ها با تازیانه، صورتشان ناز می شود https://eitaa.com/abdorroghaye
هر کس که شد حسینی، پاک است و صاف و ساده دور است طینتش از خودبینی و افاده هر خیر و رحمتی هست، از پنج تن رسیده مدیونم از ازل بر این قوم و خانواده مهر حسین رزق است، رزقی به دست زهرا این عشق را به لطفش در سینه ام نهاده سِرّ نجات فُطرس در ذکر یاحسین است چاره به هر غمی هست این ذکر فوق العاده شد او قدیم الاحسان، چون از قدیم الایام... هر عقده را گشوده، با چهره ی گشاده توحید را به هر کس، خود خواست می چشاند از سوی کس نباشد غیر از حسین اراده تا ریخت آبرویم در محضر الهی کرد آبروی من را اشک غمش اعاده هربار دور ماندم از صحن کربلایش رزق زیارتم را بنت الحسین داده با چشم های تارش، در گوشه ی خرابه طفلی کنار دیوار با زحمت ایستاده بی اختیار ناگاه با چشم تر می افتد از بس دویده این طفل در دشت ها پیاده طفل سه ساله را چه با پهلوی شکسته؟! این جرم بوده کار زجر حرام زاده https://eitaa.com/abdorroghaye
ذات حق است فقط قدر و بهای حسنین راه قرب به خدا چیست؟ لقای حسنین در حسینیه موحد شدنم کامل شد بنده ام، سجده کنم رو به خدای حسنین آبرودار شدن، ماحصل نوکری است هست، عزت همه اش تحت لوای حسنین فاطمه بی برو برگرد تلافی بکند هر کسی کارِ کمی کرد برای حسنین کیمیا می شود از خیرِ مجاور شدنش گردِ خاکی که نشیند به سرای حسنین اینکه در سلسله ی سینه زنان، سینه زدیم بوده تأثیر مناجات و دعای حسنین ذکر مادر پدرم نام حسین است و حسن جان مادر پدرم هم به فدای حسنین نذر کردم بروم ماه صفر، صحن نجف تا کنم طوف علی بهر رضای حسنین اربعین پای پیاده، حرم ثارالله کاش دستم برسد تذکره های حسنین دل من لک زده تا زائر شش گوشه شود دست خالی من و لطف و عطای حسنین بارها گفت نبی این دو پسر جان منند این همه ظلم نبوده است سزای حسنین هر دو آقای مرا تشنه به مقتل بردند کاش لب‌تشنه بمیرم به عزای حسنین https://eitaa.com/abdorroghaye
چون قلب مرده ام، ضربانم دهد حسین در وقت پیری ام هیجانم دهد حسین من بی خیال هر دو جهان، عاشقش شدم دیدم ولی که هر دو جهانم دهد حسین گرچه نشسته روی دلم گرد معصیت در روضه اش دوباره تکانم دهد حسین در فتنه های بی عددِ آخر الزمان عزت، کنار سینه زنانم دهد حسین در زیر قبه اش به حسن دادمش قسم تا هر چه خیر هست، همانم دهد حسین با صد امید آمده ام تا که لحظه ای شاید که روی خویش نشانم دهد حسین ای کاش بین کرب و بلا جان به لب شوم ای کاش کنج صحن، مکانم دهد حسین احساس می کنم که حرم می شود دلم وقتی به روضه، اشک روانم دهد حسین زینب رسید کرب و بلا و به گریه گفت: باید به شرح روضه توانم دهد حسین افتاده ام به خاک که با خاک تربتش تسکین به داغ های گرانم دهد حسین پرسش ز هر چه خواست کند از رقیه نه باید ازین سؤال امانم دهد حسین https://eitaa.com/abdorroghaye
گریه ی بی صدا قبول نشد هرچه کردم دعا قبول نشد عده ای در مسیر دلدارند نوکری های ما قبول نشد شد پذیرفته کار بی منت کار با ادعا قبول نشد بهر وصلش چه نذرها کردم نذری ام منتها قبول نشد بنویسید باز هم امسال عبد سر به هوا قبول نشد منم آن روسیاه و بی کس که نزد مولا رضا قبول نشد صحن حیدر چقدر زیبا بود حیف! دیگر گدا قبول نشد هرچه گفتم وَ لا تؤدّبنی... حاجتم از قضا قبول نشد تا سحر ناله کردم از جگرم کربلا... کربلا... قبول نشد شعرها یک به یک خریده شدند شعر این بی بها قبول نشد حرف زینب که گفت با قاتل بس کن ای بی حیا... قبول نشد زیورم را بگیر و سر نبرش... لااقل از قفا، قبول نشد با عصا پیری آمد و می زد گفت ضربات پا قبول نشد https://eitaa.com/abdorroghaye
بیمار می شویم، دوا لطف می کنند دلمرده می شویم، دعا لطف می کنند هر قدر هم که پشت، بر این خاندان کنیم بر ما همیشه آل عبا لطف می کنند ما غافلیم و زود فراموش می کنیم این قوم، بی صدا به گدا لطف می کنند آن قدر با وقار و بزرگند، وقت جود... از پشت درب و زیر عبا لطف می کنند هرجا حسین گفته شود صحن کربلاست هرجا که هست کرب و بلا لطف می کنند با این همه گناه شدم زائر حسین خیلی به من امام رضا لطف می کنند برگ برات خویش گرفتم به روی دست امضای شاه طوس روی برگه ی من است با کسب اذن از سوی آب آور حسین رفتیم زیر قبه و بالاسر حسین این حب باطنی است، همان گرمی دل است با گریه می رسیم همه محضر حسین خیلی برای این که حسینی شویم ما زحمت کشیده اند پدر مادر حسین بالانشین شدن اثر یک توسل است پایینِ پا، کنار علی اکبر حسین این بوی سیب چیست که پیچیده در حرم؟ گویا هنوز مانده زمین، پیکر حسین  آتش گرفته ایم ازین خشکی و تَری خشکی کام و غربتِ چشم تر حسین  گر که حسین طرفه نگاهی عطا کند از این خراب، حُر حسینی بنا کند  جسمم به کوی یار وطن داشت، کاش داشت لفظم توانِ عرض سخن داشت، کاش داشت در پیشگاه حضرت ارباب ذوالکرم جانم بهای هدیه شدن داشت، کاش داشت اشکم، به زیر قبه ی کرب و بلا سرود: یک بارگاه، صحنِ حسن داشت، کاش داشت شمر لعین اگر طمع ملک ری نداشت شرم از حسین مطمئنا داشت، کاش داشت ای کاش کربلا عوض تکه ای حصیر بر این غریبِ تشنه، کفن داشت، کاش داشت زهرا رسید‌ه است، حسینِ شهید کاش حداقل سری به بدن داشت، کاش داشت جسمش سه روز روی زمین ماند تا شود سهمش حصیر و دفن به دست بنی اسد https://eitaa.com/abdorroghaye
به خاک تربتت هر بار بگذارم جبینم را درونم حس کنم انوار رب العالمینم را   معاد و عدل و توحید و نبوت را تو معیاری نخواهم داد بر شک بقیه این یقینم را   منِ گمراه و حیران را به راه راست آوردی ز گیسویت گرفتم رشته ی حبل المتینم را   همیشه روح من حس امانت کرد با مهرت نگیر از من به جان مادرت روح الامینم را   شکسته دل شدن را از سخای مادرت دارم گدایی کرده ام از فاطمه قلب حزینم را   اگرچه دست خالی آمدم، چشم پُری دارم بخر چشم ترم را، این متاع کمترینم را   گره افتاده در کارم، گرفتارِ گرفتارم پذیرا باش نذرِ سفره ی اُم البنینم را   همه آماده ی رفتن شدند و باز جا ماندم بیا امضا کن از لطفت برات اربعینم را   نگیر از عمر من اوقات خیر و برکتم، یعنی همین که در میان روضه هایت می نشینم را   سرش را دید و با گریه سکینه گفت با بابا تماشا کن میان شام حال شرمگینم را   همین که معجرم در آن شلوغی سوخت با شعله به روی سر گرفتم تکه های آستینم را https://eitaa.com/abdorroghaye
شب جمعه است... هوایت نکنم می میرم یادی از صحن و سرایت نکنم می میرم   ناله و شکوه حرام است بر عشاق ولی از فراق تو شکایت نکنم می میرم   سجده بر خاک درت سیره ی هر معصومی است سجده بر تربت پایت نکنم می میرم   دوری ات درد من و نام تو درمان من است تا خود صبح صدایت نکنم می میرم   به دعا کردن تو نوکر این خانه شدم هر سحر، شکرِ دعایت نکنم می میرم   "وضع من را به خــــدا روضـه ی تــــو سامان داد من اگــــر گـــــریه برایـــت نکنــــم می میرم"   جان ناقابل من کاش فدای تو شود اگر این جان به فدایت نکنم... می میرم!   شعرهایم همگی درد فراق است... ببخش صحبت از کرب و بلایت نکنم می میرم https://eitaa.com/abdorroghaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رحمت بدون منت، بخشش بدون علت حیرت نکن عزیزم، این عادت حسین است گفتند کار ما نیست معراج رفتن اما معراج سینه زن ها در هیئت حسین است فرموده حاج قاسم ما ملت حسینیم قطعا دعای زهرا با ملت حسین است با چشم خویش دیدیم این حرفِ مستند را تنها شفای هر درد، در تربت حسین است https://eitaa.com/abdorroghaye
تقسیم بندی اشعار موجود در کانال: ۱_ اشعار مربوط به ایام فاطمیه: ۲_ اشعار مربوط به ایام محرم و صفر: ۳_ سایر اشعار: https://eitaa.com/abdorroghaye
همیشه هر شب جمعه به سینه غم دارم حرارتی است قدیمی که در دلم دارم اگرچه دستِ تهی دارم و گدا طبعم دلِ شکسته ی خود را که دستِ کم دارم میان نامه ی من خالی است از خوبی گناه و جرم و خطا را همه رقم دارم مرا به حُرمتِ مولا رضاست می بخشید خوشم که رعیتم و شاهِ ذوالکرم دارم به امرِ حضرت سلطان، حسین می گویم به لطف فاطمه ارباب محترم دارم حسین گفتم و جان و دلم به جوش آمد مرا ببخش، فقط اشک تازه دم دارم نشد که زائر کرب و بلا شوم، باشد دلم خوش است میان دلم حرم دارم  برات کرب و بلایم به دست عباس است دوباره مُلتمس دامنِ علمدارم https://eitaa.com/abdorroghaye
وبذکرك عاش قلبی... شب زیارتی است و حرم صفا دارد دلم هوای سحرهای کربلا دارد فدای معرفتت، در بهشت روضه ی تو هنوز لات محله برو بیا دارد به حشر، روزی حبت به پاست در قلبش هر آن که خیمه ی این روضه را به پا دارد حسین... زندگی من، حسین... یار دلم کجا بدون تو این زندگی بها دارد؟! بگو به مادرت این سینه زن، زمین خورده بگو حساب مرا از همه سوا دارد به گونه ام نم اشکی چکید و این گریه هر آن چه سِر نهان است، برملا دارد هزار بار بمیرم به شوق دیدارت دوباره زنده شوم از نو، باز جا دارد اگرچه میل دل نوکران زیارت توست دلت تمایلِ دیدار مجتبی دارد به جز حرارت جاوید ماتمت، هر غم زوال دارد و تاریخ انقضا دارد بهای گریه برایت ز بس گرانقدر است حبیب، آرزوی گریه بر تو را دارد عجیب نیست، شب جمعه، دل پریشانم کنار قتلگهت، مادرت نوا دارد هزار و نهصد و پنجاه ضربه یعنی چه؟! نظاره بر بدنت بِنت مرتضی دارد تن به روی زمین مانده، دیدنش سخت است سر به نیزه، خودش روضه ای جدا دارد کفن نشد بدنت، فاطمه دلش خون شد فقط برای تو این کوفه بوریا دارد https://eitaa.com/abdorroghaye
عمری است رعیتش همگی بهره برده اند از خیر و رحمتش همگی بهره برده اند "آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند" از خاک تربتش همگی بهره برده اند آن نوکران که در دل خاک آرمیده اند ذیل شفاعتش همگی بهره برده اند ما که به جای خویش، رسولان و اولیاء از نور خلقتش همگی بهره برده اند صاحب پیاله های بهشتی، برای قرب از چای هئیتش همگی بهره برده اند عابس، بُریر، جُون، حبیب، ابن عوسجه تحت ولایتش همگی بهره برده اند اصحاب یک به یک به مواسات، شهره اند از سختی عطش، همگی بهره برده اند *** خالی نمانده دست کسی بین قتلگاه هنگام غارتش، همگی بهره برده اند https://eitaa.com/abdorroghaye
مِن أینَ لِیَ الخیر به غیر از حرمت مِن أینَ لِیَ النَّجاة جز کهف غمت آن گونه که شیرینی عمرم شده ای باید بشمارم همه دم مغتنمت در سینه ی من که زنده از ماتم توست مانند غمت، نیست غمی با عظمت ای سوره ی فجر، علت بسط جهان زنده شده عالم از دمِ صبح دمت آن عشق مقدسی که در بزم شهود لطف علوی زده برایم رقمت دیدی که کسی مرا خریدار نبود گفتی که بیا روضه، خودم می خرمت برکت بده با یک نظرت بر قدمم تا اینکه شوم نوکر ثابت قدمت با گریه، تمنای شهادت دارم انداخته بر طمع، مرا هم کرمت وا شد گره های کور از زندگی ام دادم به رقیه هر زمانی قسمت تا میر و علمدار غمت عباس است بالاست همیشه تا قیامت علمت یک عمر ازین روضه بهم ریخته ام در قتلگهت ریخته قاتل بهمت آن گونه تنت پخش به صحرا شده که مانده چه کند عقیله با جسم کمت اصلا به چه رویی جلوی مادر تو بردند لباس از بدن محترمت https://eitaa.com/abdorroghaye