eitaa logo
از آگاهی تا خردمندی
141 دنبال‌کننده
420 عکس
67 ویدیو
25 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
-۱۶ فروردین ۱۳۹۹ تقریبا از سال ۱۳۹۴ است که بصورت جدی بر فعالیت های علمی پژوهشی با موضوع فرهنگی تاریخی اجتماعی (استان مرکزی) متمرکز و در این راه علاوه بر اقدامات متعدد فرهنگی اجتماعی، موفق به تأسیس شده و همزمان چندین گروه و کانال تلگرامی را ایجاد و مدیریت کردیم که عبارتند از : ۱.گروه شهرستانی ویژه انتشار مطالب فرهنگی تاریخی اجتماعی مربوط به (استان مرکزی) است-آذر ۹۴ ۲.کانال تلگرامی ملی @irantamaddon ویژه گردآوری و انتشار مطالب فاخر ایرانی - تیرماه ۹۶ ۳.صفحه اینستاگرام -آذرماه ۹۶ ۴.کانال تلگرامی استانی @ARAKTASVIR ویژه گردآوری و انتشار عکس و تصاویر مربوط به (استان مرکزی)- دیماه ۹۷ ۵.گروه تلگرامی استانی ویژه اهالی فکر و فرهنگ ، مفاخر، نویسندگان و پژوهشگران است که اعضای این گروه با بررسی رزومه یا معرفی دیگر اعضا دعوت می شوند - مهر ماه ۹۷ ۶.کانال تلگرامی استانی @Arakshenasi - تیرماه ۹۸ ۷.صفحه اینستاگرامی - تیرماه ۹۸ ۸.کانال تلگرامی استانی @ARAKSANAD ویژه گردآوری و انتشار اسناد تاریخی مربوط به (استان مرکزی)-بهمن ۹۸ ۹.کانال تلگرامی استانی @ARAKNAQSHEH ویژه گردآوری و انتشار نقشه های مربوط به (استان مرکزی)-بهمن ۹۸ ۱۰.گروه تلگرامی محلی ویژه انتشار مطالب فرهنگی تاریخی اجتماعی مربوط به این بخش زیبا از شهرستان اراک است -اسفند ۹۸ در راستای همین فعالیتهای متوجه شدیم که اطلاعات بسیار اندکی در مورد روستاهای ایران بویژه استان مرکزی موجود است و بجز تعداد انگشت شمار روستاهای تاریخی گردشگری مانند ، و.... مابقی روستاها علی رغم ظرفیتهای بکر طبیعی و گردشگری حتی برای ساکنان خویش هم از جنبه های مختلف ناشناخته اند . بهمین منظور برآن شدیم تا با هدف شناسایی و شناساندن این ظرفیتهای ارزشمند با ایجاد کانال تلگرامی @ROOSASHENASI تحقیقات میدانی و حافظه تاریخی شفاهی روستاهای را گردآوری و در نخستین قدم و در پی تاسیس گروه تلگرامی ، تاریخچه روستاهای این منطقه که توسط من و برخی دیگر از علاقه مندان و اهالی فکر و فرهنگ تهیه شده و نیز اشعار سروده شده توسط دوست بسیار عزیز نادیده ام جناب مهندس را در کانال گردآوری و در راستای رسالت آگاهی بخشی فرهنگی بعنوان برگ سبزی تحفه درویش در دسترس مردم عزیز اراک این کهن دیار آریایی قرار دهیم انشا...
۲۱ فروردین ۹۹ و چهار رکن قدرت جهانی است که دو رکن نظامی و اقتصادی در سیطره حاکمان و قدرت نرم هم کارکرد عمدتا سیاسی دارد و اما بحث من است و کارکردی که در موازنه قدرت می‌تواند و باید ایفا کند . استان مرکزی با داشتن نزدیک به ۵۰۰ سمن- فارغ از فعال یا غیرفعال که ویژگی همه سمن‌هاست- دارنده‌ی سرانه هر ۲۸۰۰ نفر یک سمن است، حال آن‌که میانگین سرانه کشور با ۲۰ هزار سمن کمتر از ۴۰۰۰ نفر نیست! در همین راستا و بنا بر مشورتی که با برخی از فعالان اجتماعی و کنش‌گران موفق استان داشتم و براساس شاخص‌‌های میزان مدیران اجرایی، ، ، ، نسبی، وجود قوی، و صد البته و... فضای حداقلی برای تثبیت ویژگی برای (استان مرکزی) فراهم شده به‌ویژه اینکه مشارکت کنشگران موفق در بخش‌های مختلف اعم از محیط زیست، مدیریت شهری ،سلامت‌وبهداشت و به‌ویژه مجامع خیریه(!)، از مرزهای استان و در مورد پویش مرزهای ملی را هم در نوردیده و موسسه‌های کیمیای سبز و سبزاندیشان در کسب عنوان قهرمان ملی تالاب، احسان آخانی بعنوان قهرمان ملی آب، کوروش محمدی در ابداع ، شهروندیاران آرمان‌خواه در مباحث مدیریت شهری و ابتکار پرسش‌و پاسخ مسئولین و هم در پژوهش‌های تاریخی/فرهنگی/اجتماعی و نیز نشست‌های فرهنگی جریان پ‌ساز بوده و در ماجرای هم این جامعه مدنی بودند که عاملی شدند برای هم‌گرایی و انسجام مردمی از منظر اطلاع‌رسانی و دعوت شهروندان به رعایت پروتکل‌های بهداشتی از یک سو و مشارکت مستقیم در امر تولید لباس و ماسک استاندارد توسط خیرین و برخی کنش‌گران شاخص و پویش پاکسازی حاشیه جاده‌های اراک در آستانه‌ی(۳اردیبهشت) و نیز باهدف کمک به کارگران ساختمانیِ بیکار شده از سوی دیگر، همه و همه نشان از پویایی و کنشگری جامعه مدنی استان ماست و این نیست مگر ویژگی فرزانه پروری . https://zil.ink/abolfazlabbasibani ، سرآغاز خردمندی است.
25 فروردین 1399 در مقاله ی ضمن مختصر توضیحی از جایگاه سمنها در اراک و سرانه هر 2800 نفر در مقابل متوسط 4000 نفر کشور گفته ام و وجود یک فضای حداقلی برای تبدیل استان به بهشت سمنها و در پایان هم بار نام بردن از کنشگران شاخص استان مرکزی ، دُرخشش این عزیزان را در موضوع تحسین نمودم که یکی از همین کنشگران موفق و محترم این نوشته ام را مورد نقد قرارداده که: خیر اصلا هم اینطور نیست و ... لذا عرض می کنم برای نوشتن آن مقاله با 3 نفر از فعالان اجتماعی شاخص و یک مسئول دولتی همفکری کردم و به دلیل مخالفت تنها یک نفر از این 4 عزیز ، واژه را که پیش از این یکبار در مورد استان بکار برده بودم را باین جمله تنزل دادم که: یک فضای حداقلی برای تثبیت موجود است. یعنی اگر بنا بر دموکراسی بود باید بر نگاه پیشینِ خویش باستناد تایید یک مسئول دولتی و دو کنشگر موفق ملی در مقابل مخالفتِ تنها یک کنشگر! اصرار میکردم ، حال لزوما آنکه نظر اکثریت را خردمندی نمیدانم!!! از دیگرسو اما با نظر این فعال اجتماعی عزیز که به شرایط حاکم بر استان در خصوص سمنها اشاره کرده موافقم لیکن خود اما براین باورم صرف مخالفت و نقادی کافی نیست و دوستانی که من رو از نزدیک می شناسند شاهد بوده اند که در نشستهای مختلف همین نقدها را به شیوه ای تندتر و برهنه تر بیان داشته و همزمان راهکار هم داده ام . ولی دوست عزیز نقد رودرو و چهره به چهره، گویای واقعیتی است که کمتر باعث سوء تفاهم و بدفهمی میشود و در جغرافیای زمان و مکان و البته فی المجلس ارزیابی می شود ، ولی وقتی همان نقد به نوشتار تبدیل گردد ، در بستر شبکه های اجتماعی هزاران مخاطب خواهد یافت و مساله متفاوت می شود و اینجاست که رسالت جامعه مدنی و وظیفه خطیر بخشی و کاهش آثار تلخ و دردآور الزامی می شود که متاسفانه سرزمین ما بویژه دهه ها و بلکه سده هاست دچار آن است و حتما تایید می فرمایید که کنشگران فرهنگی اجتماعی دنبال تیترسازی و تیتر شدن و خودنمایی نیستند که نقاط ضعف را عریان کنند و فریاد بزنند!! بویژه اینکه فضای لازم و کافی برای آسیب شناسی، تعامل و گفتگوی میان دیوان و ایوان موجود است و می توان بدون طرح برخی از مشکلات در جامعه با تعامل و گفتگو نسبت به حل آنها اقدام نمود. چه ! آنچه این دوست عزیز در نقد فضای موجود استان گفته! من می توانم چندین برابر آنرا در قالب شاخص و مصداق عینی و عملی بیان کنم ولی در نوشته ای که با موضوع مبتلابه روز نیازمند همدلی و همراهی است و قرار است به بخش پر لیوان بپردازد! گفتن عیوب عقلانی است؟! و در این بین مشکلاتی بیش از تعداد انگشتان دست با تعامل و گفتگو حتی در سطح ملی ، حل شده که اگر به سطح جامعه کشیده می شد قطعا هزینه زا، آسیب زا و حتما بی نتیجه بود که دو نمونه آن اصلاحات پارامتریک تامین اجتماعی و تصویب اساسنامه صندوق آینده ساز بود و دیروز هم نشستی با یکی از نمایندگان استان در اعتراض و ارائه راهکار در خصوص ظلم مضاعفی که در حق جامعه کارگری شده با افزایش اندک حداقل حقوق که انتظار می رود مورد تجدید نظر واقع گردد. https://t.me/abolfazlabbasibani
، خسته از و نیازمند -۳ اردیبهشت ۱۳۹۹ علاقمندی به تاریخ و فرهنگ میهن عزیزم ایران بویژه استان مرکزی علی رغم رشته و فعالیت صنعتی، موجب شد تا از اوایل دهه ۷۰ خورشیدی ، مطالعه‌ی تاریخ ایران را در دستور کار قرار داده و هم‌زمان نکات برجسته آن به‌ویژه در مورد اراک را فیش‌برداری و سالها بعد با نوشتن مقالاتی در حوزه مدیریت شهری و تاریخ و فرهنگ، بستری برای فراهم و با برگزاری نشست‌های تخصصیِ و ایجاد گروه تلگرامی ، بنیاداراکشناسی و تمدن ایرانی، شرایط همفکری و مشارکت شخصیتهای برجسته فکروفرهنگ اهل استان مرکزی که دل در گرو این کهن‌دیار آریایی دارند را فراهم و هم‌زمان با ثبت به برنامه‌ها و اهداف خویش رسمیت قانونی بخشیدیم تا ضمن آگاهی‌بخشی شهروندی، موجبات انسجام فرزندان شایسته‌ی این مرزوبوم یعنی شازند- خمین- دلیجان- محلات- اراک- خنداب- کمیجان- فراهان- آشتیان- تفرش- ساوه و زرند را فراهم آوریم. کهن‌سرزمینی که روزگاری دور و دراز و پیش از حمله تازیان به ایران، و پس از آن بمدت 300 سال و نیز حدود 700 سال و امروز هم به‌عنوان بخش باقیمانده‌ی با نام استان مرکزی و دیرینگی سکونت ۴۰هزار ساله، میراث‌دار تمدنِ کهنی است که به‌گفته زنده‌نام «در هر گوشه‌اش گنجینه‌ای از اسرار زندگانی گذشتگان نهفته و در هر زاویه‌اش دفینه‌ای به ودیعت نهاده‌اند. دامنه صحاری آن پر از تپه‌ها و حفره‌های زیرزمینی ،از ادوار پیش از تاریخ و ثخن(ستبر) کوه‌های آن انباشته با اساطیر باستانی مشتمل بر آبادی‌های کهن و شارستانهای داستانی، همه باچشم امید به ما می نگرند و آرزوی کشف اسرار خود را از ما دارند، اگر ما پسران (فرزندان) نابودی نباشیم باید از ماخذ زندگانی آنان اطلاع یافته و به رموز حیات اجتماعی ایشان پی بریم» امروز درد ما از است و در لبیک به این توصیه زنده یاد به‌عنوان برآنیم تا با و همدلی و هم‌گرایی، پیگیر دستیابی باهداف زیر در باشیم: ۱. شناسايي و كدينگ بناهاي تاريخي و ارزشمند استان مرکزي. ۲.توسعه گردشگري و بسترسازي براي حضور گردشگران در استان مرکزي. ۳. شناسائي و معرفي ظرفيت‌هاي فرهنگي، تاريخي، علمي و اجتماعي استان مرکزي. ۴.کمک فکري به سازمان‌هاي اجرایی به‌عنوان اتاق‌فکر و برگزاري نشست‌هاي فرهنگي با اصحاب فکر و فرهنگ. ۵.بالا بردن سطح آگاهي شهروندان  از پيشينه تاريخي، فرهنگي،  خاندان كهن، مفاخر و اسطوره‌هاي ديني و ملي استان. ۶.مشارکت در مديريت شهري، مطالبه‌گري و تقويت حس ميهن‌دوستي و آرمان‌خواهي و نيز تحکيم ارکان هويت میهنی. ۷.انجام پژوهش‌هاي اراکشناسی با هدف حفظ آداب و  رسوم محلی مانند زبان، گويش، بازي، لباس، موسيقي، هنر و... در همین راستا دست همه پژوهشگران و علاقمندان به تاریخ و فرهنگ سرزمین خورشید را بگرمی می فشاریم . ‌، سرآغاز خردمندی است. https://zil.ink/abolfazlabbasibani
ابوالفضل عباسی بانی- ۵ اردیبهشت ۹۹ موضوع جمعیت در بدترین وضعیت تاریخی خود قرار دارد و با اینکه این مولفه شاخص بسیار مهمی در مقوله توسعه محسوب میگردد ولی در سیاستگذاری دودهه اخیر دچار یک بحران شدید شده و اگر بزودی مورد واکاوی و اتخاذ راهکار مناسب واقع نگردد تبعات تلخ تری را شاهد خواهیم بود که انتظار می رود کارشناسان خبره حاضر در گروه باین موضوع مهم بپردازند با این توضیح که سرزمین ما یک استان مهاجر پذیر بوده و در دهه ۳۰ بیش از ۴۴درصد از دو میلیون مهاجر و ۶۷ درصد از ۲/۳میلیون مهاجر ایران در دهه ۴۰ بمقصد اراک بوده که این ظرفیت قدر دانسته نشده و در اقدامی غیر کارشناسی و غیر توسعه ای نه بعنوان مزیت ، بلکه بعنوان یک عیب مورد نقد مدیران کارنابلد و درنتیجه لقلقه زبان عوام واقع شده و ... که در نخستین قدم بایستی و را یک تلقی کنیم و از دامنه نقد و برخوردهای منفی و سلبی بکاهیم و در اقدامی عملی این مهم را با مدیران عالی استان در میان بگذاریم و تبیین کنیم که اگر نقدی به حضور غیربومیان درسطح مدیریت می شود،اعتراض به حضور افراد ناتوان و سطح چندم هست وگرنه کم نبوده اند مدیران لایق و شایسته ای که سازمانها و شرکتهای را به درجه بالندگی ارتقا داده و خود و خانواده خویش در این خطه ماندگار و افتخار آفریده اند و در خصوص سطوح دیگر جامعه مهاجر اراک نیز همین امر صادق است.
‍ ☘مهد مردانه مفاخر - ۶ اردیبهشت ۱۳۹۹ پیش از این بارها در مورد نبود بانک های اطلاعاتی مختلف صحبت کردم که اگر چنین ضعف سیستمی نداشتیم یقینا فضای متفاوتی رو تجربه میکردیم ! ، به مشهور است ولی با مختصر نگاهی به لیست مفاخر و مشاهیر متوجه نقص بزرگی در این لیست میشویم و آن اینکه جای زنان برجسته و نامدار استان مرکزی در این لیست خالیست و یا بسیار کمرنگ است! و این ظلم بزرگی نه فقط در حق زنان که در حق جامعه است. در همین راستا و برای جبران این ضعف بزرگ برآنیم تا نسبت به شناسایی و معرفی زنان موفق جامعه در محدوده جغرافیایی استان مرکزی اعم از بانوان برجسته در رشته های گوناگون اعم از پژوهشگر،نویسنده، شاعر، هنرمند ،نیکوکار ،مدیر و ... از گذشته تا اکنون اقدام نماییم. لذا از شهروندان ارجمند بویژه از انتظار دارد نسبت به معرفی این قشر از شهروندان فرزانه اقدام نمایند تا در قدم نخست ایجاد یک در دستور کار قرار گیرد و سپس در مرحله بعد توسط یک هیئت علمی نسبت به معرفی چهره های برجسته ی بانوان در رتبه های ، ، و و ، ، مدنی ، و... اقدام گردد. https://t.me/abolfazlabbasibani
۱۱اردیبهشت ۱۳۹۹ با افتتاح پل شهید کاوه نبیری که تنها پل مفید و راهگشا در بین تمامی تقاطع های ناهم‌سطح اراک می‌باشد ، اراک هم کمی رنگ و بوی شهریت بخود گرفت(تقاطع آزادگان نه اضطراری بلکه فارغ از سایر اهداف!صرفا یک آینده نگری بوده مانند اینکه منِ مستاجرِ بدهکارِ محتاجِ نانِ شب! جهیزیه ی دختر ۶ ساله ام را خرید و انبار کنم). و اما ضمن خداقوت و دستمریزاد به مجموعه مدیریت شهری بویژه کسانی که در آراستگی و زیبایی پروژه هم سنگ تمام گذاشتند عرض میکنم برای اینکه اراک به گذشته زیبای خود بعنوان باز گردد لازم است اموری بشرح زیر در آن عملیاتی گردد: . ۱.جایگزین جداول کتابی کوچه ها. ۲.بهسازی و بازسازی بافت فـرسـوده . ۳.جمع آوری سریع پلهای خیبر و شریعتی. ۴.اجرای مصـوبه راه نقاط مرکـزی شـهر . ۵. بهسازی ، بازسازی و مـرمـت بازار تاریخـی اراک . ۶.تبدیل تقاطع سرهپکو و میدان انقلاب به . ۷.تملک،بهسازی ، بازسازی ومرمت های تاریخی اراک. ۸.گسترش سیستم شهری در تمامی خیابان های شهر اراک. ۹.جلوگیری از تردد خودروهای شخصی به خیابان های مرکزی شهر. ۱۰.بازسازی ، بهسازی ، زیباسازی و کارکردبخشی به قره کهریز. ۱۱.تجدید نظر جدی در ساخت تقاطع های غیرهمسطح و پل های درون شهری . ۱۲.حمل و نقل رایگان  شهروندان توسط اتوبوسرانی با هدف کاهش هوا. ۱۳.تدوین یک سند راهبردی حمل و نقل درون شهری و اعتبار دهی به سیستم . ۱۴.تدوین یک سند راهبردی مدیریت پایدار شهریِ غیرقابل اعمال سلیقه فردی . ۱۵.جایگزینی پیاده رو و کوچه ها بجای آسفالت گرانقیمت و جلوگیری از چندباره کاری ها. ۱۶.عقب نشینی وتعریض اندک بخشهای باقیمانده برخی معابرمانند خیابان عباس آباد ، شریعتی و. ۱۷.زیرسازی استاندارد و بهبود کیفیت آسفالت خیابان های اراک با هدف جلوگیری از چندباره کاری. ۱۸.توجه جدی به مقوله در تمامی برنامه ها و پروژه های شهری بعنوان اصلی بسیار مهم و حیاتی . ۱۹.اتخاذ رویکرد در مدیریت شهری اراک و تدوین سند راهبردی همکاری با سازمان های مرتبط. ۲۰.ساماندهی کالبد ظاهری شهر ( ، تابلوها ،نماهاو..) با تاکید بر بهره مندی از یک مدل اجرائی زیبا در زمینه سردرمغازه ها. ۲۱.مدیریت پایدار درون شهری و استفاده بهینه از جریان آب این قنوات در سطح شهر باهدف زیبائی و تلطیف هوا. ۲۲.انجام تمامی امور مرتبط با مدیریت شهری توسط کارکنان بلاواسطه سازمان بعنوان فرهنگی اجتماعی شهرداری . ۲۳.تغییر نگرش به ساخت و ساز درون شهری با رعایت سطح استاندارد تراکم و تشویق بهسازی و مقاوم سازی بافت فرسوده. ۲۴.اتخاذ رویکرد در مدیریت شهری و تبیین اصل بودن مناسبات انسانی ، بر تسهیل تردد خودرو در معابر شهری. ۲۵.بهره گیری هوشمندانه از اهالی در قالب در زمینه های مختلف مدیریت شهری بمعنی اعم کلمه. ۲۶.بازآفرینی دروازه های قدیمی اراک درقالب  –  - و با الهام از و باهدف تجاری گردشگری. https://t.me/abolfazlabbasibani
۲۹۰.برخی های ابوالفضل‌عباسی‌بانی-۱۳ اردیبهشت ۹۹ ۱.عبور خط آهن سراسری جنوب- شمال از شهر اراک. ۲.وسعت محدود اراک در مقایسه با کلان شهر  بودن آن. ۳.وجود چندین رشته قنات ارزشمند با دبی آب قابل توجه . ۴.قرارگرفتن در مرکز کریدور جنوب شمال و شرق و غرب کشور . ۵.وجود افراد ثروتمند که تمایل زیادی برای سرمایه گذاری در اراک دارند. ۶.وجود بیش از ۵۰ اثر تاریخی فرهنگی طبیعی گردشگری در محدوده شهرستان اراک. ۸. خاستگاه شخصیت ها و افراد بزرگی که با وجود سطح خدمات، کمتر شناسانده شده اند. ۹.وجود دانشگاههای مختلف و در نتیجه بالا بودن متوسط  سطح تحصیلات مردم بویژه جوانان . ۱۰.برخورداری از توپوگرافی و موقعیت بی نظیر جغرافیایی وطبیعی جهت تبدیل به شهرتله کابین . ۱۱. بهره مندی از قطب صنعتی، ظرفیت ها و پتانسیل های متعدد تولیدی، صنعتی، کشاورزی وگردشگری.  ۱۲. هم مرز بودن با استان تهران و کمترین فاصله نسبت به استان های دیگر با فرودگاه بین المللی امام خمینی  . ۱۳. وجود شرایط لازم جهت اجرای پروژه های بزرگ شهری اعم از تله کابین،باغ پرندگان ، مجتمع تفریحی گردشگری و.. ۱۴.وجود نیروهای کارآمد فعال در حوزه های مختلف اجتماعی ، فرهنگی، زیست محیطی و آماده همکاری با مدیریت شهری.
- ۱۵ اردیبهشت ۹۹ ۱.نبود منطقه ثروتمند نشین. ۲.عدم مدیریت پایدار منابع آبی. ۳.عدم تعلق خاطر و شهردوستی. ۴.تاخیر در اجرای پروژه های شهری. ۵. فقدان سند چشم‌انداز جامع و مانع. ۶.نبود هیچ گونه المان شهری ارزشمند. ۷.چهره نازیبای شهری اعم از نما و معابر. ۸.آلودگی هوا و معضلات زیست محیطی. ۹.عدم مطالبه گری و مشارکت شهروندان. ۱۰. عدم تبیین کافی طرح جامع شهر اراك . ۱۱. نداشتن استراتژی مناسب توسعه شهری. ۱۲.میدانهای بزرگ و کوچک و کج و معوج . ۱۳.عدم بهره برداری مناسب از فرودگاه اراک. ۱۴.حاشیه نشینی و سکونتگاههای غیر رسمی . ۱۵. نارضایتی عمومی از خدمات مدیریت شهری . ۱۶. عدم اهتمام سازمانها به انجام مطالعات کافی . ۱۷.کیفیت بسیار پائین پروژه های اجرا شده شهری. ۱۸.نبود فضای مناسب تعامل مدیریت شهری با شهروندان . ۱۹.تعدد مراکز تصمیم گیری در خصوص مدیریت شهری . ۲۰.وجود همیشگی مخالفان سرسخت بهانه جو و سهم خواه. ۲۱. عدم اهتمام دستگاه‌ها در مطالعات کافی برای انجام پروژه‌ها . ۲۲. موازی‌کاری، تداخل‌ و نامشخص بودن متولی اصلی  برخی از امور . ۲۳.عدم توجه لازم به معضلات فرهنگی و درنتیجه نبود نشاط اجتماعی. ۲۴.پراکندگی فضای سبز شهری علی رغم وجود سرانه مناسب فضای سبز. ۲۵. موازی‌کاری، تداخل‌ و نامشخص بودن متولی اصلی برای هماهنگی برخی امور . ۲۶. تک هسته ای بودن شهر که باعث ایجاد ترافیک و در نتیجه افزایش آلودگی هوا . ۲۷. مدیران عمدتا غیربومی چه در مسئولیت های دولتی و چه در انتخاب پیمانکاران تجاری. ۲۸.حضور خودروهای شخصی و بویژه غیر بومی در سیستم حمل و نقل مسافر درون شهری. ۲۹.عدم استفاده بهینه از ظرفیت صنایع کوچک و بزرگ مستقر در اراک در مدیریت شهری . ۳۰.عدم برخورداری مناسب از ظرفیت بی نظیر صنعت و فضای کسب و کار عالی موجود در استان. ۳۱.عدم رویکرد صحیح به مقوله گردشگری علی رغم ظرفیت بالای این مولفه در استان و مرکز استان. ۳۲. عدم توجه به بافت تاریخی و بناهای قدیمی اراک بویژه بازار تاریخی و بطور کلی شاکله اصلی و شطرنجی اراک. ۳۳.رکود شدید حاکم بر ساخت و ساز ناشی از شرایط اقتصادی و البته بوروکراسی حاکم بر مدیریت شهری. ۳۴.عدم ورود سرمایه گذاران داخلی و خارجی بدلیل نبود امنیت سرمایه گذاری و ساز و کارهای بسیار پیچیده و ناممکن اداری. ۳۵.عدم توجه به ظرفیت بی نظیر تالاب میقان بعنوان یک سرمایه بسیار ارزشمند در نزدیکترین نقطه ممکن به اراک. ۳۶.ساخت تقاطع های غیر همسطح درون شهری و تشویق ورود خودرو به داخل شهر و در نتیجه افزایش آلودگی هوا. ۳۷.عدم نگهداری مناسب زیرساختهای شهری اعم از فضای سیز ،خیابانها،ساختمانها، تاسیسات و ماشین آلات و تجهیزات و.. ۳۸.عدم مدیریت صحیح مقوله محیط زیست و آلوده نشان دادن اراک علی رغم اینکه واقعیت چیز دیگری است.(نبود برنامه جامع زیست محیطی، عدم تعادل در پراکندگی فضای سبز، عدم مدیریت صحیح آب و بویژه استفاده نامناسب از ظرفیت قنانهای موجود اراک و..) https://t.me/abolfazlabbasibani
- ۳خرداد ۱۳۹۹ بیش از آنکه بخاطر خودم و خواهرعزیزم در سالهای ۵۰ و ۶۱ (درست روز آزادسازی خرمشهر) را دوست بدارم ، بواسطه روزنامه ای است که در روزهای کودکی ام بر دیوارهای روستای زیبا و تاریخی بیاد دارم که خبر یکی از زیباترین و غرور انگیزترین رویدادهای این سرزمین اهورایی یعنی آزادسازی عزیز را منعکس می نمود و من بارها و بارها مطالعه اش کردم. خرمشهری که به همت غیور مردان و زنان ایرانی(از نوجوان تا کهنسال) از دست ارتش تا دندان مسلح بعث صدام شد ولی متاسفم عرض کنم همین خرمشهری که ناموس ایران و ایرانی است هنوز زخم های کهنه از جنگ بر تن دارد و اگرچه آزاد شد و همه ساله این آزادی رو جشن می‌گیریم ولی این شهر هنوز نشده و این نیست مگر بی عرضگی و ناتوانی و ناکارآمدیِ مسئولینی بی غیرت!! و ای کاش این شاعر اراکیِ عزیز دوباره رو مورد خطاب قرار می داد که : ممد نبودی ببینی شهر مانده خون یارانت بر زمین مانده آه و واویلا از بی غیرتی ممد نبودی ببینی اختلاس‌ها رو نفت خواری‌ها رو کوه‌خواری رو آه و واویلا از بی‌غیرتی این شعر را به‌میزان تمام دردهای ایران می‌توان ادامه داد! و اما در این وانفسای مدیریت و بیماری و دزدی و اختلاس و هزار کوفت و زهرمار دیگر که دل شادی برای ایران نمانده، تنها دلخوشی آدما جشن تولدشان هست و بس! در تولد من هم علاوه بر خانواده و بویژه دختر عزیزم، دوستان نازنین دیگری پیام تبریک فرستادند که بدینوسیله از این عزیزان جان آقایان و بانوان و.... صمیمانه سپاسگذارم و عرض میکنم: یزدان پاک، رساییِ و جاودانگیِ را به کسی می‌بخشد که اندیشه، گفتار و کردارش برابر آیین راستی باشد و جشنِ زادروز، بهانه‌ی زیبایی است برای یادآوردنِ دوستی‌ها و بودن در کنار شما رهروانِ ، افتخاری است که بآن می‌بالم و از اینکه به یادم بودید شادمانم و برای همه شما عزیزان جان، بهترین‌ها را آرزومندم. دوست دارِ دوستی‌های زیبا - سوم خرداد ۱۳۹۹ https://t.me/abolfazlabbasibani
- خرداد ۱۳۹۹ این نوشته ارزشمند👇 رو دوست خوبی برایم فرستاده که تک تک واژه هاش رو قبول دارم و بارها و بارها در نوشته ها و گفتگوهایم فریاد زدم که شهدا،جانبازان، آزادگان،ایثارگران و خانواده ارجمندشان، میهن دوستی را باتقدیم جان و سلامتی شان ثابت کردند و امثال من حرفش رو می‌زنیم و معلوم نیست اگر پای عمل پیش بیاد چکاره ایم!!(ضمن اینکه براین باورم که ) ...اگردوباره جنگی شروع شد وما نبودیم از قول ما *رزمندگان دیروز* به *رزمندگان فردا* بگوئید: در حین مبارزه با دشمن متجاوز، به *بعد از جنگ* هم بیاندیشید. مبادا *ارزش‌ها* را در خاکریزها جا بگذارید، اگر چنین کنید، ارزش ها، مثل امروز، *عوض* می شود و *عوضی‌ها* ارزشمند می شوند. می بینید که چگونه ما را *غریبه* می‌پندارند!  آن روزها: *قطار قطار* می رفتیم.. *واگن واگن* بر می گشتیم. *راست قامت*  می رفتیم.. *کمر خمیده* بر می گشتیم. *دسته دسته* می رفتیم. *تنها تنها* بر می گشتیم. بی‌هیچ استقبال و جشن و سروری. فقط *آغوش گرم مادری* چشم انتظارمان بود و دگر هیچ..! اما مردانه، ایستادیم... باور کنیدکه: ماهم دل داشتیم، فرزند و عیال و خانمان ‌داشتیم. اما با *دل* رفتیم... *بی‌دل* برگشتیم. با *یار* رفتیم... با *بار* بر گشتیم. با *پا* رفتیم... با *عصا* بر گشتیم. با *عزم* رفتیم... با *زخم* برگشتیم. با *شور* رفتیم... با *شعور* برگشتیم. مااکنون *پریشان* هستیم. اما *پشیمان* نیستیم. *ما* همان کهنه *رزمندگان* پیاده‌ایم که *سواری* نیاموخته‌ایم. *ما* همان هایی هستیم که به *وسوسه‌ی قدرت* نرفته بودیم. می‌دانید *تعداد ما* در هشت سال جنگ، چند نفر بود؟؟؟؟ *۳/۵* درصد از کل جمعیت ایران!!! اما *مردانگی* را *تنها* نگذاشتیم. ما *غارت* را آموزش ندیده بودیم. رفتیم و *غیرت* را تجربه کردیم. اکنون نیز *فریاد* می‌زنیم که: این *حرامیان یقه سفیدان قافله‌ی اختلاس* از ما نیستند... *این گرگانی که صد پیراهن یوسف را دریده‌اند* از ما نیستند . این *خرافات خوارج ‌‌‌پسند* وصله ی مرام ما نیست. *ما* نه اسب امام زمان دیدیم، نه بی ذکر سالار شهیدان، جنگیدیم. اما *استخوان در ‌گلو* و *خار در چشم*، از *وضعیت امروز مردم خوبمان* شرمنده‌ایم,, شرمنده ایم، با صورتی سرخ. شرمنده ایم، با دستانی که در فکه و شلمچه و مجنون و هور و ارتفاعات غرب جا مانده است ای همه ی آنانی که *احساس پاک* را می شناسید! *ما*، اگر به جبهه نمی‌رفتیم، با دشمنی که به تلافی قادسیه، برای هلاک مردم و میهن مان ایران، آمده بود، چه می کردیم؟ شما را به آن سالار شهیدان، ما را *بهتر قضاوت* کنید. حساب اندکی از ما که *آلوده* شدند و *شرافت* خود را فروختند، را به پای ما ننویسید. *بگذارم و بگذرم* سربازم و هرگز نکنم پشت به میدان گر سر برود من نروم از سر پیمان ای خاک مقدس که بود نام تو ایران فاسد بود آن خون که به پای تو نریزد!؟ تقدیم به خانواده های محترم شهدا و جانبازان و ایثارگران هشت سال دفاع مقدس که مرد و مردانه از وجب به وجب این خاک حراست نمودند. https://t.me/abolfazlabbasibani
نامه به دوست عزیزم - ۲۱خرداد۹۹ سه شنبه ۲۰ خرداد ۹۹ ،تالارگفتمان اراک شاهد،نشستی بود زیر عنوان و با اینکه افتخار حضور نداشتم ، ولی سخنان ارزشمند جنابعالی که به حق یکی از اهالی برجسته ی فکروفرهنگ اراک بزرگ هستید را به گوش جان شنیدم و نقدهایی که بیان فرمودند را بایدم گفت که جانا سخن از زبان ما میگویی! زحماتی که شما در حوزه فرهنگ و بویژه تالیف کتاب متحمل شدید نه برمردم، که بر اهالی فرهنگ و کسانی که دلسوز ایران عزیز هستند پوشیده نیست و صدالبته باید که ارج نهاده شود و این کمترین انتظاری است که بزرگانی چون شما دارید! ولی دوست بسیار عزیزم همانگونه که خود بدرستی در مورد سلطان محمودها فرمودید ، آیا تصور می‌فرمایید شرایط امروز فرق کرده؟! خیر استادجانم! این رسم دیرین ماست و تا بوده چنین بوده و انشا... که تاباد چنین مباد! جناب استاد در ابتدای سخنان خویش از ارزش نوشتن گفتید و چه تعبیر زیبایی از این سرزمین نمودید آنجا که اراک را ، ، ، روزنامه های ایران ، خاستگاه دومین دارالفنون ایران و.. نامیدید و در ادامه از دردهای سینه و شکستن قلم و خنجر از پشت به نویسندگان و.. سخن به میان آوردید که هرچند واقعیات تلخی است ولی اینها هم تازگی ندارد و همراه همیشگی مان بوده و رفته_بردارها! و اما بعنوان شاگرد کوچک تان که از نوشته هایت به وجد می آیم وقتی از عروس جهان و کوچه باغهایش میگویی و ... ولی وقتی با آگاهی به تاریخ سراسردرد این سرزمین نفرین شده و آنچه برسر فردوسی، بیهقی و حافظ اش آمده ، انتظار همراهی از کسانی داری که ....برایم عجیب می نماید و اصلا فرزانگی را چه به انتظار، نویسنده آزاده را چه به توقع،اینکه از سعیدنفیسی و علامه دهخدا بگویم زیره به کرمان بردن است! ولی دوست نازنین!! من که در سیستم دولتی کارنکرده ام ولی شما که ۳۰ سال از عمر گرانمایه ات کارمند دولت بوده ای خوب میدانی چه می گویم! و اما نه در فایل صوتی بلکه در خبر وقایع خواندم که نقدی به بنیاداراک شناسی و ترس از هم سرنوشتی اش با بنیادامیرکبیر داشته اید که لازم است باستحضارتون برسانم هنوز یکسال از ثبت بنیاداراک شناسی نمی‌گذرد و اگر این نقل قول از شما صحیح باشد که « ، بادرخواست از مردم شهر اراک برای نوشتن حتی دوخط درباره فرهنگ اراک نمی‌تواند به فرهنگ این شهربپردازد» که باید ترغیب مردم به نوشتن را ستود!! نه اینکه شماتت کرد!! و اینکه چنین رسالتی را برای بنیاداراک شناسی قائل شده اید بحث دیگری است که بماند برای بعد و اینکه اهداف ۱۱گانه اش در کانال پیش روی علاقمندان است و بخود می‌بالیم که در همین مدت کوتاه و فقط با سرمایه ی علاقه و عشق به میهن(ن بودجه دولتی! ) ، خیلی فراتر از انتظار خویش ظاهر شدیم و حتما سرفصل عملکرد یکساله مان را در تیرماه ۹۹ باستحضار علاقمندان خواهیم رساند . و اما در این نشست برای دومین بار اظهار نگرانی کرده اید از روند تاسیس بنیادامیر کبیر و.... که یادآورمیشوم یکبار در همان ابتدای امر توضیحات کافی داده شد و در اینجا بسنده میکنم به این مختصر که: فعلا فقط هیئت امنای امیرکبیر تعیین شده و من هم یکی از اعضای ۱۵ نفره اش هستم و کمترین کاری که در این مدت انجام شد بازگشایی درب خانه امیر پس از سالها به روی علاقمندان است که اطمینان دارم رضایت مردم را بهمراه داشته و خواهد داشت و روند تاسیس بنیادملی امیرکبیر هم دردست مطالعه است و بربزرگانی چون شماست تا در کنارهم این مهم را به سرانجام برسانیم و خیلی درگیر اخبار بعضاً نه کامل نشریات تیترساز نشویم. ولی جناب استاد اتفاقا اگر نقد و نگاهی هست به همین خودزنی هاست که گاهی بجای هم افزایی و انسجام که لازمه خروج از وضعیت دردناک امروز است ، همراه واگرایانی می‌شویم که مدام نقدشان می کنیم وگرنه از حاکمیتی که سرگرم مدیریت جهانی است که انتظاری نیست !! https://t.me/abolfazlabbasibani