eitaa logo
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
727 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
213 ویدیو
21 فایل
*مجله #افکار_بانوان_حوزوی به دغدغه‌ی #انسان امروز می‌اندیشد. * این مجله وابسته به تولید محتوای "هیأت تحریریه بانو مجتهده امین" و "کانون فرهنگی مدادالفضلا" ست. @AFKAREHOWZAVI 🔻ارتباط با ادمین و سردبیر: نجمه‌صالحی @salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
شبکه ورزش نظرسنجی مردمی برای معرفی قهرمان ایرانی قرار داده است. یکی از کاندیداهای معرفی شده سلماهمتیان است.پدیده ایرانی 8 ساله شطرنج آسیا که با این جمله معروف شد: خوشحالم روی سکو با چادر پرچم ایران را بالا گرفتم. شما هم میتوانید در نظرسنجی که در تلویزیون، روبیکا، و... قرار داده شده شرکت کنید و به این قهرمان رأی بدهید. @AFKAREHOWZAVI
✔️مرور کارها ✍م *صالحی 🤍بیایید امروز مروری کنیم بر همهٔ کارهایی که سال گذشته انجام دادیم، به عبارتی محاسبهٔ اعمال، اگر اعمال خوب ومفیدی داشتیم، خدا را شکر کنیم زیرا توفیقش را او داده، و اگر گناه و اعمال زشتی داشتیم، دلی شکستیم، غضب کردیم، غیبت، تهمت، بدزبانی.... داشتیم، استغفار کنیم. بنا داشته باشیم به ترک گناه در سال جدید. 🤍خاطرات یک‌سال را که مرور می کنیم، ممکنه از بعضی‌ها دل آزرده شویم و بعضی‌هایش لبخند به لب‌مان آورد. بیایید غم‌ها را رها کنیم و از آن‌ها درس عبرت بگیریم، کینه‌ها و نفرت‌ها راه دور بریزیم و با قلبی آکنده از آرامش به استقبال سال جدید برویم. تصمیم بگیریم با عزم و اراده جدی و محکم که اگر صفات رذیلهٔ اخلاقی داریم آنها را کنار بگذاریم. مهر و محبت را سرلوحه کارهای خود قرار دهیم. 🤍اصولاً یکی از درس‌های بهار که گیاهان و درختان در آن سرزنده و شاداب می‌شوند بعد از این که در زمستان خشک و پژمرده شده بودند، این است که به ما یادآوری می کند:شما صحنه های معاد را همه ساله در این دنیا با چشم خود می بینید، دوران کودکی، نوجوانی، جوانی، میانسالی و پیری با سرعت در گذرند، ای کاش به بهترین نحو بتوانیم از ثانیه‌ها و دقایق زندگی‌مان بهره بگیریم. بر لب جوی نشین و گذر عمر ببین/کاین اشارت ز جهان ما را بس 🤍به همین دلیل در جای جای قرآن کریم خداوند می فرماید: در زمین گردش کنید، به‌عنوان نمونه «قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ ثُمَّ انْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ» (الأنعام، 11) ترجمه: بگو: در (روى) زمين بگرديد، سپس بنگريد كه عاقبت تكذيب كنندگان چگونه بوده است! 🤍سِیر درلغت به معنی گردش کردن است ولی منظور ازآن، سفر به هر دلیل و شکل و برای هر نتیجه ای نیست، بلکه هدف بصیرت و رشد و کمال است. سفر باید سبب تعقل و تفکر و درس باشد. در اکثر آیاتی که کلمه «سیروا فی الارض» آمده، بلافاصله فرموده «ثم انظروا» یعنی در سفر نظاره کردن لازم است. نظاره با دیدن چشم تفاوت دارد، چنین سیری هم هستی شناسی و توحید را ارتقا می دهد وهم درس عبرت از تجارب و سرگذشت پیشینیان است. 🍃آخرین روز زمستان و آخرین روز سال‌تان به‌خیر و آرامش، ان شاءالله سال خوبی پیش رو داشته باشیم. سفرهای نوروزی‌تون بسلامت ومملو از درس، خدا به همراه لحظه‌هاتون 🤲🍃 @AFKAREHOWZAVI
📌دهه نودیِ سید‌علی ✍آمنه عسکری منفرد 🇮🇷وقتی نجیب هستی و ارزش گوهر وجودت را به عنوان «کیمیایِ خلقت» دریافتی، حتما از اینکه «پرچمدارِ میراثِ مادرٍ ۱۸ساله شیعیان» باشی، افتخار می‌کنی! 🇮🇷وقتی «شجاع، فهیم و مقتدر» باشی؛ قطعا هنگام وزیدن تندبادهای بی‌حیایی و بی‌عفتی، با افتخار «حجاب برتر» –چادر– را برمی‌گزینی! –هرچند هنوز مکلف نیستی– 🇮🇷وقتی در این سن در اندیشهٔ افتخار آفرینی برای اسلام و انقلاب هستی؛ قطعاً در دامان مادری پاکیزه و پدری متعهد، اینچنین بالنده شدی، که معنای «جهاد» را درک کرده‌ای! 🇮🇷وقتی متعهدانه و با صلابت روی سکوی قهرمانی، گوهر وجود پاکت را در صدف چادر پوشاندی و با افتخار پرچم سربلند ایران مقتدر را بالای سر گرفتی، قطعا مایه مباهات و آرامش قلب و جان امامت هستی! 🇮🇷گوارایت باد! حلاوت این اقتدار به‌یادماندنی. 🇮🇷–سلما همتیان: «همیشه دوست داشتم افتخار اسلام باشم. به همین دلیل با چادر بالای سکوی قهرمانی آسیا ایستادم.»– @AFKAREHOWZAVI
«شرح یک فاصله» ✍طیبه فرید در صدر اسلام مساجد نقش محوری و حیاتی در گسترش فرهنگ و تربیت اسلامی داشتند. دانش و معارف در حلقه های مردمی مساجد گسترش پیدا می کرد، درگیری ها و تنش ها در مساجد برطرف می شد، زندگی ها در مساجد سروسامان می گرفت و مسجد پایگاه انسان سازی بود. در دوران معاصر مسجد از کاربری گذشته خود فاصله گرفت و اداره آن از شکل سنتی و محلی به شکل فعلی آن درآمد. این تغییر کاربری تا جایی پیش رفت که فرهنگ تمدن ساز با محوریت مسجد، استحاله شد و به شکل امروزی آن درآمد. یکی از مسائل پر حاشیه در شیوه جدید اداره مساجد به عنوان محیطی برای عبادت، شکل حضور کودک و نوجوان در آن است. بر اساس نظر کارشناسان دینی و مشاوران یکی از مهم ترین روش های نمازخوان کردن کودک و نوجوان، حضور در مساجد است. ما در میان مستندات نماز در مسجد با حضور کودکان با دو دسته روایت مواجهیم. دسته اول روایات بیانگر کراهت حضور کودک در مسجد، و دسته دوم روایاتی که حضور کودک را بلامانع می داند. این روایات همگی معتبرند و تناقضی ندارند ومی توان بین آن ها را جمع کرد و با تخصیص روایات، مسئله را حل کرد. در تحلیل روایات دسته اول باید به این مسئله توجه داشت که در گذشته اسباب و شرایط حفظ طهارت کودکان مثل امروز وجود نداشته بنابرین طبیعی بوده که حضور کودک موجب به هم خوردن طهارت مسجد باشد این مطلب را شهید ثانی هم مطرح می‌کند که منظور از کراهت حضور کودکان، مواردیست که توانایی حفظ طهارت خود را ندارند. مضاف بر اینکه در فتاوای مراجع عظام مطلبی آمده که قابل شرح و تبیین است که اگر حضور کودک موجب آزار نمازگزاران باشد آن هم مکروه است(عبارت ایذایی بودن رفتار کودک را باید بر اساس معیار تحلیل کرد نه بر اساس شرایط شخصی افراد کم تحمل یا...) .با توجه به روایات حضور حسنین (علیهم السلام) در مسجد و بالا رفتن از پشت پیامبر (ص) در اثنای نماز و همچنین روایات متعدد دیگر که از توثیق برخوردارند جمع میان روایات این می شود که منظور از آزار و اذیت کودکان که موجب کراهت حضور در مسجد است چیزی از جنس رفتارهای دیوانگان است (جنبوا مساجدکم‌ مجانینکم‌ وصبیانکم‌)،بنابرین بسیاری از رفتارهای کودکان در مسجد قابل تعمیم به آزار و اذیت نیست. چیزی که ما در مساجد در نحوه تعامل با کودکان مشاهده می کنیم از جنس رفتارهای تراز اسلامی نیست و غالبا ناشی از کم حوصلگی و ناآگاهی اصحاب مومن و بزرگوار مسجد است. مطابق آموزه های اسلامی حضور کودکان در مسجد بر نوع شناخت ایشان از دینداری در آینده تاثیر بسزایی دارد، در حدیثی از امام باقر(ع) آمده که هنگام اقامه نماز کودکان را در انتهای صف رها نکنید بلکه کودکان میان جماعت بزرگسالان به نماز بایستند، امام با طرح این مطلب به شکل مصداقی به حل مسئله سرو صدای کودکان پرداخته. حرف آخر:باید این سوال را از خودمان بپرسیم که اگر کودک در مسجد و حسینیه و تکیه با مفاهیم دینی آشنا نشود کدام نهاد و کدام مدرسه و کدام مرکز فرهنگی این بار را به دوش خواهد کشید. ما ناگزیریم برای نجات دین دست از عملکرد سلیقه ای و بی تراز برداشته وکاربری تمدن سازی را به آن مکان مقدس برگردانیم. ولله عاقبة الامور @AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صد سال به از این سال‌هانجمه صالحی فرا رسیدن بهار، همیشه نویدبخش افکار نو، کردار نو و تصمیم‌های نو برای آینده است. آینده‌ای که همه امیدواریم بهتر از گذشته باشد. آینده‌ای که به روزهای خوب ظهور منتهی شود. در‌ سال جدید شادی، تندرستی، مهر و دوستی و عشق و روزی حلال و وسعت رزق را برای شما همراهان عزیز آرزومندم. پیروز و سربلند باشید و از خداوند مهربان بهترین‌ها را برای همه شما مسألت دارم. پ.ن: انیمیشن کاری از فاطمه خانی حسینی(دخترم) و فاطمه دهقان @AFKAREHOWZAVI
رسم جالب بابا بزرگزینب شرافتی با ارسال خاطره‌ای به جمع نویسندگان افکار بانوان حوزوی پیوست هيچ وقت یادم نمی‌آید بین نوه‌ها فرقی گذاشته باشد، حتی دختر و پسر برایش فرق نداشت. فقط یک جا تبعیض قائل بود و کسی هم اعتراض نداشت؛ بابا بزرگ رسم جالبی داشت او قانون گذاشته بود هرکس اولین نفر به عید دیدنی‌اش بیاید، عیدی بیشتری دریافت می‌کند. حالا نه خیلی زیادها شاید فقط هزار تومان بیشتر! ولی این قانون این‌قدر برای نوه‌ها جذاب بود که همه در تلاش بودند نفر اول باشند نه برای عیدی بیشتر گرفتن بلکه برای شادی بیشتر دل بابابزرگ! حالا از اون سال‌ها خیلی گذشته، نوه‌ها بزرگ شدند. پدربزرگ دیگر عیدی نمی‌دهد؛ ولی نوه‌ها به عشق شادی بابابزرگ همچنان رقابت دارند که نفر اول باشند. .... یادمان باشد لحظات تحویل سال بیشتر از همه به فکر شادی دل بابابزرگ‌ها و مامان‌بزرگ‌ها باشیم. @AFKAREHOWZAVI
نعمتم در بهار کامل شد ✍زهره قاسمی، عضو تحریریه مجتهده امین یا مقلب القلوب و الابصار با دو دستت جوانه ها بیدار ای که نامت سرود زیبایی ای که یادت ثنای گندم زار قلب من پشت پرده ی زنگار جان من غرق ناله و بیمار آسمانت به وسعت رحمت ابر بغضم به لطف خود بردار ای تمنای لاله های زار ای شکوه تو در دل اسرار هرچه خواهم برای تو پیداست وصف مهرت برای من دشوار پادشاهی ، رحیمی و ستّار من گدای ضعیف و بی مقدار خانه ی دل به دست تو امن است غرق لطفت همیشه ام سالار فصل گرمت سرای برخوردار فصل پاییز تو همه تب دار نعمتم در بهار کامل شد در زمستان ببینمت بسیار عمر من رفته در پی دلدار روز و شب کار من شده تکرار تشنه ام چون کویر پر حسرت احسنِ حالِ من تویی ، دادار تن ، اسیر است و حکم او اخطار روح ، زخمی ، ولی پر از انوار یک بهار از جوانی ام کم شد دست بر دامنِ تو ای غم خوار ای که گفتی بخوانمت غفّار غصه از دست خود دو صد خروار عادتت بخشش است و آقایی پشتِ من گرم نصرتت ، ای یار ... @AFKAREHOWZAVI
دغــــــــــــــــــــــدغه💟 ✍زهرا نجاتی دوستانم به اردوی راهیان نور رفته‌اند.خیلی‌هاشان ..خیلی‌ها هم کربلایی شده‌اند... 💟من اما دلم را خوش کرده بودم به دیدار با نورچشمم نه؛ امید قلبم نه؛امیدزندگیم و نمی‌دانم شاید دلیل زندگی‌ام. رهبرم... و نه که این همه بد باشد. نه اما... بسیارمی‌شناسم کسانی که به دنبال امام زمان و رهبر می‌دوند و عملا کیلومترها از دغدغه‌هایشان فاصله دارند! ♻️این حرف‌ها اما وقتی بیشتر درجانم رخنه کرد که فهمیدم رهبر انقلاب به حاج حسین یکتا پیام داده:«مشتاق دیدارش هستمـ. بگویید بیاید اینجاـ و وقتی او را دیده؛ نهایت رضایت خود را اعلام کرده.» ومی‌دانی حاج حسین؛ نمونه‌ی بارز یک انقلابی؛ یک بسیجی حقیقی و همیشه درمیدان است. نه خسته شده؛ نه ناامیدـ نه دنبال نام و نان و نشانـ.. همسر می‌گفت:_ خود رهبر را دیده‌ای؟ نه حج می‌رود نه کربلا نه راهیان! دلش هم به این چیزها خوش نیست. ✅ دلش به وظیفه خوش است. به آنچه باید بکند. تمام عمرش درحال انجام تکلیف است‌. به جز گاه‌گداری که به جمکرانی برود و سالی یک‌بار که به مشهد. همان سفرها هم تبلیغی است... ✅راست می‌گفت. خود رهبر هم در خاطراتش می‌فرمود: که در اوان جوانی امید داشته درحوزه‌ی قم درس بخواندـ اما نتوانسته چون پدرنابینایش از او خواسته کنارش بماند و او بازهم وظیفه‌اش را ترجیح داده‌. به آرزوهایش. به آمالش. به احساسات جریحه‌دار و اشک‌هایی که می‌توانست در حرم بریزد و خیلی هم احساس مقدس مابانه‌ای داشته باشد‌. اما نکرد و زندگی طلبگی و براساس وظیفه را به همه‌ی اینها ترجیح داد. البته که خدا هم خوب برایش تلافی کرد. به جای همه‌‌ی چیزهایی که معلوم نبود به کجا برساندش؛ او را دقیقا به دعا و آرزوی نمازشب‌های ۱۳ سالگیش رساند.‌ همان دعای زیبا که: "اللهم اجعلنی محیی دینک" 💟حالا سی و دو سال از سکانداریش می‌گذرد. سکانداری برای انقلابی که خار چشم دشمنان خداست و خورشید امید مستضعفین جهان. حالا اسلام را او زنده‌ نگهداشته.. و دراین پند بزرگی‌ است برای همه‌ی کسانی که امید دارند قدم درراه حق گذاشته باشند اما شیاطین انسی و جنی پیوسته حال خوش ظاهری را چنان برایشان قالب می‌کنند که حس وظیفه و انجام تکلیف لا به لای عطر روزمره‌های به ظاهرمعنوی‌شان گم می‌شود. رونوشت به‌همه‌ی کسانی که در میانه‌ی راه خسته می‌شوند! رونوشت به کسانی که گرفتاری‌های روزمره؛ دغدغه‌های بسیحیشان را ازیاد برده! رونوشت به خودم اگر لحظه‌ای از کار و وظیفه، دست‌بردارم... در این لحظات آغازین سال نو؛ برایتان دلی پردرد از آمال مسلمین جهان، سری پر دغدغه ازدغدغه‌های رهبری؛ قلبی دریایی و مالامال ازعشق به اعتقادات و نور دارم سال نوتان مبارکـــــــــــــ دلهاتــــــــــــــــــــان پرنور سرهاتــــــــــــــــــــــان پر دغدغــــــــــه قلـــــــــــــــــــــب‌هاتان پر از عشــــــــــــــق الهی @AFKAREHOWZAVI
📝 پیام نوروزی رهبر انقلاب اسلامی به مناسبت آغاز سال ۱۴۰۲ 🔻تأکید رهبر انقلاب در پیام نوروزی ۱۴۰۲ بر گشایش در زندگی مردم @AFKAREHOWZAVI
جشن نو شدن ✍🏻زهرا کبیری‌پور اینکه در حلقه‌ی وصل شیعیان به خداوند نام حسین بن علی(ع) همیشه درخشان بوده است، باور پرشکوهی است در تاریخ. اینکه شیعیان نخواسته‌اند اول سال قمری که محرم است و مقارن با شهادت اباعبدالله(ع) را جشن بگیرند و آمده‌اند مبدأ سال شمسی را به عنوان جشن آغاز سال قرار داده‌اند، مهر تأییدی است بر ولایتمداری آن‌ها. شیعه باشی و آغاز ماهی را که اربابت به شهادت رسیده است، جشن بگیری؟!!! هیهات... این اندیشه‌ی درخشان شیعیان از پس قرن‌ها پیش که نویدآور بهار را برای جشن آغاز سال مناسب دیده‌اند، نه ماه عزای سیدالشهداء(ع) را احساس غرور عمیقی در دل‌ها می‌گُستراند. سال نو مبارک منبع: مقاله‌ی نوروز در فرهنگ شیعه، رسول جعفریان. @AFKAREHOWZAVI
آخر سال یک هفته به عید که می‌شد! ✍فاطمه وجگانی درختان بادام پر از شکوفه های صورتی و درختان گوجه سبز و قیصی با گل‌های سفید و جوانه‌های برگ‌های سبز از درون باغ بزرگ مژده‌ی بهاران خجسته باد سر می‌دادند. بوی عید بیش از همه جا از خانه‌ی استاد عباس می‌آمد. استخرهای بزرگ سیمانی، لبریز از آب‌های چاهِ قنات، گاهی سرریز از لبه‌های حوض می‌شدند، داخلش پر از ماهی‌های سفید و سیاه و قرمز گُلدفیش، کوچک و بزرگ، نه تنها برای سفره‌ی هفت‌سین خودشان چرخی در تنگ ماهی می‌زدند، بلکه به تمام اقوام و دوست و آشنایان هم داده می‌شد. خانه‌ی بسیار بزرگ پنج دری با سقف های ضربی قدیمی و ستون‌های محکم سیمانی به‌طرف باغ باز می‌شد. باغچه‌ای جلو اتاق‌ها بود که بوی یاسش همه را مدهو‌ش می‌کرد و درختان گل هفت‌رنگ هرشبی به رنگی خود نشان می‌دادند. گل‌های پیچک رونده به دور سیم‌کشی‌های فلزی نمای دلربایی به فضای حیاط داده بود. داخل باغچه تخم ریحان و شاهی و تربچه می‌کاشتند ولی هنوز سبز نشده یا به اندازه‌ی یک بند انگشت شده بود. کنار حیاط مرغ و خروس‌های استاد عباس به رنگ‌های حنایی و سیاه و گل باغالایی (سیاه و سفید) داخل یک گنجه‌ای با دستان خود استاد برایشان ساخته ‌شده بود و جای تعجب بود که چرا باغ به این بزرگی، خانه‌ی مرغ‌ها کوچک بود به‌طوری که باید خم می‌شد و داخلش می‌رفت تا تخم‌هایی که مرغک ها داخل جعبه‌ای پر از کاه و علف داده بودند را می‌آورد. صدای گاو استاد عباس از ته باغ داخل طویله می‌آمد و می‌گفت استاد کجایی؟ استاد ظرف شیردوشی داشت و بعد از ناز کردن گاوش با مهربانی او را می‌دوشید و از او تشکر می‌کرد. شیرهای گاوِ استاد عباس خیلی چرب و خوشمزه بود، چون غذاهای خوبی به او می‌داد. از یک هفته به عید اقوامِ خانم استاد عباس از تهران تماس می‌گرفتند و برای مهمان شدنِ منزلِ استاد، جا رزرو می‌کردند. صفا و مهربانی ِ این خانواده یک‌طرف، دل‌شان تنگِ تخم مرغ های رسمی و سرشیر محلی و سالم و رب انارهای خانمِ استاد بود. استاد عباس بسیار حلال‌خور و مهمان نواز بود. به‌خانمش می‌گفت: «مهمان حبیب خداست، قربان قدم‌شان ما چیزی از سفره مان هنوز کم نشده است، روزی شان پیش پیش می آید»‌. خانم استاد عباس از یک هفته به عید و اغلب جلوتر از آن، قوطیِ رنگی می‌خرید و از پسرها درخواست می‌کرد تا چارچوب درها را رنگ کنند. نوروز را حیات و جان گرفتن زندگی می‌دانست. چه زیبا با پنج الی ده هزار تومان کلی رنگ کاری و همه چیز را نو می‌کردند. موکت‌های سبز راه راه را داخل حیاط خانه می‌انداخت و صدا می‌زد مهدی، محمد.. بیایید کمک. قالی‌ها و مخصوصا قالیچه‌ی آشپزخانه را هم بیرون می‌انداخت و با آب و تاید و وایتکس و شامپو فرش، با کاسه و برس و... به جانش می‌افتاد. نوبت پتوها که می‌شد داخل لگن بزرگی می‌انداخت و با آب ولرم، خودش و گاهی بچه ها چنان ورز می‌دادند، سفیدش می‌کردند و همه را روی تخت‌های چوبی و آهنی که داخل باغ بود پهن می‌کردند. چقدر مقتصد و مدیر بودند، از تولید به‌مصرف شیر و ماست و پنیر و تخم مرغ و سبزی و میوه‌ی باغ‌شان همه محصول دست خودشان بود. ماهی‌هایی که داخل استخرها حدود یک‌سال پرورش داده بودند را یک هفته به عید می‌فروختند و با پولش سبزی پلو ماهی شب عید را فراهم می‌کردند. تخمه‌های هندوانه را خانم استاد عباس از یک شب جلوتر در آبِ چلو، داخل هوای سرد می‌گذاشت تا نازک شود. تخمه بو داده‌هایش، باب دهان مهمان‌های او بود. عید و غیر عید فرقی نداشت، نظم در زندگی‌شان حرف اول را می‌زد. سبک زندگی‌شان درست بود. کار و تلاش و امید جریان داشت. همه‌ی این برکت ها به‌خاطر شاکر بودن استاد عباس بود. خانه‌ی زیبایِ استاد، با طرح شهرسازی خراب شد، اما راه بر خلایق آباد شد. خانه‌ی امروزشان کوچک شده است. اثری از محصولات‌شان نیست ولی زندگی جریان دارد.... @AFKAREHOWZAVI
📌تحقق عملی شعار سال ✍آمنه عسکری منفرد 🔹برای تحقق شعار «مهارتورم، رشد تولید»، ابتدا باید تورم خودباختگی، خودفریبی و دمیدن موج ناامیدی را که در جنگ شناختی توسط عناصر داخلی و خارجی بیگانه به کشور تزریق می‌شود را مهار کنیم، تا با تولید روح امید به آینده‌ی روشن کشور، توانایی اندیشه به خودباوری انسانی و اسلامی دست یابیم که در سایه‌ی آن، برای عظمت هرچه بیشتر ایران قدرتمند بکوشیم. 🔹کوششی هدفدار که با محاسبه‌ی صحیح، نقاط ضعف را با تکیه بر توانمندی‌های بی‌شمار رفع خواهد کرد. این تحول نیازمند ایجاد و تقویت اعتماد به نفس ملی و حس استقلال طلبی بیش از پیش است. @AFKAREHOWZAVI