eitaa logo
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
738 دنبال‌کننده
1هزار عکس
174 ویدیو
14 فایل
*مجله #افکار_بانوان_حوزوی به دغدغه‌ی #انسان امروز می‌اندیشد. * این مجله وابسته به تولید محتوای "هیأت تحریریه بانو مجتهده امین" و "کانون فرهنگی مدادالفضلا" ست. @AFKAREHOWZAVI 🔻ارتباط با ادمین و سردبیر: نجمه‌صالحی @salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
. روز سرنوشت‌سازنجمه صالحی تاریخ به یاد دارد، تمام انسان‌هایی را که در دوراهی‌های سرنوشت‌ساز قرار گرفته‌اند و در چشم بر هم‌زدنی بهشتی و یا جهنمی شده‌اند. افرادی‌که در یک لحظه‌ی حسّاس تاریخی، نیکی یا بدی ابدی را برای یک قوم و ملّت رقم زده‌اند. دوازدهم فروردین ماه ۱۳۵۸ نیز روز سرنوشت‌ساز ملت ایران بود. روز جمهوری اسلامی و رای ۹۸/۲ درصدی مردم شریف ایران اسلامی به "جمهوری اسلامی ایران" به «جمهوری اسلامی ایران» آری گفتند و به هر چه غیر آن، نه! و این چنین در بزنگاه تاریخی، آینده کشور خود را رقم زدند و به چشم‌انداز آن یعنی تحقق تمدن نوین اسلامی و تشکیل دولت کریمه الهی و ظهور منجی امیدوارند. ♡گرامی باد سال‌روز جمهوری اسلامی ایران♡ @AFKAREHOWZAVI
. "قصه دخترها" ✍نرگس سلیمانی دختر کوچک گریه می‌کند دوری مادر را هرچند از نگاهش کوتاه، تاب نمی آورد و پدر اندوهگین آن است که ناز دخترش نمی‌داند دلتنگی قرار است طولانی‌تر شود. گریه با دختر همراه است از هنگامی که فهمیده که مادر برای همیشه رفته است! گریه می‌کند ... آسمانیان تاب گریه‌های او را ندارند فرشته نازل می‌شود و به پدرمی‌گوید به او بگو جای مادرخوب است، تا دختر آرام شود! آرام می‌شود‌. سال‌هامی‌گذرد دختربچه قصه ما دیگر بزرگ شده است و مادر چهار فرزنداما... نمی‌دانم بعد از رفتن دختر دیروز، برای دختر پنج ساله او هم فرشته‌ای پایین آمد تا آرام‌ اش کند یا نه!؟ فقط این را می‌دانم که دخترک حتی نتوانست در عزای مادرش بلندگریه کند کاری که دختر دیروز، در عزای مادرش بارها و بارها و آسان انجام داده بود. گویا قراراست قصه دخترها سخت‌تر از مادران‌شان بشود درست مثل زینب درست مثل زهرا ! @AFKAREHOWZAVI
او کیست❓❓❓ ✍زينب نجیب 1⃣ در خاندانی اصیل و برجسته دیده به جهان گشود. فرهنگ‌دوست، دانش‌طلب و تحول‌خواه بود. با معنویت و به دور از هرگونه شرک زندگی می‌کرد. از هرگونه عقب‌ماندگی، محافظه‌کاری و تاریک‌اندیشی به‌دور بود. حریت و ظلم‌ستیزی، درایت و آینده‌نگری از ویژگی‌های شاخص ایشان بود. ژرف‌اندیشی و استقلال‌طلبی نیز از دیگر ویژگی‌های شخصیتی ایشان بود. ذوق و ابتکار و پرهیز از هرگونه واپسگرایی و دنباله‌روی را می‌توان به‌عنوانِ سبک رفتاری ایشان معرفی کرد. او در جامعه خود به عنوان یک الگوی زن برتر، تاثیر بسزایی در گسترش صفات نیک انسانی داشت. سخاوت، کرامت، ایثار و فداکاری، عفت و پاکدامنی، توجه به مستمندان، عطوفت و مهربانی و صبر و استقامت، از جمله فضیلت‌های پسندیده‌ای‌ در او بود که تاریخ گواه آن است. 2⃣ ریشه و تبار او به قومی با اصل و نسب می‌رسد. بطوری‌ که حتی برخی از بزرگترین رهبران جهان اسلام از تبار آن‌ها بودند. پدر ایشان از چهره‌های برجسته و شجاع زمانِ خویش بود. در زمان حیاتش برای دفاع از یک قانون، با حاکمِ جامعه‌ای که ستم روا می‌داشت؛ ابتدا ملاقات کرد و با شجاعت او را از کارش برحذر داشت سپس با دعوت چهره‌های بانفوذ جامعه، شورای امنیتی_ملی تشکیل داد و همگان را به مقاومت دعوت کرد. از سوی دیگر آنها را مسلح کرد و همین اقدامات وی باعث شد تا حاکم ظالم را سرجایش بنشاند و جنگی هم رخ نداد. مادرش نیز از اصیل‌ترین خاندان‌ها بود. اسیر خرافات نبود بلکه اهل اندیشه بود. رفتار او را نیز بسیار پاک توصیف می‌کنند. 3⃣خانواده‌ی او در جامعه آن زمان، بانفوذ بودند. آن‌ها بسیار ثروتمند و سخاوتمند بوده و ثروت خود را از طریق تجارت به دست می‌آوردند اما بسیاری از آن را در راه بخشش به محرومان و دستگیری از افتادگان به کار می‌بردند از سوی دیگر بسیار اندیشه‌ورز و خوش‌فکر و اهل تحقیق بودند. این بانوی بزرگوار با سبک زندگی درست و خردمندانه‌ی خانواده‌ی خود، شخصیت ویژه‌ای به دست آورده بود. 4⃣ از ویژگی انسان‌های هوشمند، روح نواندیش و نوگرا داشتن است. آنان به آداب و رسوم رایج، فرهنگ و مقررات غالب، بافته‌ها و یافته‌های موروثی و بینش و منش رسمی صاحبان قدرت و آیین و باور مردم روزگار خود بسنده نمی‌کردند و هماره در جست‌وجوی راهی نو، سبکی جدید، شیوه‌ای برتر، برنامه‌ای جالب‌تر، آیین و منشی مترقی‌تر و دنیایی خردمندانه‌تر برای زندگی و تأمین حقوق انسان‌ها بودند. همین ویژگی یکی از رازهای پذیرش نهضت‌های آزادی‌خواهانه و ترقی‌خواهانِ تاریخ از سوی این چهره‌ها بود. 5⃣ او به آیین مرسوم جامعه‌ی خود که از اصلش منحرف شده بود، اهمیت نمی‌داد و از رهاورد آن بر کنار بود. او نه بسان زن عادی آن روز، به انزوای تحمیلی تن سپرده بود و نه شب‌نشینی و بردگی جنسی زن اشرافی را به رسمیت می‌شناخت. کار، پویایی اندیشه‌ی او بود که او را به مدیریت و تجارت و جسارتی مستقل سوق داد تا جایی که نه تنها خود را نیازمند مردِ خودکامه روزگار نمی‌دید که ازدواج با زورداران و زرداران تاریک‌فکر نیز برای او تحمل‌ناپذیر شده و جویای جوانی متفاوت از مردنمایان دنیای خویش بود. 6⃣ هنر مدیریت اقتصادی و مهندسی اجتماعی و روش هوشمند در تجارت را از برادرزاده‌های باتدبیرش اقتباس کرده بود و مردم‌خواهی را از عمویش به یاد داشت و همین سبب شد که نزد ایشان آموزش ببیند و همواره در مسائل گوناگون از او مشورت گیرد. از جمله در ازدواج با شخصی که بعدها یکی از بزرگ‌ترین رهبران جامعه خود شد و داعیه‌ی جهانی پیدا کرد. 7⃣این بانو، دارای ثروت و اعتباری بسیار بود، امّا به جای کار ظالمانه رایج ـ که رباخوارگی و مکیدن خون محرومان و خوشگذرونی رایج زرداران بود ـ سرمایه‌اش را در راه سازندگی و تجارت و سود عادلانه و گره‌گشایی و مردم‌نوازی به کار می‌انداخت. از این راه سودمند، هم بر ثروت خود می‌افزود و هم به اقتصاد جامعه خون سالم تزریق می‌کرد. با کارآفرینی، گروهی را در شبکه تجاری خود به کار می‌گرفت که اینچنین نیازهای مردم به وسایل زندگی را برطرف سازد و مطلوبتر از همه به ندای آزادگی و ناسازگاری خود با روزگارش پاسخ دهد. اگر شرایط رباخواری آن روز را بنگریم و بدانیم که چگونه و در چند مرحله به جنگ این آفت بزرگ اجتماعی رفته بود، بیشتر به عظمت این انسان خوش‌فکر پی‌‌می‌بریم. 🔗متن کامل در صفحه نویسنده @AFKAREHOWZAVI
🥀انیس تهی دستیِ دین ✍️زهرا سعادت ▪️ماه خدا که به عشر میرسد،دنیا در غم عروج ملکوتی زنی از جنس آسمان که به برکت خشت نخست محبت مشفقانه وخالصانه اش نهال دین اسلام بر ستون غیرت مردانه اش استوار گشت،به سوگ مینشیند! ▪️بانویی که نجابت مثال زدنی شان را نذر روزهای سراشیبی دلواپسی رسالت نموده و بی هیچ منتی،ثروت خود را مرهم زخم زبان مردمی نمودند که جانهای در مغاک خاک پوسیده شان به معجزه کلام وحی،زنده و سیراب شد! 🌊اقیانوس وفاداری خدیجه سلام الله علیها انعکاس تصویر آسمانی ختم نبوت بود و رفیق توفیق گسترش کامل ترین دین خدا در پهنه عظیم جهان فرو رفته در ظلمت جهالت! 🌚گرمای آفتاب وجود بانوی استقامت که در شعب ابیطالب(ع) غروب کرد کاشانه استوار ایمان در تنگنای دوران غربت اسلام،بی رونق شد و آهنگ تلخ کوچ تکیه گاهی برای صعودبه قله رسالت،زمزمه حزین عام الحزن ختم رسالت گردید! 🌛⭐️ای مادر نشر اسلام و تجلی باور ختم الاوصیاء(ص)، در این روزهای مه آلود آخر الزمانی دریابمان به عنایت مادرانه و تحت لوای نام بلندت محفوظ بدار! @AFKAREHOWZAVI
فرزانه قریش همسر آفتاب ✍فاطمه وجگانی او را دوست دارد چون امین است. چون صادق است. چون مرد زندگی است. بانو خدیجه طاهره ی عصر جاهلی حتی مهریه اش را نیز از پول خودش داده تا به زوجیت محمد(ص) برسد. این دو زوج چه ارتباط مؤثری دارند.! چقدر دلشان برای هم تنگ میشود. صدای خدیجه (س) میاید ای پسرعمو دل در گرو تو سپردم چون تو با شرافتی، اخلاق نیکو داری و امانت داری. منم هم سرّ و همسر تو هستم و به پای تمام مشکلات زندگی ات با جان و مالم میمانم. و امروز صدای گریستن آفتاب در فراق همسر آفتاب به گوش میرسد. صدای ناله ها و بهانه های فراق بی مادری دختر آفتاب نیز شنیده میشود. در سوگنامه ی «سیدة نساء القریش» و بهتر بگوییم «سیده نساء العالمین» «سیده النسوان» سالی که عام الحزن نامیده شد . مادر و ام وجود هستی «ام المومنین» اول زنی که نبوت و ولایت را پذیرفت. دربین همه تاریکی و تیرگیها، درس آموز تو این است که شمع وجود یوسف حجاز شدی. دل سپرده به کالای بی ارزش دنیا نشدی، بهشت را با تمام بهایش با ضمانت از آنِ خود کردی. 🔗متن کامل در صفحه نویسنده @AFKAREHOWZAVI
. رمضان مرا دوست دارد... ✍زهرا مرزبان سحر شب دهم، دهانم را مزه مزه می کنم اما همچنان کامم شیرین نمانده، من و رمضان چند روزی است همراهیم، اما من هنوز به او انس نگرفته‌ام باحجم بزرگی از بغض از دهه اول عبور خواهم کرد اما کام‌ام طعمی نگرفته، هنوز حالم کوک نیست دست و پا شکسته و بی معرفت مهمانی را می گذرانم. تقلا می کنم؛ هر شب دعای افتتاح و سحر دعای ابو حمزه می خوانم اما حالم خوب نیست... «فَقَدْ عَصَيْتُكَ وَ خَالَفْتُكَ بِجُهْدِي فَالْآنَ مِنْ عَذَابِكَ مَنْ يَسْتَنْقِذُنِي وَ مِنْ أَيْدِي الْخُصَمَاءِ غَداً مَنْ يُخَلِّصُنِي‏؟ با تمام تلاشم از تو سرپیچی کردم. حالا چه کسی من را از عذاب تو نجات دهد و فردا از دست ستیزه جویان و طلبکارانم چه کسی خلاصی می بخشد؟ 🔹امشب امیدوار تر به درگاه می روم صدا می زنم؛ یا ام‌ّالمومنین امشب پناهنده می‌شوم به عشق تو به پیامبرت، تو سرسلسله محبین و عشاق پیامبری، تو تجسم عشق به نبی اکرم بودی، تو با محبت‌ات به محبوب خدا، در برابر آحاد جامعه حجاز ایستادی و هجمه فشار بت پرستان را شکستی و شیدایی ات را رو به خدا به آن ابر‌مرد قریشی الهاشمی فریاد زدی... مادر جان در این سحر ابوحمزه را با وساطت تو می خوانم زشتی هایم را به حرمت محبتت پنهان کن تا در مقابل خدا مخفی بماند می خواهم صدایش کنم؛ سرورم! بنده تو، دم درگاه توست و با دعایش درِ خانه‌ی احسانت را می کوبد. پس روی کریمانه‌ات را از من برنگردان و حرف هایم را باور کن. امید دارم خدا به حرمت پیامبر و مادرمان خدیجه از ما روی بر نمی گرداند. 🔹مادر جان! امشب قوّت ایمانی از تو طلب می کنیم. ما را در پناه توجه و یادت به پیامبر خاتم ملحق کن تا با آن قوّت، کاستی‌هایمان در مقابله با بت‌پرستان زمان به حداقل برسد، تا پرچم دین خدا را بالاتر ببریم و چهل و چهارمین «روز جمهوری اسلامی» را مبارک و پربرکت تر نماییم. @AFKAREHOWZAVI
. «عاشقانه ای برای فرشته ها» ✍طیبه فرید از پشت شیشه اشک دارد نگاهت می کند، زیباترین چشم هایی که یک انسان می تواند داشته باشد. با احساس ترین مخلوق خدا... دارد با خودش مرور می کند آن روزی که تو داشتی آسیمه سر شیب سنگلاخی پر از خار کوه صفا را بالا می رفتی و با گریه صدایش می کردی و پژواک تپش قلب مضطربت توی کوه پیچیده بود! عاشقی چون علی علیه السلام برای تو از محبوبت خبر آورده بود، محبوبی که بزرگی روحش در تنگنای شهر نمی گنجید. محبوبی که پیشانی اش را شکسته بودند وقتی از بالای کوه با صوت داوودی اش گفته بود أنا رسول رب العالمین.همین چشم هایی که حالا دارد نگاهت می کند! دختر بلند اقبال قریش بلند شو..... کوه و قله و دامنه و سنگ ها و بوته ها و صخره ها و جنبنده ها و پرنده ها به زبان آمده بودند و به رسالت او شهادت داده بودند، اما انسان نه.... مگر اندکی چون علی و تو..... فرشته ها روز ازل ابوجهل را دیده بودند که طاق ابروی محبوب تو وخدا را می شکند که گفتند خدایا کسی را در زمین جانشین خود قرار می دهی که فساد می کند و خون می ریزد*.... آنروز تا تو به بالای کوه برسی جبرئیل شرح گریه و اضطراب تو را به محبوبت رسانده بود و گفته بود از گریه های تو در شیب کوه صفا، اشک در چشم اهالی آسمان حلقه زده! سبحان الله... شرح عاشقی دختر بلند اقبال قریش در سربالایی کوه صفا، شده بود نقل محفل ملائکة الله! این اولین داستان عاشقانه ای بود که اهالی عقلی آسمان را متأثر کرده بود... دختر بلند اقبال قریش بلند شو..... چشم هایت را باز کن... مثل آنروز در شیب کوه که چشم های خیست به چشم هایش افتاد!به گل های سرخی که از جای شکستگی روی پیشانی بلندش روییده بود... بلند شو! از پشت شیشه اشک دارد نگاهت می کند.... زیباترین چشم هایی که خدا آفریده! با احساس ترین مخلوق خدا....... *وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً ۖ قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ ۖ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ(بقره/آیه ۳٠) @AFKAREHOWZAVI
. خوشبخت ✍زهرا نجاتی همه مات مانده بودیم و ثانیه ها را سِیر می کردیم که خدیجه ناگهان مثل کسی که بارها پیامبری را از نزدیک دیده باشد،  همین طور که اشک می‌بارید و بر دست وپای او بوسه می‌زد، گفت پدر ومادرم فدای تو یا رسول الله.  علی جان شهادت بده که من اولین مسلمان دین او هستم.  علی لبخندی حکیمانه زد:«البته پس از من، بانو جان!  محمد درنگاه جفت‌شان خیره ماند بعد بالحنی مفتخرانه گفت:«پس بشارت باد برمن به اولین مرد واولین زن مسلمان آیینم؛ علی، عزیزدل وجانم و خدیجه،  بانوی اسلام»  همه خندیدند وشکر کردند وصدای ضربان  قلب‌هایشان درهمهمه‌ی شادمانه شان گم شد.  من هنوز از بالا نگاهشان می کردم. وغرق حس شان بودم که خدیجه گفت:«اما دقیق ومو به مو بگو. یا محمد»  چه برتو گذشت.  ظرف آب را کنار دست محمد گذاشت ومحمد آن را درمیان دستان لرزانش گرفت و بالحنی  آرام مشغول تعریف شد:«من وعلی مشغول مناجات بودیم که آمد. جبرییل بود.  بلند مرتبه ترین ملک الهی.به من گفت: بخوان.  و من گویی همه چیز را در آینه ای پای عرش الهی می دیدم،  با تمام وجود خواندم.  علی صدای جبرییل را می شنید، اما تنها من اورا می دیدم.  اوگفت خداوند به تو هم سلام رسانده است ای خدیجه.  جبرییل خود را برادر من خواند وسلام خدا را رساند.  ومن سر بر سجده ساباندم.  من موظف شدم به دعوت مردم به صورت مخفیانه همین روزها باید کار راشروع کنیم.»  از چشمان خدیجه اشک می بارید و جواب سلام خدا رابا خود واگویه می کرد ومن چه خوشبخت بودم وقتی غیر ازعلی، اولین کسی بودم که رسول خدا، برادر جبرییل و همسر خدیجه‌ی مهربان را در آغوش گرفته بودم. 🔗متن کامل در صفحه نویسنده @AFKAREHOWZAVI
. نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد ✍کبرا خالقی ۱] و مسیر تاریخ تا ابد عوض شد، هرچند اگر در ادامه راه با وقفه و مانع مواجه شد و می‌شود، اما حرکت و روند به سویی است که سنت الهی تدارک دیده است. از ابتدای آفرینش بشر هیچگاه زمین از حجت خالی نبوده و نیست، انبیاء هر از گاه بنا به مناسبات الهی درخشیدن می‌گرفتند تا رسید به خاتم رُسُل که پرچم علم، معرفت و حکمت را برافراشت و دعوت اسلام را برای بشریت در سراسر عالم و در طول تاریخ گسترش داد و آن را تعمیق کرد. رسالت و بعثت پیامبر اسلام، ندای راه نویی بود در دنیایی که سیره‌ی رهبرانشان ظالمانه، بشدت مادی دارای خوی حیوانی و سراسر شهوت‌رانی و بی‌بندوباری و به معنای حقیقی و واقعی، حکومت‌ها بی سراسر جهالت، همان جاهلیت اولی که در قرآن به آنان داده شد که صد البته منظور فقط توصیف منطقه‌ی حجاز نبود بلکه نسبت به حکومت‌های شیطانی جهان آن روز هم بود، قدرت‌های بزرگ ایران و روم که غرق در جاهلیت بودند. ۲] دعوت به توحید در اسلام نه یک نظریه در ذهن بلکه سبک زندگی را به انسان‌ها می‌نمایانْد و این روش زندگی را پیامبر، در برپایی حکومت اسلامی کوتاه مدت در مدینه به چشم مسلمانان کشاند که با آن قرن‌ها تمدن اسلامی را به تصویر کشیده شد که از قِبَل آن دیگر حکومت‌های غیر اسلامی نیز منتفع شدند. البته طواغیت با تحریف حقایق، دین را به انزوا کشانده و آن را در پستوهای خانه‌ها نهان کردند. و ناگهان خمینی عزیز پس از ۱۴۰۰ سال که حکومت‌ها در نظمی جهانی سلطه‌گر و یا سلطه‌پذیر و در جاهلیتی مدرن و پرزرق و برق به سر می‌بردند قیام کرد؛ در زمانی که اسلام حقیقی زیر خراور‌ها خرافات و تحریف و انحراف رنگ مُردگی به خود گرفته بود. او با تکیه بر اسلام انقلابی، نظام طاغوتی شاهنشاهی که سراپا وابستگی و نوکری و در خدمت استکبار و اجانب بود را سرنگون کرد و انقلاب اسلامی را با خواست خدای متعال و اراده‌ی مردمی که بنیه و استحکام معنویشان سرشار از ایمان‌ به خدا و اهلبیت (علیهم السلام) بود را رقم زد. ۳] خمینی بت‌شکن بر سرنگونی رژیم پهلوی اکتفا نکرد بلکه با حرف‌ی نو، نه تنها در جهان بر قلب‌های مستضعفان امید نشاند بلکه لرزه‌ای بر اندام استکبار انداخت. آن حرف نو، همان فصل شورانگیز حکمرانی اسلامیِ مردم نهاد بود. کلمه‌ی «جمهوری اسلامی» نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد، شعار خمینی عظیم شد تا نه تنها بر مستبدان و سلطنت‌طلبان و تفکر کمونیسم و مارکسیست بتازد بلکه با «مردمی بودن حکومت بر مبنای دین»، شبهه ای عالم‌گیر نیز بر دروغگویان حکومت های باصطلاح دموکراسی ایجاد کند. حرف‌ نوی جمهوری اسلامی یعنی ما بر اساس توحید و کرامت انسانی و عدالت اجتماعی رهبری پرهیزگار و عادل را در راس حکومتی قرار می‌دهیم که مردمانش پشتیبان آن نظام و رهبری هستند و ملت ایران به برکت این طرح جدید توانست با کرامت انسانی خود آشنا شده فکر کند، تصمیم بگیرد و اقدام و انتخاب کند و در تاریخ ۱۲فروردین ۱۳۵۸ با ۹۸/۲ درصد رای قاطع خود به حکومت الله( جمهوری اسلامی) را به صندوق های رای ریخته و هم‌چنان در طول چهل و چهار سال بر عهد خویش هم‌چنان ایستاده و هر روز مقاوم‌تر و محکم‌تر از گذشته در مسیر تمدن نوین اسلامی قدم برمی‌دارد. حضرت امام خمینی در بخشی از پیام تاریخی خود می‌فرماید: «صبحگاه ۱۲ فروردین ـ که روز نخستین حکومت الله است ـ از بزرگترین اعیاد مذهبی‏‎ ‎‎‏و ملی ماست. ملت ما باید این روز را عید بگیرند و زنده نگه دارند. روزی که کنگره های‏‎ ‎‏قصر ۲۵۰۰ سال حکومت طاغوتی فرو ریخت، و سلطۀ شیطانی برای همیشه رخت‏‎ ‎‏بربست و حکومت مستضعفین که حکومت خداست به جای آن نشست».‏..(۱۲ فروردین ۱۳۵۸) تقدیم به حضرت روح‌الله که این کلمات کم‌مایه نمی‌توانند گویای عشق من به او باشند؛ تقدیم به کسی که: «یکی از معجزات دهر بود، خود او از آیات بزرگ الهی بود، *آیت‌الله العظما* ی واقعی، او بود.» امام خامنه‌ای( ۱۶اسفند۱۳۹۵) @AFKAREHOWZAVI
. بانوی صبر و ایثار ✍️آمنه خالقی فرد بانوی خانه محمد امین، بانوی خانه رسالت، بانوی بهشت،وقتی کسی سلام تو را جواب نداد غمگین مباش! چرا که خدا بر تو سلام رساند. خدیجه! ای یار همیشه همراه رسول خاتم، محمد صلی الله علیه و آله با وجود شما غمی نداشت. تا پا به خانه می‌گذاشت با دیدن چهره دلنشین و مهربان شما تمام خستگی‌ها، توهین‌ها در راه رسالت را فراموش می‌کرد. محمد صلی الله علیه و آله در این راه‌ِسخت همسفر و همراهی چون شما داشت و خدا شما را برای او برگزید تا مایه آرامشش باشی! خدیجه، تو برگزیده خدایی برای برگزیده خلق، نبی خاتم. خبر در بستر افتادنت غم بر جان نبی خاتم صلی الله علیه و آله نشاند. هنگامی که دانستی مرگ بر تو نزدیک شده عبای رسول به وقت نزول وحی را به عنوان کفن خواستی! پیامبر رحمت نیز اجابت کرد و غسل و کفن خدیجه سلام الله علیها را به عهد گرفت. در این هنگام جبرئیل در حالی که کفن از بهشت همراه داشت، نازل شد و فرمود: یا رسول الله! خداوند به تو سلام می‌رساند و می‌فرماید: ایشان اموالش را در راه ما صرف کرد و ما سزاوارتریم که کفنش را به عهده بگیریم*. ♡سال‌روز شهادت ام الائمه حضرت خدیجه سلام الله علیهم تسلیت.♡ *بحار الانوار، جلد ۹،صفحه۱۴. @AFKAREHOWZAVI
. آه از بهاری که صفایت را ندید ✍زهره قاسمی عشق از تو میگیرد بقا، بانوی عاشق عالم به حُسنت مبتلا ، بانوی عاشق بودی همیشه دور شمع مهربانت همسنگر پروانه ها، بانوی عاشق تاریخ مانده در تحیر از کمالت محبوب قلب مصطفی، بانوی عاشق بخشیده ای در راه حق هم جان و هم مال ای ریشه ی ایمان ما ، بانوی عاشق تو اولین سرباز صف های صبوری با درد بودی آشنا ، بانوی عاشق از سفره ی مهمانی ماه الهی پرواز کردی تا خدا، بانوی عاشق از سختی شعب ابی طالب گذشتی ماوا گرفتی در سما بانوی عاشق رفتی ولی دردانه ات غمبار مانده زهرا شده صاحب عزا ، بانوی عاشق مزد تو را روح الامین از عرش آورد خلعت به جای یک عبا، بانوی عاشق آه از بهاری که صفایت را ندید و نیلی شد این دنیای ما، بانوی عاشق...🖤 @AFKAREHOWZAVI
"یاور یاسین" ✍ مرضیه رمضان قاسم برایت مهم نباشد جواب سلام تو را می دهند یا نمی‌دهند... عامل به فرامین الهی باش. تو در راه حق ثابت قدم باش، مبادا خس و خارهای راه اراده‌ات را سست کند. برایت این مهم باشد که رضایت مادر آفرینش حضرت زهرا ‌-سلام‌الله‌علیها- را بدست آوری و لبخند رضایت بر لبان مطهرش بنشانی. از مسخره کردن‌ها، نیشخندها و... هراسی به دل راه مده، مبادا از راه مستقیمی که در آن قرار گرفته‌ای تردیدی به دل راه دهی... دیگر شرایط ما که سخت تر از شرایط حضرت خدیجه ‌‌-سلام‌الله- علیها نیست. پس از ازدواج حضرت خدیجه با پیامبر، زنان مکّه به دلیل دشمنی با آن حضرت، از او دور شدند، آنان نه تنها به خدیجه علیهاالسلام سلام نمی‌کردند؛ بلکه مانع رفت و آمد زنان دیگر نیز شدند. به همین جهت، وحشتی عجیب بر وجود حضرت خدیجه مستولی شد؛ که مبادا به پیامبر ‌-صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم‌- آسیبی برسانند. وقتی خدیجه به حضرت زهرا حامله شد، ایشان در شکم مادر با او سخن می‌گفت و مونس و غمخوار مادر بود و او را به صبر توصیه می‌فرمود. يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكافِرينَ يُجاهِدُونَ في سَبيلِ اللهِ وَ لا يَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذلِكَ فَضْلُ اللهِ يُؤْتيهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللهُ واسِعٌ عَليمٌ [۵۴/مائده] اى كسانى‌ كه ايمان آورده‌ايد! هر‌كس از شما، از آيين خود بازگردد، خداوند گروهى را مى‌آورد كه آن‌ها را دوست دارد و آنان [نيز] او را دوست دارند؛ در برابر مؤمنان متواضع، و در برابر كافران سرسخت و نيرومندند؛ در راه خدا جهاد مى‌كنند، و از سرزنش هيچ ملامتگرى هراسى ندارند. اين، فضل خداست كه آن را به هر‌كس بخواهد مى‌دهد؛ و فضل و احسان خداوند، گسترده است و او داناست. اگر چشم براه یوسف فاطمه‌ای بر این انتظارت پافشاری کن مبادا سخن دشمنان تو را از تلاش برای آماده کردن مقدمات فرج بازدارد. ای مهمان منتظر، حضرت به تو در این ماه عنایت ویژه دارند، باور کن... @AFKAREHOWZAVI
ملکه ی مصطفی ✍زهرا صادقی فرد با ارسال یادداشتی به نویسندگان افکار بانوان حوزوی پیوست خدیجه الغراء را می شناسی ؟ همان که خداوند به او مقام اصطفی داد و او را برگزید برای ابلاغ دین اسلام . برگزیده شد تا نظام ارزشی زمان خود را دگرگون کند ،در حالی که ملکه ای بود بی نیاز از مال دنیا و فارغ از غم و هم ،شاهزادگانی که با طبق های زر و یاقوت در انتظار کوچکترین عنایتی از سوی ایشان مسابقه راه انداخته بودند را بی هیچ ملاحظه ای رد کرد و خود از فردی یتیم که کارگزار خود بود و از مال دنیا چیزی نداشت جز انسانیت و نام و صیرت نیکو و نشانه ای از پیامبری ،که به واسطه همان نشانه خدیجه ماموریت خود را شناخته بود و بی دریغ قدم بر میداشت تا جایی که مهریه اش را از مال خود قرار داد و از طرف زنان قریش طرد شد . مادر سیدة النساءالعالمین شد و یاور بی همتای محمد امین (صلوات الله علیه) تا اینکه وقتی بعد از روز های سخت شعب ابی طالب به آسمان پر گشود شهر مکه دیگر جای ماندن برای پیامبر نبود و جبرئیل پیام آورد«مکه را ترک کن ،اینجا دیگر یاوری نداری ». مهدی موعود را هم اینگونه صدا بزن یا بن خدیجه الغراء چون خداوند مباهات دارد به زنانی چون خدیجه و سلام و درود بی پایان بر روح پاک ام المومنین . @AFKAREHOWZAVI
دینداری ✍م* صالحی، عضو تحریریه مجتهده امین حفظ دین سخته، مخصوصا در دوران آخر الزمان که تشبیه شده به نگهداشتن آتش در دست باید خیلی صبور باشی در مقابل طعنه ها و کنایه ها، نگاه های معنا دار و... به همین دلیل قرآن کریم به صبر سفارش کرده: 🕋 وَ اصْبِرُوا إِنَّ اللهَ مَعَ الصَّابِرِینَ (انفال/۴۶) صبر و استقامت کنید، که خداوند با صابران است. خدا وعدهٔ نصرت ویاری داده بهمون. چند تا پیامبر هم فرستاده، که فقط صبرکردن رو یاد مردم بدهند: ایوب علیه السلام ، صبر در بیماری.یعقوب علیه السلام، صبر در فراق فرزند. حضرت نوح، صبر بر فرزندسرکش حضرت لوط، صبر بر همسر بد. موسی علیه السلام ، صبر بر مردم جاهل. حضرت عیسی، صبر بر عالمان بدون عمل حضرت محمد صلی الله علیه و آله صبر بر آزار واذیت ها وجهالت... البته صبر سه قسم است:صبر بر طاعت، صبربرمعصیت وصبر بر بلا ومصیبت والله مع الصابرین @AFKAREHOWZAVI
🔖انقلاب اسلامی ایران زنده‌ و مقتدر از همیشه‌ی تاریخ ✍آمنه عسکری منفرد [۱]. انقلاب اسلامی ایران یک موجود کاملاً زنده در جهان معاصر است. تفکرش، اهدافش، مبارزات و موضع گیری‌هایش زنده‌است. انقلاب یک حقیقت و موجود زنده است؛ که تولّددارد، رشد دارد، قِوام دارد و عمر طولانی دارد در صورتی؛ و بیماری دارد، مرگ دارد، نابودی دارد، در صورت دیگری؛ مثل هر موجود زنده‌ٔ دیگری. انقلاب چون موجودِ زنده است، پس افزایش دارد، رشد دارد، قِوام‌یافتگی و کمال‌یافتگی برای آن وجود دارد.  قرآن کریم می‌فرماید: «وَمَثَلُهُم فِی الاِنجیلِ کَزَرعٍ اَخرَجَ شَطئَه فَئازَرَه فَاستَغلَظَ فَاستَویّْ عَلیّْ سوقِه: مَثَل اصحاب پیغمبر، جامعه‌اسلامی -یعنی همان انقلابیّون- مثل یک گیاهی است که از زمین سر می‌زند، خودش را نشان می‌دهد، بعد به‌تدریج رشد می‌کند،  ساقه‌ی آن محکم میشود، به‌تدریج قد می‌کشد و تبدیل می‌شود به یک موجودِ مستقرِّ بابرکتِ شگفت‌انگیز؛ برای خود آن‌کسی که این گیاه را بر زمین نشانده، شگفت‌آور است، دشمن را هم به خشم می‌آورد؛ انقلاب این‌شکل است؛ روزبه‌روز می‌تواند رشد و تکامل پیدابکند.» (بیانات رهبر انقلاب، ۸۶/۱۱/۱۹). هدف امام خمینی (رحمة الله) از انقلاب اسلامی، احیای تفکر دینی بود و امروز دشمنان انقلاب با تفکر ناب وصحیح  اسلام مخالفند و به آن حمله می‌کنند. [۲].ملت ایران در دوران انقلاب اسلامی احساس هویت کرد، اما دشمنان بنیانی این ملت که همیشه می‌خواستند از این ملت «سلب‌هویت» کنند، این همه وحدت، یکپارچگی، عزت و اقتدار را به عنوان «ایرانی مستقل و مقاوم»، آن هم در این پیچ تاریخی مهم تاب نیاوردند. چرا که به گواه تاریخ بعد از گذشت چهل و اندی سال از آغاز پیروزی انقلاب، آحاد ملت و جوانان ما نسبت به مبانی انقلاب عمیق‌تر، پخته‌تر و مجرب‌تر شده‌اند.» (بیانات رهبر انقلاب، ۱۶ اردیبهشت۸۴). امروز جوانان بانشاط و باایمان ما، طلایه‌دار ابتکار و نوآوری در کشور هستند و در همه کارزارها از جمله؛ صحنه جهانی مبارزه با ویروس همه‌گیر و کمک‌های مومنانه تا حضور میلیونی در راهپیمایی اربعین، چه در داخل‌خاک عراق و یا در داخل کشور و شهرهای مختلف ایران و کسب توفیقات دیپلماتیک در عرصه اقتصاد و سیاست در سطح بین الملل، با «اقتدار کامل» و«حفظ رمز ایستادگی» در برابر دشمن، «ابتکار عمل» را به دست گرفته، باافتخار اعلام‌می‌کند: «همهٔ موازنه قدرت در دنیا به یال و کوپال ظاهری و به چهره ابرقدرتی نیست. ایستادگی‌، لازم‌است.»(۱۶ اردیبهشت۸۷).  [۳].ملت ما در سالهای جنگ و هم در دوران بعد از آن در سالهای تحریم‌های بی‌سابقهٔ نظامی، امنیتی و اقتصادی قدرت‌های بزرگ و مستکبر دنیا و هم در شرایط سخت کنونی امروز ایستادگی می‌کند و پیروز می‌شود، این فشارهای تبلیغاتی، سیاسی، اقتصادی یارگیریهای خائنانه و رذالت آمیز از درون کشور به وسیله دشمن به خاطر این است که ملت ایران طبق آیه شریفه «قالوا رَبُّنا الله ثُمَّ استَقاموا» (فصلت/۳۰). سخن حق و خواسته مشروع و منطقی خود را که دردست‌گرفتن امور خود و قطع دخالت بیگانگان و تکیه به حکم و دین الهی است را با صدای رسا اعلام کرده و پای‌ آن، محکم ایستاده‌اند.» (بیانات رهبر انقلاب ۳ مرداد ۸۰).  [۴].ملت متدین و دین‌باور ایران اسلامی، کشور را به «الگوی مقاومت اسلامی» در منطقه تبدیل کرده که ملت‌های دیگر را به هوشیاری، حفظ هویت و دفاع از حقوق خود فرا خوانده است. امروز حرکت دشمن همچنان تهاجمی است، «اما ملت ایران می‌داند که تنها راه علاج مبارزه با دشمنی‌های دشمن، «ایستادگی» درمقابل صحنه‌های  آشوب‌ها و اغتشاشات، ایستادگی در مقابل طراحی‌ها و دردسرهای شیطانی است؛ چرا که این شیطنت‌ها موجب توقف ما نمی‌شود، بلکه نیمساز حرکت به جلو خواهد بود.» (بیانات رهبر انقلاب، ۲۰مهر۱۴۰۱). ما به فرموده رهبر انقلاب به وعده‌های الهی مبنی بر «پیروزی قطعی حق بر باطل» یقین داریم، چرا که ملت ما در راه اراده الهی و اهداف الهی و اسلام حرکت می‌کند، حتما دفاع ونصرت الهی همراه ما خواهد بود.»(بیانات رهبرانقلاب، ۲۰مهر۱۴۰۰).اِن تَنصُرُالله یَنصُرکُم ویُثَبِّت اَقدامَکُم» (محمد/۷). «جمهورى اسلامى با حملات گوناگون سیاسى، اقتصادى، نظامى، امنیتى از بین نمیرود بلکه روزبه‌روز هم قوى‌تر میشود؛ تا امروز که نظام جمهورى اسلامى نظامى است به معناى واقعى کلمه مقتدر. البته نظام اسلامى، هم مقتدر است، هم مظلوم است. این اقتدار نظام، منافاتى ندارد با مظلومیت؛ مثل امیرالمؤمنین: حاکم مقتدرِ نظام اسلامى در زمان خود، اما درعین‌حال مظلوم‌ترین مظلومان؛ نظام جمهورى اسلامى هم همین‌جور است.» (بیانات رهبرب انقلاب، ۹۳/۶/۱۳). @AFKAREHOWZAVI
روز طبیعت ✍م* صالحی، عضو تحریریه مجتهده امین 🌱هر ساله در کشورمان به بهانه نو شدن طبیعت هموطنان عزیز جشن می گیرند و این دگرگونی طبیعت در فصل بهار را عید می نامند. اما مهم تر از تحول طبیعت، انقلاب درونی انسان هاست، و نو شدن انسان زمانی است که مرتکب گناهی نشود. به تعبیر حضرت امیر (علیه السلام): «هر روزی که در آن معصیت نشود عید است. 🌱یکی از امانت هایی که خداوند متعال به بشر سپرده است، طبیعت و محیط زیستی است که انسان در آن زندگی می کند، و چون امانت است، لذا در برابر آن مسئول می باشد و باید نسبت به حفظ آن بکوشد که اگر غیر از این باشد در امانت الهی خیانت کرده است و مصداق این آیه قرآن می شود که می فرماید: «ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ لِیُذِیقَهُم بَعْضَ الَّذِی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ [روم/41] فساد در خشكی و دریا به خاطر كارهائی كه مردم انجام داده ‏اند آشكار شده، خدا می‏ خواهد نتیجه بعضی از اعمال آنها را به آنها بچشاند شاید (به سوی حق) بازگردند. 🌱از مهم‌ترین خرافات سیزده بدر، همان اعتقاد به نحسی روز سیزدهم بهار و فال گرفتن برای باز شدن بخت وگره زدن سبزه می باشد. با اینکه آداب مختلف سیزده بدر ریشه در عقاید باستانی دارد، گره زدن سبزه برای باز شدن بخت و به آب انداختن سبزه برای دفع مشکلات، ریشه در خرافات دارد و در ضمن به اکوسیستم طبیعت نیز آسیب می‌رساند. . احترام به طبیعت از مهم‌ترین شاخصه‌های جشن سیزده بدر است؛ اما متاسفانه امروزه روز سیزده بدر با نابودی بخش‌هایی از طبیعت همراه است. به فرمایش استاد شهید مرتضی مطهری، سیزده بدر واقعی ما، این است که از خانه های تنگ وتاریک افکار خرافی خودمان، به صحرای دانش وبینش خارج شویم. @AFKAREHOWZAVI
«برهان محکم کلمات» ✍طیبه فرید پرونده کمین چهارم جولای بسته شد! من از وقتی چشم باز کرده ام همه دارند دنبال تو می‌گردند! بیچاره حمید داوود آبادی خودش را کشت که اثبات کند تو شهید شدی. اما باید روال تاریخی ماجرا طی می شد. من اسمش را می گذارم روال تاریخی اما در حقیقت سیاسی بود. سیاسی با تِم ماست بندی و ماله کشی. چهل و یک سال از بیست و هشت سالگی ات می گذرد. صبح شهادت حاج قاسم همه ما سوختیم. سوختیم که او در غربت و تاریکی نیمه شب پرپر شد. ما برای حاج قاسم هنوز مرثیه می خوانیم و می گرییم و می سوزیم اما برای تو چه باید بکنیم؟! قهرمانی که بارها برای بودن یا نبودنش امتحان پس دادیم،با هم کَل انداختیم، و محض احتیاط برایش غروب پنج شنبه ها فاتحه خواندیم! شهادت تو اتفاق جدیدی نیست! من از وقتی کتاب خواندن یاد گرفتم، صدای تو در گوشم زنگ می زند!«من بدست اسراییلی ها کشته می شوم»! آدم ها دنبال چه می گشتند!؟ دنبال سرنوشت توئی که چهل و یک سال مصداق عند ربهم یرزقون بودی؟ کسانی که منتظر مستند شهادت تو بودند چهل و یکسال از تو عقب افتادند. قیافه تو شبیه آدم هایی بود که دیگر بر نمی گردند. برهان کلمات تو محکمترین مستند شهادت تو بود. بگذریم! بغضی ته گلویم سنگینی می کند! ما بلد نیستیم برای شهید مفقودالاثری که خصم ماشه را چکانده توی صورتش مرثیه بخوانیم. ما بجای سوختن و مرثیه خواندن تمام می شویم! دعا کن این ها را خدا یادمان بدهد. ما به حرف های تو ایمان داریم، حتی به توقف های میان کلماتت. @AFKAREHOWZAVI
. ایستاده در غبار خوش آمدی ✍مهتا صانعی مشتاقی‌ و‌ مهجوری‌ دور‌ از‌ تو‌ چنانم‌ کرد کز‌ دست‌ بخواهد‌ شد‌ پا یاب‌ شکیبایی ایستاده‌ در غبار نفسانیات، جوانی‌مان محو شجاعت و رفتن تو شد حاج احمد. یک حاج احمد می‌گفتیم و در هر گلزار شهدایی یادت را بر قبور شهداء جاری می‌کردیم. مگر حضور ما فی سرور شما را فراموش می‌کنیم. شما همیشه‌ی ایام شهید زنده‌ی دوران بودی. فرمانده‌ی لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله، حاج احمد متوسلیان، اولین شهید فتح‌الفتوحات قدس، فروردین ماهیِ به فروردین بازگشته، ایستاده در غبار...خوش آمدی. هر بار نام تو بود تمام وجودم از اسارتت به لرزه درآمد که چه بسا شهادتت دلگرم کننده‌ بود. حال می‌گویند همان روزهای اول اسارت شهیدتان کرده‌اند. این شهادت تسلیت و تهنیت بر ایرانِ ایستاده در غبار. در ما نمانده زان همه شادی نشانه‌ای مائیم و دلشکستگیِ جاودانه‌ای پ‌ن۱: شما تمام تفکر و توسل جوانی من بودی. نامت پرشکوه حاج احمد. ⚘️♥️ انّکُما‌لن‌یفترقا‌حتی‌یردا‌علی‌الحوض‌ان‌شاالله پ‌ن۲: پیشنهاد کتاب ۳۷ سال به قلم حمید داوود آبادی @AFKAREHOWZAVI
. 🔖درِ باغِ شهادت بازِ باز است... ✍آمنه عسکری منفرد 🥀خوشا به حال یاوران مهدی که در روزهای مانده تا ظهور از این خاک مقدس گلچین می‌شوند. همانها که در زمره‌ی «السابقون السابقون» جای گرفتند و نزد پرودگارشان روزی دارند. 🥀 هنوز قلبمان در تب و تاب شنیدن خبرِ قطعیِ شهادتِ بزرگ‌مردِ ایستاده در غبار، «شهید حاج احمد متوسلیان» بود که با شنیدن خبر شهادت شما، دوباره عِطرِکربلا را استشمام کردیم. 🥀 آنگاه که برای دفاع از حریم حرم، لایق همنشینی با حضرت زینب (سلام الله علیها) گشتید، در خلوت خالصانه‌تان چه نجوا کردید که چون مروارید از دل اقیانوس صیدتان کردند و باز ما ماندیم و حسرت با شهدا همراه شدن. 🥀یقین دارم شما چون سردار مقاومت شهید سلیمانی عزیز شهادت را زیسته‌اید، که لایق این ردای پرافتخار گشته‌اید و «پاکیزه» در محضر حضرت حق پذیرفته شدید. 🥀شما مردانِ مردِ روزگار به زمینیان غرقِ عادت اثبات کردید؛ درِ باغِ شهادت، بازِ باز است... @AFKAREHOWZAVI
. "دریای تشنه‌کام" ✍مرضیه رمضان‌قاسم همه‌ موسم‌ تفرّج‌ به‌ چمن‌ و صحرا می‌روند اما من در کنار دریا به انتظار نشسته‌ام زیرا جویبار چشمانم از فراق مولایم دریا شده... آقای من! اگر من به محضر شما نمی‌رسم حق دارم چون نمی‌دانم شما کجائید وگرنه برای دیدار وجود نازنین‌تان خدمت می‌رسیدم اما شما که می‌دانید من کجایم پس تفضل کنید و قدم بر چشمان ناقابلم بگذارید. پدر مهربانم! امسال با خود عهد بسته‌ام قلبم را به قلب مقدس‌تان گره بزنم، گره‌ای کور که حتی با دندان هم باز نشود. آقای من عطر حضورتان عالم را عطرآگین کرده اما این برایم کافی نیست، من تشنه‌ی دیدارم... خوب می‌دانم اگر رخ بنمائید از شوق شهید می‌شوم و در روز رجعت زنده می‌گردم و گره می‌خورم به یاران‌تان...🍃🌺 @AFKAREHOWZAVI
«افضل اعمال در رمضان» ✍فاطمه شکیب رخ بنا بر روایات اسلامی، ماه مبارک رمضان، ماهی است که اعمال نیک و بد ما در این ماه با ثواب و عقابی چند برابر محاسبه می شود(۱) و شاید از این رو بود که امیرالمومنین علیه السلام شاگرد اول مکتب رسول خدا(ص) وقتی از ایشان سوال کرد که بهترین عمل در ماه مبارک رمضان چیست؟ رسول خدا (ص) فرمودند: أفضلُ الأعمال فی هذا الشهر الوَرعُ عن مَحارمِ الله. سپس معلم نخست دین خدا در شرح ورع آن را ترک محرمات و پرهیز از گناهان توصیف نمود(۲)، همان بهترین عملی که در جامعه ما بسیار مورد غفلت واقع شده و جای خود را به اعمال مستحبی سپرده و گاه حتی در مقام تخریب آن نیز قدم برداشته است. بارها مشاهده شده که مومن عمل مستحبی را انجام می دهد که عمل واجبی به خاطر آن ترک گردیده و یا از آن غفلت ورزیده است؛ در حالی به اعمال مستحبی اهتمام دارد که از قطع رحم غفلت می ورزد، به زیارت می رود و از نگاه حرام و حفظ حجاب شرعی غافل است! به ثواب افطار روزه‌دار حریص است و از حُسن خلق با خانواده و ترک خشم غافل است! به تبلیغ دین خدا در فجازی توجه دارد و از تربیت فرزندان و حفظ کیان خانواده خویش روی گردان است و بسیارهای دیگری که مجال گفتن آن در این چند بند نمی‌گنجد… به‌راستی چه می‌شود که آدمی آن‌چنان مسیر دین خدا را خطا می‌پندارد که رضای الله را در ترک واجب شرعی و انجام مستحب می یابد؟ پروردگارا به حرمت این ماه مبارک، ما را در اهتمام به ورع و عبودیت یاری بفرما آمین یا رب العالمین (۱)ر.ک: امالی شیخ صدوق، ص۴۱؛ الکافی، ج‌۷، ص: ۴۴۰. (۲) خطبه شعبانیه، اربعین شیخ بهایی، حدیث۹. @AFKAREHOWZAVI
(۱) ✍فخری مرجانی انسان، حقیقتی دارد به نام «فطرت» كه آن حقیقت، به این جسم متصل است. حضرت علی (علیه‌السلام) می‌فرماید: «اَتزعم اَنَّكَ جِرْمٌ صَغیر و فیكَ اِنطوی العالَم الاكْبَر»؛ خیال می‌كنی كه تو تكه گوشت و استخوان هستی؛ درحالی‌که در تو، عالم اكبر، پیچیده و پنهان‌ شده است. برای توضیح بیشتر به قرآن رجوع کنیم؛ خداوند در قرآن می‌فرماید:«فَإِذا سَوَّیتُهُ وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی...»؛ «زمانی كه تسویه كردم او را و دمیدم در او روح خودم را...». «تسویه» به چه معناست؟ به این معناست که اجزای یک چیز را طوری منظم در ارتباط با هم قرار دهیم تا قابلیت پیدا كند نیرو و حقیقتی لطیف به آن القا و وارد شود. به عنوان مثال؛ یک رادیو قبل از ساخت و قبل از اینکه رادیو باشد، به‌صورت هزاران قطعه در انبار موجود بود. آقای مهندس، آن قطعات را طوری دقیق به هم ارتباط می‌دهد و می‌سازد که وقتی آخرین پیچ آن را می‌بندد و روشن می‌كند، به دلیل آن نظم دقیق، امواج الكترومغناطیسی در آن برقرار می‌شود. وقتی رادیو سخن می‌گوید، می‌گوییم این رادیو «تسویه» شده است. اگر یك سیمش قطع شود و نتواند سخن بگوید، با یك قوطی حلبی فرقی ندارد. یا اگر یك آهن‌ربا را در نظر بگیریم؛ قبلاً فقط یک‌ تکه آهن بود؛ اما وقتی ذرات و اتم‌های آن در یك نظم خاصی كنار هم قرار گرفتند، به ‌محض اینکه چنین نظمی ایجاد شود، میدان مغناطیسی به سرعت در اطراف آن به وجود می‌آید. «فَإِذا سَوَّیتُهُ...»؛ یعنی وقتی اجزای مادّی انسان (سلول و ذرات و...) در یك نظم فوق‌العاده تنظیم شد، آخرین جزء که تمام شد، قابلیت پیدا کرد که روح الـهی در آن القا و دمیده شود. بلافاصله نظم، همان؛ و ظهور و حضور و بروز روح خدایی در او، همان. پس اگر فرض كنیم كه جسم من یك میلۀ آهنی است، قوه آهن‌ربایی در همین آهن است؛ اما غیر از این آهن است. در باطن آن است، اما نه مثل مداد در داخل یك جامدادی. طوری حساب‌شده و منظم است كه قابلیت پیدا کرده در من ظهور پیدا كند. @AFKAREHOWZAVI
«لات های کوچه خلوت» ✍طیبه فرید دوازده فروردین امسال درست وقتی که ماجرای سخیف سطل ماست دست آویز محافل برانداز و فضاهای مجازی شده بود عده ای از ایرانی های مقیم ایالات متحده در واشنگتن دی سی همه پرسی نمادینی برگزار کردند که طی آن رای «نه به جمهوری اسلامی» را به صندوق ریختند. بگذریم که این شوآف بیشتر شبیه دست و پا زدن های بی فایده ای بود که مصداق«الغریق یتشبث بکل حشیش»* است اما نکات قابل تأملی در آن به چشم می خورد. در میان کسانی که در این رأی گیری نمادین شرکت کرده بودند یاسمین پهلوی همسرِ در اگرِ رب پهلوی بود. کسی که می گوید ایران باید از وجود ملاها پاک شود تا ما برگردیم! کسی که طی چند ماه گذشته تصاویر تلفن هک شده او و همسرش مورد توجه بسیاری از مخاطبین فضای مجازی قرار گرفت. تصاویری که حاکی از، از هم گسیختگی و فروپاشی خاندان پر حاشیه پهلوی بود. عکس هایی که یاسمین را در کنار دوست پسر فرانسوی اش با ژست های نامتعارفی که شبیه عکس های دو نفره همسرانه بود به رخ مخاطب می کشید،همچنین تصاویر لو رفته ولیعهد خودخوانده را در هیبت شخصی شکم باره،تن پرور،همیشه در میان فوجی از زنان و شبیه خواجه های حرمسرا، وبا مشخصه های ظاهری کسی که اهتمامی به بهداشت ظاهری خود نداشت نشان می داد! هر چند خاندان پهلوی تا پیش از هک شدن تلفن همراهشان به انواع جرائمی نظیر تجارت مواد مخدر، اشتغال به اعمال منافی عفت، انسان کشی، دزدی های نجومی، خیانت و وطن فروشی شُهره بودند اما این تصاویر ابعاد جدیدی از فضای روانی حاکم بر خاندان رو به انقراض پهلوی را به نمایش می گذاشت. ابعادی که تبیین آن می تواند در افکار عمومی مخاطبین شبکه های مجازی سوالاتی ایجاد کند. مخاطبینی که هنوز از خودشان نپرسیده اند که چطور کسی که از اداره خاندان رو به انقراض خود عاجز است می خواهد یک مملکت را اداره کند! کسی که حتی از ویژگی های ظاهری یک حکمران معمولی نیز برخوردار نیست. کسی که در میان زنان حرمسرای خودش اقتدار مردانه ای ندارد! و این را فیلم لو رفته از خر و پف رب پهلوی در اتاق خوابش به خوبی نشان می دهد. فیلم هایی که عقب ماندگی زیستی این خاندان گدای معتبر را به دیدگان جویای حقیقت انسان ها نشان می دهد. لات های کوچه خلوتی که تصور نمی کردند گوشی هایشان هک شود.یاسمینی که در خلوت دستش اندر ساعد ساقی سیمین ساق بود و شهبانویی که در سودای رسیدن پسر الافش به تاج و تخت گیسهایش سفید شد. این جماعت مضمحل بی بهره از آداب فردی و اجتماعی قبله آمال کسانی هستند که به مدت دو ماه خیابان های کشور را جولانگاه خودشان کردند. جماعتی که ماجرای احمقانه سطل ماست را بولد می کنند وسعی می کنند آن را به نحوی به تفکر انقلابی بچسبانند تا حافظه ی تاریخی مردم حادثه تحویل سال ۱۴٠۲ حافظیه را از یاد ببرد. جماعتی که توحش و لختی و بربریت را به تمدن ایرانی می چسبانند! جماعتی که پدرشاهِ دزدشان محاسن مرد ایرانی را به سخره می کشید و امروز نیست که ببیند ولیعهد سُفله اش حوصله رعایت بهداشت فردی اش را ندارد. به پهلوی ها و طرفدارانشان بگویید نسبت تمدن ایرانی با ملاها مشخص است. فردوسی و سعدی و حافظ و ملاصدرا و بوعلی را از ایران بگیرید ببینید چه باقی می ماند! پ. ن: انسان در حال غرق شدن به هر چیزی چنگ می زند. @AFKAREHOWZAVI
. یا مجیر ✍زهره قاسمی خدایا ضعیف و حقیر و بدم خدایا دوباره خجل آمدم خدایا ببین نامه ام شد سیاه اسیر گناهم، پر از اشتباه من از روی ماه تو شرمنده ام تو بخشیده ای، من سرافکنده ام منم بنده ی بی حیا و پلید که عهد خودش را دوباره برید تویی مهربان و بزرگ و صبور که من را ز چاه بلا کرده دور گنه کردم و آبرو داده ای اجازه بر این گفتگو داده ای اگر عادلانه عذابم کنی اگر امشب آخر جوابم کنی اگر در عتابت بسوزانی ام یقینا سرانجام ویرانی ام حبیبا طبیبا نگارا خدا ولی مبتلایم به اشک و دعا امیدم فقط لطف بی حد توست نگاهت دلم را رحیمانه شُست سرم خورده بر سنگ و عمرم تباه خدایا ندارم به جز تو پناه دلم غرق دنیا و نفسم اسیر نجاتم بده از خودم یا مجیر اجرنا من النار یا رب به لب ببخش ای خدا بنده را بی سبب تعالیت یا خالق با وفا تو را دوست دارم، بده کربلا... @AFKAREHOWZAVI
(۲) ✍فخری مرجانی پس حقیقت من، غیر از این جسم است. این همان است. وقتی من دیوار را می‌بینم، خیال می‌كنم چشمم می‌بیند؛ درحالی‌که من می‌بینم. اما آن‌قدر از خودم بیگانه‌ام كه خیال می‌كنم چشمم می‌بیند. برای اثبات این سخن؛ فرض كنید شما اخبار گوش می‌دهید. یک ‌لحظه اتفاقی در كوچه می‌افتد كه تمام توجه شما به كوچه می‌رود. بعد كه به حال خود برمی‌گردید از شما می‌پرسند اخبار چه گفت؟ می‌گویید نمی‌دانم. با اینکه جسم اینجا بوده و گوش می‌شنیده است؛ اما تمام حقیقت شما به سمت کوچه بوده است. بنابراین این‌ها همه ابزار مادی است و آن که می‌شنود، «منم». «من» مثل نور است که خودش، خودش را نشان می‌دهد. تفكر و حرف‌زدن و دیدن و... به ظاهر با این ابزار جسم اتفاق می‌افتد؛ اما این‌ ابزار نمی‌توانند من را ببینند. من را باید من ببیند. من را باید من بشناسد. غیر از من، نمی‌تواند من را بشناسد. «من» هم هنوز در لای گِل است و زندگی دنیا آن را ضایع كرده‌ است. باید كارهایی كه انجام داده است را اصلاح كند تا از لایِ گل خارج شود. اما آیا خودسرانه؟! اینکه بدتر است. @AFKAREHOWZAVI