eitaa logo
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
713 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
190 ویدیو
15 فایل
*مجله #افکار_بانوان_حوزوی به دغدغه‌ی #انسان امروز می‌اندیشد. * این مجله وابسته به تولید محتوای "هیأت تحریریه بانو مجتهده امین" و "کانون فرهنگی مدادالفضلا" ست. @AFKAREHOWZAVI 🔻ارتباط با ادمین و سردبیر: نجمه‌صالحی @salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
«تلخ روزهای قند» ✍ طیبه فرید خداوکیلی همین حرف‌ها را می‌زنید که بعضی نامردها طمع می‌کنند. هر جا می‌رسید هی سفره دلتان را باز می کنید که: _مگه دفعه قبل که رأی دادیم چه گُلی به سرمون زدن؟! این دفعه دیگه رأی نمیدیم. بارها دیدمتان جلوی آدم‌های هفت پشت غریبه‌ای که ازین ور و آن ور قصه سختی هایمان را شنیدند و می خواهند از آب گل آلود ماهی بگیرند سیسِ غیرتی ها را گرفتید که به شما مربوط نیست،خودمان حلش می کنیم .من که اخلاقتان را می دانم ،شما دلتان به قاعده گنجشک کوچک است تاب نمی آورید.شاید آن صفحه سجلّتان که کلی مهر داخلش دارید را استوری نکنید و اصلا درباره اش حرفی نزنید اما وجدانتان اجازه نمی دهد.آخرین ساعت ها هم‌که شده یواشکی پا می شوید می روید یک جای خلوت صندوقی پیدا می‌کنید رأی تان را می‌دهید.آدم حسابی زیر دِین کسی نمی رود. گفتم دِین..... از همسن و سال های ما آدم هایی بودند که پای امنیت کشور که افتاد با همه گرانیِ اجاره خانه و گوشت و مرغ و پوشک بچه تاب نیاوردند.کنایه ی خنّاس ها را به جان‌خریدند اما بی درنگ رفتند جانشان را دادند وبرگشتند بعضی هایشان هم بر نگشتند! این روزها با همه سختی هایی که محاصره‌مان کرده اما سرمان گرم زندگی مان است، جانمان پیشمانست.درست وقتی که دارید کنار قند روزهای تلختان چایی و کیک می خورید بعضی ها روزگارشان عین زهر مار است . قند روزهای تلخشان توی خانطومان گم شده.برای اینکه پای وحشی ها به شهر ما نرسد.نارنجستان قوام مخروبه نباشد و طاووس دروازه قرآن پرپر نشود.تا ناموس های این شهر حتی آن ها که فکر می کنند ناموس کسی نیستند دست به دست نشوند. ما دیوانه ها اخبار جنگ را فراموش نمی‌کنیم. بخت سیاه دخترهای مسلمان و ایزدی عراق را... این را با خودتان مرور کنید.ما سهمی در ایجاد امنیت سرزمین‌ مادریمان داریم.همه خرجش یک اثر انگشت است.اثر انگشتی که هر کدامش به قاعده یک مشت محکم پهلوانی زور دارد.کفتارها دور و برمان‌کمین کرده اند.بدخواه و حسود کم نداریم. «جمعه بیایید پای صندوق» . نه به خاطر جمهوری اسلامی ،نه به خاطر مسئولینی که فکر می کنید اگر رأی بدهید پررو می شوند.نه‌به‌خاطر حرف های من.فقط به‌خاطرامنیتی که با هر قیمتی تا امروز حفظ شده.به خاطر حفظ همین حال قشنگی که دارید و صبح ها برای خودتان لَته درست می کنید و‌کوکی می پزید و استوری می کنید و‌من این‌حالتان را دوست دارم.برای تکرار عکس های دو نفره تان برای کلیپی که از دست و پای بچه تان با آرامش می گیرید و می گویید «بششه ی خودمه....» شما خیلی کم توقعید که با باران ذوق زده می شوید وبا عطر بهار نارنج حالتان عوض می شود،کور شود هر کسی این اخلاقتان را نداند.جمعه بلند شوید بروید دورهایتان را بزنید و بعدش محض رضای خدا بروید رأی بدهید.دشمن های مشترکمان دندان تیز کرده اند.... من و شما به یک اندازه ایرانی هستیم. امنیت ما خیلی به ما بستگی دارد..... @AFKAREHOWZAVI
رأی من «بیمه یک ملّت» ✍آمنه عسکری منفرد 🔺داستان آن کشتی و سرنشینانش را شنیده‌اید که در مواجه با فردی که با میخ کف کشتی را سوراخ می‌کرد، سکوت کردند؟... بعضی فکر کردند نباید در کار دیگران دخالت کنند،بعضی فکر کردند کار او به هیچ‌کس آسیبی نمی‌زند، گروهی بی‌تفاوت بودند و تنها عده‌ی کمی اعتراض کردند، ولی با این پاسخ مواجه شدند که « من فقط زیر پای خودم را سوراخ می‌کنم و به دیگران آسیب نمی‌زنم...» پس اعتراضشان کاری از پیش نبرد و بعد از چند ساعت با نفوذ آب، کشتی با تمام سرنشینان آن غرق شد. 🔺داستان این ضرب‌المثل را چطور: «آتش که شروع شود، خشک و تر با هم می‌سوزد»؟ حالا باز هم فکر می‌کنید اگر کسی در انتخابات شرکت نکند، به دیگران ربطی ندارد⁉️ یا گمان می‌کنید رأی یک نفر در سرنوشت کشور تأثیری ندارد⁉️ مگر نه این است که عدم حضور فعال و قوی در انتخابات، با امنیت ملی کشور ارتباط مستقیم دارد⁉️ پس اگر هموطنان خود را با استدلال برای حضور و شرکت فعال در پای صندوق‌های رأی تشویق و ترغیب نکنیم و یا افراد مخالف یا ناآگاه را از ناامید کردن دیگران منع نکنیم، ناخواسته در تکمیل پازل دشمنی سهیم شده‌ایم که از اتحاد و انسجام ملّت ایران می‌ترسد. بدانیم: عدم حضور حداکثری ملت پای صندوق‌های رأی یعنی بی‌تفاوتی نسبت به «استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی» و این برابر است با ایجاد ناامنی برای آینده‌ی کشور. پس در روز جمعه ۱۱ اسفند۱۴۰۲، ما میآییم تا «ایران» بماند🇮🇷، «انقلاب» بماند🇮🇷، «استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی»🇮🇷 بماند، 👈چون رأی من «بیمه یک ملّت» است. @AFKAREHOWZAVI
. 🔖بانو حدیث(۱) بانو حدیث مادر امام عسکری (علیهما السلام)، کنیزی مغربی بود که قبل از سال 230ق، به منزل امام هادی (علیه‌السلام) آورده شد. وى امّ‌ولد و از زنان عارف و فاضل عصر خود بود. نام حُدَیث و سَلیل در منابع برای وی ذکر شده است. امام هادى ‏(علیه‌السلام) پس از اولین ملاقات، او را ستود و ‏فرمود: سَلیل (یکى از القاب سوسن) از بدى‏ها و آلودگی‌ها پاک است. بانو حدیث(سلام الله علیها) پس از تولّد فرزندش امام حسن عسکری(علیه‌السلام) با کنیه «امّ‌ُ الحسن» و «امّ ابی‌محمّد» نامیده شد و با تولّد نوه یگانه‌اش (حجت بن الحسن )، با لقب و عنوان «جدّه» شهرت یافت. ◻️ نویسنده تلاش داشته است شخصیت و زندگی بانو حدیث سلام الله علیها را به تصویر کشد. ◻️در نگارش رمان تاریخی سطور سفید نانوشته‌ی تاریخ را می‌توان تخیل کرد اما در سطور سیاه و نوشته شده‌ی تاریخ باید امانت رعایت شود تا دگرگون، وارونه و جعل نشود. 🌐https://eitaa.com/bouath
«گمنامی» ✍رویا ایمانی گمنامی یعنی شناختی از تو وجود نداشته نباشد نه نامی و نه نشانی تا به حال این همه شهید گمنام را یکجا ندیده بودم انگار مثل روز اول که برای رفتن به جبهه و دفاع از ناموس وطن و دین اسلام صف کشیده بودند، اینبار هم آمده بودند و به صف شدند برای دستگیری از ناموس وطن و حفظ دین. این همه انرژی مثبت یکجا، حس و حال عجیبی به انسان می دهد. با خود فکر می‌کردم چقدر غریب و گمنام هستند؛ ولی در حقیقت، غریب و گمنام ما هستیم که در هفت آسمان یک ستاره هم نداریم. آنها شناخته شده‌تر از ما زمینیان در آسمان نورافشانی می‌کنند و در زمین حس و حال خوب را می‌گسترانند و نزد پروردگارشان روزی می‌خورند. و لا تحسبن الذین قتلو فی سبیل الله اموات بل احیاء عند ربهم یرزقون راستش گمنام برازنده تو نیست، تو آشناتر از هر آشنایی چون تمام دلتنگی‌هایم را با تو قسمت کردم. @AFKAREHOWZAVI
«زمان شما به پایان رسید» ✍موسوی باردئی درگیر فضای مجازی بودم و پیام‌های کانالی را بالا و پایین می‌کردم. جمله‌ی ((زمان تبلیغات رسمی برای انتخابات به پایان رسیده است ...)) توجهم را به خودش جلب کرد. تمام خاطرات و اعمال گذشته‌ام یک به یک در ذهنم تداعی شد. غبار غمی تلخ و آشنا به روی سینه‌ام نشست. زمانی می‌رسد که دیگر قدرت نفس کشیدن نداریم، فرصت ما به پایان می‌رسد و سوت پایان را می‌زنند‌ و آوازه، زیبایی ،فرزند،خانه،کاخ و‌ کلبه به دردمان نمی‌خورد. آن وقتی که ما را با نام جسد یا مرده خطاب می‌کنند و ما می‌مانیم و اعمالمان... ((فمن یعمل مثقال ذرة خیرا یره،و‌من یعمل مثقال ذرة شرا یره)) شب جمعه است و همانطور که به یاد مردگان میفتیم باید به یاد آوریم که ما هم یک روز خاطره‌ای می شویم در تاریخ... در این فرصت باقیمانده به فکر باشیم و قدر تک تک لحظاتمان را بدانیم. مبادا روزی که حجاب ها کنار می رود پشت دست را بگزیم و آه حسرت بکشیم. ((اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا)) @AFKAREHOWZAVI
. انتخابات زیبا و سرنوشت‌ساز ✍خالقی ۱. در نقشه‌ی الهی، انسان مختار آفریده شده است. بر همین اساس چون انسان دارای اختیار است؛ می‌تواند دست به انتخاب زند، و به همین علت در هرکاری، همیشه و به ناچار در تب و تاب انتخاب است. بنابراین انتخاب، حقی است که برای هر انسانی محفوظ است و هیچکس نمی‌تواند این حق را از او سلب نماید. این حق می‌تواند در سرنوشت او تاثیرگذار باشد یعنی با هر حرکتی انسان در حال گزینش است. حال این گزینش می‌تواند او را برای رسیدن به آرمان‌هایش کمک کند یا در اثر انتخاب نادرست، او را از اهدافش دور کند. انسان برای رسیدن به سعادتمندی و حیات طیبه، باید در نقشه‌ی خدا طی طریق کند. از سوی دیگر شیاطین و استکبار جهانی، با ترفندها و حیله‌های گوناگون اما با یک هدف مشترک_آن هم مدیریت انسان_ همیشه سعی کرده‌اند اکثریت مردم را در جهل و تاریکی و گمراهی نگه دارند تا حق انتخاب را از آنها سلب کنند و از مسیر هدایت بازدارند. بنابراین انسان‌ها برای رهایی از شرّ شیاطین اِنسی و رسیدن به رشد و هدایت، لازم است در راستای مشیّت و اراده‌ی الهی گام برداشته و از این نعمت الهی به درستی استفاده ‌کنند. ۲. آزادی و داشتن اختیار برای انتخاب این‌ است که انسان با میل و اراده‌ی باطنی نه به زور و اکراه مسیر الهی را طی کند. مردم ما توانستند این نعمت الهی و خواست و تمایل قلبی خود را با اراده الهی یکی کنند و در اثر پیوند این صلاح و رضایت، شاهد پیروزی انقلاب اسلامی باشند. اکنون همچنان پس از گذشت ۴۵ سال از معجزه انقلاب اسلامی، بار دیگر ملت هوشیار و آگاه ما برای رسیدن به اهداف عالیه نظام اسلامی، با انتخاب زیبا و سرنوشت‌ساز خود یعنی مردم‌سالاری دینی، در جبهه حق و مقاومت نه تنها در کشورمان بلکه به همراه مظلومان در منطقه و دنیا، در برابر نظم باطل جهانی که در حال فروپاشی است؛ ایستادگی می‌کنند. حال ما در موقعیت حساس تاریخی و مهمی هستیم تا پیچ تاریخی جهان را پس از دورانی تاریک و مالامال ستمگری، به سمت اهداف عالیه نظام اسلامی برگردانیم و در این امر مهم و سرنوشت‌ساز در نظم آینده جهان نقش ایفا کنیم. ۳. همراه با ملت فهیم و سرافرازمان بار دیگر به صحنه می‌آییم تا از حقی که خدای متعال به همه‌ی انسان‌ها داده است؛ با همه‌ی توان، با تواصی و بالا بردن مشارکت همه‌ی آحاد ملت، به پای صندوق‌های رای می‌رویم و حضور خود را اعلام می‌کنیم تا زمینه‌ساز نظم جدید در دنیا و سبب ارتقای قدرت ایران اسلامی و حل و فصل مسائل منطقه‌ای و جهانی شویم. حضرت آقا در ارتباط تصویری با نمایندگان مجلس شورای اسلامی می‌فرماید: «انتخابات در یک روز انجام می‌گیرد امّا اثر آن در چند سال باقی می‌ماند. در انتخابات شرکت کنید، انتخابات را متعلّق به خودتان بدانید و از خدا بخواهید که شما را هدایت کند به آنچه درست و حق است و بروید پای صندوق رأی و به کسی که شایسته است رأی بدهید.» (۶ خرداد ۱۴۰۰) در روز جمعه با هم همراه می‌شویم و حضرت را صدا می‌زنیم که: «أَیْنَ مُؤَلِّفُ شَمْلِ الصَّلاحِ وَالرِّضا، کجاست گردآورنده پراکندگی صلاح و رضا. دعای ندبه» تا در راستای صلاح الهی با رضایت قلبی با خدای خود، صندوق‌های رای را با وحدت و یکپارچگی آذین‌بندی کنیم و با رای به گزینه اصلح، تمدن نوین اسلامی را هرچه سریع‌تر برپا و غم غربت و هجران حضرت را از خود بزداییم و راه ظهورش را هموار کنیم. @AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. تأثیرات فردی و حرکت جمعی ✍فاطمه میری‌طایفه‌فرد در هر حرکت جمعی، یک روح مشترک جریان دارد، هدفی مشخص و تلاش برای رسیدن به آن هدف. نقطه کانونی هر حرکت جمعی حرکت فرد فرد تشکیل دهنده آن است. در حقیقت، رشد فردی جهت‌دار باعث بروز یک حرکت جمعی می‌شود. پس در اتفاق و یا کنش جمعی، توجه به فرد فرد تشکیل دهنده آن الزامی‌ست. هیچ‌گاه نمی‌توان ادعا کرد که یک فرد به تنهایی در روند پیشروی جمعی سهیم نیست. اگر این را بپذیریم رابطه علی و معلولی را زیر سؤال برده‌ایم. برای یک حرکت اجتماعی فعال و هدف‌مند، نیاز به افرادی داریم که فعال و با هدف عمل می‌کنند. رابطه طولی در این تعریف همان هدف تعريف شده و خاص است و رابطه عرضی، همان رشد فردی و شخصی است. ◽◽◽◽◽ انتخابات مثالی برای این حضور جمعی که حرکتی را جلو می‌برد، است، این حضور قطعا منتهی به نتیجه‌ است و هرچه این حضور بیشتر باشد، نتیجه مطلوب‌تر خواهدبود. نکته طلایی حرکت فردی، رشد فردی افراد تشکیل دهنده است؛ این اتفاق در امری چون انتخابات بیشتر نمود دارد. هر برگ رأی، قبل از پیش‌بری هدف کلی حکمرانی، یک حق است برای کسی که می‌خواهد از او بهره ببرد. حقی که به‌واسطه عضو و شهروند این اجتماع بودن، شامل حالش شده‌است. او می‌تواند به قاعده خود و اطرافیان خود اثر‌گذار باشد؛ زیرا هرکدام از ما به واسطه مقام‌هایی که در اجتماع داریم، اثرگذاریم؛ مقام والدگری، مقام مربی، مقام رفیق و همسال و... بی‌شمار مقام را می‌توان برای یک شخص تعریف کرد. پس یک رأی را می‌توان به علاوه دایره میزان تاثیر محاسبه کرد، پس حضور این فرد نیز بسیار جدی است. از طرفی باید در انتخاب افراد موثر جامعه‌ی خود پویا بود، انفعال به هر میزان، عدم مشارکت در خوبی‌های اجتماعی و مقصر در بسیاری از بزهکاری‌های اجتماعی است. با این تفاسیر هر فرد در جامعه، خودش، یک اجتماع است و موثر، اثری که در همه جوامع مدنی مورد پذیرش است. هر جامعه مدنی، منهای روش اداره آن، به شهروندانی خوب و مثمر نیاز دارد. شهروندانی که خود و اثرگذاری خود را بشناسند و در بزنگاه حوادث بهترین تصمیم را بگیرند. @AFKAREHOWZAVI
. درکارخیرحاجت هیچ استخاره نیست، امام خامنه‌ای ✍عابده سادات صدر زاده‌ی ایرانم، خوب یادم می‌آيد بمباران‌های پیاپی صدام هتاک را، خوب یادم است راهپیمایی‌هایی که دست دردست مهربان مادرم و نازنین خواهرانم برای حفظ و پاسداری از نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و مملکت امام زمان عجل الله فرجه قدم بر می‌داشتم، خوب یادم است که میزان رأی ملت است و باید این پرچم صحیح و سالم به دست مولایمان، صاحب اصلی‌مان برسد، به عشق امام زمان عجل الله فرجه پای کار نظام مقدس اسلام باشیم تا آسيبي به مملکت نرسد. @AFKAREHOWZAVI
. «گرفتارِ جان» ✍طیبه فرید ساعت از دوازده گذشته.شب آخری دلم نمی آید بخوابم.فردا شب،این‌موقع همه ی این هیاهوها تمام شده،این‌خودکشی کردن ها برای دیده شدن،این آفتابه خرج لحیم کردن ها.نتیجه انتخابِ فردایِ کسانی که رأی می دهند می شود سرنوشت چهار سال آینده همه مردم ایران و منطقه.شک ندارم چشم‌امید بعضی از بچه های جبهه مقاومت به ماست.اینکه کدام شیر پاک خورده ای رأی بیاورد خیلی مهم است.یکی فقط دغدغه ی تیر و طایفه خودش را دارد،یکی معتقد است چراغی که به استان رواست به بقیه جاها حرام است.کاش این‌هایی که رأی ما هستند راست گفته باشند و دغدغه هایشان بزرگتر و حساب شده تر از سطح استان باشد.چرا دروغ!ما یک قلب ایرانی داریم که یک تکه اش افتاده ضاحیه‌جنوبی،یک تکه اش پاراچنار و تکه های دیگرش هر جا که محور مقاومت هست.قدس اما مرکز تمام این دغدغه‌هاست.ما اگر گرفتار آب و نانیم غزاوی ها گرفتار جانند.فلسطین مظهر بی قراری ماست... @AFKAREHOWZAVI
. ✍مریم قربانزاده دیگر خبری از صندوق و‌کاغذ و اثر انگشت و‌ مهر نیست. در این شرایط عکس یادگاری بچه ها چه می شود! عکس‌های اثر انگشت ما و رنگ جوهر و شناسنامه های زرشکی و... خوشبخت ما دهه شصتی ها که همه ی این ها داشتیم و دیدیم. دختر بزرگم پرسید : چرا روی صندوق ها می نویسند « میزان رأی ملت است.» و این دخترک حکیم و متفکرم جواب داد :«چون صندوق‌ها روی میزه. یعنی رأی های مردم روی میزه!» سوای این جواب بانمک،به نظرم کاملا درست جواب داد. روی میز تا وقتی از رأی ملت پر باشد گزینه ی دیگری جا نخواهد شد. @AFKAREHOWZAVI
به عزیزان و جریان‌هایی که به وفور پیامک می‌دادند، کانال می‌زدند، تماس تلفنی می‌گرفتند و لیست‌های متعدد می‌ساختند: حال که کاندیدای شما منتخب و پیروز میدان شده؛ از امروز مطالبه گری کنید اول: برنامه آنها را برای کشور دوباره و جدی‌تر بخواهید دوم: یک وقتی فکر سهم‌خواهی و این حرف‌ها به سرتان نزند! @HOWZAVIAN
. یک فرصت خوب 💠 کتابخانه‌گردی👆 @HOWZAVIAN
«ببخش» ✍ مریم حمیدیان آقاجان ببخش که ما برای آب و نان یقه مسئولانمان را می‌گیریم! اما برای فراهم کردن مقدمات ظهور تو، یقه که هیچ، یک مطالبه ساده نمی‌کنیم. پ ن: پس از انتخاب شدن نمایندگان مجلس شورای اسلامی، چهار سال فرصت مطالبه گری و نظارت بر عملکردشان ، به خصوص در زمینه مهدویت فراموش نشود. @AFKAREHOWZAVI
✍رفیعی برای انجام هر کاری مقدماتی باید فراهم کرد و شرکت در این حماسه مهم نیز مقدماتی را می‌طلبد. از جمله نذر روزه ، حدیث کسا و ختم صلوات و غسل کردن و با وضو رفتن و به نیت تعجیل در فرج مولا پای صندوق حاضر شدن و امروز وقتی اصرار به شرکت در این حماسه در مسجد را داشتم به محض ورود و دیدن جمله السلام علیک یا ابا صالح المهدی ادرکنی 🌱 دلم جلا گرفت ورزقی شد برایم امام خامنه ای روحی فداه امروز بعد از رای دادن فرمودند: امروز چشم مردم دنیا به شماست دوستان را خوشحال کنید و بدخواهان را ناامید. ما نیز به مدد مولایمان و به آبرومندیشان بهترین ها را رقم بزنیم برای مام میهنمان برای اقتدار و رشد و سرافرازیش . چرا که اینجا سرزمین امام زمان است و ما امانتدار این سرزمین. اینجا حرم است و ما سربازان این حرم اگر این حرم ماند دیگر حرمها خواهد ماند. @AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 📢 چهارمین نشست انجمن علمی ادبی ساهور گروه تاریخ دانشگاه باقرالعلوم(ع) با موضوع «رمان تاریخی، اهمیت و چرایی مطالعه» 🔸زمان: سه شنبه 15 اسفند 1402، ساعت 13 🔸مکان: دانشگاه باقرالعلوم(ع)، سالن نشست های علامه طباطبایی 🔸لینک شرکت در جلسه: dte.bz/res1 @BouNews 🌐https://eitaa.com/bouath
«آخرین حرکت» ✍زهرا نجاتی اول، مرد موهای مشتری را صاف کرد. مواد رنگ را با فرچه برداشت و دوباره موها را شست و نم موها را با حوله گرفت. عجیب بود. همه چیز خوب پیش رفته بود: پس چرا حالا این رنگ را روی سر مشتری می‌دید؟ یادش آمد آخرین رج موها را که اتفاقا بیشتر از بقیه موهای کم پشت مشتری، جلو چشم بود، دقیقه آخر با بی‌حوصلگی برداشته بود و به جای آن که شلالی در بیاورد، تکه‌ای توی رنگ تیره پیچیده بود و حالا زحمت چند ساعت کار روی موهای مشتری را، با دست خودش به بادرفته می‌دید. ❇️دوم؛ قصه بعضی کارهای ما، شبیه قصه مرد است. خیلی کارها، رفتارها، برخوردها، اعمال عبادی را انجام می‌دهیم بعد ناگهان درست سر به زنگاه، آن جایی که نباید، با یک عمل، با یک حرف، یک برخورد ناشایست، یک ناشکری، ختم به شرش می‌کنیم. این قصه از قصه اولی دردناک‌تر است. سوم؛ قصه دو پیرمرد که بعد ازروز انتخابات و یکی در آستانه خروج از رای گیری، از دنیا رفته بود، را لابد شنیدید.. 🔹خوشا به حالشان به خصوص دومی؛ آخرین کارشان آخرین اثر انگشتشان، آخرین تاثیرشان بر سرنوشت تنها مملکت اسلامی و شیعی جهان بوده. با خودم فکر می‌کنم، این‌ها جناب عزرائیل را که دیده‌اند، چقدر دستشان پر بوده. حتما با شوق، انگشتشان را بالابرده اند و گفته‌اند:«خودت قضاوت کن ببین کردیم آنچه را که باید.» ❇️قصه همین است، عاقبت بخیری، شاخ و دم ندارد. مرگ خبر نمی‌کند وبه قول قرآن: «هیچ‌کس نمی‌داند کجا می میرد و کی می‌میرد» و خوش به حال آنان که آخرین عملشان، بهترین اعمالشان است و در آخرین لحظه عمر، آبرومندانه‌ترین اعمال را تحویل می‌دهند. ❇️خوش به حال آنان که آخرین حرکت شطرنج زندگیشان، بهترین و موثرترین حرکتشان است. همین. @AFKAREHOWZAVI
«برساخت مردانگی و زنانگی» ✍🏻 فاطمه شکیب رخ الاسلام، نشریه مذهبی-سیاسی. تنها نشریهٔ مذهبی از زمان قاجاریه است که پس از دوره رضا شاه باقی ماند. شروع فعالیتش در سال ۱۳۰۲ ش بود و در شیراز چاپ می‌شد. مدیریت آن را محسن فقیه شیرازی مشهور به خادم‌الشریعه عهده‌دار بود. این نشریه از اولین نشریاتی نامیده شده که در دایرهٔ ادبیات کلام جدید با روش دفاع از دین در عصر حاضر فعالیت داشت. هدف از تأسیس آن، پاسخگویی به شبهات وارده به مسائل دینی و دفاع متکلمانه از اسلام در برابر اتهامات وارده به دین و تبلیغات مخالفان اسلام بوده‌است. موضوعات پرداخته شده توسط نویسندگان آن، غالباً در حیطه دفاع از فلسفه احکام اسلامی، استفاده از کشفیات علمی برای تبیین مسائل دینی، چاپ اعترافات برخی از اروپائی‌های مسلمان شده و نشده نسبت به اسلام و قرآن و تحلیل فلسفه قیام حسین بن علی گنجانده می‌شود. یکی از موارد مورد توجه در این نشریه، نقد مقاله حبل المتین است که به حجاب و حدود آن تاخته و نگارنده در طی هفت مقاله، به شبهات مقاله حبل المتین پاسخ داده است، نحوه مواجهه نوشتاری این نشریه، بازنما کننده ی بسیاری از افکار، باور داشت ها و اعتقادات مردم سنتی زمان قاجار، درباره زنانگی و حجاب زنان است؛ ازجمله در صفحه ۳ شماره سوم سال ۱۳۴۶ ق، که نگارنده آورده است؛ زنان جسمی نزدیک به اطفال دارند و از این رو نسبت به وقایع حساس اند (زود خوشحال می شوند و زود ناراحت) به این می اندیشم که گذر زمان نه تنها طبیعت هستی را تغییر داده است، بلکه گویا ساختار ژنتیکی انسان ها را نیز، تغییر می دهد، مردم عصر ما با مردان و زنان عصر قاجار خیلی متفاوتند و امروزه درست مثل همین تعابیر که درباره زنان به آن اعتقاد داشتند؛ و آن را نشانه های زنانگی می دانستند، در مردان عصر ما دیده می شود! شاید از این رو باشد که بسیاری از اندیشمندان جامعه شناس به برساختگی زنانگی و مردانگی معتقد هستند. @AFKAREHOWZAVI
«اجاق های تا ابد کور» ✍طیبه فرید ثریّا خانم اجاقش کور بود.یعنی موقع روشن شدنش نرسیده بود.ده دوازده سال طول کشید تا رازق دادار یک بعداز ظهر بهاری مَمَّدرضا را گذاشت توی دامنش‌.تا هفت شبانه روز چراغ های خانه عباس آقا روشن بود. برو و بیایی داشتند و سور و ساتی.دوست و آشنا می خواستند ببینند ولیعهد وزیری هاچه شکلی است.ازین سر اتاق مهمانخانه تا آن طرف حیاط ،سفره ی ولیمه پهن بود و به میمنت و‌مبارکیِ قدم ولیعهدِ عباس آقا مجمعه های رنگارنگ غذا دست به دست می شد.همه اهالی محل خوشحال بودند از فردای آن روز قیچی خیاطخانه وزیری جور دیگری پارچه ها را می بُرید.کُت و شلوارهایی که عباس آقا می دوخت بوی خوشحالی می داد.بچه آدم کم طاقت است مثل درخت نارنج،زود قد می کشد،یکجوری که ننه بابایش هم نمی فهمند چجوری گذشت.با شروع جنگ جهانی دوم کم کم سر و کله قحطی پیدا شد ،توی خانه های رعیت یک هِل پوک برای خوردن نبود.وسط آن‌بی نانی و نا بسامانی سایه ی سیاه تیفوس عین بختک افتاد روی سر شهر.توی خیابان‌ها عین برگ چنار توی پاییزآدم ریخته بود.ازقصه ی تلخ‌ خانواده وزیری و تک درخت نارنجشان که هیچوقت به بهار ننشست خیلی گذشته.آدم عاقل داغ یک اجاق تا ابد کور را زنده نمی کند.البته آدم‌ِعاقل..... کو آدم عاقل؟البته دور از جان خواننده.می شود آدم این زمانه بود و این‌همه جنایت دید و باز عاقل بود!قحطی نان صد شرف دارد به قحطی آدمیت.آدم این عصر در نوع خودش دستِ کمی از قربانی های جنگ جهانی دوم ندارد.روحش را هر جوری توانستند کشتند.دیشب تصویر ثریا خانمِ فلسطینی و ممدرضاهایش توی دنیا داشت دست به دست می شد.خدا بعد از یازده سال آن دو تا شکوفه نارنج را گذاشته بود توی دامنش.اما آدمخوارها .امانش ندادند وشکوفه ها را با درخت از جا کندند.... حالا نه عباس آقایی مانده نه ممد رضا.بیچاره ثریا خانم! اجاقش تا ابد کور شد.حتما روزی صد بار با خودش آرزو می کند که ای کاش او هم با آن‌ها رفته بود.آدمخوارهای قحطی دهه سی آدمخوارهای قحطی این عصرند فقط رنگ هایشان عوض شده وگرنه رسمشان همانست.انگلیس هنوز هم استعمارکبیر است و با اسباب تفرقه افسار عالم را توی دست هایش گرفته.اسراییل را او سرازیر فلسطین کرد.شوربختانه تسخیر سفارت آمریکا دست نگارنده ی این کلمات نبود که اگر بود در و پیکر سفارت انگلستان را پیش از سفارت آمریکا تخته می کرد.انگلیسی ها تا ابد به کل دنیا بدهکارند و کل هیکلشان‌آلوده به خون مظلوم است. «علی لعنة الله علی القوم الظالمین» @AFKAREHOWZAVI
"خوش به حالت ایران" ✍ فاطمه میری‌طایفه‌فرد خوش‌ به حالت ایران! فرزندان تو حسرت یک عمرِ بشریت‌اند. فرزندانی که نه به خاطر پول، نه مقام و نه هیچ چیز مادی دیگری، وسط میدان جهاد می‌روند. ترسی ندارند که کشته شوند، تهمت‌باران شوند، بایکوت شوند و یا حتی وقتی از سر کوچه می‌گذرند سلام‌شان «علیک» نداشته باشد. خوش‌ به حالت ایران! که اگر تمام رسانه‌های دنیا بر علیه تو به میدان بیایند، فرزندانت، با اتکاء به همان «الله» وسط پرچمت، کار خدایی می‌کنند. در جنگ نابرابر روایت‌ها، در جنگ دنیای دنیازده، آبرو و اقتدار تو را فریاد می‌زنند. خوش به حالت ایران! که اگر دنیا نخواست موفقیتت را ببیند، فرزندانت برای سرفرازی تو در میدان جهاد علمی حماسه‌ها خلق کردند. باید دوباره فردوسی بیاید و حماسه را معنی کند و بگوید که فرزندان ایران، خود را به سلاح ایمان رویین‌تن کردند و هرچه خواب پلید اکوان دیو را پریشان. این حماسه چقدر گفتنی‌است! نه برای رأی‌آوردن فلانی و فلانی، برای شناختن دوستانی، از جنس تمدن اسلامی، از جنس ناب کارالهی‌کردن، از آن معامله‌هایی که شهداء در شب عملیات می‌کردند. چه‌قدر بیش‌تر دوست‌شان دارم، دوستانم را. چه‌قدر عزیزترند این عزیزکرده‌های بی‌جیره و مواجب که حتی لب‌شان به همان ساندیس‌های متهمی هم تَر نشد، ولی زبان به کام نگرفتند و از حقانیت تنها کشور شیعی جهان دفاع کردند. تنها کشور متکی بر دین‌ آخرین پیامبر الهی، در راستای ولایت الله و به پشتوانه هم‌راهی همان مردم در تحقق دین‌داری. رینگ آخر، لحظات پایانی رأی‌گیری و دستانی که برای دعا بلند می‌شوند و کودکانی که عزم جزم کرده‌اند با همین زبان کودکانه‌شان برای اقتدار تو بر محمد(صل‌الله‌علیه‌وآله) و آلش درود فرستند. فرزندانی که برای مادرشان ایران خود را به هر آب و آتشی می‌زنند. شعر سلمان هراتی را در ذهنم مرور می‌کنم: «ای ایستاده در چمنِ آفتابی معلوم - وطن من! ای تواناترین مظلوم - تو را دوست دارم.» راستش نمی‌توانم دوستت نداشته‌باشم. هر دلیلی از جنس تو بهانه‌ای قشنگ است برای عاشقی. تو دلیل همه بهانه‌های منی، وقتی که در خلوت ذهن غرور داشتنت را حس می‌کنم. می‌شود من را هم فرزند خود بدانی؟ @AFKAREHOWZAVI
«ویرایش» ✍ سیده موسوی مدتی هست که بجای نوشتن نشسته‌ام فقط نوشته‌های قبل را دارم، ویرایش می‌کنم. کاش گذشته‌ی ما آدم ها هم می‌شد ویرایش کرد. جای که، نباید مهربان می‌بودیم. جای که، نباید سکوت اختیار می‌کردیم. جایی که، نباید غصه می‌خوردیم. جایی که، نباید تسلیم می‌شدیم. جایی که، نباید قلم کاغذ را کنار می‌گذاشتیم. جایی که نباید های، کم نه بلکه بینهایتِ دیگر!! کاش ما هم، هرزگاهی ویرایش می‌شدیم! چه گفتم؟! ما هروز، پنج بار ویرایش می‌شویم. اگر هم وقت ندهیم، حال روز مان کمتر بلکه بدتر از مرداب، می‌‌شود. کاش، بجای کاش گفتن، کمی می‌اندیشیدیم! کمی برای پرواز، رهایی وقت می‌دادیم. آهسته آهسته همچون حرکت ابرها در آسمان خود را به مقصدی برسانیم، نه در دنیا بلکه نزد معبود بزرگ سرشناس نامدار کنیم. به خود ایمان بیاوریم که هدف از خلقت ما فقط، زندگی دویدن برای دنیا نیست؛ بلکه برای کار بزرگی که در آخر ما را نزد الله روسفید می‌کنند. دعای ابوحمزه ثمالی چه قشنگ خدا را صدا می‌کند. «سیِّدی أخْرِجْ حُبَّ الدُّنْیا مِنْ قَلْبی اى آقاى من محبت دنیا را از دلم بیرون کن» باید هروز دیکته کرد بر نفس، روح چموش خویش« آمدیم که گذر کنیم، دنیا محل گذر است نه اقامت مادام العمر!!» @AFKAREHOWZAVI
«فقط باید یک انسانِ آزاده باشی» ✍آمنه عسکری منفرد کودک از شدت گرسنگی، با ولع لقمه‌های نان را می‌بلعد، با سختی فرو می‌دهد و لقمه‌ی بعدی.. فقط باید مادر باشی تا این لحظه را درک کنی! چرا؟ چون فقط یک مادر است که حاضر است روزها و شبها تب و بیماری را تحمل کند، اما دلبندش همیشه سلامت و شاداب بازی و شیطنت کند و به اصطلاح خار به پایش نرود. فقط یک مادر است که و قتی به خاطر بیماری از شدت تب می‌سوزد و سر وصدای بچه‌ها مثل کوبیدن طبل همه‌ی وجودش را تکان می‌دهد، همین که می‌بیند فرزندش سلامت است، خیالش آسوده می‌شود. اما امان از روزی که مادری نتواند احتیاجات اولیه فرزندش را برآورده سازد! از نیاز به لباس نو و.. نمی‌گویم، صحبت از نیاز به امنیت و خوراک و آب است... و خدا نکند این روزها پدر فرزندت هم نباشد، فرقی ندارد به دنبال تامین نیازها رفته و منتظر هستی تا برگردد، یا به کل قطع امید کرده‌ای از آمدنش و می‌دانی که آسمانی شده... امان از آن روز! امان از آن ساعت! امان از آن لحظه! خدا نکند دلبندت شیرخواره باشد که آن موقع دعایت می‌شود... این روزها اوضاع مادران و پدران فلسطینی به این شرح که نه، هزار پله سخت‌تر و غمبارتر است. همان‌ها که دور و برشان می‌بینند پدران و مادرانی را که سالها منتظر بچه بودند، اما نعمت به دستشان نرسیده، به آسمان پر کشیده! مثل مادری که یازده سال آرزو داشت مادر شود، اما در این روزهای قساوت و نسل‌کشی رژیم منحوس اسرائیل، هم تنها پناهش یعنی همسر و هم دو فرشته چند ماهه‌ی شیرخوارش را ازدست داده، اما صبورانه چون سرو ایستاده است. فقط خدا می‌داند قلبش چند پاره شده، اما هنوز استوار چون کوه ایستاده و شکر می‌کند، حتما دعای او شده، دعای رباب برای علی اصغر، صدایش نوای لالایی رباب، برای طفل شیرخواره شش ماهه... و من و تو چه می‌دانیم حال مادری را که شنیده نوزاد همسایه‌ی دیگرش، از گرسنگی شهید شد، آن هم زمانی که شیر رسید، اما دیر شد و او هم آسمانی شد. آری! فقط باید مادر باشی تا بفهمی حال مادری را که وقتی می‌بیند طفلش که از شدت گرسنگی در آستانه‌ی تلف‌شدن بود، با خوردن لقمه نانی و نوشیدن جرعه آبی دوباره جان گرفته و لب به سخن گشوده و اینک این اشک شوق است که امان نمی‌دهد و این لبهای خشکیده‌ی مادر است که به شکرگذاری گشوده شده که الهی الحمدلله الحمدلله... اما این روزهای بعد از شروع طوفان الاقصی در فلسطین و مقاومت غزه که صدای مظلومیت و اقتدار فلسطینیان در گوش زمان پیچیده، فقط باید انسان باشی، آزاده باشی تا این حجم عظمت و اقتدار و پایداری را درک کنی و قالب تهی نکنی! آزاده باشی تا صدای رسای مظلوم باشی در گوش زمان! @AFKAREHOWZAVI